آزمون مدل معادلات ساختاری نقش میانجی شوخ طبعی مربی در رابطه هوش فرهنگی مربیان با انسجام گروهی ورزشکاران دانشگاهی
محورهای موضوعی : رفتار سازمانی در ورزشحسن فهیم دوین 1 , احسان اسداللهی 2
1 - عضو هیت علمی دانشگاه آزاد
2 - گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، موسسه آموزش عالی سناباد گلبهار، خراسان رضوی، ایران.
کلید واژه: هوش فرهنگی, شوخ طبعی, انسجام گروهی, ورزشکاران دانشگاهی,
چکیده مقاله :
در این تحقیق توصیفی–همبستگی که با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام گرفته است هدف تعیین نقش میانجی شوخ طبعی مربی در رابطه هوش فرهنگی مربیان با انسجام گروهی ورزشکاران رشته های تیمی شرکت کننده در مسابقات ورزشی بین دانشگاهی دانشگاه های آزاد کشور بود. جامعه آماری تحقیق را 70 نفر از ورزشکاران رشته های تیمی فوتبال که در سه سال گذشته (سال تحصیلی 95،94 ،96 و نیمسال اول 97) عضو تیم های ورزشی بودند و در طول این سال ها از مربیان یکسانی استفاده می کردند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه های استاندارد هوش فرهنگی آنگ و ارلی (2004)، شوخ طبعی مارتین (2003) و انسجامی گروهی کارون، ویدمایر و براولی (1998) در مقیاس 5 گزینه ای لیکرت (از کاملا مخالفم نمره 1 تا کاملا موافقم نمره 5) استفاده شد. بود. روایی هر سه پرسشنامه مورد تایید متخصصان این رشته قرار گرفت. پایایی پرسشنانه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در تحقیق حاضربه ترتیب (81/0 و86/0 و91/0) بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق بین هوش فرهنگی با انسجام گروهی و شوخ طبعی و همچنین بین شوخ طبعی و انسجام گروهی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. شوخ طبعی می تواند نقش میانجی بین هوش فرهنگی و انسجام گروهی ایفا کند. مدل ارتباطی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است.
آزمون مدل معادلات ساختاري نقش ميانجي شوخ طبعي مربی در رابطه هوش فرهنگي مربیان با انسجام گروهي ورزشكاران دانشگاهي
Testing the Structural Equation Modeling Mediator Role of Coach Humor in the Relationship between Cultures' Cultural Intelligence and Group Cohesion in College Athletes
چکیده
در این تحقیق توصیفی–همبستگی که با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام گرفته است هدف تعیین نقش میانجی شوخ طبعی مربی در رابطه هوش فرهنگی مربیان با انسجام گروهی ورزشکاران رشته های تیمی شرکت کننده در مسابقات ورزشی بین دانشگاهی دانشگاه های آزاد کشور بود. جامعه آماری تحقیق را 70 نفر از ورزشکاران رشته های تیمی فوتبال که در سه سال گذشته (سال تحصیلی 95،94 ،96 و نیمسال اول 97) عضو تیم های ورزشی بودند و در طول این سال ها از مربیان یکسانی استفاده می کردند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه های استاندارد هوش فرهنگی آنگ و ارلی (2004)، شوخ طبعی مارتین (2003) و انسجامی گروهی کارون، ویدمایر و براولی (1998) در مقیاس 5 گزینه ای لیکرت (از کاملا مخالفم نمره 1 تا کاملا موافقم نمره 5) استفاده شد. بود. روایی هر سه پرسشنامه مورد تایید متخصصان این رشته قرار گرفت. پایایی پرسشنانه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در تحقیق حاضربه ترتیب (81/0 و86/0 و91/0) بدست آمد. براي تجزيه و تحليل داده ها در اين پژوهش از دو روش آمار توصيفي و آمار استنباطي استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق بین هوش فرهنگی با انسجام گروهی و شوخ طبعی و همچنین بین شوخ طبعی و انسجام گروهی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. شوخ طبعی می تواند نقش میانجی بین هوش فرهنگی و انسجام گروهی ایفا کند. مدل ارتباطی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است.
واژگان کلیدی: هوش فرهنگی، انسجام گروهی، شوخ طبعی، ورزشکاران دانشگاهی.
Abstract
The purpose of this descriptive-correlational study was to determine the mediating role of coach's humor in the relationship between coaches' cultural intelligence and the group cohesion of team athletes participating in intercollegiate sports competitions at the Islamic Azad universities. The statistical population of the study was 70 soccer team athletes who were members of sports teams for the past three years (95.94, 96 and first semester 97) and used the same coaches during these years. Instruments for measuring the standard cultural intelligence questionnaires of Ang and Earley (2004), Martin (2003) and Karun, Widmeier and Browley (1998) group cohesion on a 5-point Likert scale (from strongly disagree score 1 to strongly agree score 5) used. The validity of all three questionnaires was approved by experts in this field. The reliability of the questionnaires was determined by Cronbach's alpha coefficient in the present study (0.81, 0.86 and 0.91, respectively). Descriptive and inferential statistics were used for data analysis. According to the research findings, there is a positive and significant relationship between cultural intelligence with group cohesion and humor as well as between humor and group cohesion. Humor can play a mediating role between cultural intelligence and group cohesion. The research communication model has a good fit.
Keywords: Cultural Intelligence, Group Cohesion, Humor, College Athletes.
