واکاوی عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت در بستر فرهنگی استان لرستان بر اساس دیدگاه خبرگان علمی (مطالعهای دلفی)
محورهای موضوعی : جامعه شناسیمرجان زرندی خالدی 1 , حسن اسماعیل زاده 2
1 - دکتری جامعهشناسی فرهنگی، استادیار دانشگاه فرهنگیان
2 - دکتری جامعهشناسی بررسی مسائل اجتماعی، استادیار دانشگاه فرهنگیان لرستان ( نویسنده مسئول) hesmaeili9@gmail.com
کلید واژه: عوامل اقتصادی, عوامل اجتماعی, عوامل فرهنگی و مدرنیته, عوامل محیطی و اقلیمی. سیاستگذاریهای جمعیتی,
چکیده مقاله :
هدف: تحقیق حاضر باهدف دلایل پایینبودن رشد جمعیت در استان لرستان انجام شده است. نظریه تعاملی جمعیت بهعنوان رویکرد نظری غالب در تحقیق حاضر است.روش: روش پژوهش کیفی و از نوع دلفی است. جامعۀ آماری پژوهش کلیۀکارشناسان رسانهای، متخصصان روانشناسی، جامعهشناسی، جمعیتشناسی و کارشناسان مذهبی استان لرستان هستند. از این تعداد در 20 نفر به شیوۀ هدفمند انتخاب شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه نیمهساختاریافته بهره گرفته شد. مدت مصاحبهها 30 دقیقه و تحلیل آنها به روش کلایزی انجام پذیرفت.یافتهها: فردگرایی منفی، رواج مدرنیته غربی مبتنی بر مصرف و تنوعطلبی، تغییرات هویتی زنان، مشکلات مسکن، مشکلات مربوط به ازدواج، مهاجرت جوانان، بیکاری، تحصیلات، گسترش طلاق، تغییر نگرش به ازدواج، گسترش رسانههای مجازی، عدم امنیت شغلی، ضعف اقتصادی، بالابودن هزینههای فرزند، تغییرات ارزشی، تعدد فرزندان بهمثابه امری ناپسند، نگرش به فرزند بهعنوان کالای لوکس، عدم اعتماد، ابهام در آینده کشور، عدم صراحت برنامهریزان، خلأ پژوهش علمی و تئوریک و اهمیت شرایط اقلیمی، از دلایل کاهش جمعیت در استان لرستان است که در قالب عوامل اقتصادی در رتبه اول، عوامل فرهنگی و عوامل اجتماعی، عوامل محیطی و اقلیمی طبقهبندی شدهاند. وضعیت حاضر در دو بعد ازدواج جوانان و تحدید موالید قابلتبیین است.نتایج: در مجموع میتوان نتیجه گرفت چنانچه بسترهای اجتماعی و اقتصادی و تسهیل ساز در زمینه تغییر نگرش جامعه نسبت به فرزندآوری محقق شود، با کمک رسانهها همسو با سیاستگذاریهای کلان میتوان مسئله کاهش جمعیت استان را تا حدودی برطرف نمود.
The current research was conducted with the aim of finding the reasons for low population growth in Lorestan province. The interactive theory of the population as a theoretical approach is the template in the present research.Method: The research method is qualitative and Delphi type. The statistical population of the research is all media experts, psychology, sociology, demography and religious experts of Lorestan province. Out of this number, 20 people were selected in a targeted manner. A semi-structured interview technique was used to collect information. The duration of the interviews was 30 minutes and their analysis was done using the Claysey method.Findings: Negative individualism, the prevalence of western modernity based on consumption and diversity, women's identity changes, housing problems, marriage problems, youth migration, unemployment, education, the spread of divorce, changing attitudes towards marriage, the spread of virtual media, lack of security. Job, economic weakness, high cost of children, value changes, multiple children as a bad thing, attitude towards children as a luxury item, lack of trust, uncertainty in the future of the country, lack of openness of planners, lack of scientific and theoretical research and the importance of climatic conditions. One of the reasons for population decline in Lorestan province is that they are classified in the form of economic factors in the first place, cultural and social factors, environmental and climatic factors. The current situation can be explained in terms of youth marriage and birth control.Results: In general, it can be concluded that if social and economic platforms and facilitators are realized in the field of changing the society's attitude towards childbearing, with the help of the media in line with macro policies, the problem of decreasing the population of the province can be solved to some extent.
_||_
واکاوی عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت در بستر فرهنگی استان لرستان بر اساس دیدگاه خبرگان علمی(مطالعهای دلفی)
هدف: تحقیق حاضر با هدف دلایل پایین بودن رشد جمعیت در استان لرستان انجام شده است. دیدگاه های نظری تئوریهای اجتماعی- فرهنگی باروری است که شامل تئوری ارتقاء اجتماعی، تئوری تغییر و پاسخ، تئوری اشاعه و عقبافتادگی فرهنگی و تئوری نوگرایی میشود .
روش: روش پژوهش کیفی و از نوع دلفی بوده است. جامعه ی آماری پژوهش کلیه ی کارشناسان رسانه ای،متخصصان روانشناسی،جامعه شناسی و جمعیت شناسی و کارشناسان مذهبی استان لرستان می باشند. از این تعداد در 20نفر به شیوه ی هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته بهره گرفته شد. مدت مصاحبه ها 30دقیقه و تحلیل آنها به روش کلایزی انجام پذیرفت.
یافته ها :فردگرایی منفی،رواج مدرنیته غربی مبتنی بر مصرف و تنوع طلبی، تغییرات هویتی زنان،مشکلات مسکن،مشکلات مربوط به ازدواج،مهاجرت جوانان،بیکاری و مهاجرت ،تحصیلات ،گسترش طلاق پدیده اسیب زا،تغییر نگرش به ازدواج،گسترش رسانه های مجازی،عدم امنیت شغلی،ضعف اقتصادی ، بالا بودن هزینه های فرزند،تغییرات ارزشی،تعدد فرزندان به مثابه امری ناپسند فرزند کالای لوکس،عدم اعتماد،ابهام در اینده کشور،عدم صراحت برنامه ریزان،خلاء پژوهش علمی و تئوریک،اهمیت شرایط اقلیمی از دلایل کاهش جمعیت در استان لرستان است که در قالب عوامل اقتصادی در رتبه اول،عوامل فرهنگی وعوامل اجتماعی،عوامل محیطی و اقلیمی در دو بعد ازدواج جوانان و تحدید موالید دسته بندی شده اند.
نتایج: در مجموع می توان نتیجه گرفت چنانچه بسترهای اجتماعی واقتصادی و تسهیل ساز در زمینه تغییر نگرش جامعه نسبت به فرزند آوری محقق شود، با کمک رسانه ها همسو با سیاستگذاریهای کلان و با اخذ سیاست دوری از شایعه پراکنی ضمن جلب اعتماد مخاطبان، در تغییر نگرش جامعه نسبت به فرزند آوری می توان اقدام کرد.
واژگان کلیدی: عوامل اقتصادی،عوامل اجتماعی، ،عوامل فرهنگی و مدرنیته،عوامل محیطی و اقلیمی. ،سیاستگذاریهای جمعیتی.
مقدمه:
جمعیت یکی از عناصر قدرت هر کشور و عامل مهمی در رشد و اعتلای فرهنگی و اقتصادی آن کشور است. طبیعی است که اگر جمعیت کشوری به سمت پیری برود و تدابیری برای افزایش جمعیت و جایگزین کردن جمعیت جوان اندیشیده نشود، بهزودی آن کشور با مشکلات عدیدهای چون نیاز به کار اتباع بیگانه برای تولید و رونق اقتصادی مواجه خواهد شد. این امر خودبهخود سبب ورود خردهفرهنگهای ناسالم و افزایش ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی در آن جامعه خواهد شد .کنترل جمعیت در سالهای اخیر در کشور، سبب کند شدن رشد جمعیت شد؛ بهگونهای که این اتفاق، امروز تبدیل به یکی از دغدغههای مهم رهبر و دلسوزان نطام گردیده است. بیانات مقام معظمم رهبری در این مورد، حکایت از آن دارد که باید بهزودی فرهنگ فرزند کمتر، زندگی بهتر، تغییر کند و نسبت به احیای فرهنگ اسلامي در این مورد که تأکید برافزایش زادوولد دارد، اقدام شود. بررسی روند تحولات جمعیتی ایران پس از انقلاب اسلامی نشان میدهد که در سرشماري سال 1365 متوسط نرخ رشد سالانه حدود 2/3 درصد و افزایش جمعیت سالانه در بین دو سرشماری 1573627 گزارش و جمعیت کشور 49 میلیون نفر بوده است، این بالاترین نرخ در طول تاریخ تحولات جمعیت ایران بود. در نتایج سالهای پایانی دهه 1360 سیاست کنترل موالید و اجراي برنامه تنظیم خانواده را در اولویت برنامههای سیاستگذاران قرار گرفت .در سال 1372 قانون جامع تنظیم خانواده تصویب شد که بر اساس قانون مذکور، برانگیزندهها و پاداشهای متعلق به خانوادههای پرجمعیت قطعشده و مبانی قانونی مشخص برای اعمال سیاستهای کنترل موالید و اجرای برنامههای تنظیم خانواده فراهم ساخت. ماده سوم این قانون رسانههای جمعی را موظف نمود در راستای سیاستهای کاهش جمعیت ،برنامهسازی و تبلیغ کند. روند کاهش متوسط نرخ رشد جمعیت در ایران بسیار سریعتر از پیشبینی سیاستگذاران محقق شد به طوریکه ایران در رتبه نخست دستیابی به اهداف برنامههای کنترل جمعیت در جهان قرار گرفت (زارع،زارع، 1392)فرهنگ کاهش جمعیت سالها در مراکز بهداشتی درمانی، رسانهها و سایر مراکز، تبلیغ و ترویج میشد و بهتدریج فرهنگ جدید کاهش تعداد فرزندان را رقم زد. این موارد در کنار عواملی چون توسعه اقتصادی و اجتماعی ، کاهش مرگومیر نوزادان و اطفال، افزایش میانگین سن زنان در اولین ازدواج افزایش، هزینه فرزندان، افزایش میزان سواد و تحصیلات، افزایش میزان شهرنشینی، آگاهی عمومی در مورد مسائل جمعیتی (میرزایی،1398) موجب شد در بازه سرشماری 1395 تا 1390 متوسط نرخ رشد سالانه،به 24/1 درصد،کاهش یابد (مرکز آمار ایران،1400). بررسیها نشان میدهد که سهم استانهای کشور در کاهش جمعیت یکسان نیست،سرشماری سال 1395 گویای آن است استان لرستان بهعنوان استانی درحالتوسعه، متوسط نرخ رشد سالانه نرخ 07/0 درصد را به خود اختصاص داده که میزان بسیار ناچیزی است که این استان را در رتبه 29 کشوری درمیان 31 استان مموردبررسی،قرار داده است. از سوی دیگر توجه به شاخص نسبت باروری در استان از 2/2در سال 1396 به 9/1در سال 1399 کاهشیافته که گویای کاهش جمعیت در این استان زیر نرخ جایگزینی است.