بررسی تطبیقی شاخصهای کیفیت زندگی عشایر در ییلاق و قشلاق ایل بختیاری (مطالعه موردی: عشایر شهرستان لالی)
محورهای موضوعی : مطالعات برنامه ریزی روستایی و عشایریزهرا سلطانی 1 , مجید گودرزی 2 , صادق سلیمانی بابادی 3
1 - استادیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
2 - دانشیارگروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
3 - دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
کلید واژه: کیفیت زندگی, عشایر, قشلاق, ییلاق, شهرستان لالی,
چکیده مقاله :
مقدمه: امروزه بهبود کیفیت زندگی، یکی از اهداف اصلی برنامهریزیها در هر کشور است. برای این منظور در وهله اول باید شناخت دقیق و همهجانبهای از وضعیت موجود کیفیت زندگی به عمل آید که این امر بر اساس یک نگرش نظاممند امکانپذیر خواهد بود.هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی شاخصهای کیفیت زندگی عشایر شهرستان لالی در ییلاق و قشلاق میباشد. روششناسی تحقیق: این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی – تحلیلی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را عشایر شهرستان لالی تشکیل میدهند و حجم نمونه که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردید، 322 نمونه مشخصشده است. دادههای نظری پژوهش به روش کتابخانهای از طریق کتب موجود و مقالات جمعآوری شد و اطلاعات میدانی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، مد، میانه) و آمار استنباطی (تی تک نمونهای) مبادرت شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، مناطق ییلاق و قشلاق عشایر شهرستان لالی میباشد.یافتهها و بحث: نتایج حاصل از آزمون t تک نمونهای نشان می دهد که مقدار میانگین بهدستآمده از شاخص اقتصادی در مناطق قشلاق و ییلاق به ترتیب برابر است با (88/1) و (49/1)، شاخص اجتماعی در قشلاق (43/2) و در ییلاق (16/2)، شاخص کالبدی در قشلاق (99/1) و در ییلاق (20/2)، شاخص زیستمحیطی در قشلاق (07/2) و در ییلاق (98/1) که نسبت به میانگین فرض صفر (3) پایینتر است که نشاندهنده این است که شاخصهای مذکور تأثیر مثبتی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری شهرستان لالی نداشته است.نتایج: زندگی کوچنشینی از قدیمیترین شیوههای زندگی در مناطق مختلف جهان و ایران است و تداوم آن در طول تاریخ، فراز و نشیبهای مختلفی را تحت تأثیر مسائل اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و بهویژه سیاسی تجربه کرده است. تا آنجا که گاهاً تحولات این جامعه نقطه عطفی در تحولات کشور را به همراه داشته است؛ بدین ترتیب ارائه هرگونه طرح و برنامه در خصوص عشایر نیازمند بررسی و مطالعات عمیق علمی است؛ تا بتوان راهبردهای مناسبی که کمترین آسیب را وارد نماید، ارائه داد.
Introduction: Today, improving the quality of life is a central planning goal in every country. So, first of all, an accurate and comprehensive understanding of the status quo of the quality of life should be done. It can be done only based on a systematic approach.Aim: This research aims to investigate the indicators of the quality of life of the nomads of Lali County in Yaylak and Kishlak.Methodology: This applied study employed a descriptive-analytical method. The statistical population consisted of the nomads of Lali County. The sample size, calculated using Cochran's formula, included 322 individuals. The research theoretical data was collected using the library technique through existing books and articles, and the field data was collected using a researcher-made questionnaire. Descriptive statistics (mean, standard deviation, mode, median) and inferential statistics (one-sample t-test) were employed to analyze the data.Geographical area of research: The research covers the Yaylak and Kishlak nomadic areas of Lali County.Results and discussion: The results of the one-sample t-test show that the average value obtained from the economic index in Kiskhlak and Yaylak regions is 1.88 and 1.49, respectively; the social indicator in Kishlak is 2.43, and in Yaylak is 2.16; physical indicator in Kiskhlak is 1.99 and in Yaylak is 2.20; environmental indicator in Kishlak is 2.07 and in Yaylak is 1.98, which are lower than the hypothetical mean value 3. It indicates that the mentioned indicators did not have a positive effect on the quality of life of the Bakhtiari nomads of Lali County.Conclusion: Nomadic life is one of the oldest lifestyles in different regions of the world and Iran; its continuity throughout history has experienced various ups and downs under the influence of economic, social, natural, and primarily political issues to the extent that sometimes the developments of this society have brought a turning point in the developments of Iran. Accordingly, presenting plans and programs regarding nomads requires deep scientific research and studies to provide appropriate strategies that cause minor damage.
_||_
فصلنامه نشریه علمی مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی
دوره شانزدهم، شماره (پیاپی 54)، بهار1400
شاپای چاپی 5968- 2538 شاپای الکترونیکی X595- 2538
http:// www.JSHSPiaurasht.ac.ir
صص.
بررسی تطبیقی شاخصهای کیفیت زندگی عشایر در ییلاق و قشلاق ایل بختیاری (مطالعه موردی: عشایر شهرستان لالی)
چکیده
مقدمه: امروزه بهبود کیفیت زندگی، یکی از اهداف اصلی برنامهریزیها در هر کشور است. برای این منظور در وهله اول باید شناخت دقیق و همهجانبهای از وضعیت موجود کیفیت زندگی به عمل آید که این امر بر اساس یک نگرش نظاممند امکانپذیر خواهد بود.
هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی شاخصهای کیفیت زندگی عشایر شهرستان لالی در ییلاق و قشلاق میباشد.
روششناسی تحقیق: این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی – تحلیلی میباشد. جامعه آماري پژوهش حاضر را عشایر شهرستان لالی تشكيل ميدهند و حجم نمونه که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گرديد، 322 نمونه مشخصشده است. دادههای نظری پژوهش به روش کتابخانهای از طریق کتب موجود و مقالات جمعآوری شد و اطلاعات میدانی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، مد، میانه) و آمار استنباطی (تی تک نمونهای) مبادرت شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، مناطق ییلاق و قشلاق عشایر شهرستان لالی میباشد.
یافتهها و بحث: نتايج حاصل از آزمون t تک نمونهای نشان ميدهد که مقدار ميانگين بهدستآمده از شاخص اقتصادی در مناطق قشلاق و ییلاق به ترتیب برابر است با (88/1) و (49/1)، شاخص اجتماعی در قشلاق (43/2) و در ییلاق (16/2)، شاخص کالبدی در قشلاق (99/1) و در ییلاق (20/2)، شاخص زیستمحیطی در قشلاق (07/2) و در ییلاق (98/1) که نسبت به ميانگين فرض صفر (3) پایینتر است که نشاندهنده این است که شاخصهای مذکور تأثیر مثبتی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری شهرستان لالی نداشته است.
نتایج: زندگی کوچنشینی از قدیمیترین شیوههای زندگی در مناطق مختلف جهان و ايران است و تداوم آن در طول تاريخ، فراز و نشیبهای مختلفی را تحت تأثير مسائل اقتصادی، اجتماعی، طبيعی و بهویژه سياسی تجربه کرده است. تا آنجا که گاهاً تحولات اين جامعه نقطه عطفی در تحولات کشور را به همراه داشته است؛ بدين ترتيب ارائه هرگونه طرح و برنامه در خصوص عشایر نيازمند بررسی و مطالعات عميق علمی است؛ تا بتوان راهبردهای مناسبی که کمترين آسيب را وارد نمايد، ارائه داد.
واژگان کلیدی: کیفیت زندگی، عشایر، ییلاق، قشلاق، شهرستان لالی.
مقدمه
همه انسانها از آغاز حيات در تلاش برای ارتقاء كيفيت زندگي خود بودهاند، امـا در دوران معاصر، كيفيت زندگي به موضوع مطالعه دانشمندان تبدیلشده اسـت. آنها بـه ايـن واقعيت پي بردهاند كه آینده جامعه درگرو شناسايي عواملي است كه بر شرايط زندگي انسانها تأثير میگذارد (جواهري و همكاران، 1389: 45)؛ که محققان از سال 1930 میلادی، شاخههای مختلف علمي آن را مطالعه كرده و هرکدام سنجههای موردنظر خود را با توجه به نواحي مختلف جغرافیایی ارائه دادهاند که ایالاتمتحده آمریکا از دهه 1960 انستیتو تحقیقات اجتماعی در دانشگاه میشیگان و مرکز نظرسنجی شیکاگو کیفیت زندگی را موردبررسی قراردادند؛ اما این سنجشها قبل از دهه 1970 بر شاخصهای عینی کیفیت زندگی متمرکز بوده که در دهه 1970 به شاخصهای ذهنی برای سنجش آن اضافهشدهاند و توجه دانش جغرافیا به این مفهوم به اواخر دهه 1960 بازمیگردد که توسط جغرافیدانانی نظیر اسمیت و هاروی وارد این علم گردید (بریمانی و همکاران،1392: 42). اغلب صاحبنظران بر این باورند که آینده بشر درگرو عواملی خواهد بود که بر کیفیت زندگی تأثیرگذار هستند. درنتیجه کیفیت زندگی مفهومی نسبی، چندوجهی و متأثر از زمان و ارزشهای فردی و اجتماعی است که طیف وسیعی از شاخصها، از تغذیه و پوشاک تا مراقبتهای بهداشتی، محیط اجتماعی و محیط طبیعی پیرامون را شامل میشود. کیفیت زندگی هر فرد وابسته است به حقایق بیرونی و عینی زندگیاش و ادراک درونی و ذهنی که او از این عوامل و نیز از خویشتن دارد؛ بنابراین، شاخص تعیینکننده پیشرفت یک اجتماع، کیفیت زندگی است که دربرگیرنده مهمترین عواملی است که بیانگر چگونگی زیست افراد در یک جامعه و رفاه شخصی افراد است (سنایی مقدم و همکاران،1399: 1050) و هم بـه معنـاي داشتن زندگي خوب و احساس رضايت از آن است و میتوان ميزان واقعي رفاه افراد و گروهها را تحت شرايط اجتماعي و اقتصاد عمومي، كيفيـت زنـدگي ناميـد (قاليبـاف و همكـاران، 1388: 166) كه از یکسو ابعاد عيني و بيروني و از سوي ديگـر ابعـاد ذهنـي و درونـي دارد و اصولاً بـا وضـعيت جمعيـت در مقيـاس جغرافيايي مشخص (مانند روستا، شهر، يا كشور) ارتباط دارد و ازاینرو هـم بـه شاخصهاي ذهني يا كيفي و هم به شاخصهاي عيني و كمي متكي است. بنابراين، بديهي است كه تمامي مطالعات كيفيت زندگي در قالب دو سرفصل شاخصهاي عيني و شاخصهاي ذهني انجام شود (رضواني و همکاران، 1388: 4). پس بهطورکلی کیفیت زندگی مفهومی است که برای ترسیم توسعه رفاه در یک جامعه بکار میرود و دارای وجهه ذهنی (کیفی) و عینی (کمی) است (ماجـدي و لهسـايي زاده، 1385: 100).
در این راستا زندگی عشایری و شیوه کوچنشینی بهعنوان اولین نظام اجتماعی جامعه بشری، نقش بسزایی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور دارند (جمشیدی و همکاران،1392: 83)؛ بهطوریکه میزان تولیدات و فعالیتهای اقتصادی آنان قابلتوجه بوده و از اهمیت بسیار بالایی در صنعت دامپروری زیر بخش دام کوچک کشور برخوردار است. عشایر با در اختیار داشتن بیش از 24 میلیون واحد دامی و 38 درصد مراتع کشور، بیش از 20 درصد گوشت قرمز، 5 درصد از محصولات کشاورزی و 35 درصد از صنایعدستی کشور و همچنین مقادیر قابلتوجهی از سایر محصولات دامی و لبنی را تولید میکنند. این حجم از تولیدات نشاندهنده توانمندی عشایر در به حرکت درآوردن چرخه اقتصاد کشور است که میتواند فرصتهای بسیاری در افزایش تولیدات محصولات دام کوچک کشور ایجاد کند. دستیابی به این فرصتهای باارزش نیازمند فراهم آوردن زیرساختها و در اختیار قرار دادن شرایط و ملزومات آن برای جامعه عشایری است (سنایی مقدم و محمدی یگانه، 1396: 84). این جوامع به دليل ويژگیهای خاص خود ازجمله ابتدايی بودن و سطح نامطلوب زندگی، وضعيت نابسامان اقتصادی، سطح پايين دانش و تحصیلات و ...، دارای مشکلات عديده و نيازمند توجه و شناخت هرچه بيشتر است. بعلاوه کانونهای اسکان در ییلاق و قشلاق نيز با چالشهای فراوانی (اجرايی نشدن برنامهها، عدم سرمایهگذاری، فقدان کاربریهای موردنیاز در واحد مسکونی، اشتغال، مهاجرت و ...) مواجه بوده است. همچنین بررسی برنامههای توسعه اقتصادی- اجتماعی تهیه و اجراشده در کشور نشان میدهد که باوجود تواناییهای جامعه عشایری، کمتر برنامهای در هماهنگی با وضعیت جمعیتی، توانمندیها و میزان نیازهای این جامعه تدوین و اجراشده است و بر این اساس، ازنظر بسیاری از شاخصهای توسعه و دسترسی به خدمات، میان این جامعه و جوامع شهری و روستایی شکاف بزرگی وجود دارد (صیدایی،1389: 144). ازاینرو مطالعات كيفيت زندگي و شاخصهای آن میتواند به شناسايي حوزههای مسئلهدار، علـل نارضـايتي مـردم، اولویتهای مردم در زندگي، تأثير عوامل اجتماعي جمعيتي بـر كيفيـت زنـدگي و پـايش و ارزيـابي کارایی سیاستها و استراتژیها در زمينه كيفيت زندگي كمك كنـد و درنتيجه مطالعات شاخصهای كيفيت زندگي میتواند به ارزيابي سیاستها، رتبهبندی مکانها، تدوين استراتژیهاي مديريت و برنامهریزی جامعه (شهر، روستا، عشایر) كمك كرده و درك و اولویتبندی مسائل اجتماع براي برنامه ريزان و مديران جامعه بهمنظور ارتقاي كيفيت زنـدگي افـراد را تسـهيل سـازد.
در این میان یکی از قطبهای عشایر ایران را ایل بختیاری در جنوب غربی ایران تشکیل میدهد. یکی از ایلهای پرجمعیت و دارای نفوذ گستره سیاسی- اقتصادی در جنوب غربی کشور و درواقع بزرگترین ايل کشور محسوب میشود که در محدوده جغرافيايي شامل شمال و شرق استان خوزستان، قسمتي از استانهای لرستان، چهارمحال و بختياري و اصفهان سكونت دارند و بهعنوان پرجمعیتترین جامعه عشایر کشور، یکی از قدیمیترین اقوام ایرانی محسوب میشوند که ساختار قدرت و سازمان اجتماعی تعریفشدهای را در بین سایر ایلات و عشایر ایران دارد. عشایر منطقه لالی از طوایف چهار لنگ و هفت لنگ ایل بختیاری هستند و دارای حدود ۳ هزار و 500 خانوار عشایری با بیش از ۳۰۰ هزار رأس دام میباشد؛ لذا این جامعه عشایری در کشور واقعیتی اجتماعی و بخشی از ساختار تاریخی- فرهنگی میباشند و در پیکره جامعه ملی، عضوی پرکار به شمار میرود بهگونهای که هرچند نسبت جمعیت عشایر کمتر از شهرها و روستاهاست اما تأثیر اقتصادی و اجتماعی و نقش دفاعی آن انکارناپذیر است. بیگمان این جامعه عشایری از میراثهای گرانقدر و بایسته ایرانزمین است که چندین برابر نسبت جمعیتی خود (بیش از ده برابر) در تهیه مواد پروتئینی، بهویژه گوشت قرمز نقش دارد؛ بنابراین برسی شاخصها و سـنجش كيفيـت زندگي در نواحي قشلاق و ییلاق عشایر لالی و اولویتبندی صحيح و منطقي عوامل مؤثر بر آن از اهميت بالايي برخـوردار است. در این راستا سنجش کیفیت زندگی عشایر موردمطالعه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی اقدامی مهم و ضروری است که با بررسی شاخصهای كيفيت زندگي میتواند بهعنوان ابزاري نيرومند جهت نظارت بر برنامهریزی توسعه در جامعه استفاده شود و به برنامه ريزان براي نظارت بر اجتماع، ارزيابي اثربخشی و کارایی سیاستها و برنامههاي فعلي و تدوين برنامههاي جديد كمك كند؛ زيرا ابعاد مختلف اجتماعي، اقتصادي، محيطي و سلامت جامعه را دربرمی گيرد و بستر لازم را در جهت بهبود کیفیت زندگی عشایر شهرستان مذکور فراهم میکند. پس با عنايت به اهمیت کیفیت زندگی و شاخصهای مربوطه در ییلاق و قشلاق، چهار بعد اصلی مبين کيفيت زندگی (اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محيطی) مشخص و شاخصهای هرکدام به همراه مؤلفهها ارائه میشود؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف بررسی شاخصهای کیفیت زندگی عشایر شهرستان لالی در ییلاق و قشلاق تدوینشده است.