مقدمه
مربيگري يکي از موضوعاتي است که در مباحث روان شناسان ورزش، توجه ويژه اي را به خود جلب کرده است (خدایاری و قاسمی، 1390). مربي مي تواند در عملكرد ورزشي ورزشكار و موفقيت تيم مؤثر باشد. ورزشكاران موجودات انساني هستند نه ماشين؛ در نتيجه تحت تأثير رفتار، ادارك و تصميم هاي مربي قرار مي گيرند. وظيفه مربی تيم اين است كه به هر ورزشكار ياري كند تا توان نهايي خود را شكوفا كند مربيگري يك رهبري رو در روست كه افراد را با تجربه ها، استعدادها، تجارب و علائق مختلف به هم نزديك و آنها را تشويق مي كند كه براي قبول مسئوليت قدم بردارند و به پيشرفتشان ادامه دهند. مربيگري به ظاهر سپردن تكنيك ها و انديشيدن به بهترين برنامه نيست، بلكه توجه واقعي به بازيکنان است همان طور که گفته شد مربيان تأثير قابل توجهي بر تيم خود دارند و سبک رهبري، مهارت های مدیریتی و الگوي رفتاري آنها تأثير زيادي بر عملکرد و بازدهي بازيکنان دارد. از نقطه نظر تئوريکي عوامل زيادي هستند که متأثر از رفتار مربيان، عملکرد و موفقيت تيمي را تحت تأثير قرار مي دهد. يکي از مهمترين اين عوامل انسجام گروهي است. انسجام اصطلاحي است براي توصيف احساس جذابيت بين فردي و احساس تعلق به گروه توسط اعضاء و همچنين ميل اعضاء به ماندن در گروه. کرون و همکاران1 (1998) انسجام گروهي را اين چنين تعريف مي كند: «فرآيندي پويا كه در تمايل گروه به پيوستگي و اتحاد با هم براي دنبال نمودن اهداف و مقاصد خويش متجلي مي شود».
با توجه به این موضوع که موفقیت تیم های ورزشی نیز همانند سایر سازمان ها ناشی از توانایی و صلاحیت منابع انسانی است (چلادوری و ریمر2، 1995)، مربی تیم های ورزشی برای ایجاد و اجرای هر چه بهتر استراتژی های جذب، حفظ و نگهداری بازیکنان می بایست به عواملی که باعث پیشرفت آن ها می شود، توجه ویژه ای داشته باشند؛ لذا، آگاهی و شناخت این عوامل و بررسی ارتباط آن ها با یکدیگر ضرورت دارد. در این میان، یکی از جنبه های قابل بحث میزان هوش فرهنگی مربیان است. یکی از موضوعاتی که مربیان تیم ها و مدیران آن باید بدانند ان است که اعضای یک گروه یا تیم ورزشی معمولا از فرهنگ های مختلف با پیشینه های فرهنگی مختلف می باشند و از این رو این مسئله به چالشی بسیار مهم برای مدیران تبدیل شده است که چگونه بتوانند افراد مختلف با پیشینه های فرهنگی مختلف را در کنار هم قرار دهند. از این رو بسیاری از کارشناسان معتقدند که برای این امر باید توانایی مهمی را دارا بود و آن هوش فرهنگی است که در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است (تاریوردی و همکاران، 1395). هوش فرهنگي در واقع، تعريف هوش در عرصۀ فرهنگ است. اين هوش نوع بديعي از هوش است كه ارتباط زيادي با محيطهاي كاري متنوّع فرهنگي دارد. هوش فرهنگي، سرعت در سازگاري با موقعيتهاي جديد و راحتتر عمل كردن با توجه به شرايط محيطي است. هوش فرهنگي توانايي بروز عكس العمل مؤثر در برابر اهالي فرهنگ هاي بيگانه است. مفهوم هوش فرهنگی برای نخستین بار توسط ایرلی و انگ3 (2003) از محققان مدرسه کسب و کار لندن مطرح شد. این دو، هوش فرهنگی را قابلیت یادگیری الگوهای جدید در تعاملات فرهنگی و ارائه پاسخ های رفتاری صحیح به این الگوها تعریف کرده اند. آنها معتقد اند: در مواجهه با موقعیت های فرهنگی جدید، به زحمت می توان علائم و نشانه های آشنایی یافت که بتوان از آنها در برقراری ارتباط سود جست. در این موارد، فرد باید با توجه به اطلاعات موجود، یک چارچوب شناختی مشترک تدوین کند، حتی اگر این چارچوب درک کافی از رفتارها و هنجارهای محلّی نداشته باشد. تدوین چنین چارچوبی تنها از عهده کسانی بر می آید که از هوش فرهنگی بالایی برخوردار باشند. بر اساس این تعریف، هوش فرهنگی، هوشی متفاوت از هوش اجتماعی و عاطفی به شمار می رود. ایرلی و موساکوفسکی4 (2004) هوش فرهنگی را مشتمل بر سه جزء می دانند: شناختی، رفتاری و احساسی- انگیزشی. به عبارت دیگر، باید هوش فرهنگی را در بدن، سر و قلب جستجو کرد. مون5 و تی وان (2013) در پژوهشی با عنوان "اثرات هوش فرهنگی بر عملکرد کارایی، اثربخشی، انسجام تیمی و اثر بخشی کار تیمی در تیم های چند فرهنگی" نشان داد که میزان تنوع در هوش فرهنگی