توسعه سرمایه گذاری و ماندگاری جمعیت در مناطق مرزی روستایی ایران
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایرانولی اله رستمعلی زاده 1 , رضا نوبخت 2 , رضا کیانی 3
1 - گروه مهاجرت و شهرنشینی، موسسه تحقیقات جمعیت کشور، تهران، ایران
2 - گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
3 - گروه جمعیت و سلامت، موسسه تحقیقات جمعیت کشور، تهران، ایران
کلید واژه: مناطق مرزی, روستاهای مرزی, راهکارها و سیاستهای توسعه سرمایهگذاری, راهکارها و سیاستهای توسعه کسب و کار, ماندگاری جمعیت.,
چکیده مقاله :
هدف اصلی این تحقیق، بررسی راهکارها و سیاستهای توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار در مناطق مرزی روستایی ایران در راستای ماندگاری جمعیت در مناطق مرزی است. در این مطالعه از 38 مشارکت کننده به منظور جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل شدهاند. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که راهکارها و سیاستهای توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار شامل یازده محور و مولفه مشخص بودهاند که عبارتند از "بازاریابی و توسعه بازار"، "تسهیل ورود تکنولوژی به فرایند تولید و بستهبندی"، "آموزش و توانمندسازی روستاییان و توجه به سرمایههای اجتماعی"، "توجه به گردشگری و زیست خانه دومی در روستاها"، "وجود فضای اطلاعرسانی از فرصتهای سرمایهگذاری و کانال ارتباطی سرمایهگذاران و کارآفرینان محلی"، "تسهیل دسترسی به وام و تسهیلات و منابع بانکی و مالی"، "در نظر گرفتن مزایای مالیاتی و تعرفهای دولتی"، "اصلاح در برخی قوانین و فرایندهای مدیریتی مربوط به مرزنشینی و مرزنشینان"، "حل مسائل مربوط به زمین و طرحهای هادی روستایی"، "توجه به زیرساختها و امکانات رفاهی روستاها" و "تغییرات در الگوی کشت و توجه به ضرورتهای تولید کشاورزی" که در چهاربخش اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، نهادی و کالبدی و دسترسی قرار دارند که نیازمند توجه از ناحیه سیاستگذران و برنامهریزان هستند.
The main goal of this research is to investigate the solutions and policies for the development of investment and business in the rural border areas of Iran in order to maintain the population in these areas. In this study, 38 participants were used to collect data. The collected data have been analyzed by thematic analysis method. The results of this research show that strategies and policies for investment and business development include eleven axes and components. These include "marketing and market development", "facilitating the entry of technology into the production and packaging process", "training and empowering rural people and attention to their social capital", "attention to tourism and second home living in villages", "The existence of a communication channel between national investors and local entrepreneurs", "Facilitating access to loans and banking and financial resources", "Considering government tax and tariff benefits", "Amendment in some laws and management processes related to border residents ", " Solving issues related to land", "Attention to the infrastructure and amenities of villages" and "Changes in the cultivation pattern” and are placed in four sections: socio-cultural, economic, institutional and physical and accessibility. These need attention from policymakers and planners.
ابزری، مهدی، صمدی، سعید و هادی تیموری. (1386). بررسی عوامل مؤثر بر ریسک و بازده سرمایه گذاری در محصولات مالی. روند، 54 و 55 : 152-123.
پاتنام، رابرت. (1385). جامعه برخوردار، سرمایه اجتماعی و زندگی عمومی. ترجمه افشین خاکباز و حسین پویان به کوشش کیان تاجبخش، تهران: نشر تیراژه.
پاسبان، محمد، آذرکسب، اصغر، و ابراهیم علی محمدی اصل. (1393). بررسی وضعیت فضای کسب و کار در استان آذربایجان شرقی و راهکارهای ارتقای آن. مدیریت بهره وری (فراسوی مدیریت)، 8(29): 143-162.
حساس یگانه، یحیی و عادل افخمی. (1397). مدلسازی رفتاری تصمیمات سرمایهگذاری فرشتگان کسبوکار (سرمایهگذار). دانش سرمایهگذاری، 7(28): 330-313.
حسینزاده بحرینی، محمدحسین و سعید ملکالساداتی. (1390). موانع نهادی سرمایهگذاری و کسب و کار در ایران. پژوهشنامه بازرگانی، 59: 25-55.
خداپرست مشهدی، مهدی، بختآزما، جلال و قاسم ایزانلو. (1391). بررسی انتظارات متقابل برای مشارکت دولت و بخش خصوصی برای رفع موانع تولید و سرمایهگذاری، مورد مطالعه: بخش کشاورزی استان خراسان شمالی. مجله اقتصاد و توسعه کشاورزی، 26 (1): 58-47.
خداپناه، بهمن، مرادی، محمد علی، پاداش، حمید و کمال سخدری. (1400). شناسایی موانع نهادی توسعۀ کارآفرینی منطقهای در ایران (رویکردی انتقادی به نظام تاریخی سیاستگذاری کارآفرینی). پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی، 21 (4): 111-87.
رجایی، سیدعباس و محمد امین خراسانی. (1394). شناخت و تحلیل موانع پیش روی سرمایه گذاری بخش خصوصی در پروژه های عمرانی شهری (مطالعه موردی: منطقه 10 شهرداری تهران). پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری، 3(2): 210-191.
رستمعلی زاده، ولی اله. (1397). تدوین سند جامع و ملی توسعه مناطق مرزی روستایی ایران بر اساس ملاحظات منطقهای. کارفرما: معاونت توسعه روستايي و مناطق محروم ریاست جمهوری و مركز بررسيهاي راهبردي ریاست جمهوری، تهران: موسسه تحقیقات جمعیت کشور.
رستمعلی زاده، ولی اله و قربان حسینی. (1398). موانع سرمایه گذاری و کسب و کار در مناطق مرزی روستایی ایران. مجله توسعه محلی (روستائی-شهری)، 12 (2): 378-355.
رنجبرکی، علی. (1398). تبیین موانع سیاسی و حاکمیتی سرمایهگذاری مولد بخش خصوصی در اقتصاد ایران با استفاده از رویکرد نهادی «هاجسن». فصلنامه پژوهش سیاست نظری، 25: 342-315.
زاهدیان تجنکی، رقیه، مجاوریان، سید مجتبی و سیدعلی حسینی یکانی. (1398). رتبه بندی فضای کسب و کار روستایی استان مازندران از دیدگاه صاحبان کسب و کارهای کشاورزی. راهبردهای کارآفرینی در کشاورزی.۶ (۱۲): ۶۹-۸۵.
سعادت مهر، مسعود. (1398). شناسایی موانع غیر اقتصادی جذب سرمایهگذاری (مطالعه موردی: استان لرستان). دوفصلنامه جامعه شناسی اقتصادی و توسعه، 8(2): 278-257.
سعیدی، علی و زهرا میعادی. (1390). بررسی موانع عمده سرمایهگذاری خارجی در ایران از دیدگاه سرمایه گذاران خارجی. پژوهشنامه اقتصادی، 11 (2): 200-181.
شاکری، عباس، و میرحسین موسوی. (1387). ارایه راهکارهای افزایش انگیزه سرمایه گذاری در بخش کشاورزی ایران. اقتصاد کشاورزی (اقتصاد و کشاورزی)، 2(3): 1-26.
عبدالله زاده، غلامحسین، جمشیدی کوهساری، احمد، حسینی المدنی، سیدحسن محمد شریف شریف زاده. (1399). عوامل موثر بر راهاندازی کسب و کارهای مستقل در نواحی روستایی. روستا و توسعه، 23(2)، 113-134.
مرکز آمار ایران، دادهها و اطلاعات آماری، 1402.
مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395.
موسوی، زهرا سادات، علیرضایی، ابوتراب، شاه منصوری، اشرف و امیررضا علیزاده مجد. (1400). شناسایی عوامل موثر برتوسعه کسبوکارهای زنجیرهای روستایی (مطالعه موردی: روستاهای منتخب شهرستان کاشان). مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی، 16(3): 666-649.
میدری، احمد، نصیری اقدم، علی و زینب مرتضوی فر. (1392. ارزیابی موانع انجامدادن کسب و کار در استان زنجان. مجله تحقیقات اقتصادی، 38(3): 147-129.
هادیان، ابراهیم و محمد جواد نظری. (1398). شناسایی موانع جذب سرمایه گذاری در استان فارس. فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری، 16 (3): 190-157.
Braun, V. & Clarke, V. (2006). Using thematic analysis in psychology. Qualitative Research in Psychology, 3(2).
Kulcsár, László J. & Curtis, Katherine J. (2012). International Handbook of Rural Demography. Published by Springer.