دهقانی و عادلی (1394) در پژوهشی با موضوع سنجش و ارزيابي معيارهاي پايداري در کانونهای اسكان عشايري (مطالعه موردي: کانونهای اسكان عشايري در استانهای فارس و اصفهان) پرداختند و نتايج رگرسيون چند متغيره نشان میدهد كه بعد اقتصادي با ضريب 645/0 بيشترين تأثير را بر پايداري کانونهای اسكان داشته است. همچنين بر اساس نتايج حاصلشده از مدل تاپسيس کانونهای دشت بكان، با بالاترين امتياز در شاخصهاي اقتصادي 735/0و محيطي 590/0 و كانون گلافشان، با بالاترين امتياز 718/0 در شاخصهاي اجتماعي بهعنوان برخوردارترين كانون و دشت لار با پایینترین سطح برخورداري، در رتبه آخر قرار دارد. نوروزی و همکاران (1394) به بررسي تطبيقي شاخصهاي اقتصادي و اجتماعي عشاير اسکانیافته و اسکان نيافته (مطالعه موردي: شهرستان کوهرنگ) پرداختهاند که یافتههای تحقیق بیانگر تفاوت قابلتوجه بین دو گروه در شاخصهای اجتماعی مانند مشارکت، آموزش، امنیت اجتماعی، بهداشت و درمان است؛ بر این وجود به لحاظ شاخصهای اقتصادی ازجمله درآمد، مالکیت، اشتغال، میزان تولید و... تقریباً مشابه همدیگر هستند و تفاوت قابلملاحظهای بین دو گروه اسکانیافته و اسکان نیافته وجود ندارد. سنايی و محمدی (1396) نيز در پژوهشی به تحليل جغرافيايی نقش سرمایه اجتماعی در کيفيت زندگی خانوارهای عشايری کهگيلويه و بويراحمد پرداخته نتایج تحقیق نشان میدهد بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی خانوارهای عشایر رابطه مستقیم و معنیداری وجود دارد. بررسیها نشان میدهد، وجود مشارکت اجتماعی که در غالب مراسمهای مختلف انجام میشود مهمترین بعد سرمایه اجتماعی مؤثر بر کیفیت زندگی خانوارهای عشایر میباشد. امینی و روز فراخ (1397) در تحقیقی با موضوع ارزیابی پیامدهای اسکان جامعه عشایری شهرستان بویراحمد در کانونهای دشت روم پرداخته که نتایج نشان میدهد سیاست اسکان با بیش از 15 سال سابقه در منطقه دشت روم، در ارتقای بهرهوری و تحول در اقتصاد و معیشت زندگی عشایری موفقیت چشمگیری نداشته و باعث رانش نسبی ساختارهای اقتصادی از بخشهای تولیدی به مشاغل دیگر شده است، هرچند بین چهار کانون موردمطالعه به لحاظ شدت و گستره تغییرات و پیامدهای بررسیشده تفاوتهایی وجود دارد. پاکرا و همکاران (1399) در تحقیقی با عنوان مطالعه تطبیقی توسعه پایدار مناطق عشایری کشور از منظر قواعد حقوقی و برنامههای توسعه پیش و پس از انقلاب اسلامی پرداختهاند و نتایج بیانگر آن است که باوجود قوانین مترقی همچون اصل پنجاهم قانون اساسی، قواعد حقوقی فعلی، برای ارتقای متوازن شاخصهای توسعه انسانی، محیط زیستی و اقتصادی در مناطق عشایری ناتوان هستند. حیدری (1399) در پژوهشی با عنوان تحلیلی در شیوه زندگی و تأثیر آن در نظام سکونتگاهی آنها در طول مسیر کوچ و قرارگاههای تابستانه و زمستانه مطالعه موردی عشایر بویراحمد پرداخت که اسکان عشایر در قرارگاههای تابستانه و زمستانه، تأکید بر سطوح مختلف قلمرو بهعنوان یکی از اصلیترین عوامل در شکلدهی بهنظام کالبدی - فضایی سکونتگاههای عشایری، مطرح
میباشد. این مفهوم در دو بعد عینی و ذهنی قابلبررسی است که در بعد عینی، محدوده تحت مالکیت خانوارهای عشایری را شامل میشود و در بعد ذهنی، سطوحی از قلمرو خصوصی، نیمه عمومی و عمومی بهواسطه نوع چیدمان فضایی سیاهچادرها در قرارگاه سکونتی مدنظر قرار دارد.
در پژوهشهای خارجی در مورد کیفیت زندگی: گراتی و همکاران (2010) در پژوهشی با موضوع «کیفیت زندگی در مناطق روستایی کرواسی برای ماندن یا ترک آن» که كيفيـت زنـدگي در منـاطق ماندن يا تـرك روستاـ را بررسـي كردنـد. نتـايج نشـان دادنـد كـه زنـدگي روستايي كروات روستايي مشكلات عمدهاي در زمینههای اقتصادي، طبيعت، فرصتهای شغلي، حرفـه و شـغل مناسب و درآمد در مقایسه با شـهر دارد، كـه باعـث مهـاجرت و تـرك روسـتا و درنتيجـه آثـار نامطلوب ناشي از شهرنشيني بیشازحد میشود. لوئر و لوئر (2010) در پژوهشی با عنوان «مسائل اجتماعی و کیفیت زندگی» که مهمترین مسائل اجتماعی را شرح دادهاند که بازتابدهنده کیفیت زندگی در جوامع امروزی است. بیشتر تأکید آنها روی مسائل خرد دامنهای مشکلات اجتماعیاند که متوجه فرد هستند و در این میان به تفاوتهای جنسیتی، جنایت و بزهکاری، انحرافات، فقر و تبعیض نژادی اشاره میشود که بر کیفیت زندگی بیشترین تأثیر را دارد. یمبو (2016) در کتاب خود با عنوان «دانش روزمره، آموزش و آینده پایدار» به بحث جهانیشدن و تغييرات اجتماعی بهویژه سبک و کيفيت زندگی عشاير در مغولستان میپردازد و جهانیشدن را عاملی مؤثر بر از بين رفتن شیوه زندگی و معيشت پايدار سنتی عشاير میداند.
ﺑﺴﻴﺎرى از صاحبنظران ﺑﺮ اﻳﻦ ﺑﺎورﻧﺪ ﻛﻪ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ازجمله اﻣﻮر ﻧﺴﺒﻲ اﺳﺖ و نمیتوان ﺑﺮاى آن ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻄﻠﻖ و ﺟﻬﺎﻧﻲ اراﺋﻪ داد. این اصطلاح بهشدت از زﻣﺎن و ﻣﻜﺎن ﻣﺘﺄﺛﺮ اﺳﺖ و نمیتوان ﺑﺮاى آن ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻄﻠﻖ و ﺟﻬﺎﻧﻲ اراﺋﻪ داد (ﺧﻮارزﻣﻲ،١٣٨٣: ٢٦). میتوان ﮔﻔﺖ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ چندوجهی، ﻧﺴﺒﻲ و ﻣﺘﺄﺛﺮ از زﻣﺎن و ﻣﻜﺎن و ارزشهای ﻓﺮدى و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ از یکسو اﺑﻌﺎد ﻋﻴﻨﻲ و ﺑﻴﺮوﻧﻲ و از ﺳﻮى دﻳﮕﺮ، اﺑﻌﺎد ذﻫﻨﻲ و دروﻧﻲ دارد. ازاینرو اراﺋﻪ ﺗﻌﺮﻳﻔﻲ ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺮاى آن آﺳﺎن ﻧﻴﺴﺖ در اﻳﻦ راﺳﺘﺎ ﻧﺨﺴﺖ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ﺑﺮﺧﻲ ﺗﻌﺎرﻳﻒ ﻣﺤﻘﻘﺎن ﭘﺮداﺧﺘﻪ میشود.
تعاریف مختلف کیفیت زندگی
ﻓﻮ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ را اینگونه ﺗﻌﺮﻳﻒ میکند: ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ در ﺑﺴﻴﺎري ﻣﻮارد ﺑﺎ دو ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ از شاخصهای ﻋﻴﻨﻲ و ذﻫﻨﻲ موردمطالعه ﻗﺮار میگیرد. شاخصهای ذﻫﻨﻲ از ﻃﺮﻳﻖ ﺳﻨﺠﺶ ادراﻛﺎت، ارزیابیها و رﺿﺎﻳﺘﻤﻨﺪي ﺷﻬﺮوﻧﺪان از ﻣﺤﻴﻂ زﻧﺪﮔﻲ ﺷﻬﺮي استخراجشده درحالیکه شاخصهای ﻋﻴﻨﻲ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ واقعیتهای قابلمشاهده اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺑﺴﻴﺎري ﻣﻮارد در ﭼﺎرﭼﻮب دادههای ﺛﺎﻧﻮي قابلاستخراج اﺳﺖ. ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺳﻄﺢ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻛﻪ میباید موردسنجش ﻗﺮار ﮔﻴﺮد از شاخصهای ﻋﻴﻨﻲ و ﻳﺎ ذﻫﻨﻲ اﺳﺘﻔﺎده میشود.(Foo, 2000: 35) ﻣﻔﻬﻮم ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ اﻏﻠﺐ بهعنوان رﺿﺎﻳﺖ از زﻧﺪﮔﻲ، ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ و ﺳﻌﺎدت، رﻓﺎه و آﺳﺎﻳﺶ و اﺣﺴﺎس اﻧﺠﺎم و اﺟﺮا ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ میشود. ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ اﺑﻌﺎد ذﻫﻨﻲ و ﻓﺮدي میباشد و ﺳﻄﺢ ﺗﺤﻘﻖ ﻧﻴﺎزﻫﺎي اﻧﺴﺎن را ﻣﻨﻌﻜﺲ میکند.(Zielinska et al., 2010: 1)
روﻳﻜﺮدﻫﺎ و نظریههای ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ
روﻳﻜﺮدﻫﺎي ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﺑﻪ دودسته ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ و ﺗﺒﻴﻴﻨﻲ تقسیمبندی میشوند. روﻳﻜﺮدﻫﺎي ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ، راﺑﻄﻪ ﻛﻴﻔﺖ زﻧﺪﮔﻲ را ﺑﺎ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎﻳﻲ ﭼﻮن ﺟﻨﺲ، ﺳﻦ، ﺗﺤﺼﻴﻼت، اﺷﺘﻐﺎل و... ﺑﺮرﺳﻲ میکنند. ﻣﺤﻮر اﺻﻠﻲ در ﭼﻨﻴﻦ روﻳﻜﺮدﻫﺎﻳﻲ ﺳﻨﺠﺶ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي زمینهای اﺳﺖ(ﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ و ﻫﻤﻜﺎران، ١٣٩٢: ٥٧). روﻳﻜﺮدﻫﺎي تبیینی ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻮاﻣﻞ مؤثر ﺑﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻛﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﻋﻴﻨﻲ و ذﻫﻨﻲ را در برمیگیرند، میپردازند. روﻳﻜﺮدﻫﺎي ﺗﺒﻴﻴﻨﻲ ﺑﻪ دودسته عاملیت گرا و ﺳﺎﺧﺘﺎرﮔﺮا ﺗﻘﺴﻴﻢ میشوند. روﻳﻜﺮدﻫﺎي ﻋﺎﻣﻠﻴﺖ ﮔﺮا ﺑﺮ ﻛﻨﺸﮕﺮي ﻓﺮدي ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﺗﺄﻛﻴﺪ میکنند ﻛﻪ ﺧﻮد ﺷﺎﻣﻞ ﭼﻬﺎر روﻳﻜﺮد مطلوبیتگرایی، ارزشهای ﻋﺎم، ﻧﻴﺎز ﻣﺤﻮر و روﻳﻜﺮد ﻗﺎﺑﻠﻴﺘﻲ میباشند. روﻳﻜﺮد مطلوبیتگرایی ﺑﺎ ﮔﺮاﻳﺶ ﻓﻠﺴﻔﻲ ﺑﻪ ﺑﺮآوردن لذتها و ﻧﻴﺎزﻫﺎي ﻓﺮدي و در یککلام ﺑﺮ ﺗﺄﻣﻴﻦ رﻓﺎه ﺗﺄﻛﻴﺪ دارد. روﻳﻜﺮد ارزشهای ﻋﺎم ﺑﺮ ارزشهای ﻣﻨﻄﻘﻲ و سنجیدهای ﻛﻪ ﻋﻤﻮم ﻣﺮدم ﺑﺮ آن اﺟﻤﺎع دارﻧﺪ، ﺗﺄﻛﻴﺪ دارد. روﻳﻜﺮدﻫﺎي ﻧﻴﺎز ﻣﺤﻮر ﺑﺮ ﺳﻪ راﻫﺒﺮد ﻧﻴﺎزﻫﺎي اﺳﺎﺳﻲ، ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ و ﻧﻴﺎزﻫﺎي اﻧﺴﺎﻧﻲ اﺳﺘﻮار اﺳﺖ. اﻳﻦ روﻳﻜﺮدﻫﺎ ﺑﺎ اﻣﻮر واﻗﻌﻲ در ارتباطاند و ﺑﺮ ﻧﻘﺶ اﻧﺴﺎن و ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻧﻴﺎزﻫﺎي ﻓﺮدي در ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﺗﺄﻛﻴﺪ میکنند. روﻳﻜﺮد ﻗﺎﺑﻠﻴﺘﻲ روﺷﻲ ﺑﺮاي مفهومسازی ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ و درنهایت ارزﻳﺎﺑﻲ ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ اﺳﺖ. ﻣﺤﻮر اﺻﻠﻲ اﻳﻦ روﻳﻜﺮد ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻗﺎﺑﻠﻴﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﺮﻛﻴﺒﺎﺗﻲ ازآنچه ﻛﻪ ﺷﺨﺺ ﺗﻮان اﻧﺠﺎم آن را دارد و ﻳﺎ ﺑﺎﻳﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، برمیگردد.
روﻳﻜﺮدﻫﺎي ﺳﺎﺧﺘﺎرﮔﺮا، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ روﻳﻜﺮدﻫﺎي ﻋﺎﻣﻠﻴﺖ ﮔﺮا از دو وﻳﮋﮔﻲ ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ: ﻧﺨﺴﺖ آنکه ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﻛﺎﻣﻞ و ﻓﺮاﮔﻴﺮ از ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ اراﺋﻪ میدهند، ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻣﻲ حوزههایی را ﻛﻪ در ﺑﻬﺒﻮد ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ مؤثرند در برمیگیرد و دوم اینکه ﺑﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ بهعنوان ﻳﻚ ﻛﻠﻴﺖ ﺗﻤﺮﻛﺰ دارﻧﺪ (ﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ و ﻫﻤﻜﺎران، ١٣٩٢: ٥٧).
روﻳﻜﺮدﻫﺎي عاملیت گرا
اﻳﻦ روﻳﻜﺮدﻫﺎ ﻏﺎﻟﺒﺎً ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﻓﺮدﮔﺮاﻳﻲ روششناختی ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺟﺎﻣﻌﻪ را بهعنوان ﺟﻤﻊ ﺟﺒﺮي اﻓﺮاد موردتوجه ﻗﺮار میدهند. اینگونه ﺗﺒﻴﻴﻦ هرچند میپذیرد ﻛﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﻓﺮا ﻓﺮدي ﺑﺮاي ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻣﻔﻴﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ اﻣﺎ اﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ را ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺑﻪ زمینههای ﻓﺮدي ﻓﺮو میکاهد و ﺑﺮ ﻧﻘﺶ ﻛﻨﺸﮕﺮي ﻓﺮد در شکلدهی ﺑﻪ ﻓﺮآﻳﻨﺪﻫﺎ ﺗﺄﻛﻴﺪ دارد. بهعبارتدیگر در اﻳﻦ روﻳﻜﺮدﻫﺎ ﻋﺎﻣﻠﻴﺖ ﻓﺮد در ﻣﺮﻛﺰﻳﺖ ﺑﺤﺚ ﭘﻴﺮاﻣﻮن ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻗﺮار دارد. ﻳﻌﻨﻲ بیشتر ﻧﺎﻇﺮ ﺑﺮ ذﻫﻨﻴﺎت، قابلیتها و توانمندیهای اﻓﺮاد اﺳﺖ ﺗﺎ ﺷﺮاﻳﻂ ﺳﺎﺧﺘﺎري اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻳﺎ ﻣﺤﻴﻂ ﭘﻴﺮاﻣﻮﻧﻲ. از عمدهترین روﻳﻜﺮدﻫﺎي ﻋﺎﻣﻠﻴﺘﻲ میتوان ﺑﻪ روﻳﻜﺮدﻫﺎي ﻧﻴﺎز ﻣﺤﻮر ﻫﻤﭽﻮن روﻳﻜﺮد ﻧﻴﺎزﻫﺎي اﺳﺎﺳﻲ، ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ و روﻳﻜﺮد ﻗﺎﺑﻠﻴﺘﻲ اﺷﺎره ﻛﺮد. اﻳﻦ روﻳﻜﺮدﻫﺎ ﺑﺮ ﻣﻮاردي ﭼﻮن ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ، ﻣﺴﻜﻦ، اﺷﺘﻐﺎل، مراقبتهای ﺑﻬﺪاﺷﺖ، آﻣﻮزش و اﻣﻨﻴﺖ اﻗﺘﺼﺎدي تأکیددارند (ﻏﻔﺎري و ﻫﻤﻜﺎران، ١٣٨٧: ١٣).
