روشهای معناشناسی در علم اصول
محورهای موضوعی : فقه و مبانی حقوق اسلامی
1 - عضو هیات علمی گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اردبیل، ایران.
کلید واژه: علم, روش شناسی, معناشناسی, علم اصول, مراد متکلم,
چکیده مقاله :
معناشناسی نقش موثری در ارائه قواعد جهت استنباط و صدور احکام شرعی از ادله تفصیلی دارد. علم اصول فقه، محتوای چندلایه و سرشار ازپیچیدگی های زبانی و معنایی و دیدگاه های متعدد است. این تحقیق به روش تحلیلی و استنباطی به دنبال چهارچوبی برای درک مفاهیم و قواعد و استنباط است. که با قاعده مند کردن روش های شناسایی معنای دقیق اصطلاحات اصولی از جمله؛ شناختن معنای لغوی و اصطلاحی واژه های اصولی و استخراج مفاهیم وآگاهی به زبان شناسی نقش گرا و صورت گرا و شناخت گرا، به این نتیجه دست یافت که فهم دقیق معانی علم اصول و قواعد باید به روش درست و جامع معناشناسی و زبان شناسی علم اصول فقه باشد. که با تلفیق معناشناسی صورتگرا و نقش گرا که هر یک به تنهایی در رفع ابهام و استنباط معنای حقیقی جملات مبهم کارآیی لازم را ندارند و در تلفیق این دو نیز به نقش ذهن به عنوان جایگاه زبان و نقش زبانشناس به عنوان فردی که در تلاش است به توصیف آن چه که درون ذهن است و به کمک آن بشر قادر است مفاهیم زبان شناختی را تولید و درک نماید، چندان توجهی نشده است از اینرو زبانشناسی شناختی نیز را باید مد نظر قرار داد. و نیز علمای علم اصول ضمن تفکیک مسائل هرمنوتیک و معناشناسی علم اصول باید بتوانند اصول فقه را با دانش هرمنوتیکی مطابق با معتقدات دینی پی ریزی نمایند و با استفاده ازآن مسائل محدثه را بهتر پاسخگو باشند.
Semantics has an effective role in providing rules for inferring and issuing Shari'a rulings from detailed evidence. The science of the principles of jurisprudence is multilayered and rich in linguistic and semantic complexities and multiple perspectives. This research uses an analytical and inferential method to provide a framework for understanding the concepts, rules, and inferences.Semantic Methods in Principle Science Who came to the conclusion by regularizing the methods of identifying the exact meaning of principled terms, such as recognizing the literal and idiomatic meaning of the principled words, and extracting concepts and knowledge of role-oriented and formalist and cognitive linguistics. That a detailed understanding of the meanings of the science of principles and rules must be in the correct and comprehensive way of the semantics and linguistics of the principles of jurisprudence. Which, by combining formalist and role-oriented semantics, each of which alone does not work in the ambiguity and inference of the true meaning of ambiguous sentences And in combining the two, the role of the mind as the locus of language and the role of the linguist as a person trying to describe what is within the mind and with which human beings are capable of producing and understanding linguistic concepts, has not been given much attention. Therefore, cognitive linguistics should also be considered. Principals and scholars, while separating hermeneutics and semantics, must be able to develop jurisprudential principles with hermeneutical knowledge in accordance with religious beliefs and to better handle the issues of jurisprudence.
_||_