طراحی مدل سنجش بهرهوری در سازمانهای فرهنگی ایران (مورد مطالعه: سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران)
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایراننازنین محمدوند 1 * , علی رشیدپور 2 , مجتبی شاهنوشی 3
1 - دانشجوی دکتری رشته مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی،, دانشگاه آزاد اسلامی, واحد، اصفهان (خوراسگان) ،اصفهان، ایران
2 - دانشیار گروه مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی, دانشگاه آزاد اسلامی, واحد اصفهان (خوراسگان) ،اصفهان، ایران
3 - استادیار گروه مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی,، دانشگاه آزاد اسلامی, واحد ، اصفهان (خوراسگان) ،اصفهان، ایران
کلید واژه: اثربخشی, روش دلفی, واژه های کلیدی: بهرهوری, کارایی,
چکیده مقاله :
چکیدهتحقیق حاضر با رویکرد آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) درصدد طراحی مدل سنجش بهرهوری در سازمانهای فرهنگی ایران است که در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران انطباقپذیری دارد. به همین منظور در این تحقیق 5 مؤلفه اصلی و 58 مؤلفه فرعی از ادبیات موضوع استخراج و در 21 مفهوم دستهبندی شده از طریق اجرای روش دلفی و با حضور نخبگان دانشگاهی و خبرگان سازمانهای فرهنگی به اجماع گذاشته شد که در نهایت 21 مفهوم به عنوان ابعاد نهایی مدل شناسایی شد که شامل توانایی مدیریتی، رفتار عدالت محوری، ارتباطاتمدیریتی، استراتژهای مدیریتی، دانش کارکنان، عوامل شغلی، عوامل رفاهی، حمایت سازمانی، مسئولیت پذیری و پاسخگویی، شرایط عمومی کار، اثربخش بودن کار، شرایط اجتماعی کار، توسعه محیط IT، ارتباطات دورن سازمانی، محیط فیزیکی، بهبود محیط، سرمایه انسانی و مالی، تغییرات کل بهرهوری، ارزیابی عملکرد بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که افزایش بهرهوری و رشد نسبت ستاده به نهاده با کاهش هزینهها و افزایش کارایی و اثربخشی سازمان فرهنگی هنری به طور مستقیم تاثیر مثبت دارد. خاطرنشان میشود، استفاده از این نتایج میتواند بهرهوری در سازمان-های فرهنگی ایران را افزایش دهد و زمینه صرفهجویی در منابع دولتی و بخش عمومی را فراهم نماید و مضافاً، کارایی و اثربخشی فعالیتهای فرهنگی را افزایش دهد.واژه های کلیدی: بهرهوری، کارایی، اثربخشی، روش دلفی.
AbstractThe present study with a mixed exploratory approach (qualitative-quantitative) seeks to design a model for measuring productivity in Iranian cultural organizations that is adaptable in the cultural and artistic organization of Tehran Municipality. For this purpose, in this research, 5 main components and 58 sub-components were extracted from the literature and in 21 concepts categorized through the Delphi method and with the presence of academic elites and experts of cultural organizations, which finally 21 concepts as final dimensions. The model was identified that includes managerial ability, justice-oriented behavior, communication-managerial, managerial strategies, employee knowledge, job factors, welfare factors, organizational support, accountability, general working conditions, work effectiveness, social working conditions, IT environment development, Internal organizational relationships were physical environment, environmental improvement, human and financial capital, total productivity changes, performance appraisal. The results of this study showed that increasing productivity and growth of output to input ratio by reducing costs and increasing the efficiency and effectiveness of the cultural and artistic organization has a direct positive effect. It should be noted that the use of these results can increase productivity in Iranian cultural organizations and provide a basis for saving government and public sector resources, and in addition, increase the efficiency and effectiveness of cultural activities. Give.Keywords: Productivity, Efficiency, Effectiveness, Delphi method.
_||_
طراحی مدل سنجش بهرهوری در سازمانهای فرهنگی ایران
(مورد مطالعه: سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران)
چکیده
تحقیق حاضر با رویکرد آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) درصدد طراحی مدل سنجش بهرهوری در سازمانهای فرهنگی ایران است که در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران انطباقپذیری دارد. به همین منظور در این تحقیق 5 مؤلفه اصلی و 58 مؤلفه فرعی از ادبیات موضوع استخراج و در 21 مفهوم دستهبندی شده، با اجرای روش دلفی، با حضور نخبگان دانشگاهی و خبرگان سازمانهای فرهنگی به اجماع گذاشته شد که در نهایت 21 مفهوم به عنوان ابعاد نهایی مدل سنجش کارایی و اثربخشی شناسایی گردید که شامل توانایی مدیریتی، رفتار عدالت محوری، ارتباطاتمدیریتی، استراتژهای مدیریتی، دانش کارکنان، عوامل شغلی، عوامل رفاهی، حمایت سازمانی، مسئولیت پذیری و پاسخگویی، شرایط عمومی کار، اثربخش بودن کار، شرایط اجتماعی کار، توسعه محیط IT، ارتباطات دورن سازمانی، محیط فیزیکی، بهبود محیط، سرمایه انسانی و مالی، تغییرات کل بهرهوری، ارزیابی عملکرد بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که افزایش بهرهوری و رشد نسبت ستاده به نهاده با کاهش هزینهها و افزایش کارایی و اثربخشی سازمان فرهنگی هنری به طور مستقیم تاثیر مثبت دارد. خاطرنشان میشود، استفاده از این نتایج میتواند بهرهوری در سازمانهای فرهنگی ایران را افزایش دهد و زمینه صرفهجویی در مصارف منابع دولتی و بخش عمومی را فراهم نماید و مضافاً، کارایی و اثربخشی فعالیتهای فرهنگی را افزایش دهد.
واژه های كليدي: بهرهوری، کارایی، اثربخشی، روش دلفی.
مقدمه
برخلاف چند دهه گذشته که اكثر صاحبنظران اعتقاد داشتند توسعه یک مفهوم اقتصادی است؛ امروزه، نتایج مطالعات تجربی متعدد از جمله لیتی1 (2017)، هاوارد2 (2013)، پنگ و لین3 (2009)، فتاحی و همکاران (1395) و فدائی خوراسگانی و نیری (1389) نشان داده توسعه فرهنگي4 مبنای توسعه پايدار است و توسعه اقتصادی و اجتماعي نیز از آن تغذيه ميکنند. بر اساس ديدگاه ترابسي (1382)، فرهنگ از سه طريق عمده ميتواند عملكرد اقتصادي جامعه را تحت تأثیر بگذارد:
- فرهنگ از طريق ترويج ارزشهاي مشترك درونگروه كه راههاي انجام فراگردهاي اقتصادي توليد توسط اعضاي گروه را تعيين ميكنند بر كارايي اقتصادي ميتواند تأثير بگذارد؛ براي مثال، اگر ارزشهاي فرهنگي به تصميمات مؤثرتر، نوآورتر، متنوعتر و سازگار با محیط شوند، بهرهوري اقتصادي، پويايي گروه و پيآمدهاي مالي بهتر (در مورد سازمان) و رشد بالاتر (در مورد اقتصاد) را به دنبال میآورد.
