بررسی رابطه تعاملات اجتماعی با رویکرد معناشناختی درشکلگیری فضاهای شهری (نمونه موردی: پیاده راه ولیعصر و پیاده راه تربیت)
فرحناز خادم فسقندیس
1
(
دانشجوی دکتری ، گروه شهرسازی ، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز،ایران
)
رسول درسخوان
2
(
استادیار، گروه شهرسازی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی ، تبریز، ایران.( نویسنده مسئول )
darskhan.s@gmail.com
)
مریم سینگری
3
(
استادیار ، گروه شهرسازی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی ، تبریز،ایران
)
مهسا فرامرزی
4
(
استادیار ، گروه شهرسازی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی ، تبریز،ایران
)
صمد صباغ دهخوارقانی
5
(
استادیار گروه علوم اجتماعی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
)
کلید واژه: تعاملات اجتماعی, رویکرد معناشناختی, شکل گیری فضاهای شهری, پیاده راه تربیت, پیاده راه ولیعصر,
چکیده مقاله :
فضـای شـهری تنهـایـک مفهـوم کالبـدی نیسـت،بلکـه کنـش تعامـلات شـهروندی و فعالیت هـای شـهری رانیـز دربرمی گیـردودرحقیقـت فضا بـا حضـور انسـان وفعالیـت اوسـت کـه معنـا می یابـد. پیـاده راه ها بـه عنـوان یکـی ازفضاهـای شـهری، نقـش مهمـی را در ارتقـای فعالیت هـای اجتماعی-فرهنگـی جامعـه ایفـا می کنــد. حرکــت عابــر پیــاده درپیاده راه هــا،بــه واســطه طراحــی مناســب وشــناخت مبتنی بــرجنبه هــای منظر شـهری است؛ که موجـب افزایـش ادراک، ارتقـای هویـت و احسـاس تعلـق بـه محیـط و زیبایـی میشـود. یکـی ازتحـولات اخیـر درگرایشهـای جدیـد شهرسـازی جهـان، توجـه بـه حرکـت پیـاده و نیازهـای او بـه عنـوان یـک موضـوع فراموش شـده مهـم شـهری اسـت؛لذا این پژوهش فضای دو پیادهراه ولیعصر و پیادهراه تربیت تبریز به عنوان نمونه موردی پژوهش در راستای ابعادمعناشناختی مدنظر قرارداده وبه دنبال بررسی تاثیر عوامل معناشناختی برتعاملات اجتماعی در دوپیادهراه و ارائه راهکاری بهینه در این راستا است. طبقهبندی مولفهها و استخراج شاخصها ابتدا به روش موردی-زمینهای و به کمک اسناد و مدارک موجود و با تکیه بر اطلاعات بدست آمده و سپس با کمک روش ساختارگرایی و با تکیه برمصاحبههای عمیق بر استخراج شاخصها و مولفههای نظری انجام شده و در نهایت به بررسی نرمال بودن زیر شاخصهای ابعاد معناشناختی و تعاملات اجتماعی پرداخته شد. همچنین به کمک رگرسیون به آزمون فرضیات و به کمک آزمون فریدمن به رتبهبندی هر زیر شاخص پرداخته شده که به ترتیب در شاخصه معناشناختی سه مولفه اول یعنی عناصر انسانساخت، بهرهگیری از حواس، عناصر طبیعی و در رابطه با تعاملات اجتماعی سه مولفه به ترتیب فضای شهری پیاده،مولفههای ذهنی،مولفههای کالبدی دارای بیشترین امتیازاست.
چکیده انگلیسی :
Urban space is not only a physical concept, but also includes the action of civic interactions and urban activities. Sidewalks, as one of the urban spaces, play an important role in promoting socio-cultural activities of the community. Pedestrian movement on sidewalks is due to proper design and cognition based on urban landscape aspects; Which increases perception, promotes identity and a sense of belonging to the environment and beauty. One of the recent developments in the new trends of world urban planning is paying attention to pedestrians and their needs as a forgotten subject is an important urban issue. Semantic factors affect social interactions in pedestrians and provide an optimal solution in this regard. Classification of components and extraction of indicators was first done in a case-based method with the help of available documents and based on information, and then with the help of structuralism method and based on in-depth interviews on extraction of indicators and theoretical components. Being sub-indicators of semantic dimensions and social interactions were discussed. Also, with the help of regression, hypotheses are tested and with the help of Friedman test, each sub-index is ranked, which in the semantic index of the first three components, namely man-made elements, use of the senses, natural elements and in relation to social interactions, the three components are urban space. Pedestrians, mental components, physical components have the highest score. .
_||_
بررسی رابطه تعاملات اجتماعی با رویکرد معناشناختی درشکلگیری فضاهای شهری
(نمونه موردی: پیاده راه ولیعصر و پیاده راه تربیت)
چکیده
فضـای شـهری تنهـایـک مفهـوم کالبـدی نیسـت،بلکـه کنـش تعامـلات شـهروندی و فعالیت هـای شـهری رانیـز دربرمی گیـردودرحقیقـت فضا بـا حضـور انسـان وفعالیـت اوسـت کـه معنـا می یابـد. پیـاده راه ها بـه عنـوان یکـی ازفضاهـای شـهری، نقـش مهمـی را در ارتقـای فعالیت هـای اجتماعی-فرهنگـی جامعـه ایفـا می کنــد. حرکــت عابــر پیــاده درپیاده راه هــا،بــه واســطه طراحــی مناســب وشــناخت مبتنی بــرجنبه هــای منظر شـهری است؛ که موجـب افزایـش ادراک، ارتقـای هویـت و احسـاس تعلـق بـه محیـط و زیبایـی میشـود. یکـی ازتحـولات اخیـر درگرایشهـای جدیـد شهرسـازی جهـان، توجـه بـه حرکـت پیـاده و نیازهـای او بـه عنـوان یـک موضـوع فراموش شـده مهـم شـهری اسـت؛لذا این پژوهش فضای دو پیادهراه ولیعصر و پیادهراه تربیت تبریز به عنوان نمونه موردی پژوهش در راستای ابعادمعناشناختی مدنظر قرارداده وبه دنبال بررسی تاثیر عوامل معناشناختی برتعاملات اجتماعی در دوپیادهراه و ارائه راهکاری بهینه در این راستا است. طبقهبندی مولفهها و استخراج شاخصها ابتدا به روش موردی-زمینهای و به کمک اسناد و مدارک موجود و با تکیه بر اطلاعات بدست آمده و سپس با کمک روش ساختارگرایی و با تکیه برمصاحبههای عمیق بر استخراج شاخصها و مولفههای نظری انجام شده و در نهایت به بررسی نرمال بودن زیر شاخصهای ابعاد معناشناختی و تعاملات اجتماعی پرداخته شد. همچنین به کمک رگرسیون به آزمون فرضیات و به کمک آزمون فریدمن به رتبهبندی هر زیر شاخص پرداخته شده که به ترتیب در شاخصه معناشناختی سه مولفه اول یعنی عناصر انسانساخت، بهرهگیری از حواس، عناصر طبیعی و در رابطه با تعاملات اجتماعی سه مولفه به ترتیب فضای شهری پیاده،مولفههای ذهنی،مولفههای کالبدی دارای بیشترین امتیازاست.
واژگان کلیدی: تعاملات اجتماعی، رویکرد معناشناختی، شکل گیری فضاهای شهری، تبریز، پیاده راه تربیت، پیاده راه ولیعصر
1- مقدمه
شهر بخش ویژه ای از فرهنگ عمومی جامعه شهری و از بارزترین نمود تمایل و نیاز بشر به زندگی اجتماعی است، محیط که از مجموعه برخوردها و روابط حضوری مردم با محیط عینی پیرامون، با خود و دیگران و حضور در محیط های اجتماعی شکل می گیرد و یکی از موضوعاتی که امروزه اهمیت زیادی پیدا کرده است. امروزه فضای شهری بعدی اجتماعی از تعریف فضای صرف شناخته می شود و از طرف دیگر همه انسان ها موجودات اجتماعی هستند و در تعامل با یکدیگر هویت می یابند و زندگی اجتماعی خود را شکل می دهند. فضای عمومی در شهرها، نیاز ذاتی شهروندان به برقراری روابط اجتماعی را فراهم می آورند (ماهانی: 3).
فضای شهری و عرصههای عمومی یکی از عناصر ضروری و اساسی زندگی روزمره شهری و مهمترین بخش شهرها به شمار میروند و جهان اجتماعی برای افراد درگیر آن دارای معنی و اهمیت شخصی است. هویتهای فردی و اجتماعی در فرآیند تعاملهای اجتماعی رشد میکنند. به اعتقاد ریچارد جنکیز"هویت فردی که وجه تمایز فرد با دیگران است در جامعه تکوین مییابد و در پی آن کمک به شکلگیری ساختاری جدید در فضاهای شهر میکند." در عین حال خود مفهومی است پویا که در سرتاسر عمر تحول مییابد و در آن تعاملات درونی و بیرونی ترکیب میشوند. از دیدگاه نظریهپرداز چول فلور، پیوند و پویایی ابعاد درونی و بیرونی سازنده خویشتن یا هویت در فضاهای شهری است تا علاوه بر تأمین آسایش و تعامل با همنوعان، در بستر پویایی اجتماعی به کمال متعالی خود نائل شوند. اما در نهایت وی معتقد است شناختن خویش زمانی حاصل میشود که فرد بتواند خود را در موقعیت دیگری قرار دهد و آن هم رشد فزاینده ابعاد شهری و شکلگیری مقیاس جدیدی از رشد فضاهای جمعی است (جنکینز،1381: 25).علاوه بر هویت اجتماعی که از طریق تعاملات و روابط اجتماعی میان اعضای یک گروه بوجود میآید، روابط اجتماعی عامل مهمی برای شکلگیری سرمایههای اجتماعی و نیز شکلگیری ابعاد متنوعی از اقشار بندی فضایی در شهرهاست. این عرصهها تمام بخشهای بافت شهری را که مردم به آن دسترسی فیزیکی و بصری دارند، در برمیگیرند. در واقع اعضای جامعه با برقراری ارتباط با یکدیگر و پایدار ساختن آن، قادر به همکاری با یکدیگر میشوند و به این طریق شکلگیری روابط خاص در بعضی فضاها و نیز تاثیر رفتار برمحیط را نیز کسب میکنند که به تنهایی قادر به دست یافتن به آنها نمیباشند و یا با دشواری بسیار موفق به کسب آنها میشوند. هدف اصلی فضاهای عمومی شهری ترکیب طبیعت و محیط با کاربریهای متنوع و ایجاد شخصیت غنی، متنوع و آگاهانه و تعامل میان اجتماع و محیط شهری است. در دیدگاه صاحبنظران، فضاهای عمومی و مکانهای جذاب و در هم پیچیده به عنوان مکانهایی باز و قابل دسترس تعریف میشوند. وظیفه یک طراح شهری، طراحی فیزیکی فضاهای عمومی شهری به عنوان عامل ارگانیک، متنوع با مقیاس انسانی و به صورت محیطی جذاب است (تیبالدز1،1392: 46).
در دهه های اخیر به دنبال گسترش بی رویة شهرها و اهمیت و نقش روزافزون اتومبیل در شهر، به تدریج نقش عابر پیاده در فضاهای شهری کمرنگ شده است.این امر موجب کاهش سرزندگی فضاهای عمومی و کاهش فضایی مناسب برای تعاملات اجتماعی در شهر شده است. به دنبال ایجاد سرزندگی بیشتر و تبدیل سكونتگاههای شهری به شهرهای انسان محور، بسیاری از شهرها فضاهای بدون وسیلة نقلیه ای به نام پیاده راه ساختند (پوراحمد و همكاران، 0384 :79).کیفیت محیط شهر اساسا یك مفهوم چند بعدی بوده و شامل ابعاد فیزیكی، فضایی، اقتصادی و اجتماعی محیط زیست شهری می شود. بر این اساس کیفیت محیط شهری می تواند بر روابط اجتماعی شهروندان تاثیرگذار باشد. افراد بر اساس منافع خود، ارتباطات اجتماعی را شكل داده و بر اساس توقعات، هنجارها و نقشهای معین خود، به آن می پردازند (صدری و دیگران، 1397: 3).
