واکاوی مناسبات ایران و ژاپن از نهضت مشروطه تا پایان سلسله پهلوی
محمد بیدگلی
1
(
استادیار گروه حقوق ، واحد ورامین _پیشوا ، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران ، ایران
)
اصغر رجبی ده برزوئی
2
(
استادیار گروه معارف ، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران ، ایران
)
کلید واژه: ایران, جنگ جهانی دوم, ژاپن, نهضت مشروطه, سلسله پهلوی,
چکیده مقاله :
بی تردید ظرفیتهای دو کشور ایران و ژاپن در زمینههای مختلف سیاسی، تجاری و فرهنگی به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. در واقع این دو کشور بزرگ با روابط دیرینه و تاریخی که همواره مورد احترام و علاقه مندی ملت و مردم هر دو کشور بوده است بستر ساز توسعه در همه زمینهها در طول تاریخ بوده اند. هدف پژوهش حاضرپاسخ به این سئوال اساسی است که مناسبات ایران و ژاپن از نهضت مشروطه تا پایان سلسله پهلوی چگونه بوده است ؟ پژوهشگران در این مقاله با استفاده از روش اسنادی با اتکا به منابع مکتوب کتابخانه ای و مقالات به بررسی این موضوع می پردازند. نتایج پژوهش حاضرنشان می دهد که به جز مقطعی در جنگ جهانی دوم که با فشار متفقین بر دولت ایران که مجبور به قطع رابطه با ژاپن گردید ، در دیگر مقاطع تاریخی مناسبات سیاسی ، تجاری و فرهنگی ایران و ژاپن همواره و به تدریج در حال رشد و گسترش بوده است.
چکیده انگلیسی :
Undoubtedly, the capacities of the two countries of Iran and Japan in various political, commercial and cultural fields have become an undeniable necessity. In fact, these two great countries with long-standing and historical relations that have always been respected and liked by the nation and people of both countries have been the basis for development in all fields throughout history. The aim of the current research is to answer this basic question: how was the relationship between Iran and Japan from the constitutional movement to the end of the Pahlavi dynasty? In this article, the researchers investigate this issue by using the documentary method, relying on written library sources and articles. The results of the present research show that, except for a period in the Second World War when the Iranian government was forced to cut ties with Japan due to the pressure of the Allies, in other historical periods, the political, commercial and cultural relations between Iran and Japan are always and gradually growing and has been expanding.
_||_
واکاوی مناسبات ایران و ژاپن از نهضت مشروطه تا پایان سلسله پهلوی
چکیده:
بی تردید ظرفیتهای دو کشور ایران و ژاپن در زمینههای مختلف سیاسی، تجاری و فرهنگی به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. در واقع این دو کشور بزرگ با روابط دیرینه و تاریخی که همواره مورد احترام و علاقه مندی ملت و مردم هر دو کشور بوده است بستر ساز توسعه در همه زمینهها در طول تاریخ بوده اند. هدف پژوهش حاضرپاسخ به این سئوال اساسی است که مناسبات ایران و ژاپن از نهضت مشروطه تا پایان سلسله پهلوی چگونه بوده است ؟ پژوهشگران در این مقاله با استفاده از روش اسنادی با اتکا به منابع مکتوب کتابخانه ای و مقالات به بررسی این موضوع می پردازند. نتایج پژوهش حاضرنشان می دهد که به جز مقطعی در جنگ جهانی دوم که با فشار متفقین بر دولت ایران که مجبور به قطع رابطه با ژاپن گردید ، در دیگر مقاطع تاریخی مناسبات سیاسی ، تجاری و فرهنگی ایران و ژاپن همواره و به تدریج در حال رشد و گسترش بوده است.
واژگان کلیدی: ایران ،جنگ جهانی دوم ،ژاپن، سلسله پهلوی ، نهضت مشروطه
آنچه مشخص و مسلم است اینکه دو کشور ایران و ژاپن از دیرباز و از دوران پررونق جاده ابریشم با یکدیگر روابط گستردهای داشتهاند. شماری از ایرانیان در این مدت بین دو کشور رفت و آمد می کردهاند آنها در زمینههای هنری، ریاضیات و علوم با ژاپنیها همکاریهایی داشتهاند. در این راستا میتوان به لوحی تاریخی اشاره کرد که مؤسسه تحقیقات ملی «نارا» در ژاپن پژوهشی درباره آن انجام داده است که نشان میدهد این کشور از طریق جاده ابریشم با فرهنگهای سراسر جهان ارتباط محکمی داشته است. روزنامه ژاپن تایمز مقالهای را در همین خصوص منتشر کرد که در آن آمده است: ژاپن و ایران از دستکم قرن هفتم روابط نزدیکی با هم داشتهاند؛ اما یک تکه چوب که در دهه ۶۰ پیدا شده نشان میدهد روابط این دو کشور از آنچه فکر میکردیم محکمتر بوده است(ایرنا،1398)
بی تردید ظرفیتهای دو کشوردرزمینههای مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، علمی، اجتماعی توسعه همکاریهای نزدیکتر و عمیقتر را مبتنی بر ۱۳۰۰ سال روابط تاریخی و فرهنگی به ضرورتی انکارناپذیر بدل کرده است که میتواند برای هر دو کشور مفید و موثر باشد و ایران نیز میتواند در نگاه به شرق خود، در راستای توسعه، گام نهادن و بهرهمندیهای علمی و فرهنگی با ژاپن همکاریهای گستردهای را ترسیم و اجرایی کند. در واقع این دو کشور بزرگ با روابط دیرینه و تاریخی که همواره مورد احترام دو طرف و علاقهمندی ملت و مردم دو کشور بوده است، میتواند با دیپلماسی فرهنگی فعال و مبتنی بر شناخت، بستر ساز توسعه در همه زمینهها باشد و این امکان را بیش از پیش فراهم کند. در فرهنگ ژاپنی، کار امری مقدس و ارزشمند شمرده میشود. ارزش قائل شدن برای کار و تولید، تلاش مضاعف و تلاش برای ارتقای دانش و مهارت، سه ویژگی مهم نیروی کار ژاپنی هستند. در کنار فرهنگ تولیدی، دو ویژگی مهم مردم ژاپن در حوزهی مصرف عبارت بود از قناعت و اعتدال در مصرف و تأکید بر مصرف کالاهای داخلی.
