واکاوی کارکرد، مفاهیم، ساختار و تزئینات مناره خسروگرد سبزوار قرن 6 هجری
محورهای موضوعی : باحث معرفتی و روش­ شناختی تاریخ پژوهیفرهاد کارگری آریان 1 , محمد خزایی 2 , احمد صالحی کاخکی 3
1 - مدرس در دانشگاه سوره
2 - استاد در دانشگاه تربیت مدرس, تهران
3 - دانشیار در دانشگاه هنر اصفهان
کلید واژه: معماری, مناره, سلجوقی, خسروگرد, بیهق,
چکیده مقاله :
مناره در معماری اسلامی تقریبا عمری به درازای تاریخ اسلام دارد. این عنصر معماری با توجه حاکمان مرکزی و محلی توانسته است به یکی از نمادهای استوار قدرت اسلامی بدل شود که با کارکردهای گوناگون در سرتاسر دنیای اسلام به اشکال مختلف خود را نمایان کند. در دوره ی تاریخی سلجوقی از مناره در اکثر مناطق ایران برای استفاده های همچون میل راهیابی و یادمان پیروزی استفاده میشد. در این دوره مناره ها با تزئینات بسیار و کتیبههای متنوع درراستای بیان مفاهیم مورد نظر سازندگان خود، به مخاطبین ایفای نقش میکردند. این مقاله با هدف دستیابی به شناختی از مناره خسروگرد در ناحیه بیهق خراسان در دورهی سلجوقی گام برمیدارد و تلاش دارد با بازشناسی آن، به واکاوی کارکرد و مفاهیم نهفته در آن دست یابد. در این مسیر به چیستی و چرایی ساخت این اثر نیز پرداخته و به این نتیجه رسیده است که مناره خسروگرد یک مناره مستقل بوده که در سال 505 هجری به دستور ابوالقاسم علی ابن سعید نائب وزیر سلطان سنجر بر سر راه مواصلاتی ری به نیشابورساخته شده است. این مناره با دو نوار کتیبه به خط کوفی با شیوه آجر تراش با مضامین دستور ساخت در کتیبه فوقانی و دیگری آیه ای از سوره جمعه بنا شده است و در عین راهنمایی مسافران و تجار، با رهگذران از قدرت مستقر در ناحیه، دین مستقر در مکان و حد شهر سخن میگوید و همچنین با انتخاب آیه کریمه یازدهم از سوره جمعه تلنگری دین محور، به دلباختگان جادهای زر میزند.
Minaret in Islamic architecture has almost a lifetime in the history of Islam Considering the rulers, this architectural element has become one of the hallmarks of Islamic power, with its various functions appearing in various forms throughout the Islamic world In the Seljuk period, minarets were used for use such as the path finding mill and memorial of the victory During this period, the minarets with many ornamentation and various inscriptions had played the role of expressing of the concepts desired by their creators.This article aims to achieve a cognition of Khasrogerd minaret in Sabzevar during the Seljuk period and seeks to identify its function and its implications in its recognition In this path, it has also been paid to the nature of this virtu and the research is resulted to the conclusion that The Khosrogerd minaret was an independent minaret, commissioned by Abolqhasem Ali ebn Saeid, the governor of Sultan Sanjar, in the year 505 AH on the way to Nasabur. This minaret is constructed with two inscription strips on the Kofi line with a lacquered bricks style With the themes of the command of construction and verse of the Qur'an,Simultaneously, with the help of travelers, by resorting to possibility of orienting its structure with passers-by, it is based on the power located in the region, the religion based on the place and the city limits.Also, by choosing the 11th verse of the Sura Juma, fillip a religion-driven flip to the lovers of the zar roads.
_||_
واكاوي كاركرد، مفاهيم، ساختار و تزئينات مناره خسروگرد سبزوار قرن 6 هجري
چکيده:
مناره در معماری اسلامی تقريبا عمری به درازای تاريخ اسلام دارد. این عنصر معماری با توجه حاکمان مرکزی و محلی توانسته است به یکی از نمادهای استوار قدرت اسلامی بدل شود که با کارکردهای گوناگون در سرتاسر دنیای اسلام به اشکال مختلف خود را نمایان کند. در دوره ی تاریخی سلجوقی از مناره در اکثر مناطق ایران برای استفاده های همچون میل راهیابی و یادمان پیروزی استفاده میشد. در این دوره مناره ها با تزئینات بسیار و کتیبههای متنوع درراستای بیان مفاهیم مورد نظر سازندگان خود، به مخاطبین ایفای نقش میکردند. این مقاله با هدف دستیابی به شناختی از مناره خسروگرد در ناحيه بيهق خراسان در دورهی سلجوقی گام برمیدارد و تلاش دارد با بازشناسی آن، به واكاوي كاركرد و مفاهيم نهفته در آن دست يابد. در این مسیر به چیستی و چرایی ساخت این اثر نیز پرداخته و به اين نتيجه رسيده است كه مناره خسروگرد يك مناره مستقل بوده كه در سال 505 هجري به دستور ابوالقاسم علي ابن سعيد نائب وزير سلطان سنجر بر سر راه مواصلاتي ري به نيشابورساخته شده است. اين مناره با دو نوار كتيبه به خط كوفي با شیوه آجر تراش با مضامين دستور ساخت در كتيبه فوقاني و ديگري آيه اي از سوره جمعه بنا شده است و در عين راهنمايي مسافران و تجار، با رهگذران از قدرت مستقر در ناحيه، دين مستقر در مكان و حد شهر سخن ميگويد و همچنين با انتخاب آيه كريمه يازدهم از سوره جمعه تلنگري دين محور، به دلباختگان جادهاي زر ميزند.