توسعه سرمایه گذاری و ماندگاری جمعیت در مناطق مرزی روستایی ایران
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، بررسی راهکارها و سیاستهای توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار در مناطق مرزی روستایی ایران در راستای ماندگاری جمعیت در مناطق مرزی است. در این مطالعه از 38 مشارکت کننده به منظور جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل شدهاند. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که راهکارها و سیاستهای توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار شامل یازده محور و مولفه مشخص بودهاند که عبارتند از "بازاریابی و توسعه بازار"، "تسهیل ورود تکنولوژی به فرایند تولید و بستهبندی"، "آموزش و توانمندسازی روستاییان و توجه به سرمایههای اجتماعی"، "توجه به گردشگری و زیست خانه دومی در روستاها"، "وجود فضای اطلاعرسانی از فرصتهای سرمایهگذاری و کانال ارتباطی سرمایهگذاران و کارآفرینان محلی"، "تسهیل دسترسی به وام و تسهیلات و منابع بانکی و مالی"، "در نظر گرفتن مزایای مالیاتی و تعرفهای دولتی"، "اصلاح در برخی قوانین و فرایندهای مدیریتی مربوط به مرزنشینی و مرزنشینان"، "حل مسائل مربوط به زمین و طرحهای هادی روستایی"، "توجه به زیرساختها و امکانات رفاهی روستاها" و "تغییرات در الگوی کشت و توجه به ضرورتهای تولید کشاورزی" که در چهاربخش اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، نهادی و کالبدی و دسترسی قرار دارند که نیازمند توجه از ناحیه سیاستگذران و برنامهریزان هستند.
واژگان کلیدی: مناطق مرزی، روستاهای مرزی، راهکارها و سیاستهای توسعه سرمایهگذاری، راهکارها و سیاستهای توسعه کسب و کار، ماندگاری جمعیت.
بیان مسئله
روستا به عنوان محلی برای فعالیتهای مرتبط با زمین و کشاورزی از اهمیت ویژهای بخصوص در کشورهای در حال توسعه برخوردار است. اولاً بخش مهمی از جمعیت این کشورها در روستاها زندگی میکنند، دوماً "کشاورزی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به عنوان بزرگترین بخش اقتصادی آنها است و افزایش بهرهوری و نوآوری در آن میتواند در ایجاد اشتغال، کاهش فقر و تامین امنیت غذایی نقش مهمی ایفا نماید" (خداپرست مشهدی و همکاران، 1391: 47). براساس آخرين سرشماري عمومی نفوس و مسكن کشور، حدود 26 درصد از جمعيت كشور در مناطق روستايي زندگي میکنند (مركز آمار ايران، 1395) همچنین سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی، شکار، جنگلداری و ماهیگیری از محصول ناخالص داخلی کشور 82/12 درصد (مرکز آمار ایران، 1394) و میزان اشتغالزایی بخش کشاورزی 4/17درصد در تابستان 1400 بوده است (مرکز آمار ایران، 1402).
از اين رو حدود یک چهارم جمعیت کشور در مناطق روستایی زندگی میکنند و همچنان علیرغم "شهرنشینی سریع و تبدیل زمینهای کشاورزی به مراکز مسکونی و صنعتی، هنوز اکثریت قریب به اتفاق زمینها و منابع طبیعی زیر حوزه آنها، در مناطق روستایی قرار دارند" (Kulcsár and Curtis, 2012, P 4)، بنابراین توجه به توسعة اشتغال و کسب و کار در جامعه روستایی لازمة توسعة ملي و توسعه پایدار کلیت سرزمینی است.
در جامعه روستایی نیز، روستاهای مرزی بهدلیل موقعیت جغرافیایی خاص و دوری از مراکز اصلی کشور، دارای شرایط متمایزی از سایر نقاط روستایی میباشند. مطالعات مختلف نشان میدهند که مناطق مرزی روستایی کشور در خصوص وضعیت اشتغال، بازاریابی، امکانات توسعه روستایی در بخش زمین و مسکن، زیرساختهای توسعهای، بهره وری از آب و خاک، دسترسی به تسهیلات مالی و بانکی با چالشهای عمده روبرو بوده و علیالخصوص با خروج سرمایه و ارزش افزوده از روستاها مواجه هستند (سند توسعه روستایی، 1397؛ رستمعلی زاده و حسینی، 1398). بنابراین کمبود سرمایه (عبدالله زاده و همکاران، 1399: 114) و خروج آن در نواحی روستایی ایران، یکی از چالشهای اساسی جامعه روستایی است که گاه منجر به کاهش توسعه اقتصادی روستاها شده است.
پیامدهای مسائل فوق، در صورت عدم توجه و برنامهریزی درست و مناسب میتواند به نابرابری، فقر، توسعهنیافتگی مضاعف و مهاجرتهای فردی و گروهی منتهی شده و بیم خالی شدن روستاهای مرزی و عدم ماندگاری مردان جوان در چنین روستاهایی منجر شود.
بنابراین توجه به توسعه، سرمایهگذاری و ایجاد نوآوری و کسبوکارهای جدید و همچنین ارتقای جذابیتهای سرمایهگذاری و کسب و کار، از راهکارهای مناسب برای ایجاد اشتغال، کاهش فقر و نابرابری و شکوفایی اقتصادی و متعاقب آنها حفظ و ماندگاری جمعیت در این مناطق است.
باید در نظر داشت که اگر در جامعهای سرمایهگذاری در حد و اندازه لازم صورت نگیرد، رشد اقتصادی کند یا متوقف خواهد شد و نتیجه این امر کاهش سطح رفاه عمومی جامعه است (حسین زاده بحرینی و ملکالساداتی، 1390: 28-27) چرا که اقتصاددانان موتور رشد و توسعه اقتصادی را «سرمایه» میدانند (سعیدی و میعادی، 1390: 182). لذا خلق فرصتهای شغلی جدید نیاز به سرمایهگذاری و رشد اقتصادی پایدار دارد، و از مهمترین شروط آنها، وجود محیطهای کسب و کارِ کم هزینه و آسان (میدری و همکاران، 1392: 130) و همچنین محیط مناسب و امنیت لازم برای آن است (حسین زاده بحرینی و ملکالساداتی، 1390: 28-27). مرور اقتصاد کشورهای مختلف مشخص میکند که برخی مناطق به نسبت مناطق دیگر دارای عملکرد اقتصادی بهتری هستند و افراد بیشتری درگیر فعالیتهای کارآفرینانه هستند و در مقایسه با میانگین کشور رشد اقتصادی بالاتری دارند. ین رشد فزاینده ناشی از ساختار اقتصادی و نهادی مناسب، وجود مزیتهای نسبی در فعالیتهای مختلف و سیاستگذاری و برنامهریزی منطقهای صحیح است (خداپناه و همکاران، 1400: 88).
ازاین رو، سرمایهگذاری و شکلگیری کسب و کارها بخصوص کسب و کارهای کارآفرینانه میتواند کلید توسعه مناطق مرزی روستایی باشد و "حرکت اقتصاد این مناطق به سوی توسعه و ایجاد اشتغال را تسریع نماید" (هادیان و نظری، 1398: 158).
همچنانکه گفتیم یکی از مسائل اساسی مناطق مرزی بخصوص مناطق مرزی روستایی کشور، عدم علاقه و انگیزه سرمایهگذاران و کارآفرینان محلی و بومی برای سرمایهگذاری در این مناطق و به طریق اولی نبود راهکار و سیاست مناسب در این خصوص میباشد. این مسائل، حفظ و جذب جمعيّت در روستاها و مناطق مرزي و كم تراكم را با مشکل مواجه میکند. این در حالی است که در بند دهم سیاستهای کلی جمعیت ابلاغی مقام معظم رهبری (در تاریخ 30 اردیبهشت 1393) بر حفظ و جذب جمعيّت در روستاها و مناطق مرزي و كم تراكم و ايجاد مراكز جديد جمعيّتي بويژه در جزاير و سواحل خليج فارس و درياي عمان از طريق توسعه شبكههاي زيربنايي، حمايت و تشويق سرمايهگذاري و ايجاد فضاي كسب و كار با درآمد كافي، تاکید شده است.
از این رو هدف اصلی این تحقیق، بررسی راهکارها و سیاستهای توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار در مناطق روستایی مرزی ایران در راستای ماندگاری جمعیت در این مناطق است. در انتها باید اشاره کرد که ارتقای سرمایهگذاری و کسب و کار و به حرکت درآوردن توسعه در مناطق روستایی بی شک بدون داشتن سیاست و برنامههای مناسب و درست حاصل نخواهد شد.
پیشینه تحقیق
مطالعات متعددی در خصوص موانع سرمایه گذاری و توسعه کسب و کار در کشور و مناطق روستایی انجام گرفته است. سعادت مهر (1398) در تحقیقی با عنوان «شناسایی موانع غیراقتصادی جذب سرمایهگذاری (مطالعه موردی: استان لرستان)» به این نتایج رسیدند که موانع سیاسی امنیتی بیشترین تاثیر را در عدم جذب سرمایهگذاری در استان لرستان داشته و در رتبه اول جای دارد. در این خصوص موانع فرهنگی اجتماعی و موانع بروکراتیک به ترتیب در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. همچنین موانع زیرساختی و موانع قانونی و قضایی نیز در عدم جذب سرمایهگذاری در استان لرستان موثر بوده و از لحاظ تاثیرگذاری در رتبه های چهارم و پنجم جای دارند.