انسان در فضای شهری به دنبال مکانی جهت آسودن، آزادسازی فشارهای روحی-روانی و تعاملات اجتماعی است. طراحــی صحیح و پیشبینی فعالیت های زنده و جاذب منجر به تشدید استفاده از فضای شهری، تقویت ارتباطات اجتماعی و افزایش حس تعلق افــراد و احساس مسئولیت آنها در بهره برداری از فضا را تقویت مینماید. به طور کلی میتوان بیان کرد که پژوهش حاضر در تلاش است تا تأثیر شاخصهای معناشناختی بر شاکله تعاملات اجتماعی در پیاده راه ولیعصر و پیاده راه تربیت را مورد بررسی قرار داده و با تکیه بر شاخصهای استخراج شده به میزان این تاثیر گذاری بپردازد.
2-مبانی نظری
2 -1 مفهوم تعاملات اجتماعی
بر اساس هرم نیازهای انسانی مازلو احتیاجات افراد به دو گروه تقسیم میشود دسته نخست نیازهای مادی و جسمانی است که در صورت ارضای یک دسته طیف دیگری از نیازها مطرح میشود که به بعد روحی و روانی زندگی انسان باز میگردد بر این اساس یکی از نیازهای فطری انسانها از جمله شهروندان نیاز به برقراری تعاملات و روابط اجتماعی است. بدین ترتیب از تعاملات و روابط اجتماعی هم به عنوان یک نیاز فطری و هم به وسیلهای برای ارضای نیازهای دیگر نام برده میشود به طوری که انسان بدون برقراری روابط اجتماعی قادر به زیستن نمیباشد(رفیع پور، ۱۳۹۲: ۸۲).
سادهترین عنصر زندگی مشترک انسانی کنش اجتماعی است؛ کنش اجتماعی سلسله حرکات بارزی است که انسان برای دستیابی به هدفی نسبت به انسانی دیگر انجام میدهد. افراد به برقراری رابطه اجتماعی نیاز ذاتی دارد و به همین دلیل موقعیتهایی فراهم میآورند تا بتوانند رابطه اجتماعی خود را تجربه کنند. رابطه اجتماعی در فضا اتفاق میافتد. بنابراین فضا مجموعهای از روابط اجتماعی میان گروه مکان خاص را در بر میگیرد نوع روابطی که در فضا برقرار میشود و شدت آن به فضا معنی میدهد (طالبی ،۱۳۹۳: ۵۱). پیادهراهها محل حضور همه شهروندان و مشارکت آنان در زندگی جمعی شان میباشد این فضاها در مقیاس همه شهر عمل کرده و بایستی پذیرای گروههای مختلفی از شهروندان باشد. در آنجا شهروندان در یک رابطه تعاملی با یکدیگر باهم بودن را آموخته و برای ارتقای حیات جمعی میکوشند (پاکزاد، ۱۳۹۲: ۳۱). به طور کلی میتوان اذعان داشت که رابطه اجتماعی یا تعامل اجتماعی شامل هرگونه رابطهای میان دو یا چند نفر میشود. روابط اجتماعی حاصلشده از عوامل فردی، اساس ساختار اجتماعی را تشکیل داده و یک موضوع مهم برای تحلیل توسط دانشمندان علوم اجتماعی هستند. بررسیهای بنیادی در مورد ماهیت روابط اجتماعی را میتوان در آثار جامعهشناسانی چون ماکس وبر در نظریه او در مورد رفتار اجتماعی مشاهده کرد(رحیمیان،1392: 24).
2-2 پیادهراه و شاخص های ایجاد پیادهراه
حرکت عابر پیاده را در فضاهای شهری تسهیل نموده و موجب می شوند عابر پیاده در فضایی امن و به دور از خودروها حضور یابد و موجبات ارتقا تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری فراهم شود. قسمتی از فضای شهری هستند که به دلیل دارابودن برخی ظرفیت های خاص ،در تمام یا بخشی از ساعات شبانه روز کاملا بر روی حرکت سواره بسته شده و به طور کامل به حرکت عابران پیاده اختصاص می یابند.پیاده راه ها نه تنها جزو مهمترین فضاهای عمومی شهری محسوب می شوند ،بلكه اساسا به منظور تداوم حیات شهری ضروری هستند (صدری و دیگران، 397: 6).واژگانی همچون محدوده پیاده2، محدوده بدون ماشین3، منطقه پیاده4، خیابان قابل پیادهروی5 و پیادهراه6 برای مفهوم پیادهراه بکار برده میشوند. این مناطق ممکن است از همان ابتدا برای تردد عابرین ساخته شده باشند و یا خیابانهایی باشند که تغییر کاربری داده و به پیاده راه تبدیل میشوند. اصطلاح تغییر کاربری منطقه و تبدیل آن به پیادهراه را پیادهمدار کردن7 میگویند. به طور کلی میتوان گفت که تعاريف متعددي از پيادهراه شده است که در زير به برخي از اين موارد اشاره ميشود: مسيرهاي پياده را ميتوان به عنوان راههايي که به دور از معابر سواره بوده و طيف وسيعي از کاربران شامل عابرين، دوندگان، دوچرخه سواران و... از آن استفاده ميکنند، تعريف نمود (سازمان برنامه ريزي منطقهاي سن ديه گو، 1388: 100). پيادهراهها، معابري با بالاترين حد نقش اجتماعي هستند که در آنها تسلط کامل با عابر پياده بوده و از وسايل نقليه موتوري تنها به منظور سرويسدهي به زندگي جاري در معبر استفاده ميشود. پيادهراهها، ابزاري براي فعاليت جمعي به خصوص در ارتباط با اقتصاد شهري، کيفيت محيطي و سلامت اجتماعياند(پاکزاد، 1392: 274). یک محیط شهری برای آن که به محیطی پیادهمدار تبدیل شود باید دارای شاخصها و مولفههای فیزیکی خاصی باشد که در ذهن استفادهکنندگان به فضایی متمایز، ایمن، خاطرهانگیز و سرزنده تبدیل گردد. تا به حال دستهبندی مشخصی در ایران از شاخصهای ایجاد پیادهراهها به شکل اصولی و علمی انجام نشده و شاخصهای موجود در برنامهریزیها و طراحیهای سایر کشورها مورد استفاده کارشناسان داخلی قرار گرفته است. این شاخصها در برخی موارد با فرهنگ، کالبد و جامعه ایرانی بیگانه بوده و نیاز به محلی نمودن آنها به شدت احساس میشود. در این پژوهش پس از ارائه مهمترین شاخصهای ایجاد پیادهراه و جمعبندی آنها، شاخصهای مفید و قابل استفاده در شهر ایرانی مطرح خواهند شد.
شاخصهای زیر به صورت کلی برای ایجاد پیاده راه ها ارائه شدهاند:
- ایجاد پیاده راههای عریض و تفکیک آن ها با درخت و درختچه از مسیر اتومبیل رو؛
- استفاده مناسب از مناظر و چشم اندازهای طبیعی و عناصر شاخص مصنوع در دید و منظر؛
- پیوند مطلوب پیاده راهها با فعالیتهای متنوع مستقر در همکف به منظور افزایش سرزندگی فضاهای عمومی؛
- استفاده از امکانات فنی برای رفاه، راحتی و آسودگی عابران، مردم و ساکنان (جهانشاهی، 1387: 41).
طرح جامع عابر پیاده در اروپا و آمریکا انجام یافته مواردی چون امنیت، جذابیت، انتخاب نوع حمل و نقل، دسترسی، آموزش و سلامت عمومی، پیوستگی، ارتباط میان کاربری و عابر پیاده، دسترسی به ایستگاههای ترابری و رفتار عابر بر اساس موازین فرهنگی- اجتماعی به عنوان شاخصهای اصلی قابلیت پیاده مداری ارائه شده است (کاشانی جو، 1392: 122). با مطالعه ساختار فضایی بازارهای سنتی ایرانی، نتایجی بدست میآید که میتوان با استفاده از آن ها در طرح های جدید محورهای پیاده به ایجاد فضاهایی با کیفیت و کارایی مطلوب تر دست یافت. برخی از مهمترین این موارد عبارتند از:
- توجه به محصور و سرپوشیده کردن فضا و رعایت تناسب بدنه ها و عرض معبر
- توجه به زاویه و دامنه دید ناظر(عابر پیاده)
- توجه به تنوع و ترکیب فضاها، فضاهای باز و بسته، پهن و باریک(ایستایی و پویایی)
- همراهی فضای بازار با عابر پیاده و معرفی عناصر و فعالیت های مرتبط با آن، ارتقاء کیفیت خوانایی و ادراک فضا و ایجاد احساس آشنایی و حس تعلق میان انسان و محیط
- توجه به جهت یابی حرکت پیاده با هدایت حرکت ها از نقاط مختلف به راسته اصلی
- رعایت جنبه های زیست محیطی از طریق حل مسائل نورگیری و تهویه و حفاظت از باد و باران و تابش و سرما و گرما
- قابلیت استفاده برای تمامی اقشار جامعه
- توام نمودن فعالیت خرید با فعالیت های سرگرم کننده(ایجاد عملکردهای متنوع )در داخل فضای عبوری یا فضای مکمل- مانند نمایشهای نقالی یا معرکه گیران در چهارسوق ها یا قهوه خانه ها و یا تکیه های همجوار بازار
- مکانیابی عملکردها در مناسب ترین محل از نظر دسترسی و یا سازگار بودن آنها
قرار گیری بازار در مرکز شهر و نحوه ارتباط آن با سایر محلات از طریق گذرهای اصلی مرتبط با آن و ایجاد سهولت دسترسی برای مردم (کاشانی جو، 1392: 136-137).
جدول (شماره1): مولفه های کلیدی صاحب نظران
نظریه پرداز | سال | نظریه | مفاهیم کلیدی |
جین جیکوبز | 1961 | مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی | پیاده روها عامل ایجاد امنیت و تقویت تعاملات اجتماعی |
یان گل | 1987 | زندگی در میان ساختمان ها | سه گروه فعالیت در فضای شهری ضروری، انتخابی و اجتماعی |
آلتمن | 2003 | محیط و رفتار اجتماعی | خلق محیط هایی با بیشترین پیوند با رفتار استفاده کننده |
گافمن | 1967 | مطالعه رفتار در فضای شهری | نزدیک شدن انسان ها به یکدیگر و تقویت تعاملات اجتماعی |
ماخذ: سجادزاده و محمدی، 1394: 6
3 -2رويكرد معناشناختي پس از جنگ جهانی دوم، اخذ گرایشات مدرنیستی در بازسازی سریع سکونتگاه های انسانی منجر به کمرنگ و حذف شدن بسیاری از کیفیت های محیطی از فضا شد. یکی از اصلی ترین این کیفیات، معنای مکان است. تا به امروز معنای مکان از دیدگاه اندیشمندان مختلفی چون لینچ، کریر، کالن، شولتز، شوای، جیکوبز، راپاپورت، جنکس، گاتدینر، برودبنت، بیرد و ... تبیین شده است. اما علی رغم تمام این مطالعات هنوز هم معنا در مکان یکی از مسائل حل نشده به حساب می آید. این مقاله با این پرسش که معنای مکان در چه اجزایی قرار دارد و با این فرض که می توان مشترکاتی میان دیدگاه های مختلف یافت، به بررسی تطبیقی و تحلیلی سه دیدگاه با نظریات مستندتر پرداخته است.دیدگاه اول، دیدگاه لینچ است که بر شکل مکان تاکید دارد. دیدگاه دوم، دیدگاه راپاپورت با رویکرد غیرکلامی است که معنا را بر پایه ارتباطات تبیین می کند. دیدگاه سوم رویکرد نشانه شناسی است که از اندیشه های سوسور و پیرس در زبان شناسی آغاز شده و برودبنت، جنکس و گاتدینر از اولین اندیشمندان این رویکرد در حوزه مکان هستند. نتایج نشان می دهد اگر چه هر سه دیدگاه موضوع مشترکی دارند اما معناداری را وابسته به اجزای متفاوتی از مکان و حتی خارج از مکان یعنی مخاطبین دانسته اند. 1-3-2معناي مکان از دیدگاه کوین لینچ کوین لینچ8 شهرساز آمریکایی (1918-1984) در کتاب شکل خوب شهر9 (1984) در جهت تامین کیفیت یک شهر، پنج محور اصلی را معرفی میکند؛ سرزندگی، معنا، تناسب، دسترسی و نظارتواختیار. او دو فوق معیار کارآیی و عدالت را نیز به آن پنج محور به عنوان نسخههای جامع کیفیت شهر اضافه میکند. (لینچ, 1384, ص. 152 و 153) آنچه که لینچ از معنای مکان و شهر ارائه میدهد بیشتر تحت تاثیر مطالعات او بر روی چگونگی ادراک محیط که نتایجش در کتاب سیمای شهر10 (1960) به چاپ رسید، قرار دارد. لینچ برای توضیح چگونگی ادراک مردم از محیط از پنج عنصر لبه، گره، راه، نشانه و حوزه استفاده میکند. این موضوع بر روی دیدگاه او از معنای محیط نیز موثر است. بنابراین، معنا در دیدگاه لینچ یکی از کیفیات عملکردی در محیط است. او دسترسی و عمل موثر در محیط را نیازمند ادراک معنا میداند. (لینچ, 1384, ص. 184)لینچ معنای یک شهر را اینگونه تعریف میکند: "معنا یعنی این که یک شهر تا چه اندازه میتواند به وضوح درک شود و ساکنانش، آن را در زمان و مکان به تجسم درآورند و این که این ساختار ذهنی تا چه اندازه با ارزشها و مفاهیم جامعه ارتباط دارد" (لینچ, 1384, ص. 152). به طور خلاصه لینچ معناداری شهر را در وجود انطباق میان محیط و تواناییهای احساسی، ذهنی و ساختارهای فرهنگی ساکنان آن میداند.از آنجا که لینچ معنا را در حوزه ارتباط متقابل میان شخص و مکان قابل بررسی میداند (لینچ, 1384, ص. 167) این کیفیت را هم وابسته به شکل و کالبد فضایی معرفی میکند و هم آن را به خصوصیات انسانی جامعه از قبیل فرهنگ، منش، موقعیت و تجربه مشاهدهگر مرتبط میداند. به همین دلیل است که معنای یک مکان ثابت نزد مشاهدهگران مختلف، متفاوت است. اما از آنجا که تمام این مشاهدهگران خصوصیات مشترکی از قبیل بیولوژی ادراک و هنجارهای مشترک فرهنگی دارند می توان به وجود یک معنای جمعی مشترک نیز میان آنان اشاره کرد.
