بررسی تأثیر افشای داوطلبانه اطلاعات بر ریسک پذیری شرکت با تأکید بر نقش مالکیت مدیریتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
محورهای موضوعی : بورس اوراق بهادارحسین منتظرقائم 1 , صفیه مهری نژاد 2 *
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مدیریت مالی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - دانشیار، گروه مدیریت مالی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: مالکیت مدیریتی, ریسک پذیری شرکت, افشای داوطلبانه اطلاعات,
چکیده مقاله :
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تأثیر افشای داوطلبانه اطلاعات بر ریسک پذیری شرکت با تأکید بر نقش مالکیت مدیریتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1391 تا 1399 می باشد. نمونه آماری تحقیق 125 شرکت است. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با رویکرد کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری از روش کتابخانه ای و در بخش آزمون فرضیات از روش اسنادکاوی صورتهای مالی بوده است. به طور کلی روش آزمون فرضیات از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه است. نتایج تحقیق نشان داد افشای داوطلبانه اطلاعات بر ریسک پذیری شرکت تأثیر مستقیم و معناداری دارد و افزایش درصد مالکیت مدیریتی موجب تقویت این تأثیر می گردد. نتایج مربوط به متغیرهای کنترلی نشان داد که اهرم مالی و نسبت اقلام تعهدی بر ریسک پذیری شرکت تأثیر معکوس و معناداری دارد و تأثیر اندازه شرکت و جریان نقدی عملیاتی بر ریسک پذیری شرکت؛ مستقیم و معنادار می باشد.
The main purpose of the current research is to investigate the effect of voluntary disclosure of information on the company's risk-taking, emphasizing the role of managerial ownership in companies listed on the Tehran Stock Exchange during the years 2011 to 2019. The statistical sample of the research is 159 companies. The research method is descriptive-correlation with applied approach. The method of collecting information in the theoretical foundations section was the library method, and in the hypothesis testing section, the document analysis method of financial statements was used. In general, the hypothesis testing method is correlation and multiple regression. The results of the research showed that the voluntary disclosure of information has a direct and significant effect on the company's risk-taking, and increasing the percentage of managerial ownership strengthens this effect. The results related to the control variables showed that the financial leverage and the ratio of accruals have an inverse and significant effect on the company's risk-taking, and the effect of the company's size and operating cash flow on the company's risk-taking; it is direct and meaningful
_|1) احمدوند، مسعود. اقبالی، حسین. (1399). شناسایی و رتبهبندی انواع ریسک در پروژههای نمونه کاربردی: خط 7 مترو تهران زیرزمینی به روش AHP. مهندسی سیستم و بهرهوری. 1 (1). 7-29.
2) برزگر، س. خاتمی، ز. (1398). بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکتها، پژوهش در حسابداری و علوم اقتصادی، سال سوم، شماره 5 (جلد اول)، صص. 51 تا 62.
3) بیات، علی. آب چهر، بهجت.، (1397)، ارتباط بین الگوهای تصمیمگیری و انتظارات سرمایهگذاران از ریسک و بازده سرمایهگذاری در ابزارهای مالی بر اساس مدل مارکویتز، فصلنامـه علمی پژوهشی دانش سرمایهگذاری ، سال چهارم، شماره شانزدهم، 802-857 .
4) پورحیدری، علي؛ و حسين افلاطونی (1392). انگیزههای هموارسازی سود در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران. بررسیهای حسابداری و حسابرسي، شماره 52، ص 3 تا 17.
5) جوادیان لنگرودی، مریم (1398) بررسی تأثیر کیفیت گزارشگری مالی بر ریسکپذیری در بورس اوراق بهادار تهران، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان.
6) شاکر، ع. (1396). بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر ریسک نقدینگی سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، اولین کنفرانس ملی کاربرد پژوهشهای نوین در علوم انسانی، قائمشهر.
7) صادقی یخدانی، غ. خانی، ع. بیت شکن، م. (1399). بررسی تأثیر افشای اطلاعات بر صرف ریسک سهام با توجه به سطح نرخ رشد شرکت، بررسیهای حسابداری و حسابرسی، دوره 27، شماره 3. صص. 381-409.
8) طولابی، س. امجدیان، ی. (1399). تأثیر مالکیت مدیریتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام، رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری، شماره 38 (جلد هشتم)، صص. 55-68.
9) عزلتی، ف. نوری فرد، ی. امام وردی، ق. دارابی، ر. حاجیها، ز. (1400). افشای داوطلبانه اطلاعات غیرمالی و آثار آنها (با تأکید بر انطباق تئوریهای علامتدهی و مشروعیت). دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت. 10 (38). 67-86.
10) فشاری، م. (1396). بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر رفتار ریسکپذیری بانکهای خصوصی و دولتی ایران (رهیافت دادههای تابلویی پویا). فصلنامه پژوهشهای پولی-بانکی، سال دهم ، شماره ۳۲ ، صص. 199-225.
11) كردستاني، غلامرضا (1391). بررسي رابطه بين ثبات مدیریت و هزينه سرمايه سهام عادي، بررسیهای حسابداري و حسابرسي، شماره 48، ص 85 تا 104.
12) کارگرشورکی، م. نظامی، ا. (1393). تأثیر ساختار مالکیت بر ریسک در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس تهران، دومین کنفرانس بینالمللی مدیریت چالشها و راهکارها، شیراز.
13) Albringa Susan M., Xiaolu Xub. (2020). Management earnings forecasts, managerial incentives, and risk-taking. Advances in Accounting. 145 (3), 335–361
14) Botosan, C. A. (2017). Disclosure Level and the Cost of Equity Capital. The Accounting Review, 72, 323-349.
15) Chen, J.Z., L. Rees, K. Sivaramakrishna, (2016). Are all benchmark beaters treated the same? Accrual-based versus real earnings management. Working paper (University of Colorado at Boulder).
