ارائه مدل رسانه ای ارتباطات محیط زیستی از منظر متخصصان علوم اجتماعی و محیط زیست
محورهای موضوعی : جامعه شناسیاسمعیل پوردلشاد 1 , امیر عبدالرضا سپنجی 2 , علی اصغر کیا 3
1 - گروه ارتباطات، روزنامه نگاری و رسانه، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی،تهران، ایران.
2 - استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران.
3 - استاد گروه روزنامه نگاری، دانشکده علوم ارتباطات، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
کلید واژه: ارتباطات, مدل رسانه ای, محیط زیست, گراندد تئوری, تلویزیون.,
چکیده مقاله :
مسایل محیط زیستی به علت نقش بالای آن در زندگی فردی و اجتماعی، اذهان بسیاری از افراد جامعه، متخصصان و حتی سیاستمداران را به خود مشغول کرده است، در این راستا رسانهها از ظرفیتهای بالایی در افزایش دانش و آگاهیهای محیط زیستی افراد جامعه برخوردارند، لذا این تحقیق با هدف ارائه مدل رسانهای به منظور تسریع و بهبود در ارتباطات محیط زیستی و با روش داده بنیاد (گراندد تئوری) انجام شده است. مهمترین موضوعات محیط زیستی که از شاخصهای ارزیابی سازمانهای جهانی مرتبط نیز محسوب میشوند، در نیمه دوم سال 98 و نیمه اول سال 99 دردو رسانه تلویزیون و اینستاگرام مورد بررسی قرارگرفتند این موضوعات عبارتند از: آب، آلودگی هوا، مصرف انرژی، منابع طبیعی، پسماند، گازهای گلخانهای و تنوع زیستی. در ادامه به منظور ارائه مدل رسانهای با تعداد 16 نفر از متخصصان رشته های محیط زیست، علوم ارتباطات و علوم اجتماعی که اغلب از استادان دانشگاه و به روش گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه انجام شد. نتایج تحقیق پس از پیاده سازی و تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، شامل شرایط علی (ناآگاهی محیط زیستی، فقدان اطلاعات و دانش محیط زیستی)، شرایط زمینهای (عوامل سیاسی- قانونی، شرایط اجتماعی و فرهنگی)، عوامل مداخله گر (فناوری و مخاطبان) و عوامل راهبردی موثر در پیامدهای مطلوب رسانهای (تنوع و تمرکز، نوآوری ، اعتماد سازی در تلویزیون به عنوان رسانه ملی) بود که میتواند با حفظ مخاطبان سنتی و جذب مخاطبان جدید به ترویج و ارتقای فرهنگ محیط زیستی کمک کند.
Due to its significant impact on individuals and society, environmental issues have captured the attention of many individuals, experts, and even politicians. This research aimed to propose a media model for enhancing and expediting environmental communication using the grounded theory method. The study focused on key environmental issues that serve as indicators for evaluating international organizations. These issues include water, air pollution, energy consumption, natural resources, waste management, greenhouse gases, and biodiversity. To develop the media model, interviews were conducted with 16 experts in the fields of environment, communication sciences, social sciences, and geography, most of whom were professors at prestigious universities. The experts were selected using the snowball method. The findings of the research, based on the implementation and analysis of the interviews, highlight several factors contributing to environmental ignorance and lack of information and knowledge. Contextual factors, such as political-legal considerations, social and cultural conditions, and intervening factors like technology and audience, were identified. Additionally, strategic factors were acknowledged as influential in achieving desirable media outcomes, including diversity, concentration, innovation, and building trust in television as a national media platform. These outcomes can effectively contribute to the promotion and dissemination of environmental awareness among both traditional and younger audiences.
ارائه مدل رسانه ای ارتباطات محیط زیستی از منظر متخصصان علوم اجتماعی و محیط زیست
چکیده
مسایل محیط زیستی به علت نقش بالای آن در زندگی فردی و اجتماعی، اذهان بسیاری از افراد جامعه، متخصصان و حتی سیاستمداران را به خود مشغول کرده است، در این راستا رسانهها از ظرفیتهای بالایی در افزایش دانش و آگاهیهای محیط زیستی افراد جامعه برخوردارند، لذا این تحقیق با هدف ارائه مدل رسانهای به منظور تسریع و بهبود در ارتباطات محیط زیستی و با روش داده بنیاد (گراندد تئوری) انجام شده است. مهمترین موضوعات محیط زیستی که از شاخصهای ارزیابی سازمانهای جهانی مرتبط نیز محسوب میشوند، در نیمه دوم سال 98 و نیمه اول سال 99 دردو رسانه تلویزیون و اینستاگرام مورد بررسی قرارگرفتند این موضوعات عبارتند از: آب، آلودگی هوا، مصرف انرژی، منابع طبیعی، پسماند، گازهای گلخانهای و تنوع زیستی. در ادامه به منظور ارائه مدل رسانهای با تعداد 16 نفر از متخصصان رشته های محیط زیست، علوم ارتباطات و علوم اجتماعی که اغلب از استادان دانشگاه و به روش گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه انجام شد. نتایج تحقیق پس از پیاده سازی و تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، شامل شرایط علی (ناآگاهی محیط زیستی، فقدان اطلاعات و دانش محیط زیستی)، شرایط زمینهای (عوامل سیاسی- قانونی، شرایط اجتماعی و فرهنگی)، عوامل مداخله گر (فناوری و مخاطبان) و عوامل راهبردی موثر در پیامدهای مطلوب رسانهای (تنوع و تمرکز، نوآوری ، اعتماد سازی در تلویزیون به عنوان رسانه ملی) بود که میتواند با حفظ مخاطبان سنتی و جذب مخاطبان جدید به ترویج و ارتقای فرهنگ محیط زیستی کمک کند.
کلید واژهها: ارتباطات، مدل رسانه ای، محیط زیست، گراندد تئوری، تلویزیون.