شکل 1: وابستگی معنا و ادراک از دیدگاه لینچ بر اساس همین دیدگاه اشتراکی میان کالبد و انسان است که لینچ معنا را به دو عامل اساسی وابسته میداند؛ هویت و ساختار. ساختار، خصوصیتی شکلی از مکان است و هویت در اثر رابطه با مکان برای افراد ایجاد میشود.هویت، نزد لینچ جنبهای از شکل است که به افراد امکان می دهد فضا و زمان را بشناسند و در قالب الگوهای خود ارائه کنند (لینچ, 1384, ص. 173). هویت یعنی"معنای یک محل" (لینچ, 1384, ص. 168). یعنی حدی که هر فرد میتواند مکانی را نسبت به مکان دیگر تمیز دهد. لذا وجود خصوصیات بارز و مشخص در هر مکان که بتواند وجه تمایز آن از دیگر مکانها باشد لازمه ایجاد هویت و معنا است. لینچ هویت را نه تنها به مکانها که به رویدادها نیز نسبت میدهد. او معتقد است که رویدادهایی که در فضا اتفاق می افتند، نظیر جشنهای خاص و مراسم های باشکوه نیز میتوانند دارای هویت باشند. (لینچ, 1384, ص. 169) از این رو در معناداری مکان نقش دارند. عامل دیگر معنا نزد لینچ، ساختار است. منظور لینچ از ساختار، حس بودن در این مکان و زمان نسبت به مکانها و زمانهای دیگر است. یعنی فرد بتواند تشخیص دهد کجاست (لینچ, 1384, ص. 170).
شکل 2: وجوه اصلی معنا از دیدگاه لینچ سازگاری، زمینه ادراک معنا است. یعنی انطباق کامل شکلی ساختار محیطی با ساختار غیر فضایی. (لینچ, 1384, ص. 173) در اینجا لینچ معناداری مکان را به لزوم تابعیت فرم و عملکرد از یکدیگر در سطح شهر مرتبط میداند؛یکی دیگر از اجزای معناداری مکان از نگاه لینچ شفافیت است. شفافیت یا بیواسطه گی سطحی از آزادی و امکان است که فرصت ادارک مستقیم فعالیت ساکنان و فرآیندهای اجتماعی و طبیعی که در هر سکونتگاه اتفاق میافتد را فراهم میآورد. (لینچ, 1384, ص. 177). جز دیگر معناداری مسئله خوانایی است. این یعنی تا چه حد ساکنین یک سکونتگاه قادر به برقراری ارتباط صحیح با یکدیگر از طریق عناصر کالبدی نمادی هستند؟ لینچ محیط شهر را یک وسیله ارتباطی میداند که نمادهای صریح و ضمنی را در بردارد. این نمادها که میتوانند شامل پرچمها، چمنها، تقاطعها، تابلوها، پنجرههای مصور، ستونها و درختها باشند، حامل پیامهایی نظیر مالکیت، موقعیت، وابستگی به گروهها، عملکردهای پنهانی، خدمات و رفتارهای درست و ... است.
شکل 3: عناصر اصلی و فرعی معنا از دیدگاه لینچ | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2-3-2معنای محیط از دیدگاه راپاپورت آموس راپاپورت (1923) یکی از اندیشمندان شهری در حوزه مطالعات محیط و رفتار (EBS)11 به شمار میرود؛که نگاهی فرهنگی به مسأله شهرو مکان دارد موضوع معنا در شهر را به صورت خاص در کتاب "معنای محیط ساخته شده، رویکردی در ارتباط غیر کلامی" 12 (1982) مورد بررسی قرار میدهد. از دیدگاه او سه روش اصلی برای مطالعه معنا وجود دارد: استفاده از الگوهاي زبان شناسی13که اخیراً بیشتر متداولاند.مطالعه نمادها14که رویکردی سنتی است.استفاده از الگوهاي رویکرد غیرکلامی15 که از انسانشناسی، اخلاقشناسی و روانشناسی گرفته شده است. (Rapoport, 1982, ص. 36)او در کتاب معنای محیط ساخته شده، رویکرد غیر کلامی را در مطالعه معنای محیط برگزیده است. این کتاب مبنای معنا در محیط را مسئله ارتباطات16میداند. در این رویکرد معنای محیط از طریق مشاهده مستقیم در محیطها و نظامها، مشاهده اشاره17های موجود در آنها و چگونگی تعبیر آنها توسط استفادهکنندگان بدست میآید. (راپاپورت, 1384, ص. 94) از همین رو شناخت شهرها میتواند از طریق شناخت نوع لباس ساکنان آن ، نوع ساختمان ها، تابلوهای مغازه ها و ... صورت بگیرد. طبق دسته بندی راپاپورت افراد در محیط به صورت کلامی(verbally)، صوتی (vocally)، و غیرکلامی (nonverbally) ارتباط برقرار میکنند(,Rapoport 1982, ص. 49). رفتارهای کلامی و صوتی با حس شنوایی سروکار دارند و پیام خود را به صورت گفتاری و شنیداری انتقال میدهند. در صورتیکه در ارتباطات غیر کلامی، اگرچه بیشتر حس بینایی درگیر است، اما شنوایی، لامسه، بویایی یا سایر اشارات نیز در اینجا اهمیت دارند، و از این رو این ارتباط، یک ارتباط چند مجرایی است. (راپاپورت, 1384, ص. 50) راپاپورت محیط را سرشار از اشارهها و کدهایی میداند که اگر چه به صورت کلامی پیامی را انتقال نمیدهند، اما معنای محیط را در خود دارند (راپاپورت, 1384, ص. 50). او بیان میکند که اطلاعات در محیط دارای کد بوده و لازم است تا رمزگشایی شوند (راپاپورت, 1384, ص. 86). او در دیدگاه خود نسبت به معنا به دو موضوع مشخص اشاره میکند: یکی اشاره یا پیامی که انتقال مییابد و دیگری زمینه یا متنی که آن پیام در آن ظهور یافته و منتقل شدهاست. او هر دو این عناصر را در معنای محیط موثر میداند؛ نقش زمینه نزد راپاپورت، در یادگیری معنای نشانهها و سپس رمزگشایی از آنهاست. او میگوید: " مردم غالبا بر اساس خوانش نشانههای محیطی عمل می کنند،در نتیجه زبانی که در این اشارات محیطی به کار می رود باید کاملاً قابل درک باشد... طراحی محیط باید به طریقی باشد که اطلاعات، کدها را مشخص کند. بعداً افراد میتوانند کدها را به وضوح بفهمند. اگر کدها فهمیده نشوند، فرد نمیتواند با محیط ارتباط برقرار کند. این موقعیت با تجربهی بودن در متن ناآشنای فرهنگی و شوک فرهنگی مشابه است." (راپاپورت, 1384, ص. 59) در زمینه آشنای فرهنگی، این عمل رمزگشایی تقریبا بدیهی است و کسی به انجام آن فکر نمیکند. تنها زمانی به آن توجه می شود که این فرآیند از کار باز ایستد و معنای اشارات و رفتارهای مورد انتظار، دریافت نشود (راپاپورت, 1384, ص. 91).نقش زمینه در دیدگاه راپاپورت هم در آموختن اشارات و هم در درک معانی آنها است. در دیدگاه او معانی از وضعیتها تاثیر میپذیرند (راپاپورت, 1384, ص. 75). برای راپاپورت، معنا به فرد رمزگشا نیز وابسته است. او به اهمیت کدگذاری در محیط با توجه به فردی که از آن رمزگشایی خواهد کرد، تاکید میورزد. اما معنای این اشارات چگونه توسط افراد قابل دریافت است؟ آنها معنای اشارات را از کجا می دانند؟ راپاپورت معنا نزد گیرنده پیام را، یک موضوع فرهنگی و انتقال داده شده از خود محیط میداند؛ " به ما گفته شده و نشان داده شده که چگونه برخورد کنیم و چه انتظاراتی از ما دارند،...، قسمتی از معنای عینیات جهان توسط اعمال مردم دیگر، داده می شود" (راپاپورت, 1384, ص. 61) . بدیهی است که بسیاری از این آموخته ها در سالهای ابتدایی زندگی و در طول فرهنگ سازی صورت گرفتهاند (راپاپورت, 1384, ص. 67). راپاپورت در کنار فرهنگ به نقش محیط هم اشاره میکند که در محدود کردن واکنشها، تعریف موقعیت و به دنبال آن در نشان دادن نحوه رفتار صحیح به مردم ، موثر است.
شکل 4 : عناصر معنا از دیدگاه راپاپورت در ارتباط غیر کلامی به معنا، از دیدگاه راپاپورت محیط به سه دسته عناصر و اشارات آن قابل تقسیم است: § عناصر ثابت § عناصر نیمه ثابت § عناصر غیر ثابت(راپاپورت, 1384, ص. 95). 3-3-2معنای محیط از دیدگاه نشانهشناسی یکی دیگر از رویکردهای معناشناسی که امروزه در حوزه ادبیات شهر و معماری نیز جایگاه خود را یافتهاست، نشانهشناسی18است. این رویکرد برای اولین بار توسط فردینان دو سوسور (1857-1913)19 و چارلز سندرس پیرس20 (1839) تقریبا همزمان اما جداگانه در حوزه زبانشناسی معرفی شد.موضوع اصلی نشانهشناسی، مطالعه نظامهای نشانهای است و از این رو دامنهی آن تنها به ادبیات و زبانشناسی- جاییکه برای اولین بار به طور علمی بازشناسی شد- محدود نمیشود. این رویکرد امروزه به مطالعه نظامهای نشانهای مد و لباس، تئاتر، موسیقی، عکاسی، اخلاق، کامپیوتر، ... و شهرسازی و معماری نیز وارد شده و در فهم طریق انتقال معنا کمک شایانی کردهاست (کامرانی, 1388, ص. 52). نشانهشناسی به دنبال آن است تا با بکارگیری الگویی به نام نشانه21، چگونگی انتقال معنا را شرح دهد. نشانه واحدی است متشکل از یک دال(صورت) و یک مدلول(مفهوم)، (سجودي, 1387, ص. 18) که با قصدی دائر بر انتقال پیام تشکیل میشود. (گيرو, 1380, ص. 39) در ارتباط میان مولف و مفسر، صورت نشانه، واحد ادارک شونده توسط مفسر است و او را به مدلول یا مفهومی که بر آن دلالت میکند راهنمایی میکند. به عنوان مثال میتوان گفت که چراغ راهنمایی یک نشانه است، زیرا که رنگ سبز این چراغ، صورتی برای مفهوم حرکت است.