16) Hung, M., Jing, S. and Wang, Y. (2017). The Effect of Mandatory CSR Disclosure on Information Asymmetry: Evidence from a Quasi-natural Experiment in China. http://www.ssrn.com. incentives, and risk-taking. Advances in Accounting. 145 (3), 335–361
17) Lem, X. and Leman, H. I. (2020). Mandatory financial reporting and voluntary disclosure: The effect of mandatory IFRS adoption on management forecasts. The Accounting Review, 91(3), 933–953.
18) Louis, H., Robinson, D., 2021. Do managers credibly use accruals to signal private information? Evidence from the pricing of discretionary accruals around stock splits. J. Account. Econ. 39, 361–380.
19) Tang, X., Du, J., Hou, Q., 2018. The effectiveness of the mandatory disclosure of independent directors’ opinions: empirical evidence from China. J. Account. Econ. 32, 89–125.
20) Wardhani, R. (2019). The role of audit quality on market consequences of voluntary disclosure: Evidence from East Asia. Asian Review of Accounting, 27(3), 373-400.
|_
بررسی تأثیر افشای داوطلبانه اطلاعات بر ریسکپذیری شرکت با تأکید بر نقش مالکیت مدیریتی در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران
چکیده:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تأثیر افشای داوطلبانه اطلاعات بر ریسکپذیری شرکت با تأکید بر نقش مالکیت مدیریتی در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1391 تا 1399» میباشد. نمونه آماری تحقیق 125 شرکت است. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با رویکرد کاربردی میباشد. روش گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری از روش کتابخانهای و در بخش آزمون فرضیات از روش اسنادکاوی صورتهای مالی بوده است. به طور کلی روش آزمون فرضیات از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه است. نتایج تحقیق نشانداد افشای داوطلبانه اطلاعات بر ریسکپذیری شرکت تأثیر مستقیم و معناداری دارد و افزایش درصد مالکیت مدیریتی موجب تقویت این تأثیر میگردد. نتایج مربوط به متغیرهای کنترلی نشانداد که اهرم مالی و نسبت اقلام تعهدی بر ریسکپذیری شرکت تأثیر معکوس و معناداری دارد و تأثیر اندازه شرکت و جریان نقدی عملیاتی بر ریسکپذیری شرکت؛ مستقیم و معنادار میباشد.
واژگان کلیدی: افشای داوطلبانه اطلاعات، ریسکپذیری شرکت، مالکیت مدیریتی
1. مقدمه
یکی از الزامات رشد و توسعه اقتصادی، دسترسی همه ذینفعان به اطلاعات شفاف است. شرکتهایی که گزارشگری مالی شفاف و قابل قبولی ندارند، با ریسک اعتبار مواجهشده و اطمینان سهامداران را از دست میدهند. کیفیت افشای اطلاعات حسابداری، از عوامل مؤثر در تعیین کیفیت حسابرسی، مورد توجه گروه کثیری از عموم و استفادهکنندگان اطلاعات حسابداری میباشد. این در حالی است که حتی با افزایش الزامات افشای اجباری، شرکتها باز هم به فراهم کردن اطلاعات داوطلبانه ادامه میدهند. به این ترتیب، انگیزه چنین رفتارهایی توجه زیادی را به خود معطوف ساختهاست که باعث جذاب شدن موضوع افشای داوطلبانه شده است (احمدوند و اقبالی، 1399).
يكي از ابزارهاي مهم براي سازمانها در ايفاي مسئوليت پاسخگويي، افشاي اطلاعات مالي و غيرمالي است. شركتها افشاي اطلاعات را از طريق انتشار صورتهاي مالي، يادداشتهاي توضيحي، گزارش هيئت مديره و نظاير آن انجام ميدهند. برخي از شركتها علاوه بر افشاي حداقل اطلاعات براساس استانداردهاي مربوط و ساير قوانين و مقررات، به افشاي اضافي اطلاعات بهصورت اختياري نيز ميپردازند. افشاي اختياري يا افشاي اخلاقی، افشايي است كه شركتها علاوه بر الزامات افشاي اجباري انجام ميدهند. افشاي داوطلبانه، به صورت هرگونه اطلاعات مالي و غيرمالي افشاء شده توسط مديريت، فراتر از گزارشهاي مالي اجباري، تعريف ميشود. افشاهاي داوطلبانه ميتوانند شامل افشاي اطلاعات استراتژيك (محصول، رقابت، مشتريان)، اطلاعات مالي (پيشبيني درآمد مديريت، قيمت سهام) و اطلاعات غيرمالي (عملكرد پايداري محيطي، اجتماعي و حاكميتي) باشند. پژوهشهاي گذشته نشانميدهند كه افشاي داوطلبانه ميتواند نقدشوندگي سهام را بهبود بخشد، ریسک شرکت و هزینه سرمایه را كاهش دهد، واسطهگري اطلاعات را افزايش دهد و كيفيت درآمدها را بهبود بخشد. وسعت و نوع افشاهاي داوطلبانه به هزينههاي مرتبط به افشاء، حاكميت شركتي، پیشینه و مشخصات فردي مديران اجرايي، و عملکرد پایداری بستگی دارد (آلبرینگ و ژیائولو1، 2020).
