کارآیی مشاوره شناختی رفتاری و مشاوره خانواده مبتنی بر دلبستگی در بهبود علائم افسردگی در نوجوانان دختر افسرده
محورهای موضوعی : تکتونواستراتیگرافیبنفشه امیدوار 1 , فاطمه بهرامی خوندابی 2 , مریم فاتحی زاده 3 , عذرا اعتمادی 4 , احمد احمد غنی زاده 5
1 - دانشجوی دکتری مشاوره خانواده، گروه مشاوره، دانشکدهی روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه اصفهان، ایران
2 - عضو هیات علمی دانشکده رواشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه اصفهان، ایران
3 - عضو هیات علمی دانشکده رواشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه اصفهان، ایران
4 - عضو هیات علمی دانشکده رواشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه اصفهان، ایران
5 - عضو هیات علمی دانشکده رواشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه اصفهان، ایران
چکیده مقاله :
هدف از این تحقیق اینست که با تلفیقی از درمان شناختی رفتاری و خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی، علائم افسردگی را در نوجوانان دختر افسرده بهبود بخشد. به این منظور 40 نفر از نوجوانان 15 تا 17 سال که نمره آنها در مقیاس افسردگی کودکان (CDI)، 5/1انحراف معیار بالاتر از میانگین قرار داشتند و در آزمون تشخیصی K-SADS نیز دارای اختلالات افسردگی بودند انتخاب شدند و در نهایت با در نظر گرفتن ملاکهای ورود و ملاکهای خروج در نظر گرفته شده، در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروههای آزمایش عبارت بودند از: مشاوره خانواده، مشاوره شناختی رفتاری و مشاوره تلفیقی. نتایج نشان داد که هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری اول، هر سه نوع درمان توانسته است در کاهش علائم افسردگی 0001/0≥P در آزمودنیها موثر باشد. اما در مرحله پیگیری دوم در حیطه کاهش علائم افسردگی، بین گروه مشاوره خانواده و گروه مشاوره تلفیقی (005/0=(P، و همچنین بین گروه مشاوره شناختی رفتاری و گروه مشاوره تلفیقی (010/0=(P تفاوت معنادار وجود داشت. همچنین بین هر یک از گروههای آزمایش و گروه کنترل، نیز تفاوت معنادار وجود داشت )001/0≥(P. نتایج نشان دهنده تأثیرات بلندمدت تر مشاوره تلفیقی نسبت به روشهای دیگر است.
This study aims to investigate the efficacy of treatment can be increased by integrating cognitive behavioral treatment and attachment-based family psychotherapy, and would improve symptoms of depression in adolescents and increase their life satisfaction. This study was a quasi-experimental pretest-posttest study. The statistical population comprised all public high school female students of 2012 in Shiraz city of Iran. To that end, 40 high school students between 15 and 17 ages were selected using cluster sampling method. Their score on the children depression scale (CDI) exceeded mean score by standard deviation of 1.5, and they had depression symptoms according to the K-SADS diagnostic test. Finally, given the study inclusion and exclusion criteria, they were divided into 3 experimental and one control groups. The experimental groups included behavioral-cognitive therapy, attachment-based family therapy, and combined behavioral-cognitive therapy and attachment-based family therapy. Results showed that in both post-test and follow-up stages, all 3 types of treatments were able to reduce depression symptoms (P=0/0001). and increase life satisfaction(for ABFT, CBT, and combined therapy in post test (P≤0/01) and in follow up (P≤0/05). But in follow up 2 there was significant differences between ABFT and combined therapy (P= 0/016), and between CBT and combined therapy(P=0/050). Also there was significant difference between control group with ABFT, CBT, and combined therapy (P≤0/001). In the life satisfaction area, there was significant differences between CBT and combined therapy (P= 0/05) and between control group with all type of therapy (P=0/0001).
Combined therapy was more effective than the other therapies in long time.
5. Ambrosini, P. J.(2000). Historical development and present status of the schedule for affective disorders and schizophrenia for school-age children (K-SADS). Journal of the American Academy of Child and Adolescent Psychiatry, 39,49–58.
Weisz, J., McCarty, C., & Valeri, S. (2006). Effects of psychotherapy for depression in children and adolescents. Psychological Bulletin, 132, 132–149.