شکل 6: نشانه از دیدگاه سوسور نشانهشناسی نیز چون دو دیدگاه قبلی انتقال معنا را وابسته به دستهای از عناصر میداند. ساختار22 متن23رسانه24و رمزگان25 از مهمترین عناصر معنا در دیدگاه نشانه شناسی هستند. مفهوم ساختار در نشانهشناسی چارچوبی کلی را معرفی میکند که هیچ معنایی از آن خارج نیست. در حقيقت ساختار، آن نظام و چهارچوب کلي است که معنا و معناداري نشانهها در گستره آن تحقق پذير است. هيچ نشانهاي خارج از گستره ساختار خود معنادار نيست. رویکرد نشانهشناسی به مکان، همچون دیگر نظامهای نشانهای یک رویکرد جامع به معنا است. نشانهشناسی تمام اجزا شهری را به چشم نشانههایی مینگرد که درصدد انتقال پیام هستند. برودبنت ميگويد: "همه بناها كم و بيش بر معنايي دلالت دارند. هر بنايي معنايي خاص را در ذهن بيننده تداعي ميكند، چه معماریش بخواهد و چه نخواهد. بناهايي نظير ويلا ساووي لوكوربوزيه در پواسي که هم اكنون به عنوان موزه مورد استفاده هستند نیز، اگر چه بر اساس كاركردگرايي ساخته شدهاند، امروز نشانهی باشكوهي از دهه 1920 هستند. همانطور كه كاتدرال شارتر26حامل معنایی است، محقرترين آلونك باغ نيز حامل معناست. (برودبنت, 1380, ص. 121) پیچیدگی و گستردگی نشانه ها در نظام نشانه ای شهر بسیار زیاد است و نشانه شناسی معنا در شهر تمام جنبههای کالبدی و غیر کالبدی آن را شامل می شود. بررسی این سه رویکرد نشان میدهد: در دیدگاه لینچ، عوامل هویت و ساختار نقش بارزی در معناداری مکان ایفا میکنند. هویت می تواند متعلق به مکان و یا رویدادها بوده و ساختار، مسئله حس جهت یابی در مکان و زمان است. از سوی دیگر فرصت قرائت معنا از طریق شفافیت محیط بررسی شده و الزام انطباق عملکرد و فعالیت از اجزای معناداری محیط هستند. خوانایی با رویکرد نمادین به محیط نیز توضیح میدهد که نمادهای مکان، معنای آن را انتقال میدهد. از اين رو در صورتيكه مكاني هويت و تشخص خود را داشته باشد و حس جهتيابي براي افراد در آن مقدور بوده و فعاليتهاي در حال انجام در فضا از طرف كاربران قابل مشاهده باشد و فرم هاي فضايي نيز با فعاليتهاي آن فضا هماهنگ باشند، آن مكان از ديدگاه لينچ معنادار است. اين تحليل نشان ميدهد كه لينچ معناداري را از خصوصيات مكان ميداند. اگر بتوان ليست پيش فرضهاي معناداري مكان كه در بالا توضيح داده شد (هويت و ساختار و ...) را فراهم كرد، معنای آن مكان نيز فراهم شده است. بر اساس ديدگاه لينچ ميتوان گفت معنا بيشتر از متعلقات محيط به حساب ميآيد و كمتر امري فردي و وابسته به كاربران است.در دیدگاه راپاپورت، مکان مملو از اشاراتی است که در ارتباطات غیر کلامی بازنمود دارند. این اشارات که معنایشان با توجه به فرهنگ و محیط (زمینه) درک میشود، در سه حوزه عناصر ثابت، نیمه ثابت و غیر ثابت قابل بررسی هستند. از نظر راپاپورت، عناصر نیمه ثابت و غیرثابت حاوی اشارات بیشتری در مورد معنای محیط هستند. از اين رو معناي هر مكان، بيش از آن كه به خود مكان و اجزا و عناصرش وابسته باشد، به كاربران و طرز و نحوهی استفاده آنها از فضا مرتبط است. از آن جا كه عناصر نيمه ثابت و غير ثابت اجزاي پويا و تغيير پذير مکان به حساب ميآيند مي توان گفت كه اين ديدگاه معنا را موضوعي پويا و وابسته به كاربر ميداند. بنابراين معناي محيط در طول زمان و با تغيير اجزايش ميتواند تغيير كند. در دیدگاه نشانه شناسان، معنای محیط در قالب نشانه ها منتقل میشود. این نشانه ها با توجه به ساختاری که در آن واقع شدهاند و متنی که در آن عینیت یافتهاند امکان رمزگشایی و دسترسی به معنا را فراهم میکنند. بنابراين در صورت تغيير نشانهها، معناي محيط تغيير ميكند. به نظر مي رسد از آن جا كه نشانههاي محيطي بازتاب معناي محيط هستند، هرگونه تغيير در معناي محيط به شكل بلافصلي در نشانه هايش ظهور ميكند و از اين رو اين ديدگاه، نگرشي بسيار پويا به موضوع معنا دارد. از سوي ديگر نشانه شناسان، معنا را نه از اجزا و مشخصه هاي محيط، كه از ادراك مردم نسبت به محيط بازشناسي ميكنند. از اين رو معناي هر محيط در ذهن كاربران آن جاي گرفته و اين موضوع نشان ميدهد كه معنا از متعلقات مكان نيست. از سوي ديگر وابستگي معنا به ذهن كاربر، مسئله ذهن فردي و ذهن جمعي و به تبع آن اهميت معناي فردي و معناي جمعي را نيز مطرح ميكند.
|
جدول (شماره2): جمع بندی هر سه دیدگاه
| دیدگاه لینچ | دیدگاه راپاپورت | دیدگاه نشانهشناسی |
جایگاه معنا | در شکل شهر | در ارتباطات | در ارتباطات |
عناصر معنا | هویت/ ساختار مکان و زمان | اشارات محیط | نشانه ها |
مقیاس معنا | کل | کل تا جز (با تاکید بر جز) | کل تا جز |
انتقال معنا | شفافیت | زمینه | متن |
2- پیشینه پژوهش
از جمله اثرات تفکر مدرنیسم در دهه های گذشته توسعه خیابان های عریض با حاکمیت خودرو و غفلت از فضاهای باز جمعی بوده است به طوری که این فضاها به شدت کیفیت کارکردی خود را به عنوان فضای پشتیبان تعاملات اجتماعی از د ست داده اند کمبود فضاهای باز پیاده محور و همچنین کیفیت نامطلوب فضاهای موجود از این جنس در شهرهای کنونی سبب تضعیف تعاملات اجتماعی میان شهروندان شده است همچنین با وجود اینکه پیاده روی بخشی از همه سفرهای شهری است و تمام شهروندان در فعالیتهای روزانه حداقل قسمتی از مسیرهای خود را به صورت پیاده طی می کنند نیازهای پیاده ها در اکثر فضاهای شهری نادیده گرفته می شوند در حالی که پیاده و سواره متأثر از یکدیگرند به طوری که در یک سامانه حمل و نقل شهری کنش و واکنش پیاده به سه حالت بروز می کند تاثیر پذیری وسیله نقلیه از پیاده تاثیرپذیری پیاده از وسیله نقلیه تاثیرپذیری پیاده از پیاده مسائل حل نشده بین پیاده ها و وسایل نقلیه خیابان را به صورت غیر قابل استفادهای درآورده است. بنابراین اهمیت و توجه به عابر پیاده و مناسب سازی محیط شهری برای حضور افراد در فضاها ی شهری از چالشهای پیشرو در کلانشهرها ی امروز است برهمین اساس در این بخش به بررسی پژوهش هایی پرداخته ایم که در سالهای اخیر در این زمینه مورد مطالعه قرار گرفته است. از نمونه این پژوهش ها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
جدول (شماره3):پیشینه پژوهش
خلاصه چکیده | نویسندگان | سال انتشار | عنوان پژوهش | ||
با توجه به پایین بودن سطح تعاملات اجتماعی در این فضاها به عنوان مسئله اصلی تحقیق، سعی شده به دنبال راه حل مناسب برای این مسئله از طریق شناسایی و ارزیابی مؤلفههای مختلف با استفاده از روشهای آماری (کمی) و مطالعات میدانی می باشد.این مقاله با یک تحلیل(رگرسیون) چند متغیره از طریق راهبرد همبستگی و تحلیل مطالعات کمی و از طریق بازدیدهای منظم روزانه و تکمیل 530 پرسشنامه و برداشتهای میدانی به آزمون چندین مؤلفه و ویژگیهای شخصیتی و رفتاری استفادهکنندگان میپردازد.در این پژوهش اثبات شد مؤلفههای فردی تأثیر مستقیم بر تعاملات اجتماعی دارند، ضمن اینکه نقش مؤلفههای کالبدی و محیط فیزیکی به عنوان بستر شکلگیری روابط ساده و پیچیدة اجتماعی را نمیتوان نادیده گرفت، بنابراین در اینجا نقش و قابلیتهای طراحی محیط کالبدی و کیفیت عملکردی فضا در ارتقای تعاملات اجتماعی تأیید میشود | ارسلان طهماسبی، مصطفی بهزادفر | 1392 | شناسایی و ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر تعاملات اجتماعی تحکیم و توسعه روابط شهروندی در خیابانهای شهر | ||
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیرپذیری اجتماعی شهروندان از پیادهراه خیام جنوبی شهر ارومیه در بافت قدیمی و مرکزی است. براساس نتایج تحلیل تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم هریک از شاخصها و متغیرها، شاخصهای عدالت اجتماعی، سرمایة اجتماعی و ایمنی و امنیت در پیادهراه خیام جنوبی، با کمبودها و موانع زیادی مواجه است، اما شاخصهای تعاملات اجتماعی، هویت شهروندی و مشارکت شهروندان وضعیت نسبتاً مناسبی دارد. به عبارت دیگر، تأثیرات اجتماعی پیادهراه خیام در زمینة مشارکت و ارتقای تعاملات اجتماعی بر شهروندان مثبت است.
| 1397 | ارزیابی تأثیرات اجتماعی پیادهراهها بر شهروندان در بافتهای قدیمی (مطالعۀ موردی: پیادهراه خیام جنوبی شهر ارومیه) | |||
فضای شهری بهعنوان محیطی که رفتارهای عمومی انسان در آن جریان دارد، همواره در تعامل دوسویه با انسان است؛ بنابراین، این فضا بهعنوان بستری برای فعالیتهای عمومی انسان، باید بهراحتی قابلدرک و ایمن باشد. درواقع، امنیت شهری یکی از مؤلفههای مهم و ضروری در زندگی شهری محسوب میشود که باید آرامش و احساس ایمنی را در فضاهای شهری برای شهروندان فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و ارزیابی تأثیرهای ساختار کالبدی محیطهای شهری در امنیت فضاهای شهری منطقة ثامن، با استفاده از تکنیک «فرایند تحلیل شبکه» (ANP) تدوین شد. براساس نتایج مدل ایانپی، بیشترین و بالاترین اولویت در توجه به مسائل امنیت محیطی در فضاهای شهری منطقة ثامن، مربوط به شاخص «نبود خوانایی، نمایانی محیط»، ، «نامناسبودن فضا» و گزینة «نبود اختلاط و ترکیب مناسب کاربریها» است | سیدموسی پورموسوی ،فرضعلی سالاری سردری ،سید دانا علی زاده ، مصطفی شاهینی فر
| 1394 | بررسی تاثیر ساختار فیزیکی- کالبدی فضاهای شهری بر امنیت محیطی (مطالعه موردی: منطقه ثامن شهر مشهد) | ||
پژوهشگران به بررسی فضاهای عمومی و عوامل موثر بر حیات جمعی پرداختند. پاسخگویی به نیازهای اجتماعی انسان و تأمین فرصتهای لازم در زمینه کسب تجارب اجتماعی وی، مستلزم وجود فضا و قرارگاه کالبدی است و فضای عمومی ظرفیتی عظیم در پاسخ به این جنبه از حیات انسان در جوامع شهری محسوب می شود. از اینرو با توجه به این ظرفیت عظیم از یکسو و تأکید بر بعد اجتماعی انسان و فضا از دیگرسو، مقاله حاضر به بررسی علل و عوامل مؤثر بر حفظ و تداوم حیات جمعی و کیفیت اجتماع پذیری فضاهای عمومی خواهد پرداخت |
| 1389 | فضاهای عمومی و عوامل مؤثر بر حیات جمعی | ||
نقش فضاهای شهری و عرصه های عمومی و اهمیت تعاملات اجتماعی در آن ها را بیان می کند و با جمع بندی از مطالعات روش تحقیق و بررسی دیدگاه های نظریه پردازان پرداخته و لزوم تداوم زندگی اجتماعی و پویایی را در فضاهای شهری، وجود روابط قوی اجتماعی و تقویت آن با استفاده از پتانسیل های محیطی مطرح می کند | منصورماهانی سوگل | 1399 | تاثیر تعاملات اجتماعی بر معماری و فضای عمومی شهری | ||
با استفاده از روش SWOT و تجزیه تحلیل داده ها، اهم متغیرهای مستقل تاثیر گذار از جمله؛ کالبدی، کارکردی و ادراکی در این سه دسته اولویت بندی شده است. در نهایت به ارائه پیشنهادات و راهبردهایی راه یافته اند. | صدری, آرشبانکیان تبریزی, آرزورفایی افشار قزلباش, شادی | 1398 | تاثیر پیاده راه بر افزایش تعاملات اجتماعی در فضای شهری بجنورد |
به طور کلی با توجه به پژوهش های صورت گرفته در این زمینه می توان اذعان داشت که در حوزه علوم اجتماعی، یک رابطه اجتماعی یا تعامل اجتماعی شامل هرگونه رابطه ای میان دو یا چند نفر میشود. روابط اجتماعی حاصل شده از عوامل فردی، اساس ساختار اجتماعی را تشکیل داده و یک موضوع مهم برای تحلیل توسط دانشمندان علوم اجتماعی می باشد.
