بررسی موانع تحقق عدالت اجتماعی در نظام آموزش و پرورش ج.ا.ایران از منظر راولز و نوزیک
محورهای موضوعی : آموزش و پرورش
هادی رنجبر
1
*
,
گارینه کشیشیان سیرکی
2
,
محمد رضا قائدی
3
1 - دانشجوی دکتری گروه علوم سیاسی واحد بین المللی کیش، دانشگاه آزاد اسلامی،جزیره کیش
2 - دپارتمان علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، تهران، ایران
3 - دانشیار گروه علوم سیاسی، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
کلید واژه: موانع, عدالت آموزشی, آموزش و پرورش, جمهوری اسلامی, راولز, نوزیک,
چکیده مقاله :
مقدمه و هدف: هدف نوشتار حاضر بررسی موانع تحقق عدالت اجتماعی در نظام آموزش و پرورش ج.ا.ایران از منظر راولز و نوزیک است. فرضیه اصلی پژوهش براین است که از منظر راولز و نوزیک بیتوجهی به موقعیتهای محلی، قومی و هویتها و سبکهای زندگی آنان، نابرابری فرصتهای آموزشی و عدم تخصیص سهمیه دبیران متناسب با نیازهای واقعی مناطق، بیکاری مفرط فارغ التحصیلان در مقاطع تحصیلات عالی و تکمیلی، رویکرد امنیتی افراطی به حوزه فرهنگ و آموزش از مصادیق موانع توسعه و عدالت آموزشیهاست.
روش شناسی پژوهش: روش بکار رفته در این نوشتار کیفی از نوع توصیفی – تحلیلی است که با بهر گیری از رویکر نظری، نظریه عدالت راولز و نوزیک به بررسی موانع تحقق عدالت در نظام آموزشی جمهوری اسلامی پرداخته است.
یافته ها: یافتههای پژوهش حاکی از این است که راولز بر اهمیت عدالت به عنوان انصاف تأکید دارد و نظریه «اصل تفاوت» او پیشنهاد میکند که نابرابریها تنها زمانی مجاز هستند که به نفع کمبرخورداران باشد. از منظر راولز، راهکارهایی مانند تأمین دسترسی برابر به منابع آموزشی و سرمایهگذاری در مناطق محروم میتوانند به تحقق عدالت آموزشی کمک کنند. در مقابل، نوزیک با تمرکز بر آزادی فردی و مالکیت، به دنبال حداقل مداخله دولت است. او ممکن است به راهکارهایی اشاره کند که آزادی انتخاب را در آموزش افزایش میدهد، مانند حمایت از مدارس خصوصی و انتخاب والدین. ترکیب این دو رویکرد میتواند به توسعه سیاستهایی بینجامد که هم بر تأمین فرصتهای برابر و هم بر حفظ آزادیهای فردی تأکید داشته باشند.
Introduction: The aim of this paper is to examine the obstacles to the realization of social justice in the education system of the Islamic Republic of Iran from the perspective of Rawls and Nozick. The main hypothesis of the research is that from the perspective of Rawls and Nozick, disregard for local and ethnic situations and their identities and lifestyles, inequality of educational opportunities and failure to allocate teacher quotas in proportion to the real needs of the regions, excessive unemployment of graduates in higher and supplementary education, and an extreme security approach to the field of culture and education are examples of obstacles to development and educational justice.
research methodology: The method used in this qualitative article is descriptive-analytical, which uses the theoretical approach of Rawls and Nozick's theory of justice to examine the obstacles to achieving justice in the educational system of the Islamic Republic.
Findings: The findings of the study suggest that Rawls emphasizes the importance of justice as fairness, and his theory of the “difference principle” suggests that inequalities are permissible only when they benefit the less fortunate. From Rawls’ perspective, solutions such as providing equal access to educational resources and investing in disadvantaged areas can help achieve educational justice. In contrast, Nozick, focusing on individual liberty and property, seeks minimal government intervention. He may point to solutions that increase freedom of choice in education, such as supporting private schools and parental choice. Combining these two approaches can lead to the development of policies that emphasize both providing equal opportunities and preserving individual freedoms.
منابع
امیدوار, سیروس. (1401). ریشهیابی و ارزیابی مقایسهای نظریههای عدالت توزیعی راولز و نوزیک. پژوهشهای اقتصادی ایران, 27(91), 111-157.
انصاری، مریم، و رجبی، معصومه. (1395). تحلیلی بر مولفه های عدالت آموزشی از نظر جان راولز. همایش ملی انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران (فلسفه تعلیم و تربیت و قلمرو علوم اجتماعی و انسانی).