کلمات کليدی: مناره، خسروگرد، بيهق، معماري، سلجوقي
مقدمه
بشر برای بیان مفاهیم مجرد و امور معنوی و مذهبی از هنرهای مختلف و از رموز و اشارات و سمبلهای گوناگون استعانت جسته و از این طرز بیان نمادين، به شدت و قدرت فراوان بهره مند گردیده است .بی گمان اعتقادات مذهبی در بسیاری از مظاهر زندگی مادی و معنوی بشر متظاهر می شوند . همین که انسان مشغول ساخت چیزی می شود، افکار و عقاید او در شکل دهی به مصنوع دخالت داده می شوند. شايد بتوان گفت معماري ايران در دوره اسلامي از زيباترين زبانهاي بصري و تجسمي تمدن ايران است. زباني كه در بناهاي شكوهمند دوره هاي مختلف تاريخ اين سرزمين از جمله مساجد، مدارس، كاروانسراها، منارهها، مقبرها، يادمانها و بناهاي عام المنفعه خود را به مخاطبان بازگو ميكنند. اين زبان سرشار از آرايه هايي همچون نقوش، گره ها، هندسه، رنگ، فرم، كتيبه، مقرنس، و بازي آب و نور است؛ كه شاید بتوان گفت از عناصر بنيادين معماري ايران هستند.
آثار بجاي مانده از ادوارو اعصارگوناگون درخاك ايران داراي تنوع بسياري درنوع بنا وكاربرد و نوع ساخت است. شايد بتوان گفت خراسان به عنوان يكي از پايگاههاي طلوع و رشد حكومتها نقش بسزايي در تولد، رشد و شكوفايي هنرها ازجمله معماري داشته است. خراسان از نظر موقعيت جغرافيايي بسيار حائز اهميت بوده؛ زيرا بر شاهراههاي تجاري وگذرگاهي قرار داشته است و راههاي مواصلاتي بسياري ازآن ميگذشته كه شمال، جنوب، شرق و غرب را به يكديگر پيوند ميداده است.
راههاي ارتباطي شهرهاي مهم ادوار مختلف از جمله بلخ، سمرقند، بخارا، ري، اصفهان و... همگي از خطه خراسان عبور داشته و دارند. عبورو مرور تجار و مسافران، حكومتها را برآن داشته كه بر سر راه آنان كاروانسراها و در برخي موارد در نزديكي آنها ميلهاي راهيابي و بناهايي عام المنفعه ديگري از اين دست بسازند. درميان آثار بجاي مانده در ملك خراسان امروزي منارههاي بسياري در خاك امروز ايران برجاي مانده كه هر كدام از آنها به تنهايي سند هويتي از نوع معماري، تزئينات، تكنيك، و قدرت مستقر درآن زمان و مكان را به نمايش ميگذارد. مناره خسروگرد از جمله اين بناها است. در پژوهش پيش رو نگارندگان تلاش دارند تا چيستي، چرايي و رمزگان و نكات مبهم مانده مناره خسروگرد به تاريخ ساخت 505 هجري قمري را بررسي و بازشناسانند.
منارهها را ميتوان بناهايي پنداشت كه با الهام از برجهاي آتش ايران در قبل از اسلام يا فانوس دريايي اسكندريه ساخته شده اند؛ و هر كدام ميتواند چرايي ساخت چند پهلو به خود بگيرد. از اين جمله ميتوان به قابليتهاي يادماني، راهنمايي، بيان جاودانگي، بيان قدرت، و بيانهاي ديني، مذهبي را بازشمرد كه با دستورفاتحان، خيرين، اصحاب قدرت و مراجع ديني، با استفاده از هنر معماران خشت بر خشت گذاشته و ساخته شده اند.
هيلن برند معتقد است مركز فكري ساخت مناره شام بوده و آن را به سازو كار سياسي دربار معاويه نسبت ميدهد كه تمايل به ابراز قدرت و تشريفات براي امورديني وسياسي خود داشته است.1 اگر اين پيش فرض را بپذيريم ميتوانيم بر اساس آن چنين نتيجه بگيريم كه مناره، سواي از اهداف از نظر گذشته، براي بيان قدرت حاكمه بر جامعه نيز ساخته ميشود و به نحوي شكوه و جلال و جبروت مناره و هر سازه اي از اين دست نمايشي بصري از قدرت حاكمه بر آن سرزمين خواهد بود.2 نمايشي توامان از ميزان ثروت و قدرت مهندسي و ظرافت طراحي و شناخت زيبايي در يك بنا براي بيان مفهوم كلي از واژه قدرت است. از اولين منارههاي تاريخ دار برجاي مانده در جهان اسلام ميتوان به مناره منفرد مسجد سامرا اشاره كرد كه در اواسط قرن سوم هجري ساخته شد است. اين مناره بر روي يك پايه مربع شكل گرفته و پلكان آن در خارج و بصورت حلزوني است.«اين مناره شباهت بسيار زيادي به ميل آتش فيروزآباد دارد و از طرف ديگر توسط برخي از مورخين يادآور زيگوراتهاي سابق بين النهرين تلقي شده است. نظير اين مناره در مسجد ابوالف نيز ساخته شده است»3. با توجه به پيشينه مناره سازي در ايران كه با نام برجهای آتش شاخته می شده اند انتظار میرود بناهای بسیاری در ایران موجود باشند؛ که متاسفانه به دلایلی همچون بلاياي طبيعي و عدم نگهداري مناسب، از اين بناها امروزه جز نامي در كتابها ديده نميشود. شاردن از مناري به نام منار ته برنجي در محله جویبار اصفهان نام ميبرد و مي افزايد :« چون بعضي قسمتهاي اين برج روكشي از طلاي بدلي دارد به آن برج ته فلزي ميگويند» 4 كه البته اين مناره اكنون از بين رفته است.