هادیان و نظری (1398) در مطالعه «شناسایی موانع جذب سرمایه گذاری در استان فارس» که در میان 300 نفر از سرمایه گذاران فعال در شهرک صنعتی شیراز و سرمایه گذارانی که در مکانهای دیگر در استان فارس فعالیت دارند انجام شده است به این نتایج رسیدند که «مشکل دریافت تسهیلات از بانکها»، «بی ثباتی در قیمت مواد اولیه»، «عدم امنیت سرمایهگذاری»، «عدم ثبات نرخ ارز» و «بروکراسی و تشریفات غیرضروری و طولانی بودن زمان اخذ مجوز و استعلامها» به ترتیب از مهمترین موانع جذب سرمایهگذاری در استان فارس به شمار میروند.
میدری و همکاران (1392) در تحقیقی با عنوان «ارزیابی موانع انجام دادن کسب و کار در استان زنجان» به این نتایج رسیدند که وجود زمین های دارای معارض، دشواری اخذ مجوز، سختی در دریافت اعتبار، اختلافات کارفرمایان با تامین اجتماعی و واردات نامنظم کالاهای چینی از مهمترین موانع کسب و کار در استان زنجان است.
مطالعات متعددی دیگری هم در خصوص شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار انجام گرفته است. سادات موسوی و همکاران (1400) در تحقیقی با عنوان «شناسایی عوامل موثر بر توسعه کسبوکارهای زنجیرهای روستایی (مطالعه موردی: روستاهای منتخب شهرستان کاشان)» به شناسایی مؤلفههای کسب و کارهای روستایی پرداخته و مدلی برای آن ارائه کردند. نتایج آنها نشان میدهد که مدل پیشنهادی توسعه دارای چهار بعد محرک بازاری، بستر سکونتگاهی، بافتار و کارآفرینی میباشد. بر اساس پژوهش حاضر، برای شناسایی عوامل موثر بر توسعه کسب و کار زنجیره ای روستایی لازم است هر کسب و کار پس از شناخت وضع موجود خود، بر اساس مؤلفهها و شاخصهای مدل حاضر، اقدام به برنامهریزی استراتژیک در تمام سطوح خود نماید و با توسعه ساختار حمایتی، به تقویت ارتباط بهینه با ذینفعان بهخصوص صنعت با در نظر گیری نقش سکونتگاه ها بپردازد. شاکری و موسوی (1387) در مطالعه خود با عنوان «ارائه راهکارهای افزایش انگیزه سرمایهگذاری در بخش کشاورزی ایران» به این موضوع میپردازند که بخش کشاورزی با اینکه یکی از مهمترین بخش های اقتصادی و به اعتبار ارزش افزوده، نخستین بخش تولیدی کشور به شمار می رود و سهم زیادی در تولید ناخالص داخلی کشور دارد با اینحال سهم اندکی از سرمایه گذاری کل کشور را به خود اختصاص داده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که تقاضای سرمایه گذاری در بخش کشاورزی بیشتر تحت تاثیر متغیرهای قیمتی این بخش است. یعنی چنانچه در این بخش، سیاستهای قیمتی مناسبی اتخاذ شود، سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در این بخش تشویق میشوند. همچنین مشخص گردید که تقاضای سرمایه گذاری در بخش کشاورزی پس از متغیرهای قیمتی بیشتر از ناحیه درآمدها متاثر میشوند و حساسیت سرمایه گذاری نسبت به درآمدهای بخش از حساسیت آن به هزینههای سرمایهگذاری بیشتر است.
پاسبان و همکاران (1393)، در مطالعهای با عنوان «بررسی وضعیت کسب و کار در استان آذربایجان شرقی و راهکارهای ارتقای آن»، نشان دادند که مهمترین چالشهای کسب و کار در این استان به ترتیب در حوزههای مالی، رشد و یادگیری، مشتری و فرایندهای داخلی قرار دارند. سپس متناسب با چالشهای یاد شده، راهبردهای خبرگانی برای ارتقای فضای کسب و کار استان در هر حوزه ارائه دادهاند.
حساس یگانه و افخمی (1397) نیز در مطالعهای با عنوان «مدلسازی رفتاری تصمیمات سرمایهگذاری فرشتگان کسب و کار (سرمایهگذار)»، هفت عامل را به عنوان عوامل اثرگذار بر رفتار فرشتگان شناسایی کردیند. آنها با استفاده از مدل معادلات ساختاری، نشان دادند که به ترتیب عوامل امیدواری، گذشته نگری، فرااعتمادی، ساده انگاری و ریسک رابطه مثبت و دو عامل حسابداری روانی و خوداسنادی رابطه منفی با تصمیمات سرمایه گذاری فرشتگان دارند.
زاهدیان تجنکی و همکاران (1398) در مطالعه رتبهبندی فضای کسب و کار روستایی استان مازندران از دیدگاه صاحبان کسب و کارهای کشاورزی به این نتیجه رسیدند که مهمترین اولویتها برای بهبود فضای کسب و کار مناطق روستایی استان به ترتیب امنیت و سرمایه اجتماعی، دسترسی به برق، دسترسی به جاده و دسترسی به بازارها می باشد. عبدالله زاده و همکاران (1399) نیز در مطالعه عوامل موثر بر راهاندازی کسب و کارهای مستقل در نواحی روستایی نشان دادند که متغیرهای وضعیت تأهل، خوداشتغالی اعضای خانوار، آورده شخصی زمین، آورده شخصی آب، شاخص منزلت اجتماعی، شاخص تعهد به بانک کشاورزی، روحیه و نگرش کارآفرینانه، شاخص مخاطرهپذیری، سابقه شغل قبلی، نوع وام دریافتی، میزان نظارت بر استفاده از وام و آورده شخصی سرمایه بر راهاندازی کسب و کارهای مستقل روستایی تاثیرگذار هستند.
مرور ادبیات نشان میدهد که پیشینهها در دو دسته جای دارند: 1) بررسی موانع سیاستی، حاکمیتی، نهادی، اقتصادی و غیر اقتصادی سرمایه گذاری و کسب و کار در ایران و یا مناطق مختلف کشور 2) بررسی، شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر توسعه سرمایه گذاری و کسب و کار. جمعبندی مطالعات نشان میدهد موانع و راهکارهای توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار شامل موانع کلان و کلی و موانع خرد و درون روستایی هستند که باید به اینها توجه شود. این مطالعه در دو بعد دارای نوآوری است و میتواند به مجموعه مطالعات و یافتههای انجام شده در این موضوع کمک نماید. اولاَ این مطالعه در مناطق مرزی روستایی کشور صورت میگیرد و سعی کرده است که فعالان این مناطق را درگیر نماید و ثانیاً بطور همزمان هم به سرمایهگذارن و کارآفرینان محلی و هم به مسئولین دولتی و عمومی توجه دارد.
مبانی نظری تحقیق
راهاندازی کسب و کار، تولید، رشد و توسعه اقتصادی هر جامعه وابسته به عوامل و نهادههای متعدد است که یکی از مهمترین آنها دسترسی به اعتبارات و سرمایه است (عبدالله زاده و همکاران، 1399: 114). منظور از سرمایه، هر گونه ارزش یا دارایی اقتصادی (همانند مواد اولیه، ماشین آلات، نیروی انسانی متخصص، منابع فرهنگی و اجتماعی، منابع مالی و اعتباری و ...) انباشته شدهای است که در فرایند تولید مجدداً به کار گرفته میشود. سرمایه دارای قدرت زایش ارزش اقتصادی است. فرایند انباشت سرمایه و تبدیل داراییها و منابع به سرمایه، سرمایهگذاری نامیده میشود (رنجبرکی، 1398: 316).
مفهوم سرمایه با دارایی و ثروت متفاوت است. منظور از دارایی و ثروت، ارزش اقتصادی انباشته شدهای است که در فرایند تولید سایر کالاها به کار گرفته نمیشود. دارایی و ثروت، پتانسیل بالقوه ارزش افزایی را دارند و وقتی تبدیل به سرمایه میشوند، این پتانسیل بالفعل میشود (رنجبرکی، 1398: 316).
سرمایه گذاری نیز در یک تعریف کلی عبارت از کاربرد سرمایه برای تولید درآمد جدید است. ذخیرۀ سرمایه از طریق تأخیر در استفاده از آن نیز سرمایه گذاری محسوب می شود. تعاریف متنوع دیگری نیز از سرمایه گذاری وجود دارد. بر اساس نظر اقتصاددانان، سرمایه گذاری به معنای استفاده از منابع به منظور افزایش درآمد یا تولید در آینده است (رجایی و خراسانی، 1394: 193). همچنین در تعریفی دیگر، سرمایهگذاری به معنای چشم پوشی کردن از هزینه پول یا دیگر منابع مالی در حال حاضر، در کنار پذیرفتن ریسک مشخص یا نامشخص برای کسب سود در آینده است (ابزری و همکاران، 1386: 127-126).