3- روش پژوهش
پژوهش حاضر از نظر ماهیت روش تحقیق به دو بخش کلی تقسیم شده است.
پژوهش ارائه شده از نظر هدف، کاربردی بوده و به کشف ماهیت، فضا،و نقش پدیده هاو روابط بین متغیرهایی همچون عوامل معناشناختی درشکل گیری فضاهای تعاملی پرداخته است.اين پژوهش يك پژوهش کمی_کیفی بوده و توجه به معانی، دیدگاه ها و ادراکات برای فراتر رفتن از لایه های سطحی و درک بینش عمیق تر از موضوع، تاکید بر واقعیت های تجربی و مشاهده از مهمترین ویژگی های پژوهش حاضر بوده است.
برا ساس راهبرد طرح شده جهت تحقیق از دوروش تحقیق که هر دو روش زیر مجموعه یک طرح تحقیق کمی_کیفی می باشد، استفاده شد. که در مرحله اول مولفه ها به روش موردی- زمینهای و اسناد و مدارک و پرسشنامه های موجود طبقه بندی شده و شاخص های مورد نظر، استخراج گردیدو درنهایت در بخش پایانی اطلاعات در قالب شش مولفه به صورت نمونه موردی بیان شده كه به روش تحلیلی- توصیفی انجام گردیده است. متغیرهای مورد بررسی به شرح زير اندازه گیری و بررسي شد.
روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق شامل تحقیق موردی و زمینه ای، تحقیق پدیدار شناسی در فرآیند تکمیل پژوهش بود؛ و درنهایت روش نمونه گیری به صورت تصادفی و با کمک فرمول کوکران بدست آمده است.جامعه آماری به صورت رندوم از هر نمونه در هر پیاده راه دو دسته 20 تایی بنا به ضرورت و تا گرفتن پاسخ این تعداد تکرارشده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در پژوهش حاضر در مراحل ذیل انجام گرفته شد:
1. جمع آوری اسناد
2. دسته بندی اسناد برمبنای اهداف
مرحله کمی تحلیل محتوی (شمارش کلمات کلیدی در هر بخش)
استفاده از روش تحیق موردی و زمینه ای
استفاده از روش تحقیق پدیدار شناسی
استفاده از روش تحقیق تاریخی(در رابطه با بهره گیری از فضا در طول ادوار)
در صورت نیاز و در رابطه با تکمیل فرآیند کار از مراحل زیر نیز بهره گرفته شده:
مرحله تحلیل محتوای کیفی
مرحله تحلیل گفتمان
4- معرفی محدوده های مورد مطالعه
1-5 پیاده راه تربیت تبریز
محور پیاده تربیت در قلب شهر و درون بافت تاریخی قرار دارد. خیابان تربیت در حدفاصل دروازه نوبر و دیک باشی گسترش پیدا کرده و به اسم شهردار وقت به نام تربیت نامگذاری شده است. خیابانی که دو مکان مهم شهر یعنی میدان ساعت را به بازار وصل میکرد. کاربریها و صنفهای گوناگون شغلی در این محور طیف وسیعی از پوشاک کیف و کفش گرفته تا لوازم پزشکی فروشی و قنادی را در بر میگیرد که این ناهمخوانی کاربریها برخی مشکلات را در پی داشته است. در این محور باغچهها و آبنماهایی که در طول مسیر طراحی شده از تنوع خاصی برخوردار است.
برخي از دلايل مالكان مبني بر مطلوبيت پياده راه شدن تربیت و تأثير آن بر افزايش رونق اقتصادي این مکان عبارتند از:
1- سهولت رفت و آمد مشتريان و در نتیجه افزايش ميزان خريد
2- كاهش شلوغی و بي نظمی و نيز افزايش آرامش و راحتي ناشي از عدم وجود وسائل نقليه موتوري
3- افزايش امنيت و ايمني استفاده کنندگان از این مکان
4- همخواني بيشتر با ماهيت تجاري تربیت
شکل (شماره1): ورودی پیاده راه تبربیت، درب نوبر
شکل (شماره2): نمایی از پیاده راه تربیت
1-6 پیاده راه ولیعصر تبریز
کوی ولیعصر در قسمت شرقی و در بافت نوساز کلانشهر تبر یز واقع شده است که دارا ی سابقه ای کوتاه مدت، حدود50 ساله می با شد. این کوی، پیاده راه وایعصر با عرض 20 متر را در خود جای داده ا ست که کاربر ی آن ابتدا مسکونی بوده اما به مرور زمان به کاربری تجاری تبدیل شده است. کوی ولیعصر در قسمت شرقی و در بافت نوساز کلانشهر تبریز واقع شده است که دارای سابقهای کوتاهمدت، حدود 50 ساله میباشد. این کوی، پیادهراه ولیعصر (بلوار استاد شهریار) با عرض20 متر را در خود جای داده است که کاربری آن ابتدا مسکونی بوده اما به مرور زمان به کاربری تجاری تبدیل شده است. این پیادهراه به عنوان یک پیادهراه تجاری - تفریحی ارتباط پیاده فلکه بزرگ و فلکه بازار را تامین میکند. این پیادهراه ساختمانهای بدنه این پیاده راه3، 4و 5 طبقه میباشند که طبقات همکف آنها عمدتا تجاری به صورت مغازههای خردهفروشی یا خدماتی میباشد. طبقات بالا نیز عمدتاَ کاربریهای خدماتی دارند. اکثر ساختمانها دارای عمر ساخت30 الی 40 سال میباشد و هماهنگی خاصی بین پیادهراه و بدنه آن مشاهده نمیشود.
شکل (شماره3): موقیعت پیاده راه ولیعصر تبریز بر روی نقشه
ماخذ: گوگل ارث
جدول (شماره4): مولفه های معناشناختی محدوده های مورد مطالعه، پیاده راه تربیت و ولیعصر تبریز
شاخصه | توضیحات | تصاویر |
نشانه ها | مصادیق نشانهها را میتوان در المانها و مجسمههای موجود در پیادهراه تربیت مانند تصاویر زیر مشخصاند که از میان آنها می توان به مجسمههای مختص مشاغل موجود و سنتی شهر تبریز اشاره کرد که نمایانگر هویت تاریخی محدوده مورد مطالعاتی است دانست و نشانههای دیگر که نماد ساختار مدرن هستند ویژگیهای معنوی و هویتی بومی نیستند و میتوان از نشانههای موجود دیگر به میدان ساعت و بنای تاریخی و قدیمی شهرداری اشاره نمود. |
|
رنگ | رنگ غالب جدارهها و کف پیاده راه ها را با توجه به نوع مصالح مصرفی(نوع مصالح کفسازی در دو پیاده راه: تربیت سنگفرش میباشد و ولیعصر از مواد بازیافتی است)و رنگ روشن ساختار جداره و کف و همچنین ساختار کلی محدوده تا حدودی به القای وسعت و آرامش در فضا را به همراه داشته است. با این وجود رنگهای به کار رفته درقمستی از محدوده فاقد وحدت و هماهنگی کافی اند. |
|
نورپردازی | نورپردازیهای موجود در محدوده در جهت زیباسازی و افزایش دید ناظر و استفاده از شب در برخی از فضای پیاده به خوبی صورت گرفته و توانسته است جلوه هایی از معنا و محتوای را در محدوده پیاده را و مکان های منتهی به میدانهای ساعت و... را نمایان کند.
|
|
تنوع عملکردی | وجود تنوع و گوناگونی در کاربریها و خدمات ارائه شده در پیاده راه ولیعصر و تربیت تبریز و وجود مراکز خرید و عملکردهای متنوع پیاده شاهد دو بخش متناسب در محدوده از نظر تنوع عملکردی هستیم. |
|
مصالح نما | استفاده از مصالح بومی در پیاده راه تربیت یک نوع نقطه قوت و یک نوع عنصر معنا شناختی در محدوده مورد مطالعاتی است ولی استفاده مصالح غیر بومی در ابنیه موجود در پیاده راه ولیعصر میزان هویت مندی پیاده راه را کاهش داده است و هم استفاده غالب از شیشه و سنگ در جداره ساختمان ها و پاساژها خصوصیاتی چون سلسله مراتبی، هویت مندی، ضعیف کردن معانی درون و بیرون شده است. مصالح به طور کلی بر شکلگیری نظام هدفمند ذهنی در بیننده کمک میکند و در پی آن این آشنا نگری سبب افزایش حضور پذیری در فضا و نیز افزایش تعاملات در فضا را سبب میگردد. |
|
عناصر طبیعی | عناصر طبیعی پیاده راه توسط درختان و آبنماها تشکیل دادهاند. کاربرد اصولی و مناسب درختان را در جزیرهایی در میانه پیادهراهها مشاهده کرد و به گونهای که مانع دید شدن عناصر در آن دست پیاده راه نمیشود.
|
|
مبلمان شهری | مبلمان شهری موجود در میدان در بخشی فاقد کیفیت و در بخشی با کیفیت متوسط هستند و از زیبایی خاصی برخوردار نیستند. مبلمان به کار رفته فاقد ویژگیهای بومی و هویتی بوده و تقلیدی از نمونه های خارجیست. همچنین کمبود فضای نشستن(مانند نیمکت) در بخشی از پیاده راه ولیعصر به چشم میخورد و میتوان اذعان داشت که مفهوم سکون را در پیادهراه برای برقراری تعاملات اجتماعی ضعیف کرده است. |
|
5- بخش ساختار گرایی (گرندد تئوری)
در این مرحله مصاحبه عمیق با افراد (شامل صاحب نظران و افراد عادی) پرداخته شده که در نهایت شاخصهای تعاملات اجتماعی مربوط به دو پیاده راه مدنظر یعنی تربیت و ولیعصر مطابق جدول قابل بیان است:
جدول (شماره 5): شاخص های تعاملات اجتماعی
شاخص | توضیحات |
مولفه ادراکی و ذهنی(داشتن خاطره جمعی از محدوده) | بررسی نشان میدهد یکی از جنبه های کلیدی برای رفتن در فضاهای جمعی نظیر پیاده راه تربیت و شکل گیری تعاملات اجتماعی در راستای شاخصه خاطره جمعی رویداد است. رویدادهای مورد نظر در این تعریف، نه رویدادهای صرفا مکتوب در کتاب های تاریخی، بلکه رویدادهایی است که خود فرد در فضا به واسطه روابط فرد با فرد، فرد با مکان دارد. |
مولفه های زمانی | برای شکل گیری تعاملات نوع مولفه زمانی بسیار مهم است براساس برداشت های صورت گرفته اصولا افراد در بازه زمانی 4 بعد ظهرتا8 شب در فصول بهار و تابستان است و این بازه زمانی حتی در رده سنی گوناگون متفاوت است و برداشت های صورت گرفته بیشترین ملاقات ها را مخصوص رده سنی 14 تا 60 سال میداند که بنا به نوع کار هدف مراجعه در این دو پیاده راه متغیر است. |
مولفه فضایی | مکانها و فضاهای شهری با ساختار کالبدی و عملکردی و ارتباطات فضایی با یکدیگر، مرجع فضایی شکل گیری خاطرات در فضاهای شهری محسوب میشوند در این راستا مولفه پیاده راه تربیت و نیز ولیعصر به عنوان ایفا کننده این نقش در شهر تبریز است ولی ظرف مکان در این محدوده با نوع کاربر و عملکرد در گوشه به گوشه این پیاده راه ها مفاهیم متعدد نظیر پاتوق را به خود میگیرد. |
مولفه فرهنگی و اجتماعی | برای شکل گیری خاطرات علاوه بر بسترکارکردی و کالبدی باید بستر اجتماعی فرهنگی هم وجود داشته باشد تا افراد با ارتباطات متنوع خود تعاملات اجتماعی را شکل میدهند و اینهاست که موجب شکل گیری انواع تعاملات در دو پیاده راه ذکر شده میگردد. |
مولفه های اشاره شده در 3 دسته هریک دارای زیر بخشهایی هستند که در ادامه و در جدول 4 به این زیر بخشها اشاره میگردد.
