بررسی تاثیر پایری‌پروکسی‌فن، هگزافلومورون و فلوفنوکسورون روی شته مومی کلم، Brevicoryne brassicae L. (Hem., Aphididae)، در مزارع کلزا

محورهای موضوعی : حشره شناسی و سایر بندپایان

سلیمان بهمنی ¹ (دانش‌آموخته کارشناسی ارشد حشره‌شناسی کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراک)
علی‌اکبر کیهانیان ² (موسسه تحقیقات گیاه‌پزشکی کشور، تهران)
حسین فرازمند ³ (موسسه تحقیقات گیاه‌پزشکی کشور، تهران)

تاریخ دریافت : 1389/09/14 تاریخ پذیرش : 1390/05/10 تاریخ انتشار : 1390/06/01

کلید واژه: تنظیم کننده رشد حشرات, insect growth regulator, کنترل, cabbage aphid, Brevicoryne brassicae L, Brevicoryne brassicae, Key words: canola, واژه‌های کلیدی: کلزا, شته مومی کلزا,

چکیده مقاله :

شته مومی کلم، Brevicoryne brassicae L.، آفت مهم کلزا در ایران بوده و باعث خسارت مستقیم و غیرمستقیم به مزارع کلزا می شود. در این تحقیق، تاثیر ترکیبات تنظیم کننده رشد حشرات شامل پایری پروکسی فن، هگزافلومورون و فلوفنوکسورون در مقایسه با حشره کش ایمیداکلوپرید روی شته مومی کلم در شهرستان پاسارگارد استان فارس در سال زراعی 88-1387 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی بررسی شد. هر یک از تنظیم کننده های رشد در سه غلظت 5/0، 75/0 و 1 در هزار و ایمیداکلوپرید در غلظت 1 در هزار استفاده و تاثیر کشندگی آن ها با نمونه برداری از شته مومی قبل از محلول پاشی و زمان های 3، 7 و 14 روز بعد از محلول پاشی مقایسه شد. براساس نتایج به دست آمده از تلفات ایجاد شده در زمان های مختلف و نیز مقدار عملکرد محصول، ترکیب ایمیداکلوپراید با ایجاد حدود 87% تلفات و نیز عملکرد حدود 1990 کیلوگرم در هکتار، بهترین ترکیب بود. همچنین در بین ترکیبات تنظیم کننده رشد، مهارکننده سنتز کیتین هگزافلومورون با 85% تلفات، بیشترین تاثیر را در ایجاد تلفات و افزایش عملکرد محصول داشت. لذا با توجه به نتایج به دست آمده، ترکیب هگزافلومورون با غلظت 1 در هزار، می تواند یکی از سموم توصیه شده در کنترل شته مومی کلم در مزارع کلزا باشد.

چکیده انگلیسی:

The cabbage aphid, Brevicoryne brassicae L.(Hem., Aphididae), is an important pest of canola in Iran and causing serious direct and indirect damage to canola fields. In this research, effect of some IGRs such as: Pyriproxyfen, Hexaflumuron, flufenoxuron (at 500, 750,1000 ppm concentration) and imidacloprid (1000 ppm concentration) on cabbage aphid was evaluated in growing season of 2008-2009 in Pasargard region of Fars province. Samplings were conducted before spraying and three times after the spray at 3, 7 and 14 days interval. Statistical analysis of results including aphid mortalities as well as yield assessment showed that treatment of imidacloprid, inducing 87% mortality along with 1990 kg/ha yield, differed from the others, significantly. Among the insect growth regulators, hexaflumuron with 85% mortality, was the most percent of mortality and increased yield of crop. Based on overall results, hexaflumuron insecticide at 1000 ppm concentration could be one of the recommended pesticide for controlling cabbage aphid.