(مرکز آمار ایران،1400) و تداوم این وضعیت شرایط نامطلوبی را برای استان به همراه دارد.سیمای وضعیت فعلی جمعیت استان لرستان، نشاندهنده یک امتیاز ویژه و فرصت طلایی در شرایط کنونی است بطوریکه که طبق آخرین سرشماری، پنجره فرصت جمعیتی استان به ۶۹٫5 درصد یعنی بیش از دوسوم جمعیت استان در بازه سنی 15 تا 65 سال قرار دارد که در متن ابلاغیه سیاستهای کلی جمعیت با عبارت »پویندگی، بالندگی و جوانی جمعیت کنونی بهعنوان یک فرصت و امتیاز« به آن اشارهشده است. بهعبارتدیگر پنجره جمعیت فرصتی طلایی برای اصلاح ساختارهای جمعیتی و رشد و پیشرفت علمی و اقتصادی است که اگر مغتنم شمرده نشود نهتنها خود تهدید خواهد بود بلکه بعد از عبور از پنجره جمعیتی، امکان مدیریت و ترمیم ساختارهای جمعیتی و تحقق رشد و توسعه بسیار پایین و تقریباً ناممکن میشود. بنابراین برای اصلاح الگوی فرزند آوری، ارتقای ساختار جمعیت پایدار و در ادامه دستیابی به پیشرفت و توسعه همهجانبه استان ، فرصت چندانی در دست نیست. بطوریکه میتوان با توجه به پنجره فرصت جمعیتی و شناخت دلایل کاهش جمعیت و وضعیت گرایش به فرزند آوری در بین شهروندان استان به ارائه راهکارهای علمی و صحیح برای مناسبسازی جمعیت پرداخت. آنچه بر اهمیت این مطالعات میافزاید، توجه به مباحث و رویکردهای فرهنگی و محلی در اجرای سیاستهای جمعیتی است، بدون تردید، بهرهگیری از ظرفیتها و توانمندیهای سازمانها و نهادهای فرهنگساز میتواند به تغییر وضعیت جمعیت کمک شایانی داشته باشد. بهطورقطع عوامل متعددی در کاهش رشد جمعیت دخیل هستند عوامل ساختاری و نوسازی، تغييرات ایدهای و ارزشی (معینی و پایدار فر، ۱۳۷۶ ؛ میرزایی، ۱۳۷۸ ؛ آقاجانیان و مهریار ، ۱۹۹۹ ؛ عباسی شوازی، مک دونالد، و حسینی چاوشی، ۲۰۰۹)، گسترش شبکه مراقبهای بهداشتی (شادپور، ۱۳۷۲؛ پیله رودی، ۱۳۷۶؛ عباسی شوازی، مک دونالد و حسینی چاوشی، ۲۰۰۹ ؛ صالحی اصفهانی، عباسی و حسینی چاوشی، ۲۰۱۰)، اشاعه تفکر فرزند کمتر - زندگی بهتر (حسینی چاوشی، مک دونالد و عباسی، ۲۰۰۹)، تغيير در الگوی ازدواج و رفتار نکاحی مردم (عباسی شوازی، ۲۰۰۹؛ عباسی شوازی، مکدونالد و حسینی چاووشی، ۲۰۰۳)، تحولات خانواده (عباسی شوازی، مک دونالد و حسینی چاوشی، ۲۰۰۹ ؛ عباسی شوازی و مک دونالد، ۲۰۰۷ ؛ عباسی شوازی، مک دونالد، و حسینی چاوشی، ۲۰۰۳؛ رضائی، پرتوی، و محمدپور ، ۱۳۹4)، افزایش سن ازدواج، تمایل کمتر به داشتن فرزند دوم و سوم، و تمایل به داشتن خانواده کوچک (عباسی شوازی، حسینی چاوشی و مک دونالد، ۲۰۰۷) افزایش باسوادی در بین زنان و اجرای برنامههای تنظیم خانواده با رویکرد سلامتنگر (قاسمی،راد،1393)، تأثير نوع جهتگیری علمای مذهبی در قبال برنامههای تنظیم خانواده (هودفر و اسدپور، ۲۰۰۰) و ناامنی اقتصادی (عباسی شوازی و خانی، ۱۳۹۳) و تغییر در سبک زندگی میباشد. اما بررسی منابع موجود به این واقعیت اشاره داردکه عمده تحقیقات فاقد توجه به سویهی بومی و فرهنگی استان لرستان میباشند.
بحثها و سیاستهای جمعیتی، صرفاً مبتنی برافزایش یا کاهش جمعیت نیست، بلکه بحث اصلی، تغییرات ترکیب و توزیع جمعیت است و ارتباط تعداد، ترکیب و توزیع جمعیت و زیربناهاي اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی جامعه از موضوعات اساسی است. اتخاذ سیاستهای جمعیتی لزوماً مترادف با تحدید یا افزایش موالید نیست، بلکه جنبههای دیگر جمعیت ازجمله آموزش، اشتغال مولد، مهاجرت، بهداشت، مسکن، محیطزیست و... هرکدام از اهمیت خاصی برخوردارند که عدم برنامهریزی برای این تحولات، پیامدهای جمعیتی،اقتصادی و اجتماعی نامطلوبی را به همراه دارد که میتوان به این موارد اشاره کرد: کاهش حجم و رشد جمعیت ملی؛کاهش باروری و قدرت تجدید نسل؛ افزایش میانهی سنی و سالمندی جمعیت؛ کاهش جمعیت در سن کار؛ کاهش رشد اقتصادی؛ پایین آمدن نرخ پسانداز خانواده؛ افزایش بار مالی نسلهای جوانتر؛ افزایش بار تکفل؛ افزایش تقاضای بازنشستههای فعلی و فشار بر سیستم تأمین اجتماعی؛شکافهای نسلی در اثر به هم خوردن توازن جمعیت نسلها؛جمع شدن چترهای حمایتی خانواده از سالمندان. بر این اساس توجه به عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت در بستر فرهنگی استان لرستان بر اساس دیدگاه خبرگان علمی و متخصص این استان میتواند راهگشای راهبردهای بومی برای گذر از تنگنای سیاستگذاریهای جمعیتی استانی باشد.
پرسشهای تحقیق عبارتاند از:
1- ازنظر خبرگان چه عواملی بر کاهش رشد جمعیت استان لرستان تأثیر دارد؟
2- ازنظر خبرگان کدام عوامل بر کاهش رشد جمعیت استان لرستان از اهمیت بالاتری برخوردار میباشند؟
پیشینه تحقیق:
تاجبخش،نصیری(1400) در تحقیقی با عنوان رابطه متغیرهای اقتصادی و افزایش سن ازدواج با رویکرد سیاستهای کلی جمعیت ،مشخص میکنند که یکی از مفاد مهم سیاستهای کلی جمعیت، ترویج و نهادینهسازی امر مقدس ازدواج است. زیرا ازدواج یکی از حساسترین مقاطع زندگی انسان به شمار میآید که بر اساس انعقاد یک تعهد و پیمان مقدس قانونی، شرعی، اجتماعی و عاطفی زندگی مشترک زن و مرد آغازشده و در پرتو آن خانواده که یکی از قدیمیترین نهادهای اجتماعی که تاریخی به قدمت حیات بشر دارد شکل میگیرد. با توجه به اینکه متغیر اقتصادی مهمترین و مؤثرترین عامل تعیینکننده در امر ازدواج میباشد و عدم توجه به آن باعث عدم تشکیل خانواده، کاهش باروری و حرکت به سمت پیری میشود. یافتهها حاکی از آن است که وجود رابطه بین عوامل اقتصادی و افزایش سن ازدواج را تائید مینماید بنابراین هر چه شرایط اقتصادی و مادی جوانان بهعنوان بسترهای بنیادی برای ازدواج مهیا باشد تمایل جوانان به تشکیل زندگی مشترک بیشتر خواهد بود.
حسینی جبلی(1400)در تحقیقی با عنوان نقش مساجد در پیشگیری از کاهش جمعیت که با روش تحلیلی-توصیفی انجامشده است و به شرح وقایع و پدیدهها، بر اساس اطلاعاتی که جنبه توصیفی دارد پرداخته نشان میدهد که عوامل انسانی در گروههای مرجع نخبگانی مساجد، میتوانند با استخراج نظریههای دینی از منبع قران کریم و تفسیر اجتهادی آن به جهتدهی فکری و رفتاری کنش گران اجتماعی بپردازند و از طریق تبیین کثرت موالید، به پیشگیری از کاهش جمعیت اقدام نمایند. ارائه راهکارهای مؤثر در این پیشگیری از نوآوریهای این پژوهش خواهد بود.
اجاق سیده،عباسی شوازی(1397) در تحقیقی با عنوان تحليل گفتمان سیاستهای رسانهای شده افزايش جمعيت: ارائه يک راهبرد ترويجي با استفاده از نظريه رفتار برنامهریزیشده عوامل مؤثر بر تغيير رفتار معرفیشده و با استفاده از روش تحليل گفتمان انتقادي، گفتمانهای اصلي دو روزنامه کيهان و ايران شناسايي کردهاند. سپس، گفتمانها ازنظر حضور يا فقدان عوامل اثرگذار بر تغيير رفتار باروري تحليل میگردند. درنهایت، سه اصل براي بهينه کردن فعالیتهای ترويجي سیاستهای جمعيتي ايران معرفي میشوند که عبارتاند از الف) توجه به عوامل متعدد اثرگذار بر رفتار باروري؛ ب) اتخاذ رويکرد مخاطب آگاه، گزينشگر، و عقلاني؛ و ج) برقراري ارتباط و همکاري علمي بين روزنامهنگاران و جمعيت شناسان را مشخص کردهاند.
محمدی،رستگارخالد(1396)به مطالعه رابطه تحولات فرهنگی در حوزهه ای فردی، خانوادگی و مذهبی با تغییرات نرخهای باروری در مراکز استآنهای ایران پرداخته اند. دادههای مربوط به این تحولات فرهنگی از یافتههای پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال 1380 استخراج شده است. برای بهدست آوردن نرخهای باروری عمومی در این سال نیز، میزآنهای باروری در سال 1375، براساس روش "فرزندان خود" به دادههای استاندارد برای سال 1380 تبدیل شده است. برایناساس، روش تحقیق در این مطالعه، از نوع تحلیل ثانوی است. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه کاملاً معناداری میان متغیرهای فردگرایی، دینداری، سکولاریسم و ارزشهای خانوادگی در میان مراکز استانی ایران با نرخهای باروری در این استانها وجود دارد؛ بهاین معنا که هر چه میزان دینداری شهرها بیشتر، سطوح سکولاریسم و فردگرایی کمتر، میزان توجه به ارزشهای خانوادگی بیشتر باشد، نرخ باروری در آن شهرها بیشتر است و برعکس، دینداری کمتر، سکولاریسم و فردگرایی بیشتر و توجه به ارزشهای خانوادگی کمتر، با نرخهای پایین باروری رابطهای مثبت و همسو دارند.
با توجه به اینکه موالید رابطه مستقیمی با جمعیت دارد،
شاکبیک و همکاران1 (2022) گراهام پی هرده (۲۰۰۹ ) در مقاله ای با عنوان پیامدهای کاهش جمعیت بر امنیت روسیه به روش مروری و نظام مند به بررسی نقش عوامل محیط جغرافیایی در سیاست می پردازد. محقق عواملی که در جغرافیایی سیاسی مؤثرند به دو دسته کلی عوامل ثابت و عوامل متغیر تقسیم بندی می کند. پی هرد معتقد است جمعیت از عوامل متغیر ژئوپولتیک است. عنصر تشکیل دهندهی جمعیت انسان است که به عنوان مهم ترین عامل ژئوپولتیک شناخته می شود. زیرا تمام پدیده های طبیعی چه ثابت و چه متغیر در یک قطب و انسان در قطب دیگر قرار می گیرد. یک رابطه ی مستقیم بین قدرت یک کشور و جمعیت آن وجود دارد. هر نوع تغییری در جمعیت می تواند بر قدرت آن کشور تأثیر بگذارد. این پژوهش اعلام می کند: روسیه بزرگترین کشور جهان از نظر وسعت با مشکل کاهش جمعیت روبرو می باشد. این مشکل تأثیرات زیادی بر این کشور داشته است. در این پژوهش آمده است یکی از مشخصه های توسعه ی یک کشور، رشد جمعیت آن است و همه ی کشورهای صنعتی افزایش جمعیت را تجربه کرده اند. در ادامه ی این پژوهش می آید گروه کشورهای «G8» تا سال ۲۰۶۰ در حدود ۱۲ درصد از تولید ناخالص ملی خود را باید صرف پرداخت مستمری به بازنشستگان نمایند و روسیه در این خصوص در مرتبه ی نخست خواهد بود. محقق در پایان استدلال می کند که روسیه یک قدرت بزرگ می باشد و کاهش جمعیت بر کلیه ی فاکتورهای قدرت آن تأثیر خواهد گذاشت و این چالشی است که دولت روسیه در دهه های آینده با آن روبه رو می گردد. .