مقدمه
بدتر شدن وخامت کیفیت محیط زیست جهانی سبب افزایش مسایل و مشکلات محیط زیستی مانند نوسانات و گرم شدن آب وهوا، آلودگی هوای شهرهای بزرگ در جهان، کمآبی وخشکسالی، فرسایش خاک، تخریب جنگلها، بیابان زایی، ازبین رفتن تنوع زیستی و زیستگاههای طبیعی جانوران، بارانهای اسیدی، آلودگی آبهای سطحی و منابع آبهای زیرزمینی و انباشت آلودگیهای صنعتی و هستهای و... از نتیجه اعمال و رفتارهای انسان در ارتباط با محیط زیست است که روز به روز بر شدت آن افزوده شده و ادامه زندگی برای خودشان در این کره خاکی را غیرممکن خواهد ساخت. بحرانهای پیچیده محیط زیستی و بروز انواع بلایای طبیعی از جمله تغییرات شدید در اقلیم آب و هوای جهانی، تخریب و نابودی جنگلها و انقراض گونههای زیستی، کاهش شدید منابع تجدید ناپذیر به واسطه بهرهبرداری بیرویه و محدودیت توان جذب زمین در مقابل انبوهی از پسماندها و ضایعاتی که همه روزه بر اثر مصرف ناپایدار منابع و کالاها بوجود می آید، تنها بخشی از نشانهها و هشدارها در مقابل هجمه نامعقول و دخالتهای نابجای انسان قرن بیست و یکم در نظام خودگردان طبیعت است. بخش بزرگی از این تخریبها و تهدیدها ناشی از عدم آگاهی عمومی نسبت به مسائلی است که بشر برای مقابله با این بحرانها باید بسیاری از عادات، رفتارها، الگوها و ارزشهای خود را تغییر بدهد.
امروزه تمامی دولتها در صدد ایجاد راهکارهای متنوع و سیاستگذاری موثری جهت جلوگیری از تخریب و حفاظت از محیط زیست میباشند. در کشور ما ایران نیز وجود زیرساختهای قانونی و دیدگاه رهبران (امام خمینی و آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری) و اسناد بالادستی و برقراری نظام کنترلی و حاکمیتی در کنار استفاده از مشوقهای انگیزهای و تشویقی لازمه حفاظت از محیط زیست است. مهمترین تحول در زمینه تقویت و تضمین اقدامات محیط زیستی پس از انقلاب شکوهمند اسلامی تصویب اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی است که حفاظت از محیط زیست را وظیفهای عمومی میداند و هرگونه فعالیت مخرب محیط زیست را ممنوع اعلام کرده است. توجه به مقوله محیط زیست در سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی نشان دیگری از الویت دهی نظام اسلامی به این موضوع مهم است. در این سند آموزش محیط زیست از بنیادیترین شیوه در حفاظت از محیط زیست است. از اسناد بالادستی دیگری که با اهداف توسعه محیط زیست و توسعه پایدار نقش مهم و بسزایی دارد میتوان به برنامه های پنج ساله توسعه اشاره کرد. بطوری که موضوع محیط زیست در برنامههای توسعه رفته رفته و برنامه به برنامه، از حالت حاشیهای خارج شده و مواد و قوانین بیشتری را در برنامه های پنج ساله توسعه به خود اختصاص میدهد. به بحث «نظام راهبردی محیط زیست در برنامه های توسعه (خصوصا در برنامه پنجم) توجه ویژه ای شده است (گلدانی، 1394 : 333 ).
ما در جهانی پر از مخاطرات مخیط زیستی زندگی می کنیم که مورد توجه رسانه های جمعی واقع شده است (هاتچینگز و ماتیوس، 2008). رسانه ها از اهمیت قابل ملاحظه ای دز شکل دهی به زیست جهان افراد برخوردارند، انها نه تنها منبع اصلی اطلاعات می باشند بلکه در شکل دادن به پندارهای افراد درباره جهان پیرامونی شان نقش مهمی ایفا می کنند (قادرزاده و همکاران، 1391).
اهمیت پوشش رسانه ای در مساله سازی محیط زیست آن چنان زیاد است که برخی از محققان معتقدند در مرحله گذار مشکلات محیط زیست از حالت عادی به یک مسئله و نگرش سیاسی، قابلیت دید رسانه ای نقش تعیین کننده ای ایفا می کند. به طور معمول هیچ مشکلی بدون پوشش رسانه ای وارد عرصه گفتمان عمومی نمی شود.
رسانه های جمعی نقشی کلیدی در برساخته شدن نگرش های محیط زیستی (لیندا، 2000)، نگهداشت اهمیت مسائل زیست محیطی در مباحث عمومی جامعه و بالا نگه داشتن سطح آگاهی نسبت به موضوعات محیط زیستی دارند (پورناناندا، 2006). داونز نیز معتقد است که درک عمومی از مسائل محیط زیستی وابسته به میزان توجه رسانه ها به مسائل محیط زیستی است (داونز، 1996). اما تاثیرات رسانه ها بر آگاهی عمومی، وابسته به چگونگی محتوای تفسیر بیننده یا شنونده از مفاهیم مطرح شده در رسانه ها نیز می باشد (لیندا، 2000).
همچنانکه تعداد بیشتری از مردم و دولت ها در می یابند که درک ما از طبیعت و رفتار ما نسبت به محیط زیست نه تنها به افکار عمومی بلکه به مباحث عرصه عمومی، بازنمایی رسانه ای، شیوه های مخابره و مدیریت اخبار زیست محیطی، داد و ستد پیام خا در شبکه های اجتماعی و حتی گفتگوهای معمول روزمره متکی است. واحدهای دانشگاهی و پژوهش های اختصاص یافته به ارتباطات زیست محیطی به عنوان یک حوزه مطالعه جدید و چند رشته ای، در سطح حهان ظهور و گسترش بیشتری می یابند (کوکس، 2010).
در میان همه تعاریف ارائه شده از ارتباطات زیست محیطی، به نظر می رشد تعریف ذیل به جهت آنکه همزمان آن را یک کنش نمادین عملگرا و برسازنده و یک ابزار مدیریتی در سطح کلان رسانه ای تلقی می کند، تعریف گویاتری است: ارتباطات زیست محیطی زایش و تبادل نظام مند پیام های انسانی، در، از، برای و درباره جهان پیرامون و تعامل های ما با آن است (جورین و دیگران، 2010).
نظر به اهمیت مسائل زیست محیطی و استفاده روز افزون از رسا نه و با توجه به آنچه بیان شد پژوهش حاضر به دنبال ارائه مدل رسانه ای ارتباطات محیط زیستی از منظر متخصصان مربوطه است.
پیشینه تحقیق
صالحی و امامقلی (1398) در پژوهشی با عنوان رسانه، فرهنگ و رفتارهای محیط زیستی (مطالعه موردی شهروندان سنندج) به این نتیجه رسیدند که تاثیر مصرف رسانهای از طریق تلویزیون و رادیو بر آگاهی محیط زیستی و ایجاد توجه به مسایل محیط زیستی و درک عمومی چندان موفق نبوده و رابطهای بین برنامههای محیط زیستی این رسانهها و آگاهی محیط زیستی مردم سنندج وجود ندارد.