عملکرد تیمی را در طول زمان تغییر می دهد و تیم های با سطوح بالای هوش فرهنگی تمایل دارند که بتدریج میزان بالاتری از هوش فرهنگی را بنمایش بگذارند. همچنین نتایج نشان داد که هوش فرهنگی رابطه بین تنوع فرهنگی و عملکرد تیم را میانجی می کند. یافته های پژوهش ان جی پی سی6 (2011) با عنوان "نقش هوش فرهنگی و کار آمدی جمعی در انسجام گروهی و اثر بخشی تیمی" نشان داد که در تیم های متنوع از نظر فرهنگی، هوش فرهنگی مربیان می تواند تسهیل کننده انسجام گروهی و اثر بخشی تیمی باشد. انسجام گروهی و کار آمدی جمعی نقش میانجی در رابطه هوش فرهنگی و اثر بخشی تیمی داشت. در پژوهش تاریوردی و همکاران (1395) با عنوان "نقش هوش فرهنگی در تسهیل انسجام گروهی بازیکنان لیگ برتر هندبال ایران "نتایج نشان میدهد که از بین مؤلفههای هوش فرهنگی، مؤلفۀ فراشناختی و از بین مؤلفههای انسجام تیمی، مؤلفۀ انسجام تکلیف، دارای بیشترین میانگین میباشند. همچنین، یافتهها بیانگر این هستند که بین هوش فرهنگی و انسجام تیمی بازیکنان تیمهای هندبال لیگ برتر کشور ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. علاوه بر این، دریافت میشود که متغیرهای پیشبین (هوش فرهنگی)، 20 درصد از تغییرات در انسجام تیمی را تبیین مینمایند؛ لذا، پیشنهاد میشود مربیان به هوش فرهنگی تیمهای خود توجه نمایند تا از این طریق بتوانند استراتژیهای مدنظر خود را بهتر اجرا کرده و از طریق انسجام تیمی بیشتر، موفقیت تیم خود را رقم بزنند. یوسف پور فرد (2010) در پژوهشی با عنوان "هوش فرهنگی: رویکرد جدید در مدیریت کار تیمی و انسجام در تیم های با فرهنگ های مختلف "نشان داد که آشنا بودن مدیران از مولفه های شناختی، رفتاری و احساسی انگیزشی در هوش فرهنگی می تواند عامل مهمی در موفقیت مدیران در مدیریت کار تیمی و انسجام در محیط های چند فرهنگی باشد. بنسون و همکاران7 (2016) در پژوهشی با عنوان "بررسی چند سطحی رابطه بین انسجام و عملکرد تیم در بین ورزشکاران نخبه اروپایی" دریافتند هنگامی که انسجام و عملکرد تیم را در نیم فصل کنترل می کنیم، به طور موثری انسجام وظیفه ای و اجتماعی تیم در پایان فصل تبیین می شود. چینیارا و بنتین8 (2017) نیز در پژوهشی با عنوان "محاسن رهبری خدمتگرا: وقتی رابطه رهبر و عضو بر انسجام تیمی، عملکرد و رفتار شهروندی تاثیر می گذارد" نشان دادند که چگونه رهبری خدمتگرا، تمایز ذهنی را در کیفیت ارتباط بین رهبر و عضو ایجاد می کند که می تواند انسجام تیمی را تقویت کند و به صورت مثبت بر عملکرد وظیفه ای تیمی و رفتار شهروندی سازمانی تاثیر بگذارد. چپری و همکاران (1398) پژوهشی با عنوان "تاثیر رفتارهای مربیگری بر انسجام و عملکرد تیمی در بازیکنان لیگ برتر فوتبال بانوان ایران" انجام دادند. نتایج نشان داد که رفتارهای مربیگری واکنشی مثبت بر انسجام و عملکرد تیمی تاثیر معنی داری داشته است.
از دیگر عوامل تاثیر گذار بر انسجام گروهی در ورزشکاران ورزش های گروهی جدای از هوش فرهنگی مربیان می توان از شوخ طبعی آن ها نام برد. در این ارتباط (رابطه شوخ طبعی و انسجام گروهی) تحقیقات نشان می دهد که شوخ طبعی ممکن است انسجام تیمی را از طریق افزایش هماهنگی گروه و جذابیت بین اعضا، بالا ببرد (هولمز و مارا9، 2006). شوخطبعی از مؤثرترین قالبهای بیان هنری است که به علت شیرینی و جاذبه خاص خود با اکثر روانها سازگار میافتد و به همین دلیل مخاطبان بیشتری را به خود اختصاص میدهد. همچنین با ابزار خنده که آثار جدی را از آثار غیرجدی و شوخ طبعانه متمایز میکند، انبساط روحی در مخاطب پدید میآید و از این طریق با در دست گرفتن احساسات و عواطف وی، پیام خود را به طور غیر مستقیم بر باور وی مینشاند (مک گی و شولین10، 2009). در ادبیات جدید ارتباطات و مسائل رفتاری، پژوهشگران بسیاری به این نتیجه رسیدند که شوخ طبعی، یکی از عوامل مهم موفقیت افراد در تعاملات اجتماعی، روابط بین فردی، انسجام گروهی و یک مهارت و شایستگی اجتماعی است. شوخ طبعی در بسیاری از اشکال ارتباطی رایج است و با مطالعه ی سازمان ها ارتباط دارد. شوخ طبعی در ارتباط، با بیدار کردن عواطف مثبتی که موجب افزایش قدرت شنوایی، درک و فهم و پذیرش پیام می شود، شرایط