يكي ازكهن ترين مناره هاي داراي تاريخ در خاك امروز ايران _ كه اكنون در وضعيت مناسب قرار دارد-مناره مسجد ميدان ساوه است؛ كه در سال 453 ه –ق ساخته شده است. مناره ي مورد پژوهش اين مقاله نيز از كهن ترين مناره هاي موجود در مرز امروز ايران است؛ كه اين مقاله از بين بناهاي فراوان موجود در گستره جغرافيايي و فرهنگي خراسان به اين مناره ميپردازد. منارهي خسروگرد واقع در سبزوار، مربوط به دوره سلجوقي است. به دليل اهميت اين مناره از حيث ساختمان، طراحي كتيبه ها و تزئينات و تاريخ دار بودن آن و عدم مطالعه دقيق بر روي اين بنا (تا كنون )و همچنين قرائت هاي نادرست از كتيبه هاي موجود در اين بنا انتخاب شده است و مورد بررسي و واكاوي قرار خواهد گرفت.
- سوالات و اهداف تحقيق
ازاهداف اين پژوهش كه اميد به دستيابي آن ميرود دستيابي به چرايي ساخت اين اثر و اهداف و انگيزههاي بانيان و خوانش كتيبهها و زواياي پنهان درمتن كتيبهها است. همچنين تلاش دارد به شناخت و بازيابي نقوش تزئيني و تنوع اشكال كارشده در اثر پي ببرد.
- ادبيات تحقيق
درباره منار و مناره و موذنه در پژوهشهاي هنر و معماري اسلامي سخن بسيار رفته است ليك در اكثر اين پژوهشها به اشارات كوتاهي بسنده شده است. تنها تعداد كمي از محققين اين حوزه، به پژوهشهاي بيشتري نسبت به اين سازه اسلامي پرداخته اند. بطور خاص درباره مناره خسروگرد بسيار اندك سخن رفته كه در ادامه از نظر خواهد گذشت.
ارنست ديتز(Diez,Ernst) هنرشناس و پژوهشگر اطريشي درسال 1918 كتابي تحت عنوان churasanische baudenkmaler ( بناهاي تاريخي خراسان) به چاپ رسانده است. وي در اين كتاب كه در سالهاي اوليه قرن بيستم به نگارش درآورده، مناره خسروگرد را به ثبت رسانده است و پيرامون آن توضيحاتي بيان كرده است. ديتز چند كلمه از كتيبه دستور ساخت را بازخواني كرده است.
مقاله « بررسي ميل، مناره هاي خراسان با تاكيد بر نقش سازه اي و محتواي كتيبه هاي آنها» به قلم علي فرجي و امير اكبري چاپ شده در پژوهشنامه تاريخ، شماره 32 سال 1392. مولفان در اين اثر سعي در بررسي چند مناره كهن موجود در خاك امروزي خراسان كرده اند، كه مناره خسروگرد يكي از گزينه هاي مورد بررسي آنها ميباشد. اين مقاله محتوای کتیبه های این بنا را نادرست ارائه داده است. از ديگر دستاورد هاي اين مقاله كه مورد صحت سنجي قرار گرفته اند در اين مقاله استفاده شده است.
پژوهش ديگري كه در راستاي شناخت مناره خسروگرد صورت گرفته به قلم آقاي محمد عبد الله زاده ثاني باعنوان باستان شناسي و تاريخ ميل خسروگرد است. ايشان از كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي سبزوار است و اين پژوهش در زير مجموعه پژوهشي ميراث فرهنگي خراسان در سال 1382 انجام شده است. ايشان در اين اثر با دقت به توصيف جزئيات در اين بنا پرداخته اند و انواع آجرتراش ها را باز سازي كرده اند. ايشان محتواي كتيبه دستور ساخت را از محمود بيهقي(از پژوهشگران تاريخ سبزوار) نقل كرده اند.
- روش انجام پژوهش
قسمت عمده اين پژوهش با استفاده از مطالعات ميداني و بررسيهاي بعمل آمده در محل مناره صورت گرفته است. با توجه به تاريخي بودن اثر، استفاده از منابع دست اول كهن و متاخر براي قسمتهاي تاريخي بهره جسته و مطالعات كتابخانهاي و اسنادي نيز در اين پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. روش برخورد با داده های گردآوری شده توصیفی ، تحلیلی میباشد.
- بيهق و حدود آن
ابن فندق در كتاب تاريخ بيهق در ذيل نام اين ناحيه و حدود آن چنين آورده است:«در انشقاق لفظ بيهق و حدود آن چند قول گفته اند قول اول آنست كه اين بيه است بزبان پارسي اصيل بيهين بود يعني كه اين ناحيت بهترين نواحي نيشابور است و قول دوم آن است كه اين پيهه است يعني باقدام كه آن را پي خوانند پيموده و اين ناحيت را مساحت پيي كرده اند و قومي گفته اند كه مردي بوده است در روزگار بهمن الملك ، اورا بيهه خوانده اند . و آنجا كه مقابل آمناباد است ديهي كرده است و هنوز اثر آن ديه و حصار آن ديه توان ديد آن را به نام وي خوانده اند و حارث آباد را به حارث و معاذ آباد را به معاذ . اول حد اين ناحيت آن است وانتهاي اين ناحيت اول حد قومس است و عرض اين ناحيت باشد از ديه سبه كه سرحد ولايت طريثيت است تا به ديه نوديه خالصه. اين ناحيت را دوازده قسمت نهاده اند و هر قسمتي را ربعي نام كرده.5يعني ناحيه بيهق را از غرب، به قومس -كه همان دامغان امروزيست- از جنوب آن را به ده سبه از ولايت ترشيز -كه امروزه از بين رفته وشهرهاي كاشمر و بردسكن در اين ناحيه قرار دارند- از شمال تانزديكي منطقه جوين و از شرق تا روستاي آمناباد محدود دانسته است.