متاسفانه در چند دهه اخیر به دلایل مختلف نهادی- تاریخی، مباحث مربوط به سرمایه، انباشت سرمایه و سرمایهگذاری مولد اقتصادی در ایران، مغفول و در مواردی مذموم و ناپسند در نظر گرفته شده است. این موضوع سبب کاهش تدریجی سرمایهگذاری مولد اقتصادی و در نهایت کاهش تولید ملی و رشد اقتصادی در کشور شده و مسائل و مشکلات بعدی را برای اقتصاد ایران به وجود آورده است (رنجبرکی، 1398: 317). در نواحی روستایی نیز به علت دوری از شهر، اندازه کوچک کسب و کارها و سوددهی پایین آنها، توانایی محدودی برای جذب سرمایه و منابع مالی وجود دارد (عبدالله زاده و همکاران، 1399: 115).
در این کار با عنایت به پیشینههای مرور شده و عواملی که از آنها استنباط شده است، برای ارائه چشماندازی نظری از راهکارهای توسعه سرمایه گذاری و کسب و کار در مناطق مرزی روستایی، از نظریههای اقتصاد نهادی و سرمایه اجتماعی بهره برده شده است.
نظریههای اولیه اقتصادی در مورد بنگاهها تنها به ویژگیهای درون بنگاه توجه داشتند و تفاوت در تولید را در ویژگیهایی چون میزان نهادهها، نیروی کار و سطوح تکنولوژی میدیدند. با ظهور مکتب اقتصاد نهادگرا، عوامل خارج از بنگاه نظیر وجود زیرساختها، کیفیت قوانین و مقررات به عنوان عوامل اثرگذار بر فعالیتها در نظر گرفته شد. این دسته از عوامل که بر عملکرد بنگاههای اقتصادی اثرگذار هستند اما در کنترل و اختیار مدیران واحدها نیستند، فضای کسب و کار شناخته میشوند (زاهدیان تجنکی و همکاران، 1398: 69). بنابراین اقتصاددانان با مطرح ساختن محیط نهادی کسبو کار به عرصه بحث سرمایهگذاری وارد شدهاند. اقتصاددانان نهادگرا بر این عقیده هستند که سرمایه گذاری به خودی خود صورت نمیپذیرد بلکه شبکۀ پیچیدهای از روابط میان مصرفکنندگان، بنگاه ها، مؤسسه ها و نهادهای دولتی و.... وجود دارد که «ظرفِ» سرمایهگذاری است. این ارتباطات که می تواند در اشکال رسمی و غیررسمی متبلور شود، به مثابۀ بستری است که همۀ رفتارهای اقتصادی از جمله سرمایه گذاری، در درون آن تحقق می یابد و مفهوم «محیط نهادی کسب و کار» به همین معنا اشاره دارد (حسینزاده بحرینی و ملکالساداتی، 1390: 33). ابعاد ایجاد کننده محیط نهادی کسب وکار شامل: 1) سیاستها، قوانین و مقررات 2) ثبات سیاسی و دولت 3) امنیت حقوق مالکیت و 4) خدمات عمومی و زیرساختها است (حسینزاده بحرینی و ملکالساداتی، 1390: 36-34؛ رجایی و خراسانی، 1394: 198-196).
باید توجه داشت که علاوه بر متغیرهای اقتصادی، متغیرهای غيراقتصادي نيز بر تشکيل سرمايه و توسعه اقتصادي تأثير زيادي دارند. ساختار سياسي، اجتماعي و فرهنگي حاکم بر جامعه، از جمله عوامل هستند که مي توانند نقش تعيين کنندهاي در تصميم گيري اشخاص و گروهها در امر سرمايه گذاري داشته باشند. در اين بين، يکي از عوامل تأثيرگذار بر سرمايهگذاري، سرمايه اجتماعي است (سعادتمهر، 1398: 261). سرمایه اجتماعی با ابعاد و ویژگیهای خود همچون اعتماد، مشارکت، شبکههای اجتماعی، هنجارهای همیاری، انسجام و ... باعث میشود که فضای اعتماد و همکاری در جامعه حاکم باشد. پاتنام سرمايه اجتماعي را در بردارنده «خصايص يا مشخصات سازمان اجتماعي» شامل شبكهها، هنجارها و اعتماد اجتماعي ميداند كه «همكاري متقابل و هماهنگي در جهت منافع مشترك را تسهيل ميكند» (پاتنام، 1385: 99). بنابراین اعتماد بین فردی و اعتماد نهادی در جامعه نقش مهمی در توسعه سرمایهگذاری و کارآفرینی ایفا میکند. این موارد باعث میشود که به جلوی بسیاری از موانع سرمایهگذاری چون بیاعتمادی، عدم مشارکت، هزینههای مبادله و بی نظمی و غیره گرفته شود.
جمعبندی ادبیات تحقیق نشان میدهد که برای توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار در مناطق روستایی مرزی، نیاز همزمان به وجود عوامل نهادی، زیرساختی و سرمایه اجتماعی وجود دارد تا بتواند مشوق سرمایه گذاری و توسعه کسب و کار باشد.
روش پژوهش
با توجه به اهداف این پژوهش، برای دستیابی به راهکارهای توسعه سرمایه گذاری و کسب و کار از دیدگاه کنشگران انسانی از روش کیفی تحلیل مضمون بهره جسته شده است. برای جمعآوری اطلاعات نیز از فن مصاحبه و در برخی مواقع از مصاحبههای گروهی استفاده شده است. در این مطالعه ازنقطه نظر 38 مشارکت کننده برای جمعآوری اطلاعات بهره برده شده است. مشارکتکنندگان شامل مسئولان، مدیران، کارشناسان، کارآفرینان و صاحبان کسب و کارهای روستایی استانهای مرزی کشور بودند (جدول 1).
جدول 1: مشخصات مشارکتکنندگان تحقیق
مشارکت کننده | (شهرستان)/ استان | نوع فعالیت/ کارآفرینی | |
1 | سرپرست معاونت توسعه روستایی | استانداری خراسان رضوی | - |
2 | کارآفرین/ تولید کننده | شهرستان دزفول، خوزستان | حصیرباف |
3 | کارشناس دفتر امور روستایی | استانداری گیلان | - |
4 | کارآفرین/ صاحب کسب و کار | روستای عنبران، شهرستان آستارا، گیلان | گلیم فروش |
5 | کارآفرین/ تولید کننده | روستای گسک، شهرستان درمیان، خراسان جنوبی | موادغذایی و خانگی |
6 | بخشدار مرکزی شهرستان دزفول | شهرستان دزفول، استان خوزستان | -- |
7 | مدیرعامل تعاونی دهیاران | روستای دیرستان، بخش شهاب، شهرستان قشم، هرمزگان | تعاونی دهیاران |
8 | کارآفرین/ تولید کننده | روستای تلکه قوز، شهرستان رازوجرگلان، خراسان شمالی | تولیدات صنایع دستی ترکمن و عشایری |
9 | کارآفرین/ صاحب کسب و کار | روستای گل افرا، شهرستان بندرگز، گلستان | محصولات غذایی خانگی |
10 | کارشناس دفتر امور روستایی | استانداری کرمانشاه | - |
11 | کارشناس | سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری | شرکت تعاونی |
12 | تولید کننده | استان سیستان و بلوچستان | محصولات خانگی و صنایع دستی |
13 | صاحب کسب و کار | استان سیستان و بلوچستان | فروش محصولات غذایی خانگی |
14 | کارآفرین/ تولید کننده | شهرستان بندرانزلی، گیلان | طراح و بافنده پوشاک |
15 | کارآفرین | روستای هفت دغنان، شهرستان رضوانشهر، گیلان | اصلاح نژاد گاومیش |
16 | مسئول غرفه صندوق کارآفرینی امید | صندوق کارآفرینی امید | - |
17 | کارشناس دفتر امور روستایی | استانداری سیستان و بلوچستان | - |
18 | کارآفرین/ تولید کننده | شهرستان تنگستان، بوشهر | صنایع دستی و فرش دستباف |
19 | دهیار روستای گشی | شهرستان دیر، بوشهر | - |
20 | صاحب کسب و کار | روستای زمانآباد، شهرستان مسجدسلیمان، خوزستان | تولیدات عشایری و روستایی |
21 | صاحب کسب و کار | شهرستان درگز، خراسان رضوی | فعال بخش صنایع دستی (چرمدوزی) |
22 | کارآفرین/ تولید کننده | روستای لائین نو، شهرستان کلات، خراسان رضوی | صنایع دستی |
23 | کارآفرین | روستای کنگ، شهرستان طرقیه، خراسان رضوی | مجموعه بومگردی |
24 | صاحب کسب و کار | شهرستان قوچان، خراسان رضوی | فروش محصولات کشاورزی |
25 | کارآفرین/ تولید کننده | بخش سیهرود، شهرستان جلفا، آذربایجان شرقی | تولیدکننده صنایع دستی |
26 | کارشناس مسئول گردشگری | سازمان منطقه آزاد ارس | - |
27 | بخشدار بخش سیهرود شهرستان جلفا | آذربایجان شرقی | - |
28 | مدیرکل امور روستایی و شوراها | اردبیل | - |
29 | تولید کننده | شهرستان قوچان، خراسان رضوی | صنایع دستی |
30 | تولیدکننده | روستای محمودآباد، شهرستان خداآفرین، آذربایجان شرقی | صنایع دستی |
31 | تولیدکننده | روستای ایلخانلار، شهرستان گرمی، اردبیل | زعفران ارگانیک |
32 | مدیرکل امور روستایی | آذربایجان غربی | - |
33 | معاون مدیرکل امور روستایی | کردستان | - |
34 | تولید کننده | شهرستان ارومیه، آذربایجان غربی | فعال بخش صنایع دستی و تولیدکننده |
35 | تولیدکننده/ کارآفرین | شهرستان سرپل ذهاب، کرمانشاه | صنایع دستی و فعال گردشگری |
36 | تولیدکننده | شهرستان ایوان، ایلام | فرش، گلیم و تابلوفرش |
37 | کارآفرین/ تولید کننده | روستای دیزج، شهرستان قروه، کردستان | شرکت زنبورداری |
38 | تولیدکننده | شهرستان مهاباد، آذربایجان غربی | صنایع دستی |
تحلیل مضمون عبارتست از تحلیلی که بر پایه استقرای تحلیلی استوار بوده و در آن محقق از طریق طبقهبندی دادهها و الگویی یابی درون دادهای و برون دادهای به یک سنخشناسی تحلیلی دست مییابد. تحلیل مضمون در شش مرحله: آشنایی با دادهها، ایجاد کدهای اولیه، جستجوی تمها، بازبینی تمها، تعریف و نامگذاری و در نهایت ارزیابی و نتیجهگیری، اجرا میشود (Braun and Clarke, 2006, P 77-101).