ارتباطی مناسبی را ایجاد می کند. شوخ طبعی یکی از مهم ترین جنبه های ارتباط های اجتماعی، یک رفتار شخصیتی مرتبط با احساس، توانایی یا فرآیند شناختی، رفتار ارتباطی بین فردی، پاسخ و الگوی رفتاری، دیدگاه و نگرش درباره ی زندگی، راهبرد انطباقی یا ساز و کار دفاعی است (خدا بخشی و همکاران، 1396). در ارتباط با نقش شوخ طبعی در موقعیت ها و در مربیان ورزشی تحقیقات چندانی که از نظر علمی توجه قابل ملاحظه ای را جلب کرده باشد انجام نگرفته است (رونگلن و همکاران11،2014). اما با توجه به تحقیقات آینده در جامعه شناسی مربیگری، این دو محقق امیدوارند که شوخی و شوخ طبعی با توجه به ماهئیت چند وجهی بودن و عملکرد چند گانه آن، بویژه در دنیای مربیگری که اغلب با احساسات و عواطف همراه است، بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
رونگلن و همکاران (2014) در پژوهش خود با عنوان "شوخ طبعی کمک می کند: شوخ طبعی به عنوان عاملی برای ایجاد تعادل در مربیگری ورزشکاران نخبه" نشان دادند که شوخ طبعی مربیان عامل متعادل کننده بین ماهئیت تنش زا بودن و جدی بودن ورزش و شوخی و داشتن اوقات خوب، جدایی و فاصله بین بازیکنان در مقابل نزدیکی، صمیمیت و انسجام می باشد. مک گی و شولین (2009) در پژوهش خود با عنوان"تاثیر شوخ طبعی بر جذب بین فردی (نسجام گروهی) و انتخاب یار و هم تیمی "نشان دادند که حس شوخ طبعی در کار گروهی باعث کاهش استرس و تنش های ناشی از کار می شود در واقع یکی از نشانه های گروه های موفق این است که اعضای آن از باهم بودن خوشحال بوده و همکاری با یکدیگر برایشان مفرح و لذت بخش باشد. افرادی که در رابطه و تعاملات اجتماعی خود از شوخی استفاده می کنند به احتمال بیش تری در بین اطرافیان و دوستان خود محبوبیت دارند (مک گی12،2009؛ به نقل از خشوعی،1386).
نتیجه پژوهش رومرو و پسکوسولیدو13 (2008) با عنوان"شوخ طبعی و اثر بخشی کار تیمی" دریافتند که شوخ طبعی مدیران و شوخ طبعی سازمانی برگروه از طریق تاثیر مثبت بر بهره وری گروه، یادگیری و زیست پذیری تاثیر مثبت و معنی داری دارد (به نقل از خدابخش و همکاران، 1396). نتایچ تحقیقات جدید همچنین پیشنهاد می کنند که سبک های شوخ طبعی نقش مهمی در عملکرد گروهی تیم های ورزشی دارند. نتایج تحقیق سولیوان14 (2013) با عنوان "سبک های شوخ طبعی به عنوان پیش بینی کننده رضایت مندی در تیم های ورزشی" نشان داد که سبک های شوخ طبعی قدرت پیش بینی بالایی برای رضایت مندی ورزشکاران از منظر همکاری و انسجام تیمی دارد و عنصر اساسی و سازنده در ورزش ها می باشد. یافته های تحقیق شریعت باقری و شکیبا قاراب (1396) با عنوان "رابطه هوش فرهنگی با سبک هاي شوخ طبعی در دانشجویان" نشان داد که بین مؤلفه هاي هوش فرهنگی با مؤلفه هاي سبک هاي شوخ طبعی رابطه ي معنی داري وجود دارد. ویژگی اساسی هوش فرهنگی و شوخ طبعی این است که روابط متقابل میان جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد. شوخ طبعی و هوش فرهنگی به عنوان شیوه اي هنري با ظرافت هاي خاص خود این ویژگی را دار می باشند. روان شناسان بر نقش مزاح در سازگاري و مقابله با فشارهاي روانی از یک سو و تأثیر آن در افزایش بهبود کیفیت زندگی شخصی و کاری و از سوي دیگر با اهداف بررسی مسائل مربوط به روابط فرد با خانواده، فرد با اجتماع، فرد با مسائل و مشکلات زندگی تأکید کرده اند.
علیرغم تاثیر گذاری مستقیم این سازه ها بر عملکرد ورزشکار و موفقیت ورزشی، پژوهش های معدودی در این زمینه انجام شده و از آنجا که در محیط های آموزشی به طور اعم و جمعیت مورد مطالعه به طور اخص، اطلاعات چندانی از رابطه بین هوش فرهنگی و انسجام گروهی با نقش میانجی شوخ طبعی وجود ندارد محقق سعی دارد تا با تعیین این رابطه در جامعه مورد نظر، زمینه مطالعات بعدی را فراهم آورده و پیشنهادات لازم را در این ارتباط ارائه دهد. امید است نتایج این پژوهش بتواند به طور نظری به گسترش دانش های نوین "هوش فرهنگی و شوخ طبعی" در مدیریت ورزشی کمک کند و به طور عملی نیز به تعیین معیارهای مرتبط با انسجام گروهی، هوش فرهنگی و شوخ طبعی و با در نظر گرفتن این معیارها، باعث افزایش سلامت اجتماعی-روانی ورزشکاران و موفقیت ورزشی آنها شود.
