بررسی مناسبات سیاسی- نظامی اشرف افغان با مدعیان قدرت در ایران 1142 – 1137 ه.ق / 1729 – 1725.م
محورهای موضوعی : باحث معرفتی و روش­ شناختی تاریخ پژوهی
1 - تاریخ - دانشکده علوم اجتماعی - دانشگاه پیام نور - بهشهر - ایران
کلید واژه: امپراطوری عثمانی, مناسبات سیاسی - نظامی, اشرف افغان, نادرشاه افشار,
چکیده مقاله :
اشرف افغان، بعنوان وارث حکومت مستعجل محمود افغان که توانسته بود به عمر حکومت صفویان در ایران خاتمه دهد (1137 ه / 1725 م ) بر آن شد تا با اتخاذ یک برنامه مدون و استراتژی مشخص ، مدعیان قدرت و دشمنان حکومت خود را در داخل و خارج از قلمرو حکومتی اش به چالش بکشد. مهمترین دشمنان اشرف عبارت بود از: شاهزاده تهماسب میرزا؛ آخرین بازماندۀ خاندان صفوی که بدنبال بازگرداندن قدرت به صفویان بود، نادر افشار؛ نیرویی تازه نفس از ابیورد و دولت های متعرض روسیه و عثمانی به ایران. باید توجه داشت که تدوین و اتخاذِ چنان برنامه و استراتژیی کارآمد برای اشرف افغان، چندان کار آسان و تنها محدود به جنگ و جدل با مدعیان قدرت نبود که بتوان با تکیه بر قدرت قشون و تجهیز سپاهیانی سلحشور بدان دست یافت بلکه این برنامه می بایستی از چنان ظرفیتی برخوردار باشد که بتواند جایگاه اشرف را نیز از یک اشغالگر و غاصب تاج و تخت خاندان سلطنتی صفوی به جایگاهی قانونی و مورد تائید همگان تغییر و ارتقا دهد. این امر بطور طبیعی خالی از خطر نبوده و نه تنها اشرف بلکه کلیۀ افاغنه غلزائی نیز می بایست مسئولیت آن را بعهده می گرفتند چرا که ناکامی در عملیاتی کردن استراتژی مزبور موجب می شد که ایشان بهای سختی بپردازند.
Ashraf Afghan, as the heir to Mahmoud Afghan precipitate government, who had ended the Safavid dynasty in Iran, defeated those who had claims over power and his government’s enemies inside and outside of his administration by adopting a compiled program.Ashraf Afghan, as the heir to Mahmoud Afghan precipitate government, who had ended the Safavid dynasty in Iran, defeated those who had claims over power and his government’s enemies inside and outside of his administration by adopting a compiled program. The most important enemies of Ashraf: Prince Tahmasb Mirza, the last survivor of the Safavid dynasty, who sought to restore power to the Safavids, Nader Afshar, a fresh force from the Abivard, and The Russian and Ottoman invading governments to Iran. It should be noted that the formulation and adoption of such an effective program and strategy for Ashraf Afghan was not so easy and limited to the struggle with the claimants of power that it could be obtained by relying on the power of the troops and equipping the warrior's armies, but this program should be in addition to It has the capacity to increase the position of Ashraf from an occupier of the land of Iran and the usurper of the throne of the royal royal family of Safavid to a legal and verifiable status. This was not naturally risk averse, and not only Ashraf but all the aggressors also had to take responsibility because the failure to operate the strategy would have caused them to pay hard
_||_