ترکاشوند، سینا؛ و دیگران. (1397). ارائه الگوی نظری عدالت تربیتی در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی براساس مبانی معرفت شناختی عدالت فارابی. فصلنامه مسائل کاربردی تعلیم و تربیت اسلامی، 3 (4): 37-7.
جلیلی مرند, علیرضا و دیگران. (1397). عدالت اجتماعی از دیدگاه هایک، راولز، شهید مطهری و شهید صدر با تأکید بر چیستی عدالت. جستارهای اقتصادی با رویکرد اسلامی. 15(29), 173-199
راولز، جان (۱۳۸۳) عدالت به مثابه انصاف (یک بازگویی)، ترجمه: عرفان ثابتی، تهران: ققنوس.
راولز، جان (۱۳۸۷) نظریه عدالت، ترجمه: سید محمد کمال سروران و مرتضی بحرانی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
راولز، جان (۱۳۹۳) ، لیبرالیسم سیاسی ، ترجمه موسی ،اکرمی، چاپ دوم، تهران: نشر ثالث
راولز، جان (۱۳۹۳) نظریه ای در باب عدالت ،ترجمه مرتضی ،نوری چاپ اول، تهران: نشر مرکز
راولز، جان (۱۳۹۳) نظریه ای در باب عدالت، ترجمه: مرتضی نوری، تهران: مرکز.
راولز، جان(1383) عدالت به مثابه انصاف، ترجمه عرفان ثابتي، ققنوس.
راولز، جان(1385)نظريه عدالت، ترجمه حسين اعلامي، فصلنامه حقوق اساسي ،سال چهارم، شماره 6ـ7.
راولز، جان(1387) نظريه عدالت، ترجمه، سروريان و بحراني، پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي.
راولز، جان(1397) نظریه ای در باب عدالت، ترجمه مرتضی نوری، تهران: نشر مرکز، چاپ سوم.
رضاداد، علیه و دیگران. (1403). تحلیل شاخصههای تحقق عدالت آموزشی و تربیتی از دیدگاه مقام معظم رهبری. پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی، 19 اردیبهشت.
زالی، مصطفی. (1400). دست پنهان یا قرارداد اجتماعی: نوزیک، راولز و مسئلۀ عدالت توزیعی. شناخت, 14(1), 111-130
صحبت لو، علی، غفاری، ابوالفضل. (1400) بررسی عدالت تربیتی در نظام آموزشی کشور با استفاده از نظریة عدالت راولز. دو فصلنامه اسلام و پژوهشهای تربیتی، 13(1)، 57-76.
مددلو، رامین. (1403). تطبیق نظریه برابری پیچیده بر جامعه ایران با تمرکز بر نسبت عدالت اجتماعی و قدرت سیاسی. نشریه «دانش سیاسی», 20(1), 273-294.
واعظی، احمد (۱۳۸۶)، جان راولز از نظریه عدالت تا لیبرالیسم سیاسی، چاپ دوم، قم: بوستان کتاب.
Chimhenga, S. (2016). Resource material barriers: The challenges of implementing inclusive education in primary schools of Zimbabwe. Global J. Adv. Res, 3 (6): 526-532.
Freire, P. (2009). Pedagogy of the Oppressed. Translated by Donald Mitchell. New York, NY: Continuum.
Gershenson, S., Holt, S., & Papageorge, N. (2016). Who believes in me? The effect of student–teacher demographic match on teacher expectations, Economics of Education Review, http://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0272775715300959
Jemal, A. (2017). Critical Consciousness: A Critique and Critical Analysis of the Literature. Urban Review, 49 (4): 602–626.
Molefe, M. (2017). Individualism in African Moral Culture. International Journal of Philosophy of Culture and Axiology, 14 (2): 49 –68.
Perryman, J. (2007). Panoptic performativity and school inspection regimes: disciplinary mechanisms and life under special measures, Journal of Education Policy, 21(2): 147-161.
Perryman, J., Ball, S., Maguire, M., & Braun, E. (2011). Life in the Pressure Cooker – School League Tables and English and Mathematics Teachers’ Responses to Accountability in a Results-Driven Era, British Journal of Educational Studies, 59 (2): 179-195.
Sibanda, B. (2019). In Search of Social Justice through Ubuntu: A CriticalAnalysis of Zimbabwe’s Post-colonial Education forAll (EFA) Policy. Canterbury Christ Church University, Thesis submitted for the Degree of Doctor of Education.
Sibanda, B. (2019). In Search of Social Justice through Ubuntu: A CriticalAnalysis of Zimbabwe’s Post-colonial Education forAll (EFA)