تحلیل آثار تعلیق دادرسی در حقوق طرفین
محورهای موضوعی : حقوق خصوصیغلامرضا پیر جهانگیر 1 , بهرام تقی پور 2 , ابوالحسن مجتهد سلیمانی 3
1 - دانشجوی دکتری فقه و حقوق خصوصی، پردیس بینالملل، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
2 - استاد حقوق، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
3 - استاد حقوق، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
کلید واژه: دادگاه, تعلیق, تأخیر, دادرسی, فوت,
چکیده مقاله :
تعلیق دادرسی امری خلاف اصل رسیدگی به اختلاف در کوتاه ترین زمان می باشد بر اساس حادث شدن برخی علل، ممکن است دادرسی با تعلیق مواجه شود که این تعلیق در نهایت به حقوق طرفین و یا یکی از طرفین دعوا آسیب برساند. فوت و حجر هر یک از طرفین دعوا از جمله مصادیقی است که مانع از روند دادرسی شده و دادرسی را معلق می گرداند و یا اینکه ممکن است این تعلیق در اثر اعتراض شخص ثالث و یا دستور دادگاه مبنی بر توقیف دادرسی می باشد. مصادیق تعلیق دادرسی در قانون آیین دادرسی مدنی و قانون اجرای احکام به نظر حصری می رسد با این وجود قانونگذار در به کار بردن لفظ تأخیر به جای تعلیق سهل انگاری نموده است که نمونه بارز آن را می توان در مواد 423 و 434 مشاهده کرد. در هر دو ماده منظور تعلیق دادرسی است اما قانونگذار از لفظ تأخیر استفاده کرده است. در این مقاله مفهوم تعلیق دادرسی و برخی مصادیق آن به طور انتخابی مورد ارزیابی و بحث قرار می گیرد تا اینکه بتوان نسبت به این مانع در جریان دادرسی به طور دقیق اظهارنظر کرد.
Suspension of proceedings is contrary to the principle of resolving disputes in the shortest time. Based on the occurrence of some causes, the suspension may be suspended so that the suspension ultimately undermines the rights of the parties or one of the parties to the dispute. The death and stoning of each of the parties to the dispute is one of the instances that impedes the proceedings and suspends the proceedings, or that the suspension may be due to a third party's protest or a court order to detain the trial. Examples of the suspension of proceedings in the Civil Procedure Act and the law of execution of sentences seem to be true. However, the legislator has neglected to use the term delay, rather than a suspense, a clear example of which can be found in articles 423 and 434. In both cases, the order is suspended, but the legislator has used the word delay. In this article, the concept of suspending the proceedings and some of its examples are selectively evaluated and discussed, in order to be able to accurately comment on this impediment in the course of the proceedings.
بازگیر، یدالله، (1380) تشریفات دادرسی مدنی در آیینه آراء دیوان عالی کشور، جلد 1، انتشارات فردوسی.
2. باقری، غلامرضا، (1389) دعاوی مرتبط در حقوق ایران، انتشارات جاودانه، بیجا.
3. جعفری لنگرودی، محمدجعفر، (1375) دانشنامه حقوقی، انتشارات امیرکبیر، جلد 3، بیجا، چاپ چهارم.
4. الحسینی العاملی، سیدمحمدجواد، (1418)، مفتاح الکرامه فی شرح القواعد، دارالتراث، بیروت.
5. الحسینی المراغی، سید عبدالفتاح، (1418) العناوین، مؤسسه النشر الاسلامی، الجزء الثانی.
6. حسینی، سیدمحمد، (1385)، فرهنگ لغات و اصطلاحات فقهی، انتشارات سروش، بیجا، چاپ دوم.
7. حلّى، ابن ادریس، محمد بن منصور بن احمد، (1410) السرائر الحاویل تحریر الفتاوى، 3 جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم - ایران، جلددوم، چاپ دوم.
8. حلّى، محقق، نجم الدین، جعفر بن حسن، (1408) شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، 4 جلد، جلد دوم، مؤسسه اسماعیلیان، قم – ایران، چاپ دوم.
9. حیاتی، علی عباس، (1388)، اجرای احکام مدنی در نظم حقوق کنونی.
10. موسوی خمینی، سیدروح الله، (1425) تحریر الوسیله، جلد 2، دفتر انتشارات علوم اسلامی حوزه و دانشگاه وابسته به جامعه مدرسین قم، قم، چاپ بیست و یکم.
11. حیدر، علی، (1345)، دررالاحکام فی شرح مجله الاحکام، الجزء الرابع، بیجا، المجلد الثانی.
12. شمس، عبدالله، (1385)، آیین دادرسی مدنی، جلد دوم، انتشارات دراک، چاپ دهم.
13. شمس، عبدالله، (1386)، آیین دادرسی مدنی، دوره پیشرفته، جلد 3، انتشارات دراک.
14. شهری، غلامرضا، (1388)، مجموعه نظرهای مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه در مسائل مدنی از سال 1362 تا 1387.
15. شهیدی، مهدی، (1390)، حقوق مدنی، انتشارات مجد، بیجا، چاپ ششم.
