بررسی روابط همبستگی و سهم تبیینی فلسفه های آموزشی با ابعاد باورهای نظارتی مدیران مدارس شهر تهران
محورهای موضوعی : آموزش و پرورشمهدی سبحانی نژاد 1 * , مهدی ملکی 2 , مینا احمدیان 3 , کیوان فردایی بنام 4
1 - دانشیار دانشگاه شاهد، گروه علوم تربیتی
2 - کارشناس ارشد برنامه ریزی درسی
3 - کارشناس ارشد برنامه ریزی درسی
4 - - کارشناس ارشد تحقیقات آموزشی
کلید واژه: مدیران مدارس, فلسفه های آموزشی, باورهای نظارتی,
چکیده مقاله :
هدف از این پژوهش بررسی روابط همبستگی و سهم تبیینی فلسفههای آموزشی مدیران مدارس شهر تهران با ابعاد باورهای نظارتی آنان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. بر این اساس، نمونه ای شامل 327 نفر از مدیران مدارس دولتی در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و « فلسفه آموزشی » ؛ متوسطه، مورد بررسی قرار گرفتند. بمنظور گردآوری داده ها از دو مقیاس گلیک من و تاماشیرو ( 1981 )، استفاده شد. « سنجش باورهای نظارتی مدیران » پاتریشیا ( 1972 ) و در تجزیه و تحلیل داده ها افزون بر میانگین، انحراف معیار و انواع جداول و نمودارها، از ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین انواع فلسف ههای آموزشی مدیران؛ پیشرفت گرایی، پایدار گرایی، بنیادگرایی و وجود گرایی با ابعاد باور نظارتی؛ مستقیم، مشارکتی و غیر مستقیم مدیران، رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، بررسی نتایج بدست آمده از تحلیل داده های مربوط به تعیین سهم نسبی هر یک از انواع فلسف ههای آموزشی مدیران (پیشرفت گرایی، پایدار گرایی، بنیاد گرایی و ، 35/ وجودگرایی) در پیش بینی باورهای نظارتی؛ مسقیم، مشارکتی و غیر مستقیم به ترتیب: 3 36 درصد از واریانس باور نظارتی مربوطه را تبیین می نمایند. / 40/2 و
The present study aims at investigating the correlation and the explanatory ratio between educational philosophies and supervising beliefs among Tehran’s school administrators. Accordingly, a sample of governmental school administrator with the population of 327 persons from 3 stages of primary school, secondary school, and high school were selected for the study. A use was made of descriptive correlative research method. In order to gather the data of the two scales, we benefited from Patricia’s “Educational Philosophy” (1972) and Glickman and Tamashiro’s “Estimation of Administrator’s Supervisory Beliefs” (1981). In analyzing the data, besides benefiting from average, standard deviation and various charts and tables, we also used Pearson correlation coefficient and regression analysis with various variables. The findings revealed that there existed a meaningful relation between various administrators’ educational philosophies, progressivism, perenniadism, existentialism, essentionalism and the direct, indirect and associative aspects of supervisory beliefs among administrators. Additionally, the result regarding the amount of ratio of each of the educational philosophies (progressivism, perenniadism, essentionalism and existentialism) respectively came with the following variation of supervisory beliefs: 35/3%, 40/2%, and 36/3%