بازسرایی تجارب نوجوانان به منظور شناسایی هویت های دوگانه در فضای مجازی و واقعی
محورهای موضوعی : جامعه شناسیبهجت شهابی عنبران 1 , علی جعفری 2 , شهناز هاشمی 3 , محمد سلطا نی فر 4
1 - دانشجوی دکتری علوم ارتباطات، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران
2 - دانشیار گروه علوم ارتباطات، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران. *(نویسنده مسئول)
Email: ali.jafari@iau.ac.ir
3 - دانشیار گروه علوم ارتباطات، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
4 - دانشیار گروه علوم ارتباطات، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
کلید واژه: فضای مجازی, هویت, نوجوانان, فضای واقعی, هویت دوگانه,
چکیده مقاله :
هدف از پژوهش حاضر بازسرایی روایات و تجارب نوجوانان به منظور شناسایی هویت های دوگانه در فضای مجازی و واقعی بود. روش پژوهش کیفی و از نوعِ بازسرایی بود که با مشارکت کنندگان مصاحبه به عمل آمد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه استان اردبیل بود. حجم نمونه شامل 16 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق و برای اطمینان پذیری آن از روش بازخوانی مجدد روایت ها و ارجاع مجدد کل روایت مکتوب به برخی از مشاوران مدارس استفاده شد. داده ها بر اساس تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شد. نتایج بازسرایی روایت های نوجوانان نشان داد که فضای واقعی و مجازی منجر به شکل گیری هویت های متفاوت و بعضاً دوگانه در نوجوانان شده است. این دوگانگی هویتی در ابعاد دینی، خانوادگی، جنسی، ملی، قومی و فرهنگی قابل مشاهده است. هویت نوجوانان در فضای واقعی شکلیافتهتر، منسجمتر و واقعیتر و در فضای مجازی به نسبت سیّار، ناپایدار و متکثر بود. هویتی که با توجه به برخی ویژگیها، میتوان آن را هویت مدرن یا بازاندیشانه نامید. نوجوانان در کنار اینکه در جهان واقعی سعی در پاسداشت منابع سنتی هویت داشتند در فضای مجازی خود را طرفدار هویت جهانی یا جهان وطنی نشان میدادند.
The purpose of the current research was to reconstruct the narratives and experiences of teenagers in order to identify the duality of identity in the virtual and real space. The research method was qualitative and reconstruction type, which was conducted with interview participants. The statistical population of the research was all secondary school students of Ardabil province. The sample size included 16 students who were selected by purposive sampling and based on the principle of theoretical saturation. Semi-structured and in-depth narrative interviews were used to collect data, and for its reliability, the method of re-reading the narratives and re-referring the entire written narrative to some school counselors was used. The data was analyzed based on thematic analysis. The results of reconstructing the narratives of teenagers showed that real and virtual space has led to the formation of different and sometimes dual identities in teenagers. This identity duality can be seen in religious, family, sexual, national, ethnic and cultural dimensions. The identity of teenagers in the real space was more formed, coherent and real, and in the virtual space, it was relatively mobile, unstable and numerous. An identity which, according to some features, can be called a modern or re-thinking identity. In addition to trying to protect traditional sources of identity in the real world, teenagers showed themselves to be in favor of a global or cosmopolitan identity in cyberspace.
. Rabiei, A. (2008). New Media and Identity Crisis, National Studies Quarterly, Year 9, Number 4, pp. 176-149
10.1016/j.cose.2018.05.015.
_||_
. Rabiei, A. (2008). New Media and Identity Crisis, National Studies Quarterly, Year 9, Number 4, pp. 176-149
10.1016/j.cose.2018.05.015.
بازسرايي تجارب نوجوانان به منظور شناسایی هویت هاي دوگانه در فضای مجازی و واقعی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بازسرایی روایات و تجارب نوجوانان به منظور شناسایی هويت هاي دوگانه در فضای مجازی و واقعی بود. روش پژوهش کیفی و از نوعِ بازسرايي بود که با مشارکت کنندگان مصاحبه به عمل آمد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامي دانش آموزان مقطع متوسطه استان اردبیل بود. حجم نمونه شامل 16 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق و برای اطمینان پذیری آن از روش بازخوانی مجدد روایت ها و ارجاع مجدد کل روایت مکتوب به برخی از مشاوران مدارس استفاده شد. داده ها بر اساس تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شد. نتایج بازسرایی روایت های نوجوانان نشان داد که فضای واقعی و مجازی منجر به شکل گیری هویت های متفاوت و بعضاً دوگانه در نوجوانان شده است. این دوگانگی هویتی در ابعاد دینی، خانوادگی، جنسی، ملی، قومی و فرهنگی قابل مشاهده است. هویت نوجوانان در فضای واقعی شکلیافتهتر، منسجمتر و واقعیتر و در فضای مجازی به نسبت سيّار، ناپايدار و متكثر بود. هويتي كه با توجه به برخي ویژگیها، ميتوان آن را هويت مدرن يا بازانديشانه ناميد. نوجوانان در کنار اینکه در جهان واقعی سعی در پاسداشت منابع سنتی هویت داشتند در فضای مجازی خود را طرفدار هویت جهانی یا جهان وطنی نشان میدادند.
واژگان کلیدی: هویت، هویت دوگانه، فضای مجازی، فضای واقعی، نوجوانان.
مقدمه
بحران هویت1 یکی از عمدهترین مشکلاتی است که عموم مردم باید با آن مقابله کنند و در دوران نوجوانی این بحران با آغاز شکلگیری شخصیت شروع میشود و در معرض سوالات متعددی از خود قرار می گیرد مانند مانند: من کیستم؟ نقش من در جامعه چیست؟ چگونه وجود را ثابت کنم؟ چگونه موفق میشوم؟ در اینجا، نوجوان خود را با سوالات متعدد، خواستهها و ایدههای متناقض مواجه میشود که این تناقضات و ابهامات او را دچار تغییر و تحولات جسمی، روحی، تغییرات اجتماعی، روانی، عاطفی و خانوادگی میکند. چنانچه این تغییرات منفی باشد، منجر به عدم موفقیت در شکلگیری هویت نوجوان می شود و علاوه بر این با مشکلات زیادی مانند اختلال در ایفای نقشهای اجتماعی، سردرگمی یا دوگانگی هویت یا پذیرش هویت منفی مواجه میشود که منجر به آسیب رسانده به آینده نوجوان میشود (سلیما و فیزا2، 2014: 384).
منابع شکل دهنده هویت در جوامع گذشته از قبل مشخص بود و هویت افراد بیشتر جنبه انتسابی داشت و این امر باعث میشد که افراد یک جامعه از لحاظ هویتیابی چندان دستخوش تغییر و دگرگونی نشوند. در واقع در گذشته مکان نقش کلیدی در خلق هویت اجتماعی افراد داشت؛ چرا که افراد در محیطهای کوچک و بسته زندگی میکردند و هویت اجتماعی آنها با ارتباط رو در رو با اطرافیان در یک محیط ثابت شکل میگرفت. افراد کمتر با دنیای خارج در ارتباط داشتند و سنت های بومی- محلی بخش اعظم هویت آنها را شکل میداد. اما در پی ظهور فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی، نقش مکان در شکلدهی به هویت بسیار کم رنگ شد؛ زیرا رسانهها و فناوریهای نوین ارتباطی میتوانند فرد را از مکان خود او جدا کنند و به جهان پیوند بزنند. با عبارت دیگر، هویت و فرهنگ امروز تحت تأثیر رسانههای جدید از محتوای زمانی و مکانی فارغ گشته و از نظر زمانی و مکانی بیریشه شده است و این ویژگی اساسی دوران جدید است (ریتزر، 1399: 725-724). در نتیجه افراد با منابع هویتیابی متکثری روبهرو هستند و هویتیابی شکلی غیرمحلی و جهانی پیدا کرده است. بر این اساس، به نظر میرسد در عصر جدید یکی از ابزارهایی که از طریق جامعهپذیری می تواند بر هویت فری و اجتماعی فرد تأثیر گذارد رسانهها هستند. رسانهها به عنوان فراهم کننده چارچوبهای تجربه برای مخاطب، نگرشهای کلی فرهنگیای برای تفسیر اطلاعات توسط افراد جامعه در جوامع امروزی ایجاد میکنند. رسانهها شیوههایی را که افراد؛ زندگی اجتماعی را تفسیر کرده و نسبت به آن واکنش نشان میدهند را با کمک نظم دادن به تجربه ما از زندگی اجتماعی، قالبریزی میکنند (گیدنز: 1400: 479). گیدنز بر نقش فرد در تشکیل هویت تاکید کرده و هویت را آگاهی فرد نسبت به «خودش» میداند. برداشتی که گیدنز از هویت دارد به برداشت کان از هویت نزدیک است. در این برداشت از هویت هم ابعاد اجتماعی و هم ابعاد فردی لحاظ شده اما بر بعد فردی و نقشی که خود فرد در دنیای مدرن در شکلگیری و بازسازی هویت دارد و برجنبه پویا و متغیر هویت تاکید بیشتری شده است. گیدنز جنبههای روانشناختی و چالشهای هویتی را در دوران جدید مورد توجه و تحلیل قرار داده است و بازاندیشی در هویت را که در پرتو معیارها و ارزشهای جدیدی که دائماً هم در حال تغییر است، صورت میگیرد ویژگی دوران جدید و نتیجه گسترش فنآوریهای اطلاعاتی، ارتباطاتی و جهانی شدن اقتصادی و فرهنگی میداند (گیدنز، 1398: 45).