- امارت سبزوار
«گفته اند سبزوار را ساسويه بن شاپور الملك بنا كرده است، و شاپور آن بود كه نيشابور بنا كرد و اصل نام آن شهر بناشاپور بود پس با و الف بيفكندند و الف بيا بدل كردند، بزبان پهلوي ني بنا بود و نيشابور يعني بناي شاپور..... و سبزوار در اصل ساسويه آباد بوده است و گفته اند كه پسر اين ساسويه يزد خسرو بود كه خسرو شير جوين و خسروآباد بيهق و خسروجرد بناكرده .... خسروجرد و خسرو آباد بي خلاف ملك كيخسرو بن ساوخش بن كيكاوس بنا كرده است و بلاشاباد را بلاش بن فيروز عم نوشيروان».6 «پس ابتداي بناي خسروگرد را بنا به گفته ابن فندق دوران پادشاهي كيخسرو بايد دانست درباره پیشینه تاریخی خسروگرد و سبزوار اطلاع دقیقی در دست نیست برخی خسروگرد را منسوب به عهد خسرو نخست مشهور به انوشیروان عادل و تاریخ بنیاد سبزوار را حدود سیصد میلادی یا یا آغاز سلسله ساسانی دانسته اند».7
- خسروگرد
خسروگرد يا خسروجرد (معرب شده خسروگرد) امروزه روستايي است در فاصله 10 كيلومتري غرب سبزوار كه بر سر راه سبزوار به شاهرود قرار دارد. در اوايل دوره اسلامي از مراكز مهم ناحيه بيهق و حاكم نشين بوده است كه در طي ساليان قصبه سبزوار ناحيه آبادتري ميشود و مركزيت بيهق را از آن خود ميكند. خسروگرد كه در طي جابجايي قدرت ميان حكام و بر اثر نزاع ها و جنگهاي رخ داده در اين ناحيه كم كم رو به زوال رفته و از رونق اوليه ميافتد و آخرين و مهلك ترين ضربه وارده به آن در زمان جابجايي قدرت از حكام سلجوقي به خوارزمشاهيان بوده است كه ابن فندق در باره اين موضوع در صفحه 248 تاريخ بيهق چنين آورده است :
(در باب ويراني خسروگرد)«مؤيد الدوله و الدین خسرو خراسان ملك المشرق آي ابه خلد الله دولته دهم محرم سنه احدي و ستين و خمسمائه با لشكر جرار سوار و پياده بدر قصبه آمد و آنجا محاربه بر تواتر رفت و ديوار قصبه بر جانب جنوب خراب كردند بسنگ منجنيق، و خلايق بسيار كشته آمدند. اصفهبد فخر الدوله گرشاسف بن مرداويج بن گرشاسف. بحكم توسط اين محاربت قطع كرد، و ملك المشرق رهاين ستد از اولاد و اعزه اكابر قصبه، و ايشان را بانيشابور نقل كرد، و بازگشت في خامس من صفر سنه احدي و ستين و خمسمائه و نوبت ديگر محاربه رفت في جمادي الاولی و جمادی الاخره من سنه اثنتين و ستين و خمسمائه، برجانب مغرب قصبه در محاذات سالاران منجنيق نهادند، و دوماه پيوسته جنگ رفت و جماعتي از حشم خوارزم چون امير اسن آبه بيغو و امير نجم الملك علي خواجه و اميرايسن و امير بوري بسملي بفرمان سلطان معظم تاج الدنياوالدين ايل ارسلان خوارزمشاه اينجا بودند واتفاق افتاد بازگشتن ملك مشرق و آمدن موكب سلطاني معظمي تاج الدنياوالدين به مباركي بخراسان اول يوم من رجب سنه اثنتين و ستين و خمسمائه و درخسروجرد قتال رفت و شهر و قلعه خراب كردند في ذي الحجه سنه احدي و ستين و خمسمائه، خطبه كردند بسلطنت در سبزوار برسلطان معظم تاج الدنيا والدين ملك الترك و العجم ايلارسلان بن خوارزمشاه اتسز روز عيد اضحي سنه احدي و ستين و خمسمائه در خراسان ابتدا بسلطنت در سبزوار بر وي خطبه كردند و درنيشابور في رمضان سنه اثنتين و ستين و خمسمائه.»8
ابن فندق در زمان اين جابجايي قدرت از سلاجقه به خوارزمشاهيان حاضر و ناظر بوده است و آنچه نوشته است را خود به چشم ديده است «در اين تغيير حكومت خوارزمشاهيان در صدد بوده اند تسلط خود را بر تمام نواحي خراسان مستقر سازند. آي ابه سردار سلطان سنجر كه بعد از فوت سنجر بر نيشابور و سبزوار و اطراف دست يافته بوده براي جلوگيري از تسلط خوارزمشاهيان استقامت ميورزيده و در خسروجرد به سال 561 جنگ كرده و در نتيجه اين زد و خورد شهر و قلعه خسروگرد را خراب كرده اند....مسجد جامع آنجا هم در اين زد و خورد بكلي خراب شده و فقط يك مناره از عمارات مسجد بجا مانده است »9 كه البته اين سخن آقاي مولوي در باب ويراني مسجد قابل استناد نيست ؛ چرا كه بر اساس يافته هاي باستانشناسي كه در سال 1375 در اين منطقه انجام شده نشاني از مسجد يافت نشده است و گمان نزديك به يقين بر تك بودن مناره خسروگرد است10 ديگر سندي كه ميتوان بر آن استوار بود روايتي است كه ابن فندق نقل كرده و در آن از خرابي باروي شهر و قلعه سخن ميگويد و اشارهاي به ويراني مسجد نميكند؛ در صورتي كه در جاي ديگري در باره خرابي مسجد قصبه سبزوار به تفصيل سخن رانده و همچنين از آباداني مسجد خسروگرد نيز سخن گفته و چنين به نظر ميرسد اگر اين اتفاق رخ داده بود بي شك ابنفندق به آن اشاره اي مينمود.