مالکیت مدیریتی؛ ابزاري براي برقراري ارتباط بين سهامداران و اداره کنندگان شرکت است. مديران شركتها با افشاي كامل اطلاعات به عنوان مكانيزمي در حمايت از حقوق سرمايهگذاران خارجي ميتوانند عدم تقارن اطلاعاتی كه داراي پيامدهاي نامطلوبي از قبيل افزايش هزينههاي معاملات، ضعف بازار، نقدشوندگي پايين و به طور كلي كاهش سود حاصل از معاملات در بازار سرمايه خواهد بود و يكي از عوامل اصلي تئوري نمايندگي است را كاهش دهند. اين در حالي است كه با جدا شدن مالكيت از مديريت در شركتها و برقراري رابطه نمايندگي، هر يك از طرفين رابطه، به دنبال حداكثر كردن منافع شخصي خويش ميباشند. از آنجا كه تابع مطلوبيت مديران با مالكان يكسان نيست، بين آنها تضاد منافع وجوددارد و سهامداران بايد مخارجي را متحمل شوند تا منافع مديران را با خود همسو كنند. از آنجا كه چنين مخارجي به واسطة شكلگيري رابطه نمايندگي بهوجود ميآيد، هزينههاي نمايندگي ناميده ميشود. طی چهار قرن اخير، تلاشهای بسياري جهت يافتن راهحلي مناسب براي همسو كردن منافع و انگيزههاي مالك و نماينده صورت گرفته است. شفافيت و افشای اطلاعات داوطلبانه ميتواند راهكاري مفيد جهت كاهش هزينههاي نمايندگي و ریسکپذیری شرکت باشد (بزرگر و خاتمی، 1398).
يكي از مهمترين عوامل توسعه پايدار در اقتصاد هر كشور، فراهم كردن زيرساختهاي اساسي در جذب سرمايهگذاري داخلي و خارجي است. اين مهم با وجود فضاي رقابتي سالم از طريق اطلاعات شفاف و به موقع و امكان دسترسي همه مشاركتكنندگان بازار به اطلاعات شفاف امكانپذير است. هرچه انتشار اطلاعات در جوامع بيشتر و بهتر صورت پذيرد، امكان اتخاذ تصميمهاي آگاهانه و ايفاي مسئوليت پاسخگويي در مورد چگونگي تحصيل و مصرف منابع، بيشتر ميشود. در اين راستا، رهنمودهاي اخلاقی براي كمك به پيشبرد كسب و كار، همسو نمودن آن با قوانين و دوري از تعاملات و اعمال متقلبانه ضروري است. پرسونس2 (2013) به طور صريح بيان ميكند كه فعاليتهاي غیراخلاقی اثر منفي روي شركت دارد و بر تصوير و شهرت شركت سايه مياندازد، بر سوددهي و ارزش بازار شركت اثر ميگذارد، هزينههايي را به شركت و سهامداران تحميل ميكند و در نهايت، منجر به ايجاد بياعتمادي در عموم ميشود. بنابراين، يكي از الزامات رشد و توسعه اقتصادي، دسترسي همه ذينفعان به اطلاعات شفاف است (عزلتی و همکاران، 1400).
استفادهكنندگان از اطلاعات مالي، به اطلاعات دقيق و به موقع براي اخذ تصميمات مربوط به سرمايهگذاريشان نياز دارند. شركتهايي كه گزارشگري مالي شفاف و قابل قبولي ندارند، با ريسك اعتبار مواجهشده و اطمينان سهامداران را از دست ميدهند. چنين شرايطي در نهايت، درجه اعتبار و ميزان نقدشوندگي را در كل بازار سرمايه به شدت كاهش ميدهد. در واقع، در بلندمدت شرط اصلي رونق بازارهاي سرمايه، محيط اطلاعاتی شفاف است. شفافيت و افشاي اطلاعات، عدم اطمينان را كاهش ميدهد و از اين طريق به كاهش ریسک و در نتيجه هزينه سرمايه منجر خواهد شد كه ميتواند شركتها را براي رشد، توسعه و بهبود مداوم ياريكند. در همين راستا، پذيرش استانداردهاي بينالمللي گزارشگري مالي، سبب افزايش كيفيت افشاي اطلاعات مالي و كاهش ريسك براي سرمايهگذاران شده كه از عوامل مؤثر در تعيين زمانبندي حسابرسي و مورد توجه گروه كثيري از عموم و استفادهكنندگان اطلاعات حسابداري ميباشد و در نتيجه سرمايهگذاران كوچك ميتوانند با سرمايهگذاران حرفهاي بهتر رقابت كنند، زيرا احتمال كمتري وجوددارد كه سرمايهگذاران كوچكتر اطلاعات مالي را از محلي غير از صورتهاي مالي دريافت كنند (صادقی یخدانی و همکاران، 1399).
در اثر افشاي بيشتر اطلاعات، هزينه پردازش اطلاعات مالي براي سرمايهگذاران كاهش يافته و هزينه كمتر پردازش اطلاعات مالي سبب افزايش كارايي بازار و کاهش ریسکپذیری شرکت ميشود. شركتهايي كه از استانداردهاي بينالمللي گزارشگري پيروي ميكنند، اطلاعات بيشتري را در گزارشهاي مالي افشا ميكنند (فشاری، 1396).
افشاي داوطلبانه، ارائه مازاد بر الزام قانوني اطلاعات است. مديريت شركت در فراهم كردن اطلاعات حسابداري و ديگر اطلاعاتی كه باعث تسهيل و تأمين مناسب نيازهاي استفادهكنندگان ميشود؛ آزاد است. ممكن است شركتها به منظور محدود كردن برداشت نامطلوب سرمايهگذاران و ايجاد آگاهي در مورد چشماندازهاي آتي شركت، دست به افشاي داوطلبانه بزنند. ارائه اطلاعات داوطلبانه در مورد شناسايي، اندازه گيري و افشاي اقلام مالي و غيرمالي در صورتهاي مالي باعث جذب سرمايهگذاران ميشود و بهطور موثري به بهبود وضعيت مالي و چهره مديريتي شركت كمك ميكند و منجربه كاهش شرايط عدم اطمينان است كه اين نيز به نوبه خود، نياز به نظارت بر فعاليتهاي مديريت را كاهش ميدهد و متعاقباً باعث كاهش هزينههاي تأمين مالي و افزايش ارزش شركت ميشود. افشاي داوطلبانه اساساً براي سهامداران، بانكها و ديگر تأمينكنندگان سرمايه ارائه ميشود و معمولاً شامل اطلاعات در مورد استراتژي شركت، مسائل رقابتي، فعاليتهاي توليدي، استراتژيهاي بازاريابي و مسائل مربوط به سرمايه انساني است. حتي با افزايش الزامات افشاي اجباري، شركتها باز هم به فراهم كردن اطلاعات داوطلبانه ادامه ميدهند. به اين ترتيب، انگيزه چنين رفتارهايي، توجه زيادي را به سمت خود معطوف ساختهاست كه در نتيجه، باعث جذاب شدن موضوع افشاي داوطلبانه شده است (آلبرینگ و ژیائولو، 2020).