اما رسانهها همان گونه که میتوانند هویتساز باشد می توانند هویتسوز نیز باشند و همان گونه که میتوانند تدبیر کننده بحران باشند می توانند تولید کننده بحران نیز باشند. در این راستا، استدلال میشود که فضای مجازی، مخصوصاً شبکههای اجتماعی مجازی، به شیوهای متفاوت با رسانههای دوران صنعتی شدن عمل میکنند. رسانهها در فضای مجازی، برخلاف رسانههای سنتی، عمدتاً پارادایمی را ایجاد کردهاند که مخاطبان با دو جهان واقعی و مجازی روبهرو شدهاند. در این پارادایم تأکید اصلی بر وجود یک جریان جهانی شدن مجازی در کنار جریان جهانی شدن در جهان واقعی است. جهان اول با ویژگی های جغرافیامند بودن، حفظ کردن نظام سیاسی مبتنی بر دولت-ملت، طبیعی و صنعتی و محسوس بودن و احساس قدمت داشتن با جهان مجازی متمایز می شود. اما جهان مجازی بیمکان، فرازمان، صنعتی محض و بیاعتنا به محدودیتهای دولت-ملتهاست (در مقابل فضای واقعی ملتزم به محدودیتهای دولت-ملت هاست). فرد در جهان مجازی از جا کنده میشود و اضطرابهای وی افزایش پیدا میکند. در عین حال، همزمان با افزایش میزان تفاوتها در اثر رشد استفاده عمومی از اینترنت، جهان بینیهای افراد واگراتر میشود (گیبینز و ریمر، 1384: 78). اینترنت داراي قابلیتى است که به واسطۀ آن افراد مىتوانند خودهاي جدیدي را در دنیاهاي جدید بسازند. این امور ممکن است در دنیاي مادي اصلاً وجود خارجى نداشته باشند یا فرد به زعم خودش قادر به دستیابى به آن نباشد. اینها استفاده از فضاي مجازي را براي کاربران جذابتر مى کند. بدین ترتیب، جهان مجازی به مکانى براي معرفى و نمایش شخصیت فرد تبدیل مىشود. البته قضیه به همین جا ختم نمىشود؛ زیرا امکان دارد که تصویر ارائه شده از سوي یک فرد بر روي وب، توسط دیگران به صورتهایى غیر از شکل مورد نظر وي تفسیر شود (اسلوین، 1380: 128).
رسانه های اجتماعی به سرعت در حال رشد بوده و به عناصر اساسی زندگی بسیاری از مردم تبدیل شده اند. در همین حال، رسانههای اجتماعی نیز به منبع فریب هویت تبدیل شدهاند. بسیاری از موارد فریب هویت رسانههای اجتماعی در چند سال گذشته رخ داده است (الحربی3 و همکاران، 2021: 1). رسانههای اجتماعی در فضای مجازی، به میلیاردها نفر اجازه میدهد بدون هیچ گونه سانسوری، افکار، دوست داشتنها و دوست نداشتنهای خود را به اشتراک بگذارند. با این وجود این فضا همواره دارای هویتهای کاذب است و سرعت تغییر این هویتهای فریبنده بسیار بالا است (وان در والت4 و همکاران، 2018: 82). به طور کلی، رشد چشمگیر فنآوری ارتباطی و اطلاعاتی بر تغییر هویتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جهان تأثیرهای گستردهای داشته است و بیشتر از این تحولات تأثیر میپذیرد. فنآوریهای ارتباطی با سرعت، سهولت و گستردگی روز افزون رهاوردها، رهیافتهها، رمزها و نشانههای هویتی متفاوت را در سراسرجهان منتشر میسازند. این رمزها وقتی که در متن یک جامعه دیگرگشوده میشوند، غالباً آشفتگی و بحران در هویت اقوام و ملل را به همراه دارند. روشن است که در چنین فرایندی پرسش از آینده جامعه و جهان و معنای «هویت» در دنیای ارتباطات مسألهای جدی و حیاتی است. به راستی چگونه میتوان هویت نسلهایی را که در معرض ارتباطات گوناگون و تحولات گسترده هستند تعریف کرد و نقش رسانههای نوین بالاخص اینترنت در روند این دگرگونی تا چه حد است؟ در این راستا بحث هویت در میان قشر نوجوان به مثابهي نقطهي کانونی مسئلهي هویت، اهمیت شایانی برخوردار است. نوجوان بخاطر گسترهي شبکه روابط و تماس به نسبت وسیعشان با وسایل ارتباط جمعی و افراد داراي هویتهاي مختلف، بیشتر با مسائل و تنشهاي ناشی از هویت سنتی و مدرن و چالشهاي ناشی از جامعهي اطلاعاتی درگیر هستند. بنابراین نوجوان در مرکز فرآیند تمایز و تشابه هویتی قرار دارند. علاوه بر آن، از یک سو فضاي مجازی و سایر متعلقات آن که عمدتاً موافق تغییر و تحول ویژگیهاي هویتی است، نوجوانان را با ویژگیهاي هویتی جدیدي آشنا میکند و از سوي دیگر بدنهي فرهنگی جامعهي بزرگتر معمولاً انتظار اینهمانی با فرهنگ سنتی و عناصر هویتی موجود را از آنها میطلبد. این وضعیت نامتعادل نه تنها منازعاتی هویتی میآفریند، بلکه در بیشتر اوقات به هویتهایی ترکیبی و دورگه منتهی میشود که با هویت مورد انتظار جامعه نیز متفاوت است. به عبارتی بهتر، چندگانه شدن زیستجهانها (به قول برگر)، تأثیرات رسانهاي مدرنیته (گیدنز) و از دست رفتن ایمان به قطعیت و جاودانگی امور (به قول نظریههاي گفتمانی یا پستمدرنیستی) موجبات ترکیبهاي خاص هویتی نوجوانان را فراهم میآورد. در این موقعیت هویتیِ پیوندي، عناصر مختلفی از گفتمانهاي مختلف سنت (مانند مذهب و خانواده)، و مدرنیته (مانند ملی گرایی) دیده میشود که موجب تفاوت هویتی قابل توجه نوجوانان با بدنهي اصلی جامعه میشود.
بنابر ملاحظات نظری و با این پیش فرض که فضای مجازی باعث تغییر در بنیان های هویتی می شود، در مقاله به این سوال پاسخ داده می شود که هویت نوجوانان در فضای واقعی-مجازی چگونه است؟ برای پاسخ به این سؤال اساسی باید دید که روایت های خودزیست نگارانۀ نوجوانان در فضای واقعی و مجازی چگونه است که با بازسرایی این روایت ها و تحلیل کیفی آن به این سوال پاسخ داده می شود.
پیشینه پژوهش
در جدول (1) خلاصهای از نتایج برخی از مطالعات حوزه هویت و فضای مجازی آورده شده است.
جدول 1. خلاصه مطالعات حوزه هویت و فضای مجازی
محقق/محققان | عنوان | یافتهها |
معمار و همكاران (1391) | شبکه های اجتماعی مجازی و بحران هویت (با تأکید بر بحران هویتی ایران) | فضای مجازی نوعی از بحران هویت را به وجود آورده و این بحران هویت در زمینههای فردی ناهمگونیهای هویتی را سبب شده و به نحوی تعادل اجتماعی را متأثر کرده است |
قاسمي و همكاران (1395) | رابطه استفاده از شبکه اجتماعی فیس بوک با هویت جنسیتی دانشجویان دانشگاه اصفهان | هویت جنسیتی کاربران، تحت تاثیر عضویت در فیس بوک قرار دارد |
بروجردي علوي و صدیق (1396) | تـأثیر فضای مـجازی بر هویت ملی و قومی در ایران | تأیید تأثیر مثبت فضاي مجازي بر هویت قومی |
رهبرقاضی و همکاران (1397) | رابطه شبکههای اجتماعی مجازی و دگرگونی هویتهای جمعی (با تأکید بر هویت دینی، ملی و مدرن) شهروندان شهر اصفهان | برخی مؤلفههای شبکههای اجتماعی تأثیر منفی و معناداری بر هویت دینی و ملی داشتند. |
رهبر مهرپو و همکاران (1398) | تبیین رابطۀ شبکة اجتماعی مجازی اینستاگرام و بازتعریف هویت جنسیتی زنان | میان مدت زمان عضویت در اینستاگرام، میزان استفاده از اینستاگرام و در نهایت، انگیزه و هدف استفاده از شبکه مذکور و باز تعریف هویت جنسیتی، رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد |
جعفری (1399) | رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی با ابعاد هویتی شهروندان شهر اردبیل | بین استفاده از شبکههای اجتماعی و ابعاد هویتی شهروندان رابطه منفی معنیداری وجود دارد |
فخار و همکاران (1400) | جهانی شدن و تاثیر آن بر هویت ملی در جمهوری اسلامی ایران | دانشجویان در عین همبستگی و علاقهمندی به عناصر هویت ملی خود، همچون تاریخ، فرهنگ، زبان فارسی و آداب و سنن ایرانی تعامل با جهانی شدن و بهرهگیری از عناصر مطلوب و ارزشمند آنرا موجب تقویت هویت ملی میدانند. |
استورتس5 و همکاران (2019) | نگرش های متفاوت جوانان ترنس و جنسیتی نسبت به مداخلات سلامت روان دیجیتال مبتنی بر بازی: یک بررسی کیفی | استفاده بیش از حد از بازیهای خشن در فضای مجازی توسط دختران آنها را دچار دوگانگی هویت جنسی نموده و حس پسرانه در آنها ایجاد میشود.
|
براون6 و همکاران (2020) | تضاد هویتی وابسته به عشق شهوانی در زنان و مردان در یک نمونه اینترنتی | زنان و مردان در اینترنت با دوگانگی هویتی جنسی مواجه هستند |
باس7 و همکاران (2021) | مدیریت هویت تراجنسیتی در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی | رسانههای اجتماعی به کاربران تراجنسیتی کمک میکند تا در رسانههای اجتماعی دنیایی را میسازند که نیازهای اجتماعی و خودنمایی آنها را برآورده میکند. |
چنانچه از برآیند مطالعات انجام شده مشخص میشود در زمینه فضای مجازی و هویت، بیشتر از روشهای همبستگی استفاده شده و در بیشتر مطالعات ابعاد محدودی از هویت در نظر گرفته شده است اما از آنجایی که هویت پدیده ای چندوجهی و پیچیده است، به نظر میرسد تکیه صرف بر یافتههای پژوهشهای فوق تبیین جامعی از تأثیر فضای مجازی بر هویت و دوگانگی هویتی ارائه نمی دهد لذا واکاوی تصورات و تجارب واقعی نوجوانان از هویت در فضای واقعی-مجازی می تواند دید وسیعتری نسبت به موضوع ایجاد کند. اهمیت این رشته از مطالعات روایتی در این است که از همۀ ایده های نظری دربارۀ سرشت انسانی به گونه ای که زیست شده است، استفاده می کند تا به تبیین تجربۀ زیستۀ بپردازد (شورت، 1392).