در علم جمعیتشناسی سیر تحولات یک جمعیت در طول زمان را با توجه به پدیدههای باروری،مرگومیر و مهاجرت بررسی میکنند.میزان باروری متأثر از عوامل اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی بیولوژیک و حتی جغرافیایی است. بحث در خصوص رابطه جمعیت و توسعه مبحثی قدیمی و دامنهدار است.موضع مسلط دراینباره پس از مالتوس این بوده است که افزایش جمعیت بهخصوص اگر سریع باشد تأثیر منفی بر توسعه بهخصوص توسعه اقتصادی دارد.در چند دهه اخیر باروری در کشورهای درحالتوسعه سیر نزولی داشته است و در برخی کشورها به سطح زیر جانشینی نزدیک شده است . گرچه به دلیل بالا بودن نرخ باروری در اکثر کشورهای درحالتوسعه کوشش برای تقلیل باروری معمولاً مطلوب به نظر میرسد اما کاهش بسیار سریع باروری ممکن است ساختار سنی جمعیت را در جهت سالخوردگی تغییر دهد و بهاینترتیب علاوه بر کاستن از نسبت جمعیت فعال و مولد ،جامعه را با هزینههای مالی و بهداشتی برای یک جمعیت سریعاً رو به سالخوردگی مواجه سازد. بنابراین مطلوب است که هر کشور با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی آن در مقطعی خاص از زمان به این موضوع توجه نماید. دیدگاه نظری انتخاب عقلانی بر اهمیت نسبی عوامل مختلفی مثل توسعهی اقتصادی - اجتماعی، درآمد، سواد و تحصیلات، موقعیت اجتماعی و بهطورکلی همانندی مشخصههای اقتصادی و اجتماعی در تأثیرگذاری بر چنین تصمیمگیریهای فردی تأکید میکنند. بر اساس نظریههای انتخاب عقلانی و تبیین ساختاری در مقاطع زمانی خاصی در تاریخ یک کشور یا منطقه، شرایط ساختاری مانند شهرنشینی، صنعتی شدن، توسعهی اقتصادی - اجتماعی، و مشخصههای اقتصادی اجتماعی و جمعیتی مثل سطح درآمد سرانه، مشارکت زنان در نیروی کار، سطح تحصیلات بهویژه تحصیلات زنان، میزان مرگومیر اطفال، امید زندگی در بدو تولد و ... فواید اقتصادی داشتن خانوادهی بزرگ و پرحجم را کاهش میدهد(حسینی،1399).
نظریههای ساختاری و مؤثرترین بحث درزمینه علل و عوامل مؤثر بر کاهش باروری، توسط فرانک نوتشتاین" در قالب نظریه گذار جمعیت شناختی ارائه شد. در چارچوب این نظریه، آهنگ سریع کاهش باروری تنها در اثر تغییرات اقتصادی و اجتماعی معنیداری رخ میدهد. گرچه انقلاب باروری بهطورکلی در ارتباط با نوسازی بوده است. نظریهی گذار جمعیت شناختی فرایندی را بیان میکند که بهموجب آن جمعیت از رژیمهای با باروری و مرگومیر بالا در تعادلی نسبت طولانی به تعادلی جدید با مرگومیر و باروری کم میرسد . این نظریه،کاهش باروری را ناشی از فرآیند صنعتی شدن، شهرنشینی و بهطورکلی توسعهی اقتصادی میداند. مدل کلاسیک گذار جمعیت شناختی بر اهمیت توسعهی اقتصادی- اجتماعی و نوگرایی بهعنوان عوامل اصلی کاهش باروری تأکید دارد. بر مبنای این نظریه، کشورها در مسیر حرکت به توسعهی اقتصادی اجتماعی و نوسازی گذار جمعیت شناختی را تجربه میکنند. هرچه سطح توسعهیافتگی در منطقه و یا کشوری بالاتر باشد انتظار میرود که میزان باروری در آن کشور پائین تر باشد و بالعکس در مناطق کمتر توسعهیافته، میزانهای باروری بالاتر خواهد شد. نوتشتاین جامعترین تبیین از تغییرات باروری در قالب نظریهی گذار جمعیت شناختی ارائه استدلال میکند که وقتی مرگومیر بالاست، باروری بهوسیلهی پشتیبانان اجتماعی و فرهنگی نظیر آدابورسوم ازدواج و سازماندهی خانواده در سطح بالا نگهداشته میشود. با کاهش مرگومیر، دیگر پشتیبانان ضروری نیستند. در همین زمان جامعهی صنعتی شهری جدید با منهدم کردن پشتیبانان و کاهش اهمیت اقتصادی خانواده سنتی، شانس پیشرفت فردی را افزایش داده و درنتیجه باعث کاهش باروری میشود. همچنین، نوتشتاین معتقد بود که روند تغییرات باروری اروپا در کشورهای درحالتوسعه نیز به وقوع خواهد پیوست که تغییرات ساختار نهادی جامعه شهری صنعتی است که ظهور یک ایده ال جدید در مسائل بعد خانوار میشود. او به عواملی چون کاهش نفوذ نیروهای سنتی، تحصیلات، عقلگرایی، هزینههای رشد و پرورش کودکان، مشارکت اقتصادی کودکان، رهایی زنان از قیدوبندها و تعهدات خانوار و نقشهای اقتصادی جدیدی اشاره میکند که باتربیت فرزندان، کمتر در تعارض است و بهعنوان عوامل برانگیزاننده جامعه مدرن بران نام مینهد(سرایی،1398).
تئوریهای اقتصادی - اجتماعی فرزند آوری و دو نوع تئوری اقتصادی در رابطه با باروری و تغییرات آن :نوع اول، تصمیمات خانواده در مورد فرزند آوری را در چارچوب مفهوم تخصیص منابع خانوار قرار میدهد. به این بیان که بحث داشتن فرزند را قسمتی از بحث اقتصاد مصرفکننده معمولی بهحساب میآورد. این دیدگاه به اقتصاددانان این امکان را داده است که بتوانند مدلهای گوناگون برای آزمایش حقایق بسازند. دومین نوع نیز با خانواده شروع میشود و نظر اساسیاش به این امر استوار است که خانوار را با آمارهای اقتصاد کلان مرتبط سازد و بکوشد تا منافع اجتماعی را با هزینههای اجتماعی مقایسه کند. در مدل استرلین که به تئوری عرضه و تقاضا و هزینههای تنظیم یا بهطور خلاصه چارچوب عرضه و تقاضا شهرت یافته است، پدیده باروری در قالب سه عامل تعیینکننده بلافصل عرضه فرزندان، تقاضا برای فرزندان و هزینههای تنظیم باروری، شامل مالی، اجتماعی و جسمانی، تعیینشده است؟ استرلین در چارچوب تئوری عرضه و تقاضا استدلال میکند که سطح باروری در یک جامعه بهوسیله انتخابهای صورت گرفته توسط زوجین درزمینه های گوناگون خانوادگی و فرهنگی صورت میگیرد. والدین سعی میکنند تا تعادلی را در میان قابلیت عرضه فرزند، توان فیزیکی زادوولد زنان و تقاضا برای بچه که همان شمار کودکان ایده آل است برقرار نمایند. این تئوری دارای یک متغیر وابسته نهایی به نام فرزندان زنده متولد شدهای است که زوجین در طول زندگی مشترک خود به دنیا میآورند. این متغیر وابسته نهایی خود تحت تأثیر متغیرهای دیگری به شرح زیر است: الف) تقاضا برای فرزند: چنانچه فرزند بهعنوان کالا در نظر گرفته شود، ارزشهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موجود در جامعه در تعیین شمار مطلوب فرزندان نقش تعیینکنندهای دارد(جانی،1399 :39).
با توجه به چشماندازی که تئوری اقتصاد باروری به دست میدهد، این دیدگاه بر این باور است که در جریان توسعه اقتصادی ازیکطرف فرصتهای آموزشی، مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی گسترش مییابد و از طرف دیگر از نسبت اشتغال در فعالیتهای کشاورزی در مقایسه با فعالیت صنعتی و خدماتی کاسته میشود، بر این اساس چنین نتیجهگیری خواهد شد که طرز تلقی والدین نسبت به بچه بهعنوان کالای سرمایهای رفتهرفته رو به افول نهاده و رویکرد فرزند بهعنوان کالای مصرفی قوت میگیرد. درعینحال این نظریه بر این باور است که قبل از تحقق شرایط فوقالذکرمی توان بر اتخاذ سیاستهای درزمینهٔ افزایش هزینه بچه و اعمال سیاستهای جانبی در خصوص هزینه (خوراک، پوشاک، مسکن، هزینههای بیمارستانی و زایمانی و افزایش حق بیمه درمانی برای بچههای سوم به بعد، هزینههای آموزشی و بالاخره هزینه فرصت وقت مادر و هزینه فرصت تحلیل تواناییهای جسمی و روحی والدین) اتخاذ کرد. کاهش منابع اقتصادی مورد انتظار از فرزندان بیشتر بهعنوان یک کالای سرمایهای و با تأمین اجتماعی فراگیر، به کاهش سطح باروری و کنترل میزان رشد جمعیت نائل آمد(پوریانی،سبحانی،1399: 54).
یکی از نظریههایی که درزمینه باروری و میزان آن ارائهشده است، نظریه منزلت اجتماعی است در این نظریه متفکران و اندیشمندان، میزان باروری هر خانوار و جامعه را مبنی بر جایگاه و منزلت والدین و یا ساکنان آن جامعه میدانند. خانواده با توجه به پیشرفت و ترقی حاصلشده در جامعه و موقعیتی که بهعنوان یک عضو دارا میباشد به فرزند آوری میاندیشد. حال اگر آوردن فرزند باعث تحرک صعودی خانواده شود آن را ادامه میدهد، ولی اگر فرزند آوری را مانع پیشرفت و توسعه و موقعیت اجتماعی خانواده بداند آن را به طرق مختلف مهار مینماید. بهعبارتدیگر در جوامعی با داشتن فرزند بیشتر امکان ارتقاء منزلت اجتماعی و ترقی در ردههای اجتماعی بیشتر باشد؛ همانند بیشتر جوامع توسعهنیافته مبتنی بر کشاورزی، خانوادهها ترجیح میدهند که تعداد فرزندان بیشتری داشته باشند. این تئوری مبنی بر انگیزههای فردی و روانی زوجین در مورد رفتار باروری است(جانی،1399: 63).