هدف پژوهش حاضرپاسخ به این سئوال اساسی است که مناسبات ایران و ژاپن از نهضت مشروطه تا پایان سلسله پهلوی چگونه بوده است ؟ علیرغم اینکه ژاپنیها بسیار کوشیدهاند و به صورت جزئیتر و عمیقتر در خصوص ایران مطالعه داشتهاند اما کماکان حوزه شناختی فیمابین نیازمند توجه بیش از پیش است و این موضوع در خصوص ژاپن و ایران نسبت به دیگر کشورها با توجه به امکان الگو برداری در بسیاری از زمینهها برای توسعه کشور، ضروری است ضمن آنکه در نگاه به شرق نیز میتواند بسیار موثر باشد. پژوهشگران در این مقاله با استفاده از روش اسنادی با اتکا به منابع مکتوب کتابخانه ای و مقالات به بررسی این موضوع می پردازند. نتایج پژوهش حاضرنشان می دهد که به جز مقطعی در جنگ جهانی دوم که با فشار متفقین بر دولت ایران که مجبور به قطع رابطه با ژاپن گردید ، در دیگر مقاطع تاریخی مناسبات سیاسی ، تجاری و فرهنگی ایران و ژاپن همواره و به تدریج در حال رشد و گسترش بوده است.لذا می توان گفت که روابط سنتی و تاریخی ایران و ژاپن، بستر ساز گام نهادن در مسیر رشد و توسعه فعالیتها می تواند محسوب شود.
پیشینه پژوهش
در خصوص مناسبات ایران و ژاپن از جهت نظری و تحقیقاتی، پیشینه ای چندان قوی وجود ندارد؛ به ویژه از نهضت مشروطه تا پایان سلسله پهلوی که معدودی مقاله، همۀ داشته های ما در این حوزه را شامل می شود. در خصوص مناسبات ایران و ژاپن از نهضت مشروطه تا پایان سلسله پهلوی پژوهش های صورت گرفته است که در جدول زیر به برخی از آنها که در برخی جنبه ها به این پژوهش نزدیک تر بودند اشاره شده است:
نویسندگان -روش استفاده شده | اهداف و یا سئوالات اصلی | مهمترین یافته ها |
چگینی- محمد 1396 تاریخی- تحلیلی | روابط بازرگانی ایران و ژاپن از آغاز تا پهلوی اوّل
| بررسی روابط تجاری، حجم و مقدار تجارت شیوهها و راههای توسعه مناسبات تجاری و اقلام وارداتی و صادراتی ایران و ژاپن از صفویه تا پهلوی اوّل می باشد |
شکرزاده- آبادیان 1396 روش مطالعه کتابخانهای و آرشیوی | روابط تجاری ایران و ژاپن در دوره رضاشاه (1308 تا 1320ش/1929تا1940م)
| روابط تجاری ایران و ژاپن را در دوره رضاشاه مورد بررسی قرار می دهد |
جنتی محب- عراقچی 1396 توصیفی تحلیلی |
| اهمیت فعالیت های فرهنگی در روابط بین الملل و ارائه مدل عملیاتی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و ژاپن مورد واکاوی قرار گرفته است. |
کشاورز- جوزی 1400 توصیفی تحلیلی | ارتباطات تجاری بنادر ژاپن با ایران در عصر صفوی
| تجارت مورد نظر همیشه تحت تاثیر فرهنگ بسته ژاپن قرار داشته و پس از دوره کوتاهی هربار منقطع گردیده است. |
جباری- محمد حسن 1394 تاریخی- توصیفی | توسعه اقتصادی ایران و ژاپن در قرون اخیر
| بر مبنای نظریه هابرماس فرایند نوسازی اقتصادی دو کشور برای رسیدن به توسعه اقتصادی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. |
وجه نوآوری مقاله حاضر نسبت به مطالعات پیشین
منظور از نوآوری یعنی به کارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا پژوهشی جدید. همان طور که در جدول فوق دیده می شود پژوهش هایی در خصوص مناسبات ایران و ژاپن صورت گرفته است،اما مقاله پیش رو به واکاوی مناسبات ایران و ژاپن می پردازد. با تلاش صورت گرفته و تحلیل وقایع از نهضت مشروطه تا پایان سلسله پهلوی در چارچوب نظری یاد شده، نقش این مناسبات استخراج شده که در قسمت یافته ها ذکر می گردد.
روش پژوهش
پژوهش حاضر به واکاوی مناسبات ایران و ژاپن از نهضت مشروطه تا پایان سلسله پهلوی می پردازد. برای جمعآوری اطلاعات، روش اسنادی و مبتنی بر تفسیر متن مورد استفاده قرار گرفته است. روشهای اسنادی در زمره روشها یا سنجههای غیرمزاحم و غیرواکنشی به شمار میآید.مراجعه به اسناد و مدارک در پژوهشهای تاریخی یا بررسیهایی انجام میشود که موضوع آنها، مطالعه پژوهشهای پیشین درباره پدیدههای موجود است یا پژوهشهایی که موضوع آنها این مراجعه را ایجاب میکند (ساروخانی، 1389:ص 254). در این روش دو مرحله گردآوری و سپس تحلیل، تبیین و داوری، قابل تصور است. دستاوردهای این پژوهش از نوع کاربردی است.
تاریخچه روابط ایران و ژاپن
از سده هفتم و هشتم میلادی و دوره آسوکا در ژاپن که احتمالاً اولین رفت و آمد بازرگانان ایرانی رخ داد که نمونههای آنان در موزه سوشوئین که در برگیرنده آثار تاریخی از جمله آثار مهمی از دوره ایران باستان با قدمتی بیش از ۱۳۰۰ سال است و توسط امپراطور شومو و همسرش کومیو در دوره نارا جمع آوری شده و از طریق چین و کره به ژاپن آورده شده است، مواجهه ایرانیان مقیم آیوتای سیام (تایلند امروزی) که صحنه آشنایی و رویارویی با ژاپنیها بود تا سفر نخستین ایرانیها به ژاپن در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیست، اولین ورود و سفر افراد شناخته شدهای مانند میرزا محمد علی محلاتی معروف به حاجی سیاح در ۱۸۷۵ و صحاف باشی در ۱۸۹۷ به ژاپن، دوره مشروطیت، سال ۱۹۰۴ زمان تفوق و پیروزی ژاپن به عنوان کشوری آسیایی بر روسیه به عنوان ابرقدرت که اشتیاق برای آشنایی با این کشور را در ایران صد چندان کرد، آغاز رسمی روابط در دهه دوم قرن بیستم (۱۳۰۸-۱۹۲۹) متاسفانه شناخت متقابل، متناسب با میزان اشتیاق و علاقهمندی ایجاد نشد و از سوی ایران بیشتر به ظواهر و نه فلسفه، اندیشه، فرهنگ و زمینههای اصلی رشد و توسعه بسنده شد(دیوسالار، 1400 : ص 3)
نخستین سفرهای رسمی و غیررسمی نمایندگان دو کشور ایران و ژاپن در واپسین سال های سده نوزده میلادی در دوره قاجاریه آغاز شد(عابدی، 1392 : ص 18). که نخستین چهره سیاسی ایرانی که به ژاپن سفر کرد میرزا علی اصغرخان امین السلطان بود. وی پس از آنکه برای دو مین بار از هیات دولت گذاشته شد سفر به دور دنیا را شروع کرد. پیش از تشرف به مکه در سال 1903 م از طریق روسه و چین به ژاپن سفر کرد و مدت بیست و هشت روز در این کشور اقامت گزید. از سوی امپراطور میجی به حضور پذیرفته شد(هدایت، 1368: ص 148).