میرفردی و همکاران (1396) در پژوهشی با عنوان بررسی تاثیر مسئولیت پذیری بر رفتارهای محیط زیستی با میانجیگری رسانهها (مورد مطالعه شهرستان اهواز) به این نتیجه رسیدند که همبستگی مستقیم و معنادار بین مسئولیتپذیری و رفتار محیط زیستی وجود دارد. استفاده از رسانهها موجب افزایش آگاهی افراد شده و آنان نسبت به محیط زیست اقدامات مسئولانهتری انجام میدهند.
رضایی و همکاران (1395) در پژوهشی با عنوان تاثیرکاربرد شبکه اجتماعی اینستاگرام در ارتقای سواد محیط زیستی دانشجویان ازروش پیش آزمون- پس آزمون بهره برده اند و مقایسه میانگین دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در هر سه متغیر آگاهی، نگرش و رفتار محیط زیستی حاکی از بالاتر بودن این متغیرها در مرحله پس آزمون و تاثیر مثبت اینستاگرام بر دانشجویان نتایج تحقیقشان بوده است.
گودرزی و اشرافی (1394) در پژوهش خود با عنوان ارتباطات زیست محیطی و آسیبشناسی نقش زیست محیطی رسانههای ایرانی به این نتیجه رسیده اند که بسیاری از رسانههای چاپی، دیداری – شنیداری و خبرگزاریهای مطرح کشور فاقد بخشها و گروههای تخصصی قوی و فعال در زمینه محیط زیست هستند. ژان1 و اسکوریک 2(2018) در مطالعه ای با عنوان استفاده از رسانه و مشارکت محیط زیستی: بررسی تفاوت رسانههای اجتماعی و رسانههای سنتی و خبری به این نتیجه رسیده اند که رابطه مثبتی بین استفاده از رسانه در آگاهی بخشی رفتار محیط زیستی وجود داشته و موجب افزایش مشارکت شهروندان هنگ گنگی در کنشگری محیط زیستی مانند شرکت در کمپینهای محیط زیستی، جمعآوری اعانه مالی و نوشتن نامه به سیاستمداران و نیز مصرف گرایی محیط زیستی یا مصرفگرایی میشود. اما جوانها بیشتر از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند و کمتر عضو سمنها یا همان سازمانهای مردم نهاد هستند.
آردوئین و همکاران (2013) در پژوهش خود با عنوان روندهای آینده در تحقیقات آموزش محیط زیست به این نتیجه رسیدند که بین فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی، ارتباطات فرهنگی و انسانی،نوآوری اجتماعی و سیستمهای اکولوژیکی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.
مولینا 3و همکاران (2013) در پژوهشی با عنوان بررسی دانش زیست محیطی و دیگرمتغیرهای تاثیرگذار بر رفتار محیط زیستی دانشجویان کشورهای با سطوح مختلف توسعه به این نتیجه رسیدند که بین کشورهای درحال توسعه وتوسعه یافته، تفاوتهایی به لحاظ عوامل خارجی(فرهنگ،ساختارهای زیست محیطی وخدمات موجوددرهرکشور)، وجود داردکه نقش موثری دررفتارهای زیست محیطی دانشجویان ایفاء میکند.آموزشهای رسمی و دانش زیست محیطی(ذهنی و عینی)، اما این کار از طریق مسیری پیچیده اتفاق میافتد؛ البته، تاثیر آن در رفتارهای دانشجویان کشورهای پیشرفته بیشتر است.
دوردن4 و ویت5 (2010) در پژوهشی با عنوان تاثیر تجربه مستقیم و غیرمستقیم زیست محیطی بر توسعه دانش، نگرش و رفتار محیط زیستی به این نتیجه رسیدند که تجربه زیست محیطی غیرمستقیم بردانش محیط زیستی، بیش از نگرش محیط زیستی افراد تاثیرگذار است، اما تجربه زیست محیطی مستقیم، بر نگرش و دانش افراد به طور یکسان تاثیر میگذارد.
بررسی پیشنه های مختلف و مرتبط با موضوع این مقاله نشان می دهد که اگر چه تحقیقات فراوانی در ارتباط با مسائل محیط زیستی و همچنین رسانه انجام گرفته است، اما تحقیقی که به ارائه مدل رسانه های پرداخته باشد تاکنون انجام نشده است و لذا پژوهش حاضر کاملا جدید و دارای نوآوری می باشد.
روش تحقیق
نوع پژوهش حاضر بر مبناي هدف کاربردي، برحسب ماهيت دادهها، از نوع کيفي و به لحاظ استراتژي و رويکرد پژوهش، از مصاحبه عميق براي نائل آمدن به فهم فراگيري از نقطهنظرات کارشناسان بهره برده شده است. از روش داده بنیاد به منظور طراحی مدل رسانهای استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق 16 نفر از استادان دانشگاه در رشتههای مرتبط با موضوع تحقیق و به صورت گلوله برفی انتخاب شده بودند، به این شیوه که با مصاحبه هر نفر از این افراد با معرفی و هدایت و هماهنگی آنها افراد دیگری گزینش و سپس با موافقت و برنامه ریزی برای تعیین وقت و زمان مناسب به صورت حضوری و تعدادی نیز به شکل تلفنی (آنلاین) مصاحبه عمیق با متخصصان رشته های علوم ارتباطات، علوم اجتماعی، محیط زیست و جغرافیا انجام شد. فرایند انجام مصاحبه به این نحو بود که ابتدا تعدادی سولات باز و تفسیری مطرح میشد و پاسخها و نمونهها به عنوان راهنما در اجرای روند کار و الگو برای تعیین پرسشهای مصاحبه بعدی، مسیر مصاحبه را مشخص و هدایت میکرد. تمامی مصاحبهها با در نظر گرفتن اصول اخلاقی، محرمانگی و عدم افشای مشخصات آنها و موافقت مصاحبه شنودگان در دستگاه مربوط، ثبت شد.پاسخها تا نفر دوازدهم به صورت تکراری درآمد و از نظر اشباع نمونه نیازی به ادامه مصاحبه نبود، با این حال مصاحبه تا نفر شانزدهم ادامه یافت. به شیوه نمونه گیری منتخب (قضاوتی هدفمند) از نمونههایی که با محوریت موضوعی پژوهش تناسب تام دارند، بهره برده شده است. روش داه بنیاد(گراندد تئوری)، از طریق مصاحبه عمیق تعداد 16 نفر از اساتید و متخصصان رشتههای محیط زیست ، ارتباطات و رسانه، جغرافیاو جامعهشناسی به روش گلوله برفی انتخاب و مصاحبه به صورت حضوری و در برخی موارد به صورت تلفنی انجام شد.
برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه ها با روش نظام دار منسوب به اشتراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. به عبارت دیگر بر اساس این رویکرد تحلیل مصاحبه ها در چند سطح انجام شد در مرحله کدگذاری باز، متن مکتوب مصاحبه ها به دقت از سوی پژوهشگر خوانده و به اجزای کوچکتری تقسیم شد. این اجزا در یک فرایند دائمی مقایسه، مفهوم پردازی و مقوله بندی شدند در کدگذاری محوری مقوله هایی که در مرحله پیشین شناسایی شده اند نظم بیشتری یافته و با ترکیبی جدید به یکدیگر مرتبط شدند. این فرایند به این شکل ضورت گرفت که مقوله های کلی تر شناسایی و ارتباط آنها با هم روشن شد. در نهایت، یک کدگزینشی که در واقع روایتی از جمع بندی یافته های پژوهش است برای هر سوال مصاحبه مشخص شد.
جهت حفظ روایی پژوهش پس از مطالعه ادبیات پژوهش و شناسایی و استخراج مولفه ها، سوالات مصاحبه بر این اساس و نیز مشاوره با اساتید راهنما و اساتید طراحی شد. برای تامین اعتبار یافته ها از معیارهای چهارگانه منسوب به لینکلن و گوبا (1995) استفاده شد؛ آنها در این رابطه، با عنوان قابلیت اعتماد از رعایت چهار معیار شامل؛ باورپذیری (اعتبار)، اطمینان پذیری، انتقال پذیری و تاییدپذیری نام برده اند. در این پژوهش برای دستیابی به اعتبار پژوهش، از تکنیک کنترل از سوی اعضا استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش موجه ترین افراد برای تعیین قابلیت اعتماد هستند که از چک کردن توسط اعضا این امر اتفاق می افتد. به گونه ای که در این پژوهش رونوشت مصاحبه و گزارشی از پرسش های مطرح شده و پاسخ های اساتید در اختیار آنان قرار گرفت و سپس اصلاحاتی که آنها در متن مصاحبه انجام دادند در نظر گرفته شد. رسیدن به قابلیت انتقال با استفاده از مانند توصیف فربه از مجموعه داده های مطالعه شده در طول گردآوری داده ها، استغاده از رویه های ویژه کدگذاری و تحلیل نمادها، نشانه ها و سایر موارد در مرحله تحلیل داده که به اطمینان از قابلیت انتقال کمک می کند (andreas, 2003) صورت گرفت. از این رو تلاش می شود تا تمام جزییات پژوهش از نمونه گیری تا فرایند گردآوری و تحلیل داده ها به طور کامل شرح داده شود. برای دستیابی به قابلیت اطمینان از روش توصیف همتایان استفاده گردید. بدین منظور یافته ها در مراحل مختلف در اختیار یک نفر از استادان قرار گرفت. لازم به ذکر است که قابل تایید بودن، به عینیت نتایج تحقیق اشاره دارد و با همخوانی نظر دو فرد مستقل راجع به دقت، ارتباط و معنی داده ها سنجیده می شود (محسن پور، 1390). برای تحلیل تکمیلی مصاحبه ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد.
یافتهها
الف)کدگذاری باز؛ فرایندی تحلیلی است که از طریق آن، مفاهیم شناسایی شده و ویژگیها و ابعاد آنها در دادهها کشف میشوند. در این مرحله محقق مقولههای اولیه اطلاعات در خصوص پدیده را به وسیله بخشبندی اطلاعات شکل داد.
جدول 1. مفاهیم به دست آمده از پیاده سازی مصاحبه متخصصان
کد مصاحبه شونده | مفاهیم کلیدی | کدگذاری باز |
IN 1,2,3,5,10,13
| .رسانهها به ویژه تلویزیون به دلیل دیداری و شنیداری بودن برای نهادینه سازی فرهنگ محیط زیستی بسیار کارا و موثر است. | فرهنگ محیط زیستی |
IN 1,4,5,6,8 | هر چقدر دانش و آگاهیها در باره مساله محیط زیست بیشتر شود تاثیر زیادی در بینش و رفتار حفاظت از محیط زیست میتواند داشته باشد. | دانش و آگاهیهای محیط زیستی |
IN 2,3,5,7,11,14 | آموزشهای رسانهای در زمینه محیط زیست و رعایت تخصصهای رسانه ای با تاثیرات مثبت بر افکار عمومی همراه خواهد بود. | آموزش رسانه ای زیست محیطی |
IN 1,6,7,9,11,15,16 | تلویزیون در همین ساختار هم به نتایج خوبی در حوزه محیط زیست برسد. | ساختار و مالکیت تلویزیون |
IN 5,6,10,12,13,16 | حفاظت از محیط زیست تنها با دولت و سازمانهای مرتبط عملی نمیشود بلکه مردم هم به صورت فردی و هم درقالب سازمانهای مردم نهادباید به حفظ محیط زیست کمک کنند. | مشارکتهای مردمی
|
IN 1,7,8,9,15 |
اگر محتوای تلویزیون با سلیقهها و علایق مردم یک جامعه منطبق باشد میزان اثربخشی پیامها به طور حتم افزایش پیدا میکند. | محتوای رسانهای در تلویزیون |
IN 7,11,14,16 | کاربرد اصول مدیریت در هر سازمانی به افزایش بازدهی و خروجی مثبتی از آن سازمان منجر خواهد شد | مدیریت رسانهای
|
IN 3,4,10,11 | راهبردهای اتخاذ شده در سازمان رسانهای و رسیدن به اهداف و جلب توجه و هماهنگی مخاطب مهم و مفید است. | استراتژیهای رسانه ای
|
IN 7,8,12,13 | شبکههای اجتماعی با همگرایی سایر رسانه ها نقش مهمی از طرف سمنهای محیط زیستی میتواند بازی کند. |
شبکههای اجتماعی مجازی
|
IN 1,5,7.12,16 | به کار گیری نیروهای حوزه محیط زیست و ضعف روزنامهنگاری تخصصی باید از طریق دانشکدههای مرتبط برطرف شود. | ضعف در تخصص ژورنالیستی
|
IN 9,10,14,16 | تاسیس یک شبکه تلویزیونی ویژه محیط زیست مانند شبکه سلامت. | ایجاد شبکه تلویزیونی مخصوص محیط زیست |
در این مرحله مفاهیم کلی شناسایی و مقوله بندی و کدگذاری اولیه صورت گرفت و در مجموع125 مفهوم شناسایی شد، سپس هریک از مفاهیم به 56 کد انتزاعیتر و در سطحی بالاتر دسته بندی شدند و در نهایت در قالب 6 مقوله اصلی و 12 کد فرعی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در مرحله دوم کدگذاری محوری؛ که فرایند ربط دهی مقولهها به زیر مقولهها، و پیوند دادن در سطح ویژگیها و ابعاد است. در مرحله سوم کدگذاری انتخابی که فرایند یکپارچه سازی و بهبود مقولهها است،انجام شد.
