میزان انطباق مؤسسات آموزش عالی در کشور با مؤلفه های سازمان یادگیرنده در مدل سنگه (مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات)
محورهای موضوعی : مدیریت نوآوری های آموزشیراحله زمانی 1 , حمیدرضا بهرامی 2 , پری ناز بنی سی 3
1 - دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نراق
2 - هیات علمی
3 - عضو هیات علمی
کلید واژه: دانشگاه آزاد اسلامی, سازمان یادگیرنده, مدل سنگه, واحد محلات,
چکیده مقاله :
چکیده پژوهش حاضر در زمینه بررسی میزان انطباق دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات با مؤلفه های سازمان یادگیرنده، از دیدگاه اساتید و کارکنان براساس پنج مؤلفه قابلیت های فردی، الگوهای ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی صورت گرفت. روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود که نمونه ای 72 نفره به شیوه تصادفی طبقه ای از بین اعضای هیأت علمی و کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات، انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری را پرسش نامه 40 سؤالی تشکیل می داد که روایی آن توسط بررسی و تأیید کارشناسان و اساتید و پایایی آن از فرمول آلفای کرونباخ برابر95/0 حاصل شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک متغیره، آزمون رتبه بندی فریدمن و آزمون ویلککسون، استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که میزان بهره مندی از قابلیت های فردی، آرمان مشترک و تفکر سیستمی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات، بیش از سطح متوسط قرار دارد و میزان استفاده از الگوهای ذهنی و یادگیری تیمی کمتر از سطح متوسط برآورد گردید. مقایسه ویژگی های جمعیت شناختی نشان داد که میزان بهره مندی زنان از قابلیت تسلط فردی، کمتر از مردان است. همچنین میزان برخورداری از آرمان مشترک، در بین اعضای هیأت علمی و افراد با مدرک تحصیلی بالاتر از لیسانس ،کمتر از کارمندان و افراد با مدرک تحصیلی پایین تر از لیسانس ارزیابی شد. از منظر سابقه کاری پاسخ دهندگان ، افرادی که سابقه کاری آنها بیش از پنج سال بوده است، وضعیت کلیه مؤلفه ها را بهتر از کسانی که سابقه کاری کمتری داشته اند ، برآورد نمودند.
Abstract The meaning of learning organization and organizational learning, in recent years has turned many researchers and many managers, especially educational systems attention to it. Here universities as one of the most important social structures that undertake duty of training creative, initiative, entrepreneur individuals, should take basic and serious steps toward change and development. From this perspective the movement of universities in country toward the learning organizations is realized as highly important. The present study attempts to investigate the conformity of Islamic Azad University Mahallat branch with learning organization's components from the perspectives of the faculty members and employees based on five factors of personal mastery, mental models, shared vision, team learning, system thinking. In this survey, 72 participants were randomly selected out of faculty members and employees. The measurement tool was a questionnaire consisting of 40 items whose validity was provided by reviewing and confirming of experts and whose reliability was calculated from Cronbach's alpha formula as 0.95%. To analyze data, one-sample T test, Friedman test and Wilcoxon Signed Rank Test were used. The results indicated that amount of personal mastery, shared vision, and system thinking is more than average level and mental models and team learning is less than average level in Islamic Azad University of Mahallat. Demographic information showed that women's amount of personal mastery is less than men. Thus, the amount of shared vision among faculty members and employees with higher degrees than BA/BS was assessed less than employees with lower degrees. From the respondents' work experience perspective, those with more than 5 years of experience showed better than those with less experience regarding all the components of learning organizations.