نخستین نشانههای شکلگیری روابط ایران و ژاپن در قرن جدید به سال ۱۳۰۵ و دوران رضاشاه باز میگردد که نمایندگی بازرگانی ژاپن در تهران افتتاح شد و همین موضوع آغازی بود بر گسترش روابط سیاسی دو کشور تا اینکه در سال ۱۳۰۸ ایران و ژاپن پیمان نامه سیاسی امضا کردند و در سال ۱۳۰۹ عهد نامه مودت بین دو کشور بسته شد. ایران هوهانس خان ماسحیان دیپلمات و مترجم که از ارامنه ایران و ملقب به مساعدالسلطنه بود را بهعنوان نخستین وزیر مختار در هفدهم تیر ۱۳۰۹ به ژاپن فرستاد و سفارت ایران در ژاپن گشایش یافت. با راهاندازی سفارتخانه، روابط ایران و ژاپن در دهه ۲۰ بشدت گسترش یافت تا اینکه در ۲۵ مهر ۱۳۱۸ یعنی حدود یک ماه بعد از آغاز جنگ جهانی دوم و زمانی که ژاپن متحد آلمان بود؛ ایران و ژاپن با یکدیگر پیمان دوستی امضا کردند. پیمانی که در بند اول آن و باتوجه به روزهای شروع جنگ جهانی دوم نوشته شده بود: صلح خللناپذیر و دوستی حقیقی دائمی بین کشور شاهنشاهی ایران و امپراطوری ژاپن و همچنین بین اتباعشان برقرار خواهد بود.اما این جمله عملاً ۵ سال بعد با اعلان جنگ ایران به ژاپن زیر سؤال رفت. بهدنبال اشغال ایران در سال ۱۳۲۰ و با فشار ارتش متفقین ایران در ابتدا درسال ۱۳۲۱ سفیر خود از توکیو را فراخواند و روابط دیپلماتیک دو کشور قطع شد و در نهم اسفند ۱۳۲۳ رسماً به ژاپن اعلام جنگ کرد، اگرچه که هیچ وقت و در هیچ جبهه جنگی درگیری بین ایران و ژاپن رخ نداد. البته با پایان جنگ جهانی دوم ایران بعد از حضور در کنفرانس صلح سانفرانسیسکو با ژاپن دوباره عهدنامه صلح امضا کرد و سفارتخانههای دو کشور روز ۱۰ آبان ۱۳۳۲ بازگشایی شد.
برقراری روابط دیپلماتیک میان تهران و توکیو تا به روی کار آمدن رضاشاه پهلوی در ایران و امپراتور هیروهیتو در ژاپن به تعویق افتاد. وزیران مختار دو کشور در اردیبهشت ۱۳۰۹ (مه ۱۹۳۰) استوارنامههایشان را تقدیم دولتهای میزبان کردند. رضاشاه که در نامهای به هیروهیتو از سخنان آکیو کازاما، وزیر مختار ژاپن استقبال کرده بود، به گسترش روابط تجاری با این کشور توجه نشان میداد. اما با اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ به وسیله متفقین و برکناری رضاشاه از سلطنت، وزیر مختار ایران از توکیو فراخوانده شد و روابط دیپلماتیک با ژاپن که متحد آلمان نازی بود، قطع شد. ایران اشغال شده که در جبهه متفقین قرار گرفته بود، در بهمن ۱۳۲۳ (فوریه ۱۹۴۵) علیه ژاپن اعلان جنگ کرد. شش ماه بعد در پی حمله اتمی آمریکا به هیروشیما و ناکازاکی ژاپن تسلیم شد ولی روابط سیاسی میان ایران و ژاپن تا سال ۱۳۳۲ برقرار نشد.
موقعیت ژئوپولتیک و استراتژیک ایران
کشور ایران در جنوب غربی قاره آسیا بین 25 الی 40 درجه عرض شمالی و 45 الی 63 درجه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد. این کشور از لحاظ موقعیت عمومی، مانند پلی سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا را به هم مرتبط می سازد و به علت همین شرایط خاص طبیعی نقش بسیار حساسی را در سیاست منطقه جنوب غربی آسیا بازی می کند. آگاهی از چنین شرایط طبیعی می تواند در سرنوشت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور بسیار اهمیت داشته باشد. (عزتی، 1368 : ص 25). زیرا هر نوع واقعهای که در این قارهها به وقوع بپیوندد و یا روابط سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی بین این سه قاره به صورتی بر ایران تأثیر خواهد گذاشت. داشتن مرزهای مشترک با دریای خزر در شمال و خلیج فارس و دریای عمان در جنوب، قابلیت دسترسی به بیش از 5800 کیلومتر مربع نوار ساحلی را برای ایران مقدور می سازد. ایران به واسطه دسترسی به کشورهای اوراسیا از شمال، کشورهای آسیای میانه از شرق و داشتن مرز زمینی با ترکیه و همچنین استفاده از قسمتی از جاده ابریشم از جایگاه ممتازی در ترانزیت جهانی برخوردار می باشد. موقعیت جغرافیای فراسوی خطوط ارتباطی اقیانوس اطلس این کشور را به محور ترانزیت در کریدورهای شمال- جنوب و شرق- غرب مبدل نموده و در نتیجه آن نقش مهمی در اقتصاد بین المللی ایفا می کند. ایران پس از جنگ جهانی دوم در چارچوب منافع آمریکا و غرب و با هدف مهار شوروی، اهمیتی ژئواستراتژیک یافت. ایران در درجه اول، خط حائل در برابر توسعه رو به جنوب شوروی می باشد، لذا تمام روابط آمریکا با ایران از آغاز تا انجام بر محور ممانعت از فزون طلبی شوروی در خلیج فارس استوار بود. حتی بسیاری از سیاست های آمریکا با تاکید بر لزوم اجرای اصلاحات اجتماعی و اقتصادی به منزله بهترین و موثرترین راه تامین ثبات و امنیت ایران، انجام می شد. (درودیان، 1382: ص 151)
ایران در مقایسه با کشورهای تولید کننده نفت و گاز پس از روسیه دومین کشور دارای بیشترین ذخایر نفت و گاز تثبیت شده در جهان می باشد. این جایگاه جهانی امکان بیشینه سازی امنیت ملی را از طریق اتخاذ استراتژی های مناسب مرتبط با امنیت انرژی فراهم می کند. ایران در کانون منطقهای قرارگرفته است که در تولید و انتقال نفت و گاز جهانی نقشی حیاتی ایفا میکند. به طوری که از نظر کارکرد بسان قلب جهان عمل میکند. ایران در کانون ذخایر انرژی هیدروکربنی و فسیلی جهان قرار دارد و در بهترین منطقه جهان از لحاظ ژئوانرژی قرارگرفته است. به طوری که ۶۷ درصد ذخایر نفتی و ۶۰ درصد ذخایر گازی جهان در منطقهای معروف به بیضی انرژی هیدروکربنی نهفته است و ایران در کانون این منطقه قرار دارد ایران با موقعیت جغرافیایی منحصربه فرد خود در قلب تقاطع ارتباطی خاورمیانه، آسیا و اروپا و به واسطه بهره مندی از ترتیبات نظامند در حوزه تجارت منطقه ای و فرا منطقه ای، گمرک، مالیات و سرمایه گذاری به کشوری قدرتمند مبدل گشته است.
