مطالعهی تجارب زیسته بازنشستگان با رویکرد سیاستگذاری در حوزهی مدیریت بازنشستگی در بانک رفاه کارگران
محورهای موضوعی : خطمشیگذاری عمومی در مدیریتلیلا پارساضیابری 1 , اکبر اعتباریان 2 , مهربان هادی پیکانی 3 , افسانه زمانی مقدم 4
1 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان،اصفهان،ایران
2 - دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)
3 - استادیار،دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، اصفهان،ایران
4 - دانشیار، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات،تهران،ایران
کلید واژه: پدیدارشناسی, بازنشستگی, کلایزی,
چکیده مقاله :
زمینه و هدف: هدف اول این مقاله واکاوی پدیدارشناسانه پدیدهی بازنشستگی از دیدگاه بازنشستگان در بانک رفاه است. اولین گام مرتفع نمودن یک مشکل تدوین خط مشی جامع و کامل برای آن است و برای تدوین یک خط مشی اثربخش باید مشکل را به درستی و از طریق مراجعه به جامعهای که تحت تاثیر آن مشکل است، شناسایی و درک کرد. لذا هدف دوم عبارتست از شناسایی مشکلات حوزه بازنشستگی جهت تدوین خط مشیهای کارآمد و موثر است. روش تحقیق: تحقیق حاضر به جهت هدف کاربردی و به لحاظ روش از نوع آمیخته است.. دادهها براساس مصاحبه نیم ساخت یافته از 16 نفر از بازنشستگان بانک رفاه کارگران و به روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع دادهها انجام شد همچنین تجزیه و تحلیل دادهها به روش هفت مرحلهای کلایزی صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق در بخش کمّی شامل 1175 نفر از بازنشستگان بود که حجم نمونه براساس نمونه گیری تصادفی 285 نفر برآورد گردید. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد که بالای 0. 8 محاسبه گردید که حاکی از پایایی خوب پرسشنامه میباشد و در بخش کمی از آزمونهای آماری تحلیل عاملی استفاده گردید. یافته ها: از یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، اولین مفهوم چالشها بود که از طریق مفاهیم فرعی فشارهای ناشی از ناتوانی مالی، از اسب افتادگی سازمانی، سازگاری با نقشهای جدید و ضعف و ناتوانی جسمی استنباط شد. دومین مفهوم اصلی انتظارات بازنشستگان بود که از مفهوم فرعی ادامه حیات سازمانی و سومین مفهوم اصلی راهبردهای شخصی است که از مفاهیم فرعی چون فعالیتهای فراغتی، معنویت گرایی، صرف وقت با خانواده، نواشتغالی استنباط گردیده است. نتیجه گیری: بازنشستگان در دوران بازنشستگی با چالش هایی روبرو بوده و دارای انتظارات میباشند که برای بهبود وضعیت در دوران بازنشستگی راهبردهایی را نیز انتخاب و اجرا مینمایند. این نتایج میتواند راهنمای مدیران باشد تا سیاستگذاریهای لازم را در این حوزه داشته باشند و در جهت ارائه برنامههای هدفمند همت و به گذر مناسب بازنشستگان از این مسیر، کمک شایانی به آنان نمایند.
. The first step in solving a problem is to formulate a comprehensive and complete policy for it, and to identify an effective policy, it must identify and understand the problem correctly by referring to a community that is affected by it. Therefore, the second goal is to identify the problems of the retirement area in order to formulate efficient and effective policies. The research method of the present paper is of a qualitative & quantitative type and is a phenomenology of retirement phenomenon among retirees of the Refah Bank. The data were gathered based on half-structured interviews of 16 pensioners of Refah Bank by snowball method until data saturation was achieved. The data analysis was performed using a seven-step colaizzi method. the statistical society included a small section for retirement of 1,175. The sample size was calculated 285. The reliability of the questionnaires was calculated by Cronbach's alpha, (0/8). In order to analyze the data in the quantitative part, factor analysis was used. . These findings could be a guide for human resource managers to help them deliver targeted programs and make the right path for retirees.
_||_
مطالعه ی تجارب زیسته بازنشستگان با رویکرد سیاستگذاری در حوزه ی مدیریت بازنشستگی
در بانک رفاه کارگران
چکیده
زمینه و هدف: بازنشستگی نیز همانند سایر دوران عمر انسان از اهمیت خاصی برخوردار است که تجربه مهمی بشمار می آید. بازنشسته شدن تنها به منزله کار نکردن نیست و می تواند مشکلات متعددی را به همراه داشته باشد. این دوره توجه ویژه ای را می طلبد و الزم است تا این دوره به درستی شناخته و تبیین شود. هدف اول این مقاله واکاوی پدیدارشناسانه پدیده ی بازنشستگی از دیدگاه بازنشستگان در بانک رفاه است. اولین گام مرتفع نمودن یک مشکل تدوین خط مشی جامع و کامل برای آن است و برای تدوین یک خط مشی اثربخش باید مشکل را به درستی و از طریق مراجعه به جامعه ای که تحت تاثیر آن مشکل است، شناسایی و درک کرد. لذا هدف دوم عبارتست از شناسایی مشکلات حوزه بازنشستگی جهت تدوین خطمشی های کارآمد و موثر است.
روش تحقیق: تحقیق حاضر به جهت هدف کاربردی و به لحاظ روش از نوع آمیخته است و به صورت پدیدارشناسی به واکاوی پدیده بازنشستگی در بین بازنشستگان بانک رفاه کارگران پرداخته است. داده ها براساس مصاحبه نیم ساخت یافته از 16 نفر از بازنشستگان بانک رفاه کارگران و به روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع داده ها انجام شد همچنین تجزیه و تحلیل داده ها به روش هفت مرحله ای کلایزی صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقيق در بخش کمّی شامل 1175 نفر از بازنشستگان بود که حجم نمونه براساس نمونه گیری تصادفی 285 نفر برآورد گردید. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد که بالاي 0.8 محاسبه گرديد كه حاكي از پايايي خوب پرسشنامه مي باشد و در بخش کمی از آزمون های آماری تحلیل عاملی استفاده گردید.
یافته ها: از یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها ، اولین مفهوم چالش ها بود که از طریق مفاهیم فرعی فشارهای ناشی از ناتوانی مالی، از اسب افتادگی سازمانی، سازگاری با نقش های جدید و ضعف و ناتوانی جسمی استنباط شد. دومین مفهوم اصلی انتظارات بازنشستگان بود که از مفهوم فرعی ادامه حیات سازمانی و سومین مفهوم اصلی راهبردهای شخصی است که از مفاهیم فرعی چون فعالیت های فراغتی، معنویت گرایی، صرف وقت با خانواده، نواشتغالی استنباط گردیده است.
نتیجه گیری: بازنشستگان در دوران بازنشستگی با چالش هایی روبرو بوده و دارای انتظارات می باشند که برای بهبود وضعیت در دوران بازنشستگی راهبردهایی را نیز انتخاب و اجرا می نمایند. این نتایج می تواند راهنمای مدیران باشد تا سیاستگذاری های لازم را در این حوزه داشته باشند و در جهت ارائه برنامه های هدفمند همت و به گذر مناسب بازنشستگان از این مسیر، کمک شایانی به آنان نمایند.