روﻳﻜﺮد مطلوبیتگرایی
ﻧﻈﺮﻳﻪ مطلوبیتگرایی در ﻃﻮل ﻗﺮن ١٨ ﻣﻴﻼدي بهعنوان ﻳﻚ ﻧﻈﺮﻳﻪ اﺧﻼﻗﻲ موردتوجه ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. مطلوبیتگرایی مجموعهای از اندیشههایی اﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﻠﺴﻔﻪ اﺧﻼﻗﻲ و ﺳﻴﺎﺳﻲ، ﻳﺎ ﻫﺮ دو را در برمیگیرد. مطلوبیتگرایی ﻳﺎ ﺧﻴﺮ ﻋﻤﻮﻣﻲ، ﺑﻪ ﺻﻮرﺗﻲ ﻛﻪ از آﺛﺎر ﺟﺮﻣﻲ ﺑﻨﺘﺎم و ﺟﺎن اﺳﺘﻮارت ﻣﻴﻞ (٧٣- ١٨٠٦) ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ میگیرد، ﺑﻪ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ و ﺑﻪ حداکثر رﺳﺎﻧﺪن ﺑﻬﺮه و ﺧﻴﺮ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻣﻌﻄﻮف اﺳﺖ. در اواﺧﺮ اﻳﻦ ﻗﺮن ﺟﺮﻣﻲ ﺑﻨﺘﺎم ﻓﻴﻠﺴﻮف و ﺣﻘﻮﻗﺪان اﻧﮕﻠﻴﺴﻲ در مهمترین اﺛﺮش ﺑﺎ ﻋﻨﻮان اﺻﻮل قانونگذاری و اﺧﻼق ﺗﻼش ﻧﻤﻮد ﺗﺎ اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ را ﺑﻪ ﺻﻮرﺗﻲ روﺷﻦ و ﺟﺎﻣﻊ ﺗﺪوﻳﻦ ﻧﻤﺎﻳﺪ و در حوزههایی ﭼﻮن ﺣﻘﻮق و اﻗﺘﺼﺎد ﺑﻪ ﻛﺎر ﮔﻴﺮد. اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ بهطور ﺧﻼﺻﻪ ﺑﺮ اﻳﻦ اﺻﻞ اﺳﺘﻮار اﺳﺖ ﻛﻪ از ﻣﻴﺎن اﻣﻜﺎﻧﺎت و گزینههای ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﻛﻪ در ﻫﺮ زمینهای در ﺑﺮاﺑﺮ ﻣﺎ وﺟﻮد دارد ﺑﺎﻳﺪ آن اﻣﻜﺎﻧﺎﺗﻲ را برگزینیم ﻛﻪ بیشترین رﻓﺎه و ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ را ﺑﺮاي ﺑﻴﺶﺗﺮﻳﻦ ﺗﻌﺪاد اﻓﺮاد ﺟﺎﻣﻌﻪ اﻳﺠﺎد میکند (داﻣﻦ ﺑﺎغ، ١٣٩٢: ٣٢). ویژگیهای راﻫﺒﺮدي روﻳﻜﺮد مطلوبیتگرایی عبارتاند از: ١(اﻧﺘﺨﺎب اﻣﻜﺎﻧﺎت و گزینههایی ﻛﻪ فراوانترین ﻟﺬت را ﺑﺮاي بیشترین اﻓﺮاد اﻳﺠﺎد ﻛﻨﺪ. ٢) بیشتر ﻣﻌﻄﻮف ﺑﻪ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺑﻪ ﺣﺪاﻛﺜﺮ رﺳﺎﻧﺪن ﺑﻬﺮه و ﺧﻴﺮ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻣﻌﻄﻮف اﺳﺖ. ٣ بهجای ﺗﺤﻤﻴﻞ ارزشهای ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻓﺮد اﺟﺎزه میدهد ﻛﻪ ﺑﻪ انتخابهای ﺧﺎص ﺧﻮد ﺑﭙﺮدازد (رکنالدین اﻓﺘﺨﺎري و ﻫﻤﻜﺎران، ١٣٩٠: ٧٨).
روﻳﻜﺮد ارزشهای ﻋﺎم
ﻣﻨﻈﻮر ارزشهای ﻣﻨﻄﻘﻲ و سنجیدهای اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻤﻮم ﻣﺮدم ﺑﺮ آن اﺟﻤﺎع داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ارزشهای ﻋﺎم ﺑﺮ اﻳﻦ اﻣﺮ ﺗﻮﺟﻪ دارﻧﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﭼﻴﺰي زﻧﺪﮔﻲ ﺷﺨﺺ را ﺑﺮاي او ارزﺷﻤﻨﺪ میکند، اینها ارزشهایی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺑﻬﺒﻮد ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻫﺮ اﻧﺴﺎﻧﻲ میشوند و ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ از ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﺑﺸﺮ اﺳﺘﻮار اﺳﺖ. اﻳﻦ ارزشها اﻳﻦ اﻣﻜﺎن را ﻓﺮاﻫﻢ میسازند ﻛﻪ زﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮب ﭼﮕﻮﻧﻪ اﺳﺖ و چگونه میتواند ﺑﻬﺘﺮ ﺷﻮد و به دودسته هستهای و غیرهستهای دستهبندی میشوند. ارزشهای هستهای ﻛﻪ اﺳﺎس مطلوبیتگرایی را ﻧﻴﺰ ﺗﺸﻜﻴﻞ میدهند عبارتاند از لذتجویی و اﺟﺘﻨﺎب از درد ﻛﻪ ﻓﻘﺪان هرکدام زﻧﺪﮔﻲ را ﺗﺤﺖ تأثیر ﻗﺮار میدهد. ﺳﺎﻳﺮ ارزشهای ﻋﺎم و سنجیده غیرهستهای ﻫﺴﺘﻨﺪ و ارزشهایی ﻛﻪ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﻲ اﻧﺴﺎن ﻫﺪف وﺟﻬﺖ میدهند و موفقیت و مهارت را ﺷﺎﻣﻞ میشوند. ﺗﻔﺎوت اﻳﻦ دودسته از ارزشها ﻫﻢ ﻣﻬﻢ وﻫﻢ ﻣﺒﻬﻢ اﺳﺖ (ﻏﻔﺎري و ﻫﻤﻜﺎران، ١٣٨٨: ١٨).
ﻗﺰﻟﺒﺎش اﻳﻦ ارزشها را بهطور روشنتری ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ میکند: ١- ﺣﺪاﻗﻞ ﺳﻄﺢ ﻏﺬا، ﺑﻬﺪاﺷﺖ، ﺳﺮﭘﻨﺎه و اﻣﻨﻴﺖ ٢- ﺳﻮاد ٣- ﺳﻄﺢ ﻣﻌﻴﻨﻲ از عزتنفس، خودمختاری و آزادي اراده (آزادی ﻣﺜﺒﺖ)٤- اراده ﻣﻨﻔﻲ ٥- ﺷﻨﺎﺧﺖ ٦- رواﺑﻂ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ دﻳﮕﺮان و مشارکت در زﻧﺪﮔﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ٧- ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ و مهارت.
اﻳﻦ ارزشها در ﺑﻴﻦ اﻓﺮاد متفاوتاند و ﺑﻪ ﺗﻌﺒﻴﺮي از دو ﺟﻨﺒﻪ ﻣﺘﻜﺜﺮﻧﺪ، ﻳﻜﻲ از ﺟﻨﺒﻪ برداشتهای ﻣﺘﻨﻮﻋﻲ ﻛﻪ اﻓﺮاد ﻣﺨﺘﻠﻒ از ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺑﺎﻻي زﻧﺪﮔﻲ و یا زﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮب دارﻧﺪ و دﻳﮕﺮان از ﺟﻨﺒﻪ اﻫﻤﻴﺖ وزﻧﻲ ﻣﺘﻔﺎوﺗﻲ ﻛﻪ هرکدام از اﻳﻦ ارزشها ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﺮاي ﻓﺮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻬﻢ-ﺗﺮﻳﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻗﻮت اﻳﻦ روﻳﻜﺮد اراﺋﻪ ارزشهای ﻣﺮﺗﺒﻂ باکیفیت زﻧﺪﮔﻲ اﺳﺖ، ﺗﺼﻮﻳﺮي ﻛﻪ در روﻳﻜﺮد مطلوبیتگرایی وﺟﻮد ﻧﺪارد بهبیاندیگر ﻓﻬﺮﺳﺘﻲ از ارزشهای ﺳﻨﺠﻴﺪه، ﻧﻤﺎﻳﻲ ﻛﻠﻲ از ﻋﻮاﻣﻞ تشکیلدهنده ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ را ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﺸﺎن میدهد اﻣﺎ آنگونه ﻛﻪ ﻓﻴﻠﻴﭙﺲ ﻧﺸﺎن میدهد اﻳﻦ روﻳﻜﺮد داراي ﻧﻮﻋﻲ ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎري وﻋﺪم اﻧﺴﺠﺎم دروﻧﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﻣﺘﻜﺜﺮ ﺑﻮدن ارزشها و ﻓﻘﺪان ﻣﻌﻴﺎري روﺷﻦ ﺑﺮاي اولویتبندی آنها میباشد. از دﻳﮕﺮ اﻳﺮادات وارد در اﻳﻦ روﻳﻜﺮد آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻣﻌﻴﺎري از ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ارزﻳﺎﺑﻲ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ و یا ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ارزﻳﺎﺑﻲ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ و یا ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ اﻧﺠﺎم گزینشهای ﻣﻤﻜﻦ از ﻣﻴﺎن اﻳﻦ ارزشها اراﺋﻪ نمیدهد. (اﻣﻴﺪي ١٣٨٦: ٢٥).
روﻳﻜﺮدﻫﺎي ﻧﻴﺎز ﻣﺤﻮر
اﻳﻦ روﻳﻜﺮد در ﺣﻮزه ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺗﻮﺳﻌﻪ و کیفیت ﺑﺴﻴﺎر راﻳﺞ اﺳﺖ و با ﺑﺤﺚ از ﻧﻴﺎزﻫﺎي اﺳﺎﺳﻲ آغاز میشود. برخلاف روﻳﻜﺮد ارزشهای ﻋﺎم و سنجیده ﻛﻪ باارزشهای اﻧﺘﺰاﻋﻲ ﺳﺮوﻛﺎر داﺷﺖ، روﻳﻜﺮدﻫﺎي ﻧﻴﺎز ﻣﺤﻮر ﺑﺎ اﻣﻮر واﻗﻌﻲ در ارتباطاند. اﻳﻦ روﻳﻜﺮد ﺧﻮد ﺑﻪ ﺳﻪ روﻳﻜﺮد ﻣﺘﻔﺎوت ﺗﻘﺴﻴﻢ میشود. (ﻓﺮﺟﻲ ﻣﻼﻳﻲ، ١٣٨٩: ١١).
روﻳﻜﺮد ﻧﻴﺎزﻫﺎي اﺳﺎﺳﻲ روﻳﻜﺮد ﻧﻴﺎزﻫﺎي اﺳﺎﺳﻲ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ و ﻫﻢ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﺳﻨﺠﺶ و اندازهگیری ﺑﺎ روﻳﻜﺮد مطلوبیتگرایی ﺗﻔﺎوت ﺑﻨﻴﺎدي دارد. ﺗﻔﺎوت اﻳﻦ دو روﻳﻜﺮد از ﺑﻌﺪ ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻳﺰ ﻣﻴﺎن ﻋﻼﻳﻖ و نیازها ﻣﺮﺑﻮط میشود و ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﺳﻨﺠﺶ درحالیکه مطلوبیتگرایی دراﻣﺪ ﻣﻌﻴﺎر ﻋﻤﻞ ﻗﺮار میگیرد، در روﻳﻜﺮد ﻧﻴﺎزﻫﺎي اﺳﺎﺳﻲ دراﻣﺪ ﺿﺮورت ﻣﻄﻠﻖ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻧﻴﺴﺖ چراکه در ﺑﺴﻴﺎري از ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ وﺟﻮد ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي ﺑﺎﻻ، ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ علیرغم برخورداری ﺟﺎﻣﻌﻪ از ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ دراﻣﺪ ﺑﺎﻻ، ﺑﺴﻴﺎري از اﻓﺮاد ﺗﻮان تأمین ﻧﻴﺎزﻫﺎي ﺧﻮد را ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. اﻳﻦ روﻳﻜﺮد ﭘﺎﻳﻪ ﻣﺸﺨﺼﻲ را ﺑﺮاي ﺣﺪ ﻣﻌﻴﻨﻲ از اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎي قابلقبول زﻧﺪﮔﻲ اراﺋﻪ میدهد، مشخصهای ﻛﻪ روﻳﻜﺮدﻫﺎي ﻣﻄﻠﻮﺑﺖ ﮔﺮاﻳﻲ و ارزشهای ﻋﺎم ﻓﺎﻗﺪ آن ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻪ ﺑﺎور ﮔﺮﻳﻔﻴﻦ اﻳﻦ روﻳﻜﺮد، روﻳﻜﺮد ﺟﺎﻣﻌﻲ ﻧﻴﺴﺖ درحالیکه روﻳﻜﺮد ارزشهای ﻋﺎم ﻫﻤﻪ اﺑﻌﺎد وﺟﻮدي اﻧﺴﺎن، از ﺑﻘﺎ ﺗﺎ ارزشهای واﻻ را ﭘﻮﺷﺶ میدهد، روﻳﻜﺮد ﻧﻴﺎزﻫﺎي اﺳﺎﺳﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮ ﺑﻌﺪ ﺑﻘﺎ تأکید دارد. ازاینرو میتوان اﻳﻦ روﻳﻜﺮد را زیرمجموعه ارزشهای ﻋﺎم در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺮ ﻛﺎﻻ و خدمات ﺗﻤﺮﻛﺰ دارد ﺗﺎ ﺑﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ اﻧﺴﺎﻧﻲ، در اﻳﻦ روﻳﻜﺮد ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺗﻔﺎوت و تنوع در ویژگیهای اﻓﺮاد ﻧﺎدﻳﺪه ﮔﺮﻓﺘﻪ میشود. اﻳﻦ روﻳﻜﺮد ﺑﺮاي ﺳﻨﺠﺶ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ اوﻟﻴﻪ در ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺑﺎ ﻣﺤﺮوﻣﻴﺖ ﺑﺎﻻ قابلاستفاده اﺳﺖ اﻣﺎ اﺑﺰار ﻣﻨﺎﺳﺒﻲ ﺑﺮاي ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ در ﻛﺸﻮرﻫﺎي درحالتوسعه ﺑﺮﺧﻮردار از ﺳﻄﺢ ﺣﺪاﻗﻞ زﻧﺪﮔﻲ ﻧﻴﺴﺖ و درصورتیکه ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ در ﺳﻄﺤﻲ ﻓﺮاﺗﺮ از ﻧﻴﺎزﻫﺎي اوﻟﻴﻪ موردنظر ﺑﺎﺷﺪ (اﻣﻴﺪي، ١٣٨٦: ٢٠).