مدل جامعهشناختی باروری جامعه شناسان در دو سطح خرد و کلان به بررسی پدیده باروری پرداختهاند. در دیدگاه کلان عواملی که بر باروری مؤثر است در حقیقت فرهنگ جامعه، عوامل محیطی – اجتماعی، سیاسی و مذهبی هست. در سطح خرد هم این باور وجود دارد که انگیزههای شخصی، سلیقهها، نگرشهای افراد و طرز تلقی آنها بر باروری تأثیر میگذارد. جامعه شناسان بر این باورند که هراندازه کشورها در مسیر توسعه اقتصادی و اجتماعی بیشتر حرکت کنند و گام بهپیش نهند بیشتر انگیزهها و سلیقههای فردی است که رفتارهای باروری را تحت تأثیر قرار میدهد. برعکس در جوامع توسعهنیافته و عقبافتاده بیشتر سیستم کلی حاکم بر جامعه نهادها و مقررات است که به باروری جهت میدهد. بحث در مورد عوامل انگیزشی محور اصلی اکثر دیدگاههایی است که از طریق مدلهای جامعهشناختی سعی در تبیین پدیده باروری دارند. زیرا باروری صرفاً یک پدیده فیزیکی نیست و ذهنیات و تفکرات فردی در آن نقش مهمی ایفا میکنند. در کشورهای عقبافتاده عوامل انگیزشی به دو صورت در میزان باروری تأثیر میگذارند. ازیکطرف بالا بودن میزانهای مرگومیر انگیزهای برای افزودن بر تعداد فرزندان در یک خانواده است که با افزایش خدمات بهداشتی و کاهش مرگومیر باروری تغییر نمییابد. از طرف دیگر برتری جنسی فرزند پسر و منافع آنها عامل دیگری است که باروری را بالا نگه میدارد و همچنین انگیزه - هایی که توسط مذاهب هر کشور تشدید میشود. ( جانی،1399 :45) از این دو ،عوامل محیطی از قبیل منابع طبیعی و جمعیت ساخت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگ جامعه تا اندازهای اهداف توالد- تناسلی فرد را مستقیم و غیرمستقیم از طریق تأثیرات اجتماعی تجلییافته در متغیرهای واسطهای با مداخلهگر از قبیل سن در اولین ازدواج تعیین میکنند. بهطورکلی اجزاء ساختاری و نهادهای جامعه، هنجارهای وسعت مناسب خانواده و سطح متغیرهای واسطهای را که فرد باید، برای مثال به وسعت مشخصی از خانواده دست یابد، در محدودهای که جامعه یا اجتماعی که به آن نیازمند است تعیین میکنند. در چارچوب وجود چنین رابطه نهادی، جامعه با محیط اجتماعی مشخصی که فرد در آن زندگی میکند باید بهعنوان پدیدهای اجتماعی روانی را همچنین اکولوژیک موردنظر قرار گیرد، چراکه چنین پدیدهای صرفاً واقعیتی فیزیکی نیست، بلکه درواقع نیز پدیدهای مبتنی بر ذهنیات است. بنابراین برای فهم و دستیابی دقیق به عوامل مداخلهگر در تعیین عوامل مؤثر بر باروری حتی میبایستی بر ذهنیات جامعه آماری موردنظر توجه داشته و تنها از بعد محسوس بر مسئله نباید نگریسته شود. بهرغم جامعه شناسان، کاهش بیسابقه در کشورهای پیشرفته به تغییر کارکرد خانواده و فرزندان در جامعه شهری - صنعتی مربوط است. بهطور خلاصه این تئوریها بر این اصل استوارند که شهرنشینی صنعتی با مجموعهای از تقسیمکار در همه حوزههای زندگی و نیز میزان بالایی از تحرک اجتماعی و مکانی همراه بوده است و این امر بهطور اجتنابناپذیری منجر به رشد دنیاگرایی و عقلگرایی و کاهش نفوذ نیروهای سنتی مانند عقاید مذهبی و خرد شدن خانوادهی سنتی و سایر اجتماعات از نوع گروههای اولیه شده است. یکی از عناصر اساسی در این شیوه نگرشی است که بر زندگی شهری که بر این اصل استوار بوده است که خانواده، کارکردهای خود را به سایر نهادهای تخصصی جامعه واگذار کرده است. بنابراین از یکسو فرزندان از حالت تولیدکننده سرمایه در اقتصاد خانواده بیرون میروند و از سویی دیگر، صورت موانعی درراه مشارکت فعال در سازماندهی وسیعتری درمیآیند که پاداشهای زندگی جامعه شهری از این طریق به دست میآید(پرسا،1395).
روش تحقیق:
این تحقیق ازلحاظ مبانی فلسفی پژوهش جزء پارادایمهای پژوهشی کیفی است. جهتگیری این تحقیق کاربردي است بطوریکه با توجه به هدف پژوهش این پژوهش را میتوان از نوع تحقیقات کاربردی-توسعه ای دانست. استراتژی این تحقیق روش کیفی :دلفی ( نظرخواهی از خبرگان و کارشناسان خبره و همکار در طرح) هست.
نوع پژوهش دلفی کلاسیک از نوع آمیخته قرار میگیرد که کل فرایند آن در ذیل آمده است.
یکی از حساسترین مراحل انجام هر پژوهش، مرحله گردآوری اطلاعات است. روش گردآوری اطلاعات متأثر از ماهیت موضوع و متغیرهای موردبررسی میباشد. انجام مطالعات کتابخانهای یکی از روشهای معمول برای دستیابی به یافتهها و یکی از اساسیترین مراحل در جمعآوری اطلاعات برای پژوهش است. در پژوهش حاضر از مطالعه کتابخانهای بهمنظور بررسی ادبیات و پیشینه پژوهشی استفاده گردیده است ازآنجاییکه روش دلفی از روشهای کیفی محسوب میشود، استفاده از نظریهها و رویکردهای نظری تحت عنوان ادبیات فنی جهت بازنگری و استفاده عمومی از نظریهها میتواند به چیزی منجر شود که از منظر روش کیفی،آن را حساسیت نظری میخوانند. بنابراین اهمیت مرور ادبیات تجربی و نظری پیش از شروع تحقیق آنجاست که متون و مطالب نوشتهشده یکی از منابع چهارگانهای که حساسیت نظری از آنها نشأت میگیرد. بر این اساس، محقق باید بتواند به جریانها، مفاهیم و رویدادهای اساسی مرتبط با موضوع تحت مطالعه حساس بوده و برانگیخته شود.(اشتراوس و کروبین،1391: 40) در تحقیق حاضر از مبانی نظری جهت شناسایی و تطبیق عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت بهره گرفته شد. اما به دلیل آنکه پژوهش در راستای مشخص نمودن عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت در نوع خود مبتنی بر دیدگاههای منسجم نظری نبود، در این خصوص تنها به کشف دیدگاه خبرگان پرداخته است. در ادامه با استفاده از ترکیب بین یافتههای حاصل از مطالعات کتابخانهای و انجام مصاحبههای اولیه فهرست استراتژیها و متغیرها مشخص و بر مبنای آن پرسشنامهی دور اول دلفی طراحی گردیده است. پس از انجام مراحل دلفی و رسیدن به اجماع نظر متغیرها و استراتژیها شناسایی گردید.
گردآوری اطلاعات در این بخش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته که بهصورت پرسشهای باز و از نوع مفهومی انجام شد. این کار به اعضای هیئترئیسه دلفی که بهصورت نمونهگیری غیر احتمالی و به روش هدفدار یا قضاوتی انتخاب گردیدند و تعداد آنان 20 نفر خبره که شرح مفصلی از آنان در جدول مربوط به نمونهگیری ارائهشده است و شامل مدیران و کارشناسان رسانه، برنامهسازان ،جامعه شناسان و روانشناسان و کارشناس مذهبی میباشند،دامنهی آزادی وسیعی داده تا دربارهی موضوع تحت بررسی بیشتر شرح دهند. تعداد سؤالات در این بخش 6سؤال باز میباشد که بر اساس محورهای پژوهش تعیینشده است. هدف از پرسشها در فن دلفی غربال عوامل اولیه و رسیدن به نظر مشترک خبرگان اجتماعی در مورد علل کاهش جمعیت در استان لرستان میباشد. پاسخ اعضای هیئترئیسه دلفی به هر یک از سؤال ها نشاندهنده میزان اهمیت یک متغیر میباشد
دادههای کیفی حاصل از گام اول پژوهش با استفاده از رویکرد کولایزی تحلیل شدند.
مرحله دوم و روش دلفی با شیوه کمی:
مرحله دوم پژوهش دربرگیرنده تشکیل گروه دلفی در دو مرحله بوده است . پس از تدوین عوامل معین و ریز عاملهای وابسته، تمامی 20 نفر از اعضای گروه هیئترئیسه که در مرحله اول شرکت کرده بودند در این مرحله نیز شرکت کردند. که پرسشنامه حاصل از مرحله کیفی (فن دلفی) و مطالعات نظری در اختیار ایشان قرارگرفته تا میزان توافق ایشان مشخص گردد.
پرسشنامه حاصل از یافتههای دلفی
پس از شناسایی پس ران های موثر بر کاهش جمعیت بر اساس ادبیات تحقیق و نیز مصاحبههای صورت گرفته، پرسشنامه دلفی طراحی شد. در طراحی پرسشنامه از یافتههای دلفی تلاش گردید تا محققان شیوههای مختلف طراحی پرسشنامه دلفی را بررسی و نهایتاً با توجه به ادبیات پژوهش و دیدگاه خبرگان، عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت در استان لرستان در یک طیف هفت ارزشی(طیف لیکرت) طراحی کرده و گروه دلفی در این مرحله با آزادی عمل بیشتر اظهارنظر نمایند. امکان تحلیل و شمارش آراء و نهایتاً شناسایی نحوه اجماع در پرسشنامه فوق بهراحتی صورت گرفته است. این پرسشنامه در قالب 26 سؤال طراحی شد و از پاسخدهندگان خواستهشده تا توافق خود در هریک از گویه ها را اعلام کنند.
تحلیل دادهها در بخش کمی با استفاده از آمار توصیفی (تعداد، درصد فراوانی، میانه) و با نرمافزار SPSS نسخه ۲۳ انجام شد. محدوده پذیرش گویِ های پرسشنامه دلفی بر اساس ضریب توافق نظر 80-100درصد خبرگان میباشد.
آزمون فریدمن برای مقایسه میانگین رتبه ها در بین k متغیر (گروه) استفاده می کنیم. در این پژوهش یک نمونه شامل 2۰ نفر از خبرگان حضور دارند که در مورد عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت در استان لرستان اعلام نظرکردهاند. از ایشان خواستهایم به هر یک از عوامل ازنظر درجه اهمیت امتیاز بدهند؛سپس میانگین امتیازات باهم مقایسه و بررسیشده است. که اگر اختلافات امتیازات معنیدار است کدام عامل بیشترین امتیاز و کدام عامل کمترین امتیاز را کسب کرده است.