مبانی و رویکرهای نظری
به نظر ميرسد فقط يك نظريه نمی تواند تأثير فضاي مجازي بر هويت و دوگانگی هويتي ناشي از آن را تبيين نماید. از اينرو، نگارندگان ميكوشند از ديدگاههاي انديشمندان گوناگوني استفاده كنند كه بحثهاي نظري آنها به نوعي مرتبط و مكمل همديگر هستند. از آنجا كه هويت با اثرپذيري از فضاي مجازي دچار تغييراتي (دوگانگی هویتی) ميشود، لذا در ادامه به رويكردهايي پرداخته میشود كه معتقدند هويتها در موقعيتهاي گوناگون تغيير میکنند.
هویت
از دیدگاه جنکینز هویت دو معناي اصلی دارد: اولین معناي آن بیانگر مفهوم تشابه مطلق است. این با آن مشابه است. معناي دوم آن به مفهوم تمایز است که با مرور زمان سازگاري و تداوم را فرض میگیرد. به این ترتیب، به مفهوم شباهت از دو زاویۀ مختلف راه مییابد و مفهوم هویت به طور همزمان میان افراد یا اشیاء دو نسبت محتمل برقرار میسازد: ازیک طرف، شباهت و ازطرف دیگر تفاوت» (جنکینز، 1381: 35). گیدنز با توجه تعاریف صورت گرفته از هویت، نتیجه مىگیرد که هویت برساخت اجتماعى است. کیفیتى ثابت یا ذاتى نیست، بلکه ساخته مىشود، سپس در تعامل با دیگران تغییر مىکند. دوم این که هویت توأم با احساس تعلق است. جزء ذاتى این که بدانیم چه کسى هستیم عضویت در گروه یا گروه هاى اجتماعى است که از اعضاي شبیه به یکدیگر تشکیل شده اند. سوم این که مسئلۀ هویت به تفاوت ما با دیگران نیز مربوط مى شود. بخشى از دانستن این که چه کسى هستیم دانستن این است که چه کسى نیستیم. چهارم، از آن جاکه هویت اکتسابى است، انعطاف پذیر نیز هست و در برخى از جوامع انعطاف پذیرتر از برخى دیگر است. هویت تعریفی است که فرد یا گروه از «خود» یا «درون گروه» در مقایسه با «دیگری» یا «برون گروه» دارد (گیدنز، 1398: 126). سه نوع کلی از هویت را می توان از هم تفکیک کرد: هویت انسانی، اجتماعی و فردي (گودیکانست، 1383: 26).
نظریههای هویت و فضای مجازی
نظریه دوفضایی شدن (دوجهانی شدن): یکی از مهمترین نظریههایی كه ميتواند ويژگيهاي رسانههاي جديد و دوگانگی هویتی را كنار هم توضيح دهد، نظريه «فضاي دوم» يا «دوفضايي شدن» است. در این نظریه، ويژگيهاي رسانههاي جديد عبارتند از: سريع شدن فضا، فراگيري، قابليت دسترسي دائم، فرامكاني، فرازمان، جهاني بودن، سيال بودن، تشديد شدن واقعيت در فضاي بازنمايي شده، چندرسانهاي بودن (نك: عاملي، 1395: 99ـ 97). فضاي جديد به دنبال پيشرفت فزاينده فناوريهاي مرتبط با رسانههاي جديد، بهتدريج و بيش از پيش الزامات، قواعد، هنجارها، الگوهاي كنشگري، تعامل و ارتباطات نمادين، نهادها، اجتماعات، ارزشها و ضد ارزشهاي فضاي اين جهاني را در خود به شكلي شبيهسازانه برميسازد (عاملي، 1395: 104). بر اين اساس هويت، تنها با در نظر قرار دادن مؤلفه دوفضايي امكانپذير است. مطابق با این نظریه، هویت بواسطه ويژگيهايي گفته شده به دو صورت هویت واقعی (فضای زندگی) و مجازی (فضای اینترنت) نمود پیدا می کند.
نظریه نمايش خود در زندگي روزمره اروينگ گافمن: یکی دیگر از نظریههای مورد استفاده در پژوهش حاضر، نظریه «نمايش خود در زندگي روزمره8» اروينگ گافمن9 است. گافمن در کتاب «نمود خود در زندگی روزانه» (1959) نظریهپردازی در باب کنش متقابل نمادین را آغازید. گافمن برای فهم تعاملات اجتماعیِ روزمره، از یک استعاره هنری یعنی «نمایش10» استفاده میکند. گافمن معتقد است که اجرای نقشها برای جریان معمول و روان زندگی اجتماعی، ضروری است. در هر تعاملی باید بدانیم که چه چیزی از همدیگر انتظار داریم (میروویتز، 183:1387؛ به نقل از مهدیزاده، 1399). به اعتقاد گافمن فشارهای ساختار حاکم و شرایط و بسترهای غیرمنعطف اجتماعی باعث می شود تا فرد حامل این نقابهای اجتماعی باشد (ایمان و مرادی، 1390: 65). این نقابهای اجتماعی هویت سازند؛ بنابراین هویت مسئلهای است که گافمن آن را برساخته منش فردی میداند و مقولهای تثبیت شده که بر فرد تحمیل شود نیست بلکه برساخته اجتماعی است. فرد میکوشد در قالب نقشهایی که بازی میکند هویتش را تثبیت و دیگران را وادار به پذیرش چارچوب هویت خود کند (ایمان و مرادی، 1390: 66). بنابراین مطابق با نظریه گافمن، استدلال ما در اين پژوهش نيز اين است که فرد در فضاي مجازي خواهان تصديق شدن ويژگيهايي است که ارائه مي نمايد. او سعي دارد هويتهاي گوناگوني را که در فضاي مجازي ارائه کند که مورد پذيرش قرار بگيرد و واقعيت آنگونه که او مي نماياند مقبول شود. نتيجه چنين پديدهاي، گاه چندهويتي (دوگانگی هویتی) يا بيهويتي خواهد بود.
نظریه کاستلز: یکی از مشهورترین نظریههای مربوط به تأثیرات فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بر هویت و هویت مجازی، نظریه کاستلز است. کاستلز میگوید: «واقعیت را آن گونه که هست نمیبینیم، بلکه آن گونه میبینیم که زبانهایمان هستند و زبانهای ما رسانهها هستند. رسانههای ما و استعارههای ما، محتوای فرهنگ ما را میآفرینند» (کاستلز، 1389: 383). کاستلز بر این باور است که فناوری های نوین با تضعیف پدیده دولت ملت و ایجاد شکاف در هویت ملی باعث تقویت هویتهای فرو ملی میشود (کاستلز، 1997: 17). به عبارتی كاستلز بیان كرده است رسانههای نوین ارتباطی با دگرگون ساختن بنیادین ماهیّت ارتباطات، نقش تعیین كنندهای در تغییر و شكلدهی فرهنگها و هویّت شهروندان ایفا میكنند (کاستلز، 1389: 384-383).
نظریه عصر دوم رسانههای مارک پاستر: نظریه دیگر در حوزه موضوع، نظریات مارک پاستر است که به مفهوم «عصر دوم رسانه ها» تأکید میکند. در دوره جدید که اینترنت و ارتباطات الکترونیک در جامعه و ارتباطات الکترونیک در جامعه سیطره دارد، این داده و اطلاعات یا به عبارت دقیق کلمه، این اجتماعات مجازی هستند که هویت افراد را می سازند. وسایل نوین ارتباطی و اطلاعاتی در اثر تغییراتی که در برداشت های بشر امروزی به وجود میآورند، هویتها را در وضعیت کاملاً تازهای قرار میدهند که متفاوت و حتی مغایر با گذشته است (پاستر، 1377: 152). فضای مجازی، منابع اساسی ایجاد هویتهای متکثرند؛ به گونهای که فرد با تلفن همراهی که در دست دارد، می تواند به گستردهترین شبکههای اجتماعی متصل گردد و با معرفی خود با هویتهای گوناگون، خود را به گونهای جدید بروز دهد. در مجموع؛ به گفته مارك پاستر «اين اجتماعات مجازي هستند كه هويت افراد را ميسازند. در اجتماعات مجازي هويت افراد به سمت فرامليتي است و كمتر به هويت ملي، يا ديني بها داده ميشود» (پاستر، 1377: 152).