روﻳﻜﺮد ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ
اﻳﻦ روﻳﻜﺮد اﺑﺘﺪا از ﺳﻮي دﻓﺘﺮ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﺑﻪ ﻛﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ ﻛﻪ توسعهی اﻧﺴﺎﻧﻲ را ﭼﻨﻴﻦ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮده اﺳﺖ: توسعهی اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻓﺮآﻳﻨﺪي اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻘﻮق اﻧﺘﺨﺎﺑﻲ ﭘﻴﺶ روي ﻣﺮدم را وسیعتر میکند. انتخابهای موردنظر اﻳﻦ ﺳﺎزﻣﺎن عبارتاند از ﻣﻨﺎﺑﻌﻲ ﻛﻪ قابلاندازهگیریاند، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻃﻮل ﻋﻤﺮ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺳﻼﻣﺘﻲ، ﺑﺮﺧﻮرداري از آموزشوپرورش و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻋﻮاﻣﻞ دﻳﮕﺮي ﻛﻪ قابلاندازهگیری ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ آزادي ﺳﻴﺎﺳﻲ، ﺣﻘﻮق اﻧﺴﺎﻧﻲ، رﺿﺎﻳﺖ و ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻓﺮدي (داﻣﻦ ﺑﺎغ، ١٣٩٢: ٣٥). اﻳﺪه اﺻﻠﻲ اﻳﻦ روﻳﻜﺮد ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از اﻳﻨﻜﻪ ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ اﻧﺴﺎن ﻫﺪف اﺻﻠﻲ ﺗﻮﺳﻌﻪ اﺳﺖ و انسانها ﻓﻌﻞ و منبع اﺻﻠﻲ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر میآیند. از اﻳﻦ ﻣﻨﻈﺮ ﻣﺮدم ﺛﺮوت واﻗﻌﻲ ﻳﻚ ﻛﺸﻮر ﻫﺴﺘﻨﺪ و هدف ﻋﻤﺪه ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻳﺠﺎد ﻣﺤﻴﻄﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮاي ﻣﺮدم بهمنظور برخورداری از ﻳﻚ زﻧﺪﮔﻲ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﺧﻼﻗﺎﻧﻪ توأم ﺑﺎ ﺳﻼﻣﺘﻲ اﺳﺖ، ازاینرو ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻏﻨﺎ ﺑﺨﺸﻴﺪن ﺑﻪ گزینشهای ﻣﺮدم اﺳﺖ و اساسیترین ﻋﻮاﻣﻞ آن بهرهمندی از زﻧﺪﮔﻲ ﻃﻮﻻﻧﻲ و سالم ﺑﺮاي آﻣﻮزش، ﻳﺎدﮔﻴﺮي و ﺑﺮﺧﻮرداري از اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎي ﻣﻨﺎﺳﺐ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.
ﺷﻮاﻫﺪ و ﻣﺪارك ﺟﻬﺎﻧﻲ ﻧﺸﺎن میدهد کشورهایی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ اوﻟﻮﻳﺖ دادهاند، ازنظر رﺷﺪ، اﺷﺘﻐﺎل، ﻛﺎﻫﺶ بیعدالتی، ﺗﻮزﻳﻊ دراﻣﺪ و کاهش ﻓﻘﺮ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺧﻮﺑﻲ داشتهاند حوزههای موردبررسی ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ، ﺑﻴﺸﺘﺮ آموزش، ﺑﻬﺪاﺷﺖ و اشتغال اﺳﺖ. اﻣﺎ بهطور ﻛﻞ آﻣﻮزش اﺳﺎس ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺤﺴﻮب میشود ﻛﻪ ﺑﻨﻴﺎن ﺑﺴﻴﺎري از ﻣﻮارد دﻳﮕﺮ را ﺗﺸﻜﻴﻞ میدهد. اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ مردمگرا ﺑﻮدن برنامهها و اقداماتی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ دولتها در ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺟﻬﺎن ﺳﻮم در ﺟﻬﺖ ﻛﺎﻫﺶ آسیبهای اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ مردمگرا ﺑﻮدن برنامهها و اقداماتی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ دولتها در ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺟﻬﺎن ﺳﻮم در ﺟﻬﺖ ﻛﺎﻫﺶ آسیبهای اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و معضلات زیستمحیطی انجام میگیرد. ﺗﻮﺳﻌﻪ مردمگرا ﻗﺎﻟﺒﻲ ﻧﻤﺎدﻳﻦ ﺑﺎ زیرساخت دﻣﻮﻛﺮاﺳﻲ در ﺟﻬﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ در ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺟﻬﺎن ﺳﻮم و مناطق عقبافتاده اﺳﺖ. ﮔﺮﻳﻔﻴﻦ وﻣﻚ ﻛﻨﻠﻲ مزیتهایی را ﺑﺮاي روﻳﻜﺮد ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ قائلاند ﻛﻪ عبارتاند از اﻳﻔﺎي ﻧﻘﺶ در ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺮدم، ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﻮدن ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ فرصتهای ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺮاي اﻓﺮاد ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺗﻮزﻳﻊ متساویتر دﺳﺘﺎوردﻫﺎي ﺗﻮﺳﻌﻪ، اﻳﺠﺎد ارﺗﺒﺎط ﺑﻴﻦ اﻧﻮاع ﻣﺨﺘﻠﻒ سرمایهگذاری، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ و طبیعی و ﻣﻴﺴﺮ ﺳﺎﺧﺘﻦ بهرهگیری از ﻣﺰاﻳﺎي برنامههای ﻣﻜﻤﻞ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﺎدي و اﻧﺴﺎﻧﻲ (اﻣﻴﺪي، ١٣٨٦: ٢١).
ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻧﻴﺎزﻫﺎي اﻧﺴﺎﻧﻲ
ﺷﺎﺧﺺ اﺻﻠﻲ در روﻳﻜﺮد ﻧﻴﺎزﻫﺎي اﺳﺎﺳﻲ و توسعه اﻧﺴﺎﻧﻲ، اﻣﻴﺪ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﻲ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ اﻳﺪﺋﻮﻟﻮژﻳﻚ دوﻳﺎل وﮔﻮف (١٩٩١) ﺑﺮ اﻳﻦ ﺑﺎورﻧﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ تأمین ﻧﻴﺎزﻫﺎي اﻧﺴﺎن، پیشنیاز ﻣﺸﺎرﻛﺖ در زﻧﺪﮔﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺳﺖ ﻫﻤﻪ اﻓﺮاد داراي ﺣﻖ ﻣﺴﻠﻢ ارﺿﺎي ﻧﻴﺎزﻫﺎﻳﺸﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ زﻳﺮا اﻋﻀﺎي گروههای اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ وﻇﺎﻳﻔﻲ را ﺑﺮ عهدهدارند ﻛﻪ ﺑﺪون برخورداری از ﺳﻄﺢ ﻣﻨﺎﺳﺒﻲ از تأمین ﻧﻴﺎزﻫﺎ ﻗﺎدر ﺑﻪ اﻧﺠﺎم وﻇﺎﻳﻔﺸﺎن ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﺗﺌﻮرﻳﻚ ﻧﻴﺰ اﻳﻦ روﻳﻜﺮد ﭼﺎرﭼﻮﺑﻲ را ﺑﺮاي ﻧﻴﺎزﻫﺎي ﻋﻴﻨﻲ ﺑﻪ دﺳﺖ میدهد ﻛﻪ در داﻣﻨﻪ وسیعتری ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ روﻳﻜﺮد ارزشهای ﻋﺎم ﻗﺮار دارد. دوﻳﺎل وﮔﻮف ﻧﻴﺎزﻫﺎ را ﺑﻪ دو ﻧﻮع اﺳﺎﺳﻲ و واسطهای دستهبندی میکنند. ﻧﻴﺎزﻫﺎي اﺳﺎﺳﻲ عبارتاند از: ﺳﻼﻣﺖ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ و خودمختاری. در ﻋﻤﻞ ﺳﻼﻣﺖ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺣﺎﻟﺘﻲ از ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ، رواﻧﻲ و اجتماعی اﺳﺖ. خودمختاری در ﻋﻤﻞ ﻛﻪ در روﻳﻜﺮد ارزشهای ﻋﺎم ﻧﻴﺰ وﺟﻮد داﺷﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﮔﺰﻳﻨﺶ آگاهانه در ﺧﺼﻮص اﻳﻦ اﻣﺮ اﺳﺖ ﻛﻪ چهکاری و ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﻳﺪ اﻧﺠﺎم ﺷﻮد. خودمختاری ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ اعتمادبهنفس اﺳﺖ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺧﻮد ﺑﻪ ﺳﻪ ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺘﻜﻲ اﺳﺖ: ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﻲ، ﻣﻬﺎرت ﺷﺨﺼﻲ تواناییهای ﻻزم ﺟﻬﺖ بهکارگیری در ﺣﻴﻦ ﻣﺸﺎرﻛﺖ. ﺳﻼﻣﺖ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ و خودمختاری ﻧﻴﺎزﻫﺎي ﻣﻜﻤﻞ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮﻧﺪ و ﺑﺪون وﺟﻮد اﺳﺘﻘﻼل، آزادی، اﻧﺘﺨﺎب و تصمیمگیری، ﺑﺸﺮ بهطور قابلتوجهی از ﻳﻚ ﻧﻴﺎز ﻛﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻤﻲ، ﻧﻴﺎزي اﺳﺎﺳﻲ بهحساب ﻣﻲاﻳﺪ، ﻣﺤﺮوم میشود. اﮔﺮ ﻓﺮد بهمثابه ﻳﻚ اﻧﺴﺎن ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ درك خواستهها و اهدافش را ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ اﺳﺘﻔﺎده از ﺳﻼﻣﺖ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻫﻴﭻ ﺛﻤﺮي ﻧﺨﻮاﻫﺪ داﺷﺖ. دوﻳﺎل وﮔﻮف، ﻓﻬﺮﺳﺘﻲ از ﻳﺎزده ﻧﻴﺎز واسطهای اراﺋﻪ میدهند ﻛﻪ هرکدام ﺑﺎ تأمین ﻳﻜﻲ از دو ﻧﻴﺎز ﺳﻼﻣﺖ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ و خودمختاری ﻣﺮﺗﺒﻂ اﺳﺖ، اﻳﻦ ﻧﻴﺎزﻫﺎ عبارتاند از ١-ﻣﻮاد ﻏﺬاﻳﻲ ﻣﻐﺬي واب ﺳﺎﻟﻢ ٢-ﻣﺴﻜﻦ ﻣﻄﻤﺌﻦ ٣-محیطزیست ﺑﺪون ﺧﻄﺮ ٤-ﻛﻨﺘﺮل زاد وﻟﺪ ٥-ﻣﺮاﻗﺒﺖ ﺑﻬﺪاﺷﺘﻲ و درمانی ﻣﻨﺎﺳﺐ ٦-اﻣﻨﻴﺖ در دوران ﻛﻮدﻛﻲ ٧-داﺷﺘﻦ رواﺑﻂ ﻣﻌﻨﺎدار اوﻟﻴﻪ ٨-اﻣﻨﻴﺖ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ٩-اﻣﻨﻴﺖ اﻗﺘﺼﺎدي ١٠-آموزش ﻣﻨﺎﺳﺐ ١١-ﻣﺤﻴﻂ ﻛﺎر بیخطر (ﻏﻔﺎري، اﻣﻴﺪي، ١٣٨٨: ٢٦). اﺳﺘﺪﻻل اﻳﻦ رﻫﻴﺎﻓﺖ ﻣﺒﻨﻲ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺣﺪاﻗﻞ ﻧﻴﺎزﻫﺎي اﺳﺎﺳﻲ در ﺟﻮاﻣﻌﻲ ﻛﻪ از اﻳﻦ حداقلها ﻧﻴﺰ ﻣﺤﺮوم ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺿﻤﻦ اﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮد ﮔﺎم ﻣﻬﻤﻲ در راﺳﺘﺎي ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر میرود، از ﻃﺮﻳﻖ ﺑﻬﺒﻮد ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ و ﻧﻴﺮوي اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺷﺮاﻳﻂ را ﺑﺮاي ﺗﻮﺳﻌﻪ در ﺳﺎﻳﺮ زمینهها ﻓﺮاﻫﻢ میکند.(Stewart, 1996: 64)
روﻳﻜﺮد ﻗﺎﺑﻠﻴﺘﻲ
روﻳﻜﺮد ﻗﺎﺑﻠﻴﺘﻲ روﺷﻲ اﺳﺖ ﺑﺮاي مفهومسازی ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ و درنهایت ارزﻳﺎﺑﻲ ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ. ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺑﻪ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ و استعداد ﺷﺨﺺ ﺑﺮاي اﻧﺠﺎم فعالیتهای ﻣﻔﻴﺪ ﺟﻬﺖ ﺑﻪ دﺳﺖ آوردن موقعیتها و شرایط ﻣﻨﺎﺳﺐ رﻓﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎ ﻣﺮﺑﻮط میشود. ﻣﺤﻮر اﺻﻠﻲ اﻳﻦ روﻳﻜﺮد ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻗﺎﺑﻠﻴﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﺮﻛﻴﺒﺎﺗﻲ ازآنچه ﺷﺨﺺ ﺗﻮان اﻧﺠﺎم آن را دارد و یا ﺑﺎﻳﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، برمیگردد. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻲ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ آزادی ﻓﺮد در دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎي موردنظر اﺳﺖ. آزادی ﻣﺜﺒﺖ و کارکردهای اﺳﺎﺳﻲ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت اﺻﻠﻲ اﻳﻦ روﻳﻜﺮد ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﺑﺰاري آزادی و بهزیستی ﺑﺨﺸﻲ از اﻳﺪه ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎي اﺳﺎﺳﻲ اﺳﺖ و کیفیت زﻧﺪﮔﻲ میبایست در ﭼﺎرﭼﻮب ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻓﺮد در ﺑﻪ دﺳﺖ آوردن ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ ﻣﻮرد ﻗﻀﺎوت ﻗﺮار ﮔﻴﺮد. در اﻳﻦ دﻳﺪﮔﺎه ﮔﺴﺘﺮش آزادی ﻫﻢ بهعنوان ﻫﺪف اوﻟﻴﻪ وﻫﻢ بهعنوان اﺑﺰار اﺻﻠﻲ ﺗﻮﺳﻌﻪ مدنظر ﻗﺮار دارد ﻳﻌﻨﻲ آزادی ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻧﻘﺶ اﺑﺰاري بهعنوان ﻫﺪف از ﻃﺮﻳﻖ تأثیر در ﻏﻨﻲ ﻛﺮدن زﻧﺪﮔﻲ اﻧﺴﺎن ﻧﻘﺶ ﻧﻬﺎدي و اﺳﺎﺳﻲ دارد. دادههای اﻗﺘﺼﺎدي در اﻓﺰاﻳﺶ ﻓﺮﺻﺖ دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎ تأثیر دارﻧﺪ اﻣﺎ اﻳﻦ تأثیر ﻣﺴﺘﻤﺮ و تضمینشده ﻧﻴﺴﺖ چراکه ﺑﺮﺧﻲ نارساییها ﻣﺎﻧﻨﺪ ناتوانیهای ﺣﺎﺻﻞ از ﺑﻴﻤﺎري ﺑﺎ ﺑﺎﻻ ﺑﻮدن ﺳﻦ، راﺑﻄﻪ ﺑﻴﻦ دراﻣﺪ و قابلیت را ﻣﺨﺘﻞ میکند. بهعبارتدیگر راﺑﻄﻪ دراﻣﺪ و قابلیت بهشدت ﺗﺤﺖ تأثیر متغیرهایی ﭼﻮن ﺟﻨﺲ، ﺳﻦ، ﻣﻜﺎن ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ و غیره ﻗﺮار دارد. اﻳﻦ روﻳﻜﺮد اﻧﺘﻈﺎر دارد ﻛﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺑﺎ ﻣﺤﻮرﻳﺖ آزادی ﻣﺜﺒﺖ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ارﺗﻘﺎي ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ در اﺑﻌﺎد ﻋﻴﻨﻲ و ذهنی ﮔﺮدد اﻣﺎ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع را میپذیرد ﻛﻪ آزادیها ﻳﻚ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ اﻟﺰاﻣﻲ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ چهبسا در ﻫﻨﮕﺎم اﻳﺠﺎد دادههای اﻗﺘﺼﺎدي و با ﺷﺮوع ﺑﻪ ﻛﺎر ﺳﻴﺴﺘﻢ اﻗﺘﺼﺎدي از ﻃﺮﻳﻖ شکلگیری و اولویتها ﻣﺤﺪود ﺷﻮﻧﺪ. بهطورکلی ﻗﺎﺑﻴﺘﻲ اذﻋﺎن میدارد ﻛﻪ در ارزﻳﺎﺑﻲ سیاستگذاریها بهجای ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺻﺮف ﺑﺮ وﺿﻌﻴﺖ ذﻫﻨﻲ و یا ﻣﻴﺰان ﻛﺎﻻﻳﻲ ﻛﻪ ﺟﻬﺖ ﻣﺼﺮف در اﺧﺘﻴﺎر ﻓﺮد ﻗﺮار میگیرد، میبایست ﺑﺮ آنچه میتوانند اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ، ﺗﻤﺮﻛﺰ ﻧﻤﻮد و در اﻳﻦ راﺳﺘﺎ اﮔﺮ ﺗﻮﺟﻪ سیاستگذاران از ﺗﻤﺮﻛﺰ ﻣﺤﺪود ﺑﺮ دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ دراﻣﺪ ﺑﻪ ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺟﺎﻣﻊ قابلیتها ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻛﻨﺪ میتوان ﺑﻪ درك ﺑﻬﺘﺮي از ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ دستیافت. اﻳﻦ روﻳﻜﺮد، روﻳﻜﺮدي ﺑﻠﻨﺪ ﭘﺮوازاﻧﻪ اﺳﺖ. (ﻏﻔﺎري و اﻣﻴﺪي، ١٣٨٨: ٣٠).