موقعیت ژئوپولتیک و استراتژیک ژاپن
مجمعالجزایری است که در امتداد شمال شرقی ساحل قاره آسیا واقع شده و چهار جزیره اصلی به نامهای هکایدو، هنشو، شیکوکو و کیوشو و 6848 جزیره کوچک را شامل میشود. این کشور 378000 کیلومتر مربع وسعت دارد. مجمعالجزایر ژاپن که بیش از صدهزار سال پیش مسکونی شده، بیآنکه هیچ هجوی از بیگانگان را به سرزمین خود به ثبت رسانده باشد، بارها شاهد تعرض به کشورهای مختلف اطراف و کشورگشایی حاکمانش بوده است، که آخرین آن در زمان جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده است. موقعیت اقلیمی و جغرافیایی، شرایط تاریخی، سابقه تمدنی، جغرافیای سیاسی، سابقه جنگهای ویرانگر و... همگی سبب شده تا ژاپنیها، روحیه انحصارگرایی یا فردگرایی نداشته باشند. یکی از فاکتورهای مهم که موجب ترویج روحیه جمعگرایی یا گروهگرایی در ژاپن شده است، موقعیت بسیار دشوار اقلیمی و جغرافیایی است. شرایط اقلیمی دشوار سبب شده تا آنها با جدیت و پشتکار زیاد برای امرار معاش و ساختن زندگی خودشان تلاش کنند(بهرامپور،1387 : ص 2).
ژاپن به دلیل گستردگی طولی بسیار زیاد از تنوع آب و هوایی بسیار زیادی نیز برخوردار است. با وجود اینکه تمامی کشور معتدل است، شمال آن زمستانهای سرد و طولانی و پربرفدارد، در حالی که جنوب آن تابستانهای بسیار گرم و زمستانهای معتدلی دارد. میزان بارندگی در ژاپن بطور متوسط سالیانه ۱۸۰۰ میلیمتر میباشد.
ژاپن در شرایطی جایگاه خود را بهعنوان یکی از قدرتهای اقتصادی جهان تثبیت کرده است که به لحاظ منابع طبیعی و نیز سرگذشت سیاسی شرایط بسیار نامطلوبی دارد. به لحاظ طبیعی این کشور منابع بسیار محدودی دارد و بیشتر جزایر و خاک آن کوهستانی و آتشفشانی است. به لحاظ سیاسی نیز شکست در جنگ دوم جهانی وضعیت اسفباری را برای این کشور رقم زد. مردم و دولت ژاپن با رویکردی منطقی لااقل در بخش تقویت تولید ملی و با همکاری یکدیگر ژاپن را به یکی از قدرتهای اقتصادی و تولیدی جهان تبدیل کردند. با همکاری دولت، مردم و صنعت، و نیز با توسعهی فناوریهای پیشرفته، ژاپن به یکی از پیشگامان عمده در صنعت و فناوری دنیا تبدیل شد.
مناسبات سیاسی ، تجاری و فرهنگی از جنگ جهانی دوم تا اواخر پهلوی دوم
آغاز مناسبات سیاسی، تجاری و فرهنگی ایران و ژاپن از جنگ جهانی دو تا اواخر سلسله پهلوی دوم را می توان چنین بیان نمود : دردوره قاجاریه ژاپن به دلیل پیروزی در جنگ با روسیه موجب علاقه مندی ایرانیان به ژاپن گردید. روابط سیاسی و دیپلماتیک کم کم شکل می گیرد و نفت عامل بسیار مهمی برای روابط دو کشور تلقی می گردد . هر چند رابطه ایران و ژاپن از دوره رضاشاه ،با اشغال ایران به دست نیروهای متفقین وهمراهی ژاپن با نیروهای متحد به زوال گرایید اما پس از جنگ جهانی دوم و شکست ژاپن به تدریج رابطه دو کشور بهبود یافت. در دوره پهلوی دوم به دلیل نزدیکی ایران با آمریکا، رابطه ایران و ژاپن ارتقا یافت و شاهد افزایش سرمایه گذاران ژاپنی هستیم .لذا می توان گفت که مناسبات سیاسی ، تجاری و فرهنگی ایران و ژاپن همواره و به تدریج در حال رشد و گسترش بوده است،که به بیان آن می پردازیم:
مناسبات سیاسی و دیپلماتیک ایران و ژاپن از جنگ جهانی دوم تا اواخر پهلوی دوم
روابط سیاسی ایران و ژاپن با انعقاد یک قرارداد دوستی در سال 1308 شمسی رسما برقرار گردید. دولت ژاپن در سال 1305 شمسی، مبادرت به تاسیس یک نمایندگی تجاری در ایران نمود و به دنبال آن تمایل خود را بری برقراری روابط سیاسی ابراز داشت که مورد استقبال ایران واقع شد. بدین ترتیب در فروردین ماه سال 1308 شمسی، پیمان نامه ای که حدود و اساس روابط دو طرف را مشخص می نمود به امضاء رسید و در تیر ماه سال 1309 شمسی، سفارت ایران در توکیو گشایش یافت. با توجه به تجربیات مشترکی که ایران و ژاپن در نوسازی نهاد سیاست داشتند، از لحاظ تاریخی نیز هر دو کشور دارای حکومتی سنتی بوده که مبتنی بر سنتها انتخاب و کسانی که با توجه به رسوم جاری به قدرت رسیده بودند.
عبدالهادی حائری پژوهشگر تاریخ در باب سیر جنبش مشروطه خواهی در ژاپن می نویسد این کشور مشروعیت خود را نسبتا با صلح و صفا بدست آورد و مراحل پیشرفتش نه سال به درازا کشید. امپراطور ژاپن آغاز جنبش را در سال 1881 م اعلام و سرانجام در سال 1889 م قانون اساسی کشور خود را تصویب کرد(حائری، 1381 : ص 17). کسروی نیزعقیده دارد که ژاپن درس بزرگی به ایرانیان آموخت ، زیرا این کشور تا چندی پیش گمنام بوده و در سایه مشروطه و تکان توده به این جایگاه رسیده بود(کسروی، 1357: ص 44). نخستین پیروزی دولتی آسیایی بر یک قدرت اروپایی، نخست در خود روسیه شنیده شد و بر اثر فشار افکار عمومی، نوعی نظام پارلمانی در آنجا به وجود آمد( لوییس، 1381 : ص 342). علاوه بر این، نخستین گام در کشورهای منطقه یعنی انقلاب مشروطه(1906 م) و ناگزیر ساختن شاه ایران به تشکیل مجلس مردمی و پذیرش قانون اساسی نو را با این موضوع مرتبط دانسته اند(آفاری، 1379 : ص 86).