نظریه ساختیابی هویت گیدنز: گیدنز معتقد است که ساخت خود، طرح بازاندیشانهاي است که بخش اساسی مدرنیته را میسازد. در اینجا فرد از میان گزینههایی که نظام انتزاعی فراهم میکند، باید هویت خود را پیدا کند (گیدنز، 1399: 148). گیدنز بر نقش رسانهها تأکید میکند و میگوید اگر در گذشته فرآیندهاي انتشار فرهنگی، طولانی، کند و ناپیوسته بود، امروزه این فرآیند برعکس شده و انتشار فرهنگی سریع و پیوسته صورت میگیرد. وي وسایل ارتباط جمعی مدرن فراملی را ابزار بسط و گسترش مدرنیته به تمام دنیا در نظر می گیرد و شکسته شدن حصارهاي زمانی و مکانی هویت به خصوص هویت دینی را در ابعاد فردي و جمعی به چالش کشیده است که می تواند باعث بازاندیشی در آن شود (گیدنز، 1399: 156).
نظریهی استوارت هال11: استوارت هال سه مرحلهی تاریخی متفاوت برای سوژه (هویت) ارائه میکند: الف) سوژهی روشنگری ب) سوژهی جامعهشناختی و ج) سوژهی پست مدرن (هال، 1383: 91). سوژهی پستمدرن، هویتِ برجسته ذاتی و ثابت ندارد. هویت به یک «جشن مواج» تبدیل میشود که در ارتباط با شیوههایی از نظام فرهنگی شکل میگیرد و متحول میگردد که ما را احاطه کردهاند و دائماً به وسیلهی آنها بازنمایی میشویم و مورد خطاب قرار میگیریم (هال، 1987: 56). هال ميگويد، اين امر پذيرفته شـده اسـت كـه در پايـان دوره مدرن، هويتها هرگز يكپارچه نيستند. به عبارتي هويتهـا بـه طـور دايمـي در فراينـد تغيير و دگرگوني قرار دارند (اخوان، 1386: 106). به اعتقاد هال، سوژه هيچ هويت ثابت، بنيادين و ماندگاري ندارد و به طور مداوم بـا شـيوههـاي بازنمـايي و نظـام هـاي فرهنگي ـ رسانهاي پيرامون ما شكل ميگيرد و تغيير شكل ميدهد (هال و گبن12، 1992: 257). بنابراين، هويت امري نسبي است و هر كس در فضا و زماني خاص، هـويتي متفاوت از خود نشان ميدهد (دوگانگی هویتی).
نظریه رونالد رابرتسون: به نظر رابرتسون جهاني شدن باعث دامن زدن به دغدغههاي انسان گرديده است و ارتباط افراد با يكديگر و به ويژه با اجتماعات و جوامع مختلف در سطح جهان باعث بروز موقعيتهاي تنش آميزي گرديده است كه منبع بسياري از مشكلات هويتي افراد است. اين مسايل و مشكلات و دغدغهها وضعيتي را كه رابرتسون «دوگانگي انسان مركزي» مینامد، به وجود ميآورد كه از يك طرف به رابطه افراد و جوامع ملي و از طرف ديگر به رابطه «فراجامعهای» ميان جوامع و افراد هر يك از جوامع با يكديگر مربوط ميگردد (رابرتسون؛ به نقل از یزدانی و مروتی، 1390: 9). در واقع جهانی شدن در برگیرنده چند فرایند نسبی شدن است که در جریان آن دیدگاههای ویژه پابرجایی خود را از دست میدهند. بنابراین، جهانی شدن تبدیل مرجع علی فردی به مرجعهای عام و فراملی است. برآیند این پیوندها نسبی شدن هویتها و نسبی شدن جوامع (ملی) است (رابرتسون، 1394: 74). در نتیجه گسترش دایره تعاملات اجتماعی با استفاده از فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی، افراد از هویتهای مدرن و جهانی آگاهی به دست میآورند (رابرتسون، 1394: 161). بنابراین مطابق با تئوری رابرتسون، آگاهی از ارزشها، نگرشها و سبکهای زندگی جهانی موجب بازاندیشی در عناصر سنتی زندگی میگردد و همچنین باعث میشود تا خود به صورت یک «پروژه بازتابی با تأملی» درآید که تنها از طریق نوعی بازنگری ژرف در مفهوم «خود هویتی» قابل درک و دریافت است.
روششناسی پژوهش
روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای کیفی است و به علت تمرکزش بر تجربهها در قالب پژوهشهای کیفی از نوعِ پژوهش بازسرايي انجام گرفت. در رویکرد بازسرایی، محقق روایت های مشارکتکنندگان را تحلیل و سپس آنها را در قالب یک چارچوب معنادار از نو حکایت میکند. فرایند بازسازماندهی داستانها در قالب نوعی چارچوبِ کلی گزارش شده است.
نمونه و ابزار: جامعه آماری این تحقیق مشتمل بر تمامي دانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم (دخترانه و پسرانه) استان اردبیل بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش، نمونه گیری در دسترس از بین جامعه آماری بود. لذا مشارکت کنندگان در این پژوهش، به روش نمونه گیری هدفمند ملاکمحورانتخاب شدند که حاکی انتخاب محل ها یا افرادی است که پژوهشگر می تواند به راحتی به آنها دست یافته و به آسانی داده ها را گردآوری نماید. نمونه گیری و مصاحبه تا زمانی ادامه پیدا خواهد کرد که فرایند تجزیه و تحلیل و اکتشاف به اشباع نظری13 برسد. چرا که بر اساسِ منطق نمونه گیري نظري14 در پی ظهور مفاهیم در خلال تحلیل بودهایم. علاوه بر این، در تمام مراحل مطالعه بخش کیفی، حساسیت نظري15 در پی توجه به مفاهیم حساس راهنماي ما بوده است. معیار قضاوت در مورد زمان متوقف کردن نمونه برداری، کفایت نظری مقوله های پژوهش است. در این روش نمونه گیری که خاص تحقیقات کیفی است، تعداد افراد مورد مصاحبه، به عبارت دیگر، حجم نمونه به اشباع نظری سوالات مورد بررسی بستگی دارد ، به این ترتیب که هر گاه محقق به این نتیجه برسد که پاسخ های داده شده و یا مصاحبه های انجام شده با افراد مطلع به اندازه ای به همدیگر شباهت دارند که منجر به تکراری شدن پاسخ ها و یا مصاحبه ها شده و داده های جدیدی در آنها وجود ندارد، تعداد مصاحبه ها را کافی دانسته و دست از مصاحبه می کشد. بنابراین در این پژوهش، به منظور استخراج کُدها با استفاده از روش نمونه گیری نظری تا رسیدن به اشباع نظری، مصاحبه که بعد از انجام مصاحبه به 16 نفر به اشباع نظری رسید. انجام مصاحبه با هماهنگی های قبلی و تعیین وقت و زمان مصاحبه با مشارکت کنندگان و در محیطی آرام انجام شد. به دلیل محدودیت های به وجود آمده از بیماری کرونا اکثر مصاحبه ها به صورت تلفنی و یا تصویری در بستر شبکه های اجتماعی و برخی نیز به صورت حضوری انجام شد. قبل از مصاحبه، اهداف و سوالات پژوهش در اختیار مصاحبه شوندگان قرار داده شد که هر مصاحبه حدود 30 تا 60 دقیقه طول کشید. برای گردآوری اطلاعات مصاحبه روایتی بصورت هدفمند (به جهت اهداف و پرسشهای پژوهش) برای تحلیل انتخاب شدند که مانند هر پژوهش کیفی هر سه جنبه تحلیل، یعنی؛ "توصیف، تحلیل و تفسیر" به کار گرفته شد. مصاحبه عميق و نيمه ساختار يافته بود كه بدون هدايت و راهنمايي بحث به مصاحبه شونده كمك مي شد به توصيف تجارب خود از چگونگی شکل گیری و قوام هویت های واقعی – مجازی بپردازد.
روایی و پایایی ابزار: آیزنر16(1991) به جای استفاده از اصطلاح اعتباریابی از اطمینانپذیری17 پژوهش های کیفی سخن می گوید و استانداردهایی همانند تأیید ساختاری، اعتباریابی اجماعی، و کفایت ارجاعی را برای این امر پیشنهاد کرده است (به نقل از وایت مور، چیس و مندل18 ، 2001). در این بررسی روایت های هدفمند که نیاز به تأمل بیشتری را داشته؛ دوباره بازخوانی شدند. همچنین، علاوه بر هدفمندی نمونه گیری، همهجانبه نگری در مآخذ متفاوت داده، نگارش تفصیلی و توصیف پرمایه، و ارجاع مجدد کل روایت مکتوب به مشاوران در مدارس متوسطه دوم به لحاظ کنترل یافتههای حاصل از روایتهای نوجوانان، نشان از کیفیت لازم این پژوهش بوده است.
برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون19 استفاده شد.
یافتهها
بر اساس نتایچ به دست آمده از پژوهش، هویّت هویت مجازی و واقعی نوجوانان از جنبهها و زوایای گوناگونی در قالب مضامین اصلی و مضامین فرعی متعدد مورد توجه قرار گرفت که در زیر به شرح آن پرداخته شده است.
بر مبنای کدگذاری، تعداد 274 کد اولیه در 18 مضمون فرعی و 6 مضمون اصلی طبقه بندی شدند که در ابتدا بسیاری از کدهای اولیه به جهت مشابهت با همدیگر ادغام شدند و برخی از کدها نیز به جهت تعداد فراوانی کمتر از تحلیل حذف و خارج شدند.