- فرهنگ با القاي اصول اخلاقي مشترك، سرلوحه قرار دادن دغدغه ديگران و ایجاد سازوكارهاي بیان این دغدغه بر انصاف تأثير میگذارد. براي مثال، اگر تعهد اخلاقي براي توجه به نسلهاي بعد يك ارزش فرهنگي مقبول در جامعه باشد، آنگاه تأثیرات این امر در تصميمات گروه برای تخصيص منابع و حصول پيآمدهاي منصفانه منعکس خواهد شد.
- فرهنگ بر اهداف اقتصادي و اجتماعي تأثیر میگذارد و حتي تعيينكننده اهداف اقتصادي و اجتماعي كه گروه تصميم ميگيرد آنها را تعقيب كند نیز هست. بهطور مثال، در فرهنگ يك سازمان، اگر دغدغه توجه به كارمندان و شرايط كاري آنان وجود داشته باشد، اين ارزشها بر اهميت سودجويي و ديگر مقاصد اقتصادي سازمان نیز تأثیر میگذارد. در سطح اجتماعي، نیز اگر ارزشهاي فرهنگي با تعقيب پيشرفت مادي به طور كامل هماهنگ باشند، امكان استفاده از ضابطههاي موفقيت اقتصاد كلان براي تمايز ميان جوامع «موفق» و «ناموفق» وجود دارد. اما، اگر فرهنگ جامعه به گونهاي باشد كه تعقيب پاداش مادي به نفع اهداف غيرمادي مرتبط با كيفيت ابعاد گوناگون زندگي تعديل شود، ضابطههاي تعريف «موفق» و «ناموفق» با مورد قبلي تفاوت خواهد داشت و میتواند بر آهنگ و مسير رشد اقتصادي تأثير متفاوت بگذارد (ناظمی اردکانی و صیادی، 1393: 199).
از اينرو، نیل به توسعه همهجانبه اقتضاء میکند تا دولتها در جهت تغيير نگرش انسان به خويش بهعنوان يك موجودی فرهنگي گام بردارند. در ایران نیز به علت سابقه فرهنگي و تاريخي طولانی و همچنین، هویت فرهنگی انقلاب اسلامی؛ بخش قابل توجهي از سياستهاي نظام سیاسی مستقر به امور ارزشي و فرهنگي اختصاص یافته و برای این منظور نیز سازمانهاي متعددی تشکیل شده است. اما، علیرغم این علاقه وافر حاکمیت به ايجاد سازمانها و تدوين مقررات و برنامهريزي در حوزه فرهنگ، در خصوص تعیین مؤلفههای ارزيابي عملكرد سازمانهاي فرهنگی کشور اقدام جامع و نظاممندی صورت نگرفته و نتایج عملكرد آنها با ابهامات زيادی مواجه است. البته، ناگفته نماند بهمنظور نظارت، بازرسي و تحقيق و تفحص از این سازمانها دفاتر و هيئتهايي ایجاد شده؛ اما، رويكرد اصلي آنها، كنترل عملكرد سازمانها از نظر عدم تخطي از قوانين و مقررات و جلوگیری از بروز تخلفات اداري است (صالح اولیا و همکاران،1384: 2) که با بحث ارزیابی عملکرد و مشخصاً سنجش بهرهوری5 سازمانهای فرهنگی تفاوت زیادی دارد.
از سویی، بيش از چهار دهه است كه بررسيهاي اقتصادي فرهنگ و هنر در كشورهاي توسعهيافته مورد توجه جدي قرار گرفته و مباحث آن در دانشگاههاي آنها تدريس ميشود، در صورتي كه سابقه اين بحث در ايران به کمتر از دو دهه برمیگردد. اما، تلاشهاي جسته و گريختهاي که در اين زمينه صورت گرفته، هرگز به انجام يك كار علمي قابل توجه در حوزه اقتصاد فرهنگ و هنر منجر نشده است. از اینرو، ضرورت توجه به اقتصاد فرهنگ و هنر باعث شد تا قانونگذار قسمت قابل توجهي از بخش فرهنگ برنامه پنجساله چهارم توسعه را به اقتصاد فرهنگ اختصاص دهد. اين در حالی است که پیش از آن در برنامههاي توسعه كشور و اسناد بالادستي نظام، به صراحت از اقتصاد فرهنگ و لزوم حمايت و تقويت آن سخن به ميان نميآمد. اما، در اين برنامه به صراحت بر اقتصاد فرهنگ تأكيد شده و از برنامهريزان فرهنگي خواسته شده به دنبال اقتصادي كردن فعاليتهاي فرهنگي، گسترش بازار محصولات آن و حضور در بازارهاي جهاني باشند (ناظمی اردکانی و صیادی، 1393: 196). در این راستا، ارزیابی عملکرد سازمانهای فرهنگی و افزایش بهرهوری آنها با هدف افزایش ستانده، طراحی سیستم بازخور اطلاعات، مقایسه اجزاي واقعی با ستاندههاي از پیش تعیین شده و تعیین انحرافات احتمالی و سنجش ارزش آنها میتواند به اقتصادی کردن فرهنگ و هنر در جامعه ایران و تحقق اهداف برنامههای توسعه کمک کند (صالحی و سلگی، 1394: 125). لیکن، تحقق این مهم منوط به شناسایی مؤلفههای سنجش بهرهوری متناسب با فعالیتهای فرهنگی در سطح خرد (سازمانهای فرهنگی) و کلان (اقتصاد ملی) است. در مورد سازمانها که سطح مورد مطالعه این تحقیق است، جستجوی نگارندگان مقاله حاضر نشان داد اکثر مؤلفهها و الگوهای ارائه شده برای سنجش بهرهوری در ایران مربوط به سازمانهای اداری و صنعتی است و شناسایی مؤلفههای سنجش بهرهوری در سازمانهای فرهنگی در مطالعات داخلی مغفول مانده است.
بنابراین، از آنجا که سازمانهای فرهنگی نیز مانند سایر سازمانها برای دستیابی به اهداف خود باید با بهرهوری بالایی فعالیت کنند؛ از سویی، بهدلیل ویژگیهای متفاوت فرهنگی جامعه ایران و ایدئولوژی نظام جمهوری اسلامی ایران، تعمیم الگوهای ارائه شده در مطالعات خارجی به سازمانهای فرهنگی داخلی امکانپذیر نیست؛ تحقیق حاضر به شناسایی مؤلفههای سنجش بهرهوری در سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران بهنمایندگی از سازمانهای فرهنگی ایران اقدام نموده و ارائه نتایج حاصله در قالب توصیههای سیاستی و پیشنهادات کاربردی میتواند به افزایش بهرهوری در سازمانهای فرهنگی کشور کمک نماید.