کلید واژه: بازنشستگی، پدیدارشناسی،کلایزی
مقدمه
کار بخشی از زندگی ما را تشکیل می دهد و ما را وادار می کند که برای زمان برنامه ریزی کنیم. همچنین کار، انتخاب لباسی را که می پوشیم و جایی را که مسکن می گزینیم و همچنین طبقه اجتماعی و اقتصادی را که به آن تعلق داریم به وجود می آورد (وندرزندن1، 124،1378). بدون شک سرمایه اصلی کلیه سازمان ها را منابع انسانی آن سازمان تشکیل می دهند. از آنجا که انسان محور توسعه است، مدیران بایستی به دنبال خط مشی ها، فرآیندها و اهداف توسعه منابع انسانی باشند که توجه به معیشت و آینده آنان نیز جز این اهداف می باشد و توجه به دوران بازنشستگی کارکنان بسیار مهم است. بازنشستگى، تدارك گذر از نقشى دیگر و انتقال به مرحله جدیدى از زندگى است. (غفاری،54،1384) بر طبق چرخه رشد رواني – اجتماعي اريکسون ، چرخه زندگي كاري به هشت مرحله از بدو استخدام تا زمان بازنشستگي تقسيم گرديده است. در هر مرحله براي فرد نيازها و انتظارهايي مطرح است که اگر به آنها پاسخ مناسب داده شود و فرد با موفقيت از آنها عبور كند، رشد رواني – سازماني او در مسير سالم ادامه يافته و در نتيجه موفق به كسب يك فضيلت عمده در اين مسير مي شود. اگر فرد در مرحله بازانديشي و ارزيابي رخدادها و پيشآمدهاي دوران زندگي كاري خود که مرحله هشتم چرخه اریکسون می باشد، به اين نتيجه برسد كه دوران موفقيت آميز و درخشاني را پشت سر نگذاشته است احساس «نااميدي و يأس» و ترس و ناخوشايندي از دوران بازنشستگي به فرد دست مي دهد. (اعتباریان، زمانزاده و وظیفه،2013، 352).
مسیرهای مختلفی که برای بازنشستگی تعریف می گردد مخصوصا در اواخر دوره کاری افراد بر کیفیت زندگی بازنشستگی تاثیرگذار است و توجه به ویژگی های ذهنی کارکنان برای رویارویی با پدیده بازنشستگی حائز اهمیت است. مواردی از قبیل وضعیت اجتماعی، اقتصادی، وضعیت تاهل، جنسیت و که تاثیرگذار بر الگوهای ذهنی برای مقابله با پدیده ها می باشند(اشمالزل، وتزل و هاکس هولد2، 2019 ،123). انگیزه برای کار، سلامت جسمی و وضعیت مالی مهم ترین جنبه های مربوط به کارکنان قبل از بازنشستگی است که باید مورد توجه قرار گیرند(وین، وندر و بک3، 2016 ،38). پشتیبانی بین نسلی در انتقال از کار به بازنشستگی مورد توجه است. نتایج تحقیقات نشان می دهد فرزندان به عنوان یک منبع مهم حمایتی در انتقال از کار به بازنشستگی شناخته شدند(دامان و وندوجین4، 134،2016).
عدم توجه به پدیده بازنشستگی (بخصوص در حوزه خطمشی گذاری) پیامدهای منفی را در بین بازنشستگان و کارکنان خواهد داشت لذا بازنشستگی به عنوان یک پدیده سازمانی باید مدیریت شود که برای این مهم چگونگی ادراک بازنشستگان از پدیده ی بازنشستگی می تواند راهگشا باشد. از طرفی برای رفع یک مشکل به صورت ریشهای باید بر خطمشی های آن تمرکز کرد و چنانچه مشکل جدید باشد و قبلا برای حل آن تصمیم گیری نشده باشد باید خطمشی های جدید تدوین کرد. در تدوین خطمشی ها ابتدا لازم است مشکل (عمومی) به طور دقیق شناسایی شود و برای این مهم لازم است با افرادی که اثرات مشکل را درک کرده اند مصاحبه و اطلاعات لازم را از این طریق گردآوری نمود. این مطالعه با این رویکرد به بررسی مشکلات ناشی از بازنشستگی در بانک رفاه پرداخته است. قوانین (خط مشی ها) مرتبط با کارکنان (قانون کار، قانون مدیریت خدمات کشوری) در تمامی حوزه های منابع انسانی بدون توجه به شرایط جامعه (هزینه زندگی، نرخ تورم و ...) و شرایط زندگی فرد (نیازها، خواسته ها و اهداف) تدوین شده اند و حوزه بازنشستگی نیز از این امر مستثنی نیست. همچنین گفتگو با افراد مختلف در بانک رفاه نشان می دهد که موضوع بازنشستگی، افکار مربوط به آن و پیامدهای آن یکی از دغدغه های کارکنانی است که سابقه خدمتی بالایی دارند و یا گاهاً در مرز بازنشستگی هستند و از دلایل آن میتواند عدم آماده سازی فکری و روحی کارکنان برای رویارویی با این پدیده، کمک نکردن به آنان در جهت برنامه ریزی برای زمان بازنشستگی باشد.
بازنشستگی به معنای آغاز فرهیختگی انسان است، زیرا فرهیختگی در بالندگی و تکامل است که در دوران جوانی به دست نمی آید. مازلو5 مرحله فرهیختگی را در بالاترین نقطه هرم نیازهای انسانی می داند و معتقد است که هر جامعه زنده ای به فرهنگش افتخار می کند و بازنشستگان بخشی از تبلور و جوهره فرهنگ جوامع خود هستند (آقاجان نوری و خراسانی، 117،1377). بازنشستگی می تواند از ابعاد مختلفی تعریف شود: از سوی یک موسسه، به عنوان یک روند، و همچنین یک تجربه. از سوی یک موسسه، بازنشستگی مربوط به ساختارهای اجتماعی است که تنظیم خروج افراد مسن از بازار کار را تنظیم می کند؛ به عنوان یک روند، بازنشستگی مربوط به تصمیم گیری و الگوهای خروج نیروی کار؛ و به عنوان تجربه، بازنشستگی اشاره به بسیاری از تغییرات زندگی ناشی از خروج فرد از کار دارد (دابرلی، کارمیچل و اسمیگن6 ، 83،2013). در حوزه بازنشستگی، نظریههای مختلفی مطرح شده که از زوایای مختلف به این پدیده توجه کرده اند. این نظریهها عبارتند از نظریه نقش (انفصال از نقش فعلی و پذیرش نقش جدید) (معین،اریکسون و دمستر7 ،563،2000)، نظریه رهاسازی از قیود و فراغت (رهایی از مسئولیت اجتماعی) (کامینگ8، 253،1964)، نظریه کار و فعالیت (پرداختن به زندگانی فعال اجتماعی) (تامپسون9، 1379 ،240)، نظریه مدرنسازی (جذب نیروی مضاعف نیروی جوان و انطباق با تغییرات جدید) (کوگیل10، 131،1974) و نظریه مبادله (لذت بردن از تعاملات اجتماعی و منبع جدید مبادله یا حقوق بازنشستگی) (دود11، 598،1980). طیف وسیعى از عوامل زندگى روزمره، علاوه برمسائل مادى و اوقات فراغت با بازنشستگى تغییر پیدا مى کند که هرکدام از این عوامل مى تواند سازگارى با بازنشستگى را تحت تأثیر قرار دهد. این عوامل شامل: تغییر در نقشهاى فردى، الگوى ارتباطات، عزت نفس، گروه هاى حمایتى، ساختار و سبک زندگى است (عابدی،محمودی و پاکنژاد، 5،1380). این عوامل نقش بسیار مهمى در سازگارى با بازنشستگى دارد و از ابعاد مختلف بر رضایتمندى، استرس، دو دلى، امیدوارى، پشیمانى، عصبانیت و افسردگی تاثیر می گذارد. بازنشستگى با استرس جدایى از شغل منجر به ترك عادت، ایجاد احساس خلاء، ناراحتى، نگرانى ناشى از ندیدن دوستان و همکاران کسالت و گریه کردن، ناامیدى، افسردگى و حتى ترس از مرگ مى شود (نوبهار،74،1391). مشکلات ناشى از بازنشستگى، دوره اى طولانى از زندگى فرد بازنشسته را تحت الشعاع قرار خواهد داد. متأسفان مشکلات روانی- اجتماعی نه تنها در هنگام بازنشستگی و بعد از بازنشستگی ممکن است گریبان گیر فرد شود، بلکه میزان فشار تجربه شده توسط فرد و عواقب جسمی و روانی آن به صورت بارز و چشمگیري در دوره قبل از بازنشستگی نیز مشاهده مى شود (شولتز12، 153،2007). وضعیت کار و حرفه یکی از مهمترین منابع برای توسعه هویت است. افراد خود را از طریق حرفه و شغل خود تعریف می کنند بنابراین خروج از بازار کار می تواند عواقب بسیار منفی مانند از دست دادن سلامت جسمی و روحی و همچنین سرمایه اجتماعی داشته باشد. ثانیا، رفتن به کار ساختار روزمره را فراهم می کند و باعث می شود مردم احساس کنند بخش مهمی از جامعه هستند. روابط کاری و زندگی مانند دوره سال (تعطیلات، و غیره)، ساختار هفته (روزهای آخر هفته و روز کاری)تعیین می گردد که از دست دادن قریب الوقوع این ساختارها ممکن است مردم را از بازنشستگی بترساند (هرتا و ریز،38،2017). ترس از کاهش درآمد در ایام بازنشستگی یکی از دلایلی است که بازنشستگان به اشتغال مجدد روی می آورند(بولمن،هاچکرتل و زورک13 ،55،2016). بازنشستگی به نوعی تهدید هویتی است چرا که شاغل با یک انتقال دچار چالشی در روابط خارجی، توسعه منافع و جدایی از دیگران می گردد(سیلور و ایستی14،123،2017).