تئوري علامتدهی مربوط به نحوه رسيدگي به مشکلات پديد آمده از عدم تقارن اطلاعاتی در هر محيط اجتماعي است. اين تئوري نشان ميدهد كه اگر طرفي كه داراي اطلاعات بيشتري است، بتواند به ساير ذينفعان علامت ارسال كند، عدم تقارن اطلاعاتی ميتواند كاهش يابد. علامت ميتواند يك اقدام قابل مشاهده يا يك ساختار باشد كه براي نشان دادن ويژگيهاي باكيفيت علامت دهنده به كار برده ميشود. فرض بر اين است كه ارسال علامت براي علامت دهنده مطلوب است. براي مثال، نشان دادن كيفيت بالاتر محصولات در مقايسه با رقباي خود. تئوري مشروعيت يكي ديگر از تئوريهاي وابسته به رابطه بين سازمانها و كل جامعه است. آنچه از اين تئوري برداشت ميشود اين است كه سازمان بايد دائماً مراقب عمليات خود در جهت شكستن مرزها و هنجارهاي جوامع خود باشند تا توسط گروههاي مختلف ذينفعان در جامعه به عنوان مشروع مشاهده شوند. وضعيت مشروعيت براي بقاي شركتها عامل تعيين كننده است. تئوري مشروعيت اشاره به اين دارد كه يك قرارداد اجتماعي در خصوص وضعيت مشروعيت سازمان، بين سازمان و جامعهاي كه در آن عمل ميكند، وجوددارد (2016Chen & Et al). در مطالعه حاضر تلاش ميشود با توجه تئوريهاي علامتدهی و مشروعیت و میزان سطح افشای داوطلبانه در بازار سرمایه و نقش مالکیت مدیریتی در این راستا؛ هدف اصلی تحقیق حاضر پاسخ به این سؤالات میباشد که آیا سطح افشای داوطلبانه اطلاعات موجب کاهش ریسکپذیری شرکت میگردد؟ و آیا مالکیت مدیریتی موجب تغییر تأثیر سطح افشای داوطلبانه اطلاعات و ریسکپذیری شرکت میگردد؟
2. روش شناسی تحقیق
روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با رویکرد کاربردی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد که تعداد 457 شرکت می باشند. در تحقیق حاضر از روش نمونهبرداری حذف سیستماتیک (غربالگری) استفاده گردیده است که از جامعهی آماری مورد نظر، شركتهای نمونه با توجه به شرايط و محدودیتهای زير انتخاب گردیده است:
جدول 1: تعیین حجم نمونه آماری
| شرایط | تعداد حذف از نمونه | باقیمانده |
1 | برای انتخاب نمونه همگن، شرکتها باید قبل از سال 1391 در بورس تهران پذیرفتهشده باشند و از ابتدای سال 1391 سهام آنها در بورس مورد معامله قرار گرفته باشد. | 138 | 319 |
2 | به منظور انتخاب شرکتهای فعال، معاملات این شرکتها در طول سالهای 1391 الی 1399 در بورس دچار وقفه بیش از سه ماه نشده باشد. | 66 | 253 |
3 | به لحاظ افزایش قابلیت مقایسه، دوره مالی شرکتها منتهی به اسفند باشد. | 40 | 213 |
4 | بین سالهای 1391 الی 1399 تغییر فعالیت یا تغییر سال مالی نداشته باشند. | 27 | 186 |
5 | جزو صنایع سرمایهگذاری، واسطهگریمالی، بانک و لیزینگ نباشد. | 61 | 125 |
بعد از مد نظر دادن کلیه معیارهای بالا، تعداد 125 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است.
متغیرهای پژوهش عبارتند از:
الف) متغیر وابسته: ریسکپذیری شرکت
منظور از ریسک پذیری؛ مدیریت ریسک شرکت است. برای اندازه گیری مدیریت ریسک از نسبت انحراف استاندارد فروش خالص سالانه بر انحراف استاندارد نرخ بازده داراییها استفاده می شود:
که در آن: ERM= مدیریت ریسک، SD (NS)= انحراف استاندارد فروش خالص سالانه، SD (ROA)= انخراف استاندارد نرخ بازده داراییها
ب) متغیر مستقل: افشای داوطلبانه اطلاعات در صورتهای مالی
سطح افشای اطلاعات از طریق جدول زیر محاسبه می شود (عزلتی و همکاران، 1400):
جدول 2: نحوه محاسبه افشای داوطلبانه
فهرست افشا | تعداد اقلام | منابع |
معرفی و اطلاعات کلی شرکت | 1 | حسین و همامی (2009) |
حاکمیت شرکتی | 1 | هانیفا و کوک (2002) |
اطلاعات عملکرد مالی | 1 | کوک (1992) |
اطلاعات راهبری شرکت | 1 | منساه (2012) |
گزارشگری اجتماعی و اطلاعات کارکنان | 1 | اویار (2011) |
سابر موارد افشا | 1 | فیرت (1979) |
جمع | 6 |
پس از فراهم کردن چک لیست افشا بر اسا س شاخص های بالا برای هریک از شرکت های نمونه برگه ای جهت امتیاز دادن فراهم می شود، پس از بررسی گزارش های مالی اگر شرکتی همه اقلام چک لیست را در گزارشگری سالانه خود افشا کند امتیاز 1 و در غیر این صورت 0 در نظر گرفته می شود.