- منار خسروگرد
در دوره سلجوقي در بازه زماني قرن پنجم تا اوايل قرن ششم و با مسلوك شدن راه ري، قومس، نيشابور شاهد ساخت منارههايي در اين مسير هستيم. تا پيش از اين گويا اين راه هنوز معمور نبوده و كاروانيان از طريق بشت و ترشيز از دروازه طبس به خراسان مراجعت داشته اند.« و محمد بن علي بن موسي الرضا عليه السلام كه لقب او تقي بود از راه طبس ميبنا دريا عبرت كرد كه آن وقت راه قومس مسلوك نبود ، و آن راه در عهدي نزديك مسلوك گردانيدند- به ناحيت بيهق آمد و در ديه شيشتمد نزول كرد و از آنجا به زيارت پدر خويش علي ابن موسي الرضا رفت في سنه اثنتين و ثلاثين و ماتين».11
تصوير شماره 1- مناره خسرو گرد، ماخذ: نگارندگان |
شايد بتوان مناره خسروگرد را در زمره زيباترين مناره هاي خراسان و ايران بشمار آورد. مناره اي به بلنداي بيست و هشت متر از سطح زمين، كه از دور دستها در بيانبانهاي خراسان قرنهاست چشم در چشم مسافران خاك مياندازد و چشمان هر رهگذر تيز بيني را به خود خيره ميكند. اين مناره با پلاني هشت ضلعي در سكو و مربع در پايه و دايره در ساقه و با حدود نود پله كه از درون حول محور مركزي مناره در چرخشند؛ در سال پانصد و پنج هجري از آجر و ملات آهك و گچ و چوب به دستور تاج الدوله ابولقاسم علي بن سعيد كه نائب وزير بوده است در زمان حكومت سلطان سنجر بر خراسان بر سر راه مواصلاتي ري به نيشابور ساخته شده است.
بنا از حيث ظرافت و زيبايي آينه اي تمام نما از تمايل هنر دوره سلجوقي به آجر كاري است و تمامي سطح بيروني مناره با آجر به طريق راسته و خفته و ايجاد بند و سايه و برجستگي و با استفاده از آجرهاي قالبي و تراش با اشكال هندسي در فرم هاي اغلب لوزي شكل تزئئين شده است.
ب |
الف |
تصوير شماره 2- پلان مناره خسرو گرد، ماخذ: نگارندگان
|
چ |
ج |
ت |
پ |
ب |
الف |
تصوير شماره 3- طرح بازسازي شده آجركاري مناره خسرو گرد، ماخذ: نگارندگان
|
تصوير شماره 4- آجر تراش بكاررفته در مناره خسرو گرد، ماخذ: عبداللهي1383
|
تصویر شماره 5 ) طرح بازسازی شده شمسه های بکار رفته در مناره خسروگرد، ماخذ: نگارندگان |
الف |
ب |
مناره مسجد جامع دامغان و همچنين مناره مسجد جامع سمنان مشاهده نمود(تصوير شماره3،پ) بر روي اين قسمت نوار آجر تراش باريكي به شكل كلاه آ بصورت ايستاده كنارهم و به عرض حدود دورج اجرا شده است(تصوير شماره3،ت) كه زير و روي آن را، دو رج آجر ساده از آن خود كرده است؛ كه جدا كننده اين خط از آجر تراش ها از طرح بعدي است.
تصویر شماره 6) قسمتی ازطرح بازسازی شده آجرکاری مناره خسروگرد. ماخذ : نگارندگان |
بر بالاي آن، چند نوار از نظر گذشته(دورج ساده ،يك رج تراش، دورج ساده) مجدد اجرا شده اند و بعد از آن اولين كتيبه مناره با خط كوفي با آجر هاي قالبي و تراش به چشم ميخورد كه در برگيرنده آيه شماره 11 از سوره جمعه است. (تصاوير 7 و8و9)
تصویرشماره 7) طرح بازسازی شده آجرتراش ها و کتیبه مناره خسروگرد ماخذ نگارندگان |
تصویر شماره 8) کتیبه نخستین مناره خسروگرد، ماخذ نگارندگان |
تصویر شماره 9) متن بازسازی شده کتیبه نخستین مناره خسروگرد، ماخذ نگارندگان
|
و چون داد و ستد يا سرگرميى ببينند به سوى آن روىآور مى شوند و تو را در حالى كه ايستاده اى ترك مىكنند بگو آنچه نزد خداست از سرگرمى و از داد و ستد بهتر است و خدا بهترين روزى دهندگان است. در ماههاي سال 505. در تفاسیر مىخوانیم: پیامبر گرامى اسلامصلى الله علیه وآله مشغول خواندن خطبههاى نماز جمعه بودند كه كاروان تجارى همراه با طبل و دُهل و سر و صدا وارد مدینه شد. بیشتر نمازگزاران به سراغ كاروان رفتند و حضرت را كه در حال ایستاده مشغول ایراد خطبه بود، تنها گذاشتند. این آیه نازل شد و آنان را توبیخ كرد. آیه به جاى انتقاد از ترك خطبه و نماز، از تنها گذاردن پیامبر، انتقاد مىكند. آغاز این سوره با بعثت پیامبر اسلام بود و پایان آن، با انتقاد از تنها گذاشتن آن حضرت و این خود هشدار به مؤمنان