بررسی و مقایسه ی مهارت های زندگی دانش آموزان دختر و پسر شاخه های نظری، فنی حرفه ای و کاردانش دوره ی متوسطه ی شهرستان گرمسار بر اساس الگوی وایلز و باندی
محورهای موضوعی : آموزش و پرورشناصر عباس زاده 1 , فاطمه یوردخانی 2
1 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحدگرمسار
2 - کارشناس ارشد مدیریت آموزشی
کلید واژه: مهارت های زندگی, دوره ی متوسطه, الگوی وایلز و باندی,
چکیده مقاله :
هدف این پژوهش، بررسی و مقایسه ی مهارت های زندگی دانش آموزان دختر و پسر سه شاخه ی نظری، فنی حرفه ای و کاردانش مقطع متوسطه ی شهرستان گرمسار بر اساس الگوی وایلز و باندی در سال 88-1387 بوده است. روش پژوهش توصیفی – پیمایشی و جامعه ی آماری3041 دانش آموز از سه مقطع متوسطه ی شهر گرمسار بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ،342 نفر تعیین شد. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه ی محقق ساخته بود که ضریب پایایی آن بیش از 85/0 محاسبه شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های کریسکال والیس و یومن ویتنی تجزیه و تحلیل گردید. در سه شاخه ی نظری، فنی حرفه ای و کاردانش در متغیرهای پیشرفت تحصیلی، اهمیت سازمان، حل مشکل، جستجوی دانش، عادت های خوب عقلی و جسمی، خویشتن پنداری، جهت یابی به خانواده و جهت یابی به آینده اختلاف معنی داری مشاهده نشد، ولی در متغیرهای رفتار همکارانه و آماده برای تغییر اختلاف معنی دار بود. در مورد متغیرهای پیشرفت تحصیلی، جستجوی دانش، عادت های خوب عقلی و جسمی، رفتار همکارانه وجهت یابی به آینده بین دختران و پسران با اطمینان دست کم 95/0 و در متغیر آماده برای تغییر، بین دختران و پسران با اطمینان 932/0 اختلاف وجود داشت، ولی درمورد متغیرهای اهمیت سازمان، حل مشکل، خویشتن پنداری و جهت یابی به خانواده تفاوتی معنادار مشاهده نشد.
The aim of this research was to investigate the rate of life skills between the female and male students in three branches of secondary education (theoretical, technical and practical) in Garmsar city on the basis of Wiles and Bondy's model in the school year 1387- 88. The target population of the study comprised 3041 secondary education students from Garmsar. Based on Morgan's Table 342 students were sampled in this study. A questionnaire was made by the researchers to collect data whose reliability was estimated at 0.85. Kruskal-Wallis and Mann- Whitney were used to analyze the data. The results indicated that there was no statistically meaningful difference among three groups of students as regards organization importance, problem-solving, knowledge searching, good intellectual and physical habits, self-conception and direction finding towards family and future. However, regarding cooperative behavior and readiness for change there were meaningful differences. It was also revealed that with respect to educational advancement, knowledge searching, good intellectual and physical habits, cooperative behavior and direction finding toward future and readiness for change there were meaningful differences between girls and boys. But no meaningful difference was indicated between girls and boys concerning organization importance, problem-solving, self-conception and direction finding toward family.