اما در ۲۵ نوامبر ۱۹۳۶ میلادی پیمان ضد کمینترن بین آلمان نازی و ژاپن منعقد گردید و به موجب آن طرفین متعهد شدند مشترکانه علیه کمونیسم بین الملل مبارزه کنند، یک سال بعد ایتالیا نیز به این پیمان پیوست و رسماً محور برلین-توکیو-رُم شکل گرفت. در ۱۹۴۱م که دو سال از جنگ جهانی دوم میگذشت، دولتهای آلمان، ایتالیا و ژاپن متحد شدند تا نیروهای خود را علیه متفقین به کار اندازند. ژاپن بدون اعلام قبلی به پرل هاربر در هاوایی حمله کرد و خسارت شدیدی به آمریکا وارد ساخت. این اقدام ژاپن موجب گردید تا ایالات متحده با تمام نیروی خود وارد جنگ گردد. ژاپنی ها بعد از پرل هاربر به اندونزی و سنگاپور حمله کردند و پیروزیهای درخشانی بدست آوردند.
همزمان با این اتفاقات، در سال 1321 روابط دو کشور قطع گردید و با فشاری که از سوی متفقین بر دولت ایران وارد می شد، ایران مجبور گردید در 9 اسفند ماه سال 1323 رسماً به ژاپن اعلان جنگ نماید. البته خصومت و تضاد منافع بین دو کشور وجود نداشت. اعلان جنگ به ژاپن ناشی از فشارهای انگلیس و شوروی که ایران را به صورت «دو فاکتو » در اشغال خود داشتند، صورت گرفت. ولی عملاً به علت شرایط خاص جغرافیایی و عدم نفوذ نیروهای ژاپنی به منطقه خلیج فارس، جنگی میان دو کشور رخ نداد.
هر چند نتایج جنگ در اروپا به ضرر متحدین تمام شد و آلمان هیتلری در ۱۹۴۵م سقوط کرد.و پیشرفت پرشتاب نظامی ژاپن در سرتاسر شمال شرق آسیا و اقیانوس آرام متوقف شد و ایالات متحده با توافق شوروی سابق با پرتاب دو بمب اتمیدر شهرهای هیروشیما و ناگازاکی، ژاپن را وادار به تسلیم کرد؛ و به این ترتیب برای ژاپن، جنگ دوم جهانی با شکستی فاجعه آمیز و وحشت جنگ اتمی به پایان رسید. دولت ژاپن به دستور امپراتور هیروهیتو در ۱۴ اوت ۱۹۴۵م بدون قید و شرط، تسلیم متفقین شد.ژاپن تمامی متصرفات خود در اقیانوس آرام از جمله کشور کره را از دست داد، طی کنفرانس یالتا در فوریه سال ۱۹۴۵ ژاپن جزایر کوریل و جزیره ساخالین را از دست داد، اداره امور نظامی منچوری نیز به دولت جماهیر شوروی واگذار شد. ژاپن در جریان جنگ جهانی دوم صدمات فراوانی دید و در اواخر جنگ به چنان وضعی دچار شد که بسیاری از تحلیلگران در توصیف آن، عبارت به کلی ویران شده را به کار بردند. لذا ایران نیز همانند بسیاری از کشورهایی که با ژاپن در حال جنگ بودند، در کنفرانس صلح سانفرانسیسکو شرکت نمود و عهدنامه صلح با ژاپن را امضاء کرد. به دنبال این اقدام، مجدداً سفارتخانه های دو کشور در تهران و توکیو به ترتیب در سالهای 1332 و 1333 بازگشایی گردید. در سال 1334، قرارداد دوستی دو کشور که به علت جنگ عاطل مانده بود، به طور رسمی به مرحله اجرا درآمد و اسناد پذیرش متقابل آن در توکیو میان وزیر امور خارجه ژاپن و سفیر ایران مبادله گردید. در دوره پهلوی دوم، خانواده سلطنتی ایران و ژاپن در تداوم روابط دیپلماتیک دو کشور نقش مهمی را ایفا کردند. شاه ایران به دعوت امپراطور ژاپن سفری دو هفته ای از ژاپن داشت و در مراسم افتتاحیه سومین دوره بازی های آسیایی و نمایشگاه هنرهای ایرانی در توکیو شرکت نمود و از تاسیات صنعتی در حویه توکیو و اوساکا بازدید به عمل آورد و در نتیجه این دیدار، موافقت نامه های جدیدی بین دو کشور منعقد گردید(کندو، 1389 : ص 182).
کشور ژاپن سابقه استبدادی دارد اما توانست تقریبا همزمان با ایران از اقتدارگرایی و استبداد به یک سیستم غیرفردی و قاعده محور حرکت کند.رمز تداوم اقتدارگرایی در ایران بنیان های ضعیف ایرانیان در کار گروهی و تشکل و چانه زنی است(سریع القلم، 1390 : ص99)از آنجا که بلافاصله پس از جنگ در قانون اساسی خود به صلح دوستی و مجاهدت در راه حفظ و استقرار صلحی پایدار و جهانی تأکید ورزیدند، ارتش را به کلی منحل کردند؛ لذا افراد نظامی نیز به سایر مردم پیوستند، و به سازندگی کشوری مشغول شدند که از لحاظ منابع طبیعی، یکی از فقیرترین کشورهای جهان است.
مناسبات تجاری ایران و ژاپن در خلال جنگ جهانی دوم تا اواخر پهلوی دوم
ژاپن از کشورهای قدرتمند اقتصادی در نظام بین الملل و همچنین حوزه آسیای شرقی است. این کشور روند نوسازی خود را بسیار سریع طی نمود که علت آن را می توان در مقولاتی از جمله فرهنگ سیاسی و مدیریت اجرایی ژاپن دانست(صفاری، 1389 : ص 136).هر چند با عنایت به برخی شواهد و قرائن می توان گفت که از زمان های بسیار قدیم از طریق جاده ابریشم، بین دو کشور روابط بازرگانی برقرار بوده است.هر چند، می دانیم که در نیمه دوم سده نوزدهم میلادی، به دلیل شیوه بسیار سنتی و نیز شیوع بیماری، تولید ابریشم ایران با دشواری های جدی روبرو شد: نکته اخیر سبب واردات تخم کرم ابریشم از ژاپن به ایران شد(آفاری، 1379 : ص 208).اما این واردات سودی نبخشید چرا که ابریشم ارزان قیمت ژاپن، بازار را از ابریشم گران تر ایران ربود(مهدوی، 1379 : ص 28). علاوه بر این ، در همین دوره تا آغاز سده بیستم میلادی، که استحصال و فروش تریاک منعی نداشت، تریاک هندوستان و به ویژه، تریاک ژاپن، بازار را از ایران گرفت( سیف، 1373 : ص 227).با این همه در دهه های 1950 تا 1970م در جوار صادرات قالی و فرش ایرنی، صدور نفت ایران به ژاپن، به تدریج گسترش یافت. در واقع ژاپن بخش به نسبت عمده ای از نفت خود را از ایران می خرید، در مقابل ژاپنی ها هم در این دوره با پشتکار و تیزهوشی خاصشان به بازار ایران وارد شدند( همایون کاتوزیان، 1381 : ص273)اشغال کشور از سوی متفقین (۱۹۴۵ تا ۱۹۵۲) نظام سیاسی کشور را تبدیل به نظامی دموکراتیک کرد و همچنین احیای شگفت انگیز اقتصادی را بر اساس سیاست فعال صادرات آغاز ساخت. در همین خلال جریانی به نام نهضت آموزش پدید آمد که طی آن کشور، گروهی از افراد مستعد را به منظور کسب و آموزش تخصص راهی کشورهای پیشرفته جهان ساخت. ناظم الاسلام کرمانی از تاریخ نگاران دوره مشروطه در جلسه ای با حضور عده ای از ترقی خواهان خطاب به آنان به پیشرفت ژاپن اشاره می کند: این مملکت ژاپن برادر شرقی و آسیایی شماست که می بینید چگونه به اوج ترقی صعود نموده و چه حرکات محیر العقول و خارق عادت نموده و می نماید(ناظم الاسلام کرمانی، 1362 : ص246).