در این میان سازگارى و انطباق با بازنشستگى، نقش عمده و گاه حیاتى براى ادامه کار و فعالیت، خشنودى و سلامت، کاهش نشانگان بازنشستگى و به طورکلى بهداشت روانى و جسمى بازنشستگان دارد. مطالعات نشان داده است که عوامل متعددى از جمله آمادگى براى بازنشستگى، وضع اجتماعى و اقتصادى مطلوب، سلامتى مطلوب جسمى، وضعیت خانوادگى و تأهل و نیز حمایت جامعه و ارتباط اجتماعى کارآمد، در سازگارى و انطباق بازنشستگان مى تواند تأثیرگذار باشد (سودرهامن15، 261،2011؛ ویلسون16، 28،2007). یکی از مهم ترین دلایل توجه به برنامه ریزی بهداشتی و مالی در مطالعات برنامه ریزی بازنشستگی این است که سیاستگذران معتقدند امنیت مالی و سلامتی مهم ترین مسائل بازنشستگی هستند. بدون شک امنیت اقتصادی و وضعیت جسمانی مناسب، نشانه های مهم رضایت از زندگی در دوران بازنشستگی محسوب می شوند (لاو و لی17، 215،2011). سازمان ها می توانند برنامه ریزی بازنشستگی را از طریق تلاش برای ترویج ابزار برای هدایت برنامه های مالی و برنامه های مربیگری در مراحل مختلف حرفه ای تسهیل کنند. همچنین از توجه به اختلافات جنسیتی در برنامه ریزی بازنشستگی علاوه بر تفاوت ها براساس منطقه و محیط نیز بهره جویند(سیلور و ایستی18،125،2017).
با توجه به آنچه گفته شد میتوان خلأهای پژوهشی را دریافت. مرور پیشینهها بیانگر آن است که در هیچ پژوهشی به بررسی مشکلات بازنشستگان در بانک رفاه در بخشهای خطمشی گذاری و اجرای خطمشیها نپرداخته است. بنابر این پژوهش حاضر با این هدف و مسئله شکل گرفت.حال با توجه به مباحث بیان شده سوال های پژوهش به صورت زیر مطرح میشوند:
1. مشکلات بازنشستگان چیست؟
2. عدم آگاهی از این مشکلات در کدام بخشهای تدوین خطمشی و اجرای خطمشی بیشتر مشاهده میشود؟
روش تحقیق
روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع آمیخته است. یکی از استراتژیهای روش تحقیق کیفی، پدیدارشناسی است. در این پژوهش محقق با استفاده از روش پدیدارشناسی به توصیف، تفسیر، تبیین تجارب کارکنان بازنشسته از بازنشستگی پرداخته است، در این بخش دادههای لازم از بین مصاحبه های نیمه ساخت یافته با بازنشستگان بانک رفاه جمع آوری شد. روش نمونه گیری در بخش کیفی براساس روش گلوله برفی است و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع اطلاعات (16 نفر) انجام گردید. روش نمونه گیری در بخش کمی به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انجام و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان285 نفر بدست آمد. برای تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه ها از روش هفت مرحلهای کلایزی استفاده گردید. در روش كلايزي هفت گام را تا رسيدن به هدف طي مي كنيم. در مرحله اول كلايزي، در پايان هر مصاحبه و ثبت يادداشت برداري هاي ميداني، ابتدا بيانات ضبط شده شركت كنندگان مكرراً گوش داده مي شود و اظهاراتشان، كلمه به كلمه روي كاغذ نوشته مي شود.در مرحله دوم، پس از مطالعه همه توصيف هاي شركت كنندگان، اطلاعات با معني، بيانات مرتبط با پديده مورد بحث، مشخص میشوند. مرحله سوم كه استخراج مفاهيم فرموله است، بعد از مشخص كردن عبارات مهم هر مصاحبه، سعي مي شود تا از هر عبارت يك مفهوم كه بيانگر معني و قسمت اساسي تفكر فرد است استخراج شود. بعد از استخراج كدها، مطابق مرحله چهارم كلايزي، پژوهشگر براساس تشابه مفاهيم آنها را دسته بندي مي نمايد. در مرحله پنجم، نتايج براي توصيف جامع از پديده تحت مطالعه به هم پيوند مي يابد. در مرحله ششم، توصيف جامعي از پديده تحت مطالعه ارائه مي شود. مرحله پاياني اعتبار بخشي با ارجاع به هر نمونه درباره يافته ها انجام مي شود(سیگارودی و همکاران،63،1391). به منظور رعایت «قابلیت اعتبار» پژوهش سعی شد افرادی مورد بررسی و مطالعه واقع شوند که تجربهای غنی درباره بازنشستگی دارند. از این رو حداقل معیار ورود به مصاحبه، دارا بودن بیش از یک سال تجربه بازنشستگی بود همچنین قابلیت تأیید از طریق مرور و بازبینیهای دقیق و چندین باره دادهها، تفسیرها و یافتههای این مطالعه با نگاهی به مطالعات پیشین حاصل شده است. در بخش کمی نیز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن براساس تحلیل عاملی تائیدی و پایایی آن براساس آلفای کرونباخ بررسی گردید.
یافته ها
یافته های بخش کیفی:
نتایج بدست آمده در این پژوهش با تجزیه و تحلیل اطلاعات کسب شده از مصاحبه با 16 بازنشسته حاصل شد.
چالش ها:
اولین مفهوم استنباط شده چالش ها بود که از طریق 4 مفهوم فرعی «فشارهای ناشی از ناتوانی مالی، از اسب افتادگی سازمانی، سازگاری با نقش های جدید و ضعف و ناتوانی جسمی» استنباط شده است.
1- فشارهای ناشی از ناتوانی مالی
در این پژوهش بسیاری از بازنشستگان اظهار می کردند که در دوران بازنشستگی به دلیل فقدان مزایای دوران اشتغال درآمد کمتری دارند ولیکن هزینه ها با توجه به تورم، آمدن عروس و داماد و نوه ها و... افزایش یافته است و این عدم تعادل بین درآمد و هزینه فشار زیادی بر آنان وارد می نماید.
2- از اسب افتادگی سازمانی
مفهوم فرعی دوم از اسب افتادگی سازمانی است. بازنشستگان در زمان اشتغال از احترام خاصی از سوی اجتماع و خانواده برخوردار می باشند که بخش اعظم آن ناشی از پست سازمانی است ولیکن با بازنشستگی این احترام کاهش می یابد و به چالشی برای بازنشستگان مبدل می گردد.
3- سازگاری با نقش های جدید
افراد در دوره های مختلف زندگی نقش های مختلفی را می پذیرند که سازگاری با این نقش ها از اهمیت برخوردار است ولی چنانچه افراد خود را با این نقش ها هماهنگ نکنند به چالش جدی تبدیل می گردد.
4- ضعف و ناتوانی جسمی
تعدادی از مصاحبه شوندگان از عدم سلامت جسمانی به عنوان عمده مشکلات خود یاد می کردند. بالا بودن قند و چربی، بیماری های مفصلی از شایع ترین بود.
