تطور بیان تمثیل در داستان رستم و سهراب شاهنامه حکیم فردوسی
محورهای موضوعی : تمثیل در زبان و ادب فارسیمحمد رضا کیوانفر 1 , پروانه عادلزاده 2 , کامران پاشایی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
3 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
کلید واژه: شاهنامه, رستم, سهراب, Shahnameh, Rostam, Sohrab, صنایع بدیعی و بیانی, Expression and Rhetoric Devices,
چکیده مقاله :
در نگاه طولی ومطالعه ی مکرر در داستان رستم و سهراب ونظر به اهمیت این داستان از شاهنامهی فخیم فردوسی حکیم انجام این مهم پژوهشی لازم آمد که انواع تمثیل در جوف این داستان معین و متبین وتفسیر و آشکار گردند. پژوهنده پس از مطالعۀ طولی اثر با دیدگاه فنی و لفظی به این نتیجه رسیده است که داستان رستم وسهراب که از دیالوگهای طولانی میان قهرمانان تشکیل شده، تابلویی از صنایع بدیعی، بیانی و زیباشناختی مخصوصاً در زمینهی تمثیل به شکلهای گوناگون در بستری از کاربردهای استعاری آنیمیسم و فورگراندیک، (کاربرد همهی صنایع بدیعی وبیانی برای بهتر بیان کردن اثر ادبی در داستانهای شاه نامه در این داستان مشهود است) و تشبیه، کنایه، مجاز، حسآمیزی، لف و نشر و ارسالالمثل است. آنچه در این داستان بروز وحضور بیشتری دارد گونههای مختلف اغراق مبالغه وتبلیغ است البته در داستانهای دیگر شا هنامه هم حضور این صنایع جزو شاکلهی اصلی داستانهای حماسی شاهنامه هست ونیز تشبهات مرکب توصیفی برگرفته از مشهودات از نوع حسی به حسی آمیزی به وفور کاربرد دارد که در داستانهای دیگر شاهنامه به این کثرت وگستردگی نیست. ضرورت این تحقیق فهم و درک بهتر تمثیلهای بکار رفته در داستان رستم و سهراب برای پژوهندگان با بهره بردن از صنایع بدیعی و بیانی بمنظور درک بهتر محتوایی این رزمنامه شاهنامه است. این جستار بصورت کتابخانهای و توصیفی-تحلیلی و با توجه به ابیات شاهنامه فردوسی حکیم در طول داستان رستم وسهراب صورت پذیرفته است و هدف تنوع این کاربردهای گسترده نشانۀ پرورده بودن مطلب و عمق بخشیدن به آن در بازخوانیهای مکرری است که فردوسی حکیم در مدت بیش از سی سال از سال 369 تا 402 انجام داده است.
The longitudinal and iterative study on Rostam and Sohrab's story, and importance of this story from venerable Ferdowsi Hakim’s Shahnameh which is taught to associate and bachelor’s degree students in the first semesters of language and literature program have encouraged us to conduct this research. The research could investigate, explore, identify, and interpret various allegories embedded in this story. We strongly hope this research is useful and helpful for students and those interested in epic literature, along with the efforts and works of other researchers who have worked on this valuable book. After a longitudinal study from technical and verbal perspectives, the research has found that the story of Rostam and Sohrab, which consists of long dialogues between heroes, is such a novel painting presenting the meaning, expression, rhetoric, and aesthetic devices, especially, in terms of allegory in various forms in the platform of metaphorical applications of animism and foregone, and also, in terms of metaphor, simile, irony, permissibility, allusion, sensibility, vulgarity, epanodos (Laf-o-Nashr), and proverb. Indeed, using all novel expression and rhetoric devices throughout the Shahnameh's literary work is evident in this specific story. What is more appear in this story is various exaggerations and propagandas, which were used in other stories of the Shahnameh. The presence of these expressions and rhetoric devices is one of the main features of the epic stories of Shahnameh. Besides, the descriptive and compound analogies derived from sensory observations were extensively used, which is not common in other stories of the Shahnameh. This research aimed to understand the allegories used in the story of Rostam and Esfandiar, also using the novel expression expressive devices to understand the content of this Epic-letter (Razm-nameh) of Shahnameh. This research has been conducted employing library and descriptive-analytical methods on the verses of Ferdowsi Hakim’s Shahnameh in the story of Rostam and Esfandiar. The variety of these plentiful applications is a sign of its nurtured content. Deeping to this content is achieved through iterated revisions that Ferdowsi has incorporated for more than thirty years, from 369 to 402 Hijri.
آرینپور، یحیی (1357)، «از صبا تا نیما، جلد اول»، تهران: انتشارات فرانکلین. چ پنجم.
حمیدیان، سعید (1374) «شاهنامه فردوسی»، چاپ مسکو، تهران: نشر قطره.
رضا زاده، شفق، (1369)، «تاریخ ادبیات ایران»، تهران: نشر.
زرینکوب، عبدالحسین (1369)، «سیری در شعر فارسی»، انتشارات علمی، چ سوم.
سرامی قدمعلی (1373) از رنگ گل تارنج خار. تهران: انتشارات علمی وفرهنگی، چ دوم.
شفیعی کدکنی، محمدرضا (1396)، «صورخیال در شعر فارسی»، نشر: آگه. چ هجدهم.
شمیسا، سیروس (1375)، «سبکشناسی شعر»، تهران: انتشارات فردوس، چ دوم.
شمیسا، سیروس (1393)، «بیان و معانی»، تهران، چ تابش، نشر: میترا.
شمیسا، سیروس (1393)، «نگاهی تازه به بدیع»، تهران، چ تابش، نشر: میترا.
صفا، ذبیحالله (1371)، «تاریخ ادبیات در ایران»، تهران، نشر: رامین. چ دوازدهم.
مسکوب شاهرخ (1389) اصلهای اخلاقی در اوستا (تن پهلوان وروان خردمند) تهران: انتشارات نو
مقالات
حسینی کازرونی، سیداحمد (1394)، «تمثیل و ادبیات تمثیلی»، دوره 7، شماره 23.
رضایی، احترام (1398)، «معرفی انواع تمثیل فشرده و جستجوی ردپای آن در شعر نخستین شعرای زبان فارسی»، علمی پژوهی وزارت علوم، دوره 11، شماره 2، پیاپی 40.
شیرکوند، ویدا و خاتمی (1397)، «کارکرد تمثیل در اشعار سبک خراسانی»، فصلنامه تحقیقات تمثیلی در زبان و ادبیات فارسی، پیاپی 35.
فرخزاد، ملک محمد و فلاحی (1397)، «بررسی مصادیق زبان تمثیل در غزلیات حافظ»، فصلنامه تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی، دوره 10، شماره 38.
مرتضایی، جواد (1395)، «تمثیل تصویر یا صنعت بدیعی»، متن شناسی ادب فارسی، پیاپی 29.
_||_