تحقق هنر به مثابه تحقق حیات سیاسی در فلسفه سیاسی آرنت نگاهی به بسط حوزه زیبایی شناسی به فلسفه سیاسی در آرای آرنت
محورهای موضوعی : فصلنامه تاریخمهرداد بهراد 1 , شهلا اسلامی 2
1 - دانشجوی دکتری فلسفه هنر دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات ،تهران ،ایران
2 - عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات،تهران،ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
آرنت را می توان متفکری در تلاش مدام برای بازسازی نظری حوزه اندیشه سیاسی دانست. مراد نوین او از اینحوزه هر چند نتیجه جستجوی او در منابع یونانی است اما در بردارنده دلالت هایی تازه نیز هست . تلاش آرنت درراستای تدوین معنا یی ضد اومانیستی برای آزادی و ابهام زدایی از این واژه از یک سو و تاکید موکد او بر پیوندالتزامی میان تکثّر و آزادی از سویی دیگر از مهم ترین این ابعاد تازه هستند . اما تازه ترین مورد مغفول مانده در آرایاو ، نگاه او به هنر به عنوان قلمرویی است که تحقق تکثر و حیات سیاسی را به شکلی توامان تضمین میکند . از آنرو که آرنت هرگز اثری را منحصر به حوزه زیبایی شناسی و هنر نکرده است ، در این مقاله چگونگی بسط نظریحوزه زیبایی شناسی به فلسفه سیاسی آرنت را در خلال آثار متعدد و پراکنده او ، مورد بررسی و نهایتا تدوین قرار میدهیم
Arendt can be thought of as a constant effort to rebuild the theoretical field of politicalthought. His new meaning in this field, though his result is in Greek sources, containsnew implications. Arendt's attempt to formulate an anti-humanist meaning for freedomand to obscure this term, on the one hand, and his emphasis on the transnational bondbetween plurality and freedom, on the other hand, are the most important of these newdimensions. But the latest missed point in his vote is his view of art as a realm thatguarantees the realization of pluralism and political life in the same way. Since Arendthas never done a work exclusively in the field of aesthetics and art, this articleexamines and finally elaborates on how the theoretical development of the aestheticfield to Arendt's political philosophy is examined in the course of his numerous andvaried works.
_||_