بر اساس گفت و گوهای انجام شده با متخصصان و بر پایه مدل مفهومی بدست آمده از مصاحبه ها، مفاهیم شناسایی شده به 56 کد مهم تر و 6 مقوله اصلی و 12 مقوله فرعی فرعی تقسیم و در نهایت مدل نهایی ارائه شد. برای ارائه این مدل رسانهای از روش داده بنیاد (گراندد تئوری) استفاده شد. زمینه اصلی و پدیده محوری این پژوهش فرهنگ محیط زیستی است که موضوع و محور اصلی پژوهش است. عوامل زمینهای از عوامل کلان و محیط بیرونی است که بر موضوع اصلی تاثیر میگذارد. عوامل میانجی از دیگر عواملی هستند که بر استراتژیهای سازمان اثرات تعدیلی یا تسهیلی میگذارند. پیامدها نیز خروجیهای تحلیل محسوب میشوند که حاصل شرایط و عوامل موثر قلمداد میشوند.
جدول2 . مقوله های شناسایی شده حاصل از مصاحبه با متخصصان
مقوله اصلی | مقوله فرعی | کد یا مفهوم | ردیف |
پدیده محوری
| دانش محیط زیستی | دسترسی آسان به رسانه ها | 1 |
دسترسی آسان به اطلاعات محیط زیستی | 2 | ||
دانش محیط زیستی | 3 | ||
فرهنگ دوستدار محیط زیست
| معرفی راهکارهای کاهش مصرف حاملهای انرژی | 4 | |
شناساندن فرهنگ حفاظت از محیط زیست | 5 | ||
راهکارهای مشارکت اجتماعی | 6 | ||
شرایط علی |
ضعف در محتوای رسانه
| به روزنبودن و تازگی نبودن پیام | 7 |
تولیدکم محتوای رسانه با مضامین محیط زیستی | 8 | ||
ضعف در ساخت برنامه سازی | 9 | ||
برجسته سازی نکردن مسایل محیط زیستی در رسانه | 10 | ||
عدم تناسب بین فرم و سبک در ارائه محتوا | 11 | ||
ضعف در شناخت مخاطبان
| عدم تناسب پیام محیط زیستی با ارزشهای مخاطبان | 12 | |
پخش برنامه های محیط زیستی در ساعات غیرپیک | 13 | ||
عدم توجه به بازخوردهای مخاطبان | 14 | ||
جریان یک طرفه ارتباطات | 15 | ||
عدم شناخت اوقات فراغت مخاطبان هدف | 16 | ||
شرایط زمینهای
|
عوامل سیاسی-قانونی | مالکیت رسانه | 17 |
قوانین و مقررات دولتی | 18 | ||
انحصار رسانهای | 19 | ||
صدور مجوزها | 20 | ||
سوبسیدهای دولتی | 21 | ||
دروازه بانی و فیلترینگ خبر | 22 | ||
عوامل فرهنگی-اجتماعی
| پراکندگی جمعیت کشور | 23 | |
وجود اقوام و خرده فرهنگها | 24 | ||
تفاوت در ارزشها، باورها و نگرشها | 25 | ||
وجود فرهنگ فردگرایی در کشور | 26 | ||
عدم استقبال از مشارکتهای اجتماعی | 27 | ||
عوامل اقتصادی | اختلاف و شکاف طبقات اقتصادی | 28 | |
اختلاف در سطح درآمد | 29 | ||
اختلاف در سطح تحصیلات | 30 | ||
عوامل راهبردی (استراتژیک) |
برنامه ریزی استراتژیک
| استراتژی اعتماد سازی رسانهای | 31 |
استراتژی تعاملی رسانهای | 33 | ||
استراتژی شفاف سازی در اطلاعات | 34 | ||
استراتژی تمرکز | 35 | ||
استراتژی تنوع سازی در محتوا | 36 | ||
استراتژی تنوع سازی در خدمات | 37 | ||
برنامه ریزی عملیاتی
| کارکرد اطلاع رسانی(خبر،گزارش، مستند) | 38 | |
کارکرد آموزشی(فیلم وسریال) | 39 | ||
کارکرد اقناعی و متقاعدسازی | 40 | ||
کارکرد ترویجی و ترغیبی | 41 | ||
عوامل مداخلهگر (میانجی) | تغییر در فناوری ارتباطات و اطلاعات
| گسترش شبکههای اجتماعی مجازی | 42 |
تغییردر روشهای تولید وتوزیع محتوای رسانهای | 43 | ||
توزیع بینالمللی محتوای رسانهای | 44 | ||
فرا مکانی، فرازمانی و سرعت بالای پردازش اطلاعات | 45 | ||
تغییر در مخاطبان
| کاهش مخاطبان سنتی | 46 | |
تغییر در سبک زندگی مخاطبان | 47 | ||
تغییر در علایق و سلیقههای مخاطبان | 48 | ||
پیامدها
|
ارتقاء دانش محیط زیستی و فرهنگ محیط زیستی
| ارتقای آگاهیهای محیط زیستی | 49 |
ارتقای دانش محیط زیستی | 50 | ||
ارتقای سواد محیط زیستی | 51 | ||
تغییر در نگرش محیط زیستی | 52 | ||
تغییر در رفتار محیط زیستی | 53 | ||
فرهنگ محیط زیستی و نهادینه سازی | 54 | ||
مسئولیت پذیری | 55 | ||
مشارکت اجتماعی | 56 |
مقوله اصلی اول یعنی پدیده محوری؛ اصلی ترین مقولهای است که تمامی مقولههای دیگر با آن مرتبط هستند و با محوریت آن دارای معنا و مفهوم هستند. رسانه اصلی که در ایران تلویزیون است، وظیفه دارد بدون دریافت هزینه و به صورت رایگان به آموزش و اطلاع رسانی موضوعات و مباحث محیط زیستی مطرح کشور اقدام کند. شبکه های تلویزیونی باید به آسانی در دسترس عموم جامعه قرار گیرد واطلاعات و دانش محیط زیستی را به اطلاع عموم رسانده و به ترویج و رشد فرهنگ دوستدار محیط زیستی که یکی از عوامل مهم در توسعه کشور است،کمک نماید. پدیده محوری شامل دو مقوله فرعی دانش محیط زیستی و فرهنگ دوستدار محیط زیستی مقوله اصلی دوم یعنی شرایط علی؛ نیروی محرکه اصلی پدیده محوری هستند، دو عامل مهم در ضعف و کمبود آگاهیها و اطلاعات محیط زیستی محتوای رسانه و دیگری مخاطبان رسانه است، که میبایست توسط تلویزیون تنها رسانه دیداری و شنیداری مهمی که مسئولیت و وظیفه اطلاع رسانی و آموزش مردم کشور ما را دارد، مد نظر قرار گیرد وچنانچه محتوای محیط زیستی رسانه و شناخت مخاطبان به هر دلیلی به درستی انجام نشود، میتواند موجبات کمبود و نقصان کسب دانش و اطلاعات زیست محیطی در جامعه را فراهم کند.