ج) متغیرهای تعدیلگر: مالکیت مدیریتی
براساس نظریه نمایندگی؛ اگر مدیران شرکت مالک بخشی از سهام شرکت باشند احتمال دستکاری در گزارشهای مالی و مدیریت سود کاهش می بابد (DeFond and Zhang,2014). در این پژوهش درصد مالکیت مدیریتی از تقسیم تعداد سهام مالکیت مدیران اجرایی و اعضای هیأت مدیره بر کل سهام شرکت به دست می آید. میزان سهام در اختیار مدیران اجرایی و هیئت مدیره از صورتهای مالی و یادداشتهای همراه استخراج میگردد.
د) متغیرهای کنترل:
1) اهرم مالی:
دراین پژوهش، برای اندازهگیری اهرم مالی شرکت از تقسیم ارزش دفتری بدهیهای بلندمدت بر کل داراییها استفاده میشود (کردستانی و همکاران، 1393).
FL=BV/TOTL ASSETS
BV= ارزش دفتری بدهیهای بلند مدت
2) اندازه شرکت:
اندازه شرکت از طرق مختلفی مانند فروش شرکت، داراییها و تعداد کارکنان محاسبه میشود که در این پژوهش از طریق فروش شرکت محاسبه شده است. یعنی لگاریتم طبیعی کل فروش به عنوان معیار سنجش اندازه شرکت میباشد (غفورمغربی و همکاران، 1399).
=اندازه شرکت Ln (کل فروش)
3) نسبت جریان نقدی عملیاتی:
نسبت جریان نقدی عملیاتی از صورتهای مالی شرکت استخراج و بر داراییهای ابتدای دوره تقسیم می شود.
4) نسبت اقلام تعهدی
اقلام تعهدی از طریق رابطه زیر محاسبه میشود:
TACC𝑖,𝑡 = CACC𝑖,𝑡 + NACC𝑖,𝑡
در این رابطه:
=TACC کل اقلام تعهدی
=CACC اقلام تعهدی سرمایه در گردش
اقلام تعهدی سرمایه در گردش که از طریق رابطه زیر محاسبه میشود:
CACC𝑖,𝑡 = ∆(CA𝑖,𝑡 - C𝑖,𝑡) - ∆(CL𝑖,𝑡 - STD𝑖,𝑡)
در این رابطه:
=∆CA تغییر در داراییهای جاری
=∆C تغییر در وجه نقد و معادل وجه نقد
=∆CL تغییر در بدهیهای جاری
=∆STD تغییر در تسهیلات مالی دریافتی کوتاهمدت
=NCACC اقلام تعهدی بلند مدت
اقلام تعهدی بلند مدت که از طریق رابطه زیر محاسبه میشود:
NCACC𝑖,𝑡 = ∆(TA𝑖,𝑡 - CA𝑖,𝑡) - ∆(TL𝑖,𝑡 - CL𝑖,𝑡- LTD𝑖,𝑡)
در این رابطه:
= ∆TAتغییر درکل داراییها
= ∆CA تغییر در داراییهای جاری
= ∆TAتغییر در کل بدهیها
=∆CL تغییر در بدهیهای جاری
=∆LTD تغییر در بدهیهای بلند مدت
(حساس یگانه و همکاران، 1388).
3. فرضیه های پژوهش
1. افشای داوطلبانه اطلاعات در صورتهای مالی بر ریسکپذیری شرکت تأثیر دارد.
2. مالکیت مدیریتی موجب تغییر در تأثیر افشای داوطلبانه اطلاعات در صورتهای مالی بر ریسکپذیری شرکت میگردد
مدلهای رگرسیونی آزمون فرضیات نیز بصورت زیر میباشد:
مدل آزمون فرضیه دوم:
RM: ریسکپذیری شرکت، VoluDis: سطح افشای داوطلبانه اطلاعات، MO= مالکیت مدیریتی، Firm Size: اندازه شرکت، ACC= نسبت اقلام تعهدی، LEV: اهرم مالی، OCF= جریان نقدی عملیاتی.