با بالا رفتن سن مبتلا شدن به مشکلات جسمانی اجتناب ناپذیر است ولیکن چنانچه از دوران جوانی به سلامتی اهمیت لازم داده شود در دوران کهولت مشکلات کمتر خواهد شد. برخی از مشارکت کنندگان از کار زیاد و عدم توجه به سلامت خود در دوران اشتغال بسیار پشیمان بودند.
انتظارات:
دومین مفهوم اصلی انتظارات بازنشستگان بود که از مفهوم فرعی «ادامه حیات سازمانی» استنباط شد.
1- ادامه حیات سازمانی
بازنشستگان از بانک انتظاراتی داشتند که برآورده نشده بود و حتی بعد از سالیان زیاد که از بازنشستگی برخی از آنان می گذشت هنوز چشم انتظار بودند تا این خواسته ها محقق گردد. همچنین دلتنگی برای همکاران قبلی و نیاز به همنشینی با آنان نیز در سخنان بازنشستگان مشهود بود. بازنشستگان منبعی از دانش و تجربه هستند که در بازنشستگی تمایل دارند این دانش و تجربه را با جوانترها به اشتراک بگذارند ولیکن بازنشستگی این ریسمان را پاره می کند و آنان احساس فراموش شدگی خواهند داشت.
راهبردهای شخصی:
سومین مفهوم اصلی راهبردهای شخصی است که از مفاهیم فرعی چون «فعالیت های فراغتی، معنویت گرایی، صرف وقت با خانواده، نواشتغالی» استنباط گردیده است.
دوران بازنشستگی علاوه بر معایبی که دارد دارای مزایایی نیز می باشد که توجه به آنها می تواند در پذیرش دوران بازنشستگی موثر واقع شود. همچنین بازنشستگان برای کمرنگ تر کردن مشکلات و چالش ها در این دوران اقدامات مختلفی انجام می دهند تا گذران این دوران اسانتر باشد. از اشتغال نو برای افزایش درآمد گرفته تا گذران وقت با خانواده و رسیدگی به امور خانواده.
1- فعالیت های فراغتی
در دوران بازنشستگی به نسبت زمان اشتغال افراد زمان های آزاد زیادی دارند و هر کس بنا به ویژگی های شخصیتی خود از این زمان به نحوی که برایش مطلوبتر باشد استفاده می نماید. بسیاری از بازنشستگان اوقات فراغت خود را با ورزش و مطالعه و گفتگو با همسالان خود در پارک می گذرانند که باعث می شود این دوران برای آنان خوشایند گردد.
2- معنویت گرایی
با توجه به بالا رفتن سن و افزایش حس ارتباط با خدا بسیاری از بازنشستگان برای افزایش روحیه و تقویت آن به شرکت در مراسم و آیین های مذهبی بیشتر تمایل پیدا می کنند و با عمل به آموزه های دینی و پیوند با طبیعت روح خود را صیقل می دهند و مشکلات روحی را کاهش می دهند. احساس رهاشدگی و آزاد شدن از استرس های دوران اشتغال نیز وضعیت روحی بهتری را برای بازنشستگان خواهد داشت.
3- صرف وقت با خانواده
در زمان اشتغال افراد زمان بیشتری در محیط کار هستند و اگر وقت خود را به درستی مدیریت نکنند زمان کمتری به خانواده تعلق می گیرد. حتی برخی از افراد فقط برای خواب به منزل می روند ولیکن دوران بازنشستگی زمان مناسبی است که افراد وقت بیشتری را به خانواده اختصاص دهند.
4- نواشتغالی
برخی از بازنشستگان برای رهایی از چالش های دوران بازنشستگی به اشتغال مجدد روی می آورند و سعی می کنند با نواشتغالی هم درآمد خود را افزایش دهند و هم اینکه از مشکلات روحی ناشی از بازنشستگی جلوگیری نمایند. به نظر برخی از بازنشستگان نواشتغالی کمک بزرگی به آنان کرده است. و به نظر برخی دیگر عدم توان مالی آنان را به سمت اشتغال مجدد در دوران کهولت فرستاد.
از طریق تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی ابعاد و مولفه های مدیریت بازنشستگی به شرح زیر احصا گردید.
جدول (1) معانی استخراج شده از مصاحبه ها برای بعد از بازنشستگی
کد های توصیفی | معانی استخراج شده |
---|---|
هر زمان که بخواهم می توانم به دیدن دوستانم بروم. | دیدار با دوستان |
از زمان بازنشستگی تا الان تمام کتابهای کتابخانه محل را خوانده ام.قبلا فکر میکردم کتاب خوان نیستم. | مطالعه |
هیچکدام از فرزندانم در بانک نیامدند چون می گفتند تو که رییس بودی الان وضعت این است .خیلی آنشب غصه خوردم | سرزنش فرزندان بدلیل ناتوانی مالی |
ای کاش صادقانه کار نکرده بودم و از نظر مالی خود را تامین می کردم | خود سرزنشی بدلیل ناتوانی مالی |
بچه ها توقع کمک مالی دارند ولی من در خرج خود مانده ام. | ناتوانی مالی در تامین انتظارات خانواده |
نمی توانم برای نوه هایم اسباب بازی بخرم. | ناتوانی مالی در تامین انتظارات خانواده |
بانک باید سعی کند بار تورم را از دوش ما بردارد و حقوق ها را با توجه به تورم تعدیل کند. | عدم تناسب دریافتی ها با تورم |
خانواده برای مشکلات اقتصادی به من متلک می گویند که دردناک است که با سی سال کار هنوز مشکل دارم. | سرزنش خانواده به دلیل ناتواتی مالی |
حرص و مال اندوزی ندارم پس دارم راحت زندگی می کنم. | آرامش روانی از طریق خاموش سازی تمنیات مادی |
فرزندم حاضر نیست کارمند شود چون من را آیینه خود می داند و مشکلات زندگی من را دیده است. | نگرش منفی فرزندان به بدلیل ناتوانی مالی |
هزینه های زندگی به دلیل داشتن عروس و داماد و .... افزایش یافته است. در مقابل دریافتی در زمان بازنشستگی کم شده است. | افزایش هزینه ها و کاهش درآمدها |
در پارک با همرده ها از زندگی و خاطرات می گوییم. | گفتگو با دیگر بازنشستگان در پارک |
من یه انسان اجتماعی ام که در اجتماع بودن و گفتن و خندیدین برام کافیه در اجتماع نبودن کسلم می کند. | روحیه و نشاط از طریق گفتگو |
دلم برای همکاران تنگ شده است ای کاش میشد هر سال یکبار آنان را ببینم و صحبت کنم. | دلتنگی دوری از همکاران |
بعد از مدتی بدلیل نیاز مالی دوباره مشغول کار شدم. | اشتغال مجدد برای حل مشکلات مالی |
اوایل سالیانه به شعبه مراجعه می کردم و دوستان را می دیدم. | نیاز به دیدار با همکاران قبلی شاغل |
وقتی با همرده های سنی خود اوقات می گذرانم برایم نشاط آور است. | میل به همنشینی با همکاران سابق شاغل |
وقتی بازنشسته شدم رفتم سراغ علاقه ام که تدریس بود و بهترین دوران زندگیم را تجربه کردم. | پرداختن به علایق شخصی |
من در سالهای آخر درس خوندم و در دوران بازنشستگی توانستم کار مناسب پیدا کنم که بلحاظ روحی کمکم کرد. | اشتغال مجدد و رفع مشکلات روحی |