براي نيل به هدف اصلي پژوهش و به منظور پيش بيني احتمالي وجود رابطه بين متغيرهاي پژوهشي و با توجه به پيشينه پژوهش الگوهي طراحي شده كه رابطه مستقيم و غير مستقيم هوش فرهنگي و انسجام گروهی را نشان مي دهد. با ارزيابي روابط ميان متغيرها و معنادار بودن هر كدام و برآورد ضريب پردازش الگو، مورد بررسي قرار مي گيرد. الگوي مفهومي پژوهش حاضر در شكل 1 نمايش داده شده است. همان طور كه از مدل برمي آيد رابطه هوش فرهنگي به طور مستقيم و غير مستقيم به واسطه نقش ميانجي شوخ طبعی با انسجام گروهی مورد بررسي قرار گرفته است. موضوع تاثير هوش فرهنگي بر روابط افراد در محل كار و همچنين موضوعات مربوط به روانشناسي و رهبري بسيار بيان شده، اما در زمينه تاثيري كه بر انسجام گروهی در قالب مطالعه معادلات ساختاري مي تواند داشته باشد تحقيقات بسيار اندكي صورت گرفته است. در اين تحقيق تلاش شده است تا تاثير هوش فرهنگي بر انسجام گروهی با نقش ميانجي شوخ طبعی در ورزشکاران دانشگاهی بررسي شود تا راهكارهايي براي بهبود روابط ميان مربیان و ورزشکاران و بالعكس ارائه شود (شکل 1):
شکل1. مدل مفهومی پژوهش
روش پژوهش
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی شوخ طبعی مربی در رابطه هوش هیجانی مربیان با اثربخشی کار تیمی از منظر ورزشکاران رشته های تیمی شرکت کننده در مسابقات ورزشی بین دانشگاهی دانشگاه های آزاد کشور بود. پژوهش حاضر بلحاظ ماهیت و هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بلحاظ روش تحلیل از نوع توصیفی–همبستگی می باشد که با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق را 70 نفر از ورزشکاران رشته های تیمی که در سه سال گذشته (سال تحصیلی 95،94 ،96 و نیمسال اول 97) عضو تیم های ورزشی بودند و در طول این سال ها از مربیان یکسانی استفاده می کردند تشکیل می دهد. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه استاندارد 20 سوالی هوش فرهنگی آنگ و ارلی (2004) در 4 بعد (فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاری)، پرسشنامه استاندارد 25 سوالی شوخ طبعی مارتین (2003) در 5 بعد (لذت از شوخی، شوخی کلامی، خنده، شوخی در روابط اجتماعی و شوخی در شرایط استرس وار) و پرسشنامه استاندارد 18 سوالی انسجامی گروهی کارون، ویدمایر و براولی (1998) در 4 بعد (جاذبه وظیفه ای، جاذبه اجتماعی، یکپارچگی وظیفه ای و یکپارچگی اجتماعی) و در مقیاس 5 گزینه ای لیکرت (از کاملا مخالفم نمره 1 تا کاملا موافقم نمره 5) استفاده شد. روایی هر سه پرسشنامه مورد تایید متخصصان این رشته قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در تحقیق حاضر به ترتیب (81/0 و86/0 و91/0) بدست آمد. براي تجزيه و تحليل داده ها در اين پژوهش از دو روش آمار توصيفي و آمار استنباطي استفاده شد. در بخش توصيفي، از جداول توزيع فراواني و شاخص هاي گرایش مرکزي و پراکندگي و در بخش آمار استنباطي با توجه به فرضيه هاي تدوين شده از آزمون های کولوموگروف- اسمیرنف برای تعیین نرمال بودن متغیرها و تحلیل همبستگی چون مدل معادلات ساختاری (SEM)15 با کمک نرمافزار SPSS نسخه 21 و LISEREL نسخه 8/8 صورت پذیرفت.
یافته های پژوهش
یافته های توصیفی حاصل از 70 نفر نمونه ورزشکار پسر نشان داد که بیشترین فراوانی سن در نمونه تحت بررسی مربوط به 19 تا 23 سال (42 نفر،) بیشترین فراوانی وضعیت تاهل مربوط به افراد مجرد (47 نفر)، بیشترین فراوانی سابقه ورزشی بین 3 تا 5 سال (36 نفر) و بیشترین فراوانی میزان تحصیلات، مربوط به افراد در مقطع کارشناسی (51 نفر) بودند.
جدول 1 : توصیف کمی میزان متغیرهای پژوهش در نمونه تحت بررسی
متغير | میانگین | میانگین فرضی | انحراف معیار | تعداد سوالات | حداقل و حداکثر نمره ممکن | حداقل و حداکثر نمره در نمونه | میانه |
هوش فرهنگی | 33/52 | 51 | 5/11 | 19 | 19-95 | 92-21 | 50 |
انسجام گروهی | 41/30 | 38 | 4/64 | 14 | 14-70 | 68-22 | 5/37 |
شوخ طبعی | 69 | 66 | 87/6 | 25 | 25-125 | 123-31 | 65 |
با توجه به داده های جدول 1 میانگین نمرات نشان می دهد که وضعیت نمره هوش فرهنگی در نمونه تحت بررسی با میانگین 33/52 از حداکثر نمره 95 و میانه 50 (میانگین فرضی 51) بالاتر از متوسط و در وضعیت مناسب قرار دارد، وضعیت نمره انسجام گروهی با میانگین 41/30 از حداکثر نمره 70 و میانه 5/37 (میانگین فرضی 38) پایین تر از متوسط و در وضعیت نامناسب قرار دارد و همچنین وضعیت نمره شوخ طبعی با میانگین 32/69 از حداکثر نمره 125 و میانه 65 (میانگین فرضی 66) بالاتر از متوسط و در وضعیت مناسب قرار دارد.
قبل از انجام آزمون معادلات ساختاری، ارتباط بین متغیرهای تحقیق با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت (جدول 2):
جدول2 : ماتریس همبستگی بین متغیر های پژوهش
ردیف | متغیرها | 1 | 2 | 3 |
1 | هوش فرهنگی | * |
|
|
2 | انسجام گروهی | 47/0 | * |
|
3 | شوخ طبعی | 41/0 | 38/0 | * |
P-value= 0.001 |
با توجه به داده های جدول 2 بین هوش فرهنگی و انسجام گروهی (47/0)، بین هوش فرهنگی و شوخ طبعی (41/0) و بین انسجام گروهی و شوخ طبعی (38/0) در سطح معنی داری آلفا 001/0 درصد، ارتباط معنی داری وجود دارد.