جامعه آماری عبارتست از
1-جامعه شناسان: جامعه شناسان فعال در حوزه رسانه و خانواده که دارای تألیف یا سابقه فعالیت در این خصوص می باشند. 2-اقتصاد دادنان با سابقه فعالیت در زمینه رسانه و برنامه سازی.3-کارشناسان مذهبی 4- جمعیت شناسان
5-فعالان حوزه سلامت روان6-کارشناسان رسانه
جدول شماره 1: مشخصات خبرگان مشارکت کننده در تحقیق(بخش دلفی)
| جنسیت | مدرک/رشته تحصیلی | شغل | سابقه کار(سال) |
1 | زن | کارشناسی/فقه | کارمند/ | 10 |
2 | زن | کارشناسی/الهیات | کارمند | 8 |
3 | مرد | کارشناسی ارشد روانشناسی | فرهنگی/آموزش و پرورش | 15 |
4 | زن | کارشناسی ارشد جامعه شناسی |
| 21 |
5 | مرد | دکتری/جامعه شناسی | مدرس دانشگاه | 11 |
6 | مرد | دکتری/علوم ارتباطات | فعال رسانه | 11 |
7 | مرد | - | تهیه کننده و کارگردان | 5 |
8 | زن | کارشناسی/الهیات | مدرس | 19 |
9 | مرد | کارشناس مذهبی | طلبه | 9 |
10 | مرد | دکتری/ جامعه شناسی | فرهنگی/آموزش و پرورش | 21 |
11 | مرد | دکتری/ روانشناسی | عضو هیأت علمی دانشگاه | 17 |
12 | مرد | دکتری/ جامعه شناسی | عضو هیات علمی دانشگاه | 12 |
13 | مرد | کارشناسی ارشد روانشناسی | فرهنگی/آموزش و پرورش | 20 |
14 | زن | دکتری/ جامعه شناسی | فرهنگی | 24 |
15 | زن | کارشناسی ارشد جمعیت شناسی | کارمند | 11 |
16 | مرد | کارشناسی ارشد جمعیت شناسی | فرهنگی | 18 |
17 | مرد | کارشناسی ارشد ارتباطات | کارمند رسانه | 7 |
18 | زن | دکتری/ روانشناسی | عضو هیأت علمی دانشگاه | 13 |
19 | مرد | دکتری/روانشناس | کارگردان | 12 |
20 | مرد | دکتری/علوم ارتباطات | مدرس | 6 |
شیوه نمونه گیری به کار گرفته شده، نمونه گیری هدفمند می باشد و بر این اساس ویژگی های احصا شده جهت خبرگان مناسب شناسایی و نمونه گیری بر اساس اهداف تحقیق انجام شد. بطوریکه خبرگان رسانه ای و علمی و مذهبی شناسایی و انتخاب شدند.
یافته های تحقیق:
بعد از انجام عملیات مرحله اول کدگذاری باز، در مرحلهی بعدی مفاهیم مشترک و مشابه ازنظر معنایی در قالب مقوله عمده طبقهبندیشدهاند. این مقولات از سطح بالاتری از انتزاع برخوردارند. در جدول2 مقولات عمده آورده شده است.
جدول 2:عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت استان لرستان
مفاهیم | مقولات |
گرایش به مهاجرت ،بالا رفتن انتظارات فرزندان عدم تناسب فضای مسکونی و انتظارات افراد خانواده با بحث افزایش جمعیت.به هم خوردن تناسب بین جمعیت و امکانات در خانواده.آمار بالای آسیبهای اجتماعی و عدم احساس امنیت خانوادهها، ضعیف شدن چشمانداز امید اجتماعی،افزایش آگاهیهای اجتماعی در مورد باروری. شهرنشینی | ابعاد اجتماعی کاهش موالید |
غلبه مدیریت بدن و زیبایی و هویتیابی زنان ، ارزشهای مدرنیته مبتنی بر مصرفگرایی و پیدایش مصرف بهمثابه تمایز طبقاتی لذتگرایی و رشد سبک زندگی فردگرایی خانواده کوچک بهمنزله ارزش بالاتر ،غلبه ارزشهای جهانی بر ارزشهای ملی و محلی،تضعیف سرمایهای بودن فرزند و شکلگیری فرزند کالای لوکس. شکلگیری الگوهای جدید تضعیف شکلهای سنتی خانواده گسترده،تغییر مفاهیم فرزند و همسر و.. در جامعه | ابعاد فرهنگی کاهش موالید |
کاهش درامد خانواده، ضعف اقتصادی،بالا رفتن هزینه خانواده و فرزندان،افزایش فقر،عدم توانایی خانوادهها در تأمین نیازهای خانوادهها،بالا رفتن انتظارات مالی خانوادهها و زوجین،تنوع نیازها،افزایش بیکاری | ابعاد اقتصادی کاهش موالید |
سیاستگذاریهای ناهماهنگ و بدون توجه به بافت جامعه،شکاف بین دولت و ملت،عدم اعتماد به سیاستگذاران، عدم تأمین خواستههای جامعه و نگاه دستوری،بحرانهای سیاسی و نامیدی مردم، تبلیغات سیاستگذاری کاهش جمعیت. | ابعاد سیاسی کاهش موالید |
کمبود منابع طبیعی ،آلودگی هوا و ...
| ابعاد اقلیمی کاهش موالید |
تبلیغات رسانهای و تبدیل ازدواج و جمعیت از یک مقوله اجتماعی و سیاستگذاری به مصالح ایدئولوژیک و سیاسی بیکاری جوانان، مهاجرت جوانان از روستا به شهر، ضعف بنیه اقتصادی جوانان،شهرنشینی در استان، افزایش تحصیلات جوانان،تغییر نگرش به ازدواج در جوانان استان،آمار بالای طلاق،جایگزینهای ازدواج. | عدم تمایل به ازدواج در جوانان |
عدمکفایت مطالعات بومی،ناهماهنگی مطالعات و نیازهای واقعی جامعه | خلأ پژوهشی |
خبرگان شرکتکننده در تحقیق،6مقوله کلی از پسرانها یا عوامل کاهش جمعیت در ستان لرستان را مشخص نمودهاند. تحلیل مصاحبهها دو مقوله را برجسته مینماید که کاهش جمعیت در این دو مقوله اصلی واکاوی میشود: کاهش موالید و تأخیر ازدواج جوانان.
1: مقوله کاهش موالید: دراینارتباط، بخشی از خانوادههای لرستانی تنها به داشتن یک فرزند در طول زندگی مشترک اکتفا نموده و برنامهریزی کردهاند درصورتیکه ازنظر کارشناسان جمعیتی در ایران اگر هر زن متأهل در سن فرزند آوری 3/2 فرزند به دنیا بیاورد جمعیت ازدسترفته جبران و سطح جانشینی اتفاق میافتد و بخش بیشتری از خانوادهها به داشتن 2 فرزند در طول زندگی مشترک اکتفا نمودهاند.که هرچند از مورد اول بهتر اما در حد جانشینی نیست این امر به دلایل زیر شکل میگیرد:
1-1-ابعاد اقتصادی: میزان تناسب درآمد و مخارج هر فرد وضعیت اقتصادی گروه و جامعه را مشخص میکند که تابع شرایطی ست ازجمله اشتغال، درآمد،وضعیت رفاهی و ...(دلالی و اسماعیلی،1390) در مکاتب تبیین جمعیت و اقتصاد، همچون مکتب شیکاگو و پنسیلوانیا همچون بکر،جانسون و کاذب بر نقش عوامل اقتصادی بر فرزند آوری تأکید شده است. در مدلهای اقتصادی تبیین باروری استدلال میشود که تصمیمگیری در مورد اندازه خانواده تحت تأثیر وضعیت اقتصادی خانوار قرار دارد. تصمیمگیرندگان تولیدمثل عاملانی هستند که ازلحاظ اقتصادی عقلانی عمل میکنند و با توجه به عوامل اقتصادی رفتار باروریشان را تنظیم میکنند. (حسینی،1390 )
بنا به دیدگاه خبرگان شرکتکننده در تحقیق، فقر، بیکاری، مشکلات اقتصادی و تأمین هزینههای زندگی و نبود مشوقهای اقتصادی ازجمله دلایل است که باعث شده است بسیاری از خانوادهها کمتر روی به فرزند آوری بیاورند. باوجود تورم افسارگسیخته و افزایش فزاینده فقر در جامعه بخصوص در استانهایی ازجمله لرستان که ازلحاظ وضعیت بیکاری همواره جزء استانهای صدرنشین کشور است، بسیاری از خانوادهها ازلحاظ اقتصادی توانایی داشتن تعداد فرزندان را ندارند که این امر باعث کاهش رشد جمعیت در استان میشود. گرانی مسکن و نداشتن مسکن و تبعات ناشی از آن در کنار عدم امنیت شغلی در استان که باعث میشود بسیاری از مردان سرپرست خانوار به تداوم شغل خود اطمینان نداشته و با توجه به بالا بودن هزینه فرزند آوری و نگهداری آن به دلیل گرانی و تورم بسیار بالا در جامعه، تمایلی به فرزندآوری نداشته باشند.
میتوان گفت تمامی خبرگان شرکتکننده در تحقیق ،بهاتفاق به این بعد مورداشاره داشتهاند.
1-2: ابعاد اجتماعی: بنا به تعریف(مرتون،1996) مجموعه سازوکارهای اجتماعی که در تعیین رفتار و نگرش افراد جامعه نقش ایفا میکنند، عوامل اجتماعی محسوب میشود. جامعه شناسان بر این باورند که هراندازه کشورها در مسیر توسعه اقتصادی و اجتماعی بیشتر حرکت کنند و گام بهپیش نهند، بیشتر انگیزهها و سلیقههای فردی است که رفتارهای باروری را تحت اثر قرار میدهد. برعکس در جوامع توسعهنیافته و عقبافتاده بیشتر سیستم کلی حاکم بر جامعه، نهادها و مقررات است که به باروری جهت میدهد. در مدل جامعهشناختی، خصوصیات و ویژگیهای جامعه و نهادهای موجود در آن، تبیینکننده رفتار باروری هستند. چون نهادها شیوه زندگی و مقررات حاکم بر رفتار انسان را در تمام ابعاد آن ازجمله باروری تعیین میکنند. بدین ترتیب ساختار اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی از طریق مداخله متغیرهای واسطهای نظیر سن ازدواج، هنجارهای ابعاد مناسب خانواده، تعداد فرزندان مطلوب و غیره تا حد زیادی رفتار باروری زنان را معین مینمایند (سرایی، 1398) ازنظر خبرگان مشارکتکننده در تحقیق،عواملی : گسترش و پذیرش الگوی زندگی خانواده هستهای و درنتیجه داشتن فرزند کمتر به اقتضاء چنین الگویی، ادامه تحصیل زوجین و جلوگیری از فرزند آوری بنابر اقتضائات زندگی، اشتغال زوجین و جلوگیری از فرزندآوری زیاد بنابر اقتضائات زندگی،تغییر نگاه سنتی به فرزندان بهعنوان نیروی کار در سنین پایین درگذشته به نگاه به فرزندان بهعنوان هزینهبر تا سنین بالا در زمان حاضر. وفور فرزندان جوان بیکار در خانواده و دادن علامت منفی به آنان در خصوص فرزند آوری، شهرنشینی گسترده و درنتیجه درمجموع بالا بودن هزینه زندگی شهری و تأثیر منفی آن بر فرزند آوری. بنابه برخی آمار در حال حاضر 70درصد جمعیت ایران شهرنشین و 30 درصد روستانشین و کوچ رو هستند.سیاست و برنامههای کنترل جمعیت و تنظیم خانواده درگذشته نیز دارای تأثیرات خاص خود بوده است. همچنین آمار بالای آسیبهای اجتماعی و عدم احساس امنیت خانوادهها در استان لرستان بطوریکه در پدیده طلاق این استان رتبه 10 کشوری و رتبه دوم بیکاری را به خود اختصاص داده است. بر اساس شاخص امید اجتماعی نیز این استان چشمانداز ضعیفی در بین سایر استانها دارد.افزایش آگاهیهای اجتماعی در مورد باروری در کنار سیاستهای فرهنگی و جمعیتی موجب کاهش باروری و عدم تمایل به باروری شده است.
رشد شهرنشینی در استان لرستان از عوامل کاهش موالید در استان است .جامعه لرستان درگذشته جامعه ایلی و روستایی بوده است و بهمرورزمان با افزایش مهاجرتهای بیرویه از روستاها شاهد جمعیت شهرنشین در استان هستیم و یکی از ملزومات جوامع شهری کاهش نرخ موالید است. این امر بهمرور باعث کاهش رشد جمعیت در استان شده است.ضمن اینکه مهاجرت به کشورهای دیگر نیز به کاهش رشد جمعیت یاری رسانده است.
