بررسی نقش متغیرهای دخیل در تصمیم گیری سیاست خارجی پهلوی دوم از 1332 تا 1357 بر اساس مدل جیمز روزنا
محورهای موضوعی : مجله پژوهش های سیاسی و بین المللیسیدحمید موسوی 1 , مالک ذوالقدر 2 , اصغر پرتوی 3
1 - دانشجوی دکتری تخصصی علوم سیاسی(مسائل ایران)، دانشکده علوم انسانی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
2 - استادیار گروه روابط بین الملل، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران: نویسنده مسئول
3 - استادیار گروه علوم سیاسی، دانشکده علوم انسانی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
کلید واژه: پهلوی دوم, سیاست خارجی ایران, تصمیم گیری سیاست خارجی,
چکیده مقاله :
نویسنده به منظور تبیین عوامل موثر بر تصمیم گیری سیاست خارجی ایران در دوره پهلوی دوم به بررسی چرایی اتخاذ برخی تصمیمات در این دوره می پردازد. این پژوهش براساس مدل جیمز روزنا، پنج عامل مورد نظر این مدل یعنی فردی، نقشی، دولتی، اجتماعی و بین المللی در زمان پهلوی دوم را مورد تفکیک و بررسی قرار می دهد. در این راستا، چهار تصمیم مهم و تاثیرگذار این دوره یعنی تنش زدایی با شوروی، بحران بحرین و واگذاری آن، رفتارهای ایران در بحران نفتی 1967 و 1973 و اقدام نظامی ایران در عمان به صورت شاخص، انتخاب، بررسی و میزان تاثیر هریک از متغیرهای پنجگانه فوق مورد کنکاش قرار می گیرد. به اعتقاد نویسنده در این دوره، تصمیمات سیاست خارجی متاثر از عناصر شناختی و عموما توسط شخص شاه اخذ می شد. نظام شناختی عمدتا متاثر از شخصیت و خلقیات شخص شاه بوده است و برای دستیابی به طرح ویژه فکری مورد نظر شخص، در بین متغیر های دخیل، متغیر فرد و پس از آن متغیر نظام بین الملل بیشترین تاثیر را در اخذ تصمیات سیاست خارجی داشته اند.
In order to explain the factors affecting foreign policy decision-making of Iran during the Pahlavi II period, the author examines the reasons for the adoption of some decisions in this period. According to James Rosena’s Model, the present research investigates five factors, namely, individual, role, government, social and international during the Pahlavi II period. In this regard, the four important and influential decisions of this period, namely de-escalation of tensions with the Soviet Union, the crisis in Bahrain and its transfer, Iran's behavior in the oil crisis of 1967 and 1973 and Iran's military action in Oman as indicators, selected, reviewed and the impact of each of the five variables discussed above are examined. According to the author, in this period, foreign policy decisions were influenced by cognitive elements and were generally made by the Shah himself. The cognitive system has been mainly influenced by the personality and temperaments of the Shah and in order to achieve the specific intellectual design of the person, among the variables involved, the individual variable and then the international system variable had the greatest impact on foreign policy decisions.
_||_