است. رمز گشايي و پرداختن به زواياي پنهان چرايي انتخاب اين آيه براي اين مناره خود مقاله اي مجزا ميطلبد؛ ليك ميتوان چنين بيان كرد كه اين مناره اصلي ترين كاربري خود را به نمايش ميگذارد كه همان هدايت انسان است. هدايت انسان به عنوان يك رهگذر در كوره راهها به سوي آبادي و همچنين هدايت يك انسان به عنوان يك رهگذر در گذر تاريخ و هدايت او به سوي درگاه خداوند كه اين مهم، اصلي ترين كاركرد دين را به نمايش ميگذارد. درباره اين كتيبه بنا بايد عنوان كنيم كه براي اولين بار متن اين كتيبه در اختيار علاقه مندان قرار ميگيرد. نويسندگان اين مقاله با استفاده از دست نوشته هاي هرستفلد و تطبيق آن با كتيبه هاي مناره و قرائت متن كتيبه ها به اين مهم دست يافته اند. در مقالات كتابها و ياداشتهاي پيش از اين مقاله، متن اين كتيبه را اينگونه بيان كرده اند « أمر بنا هذه المنارة الصاحب العجم مقبل الملك تاج الدولة أبو القاسم بن السعيد ولى أمير المؤمنين في سنة خمس وخمسمائة» كه معتبر ترين و جديد ترين اين مقالات را علي فرخي و امير اكبري در سال 92 در نشريه پژوهشنامه تاريخ تحت عنوان بررسي ميل مناره هاي خراسان ( باتكيه بر نقش سازه اي و محتواي كتيبه هاي آن ها) به چاپ رسانده اند .در اينجا بيان اين نكته لازم به نظر ميرسد كه اين اشتباه تاريخي به دليل نقلي اشتباه بوده كه در نوشته هاي گوناگون تكرار شده است كه البته تنها قسمت درست اين جمله كه در كتيبه اول بنا آورده شده همان سال 505 است. و مابقي جمله اي كه ذكر آمد – كه تنها قسمتي از آن درست است-مربوط به كتيبه بالايي مناره است كه در ادامه خواهد آمد.
تصویر شماره 10) واگیره سواستیکا . قسمتی از طرح بازسازی شده آجر کاری مناره خسروگرد، ماخذ نگارندگان
|
از اين نقش كهن در ديگر بناهاي اسلامي نيز استفاده شده است -مناره كرات يكي از اين بناهاست-كه البته ميتواند در اين بنا به صورت اتفاقي و با توجه به چينش حرف "لا" شكل گرفته باشد. لازم به ذكر است نقش استفاده شده در اين قسمت از مناره همان نقشي است كه در قسمتهاي ابتدايي بنا ده رج از آن را اجرا كرده و متوقف نموده اند كه با قياس اين دو طرح ميتوان به خرابي موجود در آن گره پي برد( تصويرشماره 6) پس از اين نقش چهار رج آجر ساده كار شده است و بر روي آن نقش ديگري از تركيب آجرهاي تراش تشكيل دهنده شمسه هشت پر كه در نواري در قسمت ابتدايي مناره استفاده شده بود كار شده است. در اين قسمت آجر هاي تراش را معكوس نوارزیرین اجرا كرده اند و بازهم در اجراي آن دقت كافي بكار نرفته و در صورت اجراي دقيق طرحي از چليپا و سرمه دان(بازوبندي) را ميتوانست به نمايش بگذارد كه البته اين مهم تا حدودي هويداست. (تصوير شماره 12،الف) پس از اين نوار چهار رج آجر چيني ساده اجرا شده و بعد از آن كتيبه دوم بنا كه شامل حدود دوازده رج آجر است با همان رسم الخط كتيبه اول و همان تكنيك اجرا شده كه متن آن به باني اشاره دارد.كتيبه با كلمه امر ببناء آغاز ميشود. «ساختار امر ببناء اسلوب رسمي تنظيم كتيبه هاي احداثيه يا پايه گذاري همه انواع بنا شد. ساختار كامل اين كتيبه ها چنين است: سرآغاز(مانند بسم الله)،فعل، اسمي كه معرف بناست،نام باني يا حامي،تاريخ.»16
تصویر شماره 11) متن بازسازی شده کتیبه دوم مناره خسروگرد، ماخذ نگارندگان
|
تصویر شماره 12) طرح بازسازی شده آجرکاری کتیبه دوم مناره خسروگرد، ماخذ نگارندگان
|
تصویر شماره 14)قسمتی ازطرح بازسازی شده گره ، مناره خسروگرد، ماخذ نگارندگان
|
تصویر شماره 13)قسمتی ازطرح بازسازی شده گره ، مناره خسروگرد، ماخذ نگارندگان
|
در عهد ناصري و در زمان برگشت ناصرالدين شاه از سفر مشهد و پس از بازديد از اين بنا دستور مرمت ان صادر شده وحدود بيست رج آجر چيني ساده در ادامه بنا كار شده است.( تصاوير 15و16 ) و بر بالاي آن يك سقف سايه بان مانند تعبيه كرده اند كه امروزه سقف و قسمت فوقاني مناره كه در زمان ناصري ساخته شده بود از بين رفته است.