1-3-ابعاد فرهنگی: نظریهپردازان فرهنگی بر این باورند که بخش عمدهای از تغییرات فرهنگی که در جوامع رخ میدهد، درنتیجه اشاعه و نوآوری فرهنگی است. البته این قبیل نوآوریها ممکن است فنّاوری و یا نگرش رفتاری باشد. آنها معتقدند اشاعه یک نوآوری نیاز به این تفکر دارد که مردم بدانند که خود برای زندگیشان تصمیم گیرند و کنترل کامل همهی امور بر عهده خودشان است. از تئوریهای فرهنگی باروری میتوان به تئوری منزلت اجتماعی، تغییر پاسخ، اشاعه و عقبافتادگی فرهنگی و نوگرایی را نام برد( محمدی،رستگارخالد،1396) بر اساس دیدگاه خبرگان ، عواملی نظیر نامناسب بودن جو فرهنگی حاکم بر جامعه ازجمله لرستان نسبت به داشتن فرزند زیاد.، نگاه و نگرش منفی بین خانمهای متأهل نسبت به خانم متأهل دارای موالید بالا که در اثر غلبه مدیریت بدن و زیبایی و هویتیابی جدید زنان به وجود آمده است، سخت شدن شرایط تربیتی فرزندان درنتیجه تغییرات اجتماعی به وجود آمده و بخصوص پیشرفت فنّاوری فناوری اطلاعات و ارتباطات،رقابت پنهان و نوعی چشم و همچشمی بین خانواده ازنظر تهیه امکانات برای فرزندان و درنتیجه تحمیل هزینههای سنگین بر خانوادهها که بر اساس ارزشهای مدرنیته مبتنی بر مصرفگرایی و پیدایش مصرف بهمثابه تمایز طبقاتی شکلگرفته است. گسترش توقعات و انتظارات فرزندان از والدین در ابعاد مختلف آموزشی و اجتماعی مانند تأمین گوشیهای تلفن همراه گرانقیمت، اتاقخواب مستقل و غیره حتی در سنین پایین و ناتوانی خانواده در پاسخگویی به این نیازها که بر اساس تضعیف سرمایهای بودن فرزند و شکلگیری تفکر فرزند بهمثابه کالای لوکس ایجادشده است .رشد سبک زندگی فردگرایی بر اساس الگوهای جدید تضعیف شکلهای سنتی خانواده گسترده، ، غلبه ارزشهای جهانی بر ارزشهای ملی و محلی، در اثر گسترش رسانهها و ارتباطات گردشگری و ..... میباشد.
فریدمن معتقد است متغیرهای فرهنگی مثل هنجارهای اجتماعی در بعد خانواده و انگیزهها، بین باروری و متغیرهای تأثیرگذار پیشین قرار میگیرند. این متغیرهای میانه، بیواسطه بر باروری اثر میگذارد و سایر متغیرها، از طریق ترکیبی از آنها عمل کنند. انگیزه برای محدود کردن بعد خانواده، هنجارهای اجتماعی در مورد انگیزهها و متغیرهای واسط، دانش افراد درباره کنترل باروری و سود موردنظر آنها از این امر، متغیرهای واسط محسوب میشوند.متغیرهای زمینهای نیز شامل مواردی مثل ویژگیهای جمعیت شناختی زوجین، ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی زوجین، ویژگی نهادهای اجتماعی و منطقه و درنهایت عوامل فرهنگی مرتبط به هر جزء از نظام باروری میباشند(صالحی،1390)
1-4: ابعاد سیاسی: منظور از بعد سیاسی، مسائل مربوط به حکومت بهطور اعم و دولت بهطور اخص است بنابراین مباحث مربوط به قدرت و اراده سیاسی و قوای سهگانه در ارتباط با جامعه را برمیگیرد. در حیطه سیاستگذاریهای و اجرای آن بهواسطهی سیاستگذاریهای ناهماهنگ و بدون توجه به بافت جامعه،شکاف بین دولت و ملت،عدم اعتماد به سیاستگذاران، عدم تأمین خواستههای جامعه و نگاه دستوری،بحرانهای سیاسی و نامیدی مردم، تبلیغات سیاستگذاری کاهش جمعیت، موجب شکاف قابلتوجهی بین دولت و جامعه شده که باعث میشود بحرانهای جمعیتی پیش رو توسط عموم مردم مهم تلقی نشود. به نظر پرسمن و پارسونز(1995) عدم رعایت اصول ارزشی و اخلاقی در تصمیمگیری و برنامهریزی کلان سیاسی و اجرا آن موجب دلسردی جامعه میشود چراکه وعدهها آرزو میآفریند اما وعدههای عملی نشده به سرخوردگی خواهد انجامید(شوازی،1398).
1-5ابعاد اقلیمی و محیطی: عوامل محيطي و اقلیمی با تأثير مستقيم بر كليـه بافـتهـاي بـدن از جمله بافتهاي توليدمثلي و يا به طور غيرمسـتقيم، از طريـق گيرنده هاي مختلفي كه با سيستمهاي گوناگون در ارتباطاند، تأثير میگذارند.تحقيقات حاكي از افزايش بروز مشكلات متعدد بيولـوژيكي مؤثر بر سيستم توليدمثلي، طي پنجاه سال اخير اسـت .شواهد نشان میدهد نهتنها در كشـورهاي غربـي، بلكـه در كشورهاي درحالتوسعه نيز نرخ بـاروري انسـان در حـال كاهش است . اكثر انسانها تـأثيرات زیانبار عوامـل مختلـف موجـود در محيط (ازجمله فلـزات)را بهطور آگاهانـه يـا ناآگاهانـه بهصورت مكمل غذايي، از طريق آب و غذاي آلوده يا در تمـاس با خاك، غبار يا هواي آلوده، دريافت میکنند. آلایندههای محيطي كه در تحقيقات مختلف ازلحاظ ارتبـاط با سلامت تولیدمثل انسان بررسی شدند عبارتاند از آلایندههای محيطي شايع در آب آشـاميدني (نظيـر تركيـب آرســنيك، كــروم، ســرب، بنــزن، كلروفــورم، فنــل و تــري كلــرواتيلن و محصــولات جــانبي که بر ناباروری تأثیر داشته و موجب کاهش فرزند آوری میشود.در استان لرستان نیز مشکلات ناشی از صنعتی شدن از قبیل آلودگی هوا در شهرهای بزرگ مثل خرمآباد به چشم میخورد اما وفور محصولات ترا ریخته و مصرف آن بر سیستم بدنی شهروندان بدون تأثیر نیست .اگرچه در استان لرستان,آلودگی زیستمحیطی به گستردگی سایر استانهای برخوردار نیست،و این مورد میتواند مزیتی برای استان محسوب شود اما بهواسطهی نوسازی در کشاورزی و دامداری و ... تغییرات فیزیولوژیکی مواد غذایی مصرفی و ... موجب اختلال در سیستم تولیدمثل میشود.
2:عدم تمایل به ازدواج جوانان: جمعیت شناسان ازدواج را بهعنوان یکی از پدیدههای تأثیرگذار بر سه فرآیند مهم باروری، مرگومیر و مهاجرت، موردمطالعه قرار میدهند. از دیدگاههای جامعهشناختی و مردم شناختی نیز مطالعه ازدواج، هم بهعنوان یک رسم و هم بهعنوان یکنهاد اجتماعی، اهمیت داشته و تأثیر آن در پیوندهای گروهی و اجتماعی موردتوجه بوده است. ازدواج از مهمترین دورههای زندگی هر فرد است که دیر اتفاق افتادن یا حتی اتفاق نیفتادن آن پیامدهای گسترده فردی و اجتماعی دارد. سن اولین ازدواج به دلیل ارتباط نزدیک و بلافصل با فرزند آوری دارد. با توجه به تجارب تاریخی، جوامعی که سن اولین ازدواج در آنها بالا رفته، میزان باروری آنها کاهشیافته، درحالیکه در جوامع سنتی که سن اولین ازدواج آنها پایینتر است، سطح بالایی از باروری مشاهده میشود بنابراین، این شاخص به لحاظ تأثیرات مستقیم بر باروری و رشد جمعیت، بسیار بااهمیت است.
جامعه شناسان معتقدند سه عامل افراد را بهطرف ازدواج سوق میدهد که عبارت است از: نیاز اقتصادی، میل به داشتن فرزند و عشق .
ازنظر مشارکتکنندگان در تحقیق عامل عدم تمایل به ازدواج جوانان موجب تأخیر در سن ازدواج شده است که یکی از عوامل اصلی کاهش جمعیت است. درگذشته بهطور مثال در دهه 50 سن ازدواج دختران کمتر از 20 سال و سن ازدواج پسران بین 20 تا 25 سال بوده است اما امروز سن ازدواج دختران به بین 25 تا 30 سالگی و پسران به 30 تا 35 سالگی افزایشیافته است.که این امر خود معلول عوامل مختلفی همچون عوامل اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی است.
نابسامانی در بازار کار بهصورت کشوری و استانی و درنتیجه بیکاری جوانان بهگونهای که نهتنها کارگاه و کارخانههای جدید در استان لرستان جهت جذب نیروی کار احداث و راهاندازی نشده است بلکه همینهایی هم که موجود بوده راکد یا نیمه راکد شدهاند. خیل عظیم جوانان مشغول به مشاغل کاذب مانند دستفروشان اجناس و کالاهای مختلف، دورهگردهای جمعآوریکننده و خریداری کننده ضایعات، تشکیل بخش اعظمی از نیروی کار شهرداری در حوزه جمعآوری زباله از جوانان و مشاغلی مانند اینها نشان از این نابسامانی بازار کار در استان است.
بالا رفتن هزینه مسکن اعم از خرید و یا اجاره بهگونهای که بخشی از جوانان حتی نمیتوانند تصور تهیه مسکن شخصی بدون پشتوانه دولت یا خانواده را بکنند. ضعف بنیه مالی بسیار از خانواده جهت حمایت از فرزندان بهمنظور ازدواج.
مهاجرت: مهاجرت جوانان بخصوص پسران جوان از روستا به شهر جهت کار و تحصیل و درنتیجه به هم خوردن ساختار جمعیتی روستا و تأخیر افتادن سن ازدواج دختران روستایی.
-مهاجرت جوانان لرستانی بخصوص پسران به کلانشهرها جهت شغل و تأثیر مستقیم و غیرمستقیم آن بر تأخیر سن ازدواج.