جدول (شماره6): مولفه های موثر بر شکل گیری فضاهای تعاملی در پیاده راه تربیت و ولیعصر
مولفه های موثر در راستای شکلگیری فضاهای تعاملاتی در پیاده راه تربیت وپیاده راه ولیعصر تبریز | مولفه های ادراکی-ذهنی | ارزش ها و نگرشها | |
تصورات ذهنی | |||
نوع و قسمت حضور در فضا | |||
فرهنگ | |||
مولفه های زمانی | مولفه های تاریخی موجود در فضا | ||
زمان حضور در فضا | |||
مولفه های فضایی(مکانی) | بعد عملکردی | نوع فعالیت | |
خدمات | |||
بعد کالبدی | ساختار کالبد | ||
گویهها و ویژگی های متمایز فضا | |||
مکانهای شاخص | |||
سازمان فضایی | |||
منظر شهری | |||
هویت | |||
حس تعلق | |||
دلبستگی های مکانی |
با توجه به مولفه های تعریف شده با تکیه بر پرسشنامه های ارائه شده و تکمیل شده توسط اهالی، این زیر مولفهها مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت و میتوان جمعبندی ارزیابی های یاد شده را به صورت جدول زیر ارائه داد:
جدول (شماره7): ارزیابی مولفه های مورد بررسی
مولفه ها | زیرمولفه ها | پیاده راه تربیت | پیاده راه ولیعصر | درصد میزان رضایت |
مولفه های ادارکی- ذهنی | ارزش ها و نگرش ها | 70 | 50 | 67 درصد میزان رضایت از دو پیاده راه بررسی شده |
تصورات ذهنی | 30 | 40 | ||
نوع و قسمت حضور در فضا | 40 | 60 | ||
فرهنگ | 60 | 50 | ||
کم بودن امنیت در معابر فرعی | 40 | 60 | ||
خوانایی فضا | 70 | 70 | ||
مقیاس انسانی | 60 | 50 | ||
مولفه های زمانی | مولفه های تاریخی موجود در فضا | 44 | 24 | 81 درصد میزان رضایت از دو پیاده راه بررسی شده |
زمان حضور در فضا | 25 | 44 | ||
مولفه های فضایی | بعد عملکردی | 60 | 70 | 67 درصد میزان رضایت از دو پیاده راه بررسی شده |
بعد کالبدی | 60 | 70 | ||
آلودگی بصری | 50 | 50 | ||
نور شبانه در معابر فرعی | 60 | 70 | ||
مقیاس شهری | 70 | 60 | ||
ترافیک انسانی | 60 | 80 | ||
بهداشت حداقل در پیاده راه | 70 | 50 | ||
ضعف میزان نفوذپذیری | 40 | 60 | ||
عدم نفوذ اتومبیل برای افراد کم توان | 40 | 60 | ||
ساماندهی کاربری ها | 60 | 70 | ||
مولفه های فرهنگی - اجتماعی | بهداشت حداقل پیاده راه | 60 | 70 | 82 درصد میزان رضایت از دو پیاده راه بررسی شده |
بعد اجتماعی | 60 | 60 | ||
بعد فرهنگی | 60 | 18 |
6- بخش آماری پژوهش
1-7 آمار توصیفی
1. سن
همانطور که از نمودار زیر مشهود است بی شترین افراد در سنین 26 تا 40 سال قرار دارند و در مرحله بعد در سنین بیش از 55 سال هستند.
شکل (شماره 4): سنین پاسخ دهندگان به سوال پژوهش
2. جنسیت
همانطور که مشهود است بیشتر پاسخگویان به پرسشنامه مردان (حدود بیش از 60 درصد) و تعداد کمی زنان هستند.
شکل (شماره 5): میزان تحصیلات پاسخ دهندگان به سوال پژوهش
3. میزان تحصیلات
همانطور که از نمودار زیر مشهود ا ست بیشتر پا سخ دهندگان به پرسشها افراد تحصیلکرده هستند و در رتبه اول لیسانس در رتبه دوم زیر دیپلم و دیپلم و در رتبه سوم فوق لیسانس هستند.
شکل (شماره 6): میزان تحصیلات پاسخدهندگان به سوال پژوهش
4. میزان شناخت از محدوده
همانطور که از نمودار پایین مشهود ا ست میزان شناخت از دو پیاده راه به صورتی ا ست که میتوان ارزیابی خوبی در راستای تعاملات انجام داد. بیشتر پاسخ دهندگان(حدود بیش از 80 درصد) دارای شناختی متوسط و بیش از متوسط از محدوده هستند
شکل (شماره 7): میزان شناخت از محدوده
2-7 آمار استنباطی
ابعاد معنا شناختی به معنی هر موردیست که در دید مخاطب و ناظر دارای معنا و مفهومی خاص است (رحمانی،1394: 26) ابعاد معناشناختی دارای 7 زیر شاخص اساسی است (جدول شماره 5 )که برای ارزیابی هر زیر شاخص عوامل گوناگونی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. در ادامه پژوهش تلاش میشود تاثیر هر بعد از معناشناختی را در مولفه های تعاملات اجتماعی در پیاده راه محدوده مورد مطالعاتی به کمک آزمون کولموگروف اسمیرنف مورد ارزیابی قرار داده و در نهایت توسط آزمون فریدمن به اولویت بندی هرشاخص در بعد تعاملات اجتماعی در پیاده راه و نیز همچنین در ابعاد معناشناختی مورد بررسی قرار گیرد.
جدول (شماره 8): آزمون کولموگروف اسمیرنف برای بررسی نرمال بودن توزیع متغیرهای پژوهش- ابعاد تعاملات اجتماعی
مولفه ها | زیرمولفه | سطح معناداری آزمون اسمیرنف |
توقعات عام | نفوذ پذیری، ایمنی و امنیت، خوانایی | 21/0 |
توعات خاص | آرامش، خودمانی بودن، ایمنی، مفرح بودن | 32/0 |
کالبدی | مبلمان مناسب، آسایش اقلیمی، تعریف ورودی ها، ایمنی و امنیت، تعریف بدنه ها و هویت جدارهها | 42/0 |
عملکردی | فعالیت های جاذب، اختلاط کاربری، فضاهای کانونی جهت تجمع(نظیر فضاهای مذهبی، فرهنگی-آموزشی، حرکتی، ورزشی، گذران اوقات فراغت)
| 36/0 |
عینی | کاربری ها، عملکرد، نفوذ پذیری، نورپردازی مناسب در بدنه و نیز در تابلوهای تبلیغاتی، نوع طراحی محیطی | 14/0 |
ذهنی | حضور پررنگ مردم، توجه به فرهنگ و عادات اجتماعی، توجه به استقلال فردی، برگزاری آیین ها، امکان دسترسی عام، تنوع قومیت | 45/0 |
فضای شهری پیاده | کیفیت های محیطی، زیرساخت های موجود، نوع خدمات ارائه شده، امکان رفع نیازهای گوناگون در فضا | 65/0 |
جدول (شماره 9): آزمون کولموگروف اسمیرنف برای بررسی نرمال بودن توزیع متغیرهای پژوهش- ابعاد معنا شناختی
متغیر ها | سطح معناداری آزمون اسمیرنف |
خوانایی | 35/0 |
عناصر انسان ساخت | 68/0 |
پاکیزگی محیط | 38/0 |
عناصر طبیعی | 42/0 |
بهره گیری از حواس | 47/0 |
آزمون کولموگروف اسمیرنف به مقایسه تابع توزیع تجمعی مشاهده شده با تابع توزیع تجمعی نظری (مورد انتظار) در یک متغیر رتبهای میپردازد. به عبارتی در این آزمون، توزیع یک صفت در یک نمونه با توزیعی که برای آن در جامعه مفروض است مقایسه میشود. چنانچه سطح معناداری در این آزمون از 05/0 بزرگتر باشد میتوان استنباط نمود که توزیع نرمال است و میتوان از آزمون های پارامتریک استفاده شود. با توجه به آزمون فوق و سطح معناداري همه متغيرها كه بيشتر از 05/0 است، میتوان استنباط نمود که: كه همه متغيرها از توزيع نرمال پيروي میکنند.
3-7 بررسی فرضیه هاي مورد برررسي
در این قسمت از پروژه شش فرضیه اصلی پژوهش تو سط رگرسيون خطی مورد سنجش قرار میگیرد و میزان F0 آن ارزیابی می شود.، 6 مولفه به قرار زیر هستند:
1- رابطه معناداری بین ابعاد معناشناختی و تاثیر آن بر تعاملات اجتماعی در فضای شهری برقرار است.
2- خوانایی بر میزان تعاملات اجتماعی پیاده راه مؤثر میباشد
3- عناصر انسان ساخت بر تعاملات اجتماعی فضای پیاده راه مؤثر میباشد
4- پاکیزگی محیط بر تعاملات اجتماعی در فضای پیاده راه مؤثر میباشد
5- عناصر طبیعی بر تعاملات اجتماعی فضای شهری پیاده راه مؤثر میباشد
6- بهره گیری از حواس بر تعاملات اجتماعی فضای شهری پیاده راه مؤثر میباشد
با توجه به محاسبات صورت گرفته برای هرکدام از این مولفه ها مدل رگرسيون یونی متفاوت تعریف شده است که براساس ان خروجی آزمونها به طور کامل نشان داده میشود.
شکل (شماره 8): : مدل رگرسيون با متغیر پنهان بهره گیری از حواس بر تعاملات اجتماعی در فضای شهری پیاده راه برای بررسی مولفه
بررسی فرضیه اول: رابطه معناداری بین ابعاد معناشناختی و تاثیر آن بر تعاملات اجتماعی در فضای شهری برقرار است.
با توجه به مدل رگرسيون تدوین شده و خروجی استاندارد شده آنچه كه از نرم افزار Amos استنباط نموديم مقدار سطح معناداری در خروجی وزن های رگرسيون از سطح خطای 05 / 0 کوچکتر گزارش شده اند که نشان می دهد که ابعاد معناشناختی تأثیر معناداری بر تعاملات اجتماعی در فضای پیاده راه دارد. اما بطور کلی با توجه به خروجی آزمون بوت استرپ برای روشن شدن معنادار ی یا عدم معناداری ضریب تعیین 0.26 ( 26 درصدی مدل در جامعه آماری) چون مقدار سطح معنادار ی در این آزمون از سطح خطا ی 05 / 0 کوچکتر ا ست و در بازه های حد پایین و حد بالا صفر واقع نشده است می توان استنباط نمود که بطور کلی این اثرات (تأثیر متغیر مستتقل بر متغیر وابستته) معنادار می باشند و مولفه فوق تأیید می شود پس ابعاد معناشناختی بر تعاملات اجتماعی مؤثر می باشد. به عبارت ساده تر می توان تعاملات اجتماعی را بر اساس ابعاد معناشناختی در جامعه آماری پیش بینی نمود.