تصویر شماره 15) ، مناره خسروگرد قبل از مرمت، ماخذ
|
تصویر شماره 16) ، مناره خسروگرد بعد از مرمت، ماخذ
|
- يافته ها و نتيجه گيري
با توجه به مباحث از نظر گذشته در مورد پيشينه مناره و انواع كاركرد هاي آن و با توجه به بررسي هاي به عمل آمده از سوي نگارندگان بر روي مناره خسروگرد ميتوان اينگونه بيان داشت كه مناره خسروگرد يك مناره منفرد است كه در درجه اول اهميت كاربري خود نقش يك ميل راهيابي را ايفا ميكند؛ و هدف پررنگ مانده ساخت آن، كمك به راهيابي رهنوردان بوده است. اين مهم را ميتوان بر اساس محل قرار گيري مناره كه بر كناره راه اصلي ري به نبشابور بنا شده است؛ و همچنين جهتهاي مورد اشارهي وجه هاي سكو، كه به نحوي پي ريزي شده است، تا هشت وجهي كار شده در سكو در چهار ضلع بزرگتر به جهت هاي جغرافيايي اصلي و در اضلاع كوچكتر به جهتهاي فرعي اشاره كند. براي استحكام اين نظر –وجه پر رنگ تر هدف ساخت- ميتوان استفاده از آيه كريمه 11 سوره جمعه قران مجيد، در كتيبه اول مناره را برشمرد؛ كه مفرمايد: و چون داد و ستد يا سرگرميى ببينند به سوى آن روىآور مى شوند و تو را در حالى كه ايستاده اى ترك مىكنند بگو آنچه نزد خداست از سرگرمى و از داد و ستد بهتر است و خدا بهترين روزى دهندگان است. در اين آيه بطور اخص به مقوله تجارت و بازرگاني اشاره مستقيم شده است و انسان سرگشته در جاده هاي زميني را به سوي معنويات رهنمون ميكند. با تكيه بر متن همين كتيبه ميتوان چنين بيان داشت كه مناره خود به نمادي از اسلامي بودن منطقه تبديل شده است. و به تجار، مسافران و ساكنين منطقه اين نكته را مخابره ميكند؛ كه اين ناحيه زير پرچم اسلام قرار دارد. همچنين با ساخت مناره در اين قسمت، حد و حدود شهر رانيز بازگو ميكند و آن را نشاني از آباداني در دل بيابان قرار ميدهد. با استناد به كتيبه دوم بنا كه شامل دستور ساخت و نام و كنيه باني آن است؛ ميتوان به كاربرد ابراز قدرت از سوي باني براي مردم محلي و نيز مسافران را اشاره كرد. ابراز قدرت بدان سبب ميتواند باشد كه باني از تركيب امر به بنا ( دستور ساخت)( فرمان دادن به بناي چيزي) استفاده كرده است. از طرف ديگر كنار نام باني چندين لقب نيز گنجانده شده است كه با توجه به متن تاريخ بيهق نوشته ابن فندق و آنچه درباب ويراني خسروگرد از اين كتاب در اين مقاله ذكر آمده ؛ميتوان ديد اين القاب را به سرداران و اشخاص بزرگ كشوري ولشكري نسبت داده است. القابي همچون تاج الدوله، معين الدين، موئد الدين، امير مومنان و.... براي هر كدام لقبي را بكار برده و اين در حاليست كه در اين مناره براي باني سه لقب بكار رفته است. شايد بتوان گفت باني با بيان چندين لقب سعي در نشان دادن جايگاه اجتماعي خود در جامعه هدف بوده و اين خود بيانگر قدرت اواست. از طرف ديگر ساخت اين مناره نيز تبديل به يك نماد قدرت براي وي و حكومت مركزي خواهد بود. با نگاهي ديگر ميتوان ميل به جاودانگي نام را در اثر به وضوح مشاهده كرد. كما اينكه در هزار سال بعد از ساخت اين مناره كماكان نام باني شغل او و جايگاه اجتماعي وي آشکار است. حال انكه ابولقاسم علي بن سعيد نايب وزير بوده است و با اين بنا نام خود را در بخشي از تاريخ ماندگار كرده است. پس ميل به جاودانگي را نميتوان از انديشه دخيل در ساخت مناره يا حداقل كتيبه آن حذف كرد.
سازه
مناره خسروگرد در گردشي از هشت ظلعي به مربع و پس از آن به دايره ميرسد كه تمامي اين چرخش ها را در زميني ترين قسمت خود يعني سكو و پايه به اتمام ميرساند. با چرخش حول محور مركز پرگار رو به سمت بالا درحال صعود است. گويي نمادهاي زميني و آسماني را به هم پيوند ميزند و از زمين به آسمان در حركت است. اين مهم رادر نمادهاي هنر اسلامي ميتوان باز شناخت از آنجا كه دايره نماد آسمان و مربع نمادي از زمين قرار ميگيرد. در اين اثر سكو نيز ميتواند بار معنايي ديگري بگيرد كه همان جمع اضداد است كه در مقام هشت وجه اصلي و فرعي قرار ميگيرد و همه جهتهاي انساني را به سوي يك جهت آسماني به سمت افلاك ميكشاند. اين نظر را ميتوان بر كتيبه اول مناره نيز استوار ساخت كه هدايت انسان را به سوي خدا بازگو ميكند. اين مناره همچون بيشتر مناره هاي ايران استوانه اي/مخروطي محسوب ميشود كه با مصالح بوم آورد متشكل از آجر، ملات و چوب -به عنوان عنصر كش سان نگه دارنده- ساخته شده است. اصلي ترين عنصر در اين سازه همان آجر است كه بارزترين وجه در آثار معماري دوره سلجوقي در ايران محسوب ميشود. با توجه به بررسي هاي به عمل آمده در تزئينات آجر كاري اين مناره ميتوان گفت استادكاران يا معمارن چندان برجسته اي براي انجام و ساخت اين اثر استخدام نشده اند ولي با اين حال اين اثر از زيباترين آثار بازمانده در دل خراسان امروزي است. اين سازه همچون بسياري از مناره هاي استوانه اي ديگر داراي پله مركزي براي صعود به بالاي مناره است كه با حدود نود پله حول محور مركزي مناره به سمت بالا در چرخش است و نور مورد نياز خود را از طريق روزنه هاي كوچك تعبيه شده در بدنه تامين ميكند. محور مركزي مناره حكم ستون مناره را داراست و با اتصال ستون مركزي به بدنه مناره توسط حركت مارپيچ پله ها استحكام بنا را چنان ساخته كه پس از گذشت هزار سال از عمر آن همچنان از گزند در آمان مانده است. بر اساس تصويري كه دردوره قاجار از اين بنا ثبت شده(تصاوير15 و 16) ميتوان سايه باني بر بروي بام مناره مشاهده كرد كه ميتواند براي جلوگيري از خاموش شدن آتش در آن باشد كه البته اكنون قسمت فوقاني- كه در دوره قاجار مرمت شده بود – و آن سايه بان وجود ندارند.