جدول 2. هویت های دوگانه در فضای مجازی- واقعی
ردیف | کدهای اولیه | فراوانی | مضامین فرعی | مضمون اصلی |
1 | دلبستگی به افکار و عقاید خانواده و شخصیت خانوادگی در فضای واقعی زندگی (م1، م 5، م6، م6، م7، م8، م9)؛ به اشتراک گذاری مناسبات و خاطرات خانوادگی خود (م 4، م 6 ، م 7 و م 11)؛ عشق و احساس واقعی و قلبی به خانواده(م 3، م 6 ، م 6 ، م 7 و م 11)؛ مشکل در اعتماد به من در خانواده در استفاده از فضای مجازی (م1 ، م4 ، م 6 ، م7 و م11) | 21 | دلبستگی خانوادگی | هویت خانوادگی |
2 | استفاده از عکس های خانوادگی در پروفایل های مجازی (م 1 ، م 4 و م 11)؛ راه اندازی گروه خانوادگی در فضای مجازی و واقعی (م1 ، م4 و م11)؛ مخفی نگه داشتن اصالت خانوادکی در فضای مجازی (م 1، م 4 ، م 6، م 8، م11 و م 16 ) | 12 | تعلق خاطر به خانواده | |
3 | خانواده ام تکیه گاه اصلی زندگی ام هست(م 3، م 5 ، م 6، م 10، م11 و م 13 )؛ عدم داشتن دلهره در فضای مجازی به جهت تعهد به خانواده (م 3، م5، م6 و م 11) | 10 | تعهد به خانواده | |
4 | احساس تنفر از کانالها و گروه های ضد دینی (م1، م2، م 5، م 8 ، م 12، م 14)؛ مسلمان واقعی بودن به عنوان یک باور معنوی(م 2، م 5، م 6، م 7، م 10 ، م 12و م 14)؛ توجه به برنامه های خودجوش با حس عضویت در جامعه اسلامی (م 3، م 5، م 7 ، م 9 و م 15) | 18 | باورهای معنوی | هویت دینی-مذهبی |
5 | آگاهی از احکام و واجبات دینی (م 1، م4، م 5، م 6، م 9)؛ برقراری ارتباط دینی (م 6، م 7، م8 و م 9)؛ توجه به برنامه های مذهبی در فضای مجازی (م 7 ، م 8 و م 11)؛ اشتراک گذاری مراسمات مذهبی و دینی (م 2، م 4، م 8 و م10) | 16 | ارتباط دینی و مذهبی | |
6 | علاقمندی و پایبندی به ارزش های دینی (م 2 ، م 3 و م 11)؛ احساس تعلق خاطر نسبت به مسلمانان جهان در فضاهای مجازی (م3 ، م 6، م 9، م 10 و م 11)؛ پایبندی به انجام تکالیف دینی در فضای واقعی (م3 ، م 6، م 9 ، م 13، م 16)، تمایل به رعایت تمام دستورات دین اسلام در فضای واقعی و مجازی (م 2 ، م 3، م 5، م8 ، م 11، م 14، م 16) | 20 | پایبندی به ارزش های دینی | |
7 | احترام به آداب و رسوم جامعه خود (م1، م2 ، م3، م 8، م 10، م 14، م 16)؛ علاقه به شرکت در مراسم و مناسبتهای فرهنگی جامعه (م 5، م 6، م 7، م 10، م 13 و م 16)؛ عدم توجه به آداب و رسوم کشورهای غربی در فضای مجازی (م 4، م 6، م 8، م 10، م 12 و م 15) | 19 | آداب و رسوم | هویت فرهنگی |
8 | پاسداری از زبان و فرهنگ ملی (م 1، م4، م 5، م 6، م 11، م 13، م 16)؛ آگاهی از فرهنگ و ارزش های جامعه (م 4، م 7، م 10 ، م 12، م 15، م 16)؛ علاقه مندی به ارزش های فرهنگی جامعه مختلف (م 2 ، م 8 ، م 10، م 12، م 15) | 18 | ارزش های فرهنگی | |
9 | باور و وفاداری به فرهنگ جامعه (م 2 ، م 3، م 8، م 10 و م 14)؛ ترجیح دادن بافت فرهنگی جامعه خویش در صورت رفتن به کشورهای دیگر (م 5 ، م 8، م 11 و م 15) | 9 | باورهای فرهنگی | |
10 | افتخار به قومیت خویش در فضاهای واقعی و مجازی (م1، م2 ، م 5، م 7، م 8، م10، م 11، م 15، م 16)؛ احساس تعلق و عضویت در قومیت خویش(م 5، م 6، م 7، م 11 ، م 13، م 15، م 16)؛ افتخار به زبان و فرهنگ قومی خویش (م 3، م 5 ، م 6، م 8، م 10، م 12، م 13، م 14، م 16) | 25 | تفاخر قومی | هویت قومی |
11 | واکنش به توهین های قومی در فضای مجازی و واقعی (م 1، م4، م 5، م 6، م 9)؛ ارتباط فرهنگی با منطقه محل تولد (م 6، م 7، م 10، م 11 ، م 15، م 16)؛ تحقیق . بررسی های قومی در فضاهای مجازی (م 7 ، م 8 و م 11) | 14 | تعصبات قومیتی | |
12 | آگاهی کامل از فرهنگ و آداب و رسوم قومیت خود در فضاهای مجازی (م 4 ، م 8، م 9، م 10 و م 11)؛ شرکت نمودن در مراسمات قومی و قبیله ای (م3 ، م 6، م 9 ، م 11، م 14، م 16) | 11 | ویژگی های قومی | |
13 | دفاع از وطن به خاطر منافع ملی (م1، م2 و م3)؛ پایبندی به قوانین و مقررات کشور (م 5، م 6، م 7، م 10 و م 11)؛ احترام به پرچم ایران (م 3، م 5، م 8، م 10 و م 14) | 13 | منافع ملی | هویت ملی |
14 | احترام به زبان ملی و حس افتخار به فرهنگ ایرانی (م 1، م4، م 5، م 6، م 9)؛ دوست داشتن زبان ملی و فرهنگ ایرانی (م 1، م 4، م 8 و م10)، دوست داشتن ایرانیان (م1، م4، م5 ، م 6، م 9 و م 12) | 15 | زبان و فرهنگ ملی | |
15 | دوست داشتن سرزمین (م 4 ، م 5 ، م 12، م 14، م 16)؛ افتخار قائل شدن به سرزمین (م3 ، م 6، م 9 ، م 11، م13، م16)؛ احساس آرامش و آسایش در سرزمین ایران (م 4 ، م 6، م 10 ، م 12، م 14، م 15) | 17 | همبستگی سرزمینی | |
16 | نقش جنس مخالف را بازی کردن(م1، م2 ، م3، م 7، م 12، م 15)؛ تمایل به داشتن اندام های جنسی مخالف (م 5، م 6، م 7، م 10 و م 11)؛ عدم علاقه مندی به داشتن اندام جنسی مخالف (م 3، م 7، م 9، م 10، م 13 و م 16) | 17 | حس زن یا مرد بودن | هویت جنسیتی |
17 | احساس سردرگمی در پذیرش ویژگی های جنسیتی (م 1، م4، م 5، م 6، م 9)؛ وظایف جنسیتی ار قبول نداشتن (م 3، م 8، م 10 و م 13)؛ توجه به انگیزه های شخصی در قبول ویژگی های جنسیتی (م 7 ، م 8 و م 11) | 12 | ویژگی جنسیتی | |
18 | تمایل به نقش های جنسیتی فردی (م 2 ، م 3 و م 11)؛ قبول نمودن نقش جنسیتی آموخته شده از طرف بزرگسالان (م3 ، م 6، م 9 و م 11) | 7 | نقش های اکتسابی | |
مجموع | 18 | 274 | 18 | 6 |
شکل 1. الگوی مفهومی مستخرج از کدگذاری (مضامین فرعی)
بازسرایی روایت های شرکت کنندگان
همه ما شاهد آن هستیم که نقاط آسیب پذیر هویت در ایران چقدر حساس گزارش شده است. همه ما امروزه شاهد گسست فرهنگی، تضاد نسل ها، تحولات فزاینده، فن آوری ماهوراه ای، مهاجرت وسیع در شهرهای بزرگ هستیم. سیر تحولات پس از انقلاب اسلامی به گونه ای است که برای نوجوانان امروز، یا به تعبیری نسل سوم و چهارم انقلاب، تردید ها و چالش های زیادی را فراروی آنان قرار داده است که از این امر به بحران هویت تعبیر می شود (شرفی، 1385: 46). بنا به تعاریف فوق می توان گفت هویت یعنی یافتن خود در اینکه کیستم و چگونه باید باشم چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی. اما آنچه از نظر متخصصان در این دوگانگی باید قائل شد شکاف این دو فضا هست که روایت های نوجوانان این شکاف را نشان می دهد.
هویت خانوادگی:
از مهمترین ویژگیهای شکلگیری هویّت هر انسانی، تأثیر خانواده در دوران نوجوانی است که به نحوی در تمایلات، افکار و ... که در این دوره بسیار مهم می باشند، هویت خانوادگی فرد را شکل می دهند.
در روایتی یک از نوجوانان (م 4) اظهار نموده است که؛
" من همیشه در فضای مجازی که استفاده از عکس های خانوادگی در پروفایل های مجازی را قرار می دهم و این به معنای آن است به خانواده علاقه و دلبستگی زیادی دارم ... همچنین، مناسبات و خاطرات خانوادگی ام در فضای مجازی منتشر می کنم البته بصورت عکس و فیلم از پدر و مادر و برادرم ... و به خانواده ام افتخار می کنم "
در روایتی دیگر یک از مصاحبه شوندگان (م 7) اظهار نمودند که؛
" اعتماد خانواده به من در استفاده از فضای مجازی خیلی کم است همیشه احساس می کنند که من به بیراهگی کشیده خواهیم شد و این عدم اعتماد مرا بسیار می آزرد. در حالی که من می دانم چیکار می کنم و همواره سعی دارند در خانواده گوشی موبایل دست من نباشد ..."