مباني نظري و مروري بر مطالعات گذشته
بهرهوری بهصورت استفادۀ موثر و بهينه از منابع و نهادههای مختلف مانند نيروي كار، سرمايه، مواد، انرژي و اطلاعات تعریف شده است. در تعریف دیگر، بهرهوری بهمعنای استفاده بهینه از نهادههای ورودی جهت دستیابی به خروجیهای بیشتر آورده شده است. امروزه، محدودیت عوامل تولید از یک سو و افزایش تقاضا از سوی دیگر باعث شده تا افزایش بهرهوري و استفاده صحيح از مجموع عوامل توليد اعم از سرمایه و نیروی کار به اولويت ملي كشورها جهت نیل به رشد و توسعه پایدار تبدیل شود. همچنین، در سطح سازمانها نیز بهبود بهرهوري یکی از مهمترين راهبردهای مؤثر در کسب موفقیت آنها در دنیای پر رقابت کنونی است (برداران و ولیجانی، 1395: 166). حركت به سوي افزایش بهرهوری در سازمانهای فرهنگي نیز یک ضرورت است و در صورت تحقق، از مجرای شفافسازي مسئوليتهاي دولت در قبال تحولات فرهنگي، حذف فعاليتهاي موازي، برقراري انضباط مالي، تنوع بخشي به روشهاي تأمين مالی امور فرهنگی و ایجاد زمينههاي مشاركت بيشتر مردم در امور فرهنگي میتواند اثربخشي و کارایی سازمانهای فرهنگی را افزایش دهد (طلوعی و رحمانی، 1387: 2). اما، تفاوتهای بین فعالیتهای فرهنگی و فعالیتهای اداری و صنعتی ایجاب میکند تا مؤلفههای مخصوص سنجش بهرهوری در سازمانهای فرهنگی متناسب با اهداف راهبردي آنها تدوین شود. بههمین منظور، در این بخش، مفاهیم کلیدی مخصوص این سازمانها شامل فرهنگ، فعالیتهای فرهنگی و سازمانهای فرهنگی تعریف شده است. سپس، انواع سازمانهای فرهنگی در ایران بهطور عام و سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران بهعنوان نمونه آماری مورد مطالعه بهطور خاص معرفی شده است.
1. فرهنگ6: این واژه يكي از پرکاربردترين واژهها در زندگي اجتماعي بشر است و عملاً حدود و ثغوری براي كاربرد آن نمیتوان قائل شد. گروههاي مختلف هر يك به گونهاي متفاوت و حتي متناقض از اين مفهوم استفاده ميكنند و امور مختلفي همچون آداب و رسوم، عزاداريها، جشن و سرورها، رفتارهاي خاص فردي و جمعي در حوزههاي مختلف سياسي، اجتماعي و اقتصادي و تعليم و تربيت، معارف عمومي و بسياري از امور ديگر را بهعنوان امور فرهنگي تلقي ميکنند. اما، در مجموع ميتوان گفت، فرهنگ تمام اجزاي زيستي مردم را شامل شده و دربردارندۀ فرهنگ مادي (فناوری–اقتصاد)، نهادهاي اجتماعي، جهانبيني، زيباییشناسي، هنر و زبان است. بنابراین، هر يك از اقوام و جوامع راه و رسم خاص زندگي و فرهنگ ويژه خود را دارند (صالح اولیا و همکاران، 1384: 110).
2. فعالیتهای فرهنگی7: فعاليتهايي هستند كه تمام شئون زندگي فردي و اجتماعي بشر را دربر ميگيرند و هدف آنها تغيير، تقويت و يا توسعه ارزشها، بينشها و دانشهاي (اطلاعات) جامعه و در نتيجه روابط اجتماعي است (صالح اولیا و همکاران، 1384: 126). بر اساس طبقهبندی یونسکو8 که از دقت و جامعيت بالاتري برخوردار است، فعالیتهای فرهنگی در 10 مقولۀ میراث فرهنگی، مواد چاپی و ادبیات، موسیقی، هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی، سینما و عکاسی، رادیو و تلویزیون، فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی، ورزش و بازیها، طبیعت و محیط زیست و مدیریت عمومی فرهنگ قابل طبقهبندی هستند. اما، بر اساس طبقهبنديها و منابع و مراجع برنامهريزي و بودجهبندي بخش فرهنگ در ايران، فعالیتهای مرتبط با تبلیغ دینی نیز باید به جمع مقولات مدنظر یونسکو اضافه شود.
3. سازمانهای فرهنگی9: متاسفانه اهل فن كمتر به تعريف و تبيين ابعاد يك سازمان فرهنگي پرداختهاند. اما، براساس تعاريف موجود از فعاليتهاي فرهنگي، در مجموع ميتوان گفت سازمانهای فرهنگي، سازمانهایي هستند كه مأموريت و وظايف اصلي خود را از ميان فعاليتهاي فرهنگي ذکر شده در بالا انتخاب میکنند و به نوعي با امور فراغت افراد سروكار دارند (صالح اولیا و همکاران، 1384: 122).
4. سازمانهای فرهنگی در ایران: سازمان مديريت و برنامهريزي كشور در گزارشی با عنوان طرح ساماندهي امور فرهنگي، ساختار مديريت فرهنگي كشور را برحسب منابع مالي و گستره وظايف و مأموريتها به سه طبقه تقسيم نموده است. طبقه اول شامل دستگاههايي است كه وظيفه يا مأموريت آنها بهطور كامل در حوزه فرهنگ قرار دارد و بودجه سالانه آنها تقريباً بهطور كامل از محل اعتبارات فصلهاي فرهنگ و هنر، اطلاعات و ارتباطات جمعي، جهانگردي، تربيت بدني و امور جوانان و زنان در قوانين بودجه سنواتي تأمين مي شود. طبقه دوم شامل مراكزي است كه وظيفه و ماموريت آنها در حوزهاي بهجز فرهنگ، هنر و تربيت بدني است؛ اما بخشي از ساختار آنها (معمولاً در سطح معاونت يا اداره كل) در حوزه فرهنگ و هنر فعال است. بودجه اين بخش از محل اعتبارات فصلهاي فرهنگ و هنر، اطلاعات و ارتباطات جمعي، جهانگردي، تربيت بدني و امور جوانان و زنان در قوانين بودجه سنواتي تأمين ميشده و رويكردي وجود دارد كه تأمين بودجه اين طبقه از محل بودجه سنواتي سازمان باشد. طبقه سوم شامل سازمانهايي كه تمامي يا بخشي (معاونت يا اداره كل) از آنها به فعاليت فرهنگي اختصاص دارد، اما منبع مالي آنها خارج از بودجه عمومي دولت است و اگر هم از بودجه عمومي دولت تأمين اعتبار شوند، از منابع اعتباري غير از فصول فرهنگ و هنر، اطلاعات و ارتباطات جمعي، جهانگردي، تربيت بدني و امور جوانان و زنان در قوانين بودجه سنواتي تأمين ميشود که سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه این تحقیق در زمره دستگاههای طبقه سوم قرار دارد (صالح اولیا و همکاران، 1384: 147).
5. سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران: با پايان دفاع مقدس و آغاز دوران سازندگي، ضرورت توسعه فرهنگي پايتخت، شهرداري تهران را بر آن داشت تا همراه با خدمات اجتماعي، عمراني و ...، ارائه خدمات فرهنگي را نیز در زمره برنامههاي خود قرار دهد. از همان زمان، بازسازی و يا تغيير کاربري اماکن در اختيار شهرداري آغاز شد تا آن كه از اوايل سالهای دهه70، تأسيس مراکز فرهنگي هنري با عناوين فرهنگسرا، خانه فرهنگ، کتابخانه، موزه و ... در مناطق 22 گانه شهرداري آغاز شد و معاونت امور اجتماعي و فرهنگي شهرداري، اداره آنها را بر عهده گرفت. مدتی بعد در سال 1375 سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران بهمنظور توسعۀ فرهنگ و هنر، ارتقای فرهنگ شهرنشینی، تعمیق معرفت دینی، تقویت زیبائیطلبی و حقیقتجویی شهروندان، شادزیستی توأم با روحیه سازنده و کسب مهارتهای زندگی اجتماعی ایجاد شد. سپس، اين رويكردها و اهداف تبديل به اساسنامهاي براي مأموريتهاي سازمان فرهنگي هنري شد. اساسنامه ابتدايي در 26 ماده و یک تبصره در 22 شهریور 1375 به تصویب هیات امنا رسید. اما، پس از یک دهه فعالیت و طی 13 ماه بحث و بررسی توسط کارشناسان و ارائه پیشنویس به هیات امنا، در 28 دی 1386 در این اساسنامه بازنگری بهعمل آمد. در سال 1397 نیز یک بار دیگر در این اساسنامه بازنگری مجدد و به تصویب هیات امناء سازمان رسید. در اساسنامه جدید، ترویج و تعمیق فرهنگ و هنر متعالی نشأت گرفته از تعالیم دین مبین اسلام و ارزشهای انقلاب اسلامی و فرهنگ غنی ایرانی اسلامی و متناسب با شرایط و خصوصیات حال و آینده شهر تهران، فراهم ساختن بستر و زمینه نیل به حیات طبیه برای شهروندان تهران با تقویت و محوریت مؤلفههای اسلامی و انقلابی و حاکمیت روح دیانت و اخلاق اسلامی در فضای شهری، ارتقای سطح پایبندی شهروندان به اصول و ارزشهای اسلامی، انقلابی، اخلاقی، انسانی و ملی، ایجاد جریانهای هدایتگر فرهنگی و هنری و سایر فعالیتهای موثر و فراگیر فرهنگی و هنری، دفاع از آرمانها و اصول اسلامی و انقلاب اسلامی و مقابله فرهنگی با افکار، گرایشها، جریانها و رفتارهای معارض با آنها، حفظ و ارتقای هویت شهروندی و سطح تعلق شهروندان نسبت به شهر، فرهنگسازی در راستای اهداف، سیاستها، مأموریتها و وظایف مدیریت شهری با ابزار فرهنگ و هنر از جمله نکات برجسته و بارزی است که مورد توجه و تأکید قرار گرفت (پایگاه سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، 1399). در این تحقیق با توجه به اهمیت جهتدهي و بهسازي فرهنگ در کلان شهر تهران بهعنوان پایتخت کشور و تأثیر مثبتی که بازتوليد سرمايههاي فرهنگي شهروندان این شهر بر فرایند رشد و توسعه همهجنبه کشور میتواند داشته باشد، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران بهعنوان نمونه آماری مورد مطالعه انتخاب شد.
6. بهرهوری سازمانهای فرهنگی: بهرهوری را به صورت رابطه ستانده10 (محصول) با نهاده11 (عوامل توليد) تعریف کردهاند که شامل دو جزء کارایی12 و اثربخشی13 است. منظور از کارایی، میزان تأثیر منابع مورد استفاده در فرایند تولید محصول (انجام درست کار) و منظور از اثربخشی، میزان دستیابی به اهداف مدنظر (انجام کار درست) است. به عبارتی، کارایی مفهومی کمی و اثربخشی مفهومی کیفی است. بنابراین، برای افزایش بهرهوری در سازمانهای فرهنگی، حداکثر ستاده برداشت شده از حداقل نهاده (کارایی) باید از کیفیت لازم نیز برخوردار باشد تا رضایت جامعه تأمین شود (اثربخشی) (رضایی و زهرهاي، 1390: 278).
7. مؤلفههای سنجش بهرهوری: یک ابزار ضروري براي پاسخ به سوالاتی در مورد کارایی، اثربخشی است (احمدي گرچی، 1383: 260) که باید با توجه به اهداف راهبردي سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران طراحی شود.
مطالعات پیشین
غفاری زنوری و همکاران (1399) به ارائه الگویی سیستمی ارتقای بهرهوری منابع انسانی در دانشگاه با رویکرد دیماتل فازی پرداختند. نتایج نشان داد زمینه سازی برای بروز خلاقیت و نوآوری، ارائه آموزش های هدفمند و بهره گیری از راهبردها و رویه های مناسب مدیریت دانشی به عنوان عواملی با برآیند اثرگذاری و اثرپذیری بالا در سیستم تحت مطالعه می باشند.
نوروزی و همکاران (1397) به تعیین نقش استراتژی در مدیریت عملکرد سازمانهای فرهنگی پرداختهاند. یافتههای آنها نشان داد استراتژی در سازمانهای فرهنگی از نوع استراتژی خودجوش (نوظهور) است و کنشها، اهداف و مأموریتهای سازمان را تبیین مینماید. از طرفی، استراتژی در سازمانها فرهنگی دارای نقش نمادین قدرت و عقلانیت است. همچنین، مؤلفههای کلیدی استراتژی شامل تدوین استراتژی (۲۹/۶)، ارزیابی استراتژی (۱۹/۶) و اجرای استراتژی (۹۵/۵) به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را بر عملکرد سازمانهای فرهنگی دارند.
میرکاظمی و همکاران (1396) با استفاده از تحلیل عاملی به طراحی ابزار سنجش عوامل موثر بر بهرهوری نیروی انسانی در فدراسیونهای ورزشی ایران پرداختهاند. یافتههای حاصل از مطالعه به تدوین پرسشنامهای با ۶ بعد عوامل مدیریتی (۱۲ سوال)، عوامل اقتصادی و محیطی (۱۱ سوال)، عوامل سازمانی (1۱ سوال)، عوامل روانی (۸ سوال)، عوامل فرهنگی و اجتماعی (۸ سوال) و عوامل فردی (۳ سوال) منجر شد که شاخصهای برازندگی (۸۵۴/۲=CMIN/DF) و (۰۸۶/۰=RMSEA) نشان داد ابزار تدوین شده مناسب است و میتواند بهعنوان معیار سنجش بهرهوری نیروی انسانی در فدراسیونهای ورزشی مورد استفاده قرار گیرد.