در این تحقیق در مرحله اول، مصاحبهها بر اساس سوالات اساسی و ایدههای اصلی و ارتباط آنها با موضوعات مهم پیاده شد و بنابراین مصاحبهها ذیل هر سوال یا ایده اصلی آورده شدند.
در مرحله دوم، کدهای اولیه مصاحبهها استخراج گردید؛ استخراج دادهها بر اساس تحلیل سطر به سطر و جمله بوده است و نام گذاری آنها بر اساس مفاهیم نظری یا کدهای زنده بوده است.
در مرحله سوم، کدهای مختلف زیر یک تم یا مضمون، مرتب یا خلاصه شدند. این مرحله، مرحله دسته بندی کدها بوده است که کدها به زیر چند مضمون آورده شدند.
در مرحله چهارم، مضامین خلاصهتر شده و رابطه آنها با مجموعه دادهها مورد توجه قرار گرفت.
درر مرحله پنجم نام گذاری مضامین و تعریف مفاهیم داخل آنها صورت گرفت و در مرحله نهایی بر اساس مضامین بدست آمده نهایی، گزارش تهیه گردید.
یافتههای پژوهش
یافتهها نشان میدهند که موانع سرمایهگذاری در مناطق مرزی روستایی کشور، در چهار بخش اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، نهادی و کالبدی و دسترسی قرار دارند (ن. ک. به جدول 2).
جدول 2: موانع سرمایه گذاری و کسب و کار در مناطق مرزی روستایی ایران
ردیف | موانع سرمایه گذاری و کسب و کار | حوزه/ قلمرو موانع |
1 | دسترسی به تسهیلات و منابع مالی و اقتصادی | اقتصادی |
2 | مشکلات نهادی و قانونی در خصوص کسب مجوزهای لازم و ناهماهنگی دستگاههای محلی و استانی | نهادی |
3 | مشکلات مربوط به کمبود زمین و عدم تغییر کاربری اراضی | نهادی |
4 | ضعف در تسهیلات و زیرساختهای روستاهای مناطق مرزی به خصوص جادههای دسترسی | کالبدی و دسترسی |
5 | خام فروشی و نبود امکانات فرآوری محصولات تولیدی روستایی | اقتصادی |
6 | مشکلات بازاریابی و دسترسی به بازارهای فروش | اقتصادی |
7 | بازدهی پایین و ضعف آموزش و توانمندسازی روستایی | اجتماعی- فرهنگی |
8 | برجسته نبودن مزیتهای سرمایهگذاری در مناطق مرزی/ سیاست¬های تشویقی و حمایتی از تولید در مرز | اقتصادی/ نهادی |
9 | بن بستهای مرزی و مسائل بازارچهها | نهادی |
منبع: رستمعلی زاده و حسینی، 1398
راهکارها و سیاستهای توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار
تجزیه و تحلیل مصاحبههای این کار نشان میدهد که راهکارها در یازده محور و مقوله اصلی به شرح زیر قرار گرفتهاند و بنابراین برای توسعه کسب و کار و سرمایهگذاری در مناطق مرزی روستایی کشور باید به این راهکارها و سیاستها توجه کرد.
1) بازاریابی و توسعه بازار
یکی از راهکارهای توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار در مناطق مرزی روستایی کشور بازاریابی و توسعه بازار است. در این محور و مقوله، که ناشی از مسائل و مشکلات بازاریابی در مناطق مرزی است مواردی چون توجه به زنجیره تولید، کوتاه کردن دست دلالان از بازار، ایجاد بازارچههای مرزی، اختصاص کارت بازرگانی و کارت کولبری به افراد واجد صلاحیت، ایجاد نمایشگاههای داخلی و بینالمللی، برگزاری نمایشگاههای دورهای و ساماندهی نمایشگاهها، خرید تضمینی محصولات صنایع دستی و روستایی، افزایش تعداد و طول دوره نمایشگاه های برگزار شده در کشور و مواردی از این دست قرار دارند.
2) تسهیل ورود تکنولوژی به فرایند تولید و بستهبندی
یک بخش مهم و در واقع لازمه مهم بازاریابی و توسعه بازار، ورود تکنولوژی به فرایند تولید و بستهبندی است. امروزه ذائقه مشتریان بخصوص مشتریان جهانی به کیفیت بستهبندی بسیار اهمیت میدهد و بنابراین محصولات تولیدی مناطق مرزی روستایی برای ورود به بازارهای بزرگ نیاز به بستهبندیهای جدید و جذاب دارند. در کنار بستهبندی، تولید همراه با تکنولوژی جدید میتواند سودآور و با تیراژ بالا باشد. بنابراین نیاز به تکنولوژیهای جدید در حوزه تولیدات روستایی بخصوص کشاورزی احساس میشود. ایجاد صنایع تبدیلی کشاورزی، باغی، دامی و غیره، توجه به ضعف صنایع تبدیلی و بستهبندی، حمایت از مشاغل زودبازده و کم سرمایهبر در این حوزه قرار دارند. در اینجا نقش دولت و سیاستگذار بیش از همه در این فرایند احساس میشود.
3) آموزش و توانمندسازی روستاییان و توجه به سرمایههای اجتماعی
اعتقاد بر این است که یکی از موانع مهم سرمایهگذاری و کسب وکار در مناطق روستایی کشور، عدم شناخت و آگاهی روستاییان از تواناییها، پتانسیلها، شیوه تاسیس و تداوم کسب و کار و سرمایهگذاریهای سودآور و مواردی از این دست است. حتی در برخی مواقع روستاییان بخصوص جوانان روستایی از توانمندیهای خود و منطقه خود آگاهی لازم را ندارند که این موصوعات باعث ایجاد مانع در ورود به کسب و کارها و سرمایهگذاریهای جدید میشود. علاوه بر اینها، توجه به مشارکت، تعاون و سرمایه اجتماعی بخصوص در حوزه سرمایهگذاری و کسب و کار کم است. همچنین نتایج نشان میدهد که آموزشهای سازمان فنی حرفه ای و سازمان ترویج جهاد کشاورزی چندان اثرگذار نبوده است. بنابراین در این محور و مقوله مواردی چون توجه به سرمایه های اجتماعی و اشتراکات فرهنگی در زمینه سرمایه گذاری و کارآفرینی، احداث شعبه پارک علم و فناوری در شهرستان¬ها جهت دسترسی مردم به مشاوران پارک، حمایت سازمان¬های دولتی از توسعه فضای تولید، آموزش و فروش، ناکارآمد بودن آموزش دولتی (ترویج جهاد کشاورزی) و ناکارآمدی سازمان فنی و حرفه¬ای در مناطق روستایی و نیاز به اندیشیدن به راههای جایگزین مثل آموزش نیروی کار توسط سرمایه¬گذار، آموزش مدیران سطوح پایین، آموزش روستائیان برای سرمایه¬گذاری و آموزش مهارت¬های کلیدی جهت شروع کسب و کار جدید و تغییر الگوی سنتی اقتصاد روستایی، آموزش و اطلاع¬رسانی به روستائیان در ارتباط با مزایای ورود سرمایه¬گذار به روستاها، آموزش یه شرکت¬های تعاونی در زمینه بازاریابی و فروش و...، آموزش روستائیان و آشنا کردن آنها با فناوری¬های نوین و فضای مجازی و کمک به آنها جهت بالا بردن کیفیت کالاهای تولیدی، آگاهی دادن به مردم جهت گرایش به سمت صنایع دستی و کارآفرینی، آموزش روستائیان جهت آشنا شدن با فضای کسب و کار و مواردی از این دست قرار دارند.
