قتل عمد اضطراری در فقه شیعه
محورهای موضوعی : حقوق خصوصیکیومرث کلانتری 1 , مرتضی جلیل زاده 2
1 - دانشگاه مازندران
2 - دانشگاه تهران
کلید واژه: اضطرار, قتل عمد, عوامل رافع مسؤولیت, قتل عمد اضطراری,
چکیده مقاله :
اضطرار در قتل به طور خاص مورد بحث فقهاء قرار نگرفته است اما برخی از فقها در ضمن مباحث فقهی به این موضوع پرداخته و اصولاً اضطرار را مجوزی برای ارتکاب قتل عمدی ندانستهاند. عمده دلیل آنها قاعده «لا تقیه فی الدماء» بوده است اما در عین حال به این حکم کلی استثنائی وارد کرده و در مواردی اضطرار را مجوز قتل محسوب کردهاند، هر یک از این استثنآت نیازمند شرایط عمومی است که از جمله آن میتوان به لزوم بیم هلاک یقینی مضطر، باغی یا عادی نبودن مضطر، جواز ارتکاب قتل تا رفع حالت اضطرار، اشاره کرد. مواردی که ارتکاب قتل در حالت اضطرار جایز تلقی شده عبارت است از 1- قتل در مقام اضطرار به طعام غیر 2- اضطرار به سقط جنین دارای روح 3 - اکراه به قتل عمد 4- قتل عمد اضطراری در تزاحم وظایف 5-ارتکاب قتل برای حفظ جان شخص اهم. در این نوشتار سعی بر آن شده با تکیه بر متون فقهی هر یک از موارد فوق در جای خود تبیین گردد.
Necessary murder was not discussed specially among Jurists, but some of them debated to this subject, among are Jurisprudential issues for the commission of murder and they said necessity isnât license to commit murder. Their main reason is Rule of La Taghiyeh Fi Dema. However, they accepted to this general rule and in some cases, they allowed murder committed in necessary condition. One of these exceptional required the general conditions that among them we can pointed to the certainly death danger for person in necessary condition, person in necessary condition doesnât has out law (Yaghi and Baghi), the murder commission was permitted until existence of necessary condition. Cases that necessary murder is authorized consisted of: 1- murder as necessity to food belonging to another person. 2- Necessity for killing fetus that has Soul. 3- Duress to murder. 4 Necessary murder in contention duties at crowd out important 5- Necessary murder for protecting of important personâs life. In this article, we tried to making clear every one of mentioned above cases with leaning on the religious jurisprudence texts.