روﻳﻜﺮدﻫﺎي ﺳﺎﺧﺘﺎرﮔﺮا
اﻳﻦ روﻳﻜﺮدﻫﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ روﻳﻜﺮدﻫﺎي ﻋﺎﻣﻠﻴﺘﻲ از دو وﻳﮋﮔﻲ ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ: اول آنکه ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﻛﺎﻣﻞ و ﻓﺮاﮔﻴﺮ از ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ اراﺋﻪ میدهند ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻣﻲ حوزههایی را ﻛﻪ در ﺑﻬﺒﻮد ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ مؤثرند، در برمیگیرد و دوم آنکه ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ بهعنوان ﻳﻚ ﻛﻠﻴﺖ ﺗﻤﺮﻛﺰ دارﻧﺪ. در اﻳﻦ روﻳﻜﺮد ﺑﺮاي ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺳﺎزﻧﺪه و ﻋﻮاﻣﻞ ایجادکنندهای ﺗﻌﻴﻴﻦ میشود. اﻳﻦ ﻋﻨﺎﺻﺮ بهصورت ﻋﺎم عبارتاند از خودمختاری، ﺷﻨﺎﺧﺖ و واﺑﺴﺘﮕﻲ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ و ﺑﺮاﺑﺮي ﻛﻪ ﻋﻮاﻣﻠﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ اﻣﻨﻴﺖ، ﺷﻬﺮوﻧﺪي و دﻣﻮﻛﺮاﺳﻲ را ﺑﺮاي ﻣﺤﻘﻖ ﺷﺪن ﻧﻴﺎز دارﻧﺪ. بهعبارتدیگر ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ در ﻣﻌﻨﺎي واﻗﻌﻲ آن نمیتواند ﻣﺴﺘﻘﻞ از ﻣﻨﺎﺳﺒﺎت، رواﺑﻂ و ﭘﻴﻮﻧﺪﻫﺎي ﻣﺸﺘﺮك اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و واﺑﺴﺘﮕﻲ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ در زﻣﻴﻨﻪ ﻋﺪاﻟﺖ ﺗﻮزﻳﻌﻲ ﻛﻪ اﻣﻨﻴﺖ ﺷﺨﺼﻲ و اﻗﺘﺼﺎدي، ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪي و ﺣﻘﻮق اﻧﺴﺎﻧﻲ را ﺗﻀﻤﻴﻦ میکند، مفهومسازی ﺷﻮد. ﺑﺮﻧﺎرد، ﺑﺮﮔﺮ- اﺷﻤﻴﺖ و ﻧﻮل از ﻣﺮوﺟﻴﻦ اﻳﻦ روﻳﻜﺮد ﻫﺴﺘﻨﺪ (ﻏﻔﺎري و امیدی، ١٣٨٧: ١٤).
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی – تحلیلی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل عشایر ایل بختیاری شهرستان لالی که دارای 2000 نفر جمعیت میباشد و ازاینرو نمونهی آماري با استفاده از فرمول کوکران، به تعداد 322 نمونه براي عشایر شهرستان لآلی تعیین و براي انتخاب نمونههای آماري، از روش نمونهگیری تصادفی نظاممند یا سیستماتیک استفادهشده است. دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، بهصورت میدانی و با مراجعه به خانوارهاي ساکن در ییلاق و قشلاق موردمطالعه جمعآوری شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرخواهی از اساتید رشتههای مرتبط با توسعه روستایی، پایایی ابزار سنجش نیز با استفاده از ضریب آلفاي کرونباخ در حد مطلوبی محاسبه و تأییدشده است. در تجزیهوتحلیل دادهها بسته به مقیاس متغیرها و اهداف موردنظر از میانگین، آزمون تی تک نمونهای در محیط نرمافزار spss استفادهشده است. پس از واردکردن دادهها در محیط نرمافزار SPSS.23 اطلاعات بهدستآمده در دو بخش آمار توصیفي و تحلیلي مورد ارزيابي قرارگرفته است.
یافتههای و بحث
جدول 1 فراوانی ویژگیهای جمعیت شناختی نمونههای پژوهش را برحسب متغیرهای سن، جنس، تأهل، میزان تحصیلات و میزان درآمدنشان میدهد.
تعداد 322 نفر موردبررسی 4/62 درصد مرد و 6/37 درصد زن بودند. پاسخگويان داراي دامنه سني بين 15 تا بیش از 59 سال بودهاند که حدود 50 درصد آنها سني کمتر از 35 سال داشتهاند. از تعداد 322 نفر 6/33 درصد مجرد و 4/66 درصد متأهل بودهاند. حدود 76 درصد زیر دیپلم، 2/21 درصد ديپلم و فوقدیپلم، 8/2 درصد ليسانس بودهاند، همچنين آمار نشان میدهد میزان درآمد ماهانه 2 تا 4 میلیون 1/12 درصد، 4 تا 6 میلیون 8/26 درصد، 6 تا 10 میلیون 3/49 و بیش از 10 میلیون تومان 8/11 درصد را به خود اختصاص دادهاند.
جدول 1. فراوانی ویژگی جمعیت شناختی نمونههای پژوهش
جنسيت | سن (سال) | |||||||
شاخص | مرد | زن | 15-25 | 35-26 | 45-36 | 55-46 | +56 | |
فراواني | 201 | 121 | 96 | 101 | 65 | 32 | 28 | |
درصد | 4/62 | 6/37 | 8/29 | 4/31 | 2/20 | 9/9 | 7/8 | |
مؤلفه | وضعيت تأهل | سطح تحصيلات | ||||||
شاخص | متأهل | مجرد | زیر دیپلم | ديپلم و فوقديپلم | ليسانس | فوقليسانس و بالاتر | ||
فراواني | 214 | 108 | 245 | 68 | 9 | - | ||
درصد | 4/66 | 6/33 | 0/76 | 2/21 | 8/2 | - | ||
مؤلفه | میزان درآمد ماهانه | |||||||
شاخص | 1 تا 2 میلیون | 2 تا 4 میلیون | 4 تا 6 میلیون | 6 تا 10 میلیون | بالای 10 میلیون | |||
فراواني | - | 39 | 86 | 159 | 38 | |||
درصد | - | 1/12 | 8/26 | 3/49 | 8/11 |
منبع: (يافتههاي نگارند، 1401)
تأثیر شاخصهای اقتصادی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در قشلاق و ییلاق
براي تعيين شاخصهاي کیفیت زندگی عشایر ميبايست شاخصهايي تعيين گردد که شاخصهاي نشانههاي عيني، قابلشناسایی و اندازهگیری براي مفهومها باشند که براي اين منظور تعداد 21 شاخص در نظر گرفته شد که شامل: وضعیت خانوار به لحاظ برخورداری از درآمد مناسب که زندگی خانواده شمارا کفایت کند، وضعیت خانوار شما به لحاظ پسانداز سالیان تا چه حد از آینده شغلی خود رضایت دارید، توانایی و قدرت پسانداز درآمد، ثبات و پایداری درآمد تا چه حد از وضعیت شغلی رضایت دارید تا چه حد درآمد ماهیانه شما از عهده هزینههای زندگیتان برمیآید، وضعیت درآمد خانوار شما به لحاظ تأمین نیازهای اولیه زندگی، تنوع وضعیت شغلی تا چه حد از امنیت شغلی خود رضایت دارید، وضعیت اشتغال زنان عشایر تا چه حد از تولیدات دامی و زراعی رضایت دارید تا چه حد از تولیدات صنایعدستی رضایت دارید، وضعیت سودآوری تولیدات، بهرهمندی از حمایتهای دولتی (بیمه کشاورزی و دام) تا چه حد از تولیدات رضایت دارید تا چه حد جوانان نسبت به اشتغال امیدواری دارند، وضعیت مالکیت دام بزرگ و کوچک، وضعیت مالکیت مراتع و اراضی کشاورزی، وضعیت مالکیت زمین و مسکن، انگیزه جهت سرمایهگذاری در دامداری در پرسشنامه شرح شد. آزمون T تک نمونهاي زماني مورداستفاده قرار ميگيرد که يک نمونه از جامعه وجود دارد و محقق بخواهد ميانگين آن را با يک حالت معمول و رايج استاندارد و يا حتي يک عدد مورد انتظار مقايسه کند، بهعبارتیدیگر محقق قصد داشته باشد ميانگين يک متغير در پژوهش را با يک ميانگين تعين شده مقايسه کند از آزمون Tتک نمونهای بهره ميگيرد. در اين پژوهش براي آزمون T ميانگين نمونه را با مقدار (3) که مقدار متوسط در نظر گرفتهشده است مورد مقايسه قرار ميگيرد. چنانچه ميانگين هرکدام از ابعاد تحقيق بيشتر از مقدار (3) باشد و داراي اختلاف معنیداری با اين مقدار تعیینشده باشد (P<0/05) نشان ميدهد که تأثیر شاخصهای اقتصادی در کیفیت زندگی تأثیرگذار بوده است.
نتايج آزمون تي (جدول 2) نشان ميدهد سطح معناداري همه شاخصها در سطح 95% ميباشد. ميانگين تأثیر شاخصها اقتصادی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در قشلاق پایینتر از ميانگين حد متوسط میباشد. کرانه بالا و پايين آنها کمتر از صفر و منفي است. همچنين سطح معنیداری در همه شاخصها کمتر 05/0 ميباشد.
جدول 2. نتایج آزمون تی تک نمونهای در خصوص تأثیر گویههای شاخص اقتصادی در قشلاق
گويه | آماره t | درجه آزادي | سطح معناداري | ميانگين | اختلاف ميانگين | فاصله اطمينان | |
کران پايين | کران بالا | ||||||
1 | 22.463- | 321 | 000/0 | 98/1 | 1.02- | 1.10- | 92/.- |
2 | 18.820- | 321 | 000/0 | 15/2 | 0.883- | 0.93- | 75/.- |
3 | 28.086- | 321 | 000/0 | 88/1 | 1.111- | 1.18- | 03/1- |
4 | 32.988- | 321 | 000/0 | 64/1 | 1.350- | 1.43- | 27/1- |
5 | 40.094- | 321 | 000/0 | 49/1 | 1.509- | 1.58- | 43/1- |
6 | 39.310- | 321 | 000/0 | 55/1 | 1.444- | 1.51- | 37/1- |
7 | 38.571- | 321 | 000/0 | 57/1 | 1.422- | 1.49- | 34/1- |
8 | 29723- | 321 | 000/0 | 95/1 | 1.043- | 1.11- | 97/.- |
9 | 31.978- | 321 | 000/0 | 74/1 | 1.254- | 1.33- | 17/1- |
10 | 40.223- | 321 | 000/0 | 61/1 | 1.381- | 1.44- | 31/1- |
11 | 20.022- | 321 | 000/0 | 14/2 | 0.857- | 0.94- | 77/0- |
12 | 7.072- | 321 | 000/0 | 27/2 | 0.720- | 0.92- | 52/0- |
13 | 20.369- | 321 | 000/0 | 18/2 | 0.816- | 0.89- | 73/0- |
14 | 20.425- | 321 | 000/0 | 07/2 | 0.925- | 1.01- | 83/0- |
15 | 11.748- | 321 | 000/0 | 47/2 | 0.524- | 0.61- | 43/0- |
16 | 32.597- | 321 | 000/0 | 81/1 | 1.183- | 1.25- | 11/1- |
17 | 45.352- | 321 | 000/0 | 54/1 | 1.450- | 1.51- | 38/1- |
18 | 15.567- | 321 | 000/0 | 30/2 | 0.692- | 0.78- | 60/0- |
19 | 36.467- | 321 | 000/0 | 58/1 | 1.413- | 1.49- | 33/1- |
20 | 18.233- | 321 | 000/0 | 00/2 | 0.996- | 1.10- | 88/0- |
21 | 37.456 | 321 | 000/0 | 58/1 | 1.419 | 1.49- | 34/1- |
منبع: (يافتههاي نگارند، 1401)
نتايج آزمون تي (3) نشان ميدهد سطح معناداري همه شاخصها در سطح 95% ميباشد. ميانگين تأثیر شاخصها اقتصادی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در قشلاق پایینتر از ميانگين حد متوسط میباشد. کرانه بالا و پايين آنها کمتر از صفر و منفي است. همچنين سطح معنیداری در همه شاخصها کمتر 05/0 ميباشد.
جدول 3. نتایج آزمون تی تک نمونهای در خصوص تأثیر گویههای شاخص اقتصادی در ییلاق
گويه | آماره t | درجه آزادي | سطح معناداري | ميانگين | اختلاف ميانگين | فاصله اطمينان | |
کران پايين | کران بالا | ||||||
1 | 44.567- | 321 | 000/0 | 56/1 | 1.434- | 1.49- | 37/1- |
2 | 51.932- | 321 | 000/0 | 48/1 | 1.518- | 1.57- | 46/1- |
3 | 54.100- | 321 | 000/0 | 44/1 | 1.555 | 1.61- | 49/1- |
4 | 53.679- | 321 | 000/0 | 45/1 | 1.546- | 1.60- | 48/1- |
5 | 53.550- | 321 | 000/0 | 48/1 | 1.51- | 1.56- | 45/1- |
6 | 51.895- | 321 | 000/0 | 45/1 | 1.546- | 1.60- | 48/1- |
7 | 52.572- | 321 | 000/0 | 43/1 | 1.562- | 1.62- | 50/1- |
8 | 41.371- | 321 | 000/0 | 57/1 | 1.425- | 1.49- | 35/1- |
9 | 44.319- | 321 | 000/0 | 51/1 | 1.487- | 1.55 | 42/1- |
10 | 56.184- | 321 | 000/0 | 42/1 | 1.571- | 1.62- | 51/1- |
11 | 54.561- | 321 | 000/0 | 46/1 | 1.537- | 1.59- | 48/1- |
12 | 52.650- | 321 | 000/0 | 47/1 | 1.531 | 1.57- | 46/1- |
13 | 53.957- | 321 | 000/0 | 46/1 | 1.552- | 1.60- | 49/1- |
14 | 51.471- | 321 | 000/0 | 47/1 | 1.521- | 1.57- | 46/1- |
15 | 50.906- | 321 | 000/0 | 49/1 | 1.506- | 1.56- | 44/1- |
16 | 52.170- | 321 | 000/0 | 47/1 | 1.524- | 1.58- | 46/1- |
17 | 50.964- | 321 | 000/0 | 54/1 | 1.450- | 1.50- | 39/1- |
18 | 29.979- | 321 | 000/0 | 76/1 | 1.239- | 1.32- | 15/1- |
19 | 53.639- | 321 | 000/0 | 50/1 | 1.496- | 1.55- | 44/1- |
20 | 57.396- | 321 | 000/0 | 41/1 | 1.580- | 1.63- | 52/1- |
21 | 50.142- | 321 | 000/0 | 50/1 | 1.500- | 1.55- | 44/1- |
منبع: (يافتههاي نگارند، 1401)
تأثیر شاخصهای اجتماعی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در قشلاق و ییلاق
براي تعيين و ميزان تأثیر شاخصهای اجتماعی ميبايست شاخصهايي تعيين گردد که شاخصهاي نشانههاي عيني، قابلشناسایی و اندازهگیری براي مفهومها باشند که براي اين منظور تعداد 24 شاخص در نظر گرفته شد که شامل: پیوستگی و تعلقخاطر به کوچنشینی، روابط صمیمانه میان اعضای خانواده، تمایل به زندگی کوچنشینی، وضعیت سواد عشایر، امیدواری به بهبود شرایط زندگی عشایر، مشارکت و همبستگی عشایر در ساخت مسکن، وجود اتحاد و انسجام، نزاع و کشمکش میان عشایر، دسترسی به پاسگاه در مواقع اضطراری، امنیت فردی و اجتماعی عشایر، وضعیت کاهش نزاع قومی در عشایر، وضعیت تفریحات و اوقات فراغت، وضعیت رفتاری عشایر نسبت به چشم و همچشمی، دارا بودن مدارس عشایری تا چه حد از آموزشهای عمومی و بهداشت روستاییان رضایت دارید تا چه حد از وجود امکانات ورزشی رضایت دارید، وضعیت دسترسی به امکانات و تجهیزات آموزشی در مدارس، دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی تا چه حد از برنامههای مختلف درگذران اوقات فراغت خود رضایت دارید، سرقت و ناامنی، فقر و تنگدستی، دیدگاه مثبت نسبت به آینده روستا، وجود باورهای دینی قوی میان مردم، وضعیت تلاش فردی جهت شناخت،حفظ و ارتقا میراث عشایر.