جعفری و معمارزاده (1396) در مطالعهای توصيفي-اکتشافي به شناسايي مؤلفههاي موثر بر ارتقاي بهرهوري کارکنان در يک سازمان بهداشت و درمان نظامي پرداختهاند. نتايج این مطالعه نشان داد بهرهوري کارکنان تحت تأثير عوامل فردي و سازماني قرار دارد که در اين بین، انگيزش و حمايت سازماني تأثیر بیشتری دارد
لبافی و ابویی (1395) در يک تحقيق کيفي با روش تئوري داده بنياد به ارائه پيشرانها و موانع موفقيت تفکر راهبردي در سازمانهاي فرهنگي پرداختهاند. يافتههاي اين پژوهش نشان داد تأکيد بر سلسله مراتب سازماني، تصميمگيري در لايههاي بالايي سازمان، محدوديت منابع سازماني، شاخصهاي مبهم سنجش عملکرد بهعنوان موانع؛ و پايش مداوم محيطي، مشورت با نخبگان، درک موثر از رقيبان، شهود محور بودن تصميمات، نيروي انساني خلاق و هدفگذاري کلان به عنوان پيشرانها بر موفقيت تفکر راهبردي در سازمانهاي فرهنگي تأثیر دارند.
کیانی و رادفر (1394) عوامل مؤثر بر ارتقاء بهرهوری در سازمان صندوق رفاه دانشجویی وزارت بهداشت را بررسی کردهاند. دادههای مورد نیاز با ابزار پرسشنامه محققساخته جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل آنها نشان داد عوامل اجتماعی-روانی بر بهرهوری سازمان تأثیر شگرفی دارند.
نوبخت و همکاران (1392) با رويکرد کاربردي به تبيين مؤلفههاي توانمندسازي کارکنان در سازمان فرهنگي هنری شهرداری تهران پرداختهاند. يافتههاي این پژوهش نشان داد، مؤلفههاي راهبردهاي اجرايي، حمايت مديران، فرهنگ سازماني و ساختار سازماني در سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران در وضعيت نامطلوبی قرار دارد. اما، مؤلفههاي ويژگيهاي فردي و ماهيت شغل در سازمان یادشده در حد مطلوبی قرار دارد.
میتال و همکاران14 (2019) موانع ارتقای اثربخشی و بهرهوری در سازمانهای آموزشی را از منظر کیفیت آموزشی بررسی و پیشنهاد دادهاند سیستمهای پاداش اعضای هیات علمی در جهت تشویق آنها به انجام کارهای پژوهشی با همکاری دانشجویان هدفمند گردد تا موانع اثربخشی و بهرهوری در سازمانهای آموزشی رفع شود.
الاقباری و همکاران15 (2017) به شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر بهرهوری نیروی کار در صنعت ساختوساز در یمن پرداختهاند. برای این منظور یک پرسشنامه تنظیم و بین مهندسان و معماران مشغول به کار روی پروژههای ساختمانی توزیع شد. این پرسشنامه شامل 52 عامل از پیش تعریف شده بود که در چهار گروه اصلی عوامل انسانی، مدیریت، فنی و محیطی طبقهبندی شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از شاخص اهمیت نسبی نشان داد در بین 4 گروه اصلی، عوامل فنی بیشترین تأثیر را بر بهرهوری دارند. همچنین، پنج عامل (1) تجربه و مهارت نیروی کار، (2) در دسترس بودن مواد در محل پروژه، (3) کارایی رهبری و مدیریت پروژه، (4) در دسترس بودن مواد موجود در بازار و (5) وضعیت سیاسی و امنیتی بیشترین تأثیر را بر بهرهوری نیروی کار در صنعت ساختوساز یمن داشتهاند.
کازاز و همکاران16 (2016) عوامل مؤثر بر بهرهوری نیروی کار در صنایع دستی را بررسی کردهاند. آنها پس از بررسی دقیق ادبیات تحقیق، 37 عامل را در چهار گروه عوامل سازمانی، اقتصادی، فیزیکی و اجتماعی-روانشناختی شناسایی و طبقهبندی نمودند. سپس، برای بهدست آوردن اطلاعات لازم، پرسشنامهای تنظیم و برای کارگران صنایع دستی ارسال شد و دادههای جمعآوری شده با استفاده از تکنیک شاخص اهمیت نسبی17تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد سطح اهمیت عوامل چهارگانه بالا بر بهرهوری نیروی کار در صنایع دستی متفاوت است.
گرین18 (2016) عوامل مؤثر بر بهرهوری سازمانی در آفریقای جنوبی بررسی کرده است. دادههای مورد نیاز با توزیع 161 پرسشنامه ساختارمند بین نمونه آماری مورد مطالعه جمعآوری شد. تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد بین سیاستهای سازمانی (تقویت ادراکات رهبری) و منافع کارکنان (تعادل بین کار و زندگی) و بهرهوری سازمانی ارتباط معناداری وجود دارد.
نائوم19 (2016) عوامل موثر بر بهرهوری نیروی کار در صنعت ساختوساز را با توزیع پرسشنامه در بین 36 پیمانکار بررسی کرده است. نتایج نشان داد عوامل موثر بر بهرهوری نیروی کار در قالب 3 مؤلفه اصلی مدیریت و رهبری، عوامل انگیزشی و عوامل سازمانی و 46 زیرمؤلفه آنها قابل دستهبندی هستند که از این بین، تجربه مدیران پروژه، خطاهای طراحی، قابلیت طراحی، برنامهریزی پروژه، ارتباطات و سبک رهبری بیشترین تأثیر را بر بهرهوری دارند.
جارکاس20 (2015) با استفاده از تکنیک شاخص اهمیت نسبی به شناسایی عوامل مؤثر بر بهرهوری نیروی کار در صنعت ساختوساز بحرین پرداخته است. نتایج نشان داد 37 عامل در 10 گروه شامل مهارتهای لازم برای کار، هماهنگی بین رشتهای، نظارت بر کار، خطاهای موجود در طراحی، تأخیر در پاسخ به درخواستهای اطلاعات، دوبارهکاری، بازرسی دقیق توسط مهندس، اضافهکاری، وجود طرح تشویقی و هوای مناسب عوامل مؤثر بر بهرهوری نیروی کار در صنعت ساختوساز هستند.