مقوله اصلی سوم یعنی شرایط زمینهای؛ عوامل زمینهای که پایه و اساس شکل گیری پدیده محوری هستند نیز به طور غیرمستقیم در به منصه ظهور رسیدن پدیده محوری که شرایط را برای بر ساخت اجتماعی شدن آن فراهم کردهاند تاثیر زیادی در به وجود آمدن پدیده محوری مهیا میکنند. عواملی مانند عوامل سیاسی-قانونی با دولتی بودن رسانه، انحصار رسانهای، دروازه بانی خبر، صدور مجوزهای پروانه رسانه، مالکیت و... و عوامل اجتماعی-فرهنگی همچون پراکندگی جمعیت، وجود اقوام و خرده فرهنگها، تفاوت در ارزشها، نگرشها و باورها و... و عوامل اقتصادی مانند اختلاف در شکاف طبقات اقتصادی، اختلاف در سطح درآمد و... زمینه فراهم شدن پدیده مورد نظر را موجب میشوند.
مقوله اصلی چهارم، عوامل راهبردی( استراتژیک)؛ عواملی هستند که رسانهها میتوانند با کمک آنها برای نیل به اهداف رسانه که رسیدن به پیامدهای مد نظر تلویزیون در پردازش و انتقال محتوای برنامههایی است با مضامین محیط زیستی و ارتقای دانش و فرهنگ محیط زیستی بر جامعه موثر باشد. عوامل استراتژیک به دو دسته برنامهریزی استراتژیک و برنامهریزی عملیاتی تقسیم میشوند و هر کدام از آنها میتوانند برای نائل شدن به اهداف سازمان رسانهای در کمک به تسریع این اهداف مفید باشند. برنامه های استراتژیک مانند استراتژیهای اعتمادسازی، تعامل رسانهای، شفاف سازی، تمرکز، تنوع سازی در محتوا و خدمات که در این شرایط سپهررسانهای رقابتی تاثیر به سزایی در رسیدن به اهداف رسانه دارد. دسته دیگر عوامل راهبردی، برنامهریزی عملیاتی است که با کارکردهای رسانه مرتبط است. کارکردهای اطلاع رسانی از طریق خبر، گزارش، مستند و کارکردهای آموزشی از طریق پخش فیلم و سریال؛ کارکردهای اقناعی و متقاعدسازی از طریق تبلیغات و زیرنویس تلویزیونی و کارکردهای ترویجی نیز قادر است کمک شایانی در انتقال به مخاطبان هدف و اثرگذاری پیامهای محیط زیستی برآنان کند.
مقوله اصلی پنجم عوامل مداخلهگر(میانجی)؛ این عوامل که به نحوی در بوجود آمدن پدیده محوری به عنوان واسطه عمل میکند و باعث میشود روند جریان استراتژی شتاب بیشتری بگیرد و با تاثیر برآن شرایط را برای مهیا شدن پیامدها فراهم نماید. عواملی مانند فناوریها اعم از گسترش شبکههای اجتماعی، تغییر در روش تولید و انتقال محتوا، توزیع بینالمللی محتوا، فرامکانی و فرازمانی بودن و سرعت بالای پردازش اطلاعات و نیز تغییر در سبک زندگی و علایق و سلیقههای مخاطبان از زیر مقولههای آن محسوب میشوند، نیز بر چگونگی اجرای استراتژیها برای رسیدن به اهداف مورد نظر سازمان رسانهای موثر هستند.
مقوله اصلی ششم پیامدها است که به عنوان محصول و نتیجه نهایی و خروجی این فرایند تحلیلی است. افزایش دانش محیط زیستی و ارتقای فرهنگ محیط زیستی در اثر کسب آگاهیها و ارتقای سواد محیط زیستی و در نهایت تغییر نگرش و تغییر در رفتار فردی و رفتار گروهی میتواند موجب مسئوولیت پذیری و مشارکت اجتماعی در جامعه شود. پیامدها و نتایج مورد انتظارمطرح در این فرایند ، هر چند به صورت زنجیرهای و خطی بوده است و نمیتواند به صورت قطعی در نظر گرفت، اما عوامل و شرایط موثر در این فرایند را نمیتوان در خروجی آن نادیده گرفت.