آزمون مدل معادلات ساختاری رابطه هوش فرهنگی و انسجام گروهی با نقش میانجی شوخ طبعی در ورزشکاران دانشگاهی (شکل 2). آزمون الگوي نظري پژوهش و پردازش آن با داده هاي گردآوري شده با روش پيشينه احتمال و با استفاده از نرم افزار ليزرل انجام شد.
شکل 2 : آزمون مدل معادلات ساختاری تاثیر هوش فرهنگی بر انسجام گروهی با نقش میانجی شوخ طبعی در ورزشکاران دانشگاهی
جدول 3 : شاخص هاي برازندگي رابطه هوش فرهنگی و انسجام گروهی با نقش میانجی شوخ طبعی در ورزشکاران دانشگاهی
شاخص ها | مقدار مجاز | اعداد بدست آمده | نتيجه |
| < 3 | 32/2 |
پذيرش H1 |
P – Value | 05/0P – Value < | 001/0 | |
RMSEA | 08/0 <RMSEA<03/0 | 32/0 | |
رابطه بین هوش فرهنگی و انسجام گروهی | بيشتر از 3/0 | 67/0 | |
رابطه بین هوش فرهنگی وشوخ طبعی | بيشتر از 3/0 | 43/0 | |
GFI | بالاتر از 9/0 | 91/0 | |
AGFI | بالاتر از 85/0 | 93/0 | |
CFI | بالاتر از 9/0 | 94/0 | |
NFI | بالاتر از 9/0 | 91/0 |
در جدول3 شاخص هاي برازش الگوي آزمون شده گزارش شده اند كه با توجه به معيار هاي مطرح شده، الگوي آزمون شده برازش مناسبي با داده هاي گردآوري شده دارد.
بحث و نتیجه گیری
برخورداری از مهارت هوش فرهنگی بر اساس میزان توانایی فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاري نه تنها در سطح بین المللی حائز اهمیت است، بلکه در سطح ملی نیز به ویژه در کشورهایی نظیر ایران از جهات تنوع فرهنگی و گوناگونی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادي ارزشمند است. بر اساس یافته های توصیفی تحقیق ، میزان میانگین متغیر انسجام گروهی در ورزشکاران مورد مطالعه با میانگین 41/30 از حداکثر نمره 70 پایینتر از متوسط و در وضعیت نا مناسب قرار دارد. میزان میانگین دو متغیر دیگر در افراد تحت بررسی بالاتر از حد متوسط بود. شرط لازم برای یک کار تیمی موفق مستلزم وجود همبستگی، وحدت وانسجام گروهی است. امروزه گاها مشاهده می شود که تیم های ورزشی کشور ما حتی با داشتن مربیان مجرب و بازیکنان نخبه نتوانستند عملکرد گروهی مناسبی از خود نشان دهند. شاید یکی از دلایل عمده این امر فقدان اتحاد گروهی، انفاق و همبستگی در میان اعضا گروه باشد، وشاید هم این مساله نشات گرفته از فرهنگ حاکم در جامعه است که امروزه بیشتر فرد گرا وستاره پرور است تا همکارانه و مشارکت جویانه. لذا انجام تحقیقاتی از این نوع می تواند کمک شایانی به مدیریت ورزش کشور و مربیان کند.
بر اساس یافته های استنباطی تحقیق بین هوش فرهنگی و انسجام گروهی رابطه معنی دار مثبت مشاهده گردید. یافته های تحقیق در این ارتباط با نتایج تحقیقات مون و تی وان (2013) با عنوان "اثرات هوش فرهنگی بر عملکرد کارایی، انسجام گروهی و اثر بخشی کار تیمی در تیم های چند فرهنگی"، ان جی پی سی (2011) با عنوان "نقش هوش فرهنگی و کار آمدی جمعی در انسجام گروهی و اثر بخشی تیمی" و تاریوردی و همکاران (1395) و یوسف پور فرد (2010) همخوان و نتایج ناهمخوانی یافت نشد. این یافته نشان می دهد که با افزایش هوش فرهنگی، انسجام تیمی افزایش می یابد و مربیان برخوردار از این هوش می توانند استراتژی های مدنظر خود را بهتر اجرا نمایند و از طریق انسجام تیمی بیشتر، موفقیت تیم خود را رقم زنند. برخورداری مربی از هوش فرهنگی او را قادر می سازد از طریق دانش و آگاهی، تفاوت های فرهنگی را تشخیص داده و بتوانند بدرستی در مقابل واکنش های فرهنگی متفاوت و متنوع بازبکنان و کادر اجرایی تیم رفتار کند. در واقع انسجام تیمی به عواملی نظیر، ویژگی های رشته ورزشی، فرصت های تعامل میان اعضای تیم، شناخت نسبی و احترام اعضای تیم به تفاوت های فردی و فرهنگی تهدیدهای بیرونی، رضایت اعضا از یکدیگر، آشنا بودن مدیران و مربیان از مولفه های شناختی، رفتاری و احساسی-انگیزشی هوش فرهنگی و در نهایت، وضعیت تیم در جدول لیگ بستگی دارد (تریاندیس16،2006).