روش پژوهش
با توجه به این که شناسایی مؤلفههای سنجش بهرهوری(کارایی و اثربخشی)در سازمانهای فرهنگی ایران تاکنون موضوع مطالعه نبوده و درباره آن شناخت کافی وجود ندارد؛ این تحقیق از نظر روش از نوع تحقیقات اکتشافی21است که در سال 1399 در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران انجام شده است. با توجه به این که از نتایج تحقیقات دیگران برای شناسایی مؤلفههای سنجش بهرهوری در سازمانهای فرهنگی ایران استفاده نموده شده است نتایج حاصله میتواند در جهت افزایش بهرهوری مورد استفاده قرار گیرد، از نظر هدف از نوع تحقیقات توسعهای کاربردی22محسوب میگردد. با توجه به روش تحلیل اطلاعات از نوع همبستگی می باشد و با استفاده از عاملی اکتشافی و تائیدی به دسته بندی مولفههای تعیین شده در مدل تحقیق می پردازد.جامعه مورد پژوهش در اين تحقيق شامل دو گروه: گروه اول شامل ۳۰ نفر از اساتيد و خبرگان حوزه سنجش بهره وری (جهت تاييد مؤلفههاي پژوهش و تاييد مدل نهايي) و گروه دوم: شامل کليه روسا، معاونين، مديران ارشد، مياني و پايه و کليه کارکنان سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران و سازمانهاي تابعه با جمعيتي برابر ۱۴۱۸ نفر ميباشد، که مطابق جدول مورگان حداقل ۳۰۶ نفر به عنوان نمونه مورد پژوهش مورد نياز است. که با در نظر گرفتن ۲۰ %احتمال عدم بازگشت پرسشنامه ها تعداد ۳۶۷ پرسشنامه توزيع و در اين ميان ۳۲۹ پرسشنامه به صورت کامل به محقق عودت داده شد. جهت گردآوري اطلاعات نيز از يک پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه محقق ساخته 109 گويه اي را در بر ميگيرد. طيف بکار رفته در اين پرسشنامهها، طيف پنج گزينهاي ليکرتي ميباشد. که بر اساس گزينههاي خيلي کم تا خيلي زياد تقسيم بندي شده است و برای تعیین روایی از روایی سازهای (تحلیل عاملی) تعداد گویهها در سه مرحله (حذف مرحله به مرحله سوالاتی که همپوشانی داشتند) به 109 گویه در پنج بعد کاهش یافت. با توجه به سنجش متغیرهای پژوهش به کمک مقیاس لیکرت، پایایی پرسشنامه براساس ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده در مورد تمامی مؤلفههای پنج گانه بالاتر از 7/0 محاسبه شده است که در حد قابل قبولی است .
یافتههای پژوهش
تحلیل مضمون و مقایسه شباهتها و تفاوتهای مفهومی اطلاعات جمعآوری شده از مطالعات مروری نشان داد بهرهوری در سازمانهای فرهنگی یک رهیافت تک بعدی نیست. به نحوی که مؤلفههای سنجش بهرهوری در سازمانهای فرهنگی در قالب 5 مؤلفه اصلی شامل سبک مدیریتی، عوامل فردی، عوامل اقتصادی، عوامل محیطی و عوامل اجتماعی و فرهنگی و 58 زیرمؤلفه به شرح شکل 1 مورد شناسایی قرار گرفتند. و نتایج دو آزمون KMO و بارتلت برای انجام تحلیل عاملی برای دادههای تحقیق بسیار مناسب بوده است. زیرا مقدار شاخص KMO برابر با 881/0 است. مقادیر بالای 7/0 این شاخص، کفایت نمونه را برای به کار بردن تحلیل عاملی نشان می دهد.آزمون بارتلت نیز همبستگی بالای بین متغیرها (غیرواحد بودن ماتریس همبستگی) و در نتیجه مناسب بودن این روش را نشان می دهد میزان سطح معنی داری این آزمون 96/1 است بنابراین میتوان گفت دادهها از تناسب مورد قبولی برای آزمون تحلیل عامل برخوردارند .
کفایت نمونه گیری کاریز، میر،اولیکن (KMO ) 881/0 |
آزمون کرویت بارتلت 88/3990 معنی داری 96/1 |
جدول 1: ضریت کفایت نمونه گیری و آزمون کرویت وبارتلت برای سنحش بهره وری
در این تحلیل برای گزینش تعداد عاملها، از ورایانس کل آزمونها است که توسط عوامل استخراج میشود معیار، انتخاب بار عاملی، از ارزش ویژه بزرگ از 96/1 استفاده شده است که در جدول 3 ارائه قابل ملاحظه میباشد. که ارزش ویژه عامل محیطی 22/3، عامل مدیریت 78/2، عامل فردی 80/1 ، عامل اقتصادی 34/1، عامل فرهنگی و اجتماعی 17/1 و درصد واریانس سنجش بهرهوری را تبیین میکند.
| ارزش ویژه | درصد واریانس |
1 | 22/3 | 75/9 |
2 | 78/2 | 45/8 |
3 | 80/1 | 47/5 |
4 | 34/1 | 08/4 |
5 | 17/1 | 57/3 |
جدول، 2 ارزشهای ویژه سنجش بهرهوری
خروجی بعدی لیزرل ( نمودار بالا) مدل اندازه گیری سنجش بهرهوری را در حالت تخمین استاندارد نشان می دهد با توجه به نتایج این نمودار ، چون مقدار RMSEA نیز کوچکتر از 08/0 می باشد در نتیجه می توان مدل از برازش مناسب برخوردار است . پیرامون 5 مؤلفه اصلی توضیحات لازم ارائه میشود.
سبک مدیریتی: در دنیای کاری امروزه در سازمان مختلف، سبکهای مدیریتی گوناگونی وجود دارد که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. اما، به طور کلی، در هر سازمان، فرهنگ و اهداف آن سازمان است که تعیینکننده سبک مدیریتی مناسب یرای آن نقش دارد. از سویی، هر مدیر نیز برای تشویق و ترغیب کارکنان و افزایش بهرهوری سازمان از سبک مدیریتی خاص خود را دارد. اما، براساس نتایج این تحقیق، سبک مدیریتی با 13 زیرمؤلفه مشارکت دادن کارکنان در تصمیمگیری، شایستهسالاری در واگذاری مشاغل، تفویض اختیار، ارزیابی و کنترل کیفیت کار، همگرایی خطمشيها، كاركنان و فرايندها، نظام تشویق مترقی، نظام تنبیه مترقی، ارتباطات برون سازمانی، ارتباطات درون سازمانی، ایجاد روح همکاری بین واحدهای مختلف سازمان، ترویج فرهنگ سرآمدی بین کارکنان، تعامل با مراکز آموزشی و مخاطب شناسی با اهداف، مأموریتها، نیازها و الزامات سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران تناسب بیشتری دارد و میتواند بهرهوری این سازمان را افزایش دهد.