شاخص |
|
| درصد توافق | تصمیم | |||||||
میانه | بسیار کم | کم | کمتر از متوسط | متوسط | بیشتر از متوسط | زیاد | بسیار زیاد | ||||
1 | بیکاری | 5/3 | - | - | - | - | - | 33 | 9/60 | 100 | پذیرش |
2 | کاهش درآمد خانوادهها | 5/3 | - | - | - | - | - | 60 | 40 | 100 | پذیرش |
3 | افزایش فقر | 5/3 | - | - | - | - | - | 2/19 | 8/80 | 100 | پذیرش |
4 | ضعف اقتصادی | 5/3 | - | - | - | - | - | 2/20 | 7/79 | 100 | پذیرش |
| بالا رفتن هزینههای فرزندان | 5/3 | - | - | - | - | - | 8/9 | 2/90 | 100 | پذیرش |
6 | مهاجرت از روستا به شهر | 5/3 | - | - | - | - | - | - | 100 | 100 | پذیرش |
7 | آمار بالای آسیبهای اجتماعی و عدم احساس امنیت خانوادهها | 5/3 | - | - | - | - | - | 3/39 | 9/51 | 2/91 | پذیرش |
8 | عدم اعتماد مردم به مسئولین و اهمیت ندادن به بحران جمعیت | 5/3 | - | - | - | - | 2/4 | 3/36 | 5/59 | 8/95 | پذیرش |
9 | عدم امنیت شغلی | 5/3 | - | - | - | - | - | 6/40 | 4/59 | 100 | پذیرش |
100 | شکاف بین دولت و مردم | 5/3 | - | - | - | 23 | 21 | 5/31 | 5/24 | 56 | ارجاع به دور بعد |
11 | اشتغال رنان | 5/3 | - | - | - | - | 18 | 39 | 43 | 82
| پذیرش |
12 | بالا رفتن توقعات فرزندان | 5/3 | - | - | - | - | 3/3 | 41 | 7/55 | 7/96 | پذیرش |
13 | آلودگی آبوهوا و تأثیر آن در باروری | 5/3 | - | - | - | - | 24 | 3/25 | 7/50 | 78 | ارجاع به دور بعدی |
14 | گسترش شهرنشینی در لرستان | 5/3 | - | - | - | - |
| 3/33 | 7/66 | 100 | پذیرش |
15 | افزایش آگاهی درمورد باروری | 5/3 | - | - | - | - | - | 4/28 | 6/71 | 100 | پذیرش |
16 | سیاستگذاریهای استانی ناصحیح بدون توجه به زیستبوم استان | 5/3 | - | - | - | - | - | 7/30 | 3/64 | 95 | پذیرش |
17 | نامناسب بودن جو فرهنگی حاکم بر جامعه ازجمله لرستان نسبت به داشتن فرزند زیاد | 5/3 | - | - | - | - | 3/16 | 6/27 | 1/56 | 7/83 | پذیرش |
18 | مدیریت بدن زنان | 5/3 | - | - | - | 5/15 | 5/15 | 9/29 | 1/39 | 69 | ارجاع به دور بعدی |
19 | مصرفگرایی خانوادهها | 5/3 | - | - | - | - | 13 | 8/34 | 2/52 |
87 | پذیرش |
20 | سبک زندگی فردگرایانه | 5/3 | - | - | - | - | 7/6 | 7/26 | 7/66 | 4/93 | پذیرش |
21 | غلبه ارزشهای جهانی بر ارزشهای ملی و محلی | 5/3 | - | - | - | - | 7/6 | 6/34 | 7/46 | 3/81 | پذیرش |
22 | تأخیر در سن ازدواج | 5/3 | - | - | - | - | - | 41 | 58 | 99 | پذیرش |
23 | مهاجرت جوانان به خارج کشور | 5/3 | - | - | - | - | 9/18 | 27 | 1/54 | 1/81 | پذیرش |
24 | تغییرات نظام ارزشی افراد | 5/3 | - | - | - | - | - | 38 | 62 | 100 | پذیرش |
25 | مهاجرت جوانان از استان به کلانشهرها | 5/3 | - | - | - | - | 8 | 4/20 | 6/71 | 92 | پذیرش |
26 | تغییرات هویتی زنان | 5/3 | - | - | - | - | 5/4 | 5/25 | 70 | 5/95 | پذیرش |
27 | تغییر نگاه سنتی به فرزندان | 5/3 | - | - | - | 3/3 | 6/7 | 3/31 | 8/57 | 1/89 | پذیرش |
28 | تبلیغات رسانهای و تبدیل ازدواج و جمعیت از یک مقوله اجتماعی و سیاستگذاری به مصالح ایدئولوژیک و سیاسی
| 5/3 | - | - | - | 8/9 | 10 | 39 | 2/44 | 2/83 | پذیرش |
29 | خلأ پژوهشی پیرامون کاهش جمعیت منطقه | 5/3 | - | - | - | 0 | 20 | 42 | 40 | 80 | پذیرش |
30 | عدمکفایت مبانی تئوریک کاهش موالید | 5/3 | - | - | - | - | 24 | 3/25 | 7/50 | 78 | ارجاع به دور بعد |
-مهاجرت خانوارهای روستایی به شهرهای استان که خانوار تازهوارد تحت تأثیر جوانب مختلف زندگی شهری میل به فرزنداوری در او کاهش مییابد.
-مهاجرت فرستی استان لرستان به این معنا که بسیاری از خانوارهای لرستانی اعم از شهری و روستایی جهت نجات از بیکاری به حاشیه کلانشهرها مهاجرت می کنندکه خودبهخود این عامل بر میزان جمعیت استان و موالید آن تأثیر منفی دارد.
تحصیلات: ادامه تحصیل خودبهخود افزایش سن ازدواج را به دنبال دارد.
ادامه تحصیل تغییر توقعات از زندگی را به دنبال داردکه نیز خودبهخود تأخیر ازدواج را به دنبال میآورد.
عوامل فرهنگی: تغییر نگرش به ازدواج در بین جوانان پسر بهگونهای که بخشی از آنان ازدواج را بهعنوان بار سنگینی از مسئولیت تعریف میکنند.که فایده چندانی برای آنها ندارد .
تغییر نگرش به ازدواج در بین جوانان دختر بهگونهای که آمادگی برای هر ازدواجی را ندارند.
فضای مجازی و امکان ارتباط با جنس مخالف با استفاده از این فضا بهخصوص برای جوانان پسر.
خلأ تئوریک: رشد علم مبتنی بر تئوری سازی و تئوری آزماییست. علم مدیریت و علوم انسانی از این قاعده مستثنا نیستند. ازنظر خبرگان ضعف تئوریک و علمی در خصوص کاهش رشد جمعیت در منطقه لرستان شناخت علمی مبتنی بر پارادایمهای علمی را ایجاد نمیکند و همین ویژگی موجب میشود همگام با گرایشها علمی وسیع در میان آحاد جامعه،موردقبول واقع نشود. درواقع برنامهریزی برای رفتارهای جمعیتی مبتنی بر دانشپژوهشی بومی نیست و این امر مقاومت آحاد جامعه را ایجاد میکند.
اولویت و اهمیت عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت استان لرستان کدام است؟
جهت پاسخگویی به محور سوم لازم است گامهای دوم و سوم تحقیق دلفی به انجام رسد. لذا در پرسشنامه طراحیشده برای گام دوم ابتدا توضیحات مختصری از نتایج گام پیشین مطالعه ارائه شد. از گروه خبرگان خواسته شد با توجه به اطلاعات بهدستآمده مجدداً ارزیابی خود را با توجه به نظرات سایرین از سؤال در طیف لیکرتی مشخص کنند. اطلاعات بهدستآمده بر اساس جدول 3 میباشد.
جدول2: اطلاعات توصیفی دور دوم عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت در استان لرستان
نتایج جدول 3نشان میدهد که از 30 سؤال که در گام دوم مطالعه دلفی مورد ارزیابی خبرگان قرار گرفت 26سؤال توانستند ضریب توافق 80درصد به بالا را کسب کنند. 4 سؤال ضریب توافقی مابین 40 تا 80درصد را کسب کردند و برای نظرسنجی مجدد در دور بعد انتخاب شدند.
گام سوم:
در پرسشنامه طراحیشده برای گام سوم ابتدا توضیحات مختصری از نتایج گام پیشین مطالعه ارائه شد. از گروه خبرگان خواسته شد با توجه به اطلاعات بهدستآمده مجدداً ارزیابی خود را با توجه به نظرات سایرین از 4 سؤال در طیف لیکرتی مشخص کنند. اطلاعات بهدستآمده بر اساس جدول 4 میباشد
جدول4: اطلاعات توصیفی دور سوم عوامل مؤثر بر کاهش فرزند آوری در استان لرستان
شاخص |
|
| درصد توافق | تصمیم | |||||||
میانه | بسیار کم | کم | کمتر از متوسط | متوسط | بیشتر از متوسط | زیاد | بسیار زیاد | ||||
1 | عدمکفایت مبانی تئوریک کاهش موالید | 5/3 | - | - | - | - | 24 | 3/25 | 7/50 | 78 | عدم پذیرش |
2 | مدیریت بدن زنان | 5/3 | - | - | - |
| 10 | 40 | 41 | 81 | پذیرش |
3 | شکاف بین دولت و مردم | 5/3 | - | - | - |
| 20 | 31 | 49 | 80 | پذیرش |
4 | آلودگی آبوهوا و تأثیر آن در باروری | 5/3 | - | - | - | - | 24 | 3/25 | 7/50 | 78 | عدم پذیرش |
با توجه به نتایج جدول 4 دو متغیر از متغیرهای ارجاع شده به دور سوم پرسشنامه مورد تائید خبرگان قرارگرفته است. بنابراین پژوهش در این مرحله متوقف شد چراکه پرسشهای فوق در دو مرحله ارزیابی مجدد بازهم نتوانستند پذیرش گروه هیئترئیسه را کسب کرده و هنوز در مورد آنها اختلافنظر وجود دارد (میرزایی،1398 ). در پایان مطالعه دلفی چنین نتیجه گرفته شد که از بین 30 شاخص استخراجشده از تحلیل کیفی گام اول، 28 شاخص آن ازنظر متخصصان با عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت استان لرستان مطابقت دارند و مورد تأیید ایشان است.
سؤال: اولویتهای عوامل مؤثر بر کاهش فرزند آوری در استان لرستان بر اساس نظر کارشناسان چیست؟
جدول5: رتبهبندی موضوعی خبرگان
اولویت | متغیر | میانگین رتبه |
اول | عوامل اقتصادی | 62/9 |
دوم | عوامل اجتماعی | 01/9 |
سوم | عوامل فرهنگی | 9/8 |
چهارم | عوامل سیاسی | 46/8 |
پنجم | تأخیر در ازدواج جوانان | 8/35 |
ششم | خلأ پژوهشی | 8/05 |
هفتم | عوامل محیطی و اقلیمی | 6/89 |
از آزمون فریدمن و دبلیو کندال برای رتبه بندی موضوعی مورد نظر کارشناسان استفاده شد.نتایج درسطح 95درصد اطمینان نشان می دهد با استناد به مقدار آزمون کای اسکوئر( 6/85) و با توجه به سطح معنیداری آزمون p <02/0 میتوان نتیجه گرفت که رتبهبندی اهمیت و اولویت عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت در استان لرستان ازنظر کارشناسان معنیدار است و کارشناسان رتبهبندی متفاوتی از موضوعات دارند گرچه بیش از 90درصد توافق بین آنها وجود دارد. رتبه اول به متغیرهای اقتصادی تعلق دارد که به ضعف اقتصادی، بیکاری، فقر و ناتوانی خانوادهها در تأمین نیازهای فرزند تأکید داشته و بیشترین توافق نظر در بین خبرگان را دارا است. پس از عوامل اقتصادی، در رتبه دوم، عوامل اجتماعی قرار داردکه مهاجرت از روستا به شهر و به خارج از کشور ، اشتغال زنان و تحصیلات و تغییر سبک زندگی از روستایی و عشایر به شهرنشینی از مهمترین آن است. در رتبه دوم ،عوامل فرهنگی قرار دارد بهخصوص تغییرات ارزشی خانوادهها از سنتی به مدرن اشاره دارد. گسترش فردگرایی و تضعیف ارزشهای جمع گرایانه ازجمله این تغییرات است که ارزش فرزند را بهخصوص در بین جوانان کاهش داده است. عوامل سیاسی در رتبه چهارم قرار دارد و شکاف بین مسئولان و جامعه از مهمترین متغیرهایی است که عدم اعتماد به سیاستهای خرد و کلان و مقاومت مردم را در پی دارد ، تأخیر در ازدواج جوانان در استان لرستان که موجب بالا رفتن سن باروری و عدم تمایل به باروری میشود در رتبه پنجم قرار داشته و پسازآن خلاءپژوهشی خصوصاً پژوهش بومی و منطقهای که به تولید دیدگاههای علمی جهت برنامهریزی جمعیتی بپردازد و در رتبه هفتم، عوامل محیطی و اقلیمی مؤثر بر کاهش جمعیت قرار دارد.
