اثربخشی رویکرد واقعیت درمانی بر کاهش رفتارهای ضدبهرهوری کارکنان
محورهای موضوعی : فصلنامه تعالی مشاوره و روان درمانیعلیرضا نظری انامق 1 , قدسی احقر 2 , عبدالله شفیع آبادی 3 , ولی الله فرزاد 4
1 - دکترای مشاوره، گروه مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
2 - استاد تمام، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، تهران، ایران
3 - استاد تمام، گروه مشاوره، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
4 - استاد تمام، گروه مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
کلید واژه: رفتارهای ضدبهرهوری, رویکرد واقعیت درمانی, کارکنان شرکت راهبران,
چکیده مقاله :
هدف: هدف از این پژوهش تعیین اثر رویکرد واقعیت درمانی در اصلاح رفتارهای ضدبهره وری کارکنان شرکت راهبران فناوری اطلاعات شهر تهران بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح دو گروهی نیمه آزمایشی با یک گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان بود تمام وقت در شرکت راهبران فناوری اطلاعات شهر تهران سال 1393-1392 بودند. حجم جامعه مورد مطالعه در این شرکت 103 نفر کارمند بود.حجم نمونه طبق فرمول کوکران 30 نفر و با استفاد از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از آزمون ضدبهره وری مارسوس(2002) که دارای 64 سوال هفت گزینه ای در 5 مولفه (خشونت، دزدی، سوء مصرف مواد و غیبت از کار) استفاده شد. مداخلات درمانی در رویکرد واقعیت درمانی در هشت جلسه و هرجلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تحلیل واریانس، آزمون کولموگروف ـ اسمیرنوف، و تحلیل کواریانس) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که، مداخلات درمانی در رویکرد واقعیت درمانی به طور معنی دار در کاهش سه مولفه از چهار مولفه رفتارهای ضدبهره وری یعنی خشونت، دزدی و غیبت از کار موثر است ولی در کاهش رفتار اعتیاد کارکنان ناموفق بود (P<0.05). نتیجه گیری: با توجه به یافته های ، مشاهده می گردد که رویکرد واقعیت درمانی در اصلاح رفتارهای ضدبهره وری موثر بوده است.
Purpose: The purpose of this study was to determine the effect of reality therapy approach in correcting the anti-productivity behaviors of employees of Rahbaran Information Technology Company in Tehran. Methodology: This quasi-experimental study was a quasi-experimental two-group design with a control group. The statistical population of this study included all full-time employees in Tehran Information Technology Leaders Company in 2013-2014. The study population in this company was 103 employees. The sample size according to Cochran's formula was 30 people and was selected using random sampling method. To collect data, the Marsus (2002) anti-productivity test with 64 seven-choice questions in 5 components (violence, theft, substance abuse and absenteeism) was used. Therapeutic interventions in the reality therapy approach were performed in eight sessions of 90 minutes per session. Descriptive and inferential statistics (analysis of variance, Kolmogorov-Smirnov test, and analysis of covariance) were used to analyze the data. Result: The results showed that therapeutic interventions in the reality therapy approach were significantly effective in reducing three of the four components of anti-productivity behaviors, namely violence, theft and absenteeism, but were unsuccessful in reducing employees' addictive behavior ( P <0.05). Conclusion: According to the findings, it is observed that the reality therapy approach has been effective in correcting anti-productivity behaviors.
_||_