قبلا مردم بیشتر دور و بر من بودند شاید بخاطر گرفتن وام و..... افسوس | از دست دادن احترام ونفوذ اجتماعی قبلی |
نسبت به گذشته احترام کاهش یافته است وقتی به شعبه می روم احترام خاصی نمی گذارند. اونها مسئولیت خود را نمی دانند. | درخواست احترام و اهمیت سازمانی |
باید به شخصیت ما ارزش دهند و مکان مناسبی برای دورهمی ما ایجاد کنند. | درخواست احترام و شأن سازمانی درخواست تسهیلات سازمانی برای اجتماعات دورهمی |
خروج مناسبی نداشتم و خیلی سرخورده شدم که با این همه خدمت چگونه من را بیرون انداختند. | سرخوردگی از چگونگی جدایی از سازمان |
ورزش و مطالعه زیاد دارم. روحیه ام خوب است و جسمی سالمم. | ورزش مطالعه |
برای سلامت جسمم حتما پیاده روی میکنم. | ورزش |
تجربه ما برای بانک ارزشی ندارد | فراموش شدگی سازمانی |
از ما دعوت کنند تا فقط خاطرات خود را برای کارمندان بازگو کنیم. همون برای آنها راهگشا خواهد بود. | تمایل به انتقال دانش و تجربیات خود به سازمان |
چشم و اعصاب خود را در بانک گذاشتم و خیلی کار کردم. ولی تا بازنشسته شدم فراموش شدم | فراموش شدگی سازمانی |
همسرم مثل قدیم به من محبت نمی کند و فرزندانم مثل گذشته احترام نمی گذراند. | از دست دادن شأن و احترام قبلی در بین اعضای خانواده |
با بازنشستگی توانستم به بچه بیمار خود بیشتر رسیدگی کنم. | توجه بیشتر به خانواده |
اوقات بیشتری کنار بچه ها هستم و از خجالت آنها درآمدم که سی سال خوب به آنها نرسیدم. | سپری کردن زمان بیشتر با خانواده |
به مشکلات بچه ها بیشتر رسیدگی می کنم. | توجه بیشتر به مشکلات فرزندان |
وقتی خیلی در خانه بمانم لحن صحبت خانمم با من تغییر می کند چون منزل امپراطوری اوست و من به آن ورود کنم ناراحت می شود. | چالش تقسیمات قلمرویی در خانواده |
اوایل خرید کردن برایم سخت بود و ناراحت بودم چون در شان من نبود | دشواری سازگاری با نقش های جدید در خانواده |
استرس و مشکلات فرزندان در این دوران بیشتر می شود و من باید تحمل کنم و سعی کنم حل کنم. | کاهش درآمد و افزایش استرس خانواده |
چون به دستورات دینی عمل می کنم بلحاظ روحی وضع خوبی دارم. | روحیه خوب بواسطه عمل به آموزه های دینی |
در بنگاههای اقتصادی استرس بالاست وقتی بازنشسته شدم استرسم کم شد. | احساس آزادی و رها شدگی |
بدنبال شغل دوم نیستم چون توان جسمی انجام کاری را ندارم. | احساس ناتوانی در قبول مسئولیت جدید |
برای اینکه فکر و ذهنم را آرام کنم باغداری می کنم. | کسب آرامش از طریق زندگی با طبیعت |
نمی توانم با شرایط جسمی که دارم به مسافرت و تفریحاتی که دوست دارم بپردازم. | ناتوانی جسمی بعنوان مانع فعالیت های فراغتی |
کارکنان فعلی باید رفتار مناسب با بازنشستگان را یاد بگیرند و به ما احترام بگذارند | از دست دادن احترام و نفوذ سازمانی |
در مراسم مذهبی در مسجد شرکت می کنم تا بتوانم روح خود راصیقل دهم | صفای روح از طریق شرکت در مراسم و آیین های مذهبی |
از من به عنوان مشاور استفاده نکردند درصورتی که می توانستم تجربیاتم را به کارکنان جوان بیاموزم | نارضایتی از بی توجهی سازمان به تجارب فرد |
کانون بازنشستگان فضای مناسبی در شان ما ندارد. | حس فقر اهمیت و توجه از طرف کانون بازنشستگان |
در زمان اشتغال به بیماری هایم بی توجه بودم و فقط کار می کردم. الان بیماریم وخیم شده است. | آشکار شدن بیماری های خفته زمان اشتغال |
بعد از بازنشستگی دنبال شغل رفتم ولی جسمم توان کارکردن مداوم را نداشت. | فرسودگی جسمی بعد از بازنشستگی |
جدول(2) کدهای معنایی از معانی استخراج شده برای بعد از بازنشستگی
معانی استخراج شده | کدهای معنایی |
---|---|
دیدار با دوستان | فعالیت های فراغتی |
مطالعه | |
گفتگو با دیگر بازنشستگان | |
رفتن به پارک | |
پرداختن به علایق شخصی | |
ورزش | |
سرزنش فرزندان بدلیل ناتوانی مالی | فشارهای ناشی از ناتوانی مالی |
خود سرزنشی | |
سرزنش خانواده بدلیل ناتوانی مالی | |
نگرش منفی فرزندان به بدلیل ناتوانی مالی | |
ناتوانی مالی در تامین انتظارات خانواده | |
عدم تناسب دریافتی ها با تورم | |
افزایش هزینه ها و کاهش درآمدها | |
استرس خانواده بدلیل ناتوانی مالی | |
خاموش سازی تمنیات مادی | معنویت گرایی |
عمل به آموزه های دینی | |
زندگی با طبیعت | |
شرکت در مراسم و آیین های مذهبی | |
احساس آزادی و رها شدگی | |
دلتنگی دوری از همکاران | ادامه حیات سازمانی |
نیاز به دیدار با همکاران قبلی شاغل | |
میل به همنشینی با همکاران سابق شاغل | |
درخواست تسهیلات سازمانی برای اجتماعات دورهمی | |
فراموش شدگی سازمانی | |
تمایل به انتقال دانش و تجربیات خود به سازمان | |
نارضایتی از بی توجهی سازمان به تجارب فرد | |
سرخوردگی از چگونگی جدایی از سازمان | |
از دست دادن احترام ونفوذ اجتماعی قبلی | از اسب افتادگی اجتماعی |
از دست دادن شأن و احترام قبلی بین اعضای خانواده | |
از دست دادن احترام و نفوذ سازمانی | |
حس فقر اهمیت و توجه از طرف کانون بازنشستگان | |
چالش تقسیمات قلمرویی در خانواده | سازگاری با نقش جدید |
دشواری سازگاری با نقش های جدید در خانواده | |
توجه بیشتر به خانواده | صرف وقت با خانواده |
سپری کردن زمان بیشتر با خانواده | |
توجه بیشتر به مشکلات فرزندان | |
احساس ناتوانی در قبول مسئولیت جدید | ضعف و ناتوانی جسمی |
توانی جسمی بعنوان مانع فعالیت های فراغتی | |
آشکار شدن بیماری های خفته زمان اشتغال | |
فرسودگی جسمی بعد از بازنشستگی | |
اشتغال مجدد برای حل مشکلات مالی | نو اشتغالی |
اشتغال مجدد و رفع مشکلات روحی |
|
جدول(3) مفاهیم اصلی و مفاهیم فرعی برای بعد از بازنشستگی
مفاهیم اصلی | مفاهیم فرعی |
راهبردهای شخصی
| فعالیت های فراغتی معنویت گرایی صرف وقت با خانواده نو اشتغالی |
انتظارات | ادامه حیات سازمانی |
چالش ها |
فشارهای ناشی از ناتوانی های مالی از اسب افتادگی اجتماعی سازگاری با نقش های جدید ضعف و ناتوانی جسمی
|
یافته های بخش کمی:
در بخش کمی با استفاده از معادلات ساختاری به ارزیابی مدل اندازهگیری پرداخته میشود.