دیگر روایت کنندگان (م 5 و م 11) اشاره کرده اند:
" عدم داشتن دلهره و استرس در فضای مجازی به جهت تعهد به خانواده، هویت مجازی مرا به عنوان یک نوجوان که خانواده ام به ویژه اعتماد مادرم به من که قابل تحسین است ... (م 5) من گاهی اوقات در فضای مجازی در گروه ها و با دوستانم مباحثه می کنم و برای اعتمادسازی دوست ندارم بیشتر در فضای مجازی وقتم را صرف بکنم ... (م11) "
هویت دینی- مذهبی:
مطابق با اظهارات اکثر روایت گران، باید گفت که هویت دینی-مذهبی را به عنوان تفکر و عمل برای نوجوانان در عرصه های واقعی و مجازی زندگی می توان قلمداد کرد. چراکه، این نوع از هویت به معنای واقعی سبب چشم انداز انسانی از فلسفه زندگی است. در همین راستا، یکی از نوجوانان در روایت خویش اظهار داشته است:
" ... همیشه احساس تنفر دارم از کانالها و گروه های ضد دینی که بدون منطق حرفایی را می زنند که آدم خنده اش می گیرد... (م2)؛ ... یک مسلمان واقعی بودن چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی باید نسبت به دین خودش هویت داشته باشد و به عنوان یک باور معنوی آن را قبول داشته باشد ... "
در روایت دیگری نوجوانی 17 ساله ( م 10) که بیان می دارد:
" احساس تعلق خاطر نسبت به مسلمانان جهان در فضاهای مجازی و واقعی یک نوع همدلی و همدردی است ... همیشه من در فضاهای مجازی این همدلی را با تایید سعی کردم به عنوان یک وظیفه انجام بدهم و از این کار لذت می برم ... "
در این روایتها آنچه که بسیار مهم در نوجوانان بیشتر ملحوظ بوده است؛ سطح سواد رسانه ای به جهت شکل دادن به هویت دینی و مذهبی بوده است که تحت باورهای معنوی و ارتباطات دینی و همچنین پایبندی به ارزش های دینی و مذهبی بیشترین نمود را داشته است و گاهی اوقات یکسری تناقضات نیز در بین نوجوانان در این مضمون دیده شده است که به نظر می رسد به جهت عدم آگاهی کافی از دین و مذهب می باشد.
هویت فرهنگی:
یکی از گویاترین شواهد روایتهای نوجوانان که به عنوان یکی از عناصر اصلی در شکل گیری هویّت دوره نوجوانی محسوب می گردد؛ هویت فرهنگی است. همۀ روایت کنندگان احساس مثبتی به مسئله فرهنگ چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی داشتهاند. از دیدگاه آنها هویت فرهنگی آن ها در هویّت کلی نقش اساسی را دارد. برخی از نقل قولها در ذیل آمده است:
برخی از روایت کنندگان در روایت خویش در یکی از ابعاد هویت فرهنگی که رعایت آداب و رسوم در دوره نوجوانی است اذعان دارد که ؛
"در این دوره احترام به آداب و رسوم جامعه مهم تلقی می گردد که من همیشه سعی بر این دارم آداب و رسوم و مخصوصاً ادب را رعایت کنم در فضاهای مجازی، اما خیلی ها از کوره در میرن ... (م3 و م 14)؛ ... همیشه سعی کردم به آداب و رسوم کشورهای غربی در فضای مجازی احترام قائل شوم هرچند برخی از آدم ها توهین می کنند به همدیگر ... (م 15)."
در بررسی روایت یکی دیگر از نوجوانان آمده بود که؛
" وفاداری به فرهنگ ایراانی را دوست دارم هرچند یه عده کشوراشان را مسخره می کنند، من عشق می ورزم به وطنم بخصوص فرهنگ آذربایجان را ... (م 10)؛ ... سعی می کنم بافت فرهنگی جامعه خویش را همیشه به بافت فرهنگی کشورهای دیگر ترجیح دهم... (م 8)."
در تجزیه و تحلیل روایات نوجوانان، مجموعه مقولههایی که بیشتر نمود پیدا می کرد باورهای فرهنگی مثبت نسبت به کشور، اما در این بین برخی دیگر از نوجوانان از فرهنگ غلط مردم گلایه مند بودند و حاضر به پذیرش این تناقضات فرهنگی در سطح جامعه نبودند و بیشتر نوجوانان دوست داشتند مردم فرهنگ را در سطح جامعه رعایت کنند.
هویت قومی:
از آنجا که، هویت نوجوانان در بعد قومی چندبعدی و یا ترکیبی است و میان ابعاد یا منابع هویتبخش جامعه ایرانی تناقض، تعارض و ناسازگاری وجود دارد، و هویت جمعی فرهنگی جامعه ایرانی همزمان از چند منبع مختلف (تفاخر قومی، تعصبات قومی و ویژگی های قومی) سرچشمه گرفته و بهدلیل خصلت تدریجی بودن فرآیند تکوین هویتهای مختلف، آنها در شرایط سازگاری و انطباق با همدیگر قرار دارند.
در همین ارتباط، یکی از روایت کنندگان اذعان داشته است که ؛
" همیشه به قومیت خویش در فضاهای واقعی و مجازی افتخار می کنم و بر این باور هستم که باید قومیت های دیگر نیز احترام بگذارم هر چند قوم من شاید برتر از قوم های دیگر باشد ... (م 5). احساس تعلق خاطر به قوم در فضای مجازی مرا بیش از اندازه مسرور می سازد، وقتی کسی رو ببینم که به قومیت من بی احترامی بکند ازش متنفر می شوم... (م12)."
برخی دیگر از روایت کننده ها در تفاخر قومی چنین اظهار می دارد:
" وفاداری به فرهنگ ایرانی را دوست دارم هرچند یه عده کشوراشان را مسخره می کنند، من عشق می ورزم به وطنم بخصوص فرهنگ آذربایجان را ... (م 10)؛ ... سعی می کنم بافت فرهنگی جامعه خویش را همیشه به بافت فرهنگی کشورهای دیگر ترجیح دهم... (م 8)."
هویت ملی:
یکی از ابعاد دیگر از هویت که با هویت قومی ارتباط نزدیکی دارد، هویت ملی نوجوانان است که از زیر مضمون های منافع ملی، زبان و فرهنگی ملی و همچنین همبستگی سرزمینی تشکیل شده است که در اینجا روایت های نوجوانان آورده شده است تا تبیین مرتبط با این روایت ها باید ارائه بدهیم.
برخی از روایت کنندگان اظهار داشته اند که ؛
" .... دفاع از وطن به خاطر منافع ملی و سرزمینم می پسندم تا ایران نباشد منم نیستم ...( م3)؛ ... پایبندی به قوانین و مقررات کشور به عنوان هویت ملی همیشه سرلوحه خودم قرار داده و خواهم دارد، هر چند شاید عده ای با این تفکر آشنا نباشند و شایدم از این تفکر پیروی کنند ... (م 7)."
برخی دیگر از روایت کننده ها در همبستگی به سرزمین ایران چنین اظهار می دارد:
" .... به مشاهیر و پهلوانان و همچنین شهدای سرزمینم افتخار می کنم و با این ها احساس آرامش دارم ... (م 8). ... دوست دارم ایرانیانی که نسبت به سرزمین خود وفادار هستند ... (م 9)."
از این روایت ها چنین استنباط می گردد که هویت قومی و هویت ملی هر دو در میان نوجوانان، از قوّت لازم برخوردار است و میان آنها رابطه متناقض وجود ندارد. همچنین، میتوان گفت میان هویت قومی و هویت ملی می توان رابطه قوی برقرار کرد چه در فضای مجازی و چه در فضای واقعی.
هویت جنسیتی:
هویت جنسیتی به احساس مردانگی یا زنانگی نوجوانان اشاره دارد که عوامل زیستی، شناختی، اجتماعی میتوانند در آن نقش داشته باشند. افراد به شیوههای مختلفی مانند رفتارهای بیرونی این نقش جنسی را از خود نشان میدهند. هویت جنسی تاثیر زیادی بر کل زندگی فرد از کودکی تا بزرگسالی میگذارد و در صورتی که هویت جنسی ناقص شکل بگیرد منجر به اختلال هویت جنسی میشود که در آن افراد نارضایتی از جنسیت و تمایل به برخورداری از بدن جنس مخالف را از خود نشان میدهند. بنابراین این نوع از هویت در این ایام از اهمیت بسزایی برخوردار است.
برخی از روایت کنندگان در روایت خویش در یکی از ابعاد هویت جنسیتی که نقش اکتسابی بودن جنسیت است اذعان داشته است که ؛
"... در فضاهای مجازی سعی من این است که خودم را بیشتر دختر معرفی کنم و این برای من لذت بخش است ... (م 12)؛ تمایل دارم که نقش های آموخته شده از طرف پدر و مادرم که بیشتر به من القاء نموده اند با توجه به دختر بودنم نقش دخترانه ایفا کنم، اما دوست دارم مثل پسران نترس و دائم در بیرون منزل باشم ... (م 6)."
در روایت یکی از نوجوانان دیگر آمده بود که؛
" ... خیلی وقت ها در پذیرش ویژگی های جنسیتی از طرف بزرگسالان سردرگم می شوم و این مرا آزار می دهد که چرا خودم نیستم ... (م 1)؛ ...انگیزه خاصی دارم در قبول نکردن وظایف جنسیتی؛ چرا باید آن چیزی که دوست دارم نباشم در واقعیت، برای همین سعی میکنم در فضای مجازی آنطور که دلم می خواد خودم را معرفی بکنم و از این کار خوشم میاد... (م 8)."
در تجزیه و تحلیل روایات نوجوانان از هویت جنسیتی، شکاف زیادی وجود داشته است. چراکه، دوگانگی هویت واقعی و مجازی در بعد جنسیتی که یکی از مهم ترین هویت های شکل گرفته در دوره نوجوانی است، می تواند اختلالات زیادی را در آینده این نوجوانان شکل دهد. در هرحال، مطابق روایت شرکت کنندگان اکتسابی بودن هویت جنسی مدنظر نوجوانان در فضای واقعی و شکاف آن در ظهور نقش جنسیتی در فضای مجازی بود.
