واسازی گفتمان معلولیت در جامعه شهری ایران
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایرانفرزاد محمدی پور 1 , سروش فتحی 2 , طهمورث شیری 3
1 - دانشجوی دکتری جامعه شناسی مسایل اجتماعی ایران، واحد تهران مرکز،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - دانشیار گروه جامعه شناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول)
3 - دانشیارگروه جامعه شناسی، عضوهیات علمی دانشگاه آزاداسلامی واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: معلول جسمی, واسازی گفتمان, دیرینه شناسی, تبارشناسی, جامعه شهری, تبعیض, حرکت, شهروند انگاری, معلولیت,
چکیده مقاله :
پ پژوهش حاضر با بازنمایی معلولیت در آثار مکتوب متفکران ایرانی بعد از اسلام در پی فهم وضعیت نادیده انگاشتن معلولان است که با روبروسازی گفتمان های قدیم و جدید وخروج از فضای غالب در حوزه متون مربوط به معلولیت این تغییرات را واکاوی می نماید. الگوی نظری مسلط براین تحقیق فهم فرهنگی و برساختی از مفهوم معلولیت است که به لحاظ روششناسی با رویکرد کیفی و یا روش گروه مرکز در میان افراد معلول جسمی حرکتی جامعه شهری اصفهان انجام شده و همچنین از دیرینه شناسی و تبارشناسی فوکو کمک گرفته و با توجه به تاریخی بودن موضوع، روش جمع آوری داده ها تحلیل اسنادی و کتابخانهای و بطور اخص روش تاریخی متن محور می باشد. که آثاربه 3 دسته تقسیم بندی شدند. آثار اخلاقی، تعلیمی، مردمی یا عامیانه. یافته ها نشان میدهند که نگرش منفی جامعه به معلولین، عدم تناسب امکانات فیزیکی، نهادهای حمایتی، حمایتهای درون گروهی، عدم اعتماد اجتماعی و احساس محرومیت اجتماعی، بخش زیادی معلولین در انزوا قرار می دهد و میبایست گفتمان در جامعه شهری تغییر یابد و در این راستا دو گفتگو یافت گردیده: گروهی معتقدند استقلال افراد دارای معلولیت باید به رسمیت شناخته شود و لازمه این امر زدودن تداعیهای منفی از عنوان معلول است، گروهی دیگر معتقدند عوض کردن نام، در واقعیت تأثیری بر زندگی واقعی افراد ندارد. رویکرد صحیح آن است که افکار و عقاید مردم راجع به یک گروه اجتماعی - در اینجا معلولان تغییر یابد و تغییر اجتماعی با تغییر نامها رخ نخواهد داد. اگر بخواهیم نوع نگرش شهروندان و مسئولین از نگاه ضعف انگاری به نگاه شهروند انگاری تغییر یابد و به آنان بعنوان شهروندانی با حقی برابر نگریسته شود می بایست تغییرات گفتمانی بنیادی در معناها و مفاهیم مورد استفاده درحوزه معلولیت صورت پذیرد.
By representing disability in the written works of post-Islamic Iranian thinkers, the present study seeks to understand the situation of ignoring the disabled, and analyzes these changes by confronting the old and new discourses and exiting the dominant space in the field of texts related to disability.which has been done with a qualitative approach or the focus group method among the physically disabled people of Isfahan urban society, in terms of methodology. It has beenalso by the help of Foucault's archeology and genealogy, and given the historical nature of the subject, the method of data collection is documentary and library analysis, and a text-based historical methodin particular.The works were divided into three categories: moral, educational, folk or folk works.The findings show that the negative attitude of the society towards the disabled, the incompatibility of physical facilities, supportive institutions, intra-group support, lack of social trust and the feeling of social deprivationisolates a large part of the disabled, and the discourse must change in the urban society. There have been two discussions in this regard: Some believe that independence of people with disabilities should be recognized, and this requires elimination of negative associations with the title of disabled.Another group believes that changing the name does not actually affect people's real lives.The right approach is to change people's thoughts and opinions about a social group - as the disabled here - and social change will not happen with changein names.
_||_