براي سنجش متغير تأثیر شاخصهای اجتماعی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در قشلاق و ییلاق از 24 شاخص استفادهشده است که با استفاده از آزمون T تک نمونهای به سنجش متغير فوق پرداختهشده است. محاسبات حاصل از تي تک نمونهای براي ميزان شاخصهای اجتماعی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در قشلاق و ییلاق انجامگرفته است.
نتایج بيانگر آن است روابط صمیمانه میان اعضای خانواده با 13/3 درصد، مشارکت و همبستگی عشایر در ساخت مسکن با 97/3 درصد، وجود اتحاد و انسجام با 50/3 درصد و گویه وجود باورهای دینی قوی میان مردم با 77/3 درصد از سطح متوسط شاخصها (3) هستند اما بقیه گویهها امتیاز زیر حد متوسط 3 را به خود اختصاص دادهاند که نشاندهنده عدم رضايت پاسخدهندگان از نقش شاخصهای اجتماعی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری شهرستان لالی ميباشد، همچنين سطح معنیداری همه شاخصها در سطح 95% ميباشد.
جدول 4. نتایج آزمون تی تک نمونهای در خصوص تأثیر گویههای شاخص اجتماعی در قشلاق
گويه | آماره t | درجه آزادي | سطح معناداري | ميانگين | اختلاف ميانگين | فاصله اطمينان | |
کران پايين | کران بالا | ||||||
1 | 2.939- | 321 | 004. | 82/2 | 177.- | 29.- | 05.- |
2 | 435/2 | 321 | 015. | 15/3 | 152. | .02. | 27. |
3 | 684/- | 321 | 494. | 95/2 | 043.- | 16.- | 08. |
4 | 15.060- | 321 | 000/0 | 45/2 | 549.- | 62.- | 47.- |
5 | 17.544- | 321 | 000/0 | 32/2 | 670.- | 74.- | 59.- |
6 | 954/24 | 321 | 000/0 | 97/3 | 978. | 90. | 50/1 |
7 | 973/11 | 321 | 000/0 | 50/3 | 503. | 42. | 58. |
8 | 13.305- | 321 | 000/0 | 35/2 | 645.- | 74.- | 55.- |
9 | 5.821- | 321 | 000/0 | 75/2 | 245.- | 32.- | 16.- |
10 | 2.311- | 321 | 021. | 83/2 | 164.- | 30.- | 02.- |
11 | 34.614- | 321 | 000/0 | 70/1 | 1.298- | 1.37- | 1.22- |
12 | 54.674- | 321 | 000/0 | 41/1 | 1.58- | 1.63- | 1.52- |
13 | 54.693- | 321 | 000/0 | 44/1 | 1.593- | 1.66- | 1.53- |
14 | 11.679- | 321 | 000/0 | 55/2 | 440.- | 51.- | 36.- |
15 | 35.936- | 321 | 000/0 | 72/1 | 1.276- | 1.34- | 1.20- |
16 | 53.425- | 321 | 000/0 | 50/1 | 1.490- | 1.54- | 1.43- |
17 | 42.926- | 321 | 000/0 | 67/1 | 1.329- | 1.39- | 1.26- |
18 | 47.511- | 321 | 000/0 | 55/1 | 1.444- | 1.50- | 1.38- |
19 | 56.104- | 321 | 000/0 | 44/1 | 1.555- | 1.61- | 1.50- |
20 | 15.338- | 321 | 000/0 | 51/2 | 487.- | 55.- | 42.- |
21 | 1.590- | 321 | 130/0 | 89/2 | 108.- | 24.- | 02. |
22 | 5.550- | 321 | 000/0 | 72/2 | 276.- | 37.- | 17.- |
23 | 18.317 | 321 | 000/0 | 77/3 | 779. | 69. | 56. |
24 | 10.365- | 321 | 000/0 | 35/2 | 649.- | 77.- | 52.- |
منبع: (يافتههاي نگارند، 1401)
نتايج آزمون تي تک نمونهای نشان ميدهد سطح معناداري همه شاخصها در سطح 95% ميباشد. ميانگين تأثیر اکثر شاخصها اجتماعی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در ییلاق پایینتر از ميانگين حد متوسط میباشد و 4 گویه از تعداد 24 گویه شاخصهای اجتماعی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در ییلاق بالاتر از میانگین حد وسط (3) میباشد که عبارتاند از: گويه (روابط صمیمانه میان اعضای خانواده) با امتياز 05/4، (مشارکت و همبستگی عشایر در ساخت مسکن کمترين شاخص) با 74/3، (وجود باورهای دینی قوی میان مردم) با امتیاز 31/3 و گویه وجود اتحاد و انسجام با امتیاز 40/3 درصد ميانگين را به خود اختصاص دادهاند همچنین کرانه بالا و پايين آنها کمتر از صفر و منفي است؛ و سطح معنیداری در همه شاخصها کمتر 05/0 ميباشد.
جدول 5. نتایج آزمون تی تک نمونهای در خصوص تأثیر گویههای شاخص اجتماعی در ییلاق
گويه | آماره t | درجه آزادي | سطح معناداري | ميانگين | اختلاف ميانگين | فاصله اطمينان | |
کران پايين | کران بالا | ||||||
1 | 28.89- | 321 | 000/0 | 80/1 | 1.192- | 1.27- | 1.11- |
2 | 36/18 | 321 | 000/0 | 05/4 | 059/1 | 94. | 17/1 |
3 | 18.21- | 321 | 000/0 | 08/2 | 987.- | 1.09- | 88.- |
4 | 17.21- | 321 | 000/0 | 20/2 | 795.- | 885.- | 70.- |
5 | 44.27- | 321 | 000/0 | 52/1 | 1.472- | 1.53.- | 1.40- |
6 | 90/16 | 321 | 000/0 | 74/3 | 748. | 661. | 83. |
7 | 40/7 | 321 | 000/0 | 40/3 | 403. | 296. | 51. |
8 | 4.29- | 321 | 000/0 | 80/2 | 198.- | 289.- | 10.- |
9 | 46.01- | 321 | 000/0 | 57/1 | 1.440- | 1.50- | 1.37- |
10 | 2.96- | 321 | 003/0 | 83/2 | 164.- | 273.- | 05.- |
11 | 33.21- | 321 | 000/0 | 67/1 | 1.326 | 1.40- | 1.24- |
12 | 43.25- | 321 | 000/0 | 61/1 | 1.388- | 1.45- | 1.32- |
13 | 42.70- | 321 | 000/0 | 62/1 | 1.378- | 1.44- | 1.31- |
14 | 53.21- | 321 | 000/0 | 51/1 | 1.484- | 1.53- | 1.42- |
15 | 30.65- | 321 | 000/0 | 78/1 | 1.214- | 1.29- | 1.13- |
16 | 41.93- | 321 | 000/0 | 62/1 | 1.378- | 1.44- | 1.31- |
17 | 40-79- | 321 | 000/0 | 64/1 | 1.350- | 1.41- | 1.28- |
18 | 57.39- | 321 | 000/0 | 41/1 | 1.580- | 1.63- | 1.52- |
19 | 57.39- | 321 | 000/0 | 44/1 | 1.580- | 1.63- | 1.52- |
20 | 6.15- | 321 | 000/0 | 74/2 | 254.- | 336.- | 17.- |
21 | 56.34- | 321 | 000/0 | 42/1 | 1.57- | 1.62- | 1.51- |
22 | 29.67- | 321 | 000/0 | 85/1 | 1.154- | 1.22- | 1.07- |
23 | 68/5 | 321 | 000/0 | 31/3 | 310- | 20. | 41. |
24 | 9.86- | 321 | 000/0 | 42/2 | 571.- | 68.- | 45.- |
منبع: (يافتههاي نگارند، 1401)
تأثیر شاخصهای کالبدی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در قشلاق و ییلاق
براي تعیين ميزان تأثیر شاخصهای کالبدی بر کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در قشلاق و ییلاق 15 شاخص در نظر گرفتهشده است که عبارتاند از: تا چه حد از وضعیت کیفیت مسکن رضایت دارید تا چه حد از وضعیت زیرساخت رضایت دارید، وجود خانههای نوساز و بادوام، وجود تسهیلات مناسب در واحدهای مسکونی، دسترسی به جادههای مناسب، دسترسی به وسایل نقلیه حملونقل، کیفیت جادههای در دسترس، استفاده از چوب درختان در ساخت مساکن، دسترسی به آب آشامیدنی سالم، توجه به شکل مناسب مسکن (در ارتباط و تناسب با محیط پیرامون)، وضعیت آنتن دهی شبکههای رادیویی و تلویزیونی، دسترسی به برق، استفاده از شیوهها و مصالح ساختمانی مقرونبهصرفه و سازگار با محیط، کارایی انرژی و تولید اکسیژن، استفاده از وسایل مدرن در زندگی روزمره، دسترسی به تلفن و خطوط ارتباطی.
نتایج بيانگر آن است توجه به شکل مناسب مسکن (در ارتباط و تناسب با محیط پیرامون) با امتیاز 08/3، دسترسی به برق 39/3 و دسترسی به تلفن و خطوط ارتباطی با امتیاز 03/3 درصد بیشتر از سطح متوسط شاخصها (3) هستند اما بقیه گویهها امتیاز زیر حد متوسط 3 را به خود اختصاص دادهاند که نشاندهنده عدم رضايت پاسخدهندگان از نقش شاخصهای کالبدی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری شهرستان لالی در قشلاق ميباشد، همچنين سطح معنیداری همه شاخصها در سطح 95% ميباشد.
جدول 6. نتایج آزمون تی تک نمونهای در خصوص تأثیر گویههای شاخص کالبدی در قشلاق
گويه | آماره t | درجه آزادي | سطح معناداري | ميانگين | اختلاف ميانگين | فاصله اطمينان | |
کران پايين | کران بالا | ||||||
1 | 40.482- | 321 | 000/0 | 49/1 | 1.503- | 1.57- | 1.43- |
2 | 47.238- | 321 | 000/0 | 62/1 | 1.372- | 1.42- | 1.31- |
3 | 19.967- | 321 | 000/0 | 09/2 | 906.- | 99.- | 81.- |
4 | 47.294- | 321 | 000/0 | 56/1 | 1.434- | 1.49- | 1.37- |
5 | 22.940- | 321 | 000/0 | 19/2 | 807.- | 87.- | 73.- |
6 | 47.681- | 321 | 000/0 | 48/1 | 1.515- | 1.57- | 1.45- |
7 | 27.344- | 321 | 000/0 | 90/1 | 1.093- | 1.17- | 1.01- |
8 | 5.820- | 321 | 000/0 | 76/2 | 232.- | 31.- | 15.- |
9 | 5.142- | 321 | 000/0 | 73/2 | 260.- | 36.- | 16.- |
10 | 549/1 | 321 | 122/0 | 08/3 | 083. | 02.- | 19. |
11 | 15.606- | 321 | 000/0 | 07/2 | 922.- | 1.03- | 80.- |
12 | 077/10 | 321 | 000/0 | 39/3 | 397. | 31. | 47. |
13 | 28.825- | 321 | 000/0 | 84/1 | 1.158- | 1.23- | 1.07- |
14 | 25.452- | 321 | 000/0 | 80/1 | 1.198- | 1.29- | 1.10- |
15 | 670. | 321 | 503/0 | 03/3 | 034. | 06.- | 13. |
منبع: (يافتههاي نگارند، 1401)
نتايج آزمون تي نشان ميدهد سطح معناداري همه شاخصها در سطح 95% ميباشد. ميانگين تأثیر اکثر شاخصهای کالبدی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در ییلاق پایینتر از ميانگين حد متوسط میباشد و 2 گویه از تعداد 15 گویه شاخصهای کالبدی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در ییلاق بالاتر از میانگین حد وسط (3) میباشد که عبارتاند از: گويه (استفاده از چوب درختان در ساخت مساکن) با امتياز 06/3، (دسترسی به آب آشامیدنی سالم) با 05/3 درصد ميانگين را به خود اختصاص دادهاند همچنین کرانه بالا و پايين آنها کمتر از صفر و منفي است؛ و سطح معنیداری در همه شاخصها کمتر 05/0 ميباشد.
جدول 7. نتایج آزمون تی تک نمونهای در خصوص تأثیر گویههای شاخص کالبدی در ییلاق
گويه | آماره t | درجه آزادي | سطح معناداري | ميانگين | اختلاف ميانگين | فاصله اطمينان | |
کران پايين | کران بالا | ||||||
1 | 53.6- | 321 | 000/0 | 38/1 | 1.61- | 1.67 | 1.55- |
2 | 47.4- | 321 | 000/0 | 50/1 | 1.49- | 1.55- | 1.43- |
3 | 47.0- | 321 | 000/0 | 53/1 | 1.46- | 1.52- | 1.40- |
4 | 54.4- | 321 | 000/0 | 46/1 | 1.53- | 1.58- | 1.47- |
5 | 39.9- | 321 | 000/0 | 61/1 | 1-38. | 1.45- | 1.31- |
6 | 35.5- | 321 | 000/0 | 68/1 | 1.31- | 1.38- | 1.24- |
7 | 51.6- | 321 | 000/0 | 57/1 | 1.42- | 1.47- | 1.37- |
8 | 10/1 | 321 | 270/0 | 06/3 | 0.62- | 04.- | 17. |
9 | 991. | 321 | 323/0 | 05/3 | 055. | 05.- | 16. |
10 | 4.21- | 321 | 000/0 | 76/2 | 23.- | 35.- | 12.- |
11 | 30.0- | 321 | 000/0 | 90/1 | 1.09- | 1.16- | 1.02- |
12 | 6.75- | 321 | 000/0 | 70/2 | 29.- | 38.- | 21.- |
13 | 30.21- | 321 | 000/0 | 89/1 | 1.10- | 1.17- | 1.03- |
14 | 30.43- | 321 | 000/0 | 88/1 | 1.11- | 1.18- | 1.03- |
15 | 28.23- | 321 | 000/0 | 89/1 | 1.10- | 1.17- | 1.02- |
منبع: (يافتههاي نگارند، 1401)
تأثیر شاخص محیطی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در قشلاق و ییلاق
براي تعیين ميزان تأثیر شاخص محیطی بر کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در قشلاق و ییلاق 11 شاخص در نظر گرفتهشده است که عبارتاند از: وضعیت بهداشت و پاکیزگی فضای اطراف مساکن، کیفیت جمعآوری زبالهها، کیفیت دفع بهداشتی زبالهها، دفع بهداشتی فاضلابهای خانگی، تخریب و فرسایش خاک، تخریب منابع طبیعی (چرا و قطع درختان)، توجه به طبیعت و حفظ پوشش گیاهی، توجّه به مکانیابی مناسب و دوری از کانونهای خطر، دفع آبهای سطحی، وجود جایگاه دفع زباله و اتلاف و آلودگی منابع آبی.
براي سنجش متغير تأثیر شاخصهای محیطی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در قشلاق و ییلاق از 11 شاخص استفادهشده است که با استفاده از آزمون T تک نمونهای به سنجش متغير فوق پرداختهشده است. محاسبات حاصل از تي تک نمونهای براي ميزان تأثیر شاخصهای محیطی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری شهرستان لالی انجامگرفته است.
نتایج بیانگر آن است که شاخص وضعیت بهداشت و پاکیزگی فضای اطراف مساکن (90/1)، کیفیت جمعآوری زبالهها (59/1)، کیفیت دفع بهداشتی زبالهها (68/1)، دفع بهداشتی فاضلابهای خانگی (58/1)، تخریب منابع طبیعی (چرا و قطع درختان)69/2، توجه به طبیعت و حفظ پوشش گیاهی (88/1)، توجّه به مکانیابی مناسب و دوری از کانونهای خطر (70/1)، دفع آبهای سطحی (83/1)، وجود جایگاه دفع زباله (57/1) و اتلاف و آلودگی منابع آبی (78/1) از حد متوسط شاخصها (3) پایینتر هستند و نشاندهنده عدم رضایت پاسخگویان از تأثیر شاخصهای محیطی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری شهرستان لالی در قشلاق میباشد. همچنين سطح معنیداری همه شاخصها در سطح 95% ميباشد.