دو عامل بسیار مهم در تحول کم نظیر صنعت و رشد سریع اقتصادی ژاپن تاثیرگذار بوده است. عامل اول روحیه پرنشاط و پرتلاش مردم این سرزمین می باشد که باعث پویایی و تحرک بی نظیر در علم، صنعت و کشاورزی کشور گردیده است، عمل دوم پرهیز از اسراف و تبذیر و روحیه تجمل پرستی و مصرف زدگی و اتخاذ اجرای دقیق سیاست های صرفه جویی و فرهنگ ساده زیستی توسط همه مردم می باشد(حیدری، 1368: ص46) با وجود پیش دستی ژاپنی ها در برقراری روابط سیاسی و اقتصادی بین دو کشور این امر به علت برخی موانع و مشکلات نزدیک به نیم قرن طول کشید و تنها در دوره رضاشاه امکان ایجاد چنین روابطی فراهم شد(شکرزاده و آبادیان، 1396 : ص44).
رمز خروج از اقتدارگرایی ژاپن در تناقض نبودن مردم سالاری و لیبرالیسم غربی با مرام های فکری، فلسفی و فرهنگی ژاپن بود، اما در ایران اسلام به عنوان یک جهان بینی و ایدئولوژی جامع مطرح بود و در تقریبا نود درصد از مبانی و مفروضات آن در مقابل لیبرالیسم، که پایگاه اصلی تجدد و پیشرفت اقتصادی بود قرار گرفت(سریع القلم، 1389 : ص187).
مناسبات فرهنگی ایران و ژاپن در خلال جنگ جهانی دوم تا اواخر پهلوی دوم
. ایران و ژاپن در کنار عرصه های اقتصادی و سیاسی دارای مناسبات سنتی دوستانه و دیرینه ای هم در قلمروهای تاریخی و فرهنگی هستند که بنا به گزارش های موجود به قرن هفتم میلادی باز می گردد و امروزه با تکیه بر این تاریخ بلند و پر تلاش، دو کشور شاهد روابط دوستانه و تاریخی بوده و هستند. ایرانیان نیز متقابلاً به شعر ژاپن و گونه خاص آن یعنی هایکو که ریشه در عرفان شرق آسیا دارد، توجه ویژه نشان دادند. این موارد در صورتی بود که عرفان شرق آسیا با عرفان ایرانی مشابهتهایی داشته است. در حوزه فرهنگ هم کتاب ها و مقاله هایی در موضوع ذن بودیسیم ترجمه شد و آشنایی شماری از شاعران و نویسندگان قدیم و جدید ژاپنی جامه فارسی پوشید(رجب زاده، 1376 : ص 309). جلال آل احمد در یکی از آثار پایان زندگیش عرفان اسلامی و ایرانی را نوعی استبداد عالم بالا و مثل اعلا برای استبداد عالم پایین می داند در حالی که ذن ژاپن نوعی نظم فکری و بدنی می دهد به مرد اندیشه مند و اساس ادیان آن سمتها بر عقاب و عتاب خالق از مخلوق نیست( آل احمد، 1379 : ص 174). اما این توجه دوگانه هنگامی اتفاق افتاد که پیشتر در دو کشور توجه به آثار غربی صورت گرفته و غرب نیز پیشتر توجه به فرهنگ ژاپنی و ایرانی را در دستور کار قرار داده بود. ایجاد رابطه با انجمن های دوستی، نهادهای غیر دولتی، شبکه ها و بازیگران جامعه مدنی در کشورهای دیگر و نقش آفرینی آنها در دیپلماسی فرهنگی دو کشورایران و ژاپن به عنوان جریان های تحلیلگر و موجد قدرت نرم فرهنگی برای نفوذ و ﺗﺄثیرگذاری بیشتر، از راهبردهای سرنوشت ساز در عرصه روابط بین المللی می باشد.
می توان گفت که اولین بار دو عضو مقامدار هیأتی که در سال 1880م از سوی دولت ژاپن به ایران آمدند، به این کار پرداختند و شرحی هرچند کوتاه در سفرنامههاشان آوردند. این دو، یکی یوشیدو ماساهارو عضو وزارتخارجه و رئیس این هیأت سفارت و دیگری فوروکاوا نوبویوشی عضو لشکری این سفارت، هرکدام سفرنامه مفصلی نوشتهاند که در آن به ادبیات فارسی اشاره دارند. بعدها مسافران دیگری که از ژاپن به ایران آمدند، بهخصوص در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، تجربههای تازهای پیدا کردند و جزئیات بیشتری نوشتند. با نزدیک شدن جنگ با روس (1905ـ1904)، ژاپن علاقه و توجه بیشتری به ایران نشان میداد و مسافران بیشتری از سرزمین آفتاب به اینجا میآمدند که شماری از آنها در جامه جهانگرد و راهب بودایی و خبرنگار روزنامه بودند، اما پیداست که همه میخواستند شناخت بیشتر و بهتری برای ژاپن از ایران، همسایه جنوبی روسیه در دیگر سوی آسیا، پیدا کنند.
موافقتنامه فرهنگی بین ایران و ژاپن در 27 فروردین ماه سال 1336شمسی به امضاء رسید و همچنان به قوت خود باقی است . درچارچوب این موافقنامه، دولت ژاپن همه ساله تعداد 11 بورس تحصیلی در مقاطع دکترا و فوق لیسانس به ایران اهداء می نماید. سال 1374 تعداد 65 دانشجو در مقاطع تحصیلی فوق تحصیلی و دکترا با داشتن بورس تحصیلی از دولت ژاپن ، در این کشور به تحصیل اشتغال داشتند. در سال 1372 نیز جمعا" حدود 120 بورس کوتاه مدت از طریق آژانس همکارایهای خارجی ژاپن ( جایکا) ، انجمن بورسیههای فنی و غیره در اختیار کارشناسان ایرانی قرار گرفت.