16. شیخ احمد محمدعلی داود، (2004)، اصول المحاکمات الشرعیه، مکتبه دارالثقافه للنشر و التوزیع.
18. صفایی، سیدحسین، (1377)، حقوق مدنی، انتشارات سمت، بیجا، چاپ سوم.
19. عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، (1406)، الفتاوی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، التبعه الرابعه.
20.کاتوزیان، ناصر، (1368)، اعتبار امر قضاوت شده در دعوای مدنی، کانون وکلای دادگستری مرکز، بیجا، چاپ سوم.
21. کاشانی، سیدمحمود، (1387)، کلاف سر در گم تجدیدنظرخواهی، مجله پژوهش خصوصی، شماره 42، 32-44.
22. متین دفتری، احمد، (1381)، آیین دادرسی مدنی و بازرگانی، دوره دو جلدی، انتشارات مجد، بیجا، چاپ دوم.
23. مدنی، سیدجلال الدین، (1378)، آیین دادرسی مدنی، انتشارات پایدار، چاپ پنجم.
24. معین، محمد، (1388) فرهنگ فارسی، دوره شش جلدی، انتشارات امیرکبیر، جلد 1، چاپ بیست و ششم.
25. مکلی العاملی، شهید محمدبن جمال الدین، (1406)، الدروس الشرعیه، سلسله الینابیع الفقهیه، مجلد 2.
26. موسوی اردبیلی، سیدعبدالکریم، (1423)، فقه القضاء، بیجا، الجزء الثانی.
27. مهاجری، علی، (1395)، آیین قضاوت مدنی در محاکم ایران، انتشارات فکرسازان، بیجا.
28. المیرزا النائینی، (1410)، المقرر موسی النجفی الخوانساری، بحوث فی القضاء، مؤسسه النشر الاسلامی، بیجا.
29. میرزایی، علی، (1383)، حقوق ثبت کاربردی، انتشارات بهنامی، بیجا، چاپ اول.
30. نجفی، محمدحسن، (1412)، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، الجزء الرابع العشر، مؤسسه المرتضی العالمیه، بیجا.
31. نهرینی، فریدون، (1390)، اعاده دادرسی به تشخیص رییس قوه قضاییه، انتشارات گنج دانش، بیجا، چاپ اول.
32. نهرینی، فریدون، (1392)، ایستایی اجرای حکم دادگاه، انتشارات گنج دانش، بیجا، چاپ اول.
33. نهرینی، فریدون، (1383)، ترجیح دلیل مناسب در تعارض ادله مالکیت، مجله وکالت، شماره 20، 43-61.
34. واحدی، جواد، (1369)، اعاده دادرسی در امور مدنی، مجله کانون وکلا، دادگستری مرکز، دوره جدید، شماره 151، 23-38.
35. Andrew, P. (2001). Principles of evidence. Australia: University of Melburne.
36. Smart, S. & Derek, F. (2005). Civil practice. Oxford: Oxford Press.
_||_
Abdolrahman, Q. (1986). Al-Fataovi. Beirut: Dar Ehya Al-Torath Al-Arabi.
Bagheri, Gh. (2010). Related cases in Iranian law. Tehran: Javedaneh Publication.
Bazgir, Y. (2001). Civil procedure in the supreme court. Mashhad: Ferdowsi Publication.
Elmiraza, E. (1989). Al-Mu'arr Mousa Al-Najafi Al-Khansari Al-Nasr. Beirut: Al-Islami Institute.
Helli, M., & N.J. (1987). Sharei Al-Islam Fi Masnel Al-Halal va Al-Haram. Qom: Esmaeilian Institute.
Hosseini, M. (2006). Islamic jurisprudential vocabulary and terminology. Tehran: Soroush Publication.
Kashani, M. (2008). Revolutionary guilty, Journal of Private Research, 42, 32-44.
Khomeini Mousavi, R. (2004). Tahrir Al-Vasilah. Qom: Islamic Studies Publication.
Madani, J. (1999). Civil procedure code. Tehran: Paydar Publication.
Matin Daftari, A. (2002). Civil and commercial law. Tehran: Majd Publication.
Mekeli, M. (1986). Al-Duras Al-Shariah. Qom: Islamic Publication.
Moein, M. (2009). Persian dictionary. Tehran: Amir Kabir Publishing.
Mohajeri, A. (2017). Civil procedure of judgment in courts of Iran. Tehran: Farkasazan Publication.
Mousavi Ardebili, A. K. (2002). Al-Qaza, Al-Jaza Al-Thani. Beirut: Islamic Publication.
Nahrini, F. (2004). Preference for the proper reason for conflicting evidence of ownership, Lawyers Journal, 20, 43-61.
Najafi, M. H. (1991). Jehoralkalam Fi Sharahi Al-Islam. Tehran: Alamia institute.
Shahidi, M. (2011). Civil law. Tehran: Majd Publication.
Shams, A. (2007). Civil procedure. Qom: Derak Publication.
Vahedi, J.(1988). Restoration of civil procedure, Journal of Lawyers, 151, 23-38.