تزئينات و رسم الخط
با بازسازي متن كتيبه ها و دست يابي به رسم الخط استفاده شده در آن و همچنين نوع تزئينات بكار رفته در فضاي كتيبه ها ميتوان ريشه هاي اين خط را درآثار غزنوي(مناره مسعود غزنوي)(ن ك s.blair,1992:245,274)18و كتيبه ايوان پشتي رباط شرف باز شناخت و بر اين پندار بود كه اين خط در ادامه همان خط و يا حتي با استفاده از همان رسم الخط تحرير شده و تراشيده شده است. تزئينات و گره هاي بكار رفته در بنا را ميتوان در ادامه بناهاي سلجوقي به شمار آورد. بناهايي همچون مناره تاريخانه و مناره دامغان و سمنان و... چرا كه نقوش بكار رفته و نوع سازه در آنها مشترك است. شايد بتوان گفت كه نزديكي تاريخ ساخت اين مناره ها به يكديگر و مسير مواصلاتي يكسان آنها در اين شباهتها تاثير گذاشته اند. همچنين ميتوان اين نقوش را در آثار پيشين جستجو كرد و به اين نتيجه رسيد كه گره هاي استفاده شده در اين اثر ابداعي نيستند و همگي بر گرفته از نمونه هاي پيشين آن است. حتي در برخي قسمت ها مانند نوار شمسه ها عدم تسلط مجريان بر نقوش باعث دفرمه شدن آنها شده است ولي با اين حال كل مناره بعنوان يك اثر واحد داراي انسجام قابل قبولي در ساخت و تزئينات است. نزديكي نوع تراشها، رسم الخط، تزئينات و ساختار ساختمان مناره هاي اين عصر به يكديگر ميتواند بيانگر وجود يك الگوي كلي براي ساخت مناره در قلمرو سلجوقي بوده باشد .
پی نوشتها
[1] هيلن برند، روبرت (1389)معماري اسلامي شكل،كاركرد و معني، باقر آبت الله زاده شيرازي، روزنه، تهران ص 130
[2] M. Bloom, Jonathan (2002 ) The Minaret,symbol of Faith & Power, Saudi Aramco World p 31
[3] زماني، عباس،(1351) منار و مناره تزئيني درآثار تاريخي اسلامي ايران، هنر و مردم شماره 121ص 67
[4] گدار ، آندره و ديگران ،(1371)آثار ايران ،ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم ،آستان قدس رضوي ص 147
[5] ابن فندق،علي ابن زيد البيهقي، 1361تاريخ بيهق ، گرداوري:بهمن انصاري تاريخ مرگ مولف 565 ه. ق ص 33-34
[6] ابن فندق،علي ابن زيد البيهقي، همان ص41-43
[7] طاهری، ابوالقاسم ، 1348جغرافیای تاریخی خراسان از نظر جهانگردان از دوره باستان تا آغاز عهد قاجار، انتشارات شواری مرکزی جشن شاهنشاهی ایران ص 159
[8] ابن فندق،علي ابن زيد البيهقي، همان ص 284
[9] مولوي ،عبد الحميد 1354آثار باستاني خراسان جلد اول شامل اثار و ابنيه تاريخي جام نيشابور و سبزوار- - سلسله انتشارات انجمن آثار ملي-121اداره كل فرهنگ و هنر خراسان مشهد ص484
[10] عبدالله زاده ثاني،محمد(1381)باستان شناسي و تاريخ ميل خسروگرد، اداره كل ميراث فرهنگي خراسان،اداره ميراث فرهنگي سبزوار،معاونت پژوهشي
[11] ابن فندق،علي ابن زيد البيهقي، همان ص46
[12] بن فندق،علي ابن زيد البيهقي، همان ص53
[13] اعتماد السلطنه،محمد حسن خان(صنيع الدوله)(1362)مطلع الشمس، احمد قاسملو،انتشارات پيشگام، تهران ص 222
[14] مولوي ،عبد الحميد 1354ص 489
[15] علي فرجي و امير اكبري(1392) بررسي ميل، مناره هاي خراسان با تاكيد بر نقش سازه اي و محتواي كتيبه هاي آنها، پژوهشنامه تايخ، شماره 32 ص125
[16] بلر،شيلا(1394) نخستين كتيبه ها در معماري دوران اسلامي ايران زمين، مهدي گلچين عارفي، فرهنگستان هنر، تهران
[17] P48 Diez,ernst(1918)Churasanische baudenkmaler,D.reimer,berlin
[18] S.Blair,Sheila(1992)The monumental inscrip toins from early Islamic iran and transoxiana,new York p 245-274