تدوین و برازش مدل مطلوب سازمان یادگیرنده از منظر ساختار سازمانی حامی یادگیری در سازمان آموزش‌وپرورش با تأکید بر مدیریت دانش
محورهای موضوعی : مدیریت نوآوری های آموزشیسعید ناصری 1 , حسن شهرکی پور 2 , فردوس یادگاری 3
1 - دانشجوی دکتری،گروه مدیریت آموزشی ، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.
2 - دانشیار گروه مدیریت آموزشی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.
3 - استادیارگروه مدیریت آموزشی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.
کلید واژه: مدیریت دانش, سازمان یادگیرنده, یادگیری, ساختار سازمانی حامی یادگیری,
چکیده مقاله :
هدف اساسی پژوهش حاضر عبارت است از طراحی و برازش مدل مطلوب سازمان یادگیرنده از منظر ساختار سازمانی حامی یادگیری در سازمان آموزش‌وپرورش با تأکید بر مدیریت دانش (مورد مطالعه: آموزش‌وپرورش شهر تهران). قابل ذکر است که با استفاده از طرح متوالی اکتشافی (کیفی و کمی) این مطالعه به انجام رسید. داده‌های لازم در فاز کیفی با انجام مصاحبه عمقی با 20 نفر از خبرگان حوزه مدیریت آموزشی و مدیران سازمان آموزش‌وپرورش شهر تهران که با روش نمونه‌گیری نظری انتخاب شده بودند، جمع‌آوری شدند. داده‌های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون از نوع شبکه مضامین تحلیل شده و مدل مفهومی اندازه گیری شبکه‌ای سازمان یادگیرنده در سازمان آموزش‌وپرورش تهیه شدند. نتایج کیفی پژوهش نشان دادند که مدل مطلوب سازمان یادگیرنده در سازمان آموزش‌وپرورش با دو مضمون فراگیر شامل مدیریت دانش و ساختار سازمانی حامی یادگیری درمجموع با 128 مضمون پایه‌ای به حد اشباع نظری رسیده است. در فاز کمی پژوهش به‌منظور ارزیابی و آزمون مدل از مطالعه پیمایشی استفاده گردید. با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته مأخوذ از مضامین پایه‌ای مطالعه کیفی، داده‌های پژوهش از روی 226 نفر از مدیران و کارکنان سازمان آموزش‌وپرورش شهر تهران که با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شده بودند، گردآوری شدند. نتایج کمی پژوهش نشان دادند که مدل تجربی اندازه‌گیری شبکه‌ای سازمان یادگیرنده در سازمان آموزش‌وپرورش شهر تهران از برازش نسبتاً مطلوبی برخوردار است. همچنین بُعد مدیریت دانش توانسته است با میزان 935/0 در سنجش مدل تجربی سازمان یادگیرنده، بیشترین سهم را دارا باشد.
The main purpose of this study was to design and fit the optimal model of learning organization (from the perspective of organizational structure supporting learning) in education with emphasis on knowledge management (case study: Tehran Education). This study was performed using a sequential exploratory design (qualitative and quantitative). In the qualitative phase, the necessary data were collected by conducting in-depth interviews with 20 experts in the field of educational management and education managers in Tehran who were selected by theoretical sampling method. The research data were analyzed using the content analysis method and the network of themes and the conceptual model of network measurement of the learning organization in education. The qualitative results of the research showed that the optimal model of learning organization in education with two comprehensive themes including knowledge management and organizational structure supporting learning has reached a theoretical saturation with a total of 128 basic themes. In the quantitative phase of the research, a survey study was used to evaluate and test the model. Using a researcher-made questionnaire derived from the basic themes of qualitative study, research data were collected from 226 managers and education staff in Tehran who were selected by multi-stage cluster sampling. The quantitative results of the research showed that the experimental model of network measurement of the learning organization in Tehran education has a relatively good fit and the knowledge management dimension has been able to have the largest share in measuring the experimental model of the learning organization with 0.935.
_||_