جدول(4) نتایج آزمون مدل اندازهگیری متغیر مدیریت بازنشستگی
ابعاد | گویه ها | بارهای عاملی | آلفای کرونباخ | پایایی تركیبی | روایی همگرا |
فشارهای ناشی از ناتوانی مالی | 1q | 706/0 | 768/0 | 824/0 | 587/0 |
2q | 698/0 | ||||
3q | 684/0 | ||||
4q | 607/0 | ||||
5q | 683/0 | ||||
6q | 679/0 | ||||
7q | 680/0 | ||||
8q | 582/0 | ||||
از اسب افتادگی اجتماعی | 9q | 824/0 | 826/0 | 885/0 | 657/0 |
10q | 828/0 | ||||
11q | 786/0 | ||||
12q | 805/0 | ||||
سازگاری با نقش های جدید | 13q | 872/0 | 734/0 | 882/0 | 789/0 |
14q | 905/0 | ||||
ضعف و ناتوانی جسمی | 15q | 772/0 | 827/0 | 885/0 | 659/0 |
16q | 807/0 | ||||
17q | 806/0 | ||||
18q | 860/0 | ||||
ادامه حیات سازمانی | 19q | 812/0 | 908/0 | 920/0 | 688/0 |
20q | 888/0 | ||||
21q | 727/0 | ||||
22q | 828/0 | ||||
23q | 815/0 | ||||
24q | 889/0 | ||||
فعالیت های فراغتی | 25q | 476/0 | 741/0 | 825/0 | 547/0 |
26q | 727/0 | ||||
27q | 732/0 | ||||
28q | 759/0 | ||||
29q | 715/0 | ||||
30q | 551/0 | ||||
معنویت گرایی | 31q | 593/0 | 700/0 | 807/0 | 556/0 |
32q | 708/0 | ||||
33q | 632/0 | ||||
34q | 722/0 | ||||
35q | 715/0 | ||||
صرف وقت با خانواده | 36q | 835/0 | 751/0 | 851/0 | 741/0 |
37q | 864/0 | ||||
38q | 858/0 | ||||
نواشتغالی | 39q | 854/0 | 738/0 | 847/0 | 734/0 |
40q | 860/0 |
در جدول 4کلیه بارهای عاملی متغیرها بزرگتر از 5/0 میباشند و میتوان گفت که مدل این متغیر همگن است. شاخص پایایی مرکب که نشان دهنده سازگاری درونی مدل اندازهگیری است برای کلیه متغیرهای پنهان بالای 7/0 است و مقدار روایی همگرا که نشان دهنده همسانی یا اعتبار درونی مدل اندازهگیری است نیز بالای 5/0 میباشد. لذا میتوان گفت که پایایی مرکب و روایی همگرا محاسبه شده برای مدل فوق مورد تأیید میباشد. علاوه بر این مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای کلیه ابعاد متغیر مدیریت بازنشستگی بزرگتر از 7/0 محاسبه شده است.
با توجه به نتایج بخش کیفی و تائید در بخش کمی الگوی مدیریت بازنشستگی ارائه گردید.
بحث
نتایج این پژوهش نشان داد که دوران بازنشستگی دورانی است همراه با چالش های بسیار و انتظارات که چنانچه به درستی شناخته و راهبردهای مناسب جهت برون رفت از آن ارائه نگردد نه تنها می تواند برای بخش اعظم بازنشستگان دوره ناخوشایندی را رقم بزند بلکه می تواند در عملکرد کارکنان که بازنشستگان را آیینه دوران کهولت خود می بینند نیز تاثیرگذار باشد.
در این پژوهش درک چالش های مشترک بین بازنشستگان شامل فشارهای ناشی از ناتوانی مالی، از اسب افتادگی اجتماعی، سازگاری با نقش های جدید و ضعف و ناتوانی جسمی بود که مهمترین آن فشارهای ناشی از ناتوانی مالی است که اغلب بازنشستگان با آن دست و پنجه نرم می کردند چرا که با بازنشستگی بسیاری از مزایای زمان اشتغال قطع می گردد ولیکن هزینه ها با افزایش همراه است لذا در فقدان امنیت مالی برخی به مشکلات روحی و جسمی نیز دچار شده بودند. که این یافته ها با نتایج پژوهش های دیگران نیز همراستا است.. نوبهار (1391) مشکل مالی را به عنوان چالش اساسی در انتقال به بازنشستگی بیان می نماید که انتقال به بازنشستگی را با شوک و ناباوری توام می نماید.
احترام ناشی از پست از انواع احترام می باشد که با گذر از دوران اشتغال و حرکت به سوی بازنشستگی این احترام کاهش می یابد. افرادی که تعاملات اجتماعی آنان به یکباره کاهش می یابد حس از دست دادن شأن اجتماعی و عدم احترام از سوی دیگران آنان را احاطه می نماید که نتایج از اسب افتادگی سازمانی را نیز تایید می نماید. چیا و جوپینگ19 (2010) سبک زندگی پس از بازنشستگی و تحلیل تاثیر بازنشستگی بر زندگی بازنشستگان و تغییرات روابط اجتماعی و روابط بین شبکه های اجتماعی بعد از بازنشستگی را مطالعه نمودند. نتایج نشان داد بازنشستگانی که سبک زندگی مطلوبتری دارند از شبکه های روابط اجتماعی بیشتری هم برخوردار هستند. بارفیلد و مورگان20 (1969) عوامل مختلفی را در بازنشستگی افراد نظیر نقصان سلامتی، تکافوی مزایا و حقوق بازنشستگی و ادراک فرد از اینکه دیگر قادر نیست تا مقتضیات شغل را پاسخگو باشد موثر یافتند چرا که با بالا رفتن سن و آشکار شدن بیماریهای خفته، ضعف و ناتوانی جسمی به سراغ انسان می آید که بازنشستگان به وضوح آن را درک می نمایند و معضلاتی را برای آنان دارد. نتایج تحقیق سعیدی (1394) نیز شاهدی بر تایید این موضوع است که هر چه جایگاه اجتماعی بازنشسته قبل از بازنشستگی بالاتر باشد در هنگام بازنشستگی رضایت او کمتر از بازنشسته ای است که قبل از بازنشستگی در پایگاه اجتماعی پایین تری قرار دارد چون احترام ناشی از پست را بیشتر احساس می نماید.
بازنشستگان علاوه بر چالش های دوران بازنشستگی دارای انتظاراتی نیز می باشند که مهمترین آن ادامه حیات سازمانی است. اغلب بازنشستگان توقع دارند که بعد از بازنشستگی ارتباط آنان با بانک و همکاران قطع نگردد. برخی از آنان معتقدند که سرمایه های بانک هستند و منابعی می باشند که سازمان می تواند از تجارب آنان در جهت پیشبرد اهداف خود استفاده نماید ولیکن بازنشستگی در واقع نقطه انفصال آنان از سازمان بوده است. که در تحقیق دراگستا21 و همکاران (2009) این موضوع تایید شده است. نتیجه این پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی و حس همبستگی روی کیفیت و سلامت زندگی سالمندان تاثیر دارد و سطوح بالاتر تعلق و دلبستگی و اطمینان مجدد به داشتن ارزش و بهاء، با سطوح بالاتر سلامت ذهنی و عملکرد اجتماعی و حیات مرتبط است.
از دیگر یافته های پژوهش این بود که بسیاری از بازنشستگان برای کم کردن چالش های بازنشستگی و مواجه با این مرحله از زندگی راهبردهایی را اتخاذ کرده بودند تا مرحله ی خوشایندی از زندگی را تجربه نمایند که فعالیت های فراغتی، معنویت گرایی، صرف وقت با خانواده و نواشتغالی از آن دست می باشد. درحقیقت، بازنشستگى براى سالمندان به معناى جدایى از یک نقش فعال و داراى اعتبار و پیوستن به یک نقش غیرفعال است. این امر براى کسانى که از قبل آن را پیش بینى نکرده اند یا مقدمات آن را فراهم نکرده اند، با اضطراب و افسردگى و گاه سرگردانى همراه است . پرکردن اوقات فراغت از طریق ورزش و مطالعه و دیدار با دوستان در روحیه بازنشستگان بسیار موثر می باشد. همچنین بودن در کنار خانواده و رسیدگی به مسائل آنان نیز حس تعلق به خانواده را افزایش می دهد. . آنان در این فرآیند از یک سری عوامل پشتیبان برخوردار می باشند که مهمترین آنها اعضای خانواده
می باشند که پذیرش و ارتباط مناسب و حفظ احترام از سوی آنان می تواند دوران بازنشستگی خوشایندی را برای بازنشستگان به ارمغان آورد. یک سری تعاملات منفی(ارتباط نامناسب، کم ارزش بودن و فراموش شدن و نگرش منفی مردم) نیز در این فرآیند مطرح هستند که سازگاری را به تاخیر می اندازد. خواب و استراحت کافی، رژیم غذایی متعادل، پرهیز از تنش های محیطی، انجام فعالیت های مذهبی و معنوی و رفتن به مسافرت از موارد اصلاحی در سبک زندگی افراد بازنشسته محسوب می شود. در این مرحله توکل به خدا از بعد دینی باعث ایجاد آرامش روحی فراوانی برای آن ها می شود و آرامش و تزکیه روحی و روانی به همراه خواهد داشت که با ارتقا سطح روحی خود می توانند بر مشکلات جسمی نیز فائق آیند. سازگاری دینی و معنویت مثبت با رشد شخص و رفاه بیشتر و در مقابل اضطراب کمتر و کاهش نشانه های افسردگی توام می باشد توجه به آموزه های دینی و امید و شکرگزاری در ارتقا سطح روحی افراد تاثیرگذار خواهد بود و برخی برای پرکردن اوقات فراغت و یا حل مشکلات مالی به نواشتغالی روی می آورند.