عوامل فردی: نيروي انساني هر سازمان، عامل اصلي حيات سازمان است و برخی از ویژگیهای نیروی انسانی عامل افزایش (یاکاهش) سطح بهرهوری نیروی کار و در نهایت سازمان است. در این تحقیق نتایج نشان داد، نیروی انسانی دارای 14 ویژگی یا زیرمؤلفه خلاقیت و نوآوری، انگیزه پیشرفت، روحیه فردی، انطباق شغل عملی با رشته تحصیلی، وجدان کاریف سطح تحصیلات، سلامت جسمی، قدرت تصمیمگیری، تجربه کاری، رشد ذهنی، علاقه فردی به شغل، نگرش مثبت به محیط کار، امنیت شغلی و مهارت درک فرصت میتواند در افزایش بهرهوری در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران نقش موثری داشته باشد.
عوامل اقتصادی: رشد، پیشرفت مادی و پاسخگويي مناسب به نيازهاي معیشتی و مالی کارکنان نقش بسزایی در بهبود عملکرد نیروی انسانی بوده و در نهایت کارایی و اثربخشی سازمان اثردارد. براساس نتایج حاصله در این تحقیق، عوامل اقتصادی با 9 زیرمؤلفه سطح حقوق و دستمزد، تناسب حقوق با عملکرد، امتیاز استفاده از امکانات رفاهی، سطح زندگی کارکنان، مدیریت منابع مالی سازمان، هماهنگی حقوق با هزینههای زندگی، پاداش نقدی، پاداش غیرنقدی و پرداخت تسهیلات نقش تعیینکنندهای در افزایش بهرهوری در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران دارد.
عوامل محیطی: هر سازماني در يك محيط فيزيكي (نور، دکوراسیون و ...) و با ابزار و فناوری خاصی خود فعالیت میکند که ظرفيت این محيط و «غني» يا «فقير» بودن آن به لحاظ فیزیک، ابزار و فناوری میتواند بر عملکرد و بهرهوری سازمان تأثير بگذارد. براساس نتایج حاصله از این تحقیق، مهمترین عوامل محیطی موثر بر بهرهوری در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران شامل 12 زیرمؤلفه از قرار وسایل مناسب در محیط کار، موثر بودن افراد در محیط کار، محيط کاری مشاركتمدار، فرهنگ سازمانی، شادابی محیط کار، انتقال تجربیات به کارکنان جدید، عوامل فنی، فضای دوستانه در محیط کار، وضع فیزیکی محیط کار، ایمنی محیط کار، بهداشت محیط کار و آموزش قوانین جدید به کارکنان است. در افزایش بهره وری نقش بسزایی دارد.
عوامل فرهنگی و اجتماعی: منظور از عوامل اجتماعی و فرهنگی همان رفتارها، عادات، باورها و ارزشهایی است که افراد از محیط خارج از سازمان به شیوههای گوناگونی به داخل سازمان منتقل میکنند. از این رو، خانواده، آموزش و پرورش، و آموزش عالی از نهادهای کلیدی هستند که به صورت سیستمی با زندگی سازمانی کارکنان تعامل دارند و عملکرد آنها و در نهایت عملکرد سازمان را تحت تأثير قرار ميدهند. بر اساس نتایج این تحقیق، عوامل فرهنگی و اجتماعی با 10 زیرمؤلفه شامل عوامل روانی، روحیه کار جمعی، انضباط اجتماعی، نظام اداري كارآمد، قانونمداری جامعه و پرهیز از فساد، حمایت اجتماعی از حقوق مالکیت معنوی، فرهنگ تکریم ارباب رجوع، طبقه اجتماعی کارکنان، كيفيت نظام آموزشی و زیرساخت های فناوری اطلاعات بر بهرهوری در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران تأثیر دارد.
شکل 2: مدل نهایی سنجش بهرهوری مؤلفههای اصلی و فرعی
منبع: یافتههای پژوهش
بحث ونتیجه گیری
با توجه منابع محدودیت و نيازهاي نامحدود بشر، همواره سعی شده تا با كمترين منابع، بيشترين نيازها پاسخ داده شود. از اینرو، بهرهوری با افزایش متوسطِ تولید به ازای هر واحد از عوامل تولید زمینه صرفهجویی در منابع و امکانات، کاهش هزینههای تولید و رقابتپذیری بیشتر سازمانها در برابر رقبا را فراهم میکند و به دلیل اهمیت نقش آن در دنیای پر رقابت کنونی، به مفهومی کلیدی در اقتصاد و مدیریت بدل شده و مورد توجه سازمانهای زیادی قرار گرفته است. اما، سنجش بهرهوری در سازمانهای فرهنگی ایران در داخل کشور کمتر در کانون توجه بوده و موضوع هیچ مطالعهای قرار نگرفته است. از اینرو، تحقیق حاضر با هدف شناسایی مولفههای و طراحی مدل برای سنجش بهرهوری در سازمانهای فرهنگی ایران، به بررسی این موضوع در سازمان فرهنگی و هنری شهر تهران به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه پرداخت و با استفاده از مطالعات مروری مرتبط با کلیدواژه بهرهوری و ابعاد آن، اطلاعات لازم برای این سنجش بهره وری را جمعآوری نمود. سپس از طریق روش تحلیل مضمون مؤلفههای مرتبط با سنجش بهرهوری شناسایی شد و با نظرخواهی از اساتید صاحبنظر در حوزه بهرهوری و مدیران رده بالای سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، مهمترین مؤلفههای سنجش بهرهوری در سازمانهای فرهنگی ذیل 5 مولفه اصلی و 58 مولفه فرعی شناسایی و21 مفهوم دسته بندی شدند. و سپس به طراحی مدلی بهعنوان یک الگوی نظامند جهت سنجش بهرهوری در سازمانهای فرهنگی ایران (سازمان فرهنگی وهنری شهرداری تهران) ارائه گردید. بدیهی است کاربرد آن میتواند ضمن کمک به ارتقای جایگاه مفهوم بهرهوری و اهمیت آن نزد مدیران سازمانهای فرهنگی ایران، زمینه اخذ تصمیمات کارا و اثربخش در این سازمانها را فراهم کند و در نهایت به رشد و اعتلای فرهنگ در جامعه و صرفهجویی در منابع دولتی و عمومی کشور منجر شود.
منابع
· Alaghbari, W., Al-Sakkaf, A. A. and Sultan, B. 2017. "Factors Affecting Construction Labour Productivity in Yemen Article", International Journal of Construction Management, 17(4), pp 1-13.
· Green, P. 2016. "The perceived influence on organizational productivity: a perspective of a public entity", Problems and Perspectives in Management, 14(2), pp 339-347.
· Haavard, M. J. 2013. "Cultural impact on national economic growth," Journal of Behavioral and Experimental Economics (formerly The Journal of Socio-Economics), 47(C), pp 136-146.
· Jarkas, A. M. 2015. Factors influencing labour productivity in Bahrain's construction industry", International Journal of Construction Management, 15(1), pp 94-108.