جدول (شماره 10): خروجی آزمون بوت استرپ در ضریب تعیین
متغیرها | مقادیراستاندارد شده | حد پایین | حد بالا | سطح معناداری |
تأثیر ابعاد معناشناختی بر تعاملات اجتماعی در فضای پیاده راه | 90/0 | 87/0 | 94/0 | 002/0 |
بررسی فرضیه دوم: خوانایی بر میزان تعاملات اجتماعی پیاده راه مؤثر می باشد.
جدول (شماره 11): خروجی وزنهای رگرسيون
متغیر ها | مقادیراستاندارد شده | نقاط بحرانی | سطح معناداری |
تاثیر خوانایی بر تعاملات اجتماعی فضای پیاده راه | 76/0 | 81/22 | 0001/0 |
جدول (شماره 12): خروجی آزمون بوت استرپ در ضریب تعیین
متغیرها | مقادیراستاندارد شده | حد پایین | حد بالا | سطح معناداری |
تاثیر خوانایی بر تعاملات اجتماعی فضای پیاده راه | 82/0 | 78/0 | 87/0 | 004/0 |
براساس مدل تعریف شده مقدار سطح معناداری در خروجی وزن های رگرسيون یونی از سطح خطای 05 / 0 کوچکتر گزارش شده اند که نشان میدهد که خوانایی بر تعاملات اجتماعی در فضای شهری تاثیر دارد. اما بطور کلی با توجه به خروجی آزمون بوت استرپ برای روشن شدن معنادار ی یا عدم معناداری ضر یب تعیین 0.21 ( 21 درصد ی مدل در جامعه آماری( چون مقدار سطح معناداری در این آزمون از سطح خطا ی 05 / 0 کوچکتر است و در بازه های حد پایین و حد بالا صفر واقع نشده است می توان استنباط نمود که بطور کلی این اثرات (تأثیر متغیر مست قل بر متغیر وابسته) معنادار میباشد و فرض یه فوق تأیید می شود پس خوانایی بر تعاملات اجتماعی در فضا ی شهری پیاده راه مؤثر میباشد . به عبارت ساده تر میتوان میزان تاثیر خوانایی را بر اساس تعاملات اجتماعی در فضای شهری پیاده راه در جامعه آماری پیش بینی نمود.
بررسی فرضیه سوم: عناصر انسان ساخت بر تعاملات اجتماعی فضای پیاده راه مؤثر می باشد.
جدول (شماره 13): خروجی وزنهای رگرسيون
متغیر ها | مقادیراستاندارد شده | نقاط بحرانی | سطح معناداری |
تأثیر عناصر انسان ساخت بر تعاملات اجتماعی فضای پیاده راه | 85/0 | 84/24 | 0001/0 |
جدول (شماره 14): خروجی آزمون بوت استرپ در ضریب تعیین
متغیرها | مقادیراستاندارد شده | حد پایین | حد بالا | سطح معناداری |
تأثیر عناصر انسان ساخت بر تعاملات اجتماعی فضای پیاده راه | 73/0 | 75/0 | 84/0 | 003/0 |
مقدار سطح معنادار ی در خروجی وزنهای رگرسيون یونی از سطح خطای 05 / 0 کوچکتر گزارش شده اند که نشان می دهد که عناصر انسان ساخت تأثیر معناداری بر تعاملات اجتماعی فضا ی پیاده راه دارد. اما بطور کلی با توجه به خروجی آزمون بوت استرپ برا ی روشن شدن معناداری یا عدم معناداری ضریب تعیین 0.23 ( 23 درصدی مدل در جامعه آماری) چون مقدار سطح معنادار ی در این آزمون از سطح خطا ی 05 / 0 کوچکتر است و در بازههای حد پایین و حد بالا صفر واقع نشده ا ست میتوان استتنباط نمود که بطور کلی این اثرات (تأثیر متغیر مستتقل بر متغیر وابسته) معنادار می باشتد و فرضتیه فوق تأیید می شود پس می توان استنباط نمود که عناصر انسان ساخت بر تعاملات اجتماعی پیاده راه مؤثر می باشد. به عبارت ساده تر می توان تعاملات اجتماعی در پیاده راه را بر اساس عناصر انسان ساخت در جامعه آماری پیش بینی نمود
بررسی فرضیه چهارم: پاکیزگی محیط بر تعاملات اجتماعی در فضای پیاده راه مؤثر می باشد .
جدول (شماره 15) خروجی وزنهای رگرسيون
متغیر ها | مقادیراستاندارد شده | نقاط بحرانی | سطح معناداری |
تأثیر پاکیزگی محیط بر تعاملات اجتماعی پیاده راه | 71/0 | 15/20 | 0001/0 |
جدول (شماره 16): خروجی آزمون بوت استرپ در ضریب تعیین
متغیرها | مقادیراستاندارد شده | حد پایین | حد بالا | سطح معناداری |
تأثیر پاکیزگی محیط بر تعاملات اجتماعی پیاده راه | 71/0 | 72/0 | 81/0 | 005/0 |
مقدار سطح معنادار ی در خروجی وزنهای رگرسيون یونی از سطح خطای 05 / 0 کوچکتر گزارش شده اند که نشان می دهد که پاکیزگی محیط بر تعاملات اجتماعی پیاده راه تاثیر دارد. اما بطور کلی با توجه به خروجی آزمون بوت استرپ برا ی روشن شدن معنادار ی یا عدم معناداری ضر یب تعیین 0.20 ( 20 درصدی مدل در جامعه آماری( چون مقدار سطح معناداری در این آزمون از سطح خطا ی 05 / 0 کوچکتر است و در بازه های حد پایین و حد بالا صفر واقع نشده است می توان استنباط نمود که بطور کلی این اثرات (تأثیر متغیر مستقل بر متغ یر وابسته) معنادار می باشد و فرض یه فوق تأیید می شود پس پاکیزگی محیط بر تعاملات اجتماعی پیاده راه مؤثر می با شد. به عبارت ساده تر میتوان تعاملات اجتماعی پیاده راه را بر اساس پاکیزگی محیط ارزیابی و در جامعه آماری پیش بینی نمود.
بررسی فرضیه پنجم: عناصر طبیعی بر تعاملات اجتماعی فضای شهری پیاده راه مؤثر می باشد.
جدول (شماره 17): خروجی وزنهای رگرسيون
متغیر ها | مقادیراستاندارد شده | نقاط بحرانی | سطح معناداری |
تأثیر عناصر طبیعی بر تعاملات اجتماعی پیاده راه | 77/0 | 12/26 | 0001/0 |
جدول (شماره 18): خروجی آزمون بوت استرپ در ضریب تعیین
متغیرها | مقادیراستاندارد شده | حد پایین | حد بالا | سطح معناداری |
تأثیر عناصر طبیعی بر تعاملات اجتماعی پیاده راه | 84/0 | 79/0 | 88/0 | 002/0 |
مقدار سطح معناداری در خروجی وزنهای رگرسيون یونی از سطح خطای 05 / 0 کوچکتر گزارش شده اند که نشان می دهد که عناصر طبیعی بر تعاملات اجتماعی پیاده راه تاثیردارد. اما بطور کلی با توجه به خروجی آزمون بوت استرپ برای روشن شدن معناداری یا عدم معناداری ضریب تعیین 0.24 ( 24 درصدی مدل در جامعه آماری) چون مقدار سطح معناداری در این آزمون از سطح خطای 05 / 0 کوچکتر است و در بازه های حد پایین و حد بالا صفر واقع نشده است میتوان استنباط نمود که بطور کلی این اثرات (تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته) معنادار می باشد و مولفه فوق تأیید می شود پس عناصر طبیعی تعاملات اجتماعی پیاده راه مؤثر می باشد. به عبارت ساده تر می توان تعاملات اجتماعی در فضای شهری پیاده راه را بر اساس عناصر طبیعی در جامعه آماری پیش بینی نمود.
بررسی فرضیه ششم: بهره گیری از حواس بر تعاملات اجتماعی فضای شهری پیاده راه مؤثر می باشد
جدول (شماره 19): خروجی وزنهای رگرسيون
متغیر ها | مقادیراستاندارد شده | نقاط بحرانی | سطح معناداری |
تاثیر بهره گیری از حواس بر تعاملات اجتماعی فضای پیاده راه | 76/0 | 81/25 | 0001/0 |
جدول (شماره 20): خروجی آزمون بوت استرپ در ضریب تعیین
متغیرها | مقادیراستاندارد شده | حد پایین | حد بالا | سطح معناداری |
تاثیر بهره گیری از حواس بر تعاملات اجتماعی فضای پیاده راه | 82/0 | 77/0 | 87/0 | 002/0 |
مقدار سطح معنادار ی در خروجی وزنهای رگرسيون یونی از سطح خطای 05 / 0 کوچکتر گزارش شده اند که نشان میدهد که بهره گیری از حواس بر تعاملات اجتماعی پیاده راه تاثیر به سزایی دارد. اما بطور کلی با توجه به خروجی آزمون بوت استرپ برا ی روشن شدن معناداری یا عدم معناداری ضریب تعیین 0.22 ( 22 در صد ی مدل در جامعه آماری) چون مقدار سطح معنادار ی در این آزمون از سطح خطا ی 05 / 0 کوچکتر ا ست و در بازه های حد پایین و حد بالا صفر واقع نشده است. می توان استتنباط نمود که بطور کلی این اثرات (تأثیر متغیر مستتقل بر متغیر وابسته) معنادار می باشند و مولفه فوق تأیید می شود پس می توان استنباط نمود که بهره گیری از حواس بر تعاملات اجتماعی پیاده راه مؤثر می باشد . به عبارت ساده تر می توان تعاملات اجتماعی پیاده راه را بر اساس بهره گیری از حواس در جامعه آماری پیش بینی نمود.
آزمون فریدمن
اقدام بعدی آزمون فریدمن برای بررسی و رتبه بندی مولفههای تعاملات اجتماعی و مولفه های معناشناختی میباشد. در این آزمون چون مقدار سطح معناداری برابر با 0001/0 بوده و از سطح خطای 05/0 کوچکتر گزارش شده است میتوان استنباط نمود که میانگین رتبه اکتسابی هریک از ابعاد معناشناختی و تعاملات اجتماعی در این پژوهش دارای تفاوت معناداری با یکدیگر میباشند.