4) توجه به گردشگری و زیست خانه دومی در روستاها
امروزه گردشگری و انوع آن بخصوص بومگردی دارای پتانسیل بالایی برای توسعه در مناطق روستایی کشور است و همزمان میتواند توسعه روستاها را تسریع ببخشد. در کنار توسعه گردشگری در روستاها، امروز به دلایل مختلف و تغییرات اتفاق افتاده در سطح جهانی، افرادی که از روستاهای و شهرهای کوچک خود به شهرهای بزرگ مهاجرت کردهاند، علاقمند هستند که در تعطیلات طولانی مدت همچون تابستان و عید و همچنین در دوران بازنشستگی به زادگاه خود برگشته و بنابراین در آنجا اقدام به احداث خانههای دوم میکنند. این افراد به دلیل علاقهای که به زادگاه خود دارند و همچنین تمکن مالی میتوانند در توسعه کسب و کار و سرمایهگذاری در روستاها مورد توجه قرار گیرند. در اینجا توجه به بومگردی و ایجاد شرکتهای پشتیبان بوم گردی و استارت آپها، تشویق و آموزش مهاجران به سرمایهگذاریها مولد در روستا و مواردی از این دست مورد توجه است.
5) وجود فضای اطلاعرسانی از فرصتهای سرمایهگذاری و کانال ارتباطی سرمایهگذاران و کارآفرینان محلی
سرمایهگذار برای سرمایهگذاری در یک نقطه و محل خاص نیاز به شناخت فرصتهای سرمایهگذاری در آن محل دارد و حتی سرمایهگذاران محلی نیز بدون آگاهی از فرصتهای سرمایهگذاری سودآور و دارای حمایت، چنین اقدامی را انجام نمیدهند. در کنار این، وجود کانالهای ارتباطی که کارآفرینان و سرمایهگذاران محلی را به سرمایهگذاران و کارآفرینان بیرونی و بزرگ وصل میکند، میتواند فضای کسب و کار را گسترش دهد و علاوه بر این شراکت کارآفرینان با مردم بومی راهکاری موثر در نگهداشت سرمایه و یا جذب سرمایه به مناطق روستایی است. در این محور مواردی دیگر چون برگزاری جلسات با سرمایهگذاران و معرفی پتانسیل¬های منطقه جهت سرمایه¬گذاری، معرفی کارآفرینان در صدا و سیما، ایجاد ارتباط بین سرمایه¬گذار و صنعت¬گر در کشور، اطلاع¬رسانی دولت و رسانه-ها برای جذب سرمایه¬گذار به مناطق مرزی و روستایی، شناسایی پتانسیل¬های شهرستان و روستاها جهت معرفی به سرمایه¬گذاران و فراهم کردن چرخه تولید برای سرمایه¬گذاران، تبادل اطلاعات بین سرمایه¬گذاران و کارآفرینان، ایجاد انگیزه برای ورود سرمایه¬گذاران و مواردی از این دست قرار دارند.
6) تسهیل دسترسی به وام و تسهیلات و منابع بانکی و مالی
مسئله تأمین تسهیلات بانکی و مالی مناسب برای روستائیان کشور، دغدغهای است که همواره هم مورد توجه روستاییان و هم نظام بانکی و مالی و برنامهریزان و سیاستگذاران بوده است. بطوریکه دسترسی به تسهیلات و منابع بانکی و مالی به عنوان یکی از موانع ایجاد کسب و کار و سرمایهگذاری در مناطق روستایی عنوان شده است. این مانع، دلایل مختلفی دارد که بطور خلاصه میتوان آنها را چنین بیان کرد.
روستاها به دلیل شرایط اقتصادی، اجتماعی و حتی زیرساختی با عدم تجمیع سرمایه مواجه بوده و در کنار این روستاها نتوانستهاند به مرکز حفظ و جذب سرمایه روستاییان نیز تبدیل شوند. نوع فعالیتهای روستایی، قطعات کوچک زمین، چالشهای مربوط به کمآبی و عدم حاصلخیزی خاک، دوری با بازارهای مصرف، انتقال سرمایه توسط روستاییان به شهرها بخصوص سرمایهگذاری در بخش مسکن شهرها، مهاجرت جوانان و مواردی از این دست باعث شده است که تجمیع، حفظ و جذب سرمایه در روستاها سخت باشد. بنابراین، توسعه روستایی و گسترش کسب و کار نیاز به سرمایه و منابع مالی دارد و متعاقباً با گسترش کسب و کارهای روستایی و رونق گرفتن روستاها، افراد ترجیح خواهند داد حداقل بخشی از سرمایه خود را در روستاها نگه داشته و در آنجا و در بخشهای مختلف تولید و اشتغال سرمایهگذاری کنند. از این رو دسترسی به اعتبارات دولتی و عمومی و وام و تسهیلات، برای شکلگیری فعالیتهای اقتصادی در روستاهای مرزی احساس میشود. با این حال، روند دریافت وام و تسهیلات در مناطق مرزی با مسائل و چالشهای متعددی روبرو است.
ساکنین روستاهای مناطق مرزی با مشکلاتی همچون تأمین تضامین بانکی و عدم پذیرش سند روستایی مواجه هستند. "در خصوص تسهیلات بانکی برای روستاییان مشکلاتی وجود دارد. بخشی از این مشکلات در بحث ضمانتها است. خانه های روستایی بایستی بعنوان ضمانت در بانکها پذیرفته شوند". مشکلات مربوط به وثیقه بانکی و سند مالکیت برای این جامعه مشکل دسترسی به تسهیلات بانکی را پیچیدهتر نموده است.
علاوه براین، نرخ سود تسهیلات بانکی برای روستاییان بالا است مضافاً اینکه در برخی از مناطقی که اهل سنت سکونت دارند با توجه به مسائل شرعی، دریافت وام با نرخ سود را مورد پذیرش نمیدانند. لذا امتناع برخی از روستائیان به دریافت تسهیلات بانکی همراه با نرخ بهره، باعث محرومیت بخشی از جامعه روستایی از این تسهیلات شده است. "برخی دهستان مرزی چند قومی و چند مذهبی هستند و در دهستان هایی که اهل تسنن ساکن هستند، مردم اعتقادی به وام با سود حتی دو درصد هم ندارند". "در رابطه با تسهیلات اشتغال زایی مسالهای که با آن درگیر هستیم، مساله کارمزدها به دلیل مسائل قومی- مذهبی است".
همچنین روند بررسی و اعطای وام با مشکل تطویل در تصمیمگیری مواجه است. بطورکلی میتوان گفت که ماهیت تسهیلات بانکی و مالی درنظر گرفته شده برای روستاها با معیارها و شرایط جامعه شهری منطبق است. بروکراسی زیاد در روند دریافت تسهیلات بانکی و صرف زمان طولانی در دریافت آن، موجب دلسردی افراد میشود. "مراحل ثبت نام تا دریافت تسهیلات بانکی طولانی است و در انتها اختصاص وام نیز قطعی نیست."
در اینجا به مواردی چون پایین آوردن سود یا نرخ بازپرداخت وام اشتغال روستایی، تخصیص تسهیلات بانکی خاص برای استانهای مرزی، کم بودن میزان تسهیلات بانکی برای مناطق مرزی و اختلاف 2 درصدی آن با مناطق شهری، تغییر نرخ بهره وام در جهت ایجاد انگیزه بیشتر برای فعالیت¬های اقتصادی، ارائه مشاوره بانکی برای دریافت تسهیلات بانکی به روستائیان، اعطای وام با ارائه کارت صنعتگری به مرزنشینان، حل مشکل وثایق بانکی و بوروکراسیهای اداری پیچیده آن، اشاره کرد.
7) در نظر گرفتن مزایای مالیاتی و تعرفهای دولتی
ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاران و کارآفرینان و توسعه کسب و کار در مناطق مرزی روستایی نیاز به جذابیتهایی بخصوص در حوزه اقتصادی و مالی دارد. در نظر گرفتن مزایای مالیاتی و مشوقهای تعرفهای برای کسب و کارهای جدید روستایی و سرمایهگذاریهای جدید میتواند مشوق خوبی در این زمینه باشد. در این زمینه در نظر گرفتن تخفیفات در حوزه سهمهای بیمهای و معافیتهای مالیاتی برای کارآفرینان و برای سالیان مشخص راهگشا است.