انجمنهای دوستی از سال 1965 و با همکاریهای بینالمللی یونسکو به وجود آمدند و از آن تاریخ تاکنون پیوسته بر نقش تعیین کننده آنها در معادلات بینالمللی افزوده شده است. این نهادها میتوانند به عنوان مشاوران ارزشمندی برای نهادهای دولتی و سایر سازمانهای غیر دولتی و بینالمللی باشند و از توانایی و ظرفیت مناسبی در جهت گسترش پیوندهای علمی، فرهنگی، توسعه روابط دوستانه میان جوامع مختلف و تحکیم صلح و دوستی ملی و جهانی برخوردار شوند. از همین روی است که امروزه این انجمنها به نحو فزایندهای در حال افزایش و توسعه کمی و کیفی هستند(ابوالحسن شیرازی، 1396 : ص 15).
معرفی آثار کلاسیک ادب فارسی به ژاپنیان از اوایل سده بیستم و با ترجمه رباعیات خیام و شاهنامه آغاز شد. فردوسی پس از خیام، بیشترین توجه ژاپنیها را به خود گرفته است. ترجمه شماری از آثار گرانقدر شعر تغزلی فارسی با نام خانم اوکادا پیوسته است که از آن میان میتوان به خسرو و شیرین (۱۹۷۷) و لیلی و مجنون نظامی (۱۹۸۱)، ویس و رامین فخرالدین گرگانی (۱۹۹۰) اشاره کرد. ترجمهای از هفتپیکر نظامی نیز به قلم نومو تاکهئو (۱۹۶۲) و برگردان دیگری از آن ساخته کورویاناگی تسونئو (۱۹۷۱) منتشر شد(رجب زاده، 1395 : ص 3).
ژاپنیها در سیاست خارجی خود آنچه را که تحت عنوان تعاملات و تبادلات فرهنگی تعریف کرده، به عنوان یک بخش حیاتی از سیاست خارجی ژاپن قلمداد کردهاند و آن را برای ﺗﺄمین اهدافی از قبیل تعمیق فهم متقابل با سایر ملل جهان بر اساس پذیرش تنوع و تکثر فرهنگها، تقویت حس اعتماد میان کشورها و نیز ترویج روح تساهل و گفتگو میان تمدنها مفید فائده میدانند (خانی، 1384: ص146-144). در دوره عصر روابط فرهنگی، گشودن عرصه های جدید در روابط فرهنگی بین ملتها و رویکرد به شیوه ها و ابتکارات بدیع از اهمیت خاصی برخوردار شده اند. شکل گیری دیپلماسی فرهنگی در تداوم این جریان قرار دارد و سبب شده تا از آن به عنوان ابزاری کارآمد و قدرت آفرین در صحنه معادلات جهانی بهره گرفته شود و موجبات ارتقاء و توسعه سطح روابط بین دولت ها و رشد تفاهم ملتها و تقویت پیوندهای منطقه ای و جهانی فراهم گردد. چنان که دیپلماسی فرهنگی امروزه اهمیت بسزایی در ﺗﺄمین منافع بلند مدت و امنیت ملی هر کشور داشته و سبب بهبود وجهه ملی، ﺗﺄثیر و نفوذ در افکار عمومی وگسترش مبادلات و ارتباطات فرهنگی در کشورها شده است.
نکته مهم و قابل توجه به عنوان یکی از انگیزههای بسیار ارزشمند در دو طرف میتوان به علاقهمندی و احترام متقابل در کنار برخی از اشتراکات مانند نوروز ایرانی و اعتدال بهاری ژاپنی، مراسم یلدای ایرانی و برنامههای اعتدال زمستانی ژاپنی (توئوجی)، احترام به درگذشتگان و اهل قبور ایرانی و برنامه اوبون ژاپنی، احترام به بزرگترها، علاقهمندی به آداب و سنن اشاره کرد و در واقع این احترام و علاقهمندی بسیار فراتر از برخی اشتراکات عمل کرده است، چنانچه مردم ژاپن به دلیل شاخصههایی مانند فرهنگ دوستی، مطالعه و علاقه به دانستن و جمع آوری اطلاعات، به طور خاص به آشنایی با فرهنگ و تمدن ایران و تاریخ کشورمان گرایش داشته و جهش جدی فعالیتها و آثار ایران شناسان ژاپنی، رفت و آمدهای فراوان سیاحتی ژاپنیها از یک سو و همچنین علاقهمندی ایرانیها به فرهنگ ژاپنی، فیلمها و انیمیشنها، آگاهی یافتن از شاخصههای رشد و توسعه سریع این کشور به عنوان اولین کشور توسعه یافته غیراروپائی بسیار حائز اهمیت است.
در فاصله دهه های 1350-1330 ایران شناسی در ژاپن به عنوان رشته ای دانشگاهی ایجاد شد و با آنکه نسبت به ایران شناسی در غرب نوپا بود اما به زودی سطح آن به سطح غرب رسید( چگینی، 1394 : ص29).هر چند در دوران پهلوی دوم، تعداد ایرانیانی که در ژاپن اقامت داشتند بسیار محدود بودند و شامل تعدادی بازرگان مقیم ، دانشجو ، کارآموز، کارکنان مجتمع پتروشیمی ایران و ژاپن و کارکنان سفارت و خانوادههای آنان بودند. به طور کلی بعد مسافت و مشکل بودن زبان ژاپنی مانعی عمده در مقابل ایرانیان بود.
نتیجه گیری
نتایج پژوهش حاضر نشان داد از آنجا که ایران و ژاپن در یک دوره زمانی نسبتا همزمان اقدام به ایجاد مشروطیت و اصلاحات اجتماعی و حکومت قانون نمودند و همچنین قرابت فرهنگی دو کشور موجب شده بود تا روابط ایران و ژاپن همواره بر پایه دوستی و تفاهم استوار بوده و دوری مسافت بر روابط دو کشور اثر نامطلوبی نگذارد.