. شرایط سیاسی و قانونی: .مالکیت رسانه. انحصار رسانه ای . شرایط فرهنگی-اجتماعی: اقوام و خرده فرهنگها.فردگرایی . شرایط اقتصادی: شکاف درآمدی و طبقاتی
|
شرایط علی عدم مسئولیت پذیری ضعف در محتوای رسانه ای عدم شناخت کافی از مخاطبان .فقدان دانش و آگاهی محیط زیستی
محیط
ضعف در محتوای رسانه ای
عدم شناخت کافی مخاطبان
|
شرایط مداخله گر: تغییرات تکنولوژیکی .علایق و سلیقههای مخاطبان
|
نمودار1. مدل پیشنهادی رسانهای برای حفاظت از محیط زیست
بحث و نتیجهگیری
در تفسیر یافتههای حاصل از مصاحبهها می توان گفت که با شناسایی مولفههای اصلی و مقولههای فرعی، محقق سعی نمود ارتباطی منطقی و مستحکم بین آنها برقرار نماید؛ بدین ترتیب که بین موضوعات اصلی و مقولههای فرعی آنها ارتباطی مستدل و دقیق بین فرهنگ رایج جامعه ایران و فرهنگ حاکم بر سازمانهای رسانهای در حوزه محیط زیستی به چشم میخورد. در مدل رسانهای که از طریق مدل پارادایمی استراس و کوربین اقتباس شده و راهبردهای رسانهای بر اساس تحلیلهای انجام شده حاصل از مصاحبه ها، در مدل پیشنهادی تحقیق که در اثر شرایط علی، عوامل زمینهای و عوامل مداخله گر و از عواملی محسوب میشوند که بسیاری از آنها از کنترل رسانه خارج بوده و لذا رسانهها به ویژه تلویزیون در ایران بیشتر از طریق عوامل راهبردی میباید بتواند به حیات سازمان خود با جذب و حفظ مخاطبان خود ادامه داده و به ويژه در حوزه اطلاع رسانی و آموزش مخاطبان خود و ارتقای فرهنگ محیط زیستی و بهبود رفتار محیط زیستی در جامعه به موفقيت برسد.. بر این اساس تاکید محقق با استخراج مدل ارائه شده حاصل از مصاحبه با متخصصان حول محور عوامل راهبردی است که در ذیل به تشریح و تفسیر آن پرداخته شده است:
از آنجا که عوامل راهبردی در هر سازماني و نیز سازمان رسانهای از مباحث و زیر مجموعه حوزه مدیریت محسوب میشود، بنا بر این در مدل پیشنهادی این پژوهش تلاش محقق بر این بود که مسایل راهبردی رسانههای کشور به ویژه تلویزیون به منظور آموزش و اطلاع رسانی حوزه محیط زیست که در قانون اساسی کشور نیز به آن اشاره و تاکید شده میپردازیم. عوامل راهبردی در رسانه به دو دسته برنامهریزی استراتژیک و برنامه ریزی عملیاتی تقسیم میشود :
الف) برنامهریزی استراتژیک شامل:
-استراتژی اعتماد سازی رسانهای، استراتژی تعامل رسانهای، استراتژی شفاف سازی در اطلاعات، استراتژی تنوع سازی در محتوا، استراتژی تنوع سازی در خدمات و استراتژی تمرکز.
ب) برنامه ریزی عملیاتی شامل:
کارکرد اطلاع رسانی(خبر،گزارش، مستند)، کارکرد آموزشی(فیلم وسریال)، کارکرد اقناعی و متقاعدسازی و کارکرد ترویجی و ترغیبی
بیشتر تحقیقات بر تاثیرات رسانهها، اعم از رسانههای سنتی مانند تلویزیون و هم رسانههای نوین و رسانههای اجتماعی مانند وبلاگ و شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و تلگرام بر آگاهی، نگرش و رفتار محیط زیستی صحه گذاشتهاند. در همین راستا جان هانیگن جامعه شناس معروف محیط زیست معتقد است برای اینکه یک وضعیت نامطلوب محیط زیستی بتواند به یک مساله و مشکل محیط زیستی تبدیل شود، لازم است تا شش عامل اساسی ایفای نقش نماید. این عوامل عبارتند از: اقتدار و اعتبار علمی برای دادهها، وجود مروجانی که میتوانند بین محیط زیست و علم پیوند برقرار کنند، توجه رسانهها که مشکل را به شکل جدید و مهم صورتبندی کند، برجستهسازی مسئله به شکل نمادین و بصری، مشوقهای اقتصادی برای جلب اقدامات لازم و نهایتاً، وجود نهادهای مردمی حامی که سبب کسب مشروعیت و استمرار آن شود (هانیگن، 2006 ). بر اساس نظریه هانیگن میتوان دریافت از شش عامل موثر در برساخته شدن یک مساله محیط زیستی دست کم سه عامل؛ رسانه، برجسته سازی و وجود مروجان در این نظریه با رسانهها مرتبط است و تلویزیون نیز میتواند با برجستهسازی و ترویج مسایل زیست محیطی آن را برساخته کند و به یک مساله اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی در نزد افکار عمومی تبدیل کند. همانگونه که در پیشینه آمده است یافتههای تحقیق نیز به نتایجی که کلموس و آگیمان بروز رفتارهای محیط زیستی را منوط به عوامل جمعیتشناختی، عوامل خارجی مانند عوامل نهادی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و عامل داخلی مانند انگیزهها، مسئولیتها و اولویتها میدانست، مطابقت داشته است. در بخش اینستاگرام نیز اگر چه کاربران و (فرستندگان وگیرندگان پیام)، از بسیاری از محدودیتها و مقررات و بروکراسیهای اداری به دور هستند و مزایایی همچون دسترسی سریع و بدون وقفه، ارتباط با مخاطبان خاص و شخصی شده ، ارتباط تعاملی و دوسویه، هزینه کم اینترنتی و... در استفاده از این شبکه اجتماعی وجود دارد، اما به طور قطع در بسیاری از موارد در فرایندهای مختلف کسب خبر و نحوه دستیابی به اطلاعات دقیق و درست، تدوین، پردازش ، انتقال و دریافت خبر و اطلاعات موانع و مشکلات زیادی بر فضای مجازی حاکم است از جمله میتوان به اعتماد و صحت پیام؛ سوگیری و جهتگیریهای سیاسی، اجتماعی، حزبی؛ عدم تسلط کاربران به تخصصهای روزنامه نگاری و ارتباطاتی؛ فقدان سواد اطلاعاتی و سواد رسانهای کاربران اشاره کرد، که میتواند بر کیفیت و مطلوبیت اطلاعات و اخبار منتشر شده در فضای مجازی تاثیرات نامطلوبی داشته باشد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادهایی به شرح ذیل ارائه می گردد:
- تلویزیون باید پخش برنامهها به سبکهای مختلف مانند خبر و گزارش، مستند، مصاحبه با مسئولین، گفتگوی زنده و...، متناسب با فرهنگ مردم کشور به ترویج اخلاق محیط زیستی بپردازد.