8) اصلاح در برخی قوانین و فرایندهای مدیریتی مربوط به مرزنشینی و مرزنشینان
همانطور که در بندهای پیشین گفتیم، برای ایجاد انگیزه در میان سرمایهگذاران و کارآفرینان و همچنین ایجاد جذابیت در مناطق مرزی روستایی نیاز است برخی اصلاحات در قوانین و فرایندهای مدیریتی مربوط به مرزنشینی و مرزنشینان صورت گیرد. برخی در حوزههای قوانین و مقررات بوده و مواردی همچون تسهیل در فرایندهای مجوزدهی، احیای تعاونیهای مرزنشینان، تعریف فاصلههای مرزی، قانونمند کردن فعالیت کولبران و غیره است. برخی در حوزههای فرایندهای مدیریتی است و شامل مواردی چون نظارت بر عملکرد مسئولین محلی و تصمیم¬گیری¬های سلیقه¬ای، اصلاح سیستم مدیریتی ادارات بخاطر بروکراسی زیاد، افزایش اختیارات مدیران محلی در تصمیمگیریها، وجود برنامه مدون درازمدت که مورد پذیرش همه افراد و سازمانها باشد و در نهایت دخیل کردن نهادهای شورایی در تصمیمگیریها و برنامهریزیها جهت جلوگیری از اتخاذ تصمیمات فردی برای مردم است.
9) حل مسائل مربوط به زمین و طرحهای هادی روستایی
همچنان که در موانع عنوان شده است، یکی از موانع توسعه کسب و کار و سرمایهگذاری در مناطق روستایی مرزی کشور، مسائل مربوط به زمین بخصوص کمبود زمین در محدوده روستاها برای ساخت و ساز و تأمین مسکن، واگذاری زمین و تغییر کاربری آن بخصوص برای واحدهای تولیدی و خدماتی و حتی مسکن، مسائل مربوط به محدودههای منابع طبیعی، اراضی ملی و مناطق چهارگانه محیط زیست است که تغییر کاربری و ارائه مجوز در آنها به سختی صورت میگیرد و همچنین مسائل مربوط به طرحهای هادی روستایی بوده است.
مشکلات بوروکراسی در خصوص ارائه مجوزهای لازم برای احداث واحدهای تولیدی و خدماتی و مواردی از این دست، در کنار مجوز تغییر کاربری زمینها از موارد مهمی است که نیاز است در این خصوص شرایط شهرستانهای مرزی لحاظ شود. شهرستانهای مرزی به دلیل قرارگیری در مناطق کوهستانی، یا زمین مناسب و کافی برای طرحهای توسعه ندارند و یا اینکه بخشهای مهمی از مساحت شهرستانهای جزء محدودههای منابع طبیعی، اراضی ملی و مناطق چهارگانه محیط زیست است که تغییر کاربری و ارائه مجوز در آنها به سختی صورت میگیرد.
طرحهای هادی روستایی نیز غالباً دارای چهار چالش عمده هستند: 1) مدت زمان زیادی از بازبینی طرحهای هادی روستایی گذشته است و دوباره با توجه به افزایش جمعیت و تغییر و تحولات روستایی، این طرحها مورد بازبینی قرار نگرفتهاند 2) در این طرحها به تفاوتهای جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی مناطق مختلف توجهی نشده است و لذا منطبق با نیازهای اقلیمی مناطق و نیازهای مختلف روستاییان نیست. 3)، هماهنگی لازم در میان ادارات و سازمانها در خصوص تهیه و تصویب طرحهای هادی روستایی وجود ندارد. 4) به علت عدم تخصیص به موقع اعتبارات و بودجه، برخی طرحهای هادی روستایی به صورت ناقص به اجرا در میآیند.
در این موارد نیاز است که واگذاری زمین به روستائیان یا سرمایهگذاران جهت سرمایهگذاری تسهیل شود، اجرا و بازنگری طرح هادی روستایی و مسائل مربوط به آنها مورد توجه قرار گیرد و انعطاف در قوانین و بازنگری در محدوده مناطق 4 گانه محیط زیست وجود داشته باشد.
10) توجه به زیرساختها و امکانات رفاهی روستاها
مطالعات مختلف نشان دادهاند که یکی از دلایل مهاجرتهای روستایی به خصوص جوانان روستایی، مشکلات مربوط به زیرساختهای روستایی به ویژه راههای مواصلاتی روستایی و عدم وجود امکانات رفاهی در روستاها است. این موارد برای صاحبان کسب و کار و سرمایهگذاران از اهمیت دوچندانی برخوردار است. از این رو برای توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار در مناطق مرزی روستایی نیاز به توجه و بهبود امکانات رفاهی در روستاها از جمله راه¬های ارتباطی، وضعیت بهداشتی و درمانی، آموزشی و... وجود دارد.
11) تغییرات در الگوی کشت و توجه به ضرورتهای تولید کشاورزی
آنچه مشخص است کشور ما کشوری کم بارشبوده و حتی اغلب مناطق مرزی روستایی بخصوص در نیمه جنوبی و شرقی کشور در یک محیط کم بارش و گرم قرار گرفتهاند. بنابراین آب نقش مهمی در استمرار حیات این روستاها دارد. بنابراین توجه به الگوهای کشت جدید و پربازده و کم آببر یک ضرورت غیرقابل انکار است. در این محور توجه به تغییر الگوی کشت با توجه به خشکسالیهای اخیر، خرید تضمینی محصولات جدید و مواردی از این دست قرار میگیرد.
نتیجهگیری
در این تحقیق به بررسی راهکارها و سیاستهای توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار در مناطق مرزی روستایی پرداخته شده است. آنچه مشخص است، مناطق مرزی روستایی کشور با توجه به اهمیتی که در توسعه کشور دارند ولی چندان مورد توجه قرار نگرفتهاند و از شاخصهای توسعه اجتماعی و اقتصادی پایینی برخوردار هستند. این موضوع باعث شده است که سرمایهگذاران و کارآفرینان محلی و بومی علاقه و انگیزهای برای سرمایهگذاری در این مناطق نداشته باشند. با توجه موارد فوق، در این پژوهش ابتدا موانع توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار در این مناطق آمده و سپس راهکارها و سیاستهای توسعه مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج نشان میدهند که راهکارها و سیاستها توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار در مناطق مرزی روستایی کشور در چهار بخش و حوزه اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، نهادی و کالبدی و دسترسی قرار دارند (ن. ک به جدول 3). این نتایج با یافتههای سعادت مهر (1398)، حساس یگانه و افخمی (1397)، زاهدیان تجنکی و همکاران (1398) و عبدالله زاده و همکاران (1399) در تایید عوامل اجتماعی و فرهنگی؛ هادیان و نظری (1398)، سادات موسوی و همکاران (1400)، شاکری و موسوی (1387) و پاسبان و همکاران (1393) در تایید عوامل اقتصادی همخوان است.
همچنین نتایج این کار با یافتههای حسین زاده بحرینی و ملکالساداتی (1390)، میدری و همکاران (1392)، عبدالله زاده و همکاران (1399)، هادیان و نظری (1398) و سعادت مهر (1398) در خصوص عوامل نهادی منطبق بوده و در حوزه کالبدی و دسترسی نیز سعادت مهر (1398) و زاهدیان تجنکی و همکاران (1398) بر نقش عوامل زیر ساختی در توسعه سرمایهگذاری و کسب و کار تاکید دارند.
جدول 3: راهکارها و سیاستهای توسعه سرمایه گذاری و کسب و کار در مناطق مرزی روستایی ایران
ردیف | راهکار و سیاست توسعه سرمایه گذاری و کسب و کار | حوزه/ قلمرو موانع |
1 | بازاریابی و توسعه بازار | اقتصادی |
2 | تسهیل ورود تکنولوژی به فرایند تولید و بستهبندی | اقتصادی/ نهادی |
3 | آموزش و توانمندسازی روستاییان و توجه به سرمایههای اجتماعی | اجتماعی فرهنگی |
4 | توجه به گردشگری و زیست خانه دومی در روستاها | اجتماعی/ کالبدی و دسترسی |
5 | وجود فضای اطلاعرسانی از فرصتهای سرمایهگذاری و کانال ارتباطی سرمایهگذاران و کارآفرینان محلی | اقتصادی |
6 | تسهیل دسترسی به وام و تسهیلات و منابع بانکی و مالی | نهادی/ اقتصادی |
7 | در نظر گرفتن مزایای مالیاتی و تعرفهای دولتی | نهادی/ اقتصادی |
8 | اصلاح در برخی قوانین و فرایندهای مدیریتی مربوط به مرزنشینی و مرزنشینان | نهادی |
9 | حل مسائل مربوط به زمین و طرحهای هادی روستایی | نهادی |
10 | توجه به زیرساختها و امکانات رفاهی روستاها | کالبدی و دسترسی |
11 | تغییرات در الگوی کشت و توجه به ضرورتهای تولید کشاورزی | اقتصادی/ اجتماعی فرهنگی |
با توجه به نتایج این تحقیق، در حوزه اقتصادی شش راهکار اساسی ارائه شده است که شامل "بازاریابی و توسعه بازار"، "تسهیل ورود تکنولوژی به فرایند تولید و بستهبندی"، "وجود فضای اطلاعرسانی از فرصتهای سرمایهگذاری و کانال ارتباطی سرمایهگذاران و کارآفرینان محلی"، "تسهیل دسترسی به وام و تسهیلات و منابع بانکی و مالی"، "در نظر گرفتن مزایای مالیاتی و تعرفهای دولتی" و "تغییرات در الگوی کشت و توجه به ضرورتهای تولید کشاورزی" است.