نتیجهگیری:
تحلیل دیدگاه خبرگان نشان میدهد گرایش به مهاجرت ،بالا رفتن انتظارات فرزندان ، عدم تناسب فضای مسکونی و انتظارات افراد خانواده با بحث افزایش جمعیت.به هم خوردن تناسب بین جمعیت و امکانات در خانواده.آمار بالای آسیبهای اجتماعی و عدم احساس امنیت خانوادهها، ضعیف شدن چشمانداز امید اجتماعی،افزایش آگاهیهای اجتماعی در مورد باروری. شهرنشینی غلبه مدیریت بدن و زیبایی و هویتیابی زنان ، ارزشهای مدرنیته مبتنی بر مصرفگرایی و پیدایش مصرف بهمثابه تمایز طبقاتی لذتگرایی و رشد سبک زندگی فردگرایی ،خانواده کوچک بهمنزله ارزش بالاتر ،غلبه ارزشهای جهانی بر ارزشهای ملی و محلی،تضعیف سرمایهای بودن فرزند و شکلگیری فرزند کالای لوکس. شکلگیری الگوهای جدید تضعیف شکلهای سنتی خانواده گسترده،تغییر مفاهیم فرزند و همسر و.. در جامعه کاهش درامد خانواده، ضعف اقتصادی،بالا رفتن هزینه خانواده و فرزندان،افزایش فقر،عدم توانایی خانوادهها در تأمین نیازهای خانوادهها،بالا رفتن انتظارات مالی خانوادهها و زوجین،تنوع نیازها،افزایش بیکاری سیاستگذاریهای ناهماهنگ و بدون توجه به بافت جامعه،شکاف بین دولت و ملت،عدم اعتماد به سیاستگذاران، عدم تأمین خواستههای جامعه و نگاه دستوری،بحرانهای سیاسی و نامیدی مردم، تبلیغات سیاستگذاری کاهش جمعیت. کمبود منابع طبیعی ،آلودگی هوا و ... تبلیغات رسانهای و تبدیل ازدواج و جمعیت از یک مقوله اجتماعی و سیاستگذاری به مساله ایدیولوژیک و سیاسی،بیکاری جوانان، مهاجرت جوانان از روستا به شهر، ضعف بنیه اقتصادی جوانان،شهرنشینی در استان، افزایش تحصیلات جوانان،تغییر نگرش به ازدواج در جوانان استان،آمار بالای طلاق،جایگزینهای ازدواج. عدمکفایت مطالعات بومی،ناهماهنگی مطالعات و نیازهای واقعی جامعه ازجمله مفاهیم استخراجشده در تحلیل اولیه میباشد که ذیل دو محور عمده کاهش موالید و عدم گرایش جوانان به ازدواج مقولهبندی میشوند.
ابعاد اجتماعی کاهش موالید،ابعاد فرهنگی کاهش موالید،ابعاد اقتصادی کاهش موالید،ابعاد سیاسی کاهش موالید،ابعاد اقلیمی کاهش موالید و عدم تمایل به ازدواج در جوانان لرستانی و خلاء پژوهشی در دو گروه از مقولات اصلی میباشد. از نگاه خبرگان، عوامل اقتصادی در اولویت اول و عوامل محیطی و اقلیمی در اولویت هفتم قرار دارد. بر اساس دیدگاه خبرگان، سالخوردگی، پیری، افزایش ازکارافتادگان، بالابود هزینههای بیماری و بیمارستانی، کاهش جمعیت جوان بهعنوان یک سرمایه اجتماعی، کاهش نیروی کار، افزایش بار تکفل، کاهش تولید و درآمد در مقایسه با مصرف، کاهش توسعه سرمایه انسانی و... از پیامدهای کاهش رشد جمعیت در لرستان میتواند باشد که لزوم پرداختن به جمعیت متناسب با ظرفیتهای استان را بیشازپیش نمایان میکند. از نگاه خبرگان ازآنجاییکه مسائل اقتصادی مهمترین جنبهی تمایل به فرزند آوری در نسل جوان است و بدون بسترسازی اقتصادی هیچ اقدامی مؤثر نمیافتد،لذا تحول اساسی در بخش اقتصاد ضروری است.
در یک جمعبندی دلایل کاهش جمعیت در استان لرستان بدین شرح است:
1-عوامل مؤثر در تأخیر ازدواج جوانان لرستان و 2- عوامل مؤثر در کاهش موالید در استان که هرکدام از متغیرهای عمده فرهنگی،اقتصادی ،اجتماعی و محیطی تشکیل میشوند.
1. همانطور که در این پژوهش مطرح شد نگرش افراد نسبت به تشکیل خانواده و فرزند آوری متأثر از جایگاه خانواده در اذهان آنهاست. به عبارتی با ارزشمند کردن جایگاه خانواده، مفید جلوه دادن روابط خویشاوندی و بالا بردن منزلت مادر در اجتماع میتوان امیدوار بود که تمایل به تشکیل خانواده و افزایش باروری در جوانان تا حدودی افزایش یابد. ازاینروی پیشنهاد میشود پژوهشی (توسط دانشجویان رشتهی ارتباطات دانشگاه صداوسیما در رابطه با بازنمایی تصویر خانواده در تولیدات صداوسیما و بررسی چگونگی نمایش جایگاه خانواده از رسانه ملی صورت پذیرد. .
2. همچنین پیشنهاد میشود با انجام مطالعهای، تصویر ارائهشده از فرزند در تولیدات صداوسیما موردبررسی قرار گیرد تا بر اساس نتایج حاصل از آن تولیدات آتی صداوسیما به نحوی تولید شوند که ارائهی تصویری مطلوب و جذاب از فرزند در خانواده از طریق رسانه بهتر محقق شود.
3. انجام مطالعه در خصوص بازنمایی وضعیت روابط خویشاوندی در رسانهی ملی میتوان به آسیبشناسی موجود در این رابطه دستیافت و با کمک از نتایج اینگونه پژوهشها درصدد اصلاح روابط خویشاوندی موجود در بین خانوادهها برآمد.
4. اصلاح نگرش رنان و دختران درباره مادری و اهمیت آن
5. ایجاد حساسیت درباره بحران جمعیت و آسیبهای ناشی از کاهش جمعیت
6. تحقیقات گسترده پیرامون نظام سلطه بر کاهش جمعیت و افشای طرحهای آن.
منابع:
1. اجاق، سیده زهرا و عباسی شوازی، محمدجلال (1397). تحلیل گفتمان سیاست های رسانه ای شده افزایش جمعیت: ارائه یک راهبرد ترویجی. نامه انجمن جمعیت شناسی ایران, 13(25 ), 133-164. https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=531833
2. اشتراوس،انسلم ال، کروبین،جولیت(1391)، مبانی پژوهش کیفی: فنون و مراحل تولید نظریه زمینهای، ترجمه ابراهیم افشار، تهران: نشر نی.
3. پرسا، رولان (۱۳۹5). جمعیت شناسی اجتماعی، (منوچهر محسنی، مترجم)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
4. پوریانی،محمدحسین،سبحانی،محمد(1400)افزایش جمعیت،نگرش ها و راهبردها، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
5. تاج بخش غلامرضا، نصیری محمد.(1400) رابطه متغیرهای اقتصادی و افزایش سن ازدواج با رویکرد سیاست های کلی جمعیت. سیاست های راهبردی و کلان. 1400 [9(1 (پیاپی 33) ):82-103.
6. جانی،ابوالفضل(1399) عوامل و آثار کاهش رشد جمعیت و تاثیر آن بر سبک زندگی ایرانی – اسلامی،تهران: حکیم روز.
a. حسینی جبلی، میرصالح (1400). نقش مساجد در پیشگیری از کاهش جمعیت. اسلام و مطالعات اجتماعی, 8(4 (پیاپی 32) ), 89-118.
7. حسینی، حاتم(۱۳99)، درآمدی بر جمعیت شناسی اقتصادی و جمعیت و تنظیم خانواده، همدان: انتشارات دانشگاه بوعلی سینا
8. دلالی اصفهانی، رحیم و اسمعیل زاده، رضا (۱۳9۰). نظریه جمعیت: با نگرش نهادی محدود، پژوهشنامهی اقتصادی، شماره ۲۲، ۷۱-۹۹
9. رضائی, مهدی, پرتوی, لطیف, & محمدپور, احمد. (1394). مدرنیزاسیون، خانواده و تجربه گذار جمعیت شناختی در کردستان. نامه انجمن جمعیت شناسی ایران, 8(16), 139-167.
10. زارع،بیژن،زارع،مرضیه(1392) سالمند شدن جمعیت و ضرورت سیاستگذاری و برنامه ریزی، ماهنامه کتاب ماه علوم اجتماعی، سال شانزدهم شماره ۵۸ (پیاپی ۱۶۰، دی ۱۳۹۱)
11. سرایی،حسین(1398) جمعیت شناسی : مبانی و زمینه ها،انتشارات سمت
12. قاسمی،علی،راد،فیروز(1393) بررسی تغییرات باروری زنان بر حسب موقعیت های اجتماعی- اقتصادی زوجین، مطالعات راهبردی زنان، سال شانزدهم، شماره 64
13. محمدی, میثم, رستگارخالد, امیر. (1396). تغییرات فرهنگی و اُفت باروری در ایران (برپایه تحلیل ثانوی دادههای پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان). جامعه شناسی کاربردی, 26(2), 159-180.
14. مرکز آمار ایران.(۱400). گزیده نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن
15. میرزائی، محمد و همکاران (۱398). گزارش کشوری جمعیت و توسعه در ایران طرح مشترک انجمن جمعیت شناسی ایران با پروژه صندوق جمعیت در دانشگاه تهران
16. هودفر، هما (2000). "اهداف و برنامه ها : نقش زنان در سیاست های جمعیتی ایران ". (ترجمه سید رضا اسدپور)، فصلنامه مطالعات راهبردی. شماره 5 و 6، صص: ۲۱۹-۲۰۱.
17. Abbasi-Shavazi, M.J, P. McDonald, and M. Hosseini-Chavoshi (2009). The Fertility Transition in Iran: Revolution and Reproduction, New York: Springer.
18. Abbasi-Shavazi, M.J, M. Hosseini-Chavoshi, and P. McDonald (2007). ‘The path to below replacement fertility in Iran’, Asia-Pacific Population Journal 22 (2): 91-112.
19. Abbasi-Shavazi, M.J and P. McDonald (2007). “Family change in Iran: Religion, Revolution, and the State”, in R.Jayakody, A. Thornton, and W. Axinn (eds.), International Family Change: Ideational Perspectives. Taylor & Francis Group.
20. Abbasi-Shavazi,(M.J.), and McDonald, (P.). (2005), National and rovincial-level fertility trends in Iran, 1972-2000, Working Paper in Demography No. 94, Australian National University
21. Skakkebæk, N. E., Lindahl-Jacobsen, R., Levine, H., Andersson, A. M., Jørgensen, N., Main, K. M., ... & Juul, A. (2022). Environmental factors in declining human fertility. Nature Reviews Endocrinology, 18(3), 139-157.
[1] • Skakkebæk, N. E., Lindahl-Jacobsen, R., Levine, H., Andersson, A. M., Jørgensen, N., Main, K. M., ... & Juul, A