عثمانی گرایی جدید در سیاست خارجی ترکیه (2015-2002)
محورهای موضوعی : مجله پژوهش های سیاسی و بین المللی
کلید واژه: سازه انگاری, حزب عدالت و توسعه, سیاست خارجی ترکیه, نوعثمانی گرایی,
چکیده مقاله :
نگاهی کوتاه به اقدامات ترکیه در سال های اخیر و به ویژه از سال 2002 تاکنون(پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه)، به روشنی تغییرات در سیاست خارجی ترکیه را نشان می دهد. آنکارا در مسیر رسیدن به جایگاه شایسته تر در جهان اسلام و عرصه روابط بین الملل در حرکت است و نمود آن را در گسترش روابط این کشور با کشورهای اسلامی و خاورمیانه می توان مشاهده کرد.این سیاست آنکارا نوعثمانی گرایی نامیده می شود. ترکیه پس از چند دهه گرایش یک جانبه به غرب، اکنون راه میانه و سیاست متعادل تری را در قبال خاورمیانه در پیش گرفته و متناسب با منافع ملی خود، روابطش را با جهان اسلام و غرب گسترش می دهد. تلاش سال های اخیر این کشور برای برقراری رابطه متوازن با قدرت های جهانی، قطبیت در جهان اسلام و فیصله مسائل با همسایگان را می توان در این راستا تحلیل کرد. مقاله حاضر تلاش دارد تا راهبرد حزب عدالت و توسعه را در سیاست خارجی با توجه به رهیافت سازه انگاری تحلیل کند بنابراین سوال اصلی ما این است که چرا هویت نوعثمانی گرایی پایه سیاست خارجی ترکیه شد؟ و فرضیه ای اینگونه می باشد که ترکیه با هدف احیای نفوذ خود در حوزه تمدنی و الگو قرار گرفتن از جهت سیاسی و توسعه اقتصادی در این حوزه، هویت نوعثمانی گرایی را به عنوان سیاست خارجی خود برگزید
A brief look at Turkey's actions in recent years and especially since 2002 (after the rise to power of the Justice and Development Party), clearly shows the changes in Turkish foreign policy. Ankara is on track to achieve improved status in Islam world and international relations and we can see its manifestation in the development of its relations with Islamic countries and the Middle East. This policy is called Neo-Ottomanism. Turkey after decades of one-sided orientation to the West, now adopted a middle ground and more balanced policy toward the Middle East in accordance with its national interests, and expands its relations with the Muslim world and the West. Turkey calls being ranked the world's 10 prime power to 2023 and in recent years the country's efforts to establish balanced relations with world powers, polarization in the Muslim world and settle disputes with its neighbors could be analyzed in this context. This paper attempts to analysis AKP's strategy in foreign policy according to constructivist approach. So, our main question is why was the identity of Neo-Ottomanism the base of Turkish foreign policy? And it is a hypothesis which will follow that Turkey with the aim of restoring its influence in the region and set the political direction and economic development in this area, chose the Neo-Ottomanism identity as its foreign policy
_||_