در حوزه نهادی چهار راهکار بدست آمده است که شامل "تسهیل ورود تکنولوژی به فرایند تولید و بستهبندی"، "تسهیل دسترسی به وام و تسهیلات و منابع بانکی و مالی"، "در نظر گرفتن مزایای مالیاتی و تعرفهای دولتی" و "حل مسائل مربوط به زمین و طرحهای هادی روستایی" هستند.
در حوزه اجتماعی و فرهنگی "آموزش و توانمندسازی روستاییان و توجه به سرمایههای اجتماعی"، "توجه به گردشگری و زیست خانه دومی در روستاها" و "تغییرات در الگوی کشت و توجه به ضرورتهای تولید کشاورزی" راهکارهای بدست آمده از نتایج هستند.
در حوزه کالبدی و دسترسی نیز "توجه به گردشگری و زیست خانه دومی در روستاها" و "توجه به زیرساختها و امکانات رفاهی روستاها" قرار داشته است.
نتایج این تحقیق نشان میدهد که بخش مهمی از مسائل و چالشهای سرمایهگذاری در مناطق مرزی روستایی کشور و راهکارهای حل آنها، ریشه در مسائل نهادی و قانونی دارد و با اصلاح یا تدوین قوانین جدید یا حتی شیوهنامههای جدید قابل حل میباشد. همچنین بخش دیگر که مربوط به راهکارهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی میباشد، نیاز به برنامهریزی و سیاستگذاری داشته و در کوتاه مدت و میان مدت با اجرای این راهکارها قابل حل هستند البته به شرطی که دارای برنامههای اجرایی و مداخلاتی مشخص و معینی باشند.
با انجام راهکارهای ارائه شده و با توسعه کسب و کار و سرمایهگذاری در مناطق مرزی روستایی، میتوان به حفظ و ماندگاری جمعیت در این مناطق امیدوار بود و حتی چشماندازی نیز به جذب جمعیت در برخی از این مناطق بخصوص مناطق ساحلی جنوب کشور داشت.
فهرست منابع
ابزری، مهدی، صمدی، سعید و هادی تیموری. (1386). بررسی عوامل مؤثر بر ریسک و بازده سرمایه گذاری در محصولات مالی. روند، 54 و 55 : 152-123.
پاتنام، رابرت. (1385). جامعه برخوردار، سرمایه اجتماعی و زندگی عمومی. ترجمه افشین خاکباز و حسین پویان به کوشش کیان تاجبخش، تهران: نشر تیراژه.
پاسبان، محمد، آذرکسب، اصغر، و ابراهیم علی محمدی اصل. (1393). بررسی وضعیت فضای کسب و کار در استان آذربایجان شرقی و راهکارهای ارتقای آن. مدیریت بهره وری (فراسوی مدیریت)، 8(29): 143-162.
حساس یگانه، یحیی و عادل افخمی. (1397). مدلسازی رفتاری تصمیمات سرمایهگذاری فرشتگان کسبوکار (سرمایهگذار). دانش سرمایهگذاری، 7(28): 330-313.
حسینزاده بحرینی، محمدحسین و سعید ملکالساداتی. (1390). موانع نهادی سرمایهگذاری و کسب و کار در ایران. پژوهشنامه بازرگانی، 59: 25-55.
خداپرست مشهدی، مهدی، بختآزما، جلال و قاسم ایزانلو. (1391). بررسی انتظارات متقابل برای مشارکت دولت و بخش خصوصی برای رفع موانع تولید و سرمایهگذاری، مورد مطالعه: بخش کشاورزی استان خراسان شمالی. مجله اقتصاد و توسعه کشاورزی، 26 (1): 58-47.
خداپناه، بهمن، مرادی، محمد علی، پاداش، حمید و کمال سخدری. (1400). شناسایی موانع نهادی توسعۀ کارآفرینی منطقهای در ایران (رویکردی انتقادی به نظام تاریخی سیاستگذاری کارآفرینی). پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی، 21 (4): 111-87.
رجایی، سیدعباس و محمد امین خراسانی. (1394). شناخت و تحلیل موانع پیش روی سرمایه گذاری بخش خصوصی در پروژه های عمرانی شهری (مطالعه موردی: منطقه 10 شهرداری تهران). پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری، 3(2): 210-191.
رستمعلی زاده، ولی اله. (1397). تدوین سند جامع و ملی توسعه مناطق مرزی روستایی ایران بر اساس ملاحظات منطقهای. کارفرما: معاونت توسعه روستايي و مناطق محروم ریاست جمهوری و مركز بررسيهاي راهبردي ریاست جمهوری، تهران: موسسه تحقیقات جمعیت کشور.
رستمعلی زاده، ولی اله و قربان حسینی. (1398). موانع سرمایه گذاری و کسب و کار در مناطق مرزی روستایی ایران. مجله توسعه محلی (روستائی-شهری)، 12 (2): 378-355.
رنجبرکی، علی. (1398). تبیین موانع سیاسی و حاکمیتی سرمایهگذاری مولد بخش خصوصی در اقتصاد ایران با استفاده از رویکرد نهادی «هاجسن». فصلنامه پژوهش سیاست نظری، 25: 342-315.
زاهدیان تجنکی، رقیه، مجاوریان، سید مجتبی و سیدعلی حسینی یکانی. (1398). رتبه بندی فضای کسب و کار روستایی استان مازندران از دیدگاه صاحبان کسب و کارهای کشاورزی. راهبردهای کارآفرینی در کشاورزی.۶ (۱۲): ۶۹-۸۵.
سعادت مهر، مسعود. (1398). شناسایی موانع غیر اقتصادی جذب سرمایهگذاری (مطالعه موردی: استان لرستان). دوفصلنامه جامعه شناسی اقتصادی و توسعه، 8(2): 278-257.
سعیدی، علی و زهرا میعادی. (1390). بررسی موانع عمده سرمایهگذاری خارجی در ایران از دیدگاه سرمایه گذاران خارجی. پژوهشنامه اقتصادی، 11 (2): 200-181.
شاکری، عباس، و میرحسین موسوی. (1387). ارایه راهکارهای افزایش انگیزه سرمایه گذاری در بخش کشاورزی ایران. اقتصاد کشاورزی (اقتصاد و کشاورزی)، 2(3): 1-26.
عبدالله زاده، غلامحسین، جمشیدی کوهساری، احمد، حسینی المدنی، سیدحسن محمد شریف شریف زاده. (1399). عوامل موثر بر راهاندازی کسب و کارهای مستقل در نواحی روستایی. روستا و توسعه، 23(2)، 113-134.
مرکز آمار ایران، دادهها و اطلاعات آماری، 1402.
مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395.
موسوی، زهرا سادات، علیرضایی، ابوتراب، شاه منصوری، اشرف و امیررضا علیزاده مجد. (1400). شناسایی عوامل موثر برتوسعه کسبوکارهای زنجیرهای روستایی (مطالعه موردی: روستاهای منتخب شهرستان کاشان). مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی، 16(3): 666-649.
میدری، احمد، نصیری اقدم، علی و زینب مرتضوی فر. (1392. ارزیابی موانع انجامدادن کسب و کار در استان زنجان. مجله تحقیقات اقتصادی، 38(3): 147-129.
هادیان، ابراهیم و محمد جواد نظری. (1398). شناسایی موانع جذب سرمایه گذاری در استان فارس. فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری، 16 (3): 190-157.
Braun, V. & Clarke, V. (2006). Using thematic analysis in psychology. Qualitative Research in Psychology, 3(2).
Kulcsár, László J. & Curtis, Katherine J. (2012). International Handbook of Rural Demography. Published by Springer.
Investment Development and Staying of Population in Rural Border Areas of Iran
Abstract:
The main goal of this research is to investigate the solutions and policies for the development of investment and business in the rural border areas of Iran in order to maintain the population in these areas. In this study, 38 participants were used to collect data. The collected data have been analyzed by thematic analysis method. The results of this research show that strategies and policies for investment and business development include eleven axes and components. These include "marketing and market development", "facilitating the entry of technology into the production and packaging process", "training and empowering rural people and attention to their social capital", "attention to tourism and second home living in villages", "The existence of a communication channel between national investors and local entrepreneurs", "Facilitating access to loans and banking and financial resources", "Considering government tax and tariff benefits", "Amendment in some laws and management processes related to border residents ", " Solving issues related to land", "Attention to the infrastructure and amenities of villages" and "Changes in the cultivation pattern” and are placed in four sections: socio-cultural, economic, institutional and physical and accessibility. These need attention from policymakers and planners.
Keywords: Border Area, Rural Border, Investment in Border Area, Business Development, Staying of Population.