یافته های تحقیق نشان داد که بين هوش فرهنگی و شوخ طبعی رابطه معنی داری وجود دارد (فرضیه دوم تحقیق). این یافته با نتایج تحقیق شریعت باقری و شکیبا قاراب (1396) با عنوان "رابطه هوش فرهنگی باسبک هاي شوخ طبعی در دانشجویان" همسو می باشد. هوش فرهنگی بالا با مؤلفههای اجتماعی همچون آگاهی های اجتماعی چون همدلی و شفقت، ابراز وجود و جرات ورزی و روانشناختی چون خوشبینی، امید و شادابی مرتبط است. اما یکی از مهمترین و بدیعترین این مؤلفهها شوخطبعی است. شوخطبعی که به تفاوتهای عادتی افراد در همهی رفتارها، تجارب، عواطف، نگرشها و تواناییهایی در ارتباط با سرگرمی، خندیدن، شوخی کردن و نظایر اینها اطلاق میشود، یکی از مؤلفههایی است که امروزه بهعلت ارتباط با عواملی همچون افزایش شادی و شادکامی، خوشبینی، عزت نفس، احساس کنترل، همدلی، روابط اجتماعی و کاهش استرس، افسردگی، نگرانی، اضطراب، ترس و پرخاشگری مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. استفاده عاقلانه از شوخی به خودی خود مهارت اجتماعی مهمی است و می تواند به کفایت های اجتماعی مانند توانایی ایجاد و شروع روابط،فراهم کردن حمایت عاطفی و مدیریت تعارض کمک کند.
یافته های تحقیق همچنیین نشان داد که بين شوخ طبعی و انسجام گروهی رابطه معنی داری وجود دارد (فرضیه سوم تحقیق)، شوخ طبعی همچنیین نقش میانجی بین هوش هيجاني و انسجام گروهی (فرضیه چهارم پژوهش) دارد. یافته های تحقیق در این ارتباط با نتایج تحقیق مک گی و شولین (2009) با عنوان"تاثیر شوخ طبعی بر جذب بین فردی (انسجام گروهی) و انتخاب یار و هم تیمی" و سولیوان (2013) همسو است. سولیوان (2013) معتقد است که شوخ طبعی مربیان عامل متعادل کننده بین ماهئیت تنش زا بودن و جدی بودن ورزش و شوخی و داشتن اوقات خوب، جدایی و فاصله بین بازیکنان در مقابل نزدیگی، صمیمیت و انسجام می باشد. همچنین بر اساس نتایج تحقیقات هولمز و مارا (2006)، شوخ طبعی ممکن است اثر بخشی کار تیمی را از طریق افزایش هماهنگی گروه و جذابیت بین اعضا، بالا ببرد. در گذشته محققان عقیده داشتند که منعطف بودن وداشتن حس شوخ طبعی و عواطف احتمالا رفتارهای مؤثر را کمرنگ می کنند. تئوری های رهبری تحت تاثیر نظریه های کلاسیک نیز بر این عقیده بودند که رهبران باید خیلی جدی و به صورت منطقی و بدون تاثیر پذیری از احساسات خود فکر کرده و سپس برنامه ریزی کنند (جرج17، 2000). ولی امروزه محققان رهبرانی را برای هدایت سازمان ها معرفی می کنند که با نشان دادن رفتار سازمانی مثبت گرا جون شادابی و شوخ طبعی، افراد زیردست خود را متعهد و متقاعد می کنند تا اهداف و ارزش های سازمان را بپذیرند و برای دسترسی به آنها تلاش کنند. این شیوه عمل باعث می شود تا رهبران یک وابستگی هیجانی با زیردستان خود پیدا کنند که این امر موجب ارتقا کیفیت رابطه، انسجام و اثربخشی گروه و سازمان می شود (باس و آولیو18، 1994).
با توجه به نتايج اين پژوهش و ساير مطالعات به نظر مي رسد كه هوش فرهنگی به عنوان يك عامل واسطه اي و سازمان دهنده مي تواند موجب بهبود عملكرد گروه شود. زيرا براي گرو ه اين امكان را فراهم مي آورد كه به طور وسيع و موثر به شكل هماهنگ درآيد و از آنجا که توانايي هاي هوش فرهنگی ذاتي نيستند و مي توانند آموخته شوند، بنابراین، ساخت و توسعۀ یك طرحوارۀ فرهنگی برای ورزشکاران از دورۀ کودکی تا بزرگسالی امری است که باید مورد توجه قرار گیرد و در کنار توسعۀ مهارت های فنی، زمینه برای بروز ظرفیت های فرهنگی ورزشکاران در برقراری ارتباط مؤثر با سایر فرهنگ ها فراهم گردد. همچنین با توجه به نقش شوخ طبعی در موفقیت افراد در تعاملات اجتماعی، روابط بین فردی، انسجام گروهی و اثر بخشی کار تیمی (نتایج تحقیق فوق و سایر مطالعه ها) برگزاری کارگاه ها یا کلاس های آموزشی مهارت های شوخ طبعی برای مربیان و ورزشکاران، ارائه کتاب و بروشورهایی با محوریت اهمیت نقش شوخ طبعی در انسجام گروهی و اثر بخشی کار تیمی از طریق کاهش استرس و تعارضات درون تیمی و سازمانی و ارتقاء سلامت روان مربیان و ورزشکاران به مديران سازمان های ورزشی پيشنهاد ميشود.
از آنجا که سنجش متغیرها به کمک ابزارهای خودسنجی انجام گرفت، تکمیل این پرسشنامه ها تا اندازه زیادی تحت تأثیر علایق فردی قرار می گیرد. هم چنین نوع پژوهش و محدودیت جامعه آماری پژوهش (ورزشکاران دانشگاهی) گستره تعمیم نتایج و تفسیرها را محدود می سازد.