تسنگ و وانگ22 (2001) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که پس از بازنشستگى نزدیک به نیمى از بازنشستگان به کار دیگرى اشتغال دارند که بیشتر این افراد ضرورت مالى و اقتصادى را دلیل این امر عنوان کردند.
در سلامت جسم نیز یکی از اولویت های اصلی زندگی هر فردی است که با پیش رفتن به سمت سالخوردگی دستخوش تغییرات اساسی می گردد لذا باید دوران کار به سلامت کارکنان توجه کرد تا در بازنشستگی مشکلات کمتری را حس نمایند. رعایت ارگونومی در محیط کار مخصوصا برای کارکنان با سن بالاتر، فراهم کردن اوقاتی برای ورزش همکاران متناسب با شرایط سنی آنان می تواند از مشکلات جسمی جلوگیری کند. نتایج تحقیقات هونگ و لی23 (2011) نشان داد که بین ورزش و بهزیستی روانی همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین بازنشستگان زمانی احساس خوبی دارند که از لحاظ روانشناختی سالم بمانند و در امور ورزشی شرکت کنند. ورزش های سبک هم می تواند عزت نفس افراد را بالا ببرد و هم از لحاظ جسمی و روانی آنها را شاد و سالم نگه دارد.
نتایج این مطالعه توسط تحقیق دامان و وندوجین24 (2016) که به اهمیت حمایت بازنشستگان توسط فرزندان خود در فرآیند بازنشستگی توجه نموده اند مورد تایید قرار گرفت. نتایج تحقیق آنان نشان داد که بازنشستگانی که در آن دوران به فرزندان خود کمک می کنند یا از نوه های خود مراقبت می نمایند به نسبت حمایت بیشتری را از سمت فرزندان درک می نمایند. همچنین فرزندان به عنوان یک منبع مهم حمایتی در انتقال از کار به بازنشستگی شناخته شدند.
در جامعه کنونی، بازنشستگی برای افراد می تواند ورود به مرحله جدیدی از زندگی تلقی شود. بازنشستگی ابعاد مختلف زندگی انسان را تحت تاثیر قرار می دهد. این پدیده علاوه بر خود فرد برای خانواده ها نیز مسائل و مشکلات اجتماعی، اقتصادی و روانی ایجاد می کند لذا بازنشستگی دوره ی انتقالی بسیار مهمی است که توجه به آن از وظایف سازمان ها می باشد. لذا براساس یافته های پژوهش پیشنهادهای زیر مطرح می گردد.
فرآیند سازگاری با پدیده ی بازنشستگی از دوران قبل از بازنشستگی باید شروع شود. نگرانی ها، نیاز ها و انتظاراتی که افراد قبل از بازنشستگی دارند چنانچه به درستی مدیریت نشود می تواند تاثیر نامناسبی بر گذار از اشتغال به بازنشستگی داشته باشد و پذیرش دوران بازنشستگی و مواجهه با آن را سخت تر نماید لذا مدیریت بازنشستگی باید سال ها قبل از بازنشستگی آغاز گردد. مناسب سازی زمان کار قبل از بازنشستگی برای عادت کردن کارکنان به کاهش سطح تعاملات در زمان بازنشستگی می تواند مثمرثمر باشد. برگزاری دوره های مهارتی و آموزش های لازم برای ارتقا سطح مهارت درخصوص دوران بازنشستگی می تواند از دغدغه های کارکنان برای یافتن شغل دوم و کم شدن بار روحی و روانی کمک نماید. قبل از بازنشستگی می توان تدابیری اتخاذ کرد تا کارکنان با پست بالاتر بازنشسته شوند تا هم از نگرانی کالایی شدن روابطشان با سازمان رهایی یابندو و هم اینکه بخشی از نگرانی مالی آنان جبران گردد. توجه به سلامت جسم و روح کارکنان نزدیک به بازنشستگی باید در اولویت باشد و بسته های مناسب سلامت برای آنان تعریف گردد. طردشدگی سازمانی احساسی است که در نبود توجه سازمان به پیشکسوتان رخ می دهد استفاده از ایده ها و نظرات این افراد در تدوین برنامه ها می تواند عواقب این حس را کمتر نماید و احساس ارزشمندی و احترام برای آنان پدید آید. در هنگام بازنشستگی داشتن مراسم خروج مناسب می تواند دریچه ای به دنیای بازنشستگی باز نماید که این دوران را قابل پذیرش نماید. برگزاری جشن بازنشستگی و دعوت از خانواده بازنشستگان و تکریم و احترام بازنشستگان در هنگام خروج می تواند بلحاظ عاطفی، شانی و احترام سال ها در ذهن بازنشستگان باقی بماند. همچنین داشتن جشن های مختلف و دعوت از بازنشستگان برای سخنرانی و دیدار با همکاران و معاشرت با آنان و استفاده از تجارب و تخصص آنان برای حل مشکلات سازمان می تواند از انزوای اجتماعی آنان بکاهد و چالش هایی را که بازنشستگان با آن روبرو هستند را به حداقل برساند. یکی از مقوله مهم، آمادگی ناکافی برای بازنشستگی مواجهه با تنگناهای اقتصادی در بازنشستگی است. جایگزین کردن فعالیت جدید به جای کار از دست رفته به عنوان استراتژی بازنشسته ها در مقابله با تنش ناشی از بازنشستگی می باشد و اشتغال به کارهای سودمند باعث پیشگیری از تنگناهای بازنشستگی می شود. این فعالیت شکل مطلوبی از تعامل مثل مربیگری، آموزش و مشاوره جوانان استفاده از تجربیات کاربردی را بهمراه دارد.
همچنین به متولیان امر در مراحل خط مشی گذاری و اجرای خط مشی پیشنهاد می گرددکه به این مسائل توجه کنند:
در زمان تدوین خط مشی های بازنشستگی علاوه بر سازمان (خروج از خدمت) به فرد بازنشسته نیز توجه کنند. به این صورت که خطمشی ها نرخ تورم، هزینه های زندگی، و جایگاه فرد بازنشسته را در نظر بگیرند. این موضوع از دو طریق قابل حصول است. اول اینکه در زمان خدمت، حقوق و مزایای فرد به اندازه ای باشد که بتواند علاوه بر هزینه های جاری، میزان پس اندازی را پوشش دهد. دوم اینکه تفاوت بین سطح دریافتی فرد در زمان خدمت و در زمان بازنشستگی کاهش یابد و این موضوع می تواند رافع مشکلات بعدی مانند از اسب افتادگی اجتماعی، سازگاری با نقش های جدید و مشکلات سلامتی فرد باشد.
منابع:
- آقاجان نوری، نسرین. و خراسانی،نسرین دخت.(1377). پیش بینی تاب آوری برمبنای بهزیستی روانشناختی در بازنشستگان مشترک صندوق بازنشستگی کشوری.نشریه سازمانی بازنشستگی کشوری. اولین کنفرانس بین المللی شهید رجایی، تهران:120-113.
- تامپسن ، لارسن.(1379). سالمندی و خردمندی ، ابعاد اقتصادی بازنشستگی بخش عمومی.ترجمه ی زهره کسایی. تهران : انتشارات موسسه پژوهش تامین اجتماع.
- سعیدی،رضا . (1394). بررسی عوامل موثر بر میزان رضایت از زندگی در دوران بازنشستگی.پایانامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی.