جدول 8. نتایج آزمون تی تک نمونهای در خصوص تأثیر شاخصهای محیطی در قشلاق
گويه | آماره t | درجه آزادي | سطح معناداري | ميانگين | اختلاف ميانگين | فاصله اطمينان | |
کران پايين | کران بالا | ||||||
1 | 26.580- | 321 | 000/0 | 90/1 | 1.099- | 1.18- | 1.01- |
2 | 36.189- | 321 | 000/0 | 59/1 | 1.403- | 1.48- | 1.32- |
3 | 36.041- | 321 | 000/0 | 68/1 | 1.313- | 1.38- | 1.24- |
4 | 41.119- | 321 | 000/0 | 58/1 | 1.413- | 1.48- | 1.34- |
5 | 533. 6 | 321 | 000/0 | 30/3 | 301. | 21. | 39. |
6 | 707.- | 321 | 000/0 | 96/2 | 037.- | 14.- | 06. |
7 | 23.522- | 321 | 000/0 | 88/1 | 1.118- | 1.21- | 1.02- |
8 | 34.309- | 321 | 000/0 | 70/1 | 1.291- | 1.36- | 1.21- |
9 | 26.725- | 321 | 000/0 | 83/1 | 1.164- | 25/1- | 1.07- |
10 | 47.091- | 321 | 000/0 | 57/1 | 1.425- | 1.48- | 1.36- |
11 | 40.240- | 321 | 000/0 | 78/1 | 1.211- | 1.27- | 1.15- |
منبع: (يافتههاي نگارند، 1401)
نتایج بیانگر آن است که شاخص وضعیت بهداشت و پاکیزگی فضای اطراف مساکن (87/1)، کیفیت جمعآوری زبالهها (83/1)، کیفیت دفع بهداشتی زبالهها (83/1)، دفع بهداشتی فاضلابهای خانگی (95/1)، تخریب و فرسایش خاک
(58/2)، تخریب منابع طبیعی (چرا و قطع درختان) (46/2)، توجه به طبیعت و حفظ پوشش گیاهی (81/1)، توجّه به مکانیابی مناسب و دوری از کانونهای خطر (69/1)، دفع آبهای سطحی (92/1)، وجود جایگاه دفع زباله (78/1) و اتلاف و آلودگی منابع آبی با 96/2 درصد کسب نمودهاند و نشاندهنده عدم رضایت پاسخگویان از تأثیر شاخصهای محیطی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری شهرستان لالی در ییلاق میباشد. همچنين سطح معنیداری همه شاخصها در سطح 95% ميباشد. نتايج حاصل از آزمون تي تک نمونهای نشان میدهد که مقدار ميانگين بهدستآمده برای شاخص اقتصادی در قشلاق برابر است با (88/1)، شاخص اجتماعی در قشلاق (43/2)، شاخص کالبدی در قشلاق (99/1) و شاخص محیطی در قشلاق (07/2) را کسب کردهاند همچنین میانگین بهدستآمده شاخصهای اقتصادی در ییلاق (49/1)، شاخص اجتماعی در ییلاق (16/2)، شاخص کالبدی در ییلاق (20/2) و بالاخره شاخص محیطی در ییلاق برابر است با 98/1 که نتیجه میگیریم کیفیت زندگی در شاخصهای موردبررسی در قشلاق بالاتر از ییلاق میباشد و با توجه به سطح معناداري (sig=0/000 که کمتر از 05/0) ميباشد معناداري آن تائید ميشود.
جدول 9. نتایج آزمون تی تک نمونهای در خصوص تأثیر شاخصهای محیطی در ییلاق
گويه | آماره t | درجه آزادي | سطح معناداري | ميانگين | اختلاف ميانگين | فاصله اطمينان | |
کران پايين | کران بالا | ||||||
1 | 29.209- | 321 | 000/0 | 87/1 | 1.121- | 1.19- | 1.04- |
2 | 28.713- | 321 | 000/0 | 83/1 | 1.167- | 1.24- | 1.08- |
3 | 28.673- | 321 | 000/0 | 83/1 | 1.161- | 1.24- | 1.08- |
4 | 26.746- | 321 | 000/0 | 95/1 | 1.049- | 1.12- | 97/0- |
5 | 8.484- | 321 | 000/0 | 58/2 | 419/0- | 51/- | 32/- |
6 | 11.751- | 321 | 000/0 | 48/2 | 537/0- | 62/0- | 44/0- |
7 | 34.415- | 321 | 000/0 | 81/1 | 1.186- | 1.25- | 1.11- |
8 | 32.107- | 321 | 000/0 | 69/1 | 1.301- | 1.38. | 1.22- |
9 | 28.767- | 321 | 000/0 | 92/1 | 1.074- | 1.14- | 1.00- |
10 | 30.222- | 321 | 000/0 | 87/1 | 1.124- | 1.19- | 1.05- |
11 | 610/0- | 321 | 542/0 | 96/2 | 031/0- | 13/0- | 06- |
منبع: (يافتههاي نگارند، 1401)
جدول 10. نتایج حاصل از تی تک نمونهای برحسب میانگین بهدستآمده شاخصها در قشلاق و ییلاق
ردیف | شاخصهای موردبررسی | قشلاق | ییلاق | سطح معنیداری | نتیجه فرضیه |
1 | اقتصادی | 88/1 | 49/1 | 000/0 | تأیید فرضیه |
2 | اجتماعی | 43/2 | 16/2 | 000/0 | تأیید فرضیه |
3 | کالبدی | 99/1 | 20/2 | 000/0 | تأیید فرضیه |
4 | محیطی | 07/2 | 98/1 | 000/0 | تأیید فرضیه |
منبع: (يافتههاي نگارند، 1401)
نتیجهگیری
زندگی کوچنشینی از قدیمیترین شیوههای زندگی در مناطق مختلف جهان و ايران است و تداوم آن در طول تاريخ، فراز و نشیبهای مختلفی را تحت تأثير مسائل اقتصادی، اجتماعی، طبيعی و بهویژه سياسی تجربه کرده است. تا آنجا که گاهاً تحولات اين جامعه نقطه عطفی در تحولات کشور را به همراه داشته است؛ بدين ترتيب ارائه هرگونه طرح و برنامه در خصوص عشایر نيازمند بررسی و مطالعات عميق علمی است؛ تا بتوان راهبردهای مناسبی که کمترين آسيب را وارد نمايد، ارائه داد. يکی از اين ابعادِ موردمطالعه وضعيت کيفيت زندگی است که در پژوهش حاضر و در مورد کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری شهرستان لالی، استان خوزستان در ییلاق و قشلاق بهعنوان يکی از مهمترین مناطق عشايری کشور به آن پرداختهشده است. با توجه به اینکه هدف این تحقیق سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی مکان میباشد از رویکرد قابلیتی بهعنوان پشتوانه نظریهای استفادهشده است، اما مفهومی کامل از کیفیت زندگی در برنمیگیرد که برای رفع این نقیصه رویکردهای ساختارگرا هم استفادهشده است، درواقع رویکرد ساختارگرا مفهومی کاملتر و بهعنوان یک کلیت مطرح میباشد. آنچه مهم است این است که هر یک از رویکردها دارای ضعفها و قوتهایی میباشند که در این تحقیق سعی شده است بامطالعه تمامی جنبهها نقاط مثبت هر یک از رویکردها در فرایند تحقیق استفاده شود اما با توجه به ماهیت تحقیق بیشتر بر رویکرد ساختارگرا باهدف ارزشیابی و سنجش تأکید دارد. با این نگرش، تحقیق حاضر به هدف سنجش کیفیت زندگی در نواحی روستایی و عشایری از دید جامعه نمونه صورت گرفته است که 71 گویه در قالب ۴ بعد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی طراحی و مورد آزمون قرار گرفت که از نتایج بهدستآمده میتوان استنباط نمود که کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری در ییلاق و قشلاق دراینارتباط با چالشهای اساسی مواجه است. تحلیل دیدگاه ساکنین عشایر ایل بختیاری شهرستان لالی از طریق آزمون تی تک نمونهای نشان میدهد که شاخص اقتصادی در قشلاق 88/1، ییلاق 49/1، شاخص اجتماعی در قشلاق 43/2، ییلاق 16/2، شاخص کالبدی در قشلاق 99/1، ییلاق 20/2 و شاخص زیستمحیطی در قشلاق 07/2، ییلاق 98/1 که نتیجه میگیریم تمامی شاخصهای (اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی) مؤثر بر کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری شهرستان لالی در ییلاق و قشلاق کمتر از متوسط (3) بوده است و نشاندهنده عدم رضایت ساکنین شاخصهای موردبررسی بر کیفیت زندگیشان میباشد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که کیفیت آموزش به دلیل وجود مدارس دارای بافت فیزیکی فرسوده، پایین بودن مقاومت مصالح بکار گرفتهشده در مدارس در مقابل حوادث طبیعی و حداقل تسهیلات لازم آموزشی ازجمله آزمایشگاه و سایر تجهیزات، پایین بودن سطح رضایت از نحوه تدریس معلمان، نامناسب بودن سیستمهای گرمایشی و سرمایشی و پایین بودن امکانات مالی مدارس بسیار پایین ارزیابی شده است. همچنین یافتههای تحقیق مبین پایین بودن سطح کیفیت اشتغال و درآمد است بهطوریکه بیشتر جامعه نمونه به دلیل پایین بودن درآمد حاصل از فعالیتهای کشاورزی، عدم توانایی و دسترسی به وسایل مکانیزاسیون و درنتیجه پایین بودن راندمان تولید در واحد سطح، عدم بهرهگیری مناسب از خدمات اعتباری برای انجام فعالیتهای کشاورزی و دامداری، پایین بودن تنوع شغلی در روستاها و عدم رضایت از نوع شغل خود به جهت وجود مشکلاتی که در طول یک سال کاری با آن مواجه بوده که درنهایت درآمد و پسانداز ناچیزی را عاید آنها میسازد احساس نارضایتی نموده و به آینده و پیشرفت شغلی خود امیدوار نیستند. بنابراین ازآنجاکه پايه اقتصادي عشاير کوچندِ متكي بر مرتع است، هر نوع تغيير و تحول در قلمرو مراتع عشايري، بر زندگي عشاير کوچندِ تأثير مستقيم و تعیینکنندهای دارد. اگر خواسته شود در عين بهرهبرداری حداكثر مراتع، از انهدام آنها جلوگيري شود، بايد تعادل بين دام و مرتع عشايري برقرار گردد در اين صورت تعداد دام و بهتبع آن تعداد جمعيت عشاير کوچندِ بايد با پتانسيل بهرهبرداری از مراتع عشاير متناسب باشد. اقتصاد جوامع عشاير بر پرورش دام، بهویژه گوسفند و بز استوار است و پرورش اقتصادي اين دامها به مراتع، پس چرا اراضی زراعي و محصولات فرعي نظير كاه و كلش متكي است؛ لذا براي تأمين علوفه موردنیاز، حركت و نقلمکان بين مراتع ييلاقي و قشلاقي ضرورت مییابد. ازآنجاکه بخش عمده هزینههای پرورش دام را هزینههای تغذيه تشكيل میدهد، بهرهبرداری از مراتع موجب كاهش هزینههای پرورش و سبب افزايش بازده اقتصادي اين شيوه معيشتي میشود؛ لذا بهتر است در هر منطقه دام متناسب با آن پرورش داده شود. بز باعث ریشهکنی مرتع میشود اما چون شير بيشتري نسبت به گوسفند دارد عشاير مبادرت به پرورش اين نوع دام میکنند. بز بيشتر مناسب كوه و زمینهای با شيب زياد است و بهتر آن است كه در مراتع با شیب كم گوسفند پرورش داده شود.
علاوه بر این یافتههای تحقیق نشان میدهد که کیفیت گذران اوقات فراغت نیز به دلیل فقدان امکانات ورزشی، فرهنگی و هنری ازجمله کتابخانه عمومی و سالن و زمین ورزشی در سطح بسیار اندکی ارزیابی شده است. همچنین یافتههای توصیفی و مطالعات میدانی نشان میدهد که کیفیت محیط مسکونی در جامعه نمونه به دلیل وجود بافت قدیمی و فرسوده مساکن و عدم استفاده از مواد و مصالح مقاوم، پایین بودن کیفیت واحدهای مسکونی به لحاظ شکل و فرم زیبایی معماری، عدم جدایی محل نگهداری دام با محل زندگی ساکنین و همچنین وجود حیوانات موذی در محل زندگی آنها در سطح پایینی قرار دارد؛ و اما کیفیت زیرساختها به دلیل فقدان راه ارتباطی مناسب و وسایل حملونقل عمومی، عدم دسترسی به خدمات مالی و اعتباری مانند بانک و صندوق قرضالحسنه، کمبود خدماتی مانند فروشگاه تعاونی، نانوایی و تعمیرگاه ماشینآلات، جایگاه توزیع مواد سوختی و از همه مهمتر عدم برخورداری از آب آشامیدنی سالم و بهداشتی در بسیاری از روستاها بسیار ضعیف ارزیابی شده است. همچنین یافتههای توصیفی نشان میدهد که کیفیت محیطی در سطح روستاهای موردمطالعه بسیار پایین است بهطوریکه مطالعات میدانی نگارنده هم در تأیید این امر است، بهگونهای که در اکثر روستاهای موردمطالعه جایگاه دفن زباله و فضولات حیوانی وجود نداشته و فضولات حیوانی و زبالهها در سطح محدوده موردمطالعه پخش میباشند و در تابستان با شروع فصل گرما بوی حاصل از این فضولات باعث آزار و اذیت ساکنین میشود. علاوه بر این به علت نبود روشهایی برای دفع آبهای سطحی در فصول مختلف بهویژه در فصل زمستان منجر به بروز مشکلات متعددی برای ساکنین محدوده موردمطالعه میشود.
اما در مقابل از میان مؤلفههای مؤثر بر کیفیت زندگی فقط کیفیت تعامل و همبستگی اجتماعی به دلیل وجود روابط صمیمانه میان اعضای خانوادهها، روابط صمیمانه میان همسایگان، پایبندی به آدابورسوم، شرکت ساکنین در مراسم عزاداری و شادی و همچنین مشورت و همکاری کردن ساکنین در مواقع ضروری بالاتر از حد متوسط ارزیابی شده است.
در پایان نظر جامعه نمونه را در مورد سطح کیفیت زندگی آنها همانگونه که در جدول شماره (10) آورده شده است منعکس کردهایم که هیچکدام از ساکنین سطح کیفیت زندگی خود را چه در قشلاق و چه در ییلاق خیلی خوب ندانستهاند و اکثر آنها از سطح کیفیت زندگیشان ناراضی بودهاند. در این راستا بر اساس یافتههای پژوهش راهکارهای ذیل پیشنهاد میشود:
· توجه به اینکه نقش اقتصادی غالب منطقه کشاورزی و دامداری بوده و توسعه در این زمینه نیاز به توسعه خدمات جانبی و توسعه کشاورزی را میطلبد لذا ایجاد تعمیرگاههای ماشینآلات کشاورزی، مراکز دامپزشکی، خدمات بانکی در هریک از مراکز دهستانها امری ضروری است؛
· ایجاد اشتغال از طریق احیای صنایعدستی و مهارتهای بومی برای عامه روستاییان و عشایر؛
· ایجاد انگیزه پیشرفت و آیندهای روشن از طریق فعالیتهای اشتغالزایی و درآمدزایی با ایجاد فرصتهای جدید از طریق صنایع وابسته به کشاورزی، گردشگری و توسعه صنایع تبدیلی؛
· لزوم ارتقاء درآمد و ایجاد امنیت شغلی برای عشایر بهعنوان یکی از فاکتورهای تأثیرگذار بر کیفیت زندگی؛
· مشارکت دادن عشایر در برنامهریزیها و تصمیمگیریهای مربوط به زندگی عشایر؛
· افزایش امکانات آموزشی و کمکدرسی در میان دانش آموزان عشایر و کمک به فراگیری بهتر آنها؛
· سیاستگذاری جهت توانمندسازی عشایر برای مشارکت در طرح فعالیتها و ارزشیابی برنامههای زیر بنایی کشاورزی و توسعه روستایی؛
· تقویت امکانات بهداشتی و درمانی (درمانگاه، داروخانه، پزشک عمومی و پزشک خانواده) و دسترسی آسان به این مراکز توسط دولت؛
· انجام مطالعات جامع در مورد منابع مادي و انساني موجود در مناطق موردمطالعه؛
· ارتقاء سطح برخورداري از خدمات آموزشي- بهداشتي، ارتباطي و ... با توجه به ویژگیهای جامعه عشايري ازنظر مشكلات دسترسي به امكانات زير بنايي و خدماتي؛
· جهتگیری برنامههای توسعه به سمت تحول اقتصادي و رفع مشكل بيكاري و ايجاد فرصتهای شغلي جديد؛
· جذب سرمایهگذاریهای صنعتي و كشاورزي در جهت استفاده از نيروي كار؛
· تعيين برنامه زماني کوتاهمدت و بلندمدت بهمنظور بهبود كيفيت زندگي ساكنان و اتخاذ اقدامات لازم براي رسيدن به اهداف موردنظر؛
· تمركز عمده برنامه بر فعالیتهای كشاورزي، دامداري صنعتي و نیمهصنعتی بهمنظور رفع مشكل بيكاري و درآمد مردم؛
· توجه به رويكرد جامع (نگرش سيستمي) و راهبرد توسعه پايدار براي تدوين برنامهها، در راستاي ارتقاء شاخصهای رشد و توسعه اقتصادي- اجتماعي، محيطي جامعه عشاير؛
· گسترش طرحهای عمرانی و استفاده از کمک نیروهای مردمی؛
· پخش آئینها و مراسمهای خانوارهای عشایر در رسانههای عمومی جهت ترویج و فرهنگسازی آن.