4. یافتههای پژوهش
آمار توصیفی تحقیق
جدول 3: آمار توصیفی تحقیق
متغیر | تعداد مشاهدات | میانگین | میانه | انحراف معیار | کمترین مقدار | بیشترین مقدار | چولگی | کشیدگی |
ریسک پذیری | 1125 | 4786/0 | 4193/0 | 3324/0 | 1658/0 | 6763/0 | 2903/2 | 1154/3 |
سطح افشای داوطلبانه | 1125 | 35023/3 | 36669/3 | 0973/2 | 2 | 7 | 4960/1 | 6456/4 |
1125 | 15463/0 | 1668/0 | 1932/0 | 0 | 96/0 | 67503/2 | 81595/5 | |
1125 | 4809/5 | 5571/5 | 71355/2 | 1763/4 | 8452/7 | 98496/2 | 24594/11 | |
اقلام تعهدی | 1125 | 29714/0 | 28843/0 | 0984/0 | 15043/0 | 45532/0 | 03611/1 | 1621/4 |
اهرم مالی | 1125 | 43649/0 | 45123/0 | 42397/0 | 20136/0 | 5779/0 | 3779/7 | 4933/9 |
جریانات نقدی عملیاتی | 1125 | 38069/0 | 36105/0 | 28772/0 | 23966/0 | 49761/0 | 60999/3 | 0392/4 |
در نگاره فوق برخی از مفاهیم آمار توصیفی متغیرها شامل میانگین، میانه، حداقل، حداکثر مشاهدهها به عنوان شاخصهای مرکزی و انحراف معیار به عنوان شاخص پراکندگی و ضریب کشیدگی، ضریب چولگی به عنوان شاخصهای توزیعی ارائه شده است. اصلیترین شاخص مرکزی، میانگین است که بیانگر نقطه تعادل و مرکز ثقل توزیع است و شاخص خوبی برای نشان دادن مرکزیت دادهها است. برای مثال مقدار میانگین سطح افشای داوطلبانه نشان میدهد که به طور متوسط افشای داوطلبانه اطلاعات شرکتهای بورسی طی دوره مورد بررسی به میزان 35023/3 است که در حد پایینی میباشد. انحراف معیار نیز یکی از مهمترین پارامترهای پراکندگی است و معیاری برای میزان پراکندگی مشاهدات از میانگین است. میانگین ریسکپذیری شرکتهای نمونه برابر با 4786/0 بوده و کمترین و بیشترین مقدار آن به ترتیب برابر با 1658/0 و 6763/0 میباشد. با توجه به نگاره آماره توصیفی متغیرهای تحقیق؛ بالاترین میانگین و انحراف معیار مربوط به متغیر اندازه شرکت و کمترین میانگین و انحراف معیار مربوط متغیر نسبت اقلام تعهدی میباشد.
جدول 4: آزمون مانایی متغیرهای پژوهش
متغیر | ریسکپذیری شرکت | مالکیت مدیریتی | سطح افشای اطلاعات | جریان نقدی عملیاتی | نسبت اقلام تعهدی | اندازه شرکت | اهرم مالی |
آماره IPS | 634/4- | 392/8- | 536/6- | 300/7- | 465/1- | 109/9- | 36/12- |
سطح معناداری | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 000/0 | 000/0 | 000/0 | 00/0 |
نتیجه آزمون | (0) I | (0) I | (0) I | (0) I | (0) I | (0) I | (0) I |
آماره LLC | 11/5- | 88/4- | 36/5- | 42/3- | 79/4- | 09/5- | 95/3- |
سطح معناداری | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
نتیجه آزمون | (0) I | (0) I | (0) I | (0) I | (0) I | (0) I | (0) I |
پیش فرض های آزمون رگرسیون چندگانه
برای اینکه بتوان مشخص نمود که آیا استفاده از روش دادههای پانل در برآورد مدل موردنظر کارآمد خواهد بود یا نه، از آزمون چاو یا F مقید و به منظور اینکه مشخص گردد کدام روش (اثرات ثابت و یا اثرات تصادفی) جهت برآورد مناسبتر است (تشخیص ثابت یا تصادفی بودن تفاوتهای واحدهای مقطعی) از آزمون هاسمن استفاده میشود. نتایج حاصل از این آزمونها در نگاره ارائه شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، مدلها از روش پنل دیتا با اثرات ثابت آزمون می شوند.
نگاره 5: نتایج آزمون چاو و هاسمن برای مدل اول
تعداد | آماره | مقدار آماره | درجه آزادی | P-Value | |
1125 |
| 1654/4 | 5 | 0000/0 | |
هاسمن | 1125 |
| 2177/5 | 5 | 0000/0 |
نگاره 6: نتایج آزمون چاو و هاسمن برای مدل دوم
آزمون | تعداد | آماره | مقدار آماره | درجه آزادی | P-Value |
چاو | 1125 |
| 3245/5 | 7 | 0000/0 |
هاسمن | 1125 |
| 1094/5 | 7 | 0000/0 |
برای سنجش اعتبار مدل و بررسی مفروضات رگرسیون کلاسیک لازم است است علاوه بر بررسی عدم وجود همخطی بین متغیرهای مستقل وارد شده در مدل، آزمونهایی در ارتباط با نرمال بودن باقیماندها، همسانی واریانسها، استقلال باقیماندهها و عدم وجود خطای تصریح مدل (خطی بودن مدل) نیز انجام شود. برای آزمون نرمال بودن جملات خطا از آزمونهای مختلفی میتوان استفاده کرد. یکی از این آزمونها، آزمون جارکيو- برا میباشد که در این تحقیق نیز از این آزمون استفاده شده است. نتایج آزمون جارکیو- برا حاكي از اين است كه باقيماندههای حاصل از برآورد مدل تحقيق در سطح اطمينان 95% از توزيع نرمال برخوردار هستند، بهطوري كه احتمال مربوط به اين آزمون بزرگتر از 05/0 ميباشد.
یکی دیگر از مفروضات آماری رگرسیون کلاسیک همسانی واریانس باقیماندهها میباشد. در صورتی که واریانسها ناهمسان باشند برآورد کننده خطی نااریب بوده و کمترین واریانس را نخواهد داشت. در این مطالعه برای بررسی همسانی واریانسها از آزمون برش پاگان استفاده شده است. با توجه به سطح اهمیت این آزمون که کوچکتر از 05/0 میباشد، فرضیه صفر مبنی بر وجود همسانی واریانس رد شده و میتوان گفت مدل دارای مشکل ناهمسانی واریانس میباشد. در این مطالعه برای رفع این مشکل در برآورد از روش برآورد حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) استفاده شده است.