- سیگارودی،عبدالحسین.دهقان نیری،ناهید.رهنورد،زهرا.نوری سعید،علی.(1391) .روش شناسی تحقیق کیفی،مجله پرستاری و مامایی جامع نگر، شماره 68،62-56.
- عابدی،ح؛محمودی،م و پاک نژاد، ف.(1380).زندگی روزمره به دنبال بازنشستگی در اصفهان. مجله دانشگاه علوم پژشکی شهرکرد:3(4)، 8-1.
- غفاری،سعید..(1384).بررسی وضعیت کارمندان بازنشسته و عوامل موثر بر آن. سازمان بازنشستگی کشور، 134-1.
- نوبهار،منیر.(1391). چالش های موجود در انتقال به بازنشستگی از دیدگاه پرستاران بازنشسته. مجله تحقیقات کیفی در علوم سلامت، شماره 2. 89-61
- وندر زندن، جیمز دبلیو. (1378). روانشناسی رشد. ترجمه ی حمزه گنجی.تهران: انتشارات بعثت.
- Barfield,r.e.,& Morgan,j.(1969). Early retirement: The decision and the experience. Ann arbor: university of M Bloemen, H., Hochguertel, S., & Zweerink, J. (2016). Gradual Retirement in the Netherlands. Re-search On Aging, 38(2), 202-233.ichigan. institude for social research.
- Cumming , E. M (1964).New Thoughts on the Theory of Disengagement . In New Thoughts on Old Age , Ed. R. Kastenbaum , 3-18. New Psychosocial Predictors of Attitudes to Working Past Normal Retirement Age, Employee Relations. Vol . 33. No . 3. 249-268.
- Cowgill,d.o.(1974).Aging and modernization: a revision of the theory. In late life: communities & environmental policy,ed.j.f. gubrium,123-146.
- Chia,w.Juping,l.(2010). Social networking and the quality of life of retired elderly farmers in taiwan. Journal of the Taiwan academy of applied psychology,26,45-49.
- Damman,m. & van Duijn,r.(2016). Intergenerational Support in the Transition From Work to Retirement. Work, Aging and Retirement, pp. 111–135
- Dragesta,j.Eide,g.Nygaarde,h. Bondevik,m. Nortvedi,m. Nativig,k.(2009). The impact of social support and sense of coherence on health related quality of life among nursing home resident . Norway international journal of nursing studies,46,66-76.
- Duberley, J., Carmichael, F., & Szmigin, I. (2014). Exploring Women's Retirement: Continuity, Context and Career Transition. Gender, Work & Organization, 21(1), 71-90.
- Dowd , J.J (1980.Exchange rates and old people . Journal of Gerontol, Vol. 35. No. 9, 596-602.
- Euwals,r & Trevisan,e.(2011). Early Retirement Financial Incentive Difference between high and low wage earners.cpb Netherlands bureau for economic policy analysis.
- Etebarian, A.Zamanzadeh Darban, M.Vazifeh Damirchi,Q.(2013). Work Life Cycle on Erikson's Psychosocial Growth Cycle. Advances in Environmental Biology, 7(9): 348-356.
- Hertha,B. Rees,S.(2017). Transitions to retirement – Learning to redesign one’s lifestyle. Re-search on Ageing and Social Policy Vol. 5 No. pp. 32-56
- Lee,y.& hung,w.(2011). The relationship between exercise participational and well-being of the retired elderly. Agingment health,15,873-881.
- Law,k. & lee,s.(2011).Retirement planning and retirement statisfaction: The need for a national retirement program and policy in hong kong. Journal of applied Gerontology, 212-233.
- Mitchel , O. S (1998).Health Problems as Determents of Retirement: Are Self- rated Measures Endogenous?. Journal of Health Economics , Vol. 18. No 5. Pp.173-193.
- Moen, P., Erickson, M. & Dempster-McClain, D. (2000). Social Role Identities among Older Adults in a Continuing Care Retirement Community. Research on Aging, Vol. 22, No. 5, Pp. 559-579
- Reeuwijk, K. G., de Wind, A., Westerman, M. J., Fekke Ybema, J., van der Beek, A. J., & Geuskens, G. A. (2013). All those things together made me retire: qualitative study on early retirement among Dutch employees. BMC Public Health, 13(1), 1-11. doi:10.1186/1471- 2458-13-516
- Shultz, K., Wang, M.(2007). The influence of specific physical health conditions on retirement decisions. International Journal of Ageing and Human Development, 65(2):149-161.
- Silver,M. Easty,L.(2017). Planning for retirement from medicine: a mixed-methods study.Journal of CMAJ OPEN,5(1):123-129.
- Schmälzle, M., Wetzel, M., Huxhold, O.Hide details.(2019).Pathways to retirement: Are they related to patterns of short- and long-term subjective well-being?Social Science Research, Volume 77
- Soderhamn, O., Skisland, A.,& Herrman, M.(2011). Self-care and anticipated transition into retirement and later life in a Nordic welfare context. Journal of Multidisciplinary Healthcare, 4(1),273-9.
- Tseng, S., Wang, R.(2001). Quality of life and related factors among elderly nursing home residents in southern Taiwan. Journal of Public Health Nursing, 18(5):304-11.
- Van der Velden, J. (1999). Age-conscious social policy. In Work and Aging : a European prospective, eds J. Snel and R. Cremer, London, Taylor and Francis. 353-364.
- Wind,a., van der Pas,s .& Beek,v.(2016). A life course perspective on working beyond retirement. BMC Public Health.
- Wilson, D., Palha, P.(2007). A systematic review of published research articles on health promotion at retirement. Journal of Nursing Scholarship, 39(4):7-30.
Studying the experiences of retirees with the policy approach in the field of retirement management at the Bank of Refah
Abstract:
Background and Aim: Retirement is also very important experience as the other human lifetime is. Retiring does not just mean not working and it can also be with many problems. This period of life requires special attention and it is necessary to correctly identify and explain it. Therefore, the purpose of this paper is to look at the phenomenological phenomenon of retirement from the perspective of retirees in Refah Bank. The first step in solving a problem is to formulate a comprehensive and complete policy for it, and to identify an effective policy, it must identify and understand the problem correctly by referring to a community that is affected by it. Therefore, the second goal is to identify the problems of the retirement area in order to formulate efficient and effective policies.
Methodology: .The present paper is In terms of its purpose, of a practical type and The research method is mixed and is a phenomenology of retirement phenomenon among retirees of the Refah Bank. The data were gathered based on half-structured interviews of 16 pensioners of Refah Bank by snowball method until data saturation was achieved. The data analysis was performed using a seven-step colaizzi method. the statistical society included a small section for retirement of 1,175. The sample size was calculated 285. The reliability of the questionnaires was calculated by Cronbach's alpha, (0/8). In order to analyze the data in the quantitative part, factor analysis was used.
Findings: One of the findings of the data analysis was the first concept of challenges, which was inferred through the sub-concepts of pressures due to financial incapacity, organizational disability, adaptation to new roles, and physical weakness and disability. The second main concept of retirees' expectations was the sub-concept of organizational survival and the third main concept of personal strategies, which is derived from sub-concepts such as leisure activities, spiritualism, spending time with family, and employment..
Conclusions: retirees face challenges in their retirement and have expectations that they choose and implement to improve their retirement status. These results could be a guide for human resource managers to help them deliver targeted programs and make the right path for retirees.
Key words: retirement, phenomenology, colaizzi method
[1] Vander znden
[2] Schmälzle, Wetzel & Huxhold
[3] Win, vander & Beek,
[4] Damman & van Duijn
[5] Maslow
[6] Duberley, Carmichael, & Szmigin
[7] Moen, Erickson & Dempster
[8] Cumming
[9] Thomson
[10] Cowgill
[11] Dowd
[12] Schultz
[13] Bloemen, Hochguertel & Zweerink
[14] Silver & Easty
[15] Soderhamn
[16] Wilson
[17] Law & lee
[18] Silver & Easty
[19] Chia & Juping
[20] Barfield & Morgan
[21] Dragesta
[22] Tseng & Wang
[23] Hung & Lee
[24] Damman & van Duijn