· Kazaz, A., Ulubeyli, S., Acıkara, T. and Er, B. 2016. "Factors Affecting Labor Productivity: Perspectives of Craft Workersm, Procedia Engineering", 164: pp 28-34.
· Leithy, E. W. 2017. "A Review of the Impact of National Culture on Economic Growth", International Journal of Economics & Management Sciences, 6(4), pp 1-4.
· Naoum, S. G. 2016. "Factors Influencing Labor Productivity on Construction Sites", International Journal of Productivity and Performance Management, 65(3), pp 401-421
· Peng, Y. S. and Lin, S. S. 2009. "National Culture, Economic Development, Population Growth and Environmental Performance: The Mediating Role of Education", Journal of Business Ethics, 90, pp 203–219.
· برادران، وحید؛ ولیجانی، مریم. 1395. «بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء بهرهوری نیروی انسانی در سازمان امور مالیاتی کشور (مطالعه موردی اداره کل امور مالیاتی شرق تهران)». پژوهشنامه مالیات. دوره 24، شماره 29. صص 184-165. بهار.
· ترابسی، دیوید. 1382. «اقتصاد و فرهنگ». ترجمه کاظم فرهادی. تهران. نشر نی.
· جعفری، امیر؛ معمارزاده طهران، غلامرضا. 1396. «شناسایی مولفههای موثر بر بهرهوری کارکنان در یک سازمان بهداشت و درمان نظامی». مجله طب نظامی. سال پنجم، شماره 3. صص 244-234. تابستان.
· رضایی، علی اکبر؛ زهرهاي، محمد علی. 1390. ابتکار عمل در برنامهریزي و ارزیابی عملکرد فرهنگی، نشر یادآوران، چاپ اول، تهران.
· طلوعی، عباس؛ رحمانی، جعفر. 1387. «طراحی و تببین مدل ارزیابی امور فرهنگی هنري با استفاده از مدلهای کمی». فصلنامه مدیریت فرهنگی. سال دوم، شماره 1. صص 13-1. پاییز.
· صالح اولیاء، محمد؛ بهجت، محسن؛ مدرسی، سید ناصر. 1384. «طرح تدوين مباني ارزيابي عملكرد سازمانهاي فرهنگي». دبیرخانه شورای علی انقلاب فرهنگی. کمیسیون فرهنگی. صص 332-1.
· صالحی، جواد؛ سلگی، علی. 1395. «ارزیابی عملکرد در سازمانها و مراکز فرهنگی هنري». فصلنامه پژوهشهای سیاسی و بینالمللی. سال هفتم، شماره 26. صص 139-121. بهار.
· عبداللهی، نازلی (131۹) تاثیر تبلیغات بر مصرف محصولات فرهنگی، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت فرهنگی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران سال سیزدهم شماره47 بهار.
· علیزاده مجد، امیرضا؛ بدیعزاده، علی؛ حسینی، سید رسول؛ سعید نیا، حمیدرضا؛ علیرضایی، ابوتراب. 1397. «تبین نقش فرهنگ در ایجاد دانشگاه کارآفرین با استفاده از روش کیفی». فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات. دوره 14، شماره 51. صص 286-265. تابستان.
· فتاحی، شهرام؛ فتحالهی، جمال؛ عسگری، الناز. 1395. «تأثیر عوامل اجتماعی- فرهنگی بر رشد اقتصادی ایران: رویکرد دادههای تابلویی و خوشهبندی». فصلنامه اقتصاد و الگوسازی. دوره 7، شماره 26. صص 70-49. تابستان.
· فدایی خوراسگانی، مهدی؛ نیری، سمیه. 1389. «بررسی تاثیر تحولات شاخصهای منتخب فرهنگی بر رشد اقتصادی در ایران (الگوی خود رگرسیون با وقفههای توزیع شده ARDL)». فصلنامه پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی. دوره 1، شماره 1. صص 159-133. زمستان.
· کیانی، ندا؛ رادفر، رضا. 1394. «شناسایی و رتبهبندی عوامل موثر بر بهرهوری سازمان با استفاده از مدل دیماتل». فصلنامه مدیریت بهرهوری. دوره 9، شماره 35. صص 131-111. زمستان.
· لبافی، سمیه؛ ابویی، محمد. 1395. «پیشرانها و موانع عوامل حیاتی موفقیت تفکر راهبردی در سازمان های فرهنگی؛ مطالعه موردی: سازمانهای فرهنگی شهر اصفهان». دوفصلنامه اندیشه مدیریت راهبردی. سال دهم، شماره 1. صص 150-117. بهار و تابستان.
· میر، سید محسن؛ صالحی امیری، سیدرضا؛ قیومی، عباسعلی؛ عزیزآبادی فراهانی، فاطمه. 1397. «ارائه الگوی مدیریت اطلاعات فرهنگی در سازمانها و مراکز فرهنگی ایران». فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات. دوره 14، شماره 51. صص 200-170. تابستان.
· میرکاظمی، سیده عذرا؛ راستگو، سمانه؛ خراشادیزاده، محمد. 1397. «طراحی ابزار سنجش عوامل مؤثر بر بهرهوری نیروی انسانی در فدراسیونهای ورزشی ایران». فصلنامه مدیریت و توسعه ورزش. دوره 6، شماره 2، صص 15-1. پاییز.
· ناظمی اردکانی، مهدی؛ صیادی، محمد. 1393. «بررسي وضعيت مؤلفههاي اقتصاد فرهنگ در ايران؛ مقايسـه تطبيقي با كشورهاي منتخب دنيا و ارائـه راهكارهـاي بهبـود وضعيت اقتصاد فرهنگ در كشور)». فصلنامه راهبرد اجتماعی فرهنگی. سال چهارم، شماره 13، صص 225-191. زمستان.
· نوبخت، محمدباقر؛ مظاهری، محمدمهدی؛ اصفهانی، مینا. 1392. «ارائه الگوي توانمندسازي منابع انساني در سازمانهاي فرهنگي (مورد مطالعه: سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران)». فصلنامه مدیریت فرهنگی. دوره 7، شماره 19، صص 87-71. بهار.
· نوروزی، منصور؛ سلطانی، ایرج؛ اعتباریان، اکبر. 1397. «تعیین نقش استراتژی بر مدیریت عملکرد سازمانهاي فرهنگي». فصلنامه مدیریت توسعه و تحول. شماره 35، صص 69-46. زمستان.
[1] Leithy
[2] Haavard
[3] Peng & Lin
[4] Cultural Development
[5] productiveity
[6] Culture
[7] Cultural Activities
[8] UNESCO
[9] Cultural organizations
[10] Output
[11] Input
[12] Efficiency
[13] Effectiveness
[14] Mittal et al
[15] . Alaghbari et al
[16] Kazaz et al
[17] . Relative Importance Index
[18] ؛Green
[19] ؛ Naoum
[20] Jarkas
[21] Exploratory Research
[22] Developing an Applied Research