همچنین در این مطالعه برای آزمون همبسته نبودن باقیماندهها که یکی از مفروضات تجزیه و تحلیل و تحلیل رگرسیون میباشد و خود همبستگی نامیده می شود از آزمون دوربین واتسون (D-W) استفاده شده است. با توجه به نتایج اولیه برآورد مدل مقدار آماره دوربین واتسون از آنجایی که مابین 5/1 و 5/2 میباشد میتوان نتیجه گرفت باقيماندهها مستقل از هم میباشند. علاوه بر این، براي آزمون اينكه مدل داراي رابطه خطي است و اينكه آيا مدل موردنظر تحقيق از نظر رابطه خطي بودن و يا غير خطي بودن درست تبيين شده است یا خیر از آزمون رمزی استفاده گردیده است. با توجه به این که سطح اهميت آزمون رمزي بزرگتر از 05/0 میباشد، بنابراين فرضيه صفر این آزمون مبني بر خطی بودن مدل تأیید شده و مدل داراي خطاي تصريح نمیباشد. خلاصه نتايج آزمونهاي فوق در نگاره های 7 و 8 زیر ارائه شده است.
نگاره 7: نتایج آزمونهای مربوط به مفروضات آماري برای مدل اول
آماره Jarque-Bera | آماره Breusch-Pagan | آماره Durbin-Watson | آماره Ramsey | |||
|
|
|
| D |
|
|
6324/1 | 2994/0 | 9768/1 | 009/0 | 813/1 | 225/3 | 1657/0 |
نگاره 8: نتایج آزمونهای مربوط به مفروضات آماري برای مدل دوم
آماره Jarque-Bera | آماره Breusch-Pagan | آماره Durbin-Watson | آماره Ramsey | |||
|
|
|
| D |
|
|
1045/1 | 7325/0 | 835/1 | 0042/0 | 265/2 | 0326/5 | 0943/0 |
جدول 9: نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره فرضیه اول
نوع متغیر | نماد | نام متغیر | ضریب | خطای استاندارد | آمارهt | سطح معنیدار |
متغیر وابسته | RM | ریسکپذیری شرکت | _ | - | _ | _ |
مقدار ثابت | α | آلفا | 326/3 | 5260/0 | 326/6- | 000/0 |
متغیرهای مستقل | VoluDis | سطح افشای داوطلبانه | *387/0 | 1228/0 | 109/3 | 000/0 |
متغیرهای کنترل | Firm sizee | اندازه شرکت | *412/0 | 0797/0 | 165/5 | 000/0 |
LEV | اهرم مالی | *513/0- | 0772/0 | 653/6- | 000/0 | |
ACC | نسبت اقلام تعهدی | *133/0- | 0192/0 | 923/6- | 000/0 | |
OCF | نسبت جریان نقدی عملیاتی | 240/0 | 0529/0 | 534 /4 | 000/0 | |
| دوربین واتسون | 813/1 | - | _ | _ | |
| آماره F | 165/9 | - | _ | 000/0 | |
R Square | ضریب تعیین | 327/0 | - | _ | _ | |
Adjusted R Square | ضریب تعیین تعدیل شده | 325/0 | - | _ | _ |
همانگونه که این نگاره نشان ميدهد، چون سطح معناداری متغیرهای سطح افشای داوطلبانه اطلاعات، اندازه شرکت، اهرم مالی، نسبت اقلام تعهدی و نسبت جریان نقدی عملیاتی کمتر از 5 درصد میباشد؛ بنابراین این متغیرها بر ریسکپذیری شرکت تأثیر معناداری دارند. ضریب متعیرها نشان میدهد که تأثیر اهرم مالی بر ریسکپذیری شرکت نسبت به بقیه متغیرها بیشتر است.
با توجه به اینکه سطح معناداری اماره F کمتر از 5 درصد میباشد (000/0) بنابراین الگوي رگرسيون محاسبه شده معنادار است به عبارت دیگر ارتباط منطقی بین متغیرها ایجاد شده است.
همچنین با توجه به ضريب تعيين به دست آمده، متغيرهای مستقل 7/32 درصد از تغييرات در ریسکپذیری شرکت را توضيح ميدهند. آماره دوربین واتسون نیز چون بین 5/1 تا 5/2 میباشد (813/1)؛ پس میتوان نتیجهگیری کرد که بین جملات خطا در معادله رگرسیون مشکل خودهمبستگی وجود ندارد.
مثبت بودن ضریب متغیر سطح افشای داوطلبانه اطلاعات (387/0) حاکی از تأثیر مستقیم سطح افشای داوطلبانه اطلاعات بر ریسکپذیری شركت میباشد؛ بهطوری که با افزایش 1 واحدی سطح افشای داوطلبانه اطلاعات، ریسکپذیری شرکت نیز به میزان 387/0 واحد افزایش مییابد. بنابراین با توجه به تجزیه و تحلیلهای صورت گرفته در ارتباط با تایید فرضیه اول پژوهش میتوان نتیجه گرفت که سطح افشای داوطلبانه اطلاعات بر ریسکپذیری شرکت تأثیر معنادار و مستقیم دارد.
آزمون فرضیهی دوم
جدول 10: نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره فرضیه دوم
نوع متغیر | نماد | نام متغیر | ضریب | خطای استاندارد | آمارهt | سطح معنیدار |
متغیر وابسته | RM | ریسکپذیری شرکت | _ |
| _ | _ |
مقدار ثابت | α | آلفا | 219/0 | 0354/0 | 176/6 | 000/0 |
متغیر مستقل | VoluDis | سطح افشای داوطلبانه | *415/0 | 0565/0 | 361/7 | 000/0 |
متغیر تعدیلگر | MO | مالکیت مدیریتی | *221/0 | 0500/0 | 428/4 | 000/0 |
VoluDis * MO | سطح افشای داوطلبانه * مالکیت مدیریتی | *265/0 | 0628/0 | 228/4 | 000/0 | |
متغیرهای کنترل | LEV | اهرم مالی | *248/0- | 2481/0 | 174/5- | 000/0 |
Firm size | اندازه شرکت | *228/0 | 2280/0 | 336/3 | 000/0 | |
ACC | نسبت اقلام تعهدی | *102/0- | 1027/0 | 318/4- | 000/0 | |
OCF | نسبت جریان نقدی عملیاتی | 115/0 | 1158/0 | 662/1 | 093/0 | |
| دوربین واتسون | 265/2 | - | _ | _ | |
| آماره F | 5416/11 | - | _ | 000/0 | |
R Square | ضریب تعیین | 0.399 | - | _ | _ | |
Adjusted R Square | ضریب تعیین تعدیل شده | 0.377 | - | _ | _ |
همانگونه که این نگاره نشان ميدهد، چون سطح معناداری متغیرهای سطح افشای داوطلبانه اطلاعات، مالکیت مدیریتی، اندازه شرکت، اهرم مالی، نسبت اقلام تعهدی، نسبت جریان نقدی عملیاتی کمتر از 5 درصد میباشد؛ بنابراین این متغیرها بر ریسکپذیری شرکت تأثیر معناداری دارند. ضریب متعیرها نشان میدهد که تأثیر اهرم مالی بر ریسکپذیری شرکت نسبت به بقیه متغیرها بیشتر است.
