ابعاد خودکارآمدی نوجوانان درگونههای مختلف خانواده در مدل بافتنگر فرآیند و محتوای خانواده
محورهای موضوعی : روش ها و مدل های روانشناختی
1 -
2 -
کلید واژه: خودکارآمدی تحصیلی, مدل بافتنگر فرآیند و محتوای خانواده, خودکارآمدی اجتماعی, خودکارآمدی عاطفی,
چکیده مقاله :
هدف از پژوهش حاضر بررسی ابعاد خودکارآمدی(تحصیلی، اجتماعی، هیجانی و خلاق) نوجوانان در گونههای مختلف خانواده در مدل بافتنگر فرآیند و محتوای خانواده بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 590 دانشآموز پایه اول تا سوم دبیرستان(282 پسر و 308 دختر) در شهر شیراز بود که به شیوه خوشهای چندمرحلهای تصادفی در سال تحصیلی 93-1392 انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها پرسشنامه ابعاد خودکارآمدی موریس، پرسشنامه خودکارآمدی خلاق کارووسکی و دو مقیاس خودگزارشی فرآیند و محتوای خانواده سامانی مورد استفاده قرار گرفت. به منظور مقایسه گونههای مختلف خانواده(سالم، مشکلدار محتوایی، مشکلدار فرآیندی و ناسالم) از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره(MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که گونههای خانواده اثر معناداری بر خودکارآمدی تحصیلی، خودکارآمدی اجتماعی و خودکارآمدی عاطفی دارند، اما گونههای خانواده اثر معناداری بر خودکارآمدی خلاق نوجوانان نشان نداد. همچنین یافتهها روشن ساخت که فرزندان خانوادههای سالم دارای بیشترین میزان خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و عاطفی هستند. در مقابل، فرزندان خانوادههای ناسالم دارای کمترین میزان خودکارآمدی تحصیلی و اجتماعی و فرزندان خانوادههای مشکلدار محتوایی کمترین میزان خودکارآمدی هیجانی را دارا هستند
The purpose of the present study was to investigate the adolescents’ self-efficacy dimensions in different Family types in the Contextual family Process and Content (FPC) model. The sample of the study included 590 (282 boys; 308 girls) high school students from first to third grades in Shiraz City, that were selected by multi-stage random sampling method in the 1392-93 academic year. To collect the data, Moris’ questionnaire of self-efficacy dimensions (2001), Karwowski’s questionnaire of creative self-efficacy (2010), Self-report Family Process Scale (Samani, 2008) and Self-report Family Content Scale (Samani, 2008) were applied. To compare the different dimensions of self-efficacy in four types of family, the Multivariate Analysis of Variance (MANOVA) test was used. The result indicated that family types had significant effect on academic self-efficacy, emotional self-efficacy and social self-efficacy, but family types didn’t show significant effect on adolescents’ creative self-efficacy. Moreover, the findings cleared that children of healthy families had higher rate of academic, social and emotional self-efficacy. In contrast, unhealthy families’ children showed a low rate of academic self-efficacy and social self-efficacy, and children of content problematic families had lower rate of emotional self-efficacy