در دوره قاجاریه ژاپن به دلیل پیروزی در جنگ با روسیه موجب علاقه مندی ایرانیان به ژاپن گردید.روابط سیاسی و دیپلماتیک کم کم شکل می گیرد و نفت عامل بسیار مهمی برای روابط دو کشور تلقی می گردد.در دوره پهلوی اول روابط دیپلماتیک و تجاری میان ایران و ژاپن ارتقاء یافت که می توان از صادرات منسوجات نخی از ژاپن به ایران و متقابلا صادرات پنبه و تریاک ایران به ژاپن نام برد. در دوره پهلوی دوم به دلیل نزدیکی ایران با آمریکا، رابطه ایران و ژاپن ارتقا یافت و شاهد افزایش سرمایه گذاران ژاپنی هستیم و در این میان شرکت پتروشیمی ایران و ژاپن، شرکت توشیبا و کارخانه تولید لاستیک توسط شرکت بریجستون در ایران راه اندازی شد و متقابلا افزایش صادرات نفت و میعانات گازی و محصولات غذایی از ایران به ژاپن را شاهد هستیم و نهایتا در روابط و مناسبات سیاسی و تجاری و اقتصادی و فرهنگی شاهد افزایش همکاری ها هستیم. در فاصله جنگ جهانی دوم تا پایان سلسله پهلوی آنچه مشهود است افزایش سطح همکاری های ایران و ژاپن در زمینه های تجاری و سیاسی و فرهنگی است و مواد اولیه ایران مورد نیاز ژاپن بوده و همچنین در زمینه های سیاسی و فرهنگی شاهد افزایش همکاری ها بوده ایم، البته با شروع جنگ جهانی دوم، ایران روابط دیپلماتیک با ژاپن را در سال 1942م قطع کرد و سفارت ژاپن در تهران تعطیل شد. طی هشت سال بعد، هیچ گونه روابط دیپلماتیک بین ایران و ژاپن وجود نداشت، اما دو سال پس از خاتمه جنگ، تجارت ایران و ژاپن از سرگرفته شد.
نتایج پژوهش حاضرنشان می دهد که به جز مقطعی در جنگ جهانی دوم که با فشاری که از سوی کشورهای متفق از جمله انگلیس و روسیه بر دولت ایران وارد شد ، ایران مجبور گردید با ژاپن قطع رابطه کند و درروابط و مناسبات سیاسی ، تجاری و فرهنگی ایران و ژاپن بعد از پایان جنگ جهانی دوم به تدریج در حال رشد و گسترش بوده است.
منابع و ماخذ
الف.کتب
1-آفاری، ژانت.(1379).انقلاب مشروطه ایران، ترجمه رضا رضایی، نشر بیستون
2-آل احمد، جلال.(1379).در خدمت و خیانت روشنفکران، چاپ چهارم، نشر فردوس
3-بهرامپور، شعبانعلی.(1387).رسانه ها و نظام رسانه ای ژاپن، دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
4-حائری، عبدالهادی.(1381).تشیع و مشروطیت در ایران، چاپ سوم، نشر امیرکبیر
5-حیدری، غلامحسین.(1368).ژاپن: تیشه ها و ریشه ها، قزوین: نشر طاها
6-درودیان، محمد.(1382).نقد و بررسی جنگ ایران عراق، تهران : مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
7-دیوسالار، حسین.(1400).نگاهی به چهل سال دیپلماسی فرهنگی، خبرگزاری مهر
8-رجب زاده، هاشم.(1376).ژاپن در مجله سخن، انتشارات توس
9-رجب زاده، هاشم.(1395).مناسبات باستانی ایران و ژاپن، بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا
10-سریع القلم، محمود.(1389).فرهنگ سیاسی ایران، نشر فرزان روز
11-سریع القلم، محمود.(1390).اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار، نشر فرزان روز
12-سیف، احمد.(1373).اقتصاد ایران در قرن نوزدهم، نشر چشمه
13-عابدی، کامیار.(1392).منتخبی از ژاپنیات ایرانیان در عصر تجدد،تهران: جهان کتاب
14-عزتی، عزت الله.(1368).جغرافیای نظامی ایران، تهران: انتشارات امیرکبیر
15-کسروی، احمد.(1357).تاریخ مشروطه ایران، چاپ چهاردهم، نشر امیرکبیر
16-لوییس،برنارد.(1381).خاورمیانه دو هزار سال از ظهور مسحیت تا امروز،ترجمه حسن کامشاد،نشر نی
17-مهدوی، شیرین.(1379).زندگینامه حاج محمد حسن کمپانی امین الضرب، ترجمه منصوریه اتحادیه نظام مافی و فرحناز امیرخانی حسینک لو، نشرتاریخ ایران
18-ناظم الاسلام کرمانی، میزرا محمدخان.(1362). تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علی اکبر سعیدی سیرجانی، چاپ چهارم، نشر آگاه
19-هدایت،مهدیقلی خان.(1368).سفرنامه از راه سیبری چین،ژاپن و...،به کوشش محمد دبیر سیاقی،تهران:انتشارات تیراژه
20-همایون کاتوزیان، محمدعلی.(1381). اقتصاد سیاسی ایران، ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، چاپ هشتم، نشر مرکز
ب.مقالات
1-ابوالحسن شیرازی،حبیب الله.(1396).«دیپلماسی فرهنگی و نقش انجمن های دوستی در روابط بین الملل»، فصلنامه مطالعات روابط بین الملل، دوره دهم، شماره 38، صص 25-9
2- چگینی، محمد.(1394).«روابط فرهنگی ایران و ژاپن در دوره پهلوی»، فصلنامه تاریخ روابط خارجی، سال شانزدهم، شماره 63، صص 55-29
3- خانی، محمدحسن.(1384).«دیپلماسی فرهنگی و جایگاه آن در سیاست خارجی کشورها». فصلنامه دانش سیاسی، دوره اول، شماره دوم
4- شکرزاده، حسن و آبادیان، حسین.(1396).«روابط تجاری ایران و ژاپن در دوره رضاشاه»، فصلنامه پژوهش های تاریخی، سال نهم، شماره یک، صص 58-41
5-صفاری، سارا.(1389).«بررسی روابط دوجانبه ایران و ژاپن»، فصلنامه تاریخ روابط خارجی، سال یازدهم، شماره 43، صص 150-135
6-کندو، نوبواکی.(1389).«ژاپن-روابط سیاسی تجاری با ایران»، ترجمه مجید مطلبی شبستری، فصلنامه تاریخ روابط خارجی، سال یازدهم، شماره 43، صص 199-171
ج.سایت های اینترنتی
1-خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران.(ایرنا).«تاریخ و فرهنگ پیوند نزدیک ایران و ژاپن»، 21/03/1398
Analysis of Iran-Japan relations from the constitutional movement to the end of the Pahlavi dynasty
Abstract:
Undoubtedly, the capacities of the two countries of Iran and Japan in various political, commercial and cultural fields have become an undeniable necessity. In fact, these two great countries with long-standing and historical relations that have always been respected and liked by the nation and people of both countries have been the basis for development in all fields throughout history. The aim of the current research is to answer this basic question: how was the relationship between Iran and Japan from the constitutional movement to the end of the Pahlavi dynasty? In this article, the researchers investigate this issue by using the documentary method, relying on written library sources and articles. The results of the present research show that, except for a period in the Second World War when the Iranian government was forced to cut ties with Japan due to the pressure of the Allies, in other historical periods, the political, commercial and cultural relations between Iran and Japan are always and gradually growing and has been expanding.
Keywords: Iran, World War II, Japan, Pahlavi Dynasty, Constitutional Movement