بحث و نتیجهگیری
تنوع جاذبه ها و مشغولیت های زندگی معاصر، به شکلی فزاینده، فضای حیاتی بیشتر نسل های نوجوان و جوان را آنچنان آکنده و لبریز ساخته که جایی برای اندیشه و تفکر آنان باقی نگذاشته است. از آن گذشته نسل امروز ما هویت را به چند فرسخی مرزها کشانده اند بدون اینکه تفکری اندیشیده باشند. حال در پاسخ به این سوال که هویت در فضای مجازی و واقعی چگونه است نتایج بازسرایی روایت های نوجوانان نشان داد که فضای واقعی و مجازی منجر به شکل گیری هویت های متفاوتی و دوگانه در نوجوانان شده است. این دوگانگی هویتی در ابعاد دینی، خانوادگی، جنسی، ملی، قومی و فرهنگی قابل مشاهده است. دانشآموزان در فضای واقعی و فضای مجازی هویت متفاوتی را تجربه میکنند. هویت دانشآموزان (در ابعاد دینی، خانوادگی، جنسی، ملی، قومی و فرهنگی) عمدتاً منفعلانه و مبتنی بر عوامل انتسابی؛ به ویژه در هویت جنسی بود و با معیارهای سنت و نهادهای اجتماعی، دینی و سیاسی و فرهنگی که نظام های معنایی مشخصی را تولید میکنند، شکل گرفته است. اما زمانی که همین فرد وارد فضای مجازی میشود هویت وی به دلیل انبوه منابع اجتماعی و فرهنگی هویت آفرین، وسعت یافتن روابط اجتماعی و تعلقات گروهی و آزادی، صورتی فعال و غالباً آگاهانه و تأملی (بازاندیشانه) به خود گرفته است. نتایج به دست آمده با نتایج پژوهش معمار و همکاران (1391)، زکی (1395)، رهبرقاضی و همکاران (1397)، رهبر مهرپو و همکاران (1398)، جعفری (1399)، بروجردي علوي و صدیق (1396)، عظیمی و همکاران (1397)، کاترینا و همکاران (2012)، باس و همکاران (2021)، براون و همکاران (2020)، میشل و همکاران (2019)، پنلوپ استورتس و همکاران(2019) مطابقت دارد.
در تبیین این یافته میتوان گفت فضای واقعی بیشتر تحت سیطره کنش افراد با کنشگران واقعی محیط زندگی نظیر همسالان، دوستان، والدین، گروه های مرجع، محیط آموزشی و هم چنین رسانههای جمعی نظیر تلویزیون هستند و این نهادها با نمایش و عرضه جامعهای که فرد خود را با آن هم هویت ساخته و معرفی کرده است، میتوانند احساس از خودبیگانگی یا احساس بیریشه بودن او را کاهش دهند (سورین و تانکارد، 1381: 452). اما همانطور که اینگلهارت با طرح انقلاب خاموش معتقد است كه ورود سریع ارزشها و ایدههای جدید از طریق فناوریهای نوین ارتباطی، می تواند گسستهای جدّیای در مبانی هویّتی جامعه ایجاد كنيد. بر اساس دیدگاه گیدنز نیز یکی از مهمترین عوامل بروز بحران هویت در جوامع فعلی، گسترش صنعت ارتباطات و فضای مجازی است. فضای مجازی و ابزارهای مختلف آن به عنوان آزادترین محیطی که بشر آن را تجربه کرده است منابع هویتساز سنتی و معمول در جوامع را تضعیف و کارکرد آنها را با دشواری روبهرو کرده است. عاملی هم با طرح نظریه دوفضایی شدن بر این نکته تأکید می کند که هویت در عرصه مجازي، به دلیل ويژگيهايي چون چندرسانهاي بودن، سيال بودن، جهاني بودن، فرازماني و فرامكاني بودن به صورت متغير، سيال و متكثر صورتبندي شده و هویت مجازی در کنار هویت سنتی در دو فضاي واقعي و مجازي ساخته میشود؛ بنابراین، هویت به دو صورت هویت واقعی (فضای زندگی) و مجازی (فضای اینترنت) نمود پیدا میکند. هال نیز در نظریه خود این نکته را میپذیرد که در پايـان دوره مدرن، هويتها هرگز يكپارچه نيستند. به عبارتي هويتهـا بـه طـور دايمـي در فراينـد تغيير و دگرگوني قرار دارند (اخوان، 1386: 106). به اعتقاد هال، سوژه هيچ هويت ثابت، بنيادين و ماندگاري ندارد و به طور مداوم بـا شـيوههـاي بازنمـايي و نظـامهـاي فرهنگي ـ رسانه اي پيرامون ما شكل ميگيرد و تغيير شكل ميدهد (هال و گبن، 1992: 257). بنابراين، هويت امري نسبي است و هر كس در فضا و زماني خاص، هـويتي متفاوت از خود نشان ميدهد (دوگانگی هویتی). رابرتسون هم بر نسبی شدن هویتها و نسبی شدن جوامع (ملی) در فرآیند جهانی شدن تأکید دارد. گیدنز نیز با طرح نظریه ساختیابی هویت معتقد است که در عصر مدرن با شکسته شدن حصارهاي زمانی و مکانی، هویت به خصوص هویت دینی در ابعاد فردي و جمعی به چالش کشیده شده و باعث بازاندیشی در آن می شود. كاستلز نیز همچون گیدنز تغییر و شكلدهی فرهنگها و هویّتها را ناشی از دگرگون ساختن بنیادین ماهیّت ارتباطات به واسطه رسانههای نوین ارتباطی میداند. بر اساس دیدگاه پاستر نیز در عالم واقع يک فرد با يک هويت با طرف مقابل ارتباط برقرار ميكند اما اينترنت به او اين امکان را ميدهد كه بتواند در يک لحظه چند هويت مختلف و گاه متضاد داشته باشد. نظریه «نمايش خود در زندگي روزمره» گافمن شاید مهمترین نظریه در حوزه نظری پژوهش حاضر است که میتوان به مدد آن دوگانگی هویتی به دست در پژوهش حاضر را تبیین نمود. هر چند نظریه او عمدتاً درباره ارتباط رودررو در گفتگوی روزمره و نیز مکالمات تلفنی است، اما میتواند برای اَشکال رسانهای تعامل و ارتباط نیز مورد توجه و استفاده قرار بگیرد. از دیدگاه ایشان، انسانها ذاتاً خواهان دوست داشتن و دوست داشته شدن هستند. به علاوه، وقتی یک فرد یا بازیگر، نقشی را برای مخاطب در مواقع متفاوت بازی میکند، احتمالاً نوعی روابط اجتماعی را شکل میدهد (مهدی زاده، 1400: 137). او تصریح میکند که هویت آن چیزی نیست که ما هستیم (مسلم و مشخص)، هویت چیزی است که ما میسازیم و از طریق انتخاب لباس (لباس صحنه)، اشیا (ابزار صحنه) و رفتار (ایفای نقش) به آن جامه عمل می پوشانیم. بنابراین بخش کاربردی نظریه گافمن در مطالعه حاضر این است که نوجوان در فضاي مجازي خواهان تصديق شدن افکار و عقایدی است که ارائه مينمايد. او سعي ميکند هويتهاي گوناگوني از دین، جنسیت، خانواده، ملیت، قومیت و فرهنگ در فضاي مجازي ارائه دهد که مورد پذيرش قرار بگيرد و واقعيت آنگونه که او مينماياند مقبول شود نه آنطور در زندگی واقعی هست. بنابراين رسانههای نوين برای انسان امروزی فضاهايي مجازی پديد آوردهاند. تعريف و برداشت انسان در عصر حاضر از زمان و مکان «من اینترنتی» پديد آمده است و این مسئله خود منجر به دوگانگی هویتی در جهان واقعی و مجازی میشود.
به طور کلی در این پژوهش مشخص شد، فضای مجازی منجر به دوگانگی هویتی نوجوانان میشود و این یافته دارای تلویحاتي برای مراقبت و نظارت بر این حوزه است. بدین ترتیب، با توجه به اینکه در عصر جدید نمیتوان با فضای مجازی برخورد حذفی و یا اقدامات قهري کرد و چنین رویههایی کارایی لازم را نداشته است، اما احتمالاً با افزایش سواد رسانهای نوجوانان، استفاده از ظرفیتهای رسانه به ویژه صدا و سیما در ترویج و انتقال ارزشهای فرهنگی، دینی، خانوادگی، ملی و قومی به نسل جوان و نوجوان، تقویت نقش و جایگاه رسانههای جمعی در بین جوانان و نوجوانان، تقویت جایگاه نهادهای سنتی هویتساز، ارتقای آگاهیهای عمومی از پیامدهای منفی فضای مجازی در حوزه هویت، تولید محتوای الکترونیکی در بستر فضای مجازی با مضامین هویت، جامعه پذیری از طریق رسانه، آموزش و پرورش و خانواده و ... تا حدودی می توان از دوگانگی هویتی نوجوانان در فضای واقعی-مجازی پیشگیری کرد.
تقدير و تشكر: اين مقاله مستخرج از رساله دكتري خانم بهجت شهابي عنبران در رشته علوم ارتباطات است كه بوسيله نگارندگان در دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل انجام گرفته است.
منابع
احمدی، حمید. (1389). بنیادهای هویت ملی ایرانی، تهران: پژوهشکده ی مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
اخوان، منیژه. (1386). دوفضایی شدن جهان تفاوتهای جنسیتی و بازنمایی هویت در فضای واقعی و فضای وبلاگ، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه تهران.