منابع
تاریوردی ، احمد ، صادقی نژاد، ،علی ، زند ، علیرضا .( 1395 ) . " نقش هوش فرهنگی در تسهیل انسجام گروهی بازیکنان لیگ برتر هندبال ایران" مطالعات مدیریت ورزشی، مقاله 7، دوره 8، شماره 38، مهر و آبان 1395، صفحه 142- 127.
خدا بخشی کولایی، آناهیتا ، میر افضل ، نوشین سادات (1396 ) . "بررسی ارتباط بين سبك های شوخ طبعی و حمايت اجتماعی با رضايت جنسی در زنان سالمند متأهل" . نشریه سالمند شناسی . دوره دوم شماره 1 تابستان 1396.
خدایاری، عباس، قاسمی ، حمید (1390 ) "ارتباط شیوه رهبری مربیگری، رضایت مندی و انسجام تیمی ورزشکاران زن و مرد منتخب رشته های تیمی و انفرادی " نخستین همایش ملی دستاوردهای جدید علمی در توسعه ورزش و تربیت بدنی.
خشوعی، مهدیه سادات (1386 ) ، " رابطۀ شوخ طبعی با سلامت روان در افراد60- 20سال شهر اصفهان " ، پایا ن نامه کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد واحد خوراسگان.
شریعت باقری ،محمد مهدی ، شکیبا قاراب ،طاهره . (1396 ) " رابطه هوش فرهنگی باسبک هاي شوخ طبعی دردانشجویان " فصلنامه علوم رفتاري15 .
چپری لورا، یوسفی بهرام، زردشتیان شیرین. (1398). تاثیر رفتارهای مربیگری بر انسجام و عملکرد تیمی در بازیکنان لیگ برتر فوتبال بانوان ایران. پژوهش های معاصر در مدیریت ورزشی. 9(17): 53-43.
Bass, B. M., & Avolio, B. J. (1994). Improving organizational effectiveness through transformational leadership. Thousand Oaks, CA: Sage Publications.
Benson, A. J., Siska, P., Eys, M., Priklerova, S. & Slepicka, P. (2016). “A prospective multilevel examination of the relationship between cohesion and team performance in elite youth sport”. Psychology of Sport and Exercise. Volume 27, 39-46.
Carron,A.V,and Brawley,L,and Widmerer,W.(1998).the measurement of cohesiveness in sport Group.In J.L.Duda(Ed),Advancement in sport and exercise psychology measurements.Morgantown,wv:Fitness informantion technology.
Chelladurai, P., & Riemer, H.A (1995).Leadership and satisfaction in athletics. Journal of sport and exercise psychology, 17: 276-293.
Chiniara, M., & Bentein, K. (2017). The servant leadership advantage: When perceiving low differentiation in leader-member relationship quality influences team cohesion, team task performance and service OCB. The Leadership Quarterly.In press. https://doi.org/10.1016/j.leaqua.2017.05.002.
Earley, P. C., & Ang, S. (2003). “Cultural intelligence: Individual interactions across cultures. Stanford”. CA7 Stanford Business Books.
Earley, P. C., & Mosakowski, E. (2004). “Cultural intelligence”. Harvard Business Review, Vol. 82, No.10, pp 139–140.
George George, Jennifer M.(2000 ) Emotions and Leadership: The Role of Emotional Intelligence, Human Relations, vol. 53, 8: pp. 1027-1055.
Holmes, J.; Marra, M. (2006). “Having a laugh at work: how humor contributes to workplace culture”. Journal of Pragmatics, 34(12), 1683-1710
Imai, R. (2007). The culturally intelligence negotiator. The impact of CQ inters Cultural Negotiation Effectiveness. (Doctoral dissertation).
McGee, E.; Shevlin, M. (2009). “Effect of humor on interpersonal attraction and mate selection”. The Journal of Psychology, 143(1), 67-77.
Moon, A. & Taewon, B. (2013).the effects of cultural intellijence on performance in multicultural teams.Journal of applied psychology.26 november 2013. Romero, E., & Pescosolido, A. (2008). Humor and Group Effectiveness. Human Relations, 61, 395-418.
Ng, Pei See, M.A (2011 ) "Cultural Intelligence and Collective Efficacy in Virtual Group Cohesiveness and Team Effectiveness ". Minnesota State University, Mankato, 2011, pp. 59.
Ronglan , , Aggerholm , Kenneth(2014 ). Humour helps’: Elite sports coaching as a balancing act ,Published online: 28 Feb 2014, Pages 33-45
Sullivan, Philip(2013).”Humor styles as a predictor of satisfaction with in sport teams.de gruyter,volume 26
Triandis, Harry C (2006) ; Cultural Intelligence in Organizations ; Group & Organization Management , Vol 32, No1, February, pp 20-26.
Yosof pour, farhad,H.(2010).”cultural intelljence: A new approach in culturally diverse Teams” A theses submitted for doctorate degree in mc master university to manage team work and cohesiveness.
[2] . Chelladurai & Riemer
[3] . Early & Ang
[4] . Early & Mosakowski
[5] . Moon & Taewon
[6] . Ng. Pei See
[7] . Benston et al.
[8] . Chiniara & Bentein
[9] . Holmes & Marra
[10] . McGee & Shylin
[11] . Ronglan & etal.
[12] . McGee
[13] . Romru & Peskosulido
[14] . Sullivan
[15] . Structural Equation Modeling (SEM)
[16] . Triandis
[17] . George
[18] . Bass & Ayolio