نقش روشنفکران ایرانی نسل سوم در شکلگیری ایدئولوژی انقلابی انقلاب اسلامی
محورهای موضوعی : مجله پژوهش های سیاسی و بین المللیجهانشاه شکربیگی 1 , قاسم ترابی 2 , عباس صالحی نجف آبادی 3
1 -
2 -
3 -
کلید واژه: انقلاب اسلامی, مبارزه, روشنفکران, ایدئولوژی, انقلابیگری,
چکیده مقاله :
جهانشاه شکربیگی[1]- قاسم ترابی[2]- عباس صالحی نجف آبادی[3] تاریخ دریافت: 9/8/1397- تاریخ پذیرش: 24/9/1398 چکیده: انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، بر پایه اندیشههایی بنا شده است که اگرچه بیش از همه اسلامی هستند، اما گاه سرچشمههای تفکر سیاسی آنها، به اندیشههای ایدئولوژیکگرایانه باز میگردد. شکل تفکر ایدئولوژیک، در دوران مبازره علیه حکومت شاه، شکلی پذیرفته شده در جهان بود. به این جهت در شکل بخشیدن به اسلام سیاسی و نیز اشکال دیگر مبارزه گروههای مخالف شاه، قرار دادن اندیشه توسط اندیشمندان اسلامی و عرفیگرای چپ و حتی راست، در قالب یک نوع ایدئولوژی، امری پذیرفته بود، به طوری که این ایدئولوژی هم تلاش میکرد برنامهای فراگیر ایجاد کند، هم راهکارهای علمی مبارزه را فراهم آورد و هم به هر گونه پرسشی پاسخ دهد. به این جهت هم متفکران اسلامی و هم روشنفکران بیشتر طیفها، تلاش میکردند تا ایدئولوژیای برای مبارزه و نیز نوع حکومت مد نظر خود پدید آورند که یکی از مشخصات اصلی آن انقلابی بودن بود. بر این پایه پرسش اصلی این مقاله آن است که روشنفکران در شکلگیری ایدئولوژی انقلابی انقلاب اسلامی چه نقشی داشتهاند؟ برای پاسخ به این پرسش، روش مقاله تحلیلی و تفسیری است و در ضمن آن تلاش میکند افکار این روشنفکران را توصیف نیز کند. هدف مقاله نیز آن است که جنبههای انقلابی اندیشه روشنفکران آن دوره مورد شناسایی و بررسی قرار گیرد. نتیجه کلی مقاله نیز نشان میدهد، روشنفکرانی همچون شریعتی، فردید، بارزگان و... هر یک وجههای انقلابی به تفکر خود که تلاش میکردند آن را در شکل یک ایدئولوژی منسجم ارائه کنند، داده بودند تا برنامهای پیوسته برای مبارزه در جهت سقوط شاه فراهم آورند *این مقاله برگرفته از رساله دکتری با عنوان "مقایسه نقش روشنفکران و نخبگان انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی ایران" می باشد. [1]- دانشجوی دکتری، گروه علوم سیاسی(گرایش مسایل ایران) ، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران jahansh5252@gmail.com [2] - دانشیار و عضو هیأت علمی، گروه علوم سیاسی، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران: نویسنده مسئول ghasemtoraby@yahoo.com [3] - استادیار و عضو هیئت علمی، گروه علوم سیاسی ، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران salehi.abas@yahoo.com
Jahanshah ShokerBigi[1] Ghasem Toraby [2] Aabbas Salehi nejafabadi[3] Abstract: The Islamic Revolution of Iran in 1977 is based on ideas that, although predominantly Islamic, are sometimes the source of their political thinking, ideological ideas. The form of ideological thinking during the struggle against the Shah's rule was an accepted form in the world. To this end, it was accepted in the shaping of political Islam and other forms of opposition to the Shah's opposition, by the ideological left and even right wing intellectuals of the left and even right, in the form of an ideology, so that this ideology also attempted a program. Provide inclusive, both scientific solutions to the struggle and answer any questions. On this basis, the main question of this article is what role did the intellectuals play in shaping the revolutionary ideology of the Islamic Revolution? To answer this question, the method of the article is analytical and interpretive, while also trying to describe the thoughts of these intellectuals. The purpose of this article is to identify and study the revolutionary aspects of the intellectuals of that period. The overall result also shows that intellectuals such as Shariati, Fardid, Barzegan, etc. each had a revolutionary form of thinking that sought to present it in the form of a coherent ideology to provide a consistent plan to fight the fall of the Shah To bring. [1]- PhD Student, Department of Political Science (Iran Problems), Hamadan Branch, Islamic Azad University,Hamadan,Iran [2] -Associate Professor and Faculty Member, Department of Political Science, Hamadan Branch, Islamic Azad University,Hamadan,Iran: Corresponding Author [3]- Assistant Professor and Faculty Member, Department of Political Science, Hamadan Branch, Islamic Azad University, Hamadan, Iran
_||_