اسلوین، جیمز. (1380). اینترنت و جامعه، ترجمه عباس گیلوری و علی رادباوه، تهران: نشر کتابدار.
پاستر، مارك. (1377). عصر دوم رسانه ها، ترجمه غلامحسين صالحيار، تهران: مؤسسه ايران.
جعفری، علی. (1399). «رابطه استفاده از شبکههای اجتماعی با ابعاد هویتی شهروندان شهر اردبیل»، مطالعات فرهنگی و ارتباطات، مقالات آماده انتشار.
جنکینز، ریچارد (1381)، هویت اجتماعی، ترجمه تورج یاراحمدی، تهران: نشر شیرازه، چاپ اول.
حیدری، آرمان؛ صداقت، حمید؛ حمیدپور، خیری. (1400). «هویتیابی واقعی - وانمودی دختران در سیالیتِ فضای مجازی: مطالعه کیفی دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج»، فصلنامه مطالعات فرهنگ – ارتباطات، doi: 10.22083/jccs.2021.258935.3234
رابرتسون، رونالد. (1394). جهانی شدن: تئوریهای اجتماعی و فرهنگ جهانی، ترجمه کمال پولادی، تهران: نشر ثالث، چاپ چهارم.
رهبر مهرپو، بهناز؛ رشیدی، احتشام؛ دانایی، ابوالفضل. (1398). «تبیین رابطۀشبکة اجتماعی مجازی اینستاگرام و بازتعریف هویت جنسیتی زنان»، پژوهشنامه زنان، 10(28)، 58-112.
رهبرقاضی، محمودرضا؛ حاتمی، عباس؛ عباسی و امین. (1397). «رابطه شبکههای اجتماعی مجازی و دگرگونی هویتهای جمعی (با تأکید بر هویت دینی، ملی و مدرن)»، مجلس و راهبرد، 25(95)، 33-58.
ریتزر، جورج. (1399). نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: علمی، چاپ بیست و چهارم.
زکی محمدعلی. (1396). «اینترنت و هویت در ایران: (تحلیل ثانویۀ تحقیقات کمی موجود طی سالهای ۱۳۸۲ - ۱۳۹۵)». نقد کتاب اطلاعرسانی و ارتباطات. ۳ (۱۲)، ۱۸۵-۲۰۶.
سـلگی، محمـد. (1389). سـنجش ابعـاد و مؤلفههـای هویـت فـردی و اجتماعـی و تأثیـر آن بـر انسـجام هویـت ملی دانشـجویان داشـگاههای تهـران، بـه منظـور ارائـهی یـک مـدل روابط سـاختاری، رسـالهی دکتـری، دانشـگاه علامه طباطبایـی، دانشـکده روانشناسـی و علومتربیتی.
سوروین، ورنر، ؛ تانکارد، جیمز. (1384). نظریههای ارتباطات، ترجمه: علیرضا دهقان، انتشارات دانشگاه تهران.
شیخاوندی، داور. (1380). ناسیونالیسم و هویت ایرانی، تهران: مرکز بازشناسی اسلام و ایران.
الطائی، علی. (1396). بحران هویت قومی در ایران، تهران: شادگان، چاپ سوم.
عاملی، سعیدرضا. (1395). مطالعات جهانی شدن: دوفضایی شدنها و دوجهانی شدنها، تهران: سمت، چاپ دوم.
فخار، جلیل؛ دهشیری، محمدرضا؛ مطلبی، مسعود؛ کمالی زاده، محمد. (1400). «جهانی شدن و تاثیر آن بر هویت ملی در جمهوری اسلامی ایران بررسی پیمایشی از منظردانشجویان گروه علوم انسانی و فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب»، نگرش های نو در جغرافیای انسانی، 13(3)، 548-568.
قاسمي، وحيد؛ عدلي پور، صمد و برندگي، بدري. (1395). رابطه استفاده از شبکه اجتماعی فیس بوک با هویت جنسیتی دانشجویان دانشگاه اصفهان، فصلنامه مطالعات ميان رشته اي در رسانه و فرهنگ، 6 (2)، 77- 100.
کاستلز، مانوئل.(1389). عصر اطلاعات: اقتصاد جامعه و فرهنگ (ظهور جامعه شبکهای)- جلد اول، ترجمه: احد علیقلیان و افشین خاکباز، انتشارات طرح نو، چاپ ششم.
گودیکانست، ویلیام بی. (1383). پیوند تفاوتها: راهنماي ارتباط کارآمد بین گروهی، ترجمۀ علی کریمی و مسعود هاشمی، تهران: تمدن ایرانی.
گیبینز، جان و ریمر، بو . (1384). سیاست پست مدرنیته، ترجمه منصور انصاری، تهران: نشر گام نو، چاپ دوم
گیدنز، آنتونی. (1398). تجدد و تشخص: جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه ناصر موفقیان، تهران: نشر نی، چاپ یازدهم.
گيدنز، آنتوني. (1399). پيامدهاي مدرنيت، ترجمه محسن ثلاثي، تهران: نشر مرکز، چاپ دهم.
گیدنز، آنتونی. (1400). جامعهشناسی، ترجمه: حسن چاوشیان، تهران، نشر نی. چاپ سی و پنجم.
معمار، ثريا؛ عدلي پور، صمد و خاكسار، فائزه. (1391). شبکه های اجتماعی مجازی و بحران هویت (با تأکید بر بحران هویتی ایران)، فصلنامه مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران، 1 (4)، 155- 176.
مهدی زاده، سیدمحمد. (1400). نظریههای رسانه اندیشههای رایج و دیدگاههای انتقادی، تهران: همشهری، چاپ نهم.
هال، استوارت. (1383). «هویتهای قدیم و جدید، قومیتهای قدیم و جدید»، ترجمهی شهریار وقفیپور، ارغنون، شماره 24.
یزدانی، عنایت اله؛ مروتی، نادر. (1390). «جهانی شدن و چالشهای فراروی هویت ملی در کشورهای در حال توسعه»، تحقیقات سیاسی و بین المللی. 3(6)، 1-23.
Alharbi A, Dong H, Yi X & Khalil I. (2021). “Social Media Identity Deception Detection: A Survey”, ACM Computing Surveys, 54(3), 1-35.
Brown A, Barker ED, Rahman Q. (2020). Erotic Target Identity Inversions Among Men and Women in an Internet Sample. J Sex Med;17:99–110.
Buss J, Le H, Haimson O L. (2021). Transgender identity management across social media platforms, Media, Culture & Society, First Published June 27, 2021 Research Article: https://doi.org/10.1177/01634437211027106.
Castells, M. (1997). The power of identity (Vol. 2). Malden (MA, USA) and Oxford (UK): Blackwell.
Fazilah Idris, Zaharah Hassan, Azizah Ya’acob, Saran Kaur Gill, Noor Aziah Mohd Awal. (2012). The Role of Education in Shaping Youth's National Identity. Social and Behavioral Sciences, 59, 443-450.
Hall, S.(1987). Minimal Selves, in Identity: The Real Me, ICA Document 6, London. Institute for Contemporary Arts.
Hall. S. & Geben. B. (1992). Formation of Modernity. Cambridge: Polity press.
Jamali Reza. (2015). National identity, crises of legitimacy and penetration of social networks. Online Arab Spring, 9, 11-20.
Michele L. Ybarra, Myeshia Price-Feeney, Kimberly J. Mitchell. (2019). A Cross-sectional Study Examining the (In)congruency of Sexual Identity, Sexual Behavior, and Romantic Attraction among Adolescents in the US. The Journal of Pediatrics, 214, 201-208.
Strauss P, Morgan H, Toussaint D W, Lin A& Perry Y.(2019). Trans and gender diverse young people's attitudes towards game-based digital mental health interventions: A qualitative investigation. Internet Interventions, 18, 100-114.
Van der Walt E, Eloff, Jan H.P. & Grobler, J. (2018). Cyber-security: Identity Deception Detection on Social Media Platforms, Computers & Security, doi:
10.1016/j.cose.2018.05.015.
study of teenagers' experiences in order to identify dual identities in virtual and real space
Abstract
The purpose of the current research was to reconstruct the narratives and experiences of teenagers in order to identify the duality of identity in the virtual and real space. The research method was qualitative and reconstruction type, which was conducted with interview participants. The statistical population of the research was all secondary school students of Ardabil province. The sample size included 16 students who were selected by purposive sampling and based on the principle of theoretical saturation. Semi-structured and in-depth narrative interviews were used to collect data, and for its reliability, the method of re-reading the narratives and re-referring the entire written narrative to some school counselors was used. The data was analyzed based on thematic analysis. The results of reconstructing the narratives of teenagers showed that real and virtual space has led to the formation of different and sometimes dual identities in teenagers. This identity duality can be seen in religious, family, sexual, national, ethnic and cultural dimensions. The identity of teenagers in the real space was more formed, coherent and real, and in the virtual space, it was relatively mobile, unstable and numerous. An identity which, according to some features, can be called a modern or re-thinking identity. In addition to trying to protect traditional sources of identity in the real world, teenagers showed themselves to be in favor of a global or cosmopolitan identity in cyberspace.
Keywords: Identity, dual identity, cyberspace, real space, Adolescents.
[1] . Identity Crisis
[2] . Salima and Fayza
[3] . Alharbi
[4] . Van der Walt
[5] . Strauss
[6] . Brown
[7] . Buss
[8] . The presentation of self in everyday life
[9] . Goffman
[10] . Drama
[11] . Stuart Hall
[12] . Geben
[13] .Theoretical saturation
[14] . Theoretical sampling
[15] . Theoretical sensivity
[16] .Eisner
[17] . Credibility
[18] . Whittemore, Chase & Mandle
[19] . Thematic analysis