جدول (شماره 21): آزمون فریدمن برای بررسی و رتبهبندی مؤلفههای ابعاد معناشناختی
متغیر | میانگین رتبه |
خوانایی | 07/2 |
عناصر انسان ساخت | 18/3 |
پاکیزگی محیط | 3/2 |
عناصر طبیعی | 44/2 |
بهره گیری از حواس | 06/3 |
جدول (شماره 22): آزمون فریدمن
تعداد | 196 |
مقدار کای اسکوار | 051/112 |
درجه آزادی | 3 |
سطح معناداری | 0001/0 |
با توجه به نتایج آزمون فریدمن رتبهبندی مؤلفههای ابعاد معناشناختی به ترتیب رتبه عبارتند از:
• عناصر انسان ساخت
• بهره گیری از حواس
• عناصر طبیعی
• پاکیزگی محیط
• خوانایی
8- یافته پژوهش
جدول (شماره 22): ارزیابی دو پیاده راه موجود براساس پاسخ های دریافتی از متخصصین امر
معیارها | پیاده راه تربیت | پیاده راه ولیعصر | جمع امتیازها | |||||||
| مناسب | تا حدی مناسب | نا مناسب | مناسب | تا حدی مناسب | نامناسب | مناسب | تا حدی مناسب | نامناسب | |
ایمنی مسیر |
| * |
|
| * |
| 0درصد | 100 درصد | 0درصد | |
خوانایی |
| * |
|
| * |
| 0درصد | 100 درصد | 0درصد | |
عناصر انسان ساخت | * |
|
| * |
|
| 100 درصد | 0 درصد | 0درصد | |
پاکیزگی محیط |
| * |
| * |
|
| 50 درصد | 50 درصد | 0درصد | |
عناصر طبیعی |
| * |
|
| * |
| 0درصد | 100درصد | 0درصد | |
بهرهگیری از حواس | * |
|
| * |
|
| 100 درصد | 0 درصد | 0درصد | |
مولفههای کارکردی |
| * |
| * |
|
| 50 درصد | 50 درصد | 0درصد | |
مولفه های ذهنی | * |
|
| * |
|
| 100 درصد | 0درصد | 0درصد | |
مولفه های عینی | * |
|
|
| * |
| 50درصد | 50 درصد | 0درصد | |
پارکینگ |
|
| * |
| * |
| 0درصد | 50 درصد | 50 درصد | |
جمع تعداد | 4 | 5 | 1 | 5 | 5 | 0 |
|
|
| |
درصد | 40درصد | 50درصد | 10درصد | 50درصد | 50 درصد | 0درصد | 45 درصد | 50 درصد | 50 درصد |
7- نتیجه گیری
شهر گستره و بستری است که زندگی در آن جریان دارد و انسان به عنوان شکل دهنده این گستره، موثر بر آن و تاثیر پذیر از آن می باشد. فضای شهری به عنوان بخشی مهم از این گستره، نقش موثری در چگونگی کیفیت این گستره می تواند داشته باشد. فضا با تمامی عناصر، نشانه ها، کارکردها و فعالیت هایی که در درون خود دارد می تواند تاثیری مهم در کنش اجتماعی انسان درون خود داشته باشد. هر فضای شهری با توجه به ماهیت و ویژگی های کیفی خود می تواند در نوع ارتباط انسان و یا به معنایی شهروند تاثر گذار باشد.در پژوهش حاضر آنچه به دنبال آن بوده ایم بیان تاثیری است که عوامل معناشناختي در این فضاها می تواند در حیات اجتماعی و تعاملات اجتماعی انسان ها و یا به بیانی دیگر شهروندان ایفا کند. از این رو آنچه به نظر مهم می باشد از یک سو شناخت درست فضا و از سوی دیگر نوع انتظار از فضا و همچنین شناخت نیازهای شهروندانی است که وارد این فضا می شوند. به نظر می رسد که فضای شهری با توجه به کارکردها، فعالیت ها، جاذبه ها، کیفیت ها و القائات خود می تواند بر کنش های ارتباطی و روابط اجتماعی میان کاربران فضا و شهروندان دارای اثر باشد. کنش ها و برخوردهای اجتماعی که در فضای شهری وجود دارند می توانند تا حدود زیادی تحت تاثیر شاخصه های فضای شهری و برگرفته از شرایط و ویژگی های مختلف فضای شهری باشند. اینکه فضای شهری پذیرای چه نوع فعالیت هایی است و چه نوع عملکردهایی را در درون خود دارد، می تواند دعوت کننده قشرهای خاص و یا عموم مردم باشد. فضای شهری با توجه به ویژگی های کالبدی و بصری خود و همچنین عناصر فعال درون خود می تواند تا حدود زیادی القا کننده نوع فعالیت هایی باشد که شهروندان و کاربران فضا می توانند در پی آن باشند. از همین رو به نظر می رسد که با مطالعه ویژگی های مختلف فضای شهری و عوامل معناشناختي و تاثیرات آنها، بتوان نقشی که فضای شهری می تواند در خلق تعاملات انسانی داشته باشد را تاحدودی مورد کنکاش و مطالعه قرار داده و در جهت نیل به اهداف عالی در ارتباط با فضای شهری و تعاملات اجتماعی و همچنین ارتباط و پیوندی قوی تر و پر معناتر در جامعه شهری تبريزبا قدمتي طولاني گام برداشتيم. بر همین اساس با توجه به ماهیت موضوع از دو روش کمی و کیفی در انجام تحقیق استفاده شد. از یکسو با انجام پرسشنامه از کاربران فضا، نیازها و کلیات مورد نظر آنها در رابطه با فضای شهری استخراج شد همچنین از سوی دیگر با انجام مصاحبه های لازم از جامعه متخصصین و کارشناسان این عرصه، آنچه که در رابطه با مسائل کیفی فضای شهری مورد نظر بود استخراج گردید. در این پژوهش آنچه که به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شد فضای شهری بوده و آنچه که به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است تعاملات و عوامل معناشناختي بوده است.به منظور غنا و قوام بیشتر تحقیق بنا، بر این شد که دو محدوده از شهر تبريز مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته تا بتوان فضا را دقیق تر و کامل تر مطالعه کرده و تعمیم ها با درستی بیشتری صورت پذیرند. با توجه به نتایج بدست آمده در انتهای پژوهش، تا حدود زیادی مشخص شد که کارکردها، عملکردها و کیفیات فضای شهری و مولفههای معناشناختی و تعاملات اجتماعی در فضاهای پیادهراه موثر در شهر تبریز می توانند نقش فراوانی در حضور شهروندان و ایجاد تعاملات اجتماعی داشته باشند به طوری که با ارتقای کیفیت و مطلوبیت فضای شهری، این حضور و تعاملات تقویت شده و گسترش می یابند.. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن دو عامل اساسی یعنی تعاملات اجتماعی و ابعاد معناشناختی، با استفاده از مدل رگرسيون تدوین شده و خروجی استاندارد شده آن در نرم افزار Amos مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است و سطح معناداری آنها مورد سنجش قرار گرفت. در رابطه با متغیر معناشناختی پنج شاخص اساسی یعنی خوانایی، عناصر انسان ساخت، پاکیزگی محیط، عناصر طبیعی و بهره گیری از حواس توسط پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفت که با توجه به سطح معناداری هر یک از شاخص ها و متغيرها (بيشتر از 05/0) مطابق آزمون کولموگروف اسمیرنف میتوان نتیجه گرفت که همه متغيرها از توزيع نرمال پيروي میکنند.
با توجه به اینکه پیاده راه تربیت یک از معابر تاریخی شهر تبریز میباشد و زمانی مسیر عبور راه ابریشم بوده لذا میتوان با ارتقاء عوامل تاریخی هویت این مسیر را دوباره زنده کرد. پیاده راه ولی عصر باتوجه به ماهیتش میتوان با استفاده از افزودن کاربریهایی همچون کافه و ... تعاملات را در این مسیر افزایش داد. محیط مهمترین عامل برای ایجاد تعاملات اجتماعی است؛ لذا با شناخت بیشتر از خواستههای مراجعین، افزایش تعاملات اجتماعی افراد افزایش مییابد. عواملی همچون فرهنگ که مهمترین تاثیر را برای طراحی محیط دارد و از طرفی محیط باید به گونهای طراحی گردد تا همه شمول بوده و توانایی تبدیل شدن به نقطه جاذب را داشته باشد. پاسخهای دریافتی از گروه متخصصین، محدوده مورد مطالعاتی را به دو پیاده راه مجزا در نظر گرفته و با کمک شاخصهای بیان شده توسط متخصصین امر به ارزیابی دو پیاده راه در راستای تعاملات اجتماعی برمبنای بعد معناشناختی پرداخته شده استدر پایان باید گفت که معنا به عنوان یکی از اصول کیفی دانش شهرسازی، انگاره های آموختنی زیادی هم در میان واقعیات و شهرهای واقع شده و هم در میان نظریات و تئوریها و اتوپیاهای تخیلی دارد.كه سهم بسزايي در افزايش تعاملات اجتماعي دارد
در ادامه پیشنهاداتی که میتوان برای محققین آتی ارائه داد به قرار زیر است:
· بررسی عمیق محدوده به کمک نشانه شناسی و تصویر ذهنی حاضران در فضا
· توجه به ابعاد فرهنگی مراجعین به فضا در هر دو پیاده راه
· امکان بررسی دو پیاده راه به صورت مجزا (به صورت ساختار مدرن و تاریخی)
· توجه به ابعاد سیاستی و زیرساختی
· انجام روش های تئوریک و استراتژیک نظیر QSPM برای دستیابی به استراتژی های موثر
· در نظر گرفتن ابعاد برنامه ریزی و مدیریتی همگام با طراحی شهری
· بررسی خرد مقیاس تعاملات در سطح تک نمونه ای و بررسی نقش منطقه ای آن
منابع
- Baird, G. (1998). la dimension amoureuse. K. hays -Architecture theory since 1968 New york: MIT press. (ص. 36-56) .
- Behzadfar, Mostafa, Tahmasebi, Arsalan, (2013), Identification and evaluation of components affecting social interactions, Baghshahr Magazine, 10th year, No. 25
- Bentley et al., (2010), Responding Environments, Translator: Mostafa Behzadfar, Iran University of Science and Technology Publishing
- Chandler, D. (2008). Fundamentals of Semiotics. (M. Parsa, translator) Tehran: Surah Mehr Publications.
- Habib, Farah; Naderi, Seyed Majid; Jahanshahloo, Lala; And Forouzanghar, Hamideh. (1391). Assessing the social capital evaluation framework in the city structure with emphasis on the role of public spaces (Case study: Tehran). City Identity, 12, 5-14.
- Habibi Seyed Mohsen, (2001) Urban Space: Theoretical Encounter, Sefeh Magazine, Volume 11, Number 33; From Page 4 to Page 13.
- Hershberger, R. G. (1980). A study of meaning and architecture. R. b. Geoffrey Broadbent -Meaning and behaviour in the built environment John Wiley & Sons,Ltd. (ص. 21-43).
- Kamrani, A. (2009). Urban Symbolism (Master Thesis Cover). Tehran: Iran University of Science and Technology.
- Kashani Joo, Khashayar, (2013), The importance of pedestrian spaces in the cities of the third millennium, Quarterly Journal of Urban Studies, Fifth Year, No. 17-18.
- Lynch (2005). Theory of city shape. (S. Bahraini, translator) Tehran: University of Tehran Press.
- Madanipour, Ali, (2008), Public and Private Spaces of the City, translated by Farshad Nourian, published by Urban Processing and Planning Company, Tehran.
- Madanipour, Ali, (2010), Designing Urban Spaces and Attitudes on Social and Spatial Process, translated by Farhad Morteza, Urban Processing and Planning Company.
- Mahani, Sougal, (1399), The Impact of Social Interactions on Architecture and Urban Public Space, The First Annual Conference on Architectural, Urban Planning and Urban Management Research.
- Nozzi, Dom, (2005). Merits and principles of New Urbanism", http://user.gru.net/domz/ merits.htm.
- Pakzad, Jahanshah, (2013), Guide to Urban Space Design in Iran. Tehran: Ministry of Housing and Urban Development
- Rafipour, Faramarz, (2013), Anatomy of Society: An Introduction to Applied Sociology. Tehran: Anteshareh Co.
- Rapaport, A. (1987). The cultural origin of biological complexes. (R. Rezazadeh, translator) Tehran: University of Science and Technology Publications.
- Rapaport, A. (2005). The meaning of built environment: an approach in non-verbal communication. (F. Habib, translator) Tehran: City Processing and Planning Company.
- Rapaport, A. (2009). Housing anthropology. (Kh. Afzalian, translator) Tehran: Artist profession.
- Rapoport, A. (1982). The meaning of built environment. The university of Arizona press.
- Sadri, Arash et al., (2015), The effect of sidewalks on increasing social interactions in urban spaces of Bojnourd, Journal of Applied Research in Social Sciences, Year 19, No. 54.
- Shokouhi, Mahmoud, Massoud, Mohammad, (2010), A Pathway to Increase Social Capital, Journal of Iranian Scientific Association of Architecture and Urban Planning, No. 1.
- Talebi, Jaleh (2014) Social relations in urban space, Letter of Science and Social, No. 24.
- Teibaldz, Francis, (2013), Citizen-oriented Urbanism: Promoting Public Areas and Urban Environments, Translator: Mohammad Ahmadinejad, Isfahan, Khak Publishing.
- Tibbalds, F (2012), Making People-friendly Towns; Improving the Public Environment in Towns & Cities, London, Longman press.
[1] Tibaldz
[2] Pedestrian zone
[3] Car free zone
[4] Pedestrian Area
[5] Walkable Street
[6] Pedestrian walk
[7] Pedestrianization
[8] Kevin lynch
[9] The theory of good city form
[10] The image of the city
[11] Environment-Behavior Studies
[12] The Meaning of the Built Environment: A Nonverbal Communication Approach
[13] semiotics
[14] study of symbols
[15] nonverbal communication
[16] Communication
[17] Cue
[18] Semiology/Semiotics
[19] M.F. de Saussure
[20] Charles Sanders Peirce
[21] Sign
[22] Structure
[23] Text
[24] Medium
[25] Codes
[26] launge