- ایجاد انگیزه در مخاطبان و افراد جامعه از طریق مشارکتهای اجتماعی و عضویت در سازمانهای مردم نهاد محیط زیستی به منظور اطلاع رسانی و آموزش بیشتر افراد جامعه.
- پژوهش در زمینه علایق و سلیقههای نسل نوجوان و جوان در زمینه مسایل محیط زیستی و پخش آن بر اساس پژوهشهای انجام شده .
- به منظور اطلاع رسانی و آموزش افراد جامعه و نهادینه ساختن فرهنگ محیط زیستی تمامی وزارتخانهها و سازمانهای مرتبط میبایست واحدی با عنوان دایره محیط زیست تاسیس نموده و این واحد در تهران با هماهنگی سازمان محیط زیست و صدا و سیما و در استانها با ادارات کل محیط زیست و صدا و سیمای استانی نسبت به راهاندازی کمپینهای ارتباطاتی در زمینه محیط زیست اقدام نمایند.
- برجسته سازی و آموزش آموزه های اسلامی و اخلاق زیستی در تمامی مقاطع تحصیلی از پیش دبستانی تا مقاطع دانشگاهی و اختصاص درس محیط زیست با همکاری و هماهنگی بخش معاونت آموزشی سازمان محیط زیست و وزارت آموزش و پرورش در تمامی مقاطع و رشتههای تحصیلی.
منابع
رضایی، مهدیه؛ سید محمد، شبیری؛ محمد رضا، سرمدی و مریم، لاریجانی. (1395). تاثیر کاربرد شبکه اجتماعی اینستاگرام در ارتقای سواد محیط زیستی دانشجویان، علوم محیطی، 14 (3 )، صص 106-89 .
صالحی، صادق و امامقلی، لقمان. (1398). رسانه، فرهنگ و رفتارهای محیط زیستی (مطالعه موردی: شهروندان سنندج)، فصلنامه جامعه شناسی فرهنگ وهنر، دوره اول، صص 71-48
قادرزاده، امید، قادر زاده؛ هیرش و حسن پناهی، حسین. (1391). تاثیر مصرف رسانه های جمعی بر مدیریت بدن زنان. فصلنامه زن و جامعه، 3 (3)، صص 125- 153.
گلدانی، مهدی. (1394 ). جایگاه محیط زیست در برنامه های پنج ساله توسعه، از منظر هفت عنوان منتخب. فصلنامه مجلس و راهبرد، سال بیست و دوم، شماره 82 ، صص 336-297
گودرزی، محسن و اشراقی، یاسر. (1394). ارتباطات زیست محیطی و آسیب شناسی نقش زیست محیطی رسانههای ایرانی، فصلنامه پژوهشهای ارتباطی، سال بیست و دو، شماره 4 (پیاپی 84 )،صص 31 - 9
محسن پور، محدثه. (1390). ارزیابی داده های کیفی، فصلنامه کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پژشکی و خدمات بهداشتی درمانی سبزوار، 16 (3و 4)، صص 50- 55.
میرفردی، اصغر؛ حیدری، آرمان و دمساز، طیبه. (1396). بررسی مسئولیت پذیری بر رفتارهای محیط زیستی با میانجی گری رسانه ها، مطالعه موردی شهر اهواز. فصلنامه آموزش محیط و توسعه پایدار، سال ششم، شماره 1، صص 68-55
Andreas, m. r. (2003). Validity and reliability tests in case study research: a literature review with hands- on applications for each research phase. Qualitative market research: an international juornals, 6 (2), pp. 75- 86.
Ardoin, N.M., Clark, C., Kelsey, E. (2013). An exploration of future trends in environmental education research. Environmental Education Research, Vol. 19, No. 4, pp. 499-520.
Cox, Robert (2010). Nature's "crisis disciplines": Does environmental communication have an ethical duty? Environmental Communication, 1.1.
Downs, A. (1996). with Ecology: The “Issue-Attention Cycle”. The politics of American economic policy making, 48.
Duerden, M. D., & Witt, P. A. (2010). The impact of direct and indirect experiences on the development of environmental knowledge, attitudes, and behavior. Journal of Environmental Psychology, 30(4), 379-392.
Hutchings, K., & Matthews, C. (2008). Teaching & Learning Guide for: Ecocriticism in British Romantic Studies. Literature Compass, 5(2), 424-434.
Jurin, R., Donny, R. and Jeff, D. (2010). Environmental Communication; Skills and principles for natural resource managers, Scientists and Engineers. 2nd ed., New York: Springer
Linda, K. (2000). Understanding the Social Construction of Environmental Concern, Research in Human Ecology, Human Ecology Review. 4(2), 101–105.
Molina, M. A, Fernandez-sainz, A., Izagirre-olaizola, J. (2013). Environmental Knowledge and other Variables Affecting pro-Environmental Behavior: Comparison of University Students from Emerging and Advanced Countries “ , Journal of Cleaner Production, 61, 130-138.
Poornananda, D. (2006). Claims-makers and media frames of environmental. Issues Department of Mass Communication and Journalism, Mangalore University, Mangalore, India.
Zhang, N. & Skoric, M. M. (2018). Media use and environmental engagement: examining differential gains from news media and social media. International Journal of Communication, 12, 24.
A Media Model of Environmental Communication from Experts' Point
Abstract
Due to its significant impact on individuals and society, environmental issues have captured the attention of many individuals, experts, and even politicians. This research aimed to propose a media model for enhancing and expediting environmental communication using the grounded theory method. The study focused on key environmental issues that serve as indicators for evaluating international organizations. These issues include water, air pollution, energy consumption, natural resources, waste management, greenhouse gases, and biodiversity. To develop the media model, interviews were conducted with 16 experts in the fields of environment, communication sciences, social sciences, and geography, most of whom were professors at prestigious universities. The experts were selected using the snowball method. The findings of the research, based on the implementation and analysis of the interviews, highlight several factors contributing to environmental ignorance and lack of information and knowledge. Contextual factors, such as political-legal considerations, social and cultural conditions, and intervening factors like technology and audience, were identified. Additionally, strategic factors were acknowledged as influential in achieving desirable media outcomes, including diversity, concentration, innovation, and building trust in television as a national media platform. These outcomes can effectively contribute to the promotion and dissemination of environmental awareness among both traditional and younger audiences.
Keywords: connections, media model, Environment, Ground Theory, Television.
[1] Zhang
[2] Scoria
[3] Molina
[4] Durden
[5] wit