· جذب سرمایهگذاریهای صنعتی و کشاورزی در جهت استفاده از نیروی کار بومی عشایر؛
· ساماندهی و مدیریت کوچ و بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی بر مبنای اصول فنی، نظام مشارکت، مدیریت محلی و دانش بومی عشایر؛
· توسعه مطالعات کاربردی برای مدیریت جامع(یکپارچه) عرصههای منابع طبیعی و حوضههای آبخیز در قلمروهای عشایر بهمنظور حفاظت، اصلاح، احیا و بهرهبرداری بهینه از منابع و کاهش اثرات بلاهای طبیعی؛
· تأمین عدالت اجتماعی با رفع محرومیت از مناطق عشایری و تعدیل نابرابریهای موجود بین جامعه عشایری با جامع شهری و روستایی.
منابع
امیدی، رضا. (1386). کیفیت زندگی در برنامههای توسعه در ایران، پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشکده علوم اجتماعی تهران.
امینی، عباس و روز فراخ، زهره. (1397). ارزیابی پیامدهاي اسکان جامعه عشایري شهرستان بویراحمد در کانونهای دشت روم. علوم ترویج و آموزش کشاورزي ایران، جلد 14، شماره 1.
بریمانی، فرامرز؛ جعفری، مهدی و بلوچی، عثمان. (1392). سنجش و تحليل كيفيت زندگي در نواحي روستايي (مطالعه موردي: دهستان مهبان، شهرستان نیک شهر). چشمانداز جغرافيايي در مطالعات انسانی، 8 (23)، 54-41.
پاکرا، محمد؛ پورهاشمی، عباس و پروین، محمدرضا. (1399). مطالعه تطبیقی توسعه پایدار مناطق عشایری کشور از منظر قواعد حقوقی و برنامههای توسعه پیش و پس از انقلاب اسلامی. فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، 35 (2)، 115- 105.
جمشیدی، علیرضا؛ صیدایی، سید اسکندر؛ جمشیدی، معصومه و جمینی، داود. (1392). تحليلي بر اثرگذاري اشتغال زنان مناطق عشايري بر اقتصاد خانوارهاي آنها (مطالعه موردي: عشاير شهرستان چراداول). فصلنامه برنامهریزی منطقهای، 3 (12)، 92-83.
جواهری، فاطمه؛ سراج زاده، سید حسین و رحمانی، ریتا. (1389). تحليل اثرات اشتغال زنان بر كيفيت زندگي آنـان مطالعه موردي: زنان شاغل در وزارت جهاد كشاورزي. زن در توسعه و سياست (پژوهش زنـان)، 8 (2)، 162-148.
حیدری، علیاکبر. (1399). عنوان تحلیلی در شیوه زندگی و تأثیر آن در نظام سکونتگاهی آنها در طول مسیر کوچ و قرارگاههای تابستانه و زمستانه (مطالعه موردی: عشایر بویراحمد). فصلنامه مسکن و محیط روستایی، 39 (169)، 73- 88.
دامن باغ، صفیه. (1392). تحلیل جغرافیایی شاخصهای منتخب کیفیت زندگی شهری در اهواز (نمونه موردی: محلات کیانپارس، گلستان و عامری). پایاننامه کارشناسی ارشد، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید چمران اهواز، اساتید راهنما: ناهید سجادیان و مرتضی نعمتی.
دهقانی، امین و عادلی، محسن. (1394). سنجش و ارزيابي معيارهاي پايداري در کانونهای اسكان عشايري مطالعه موردي: کانونهای اسكان عشايري در استانهای فارس و اصفهان. مطالعات برنامهریزی سکونتگاه انسانی، 10 (32)، 57-37.
رضوانی، محمدرضا؛ متکیان، علیاکبر و منصوریان، حسین. (1388). توسعه و سنجش شاخصهاي كيفيت زندگي شهري (مطالعه موردي: شهر نورآباد، استان لرستان). مطالعات و پژوهشهای شـهري و منطقهای، 1 (2)، 110 -87.
رکنالدین افتخاری، عبدالرضا؛ فتاحی، احدالله و حاجی پور، مجتبی. (1390). ارزیابی توزیع فضایی کیفیت زندگی در مناطق روستایی (موردمطالعه: بخش مرکزی شهرستان دلفان). فصلنامه پژوهشهای روستایی، 2 (2)، 94-69.
سلیمانی، محمد؛ منصوریان، حسین و براتی، زهرا. (1392). سنجش کیفیت زندگی در محلههای در حال گذر شهری (مطالعه موردی: محله دروازه شمیران از منطقه 12 شهر تهران). فصلنامه بینالمللی انجمن جغرافیای ایران، 11 (38)، 51-85.
سنایی مقدم، سروش؛ رحمانی، بیژن و مرید السادات، پگاه. (1390). ارزیابی شاخصهای کیفیت زندگی در نواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان پشته زیالیی، کهگیلویه و بویراحمد)، فصلنامه مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی، 15 (4)، 1068- 1049.
سنایی مقدم، سروش و محمدی یگانه، بهروز. (1396). تحليل جغرافيايي بر نقش سرمايه اجتماعي در کیفیت زندگي خانوارهاي عشايري (مطالعه موردي: ايلنوئي، طايفه زياليي، شهرستان چرام، کهکيلويه و بويراحمد). مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی، 12 (2)، 355- 339.
صیدایی، سید اسکندر. (1389). بررسي مسائل اساسي کانونهای اسكان عشاير و ارائه راهكارهاي علمي و كاربردي (نمونههای موردمطالعه: بكان، گلافشان و قراب). تحقیقات جغرافیایی، 25 (2)، 166-139.
غفاری، غلامرضا و امیدی، رضا. (1387). کیفیت زندگی در برنامههای عمرانی و توسعه ایران. فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، 8 (30)، 9-33.
غفاری، غلامرضا و امیدی، رضا. (1388). کیفیت زندگی، شاخص توسعه اجتماعی. تهران، نشر شیرازه.
فرجی ملایی، امین. (1389). تحلیل شاخصهای کیفیت زندگی شهری و برنامهریزی برای بهبود آن (مطالعه موردی: شهر بابلسر). پایاننامه کارشناسی ارشد، جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تهران.
قالیباف، محمدباقر؛ رمضان زاده، مهدی و یاری شگفتی، اسلام. (1388). سنجش ميزان رضایتمندی سـاكنان روستايي از كيفيت زندگي و آثار آن بر امنيت مناطق مرزي (مطالعه موردي؛ بخش نوسود اسـتان كرمانشاه). فصلنامه روستا و توسعه، 12 (3)، 184-163.
ماجدی، سید مسعود و لهسایی زاده، عبدالعلی. (1385). بررسي رابطه بين متغيرهاي زمینهای، سرمایه اجتماعي و رضايت از كيفيت زندگي؛ مطالعه موردي در روستاهاي استان فارس. فصلنامه روسـتا و توسـعه، 9 (4)، 139-91.
نوروزی، اصغر و محمودیان، فرزاد. (1394). بررسي تطبيقي شاخصهای اقتصادي و اجتماعي عشاير اسکانیافته و اسکاننيافته (مطالعه موردي: شهرستان کوهرنگ). فصلنامه برنامهریزی فضایی (جغرافیا)، 5(19)، 38-17.
Foo, T.S. (2000). Subjective assessment of urban quality of life in Singapore (1997-1998). Habitat International, 24(1), 31- 49.
Gragi, I., Žimbrek, T., Tratnik, M., Markovina, J., and Juračak, J. (2010). Quality of Life in Rural Areas of Croatia: To stay or to leave? African Journal of Agricultural Research, 5 (8), 653-660.
Lauer, R.H. and Lauer Jeanette, C. (2010). Social Problems and the Quality of Life. McGraw-Hill Humanities/Social Sciences/Languages; 12 edition
-Stewart, F. (1996). Basic needs, Capability and human development. Oxford University press.
Yembuu, B. (2016). Everyday Knowledge, Education and Sustainable Futures. (Chapter 7: Mongolian Nomads: Effects of Globalization and Social Change).Springer.
ZielinskaWczkowska, H., and dziora-Kornatowska, K. W. (2010). Evaluation ofQuality of Life (QoL) of Students of the University of Third Age (U3A) onthe Basis of Sociodemographic Factors and Health Status. Archives of Gerontology and Geriatrics, 53(2), 198-202.
Refrences (In Persian)
Amini, A., and Rooz Farakh, Z. (2017). Evaluation of the consequences of settlement of the nomadic community of Boyer Ahmad city in the centers of Rum Plain. Agricultural extension and education sciences of Iran, 14(1). (In Persian)
Brimani, F., Jafari, M., and Balochi, O. (2012). Measuring and analyzing the quality of life in rural areas: case study: Mehban village, Nikshahr city. Geographical Perspectives in Human Studies, 8(23), 41-54. (In Persian)
Daman Bagh, S. (2012). Geographical analysis of selected indicators of quality of urban life in Ahvaz: case Study: Kianpars, Golestan and Ameri neighborhoods. Master's thesis, Department of Geography and Urban Planning, Faculty of Earth Sciences, Shahid Chamran University, Ahvaz, supervisors: Nahid Sajjadian and Morteza Nemati. (In Persian)
Dehghani, A., and Adeli, M. (2014). Measurement and evaluation of sustainability criteria in nomadic settlement centers, a case study: nomadic settlement centers in Fars and Isfahan provinces. Human Settlement Planning Studies, 10(32), 37-57. (In Persian)
Faraji Melai, Amin. (2010). Analysis of urban life quality indicators and planning for its improvement: case study: Babolsar city. Master's Thesis, Geography and Urban Planning, University of Tehran. (In Persian)
Ghafari, Gh., and Omidi, R. (2008). Quality of life in Iran's construction and development programs. Social Welfare Scientific Research Quarterly, 8 (30), 9-33. (In Persian)
Ghafari, Gholamreza and Omidi, Reza. (2009). Quality of life, social development index. Tehran, Shirazeh Publishing. (In Persian)
Ghalibaf, M.B., Ramzanzadeh, M., and Yari Shaghaghi, I. (2009). Measuring the level of satisfaction of rural residents with the quality of life and its effects on the security of border areas: case study; Nasud sector of Kermanshah province. Rural and Development Quarterly, 12(3), 184-163. (In Persian)
Heydari, A.A. (2019). The title is an analysis of the way of life and its effect on their settlement system along the migration route and summer and winter camps (case study: Boyer Ahmad nomads). Housing and Rural Environment Quarterly, 39 (169), 73-88. (In Persian)
Jamshidi, A., Sidaei, I., Jamshidi, M., and Gemini, D. (2012). An analysis on the effect of women's employment in nomadic areas on the economy of their households: case study: nomads of Cheradavel city. Regional Planning Quarterly, 3(12), 92-83. (In Persian)
Javaheri, F., Sirajzadeh, H., and Rahmani, R. (2010). Analysis of the effects of women's employment on their quality of life, a case study: women working in the Ministry of Jihad Agriculture. Women in Development and Politics (Women's Research), 8 (2), 148-162. (In Persian)
Majdi, M., and Lahsaizadeh, A.A. (2006). Investigating the relationship between background variables, social capital and satisfaction with quality of life; A case study in the villages of Fars province. Village and Development Quarterly, 9 (4), 91-139. (In Persian)
Nowrozi, A., and Mahmoudian, F. (2014). Comparative study of economic and social indicators of settled and non-settled nomads: case study: Kohrang city. Spatial Planning Quarterly (Geography), 5(19), 17-38. (In Persian)
Omidi, R. (2007). Quality of life in development programs in Iran, master's thesis. Tehran Faculty of Social Sciences. (In Persian)
Pakra, M., Porfashmi, A., and Parveen, M. (2019). A comparative study of the sustainable development of nomadic areas of the country from the perspective of legal rules and development programs before and after the Islamic revolution. Geographical Research Quarterly, 35(2), 105-115. (In Persian)
Rezvani, M., Motakian, A., and Mansoorian, H. (2009). Development and measurement of urban life quality indicators: case study: Noorabad city, Lorestan province. Urban and regional studies and researches, 1 (2), 110-87. (In Persian)
Ruknuddin Eftekhari, A., Fatahi, A., and Hajipour, M. (2011). Evaluation of spatial distribution of quality of life in rural areas: case study: central part of Delfan city. Rural Research Quarterly, 2 (2), 69-94. (In Persian)
Sanai Moghadam, S., and Mohammadi Yeganeh, B. (2016). Geographical analysis on the role of social capital in the quality of life of nomadic households: case study: Ilnoi, Taifeh Ziyali, Cheram, Kohkiloweh and Boyerahmad cities. Human Settlements Planning Studies, 12(2), 355-339. (In Persian)
Sanai Moghadam, S., Rahmani, B., and Murid al-Sadat, P. (2011). Evaluation of quality of life indicators in rural areas: Case study: Pashteh Ziyalii, Kohgiluyeh and Boyer Ahmad districts, Human Settlements Planning Studies Quarterly, 15 (4), 1049-1068. (In Persian)
Sidaei, I. (2010). Examining the basic issues of nomad settlement centers and providing scientific and practical solutions: case studies: Bekan, Golafshan and Qarab. Geographical Research, 25(2), 166-139. (In Persian)
Soleimani, M., Mansourian, H., and Barati, Z. (2012). Measuring the quality of life in neighborhoods undergoing urban transition: case study: Shemiran Gate neighborhood of Tehran's 12th district. International Quarterly Journal of the Iranian Geographical Society, 11 (38), 51-85. (In Persian)
Comparative study of quality of life indicators of nomads in summer quarters and winter quarters of Tribe Bakhtiari (case study: nomads of Lali city)
ABSTRACT
Introduction: Today, improving the quality of life is a central planning goal in every country. So, first of all, an accurate and comprehensive understanding of the status quo of the quality of life should be done. It can be done only based on a systematic approach.
Aim: This research aims to investigate the indicators of the quality of life of the nomads of Lali County in Yaylak and Kishlak.
Methodology: This applied study employed a descriptive-analytical method. The statistical population consisted of the nomads of Lali County. The sample size, calculated using Cochran's formula, included 322 individuals. The research theoretical data was collected using the library technique through existing books and articles, and the field data was collected using a researcher-made questionnaire. Descriptive statistics (mean, standard deviation, mode, median) and inferential statistics (one-sample t-test) were employed to analyze the data.
Geographical area of research: The research covers the Yaylak and Kishlak nomadic areas of Lali County.
Results and discussion: The results of the one-sample t-test show that the average value obtained from the economic index in Kiskhlak and Yaylak regions is 1.88 and 1.49, respectively; the social indicator in Kishlak is 2.43, and in Yaylak is 2.16; physical indicator in Kiskhlak is 1.99 and in Yaylak is 2.20; environmental indicator in Kishlak is 2.07 and in Yaylak is 1.98, which are lower than the hypothetical mean value 3. It indicates that the mentioned indicators did not have a positive effect on the quality of life of the Bakhtiari nomads of Lali County.
Conclusion: Nomadic life is one of the oldest lifestyles in different regions of the world and Iran; its continuity throughout history has experienced various ups and downs under the influence of economic, social, natural, and primarily political issues to the extent that sometimes the developments of this society have brought a turning point in the developments of Iran. Accordingly, presenting plans and programs regarding nomads requires deep scientific research and studies to provide appropriate strategies that cause minor damage.
KEYWORDS: quality of life, nomads, summer quarters, winter quarters, Lali County.