با توجه به اینکه سطح معناداری اماره F کمتر از 5 درصد میباشد (000/0) بنابراین الگوي رگرسيون محاسبه شده معنادار است به عبارت دیگر ارتباط منطقی بین متغیرها ایجاد شده است.
همچنین با توجه به ضريب تعيين به دست آمده، متغيرهای مستقل 9/39 درصد از تغييرات در ریسکپذیری شرکت را توضيح ميدهند. آماره دوربین واتسون نیز چون بین 5/1 تا 5/2 میباشد (265/2)؛ پس میتوان نتیجهگیری کرد که بین جملات خطا در معادله رگرسیون مشکل خودهمبستگی وجود ندارد.
مثبت بودن ضریب متغیر مالکیت مدیریتی (221/0) حاکی از تأثیر مستقیم مالکیت مدیریتی بر سطح افشای داوطلبانه اطلاعات شركتها میباشد؛ بهطوری که با افزایش 1 واحدی سطح افشای داوطلبانه اطلاعات، ریسکپذیری شرکت نیز به میزان 221/0 واحد افزایش مییابد.
همچنین مثبت بودن ضریب متغیر سطح افشای داوطلبانه اطلاعات (415/0) حاکی از تأثیر مستقیم ک سطح افشای داوطلبانه اطلاعات بر ریسکپذیری شركتها میباشد؛ بهطوری که با افزایش 1 واحدی سطح افشای داوطلبانه اطلاعات، ریسکپذیری شرکت نیز به میزان 415/0 واحد افزایش مییابد. با مقایسه ضرائب متغیر سطح افشای داوطلبانه اطلاعات در جداول میتوان نتیجه گرفت که فرضیه دوم تأیید شده و مالکیت مدیریتی موجب قوی تر شدن تأثیر سطح افشای داوطلبانه اطلاعات بر ریسکپذیری شرکت می شود.
5. نتیجه گیری و بحث
براساس نتایج فرضیه اول تحقیق سطح افشای داوطلبانه اطلاعات بر ریسکپذیری شرکت تأثیر مثبت دارد و این نتیجه به این مهم اشاره دارد که هرچه سطح افشای داوطلبانه اطلاعات بالاتر باشد؛ قابلیت تحمل و مدیریت ریسک شرکت نیز بالاتر می رود. بدین معنا که بالابودن سطح افشای داوطلبانه اطلاعات موجب اعتماد بیشتر فعالان بازار سرمایه به فعالیتهای شرکت میگردد. بهعلاوه، سطح افشای داوطلبانه اطلاعات بـا بهبـود محـیط اطلاعاتی و کاهش انتخاب نادرست و خطر اخلاقی در تصمیمگیریهای مدیریت، بـه اثربخشـی تصــمیمهای سرمایهگذاری مــدیریت و در نهایــت کــارآیی سرمایهگذاریهای شرکت کمک میکند که این امر در نهایت موجب تقویت شرکت در برابر ریسک های احتمالی خواهد بود.
براساس نتایج فرضیه دوم تحقیق؛ مالکیت مدیریتی موجب تقویت تأثیر سطح افشای داوطلبانه اطلاعات بر ریسکپذیری شرکت میگردد. مشوق های اقتصادی به معنای اعطای مالکیت به مدیران شرکت است. این امر موجب می شود که مدیران خود را ذینفع بدانند و فعالیتهای مدیریت سود، عدم تقارن اطلاعاتی و مشکلات نمایندگی کمتر شود و در نهایت این امر می تواند ارتقای عملکرد شرکت را در پی داشته باشد. همچنین مدیران توانمند و متخصص بازار سرمایه؛ می توانند نظارت خوبی بر صورتهای مالی داشته باشند و مانع از دستکاری در صورتهای مالی شوند. مدیران توانمند شناخت دقیقتری از بازار سرمایه خواهند داشت و کارایی سرمایه گذاری آنان در حد بالایی میباشد. این افراد از طریق روشهای بهینه تأمین مالی، از فرصتهای سرمایه گذاری پیش رو استفاده کرده و در نهایت موجب ارتقای عملکرد و ریسکپذیری شرکت می گردند.
نتایج تحقیق با نتایج تحقیقات بوتوسان3 (2017) و بزرگر و خاتمی (1398) مطابقت دارد. در این تحقیقات ارتباط مستقیمی بین سطح افشای داوطلبانه اطلاعات و ریسکپذیری شرکت به دست آمده است. همچنین نتایج تحقیق با نتایج تحقیق چن و همکاران4 (2016)، لم و لمان5 (2020)، سجادی و همکاران (1392) تفاوت دارد. در این تحقیق ارتباط معکوس بین سطح افشای داوطلبانه اطلاعات و ریسکپذیری شرکت به دست آمده است.
براساس نتایج فرضیه اول مبنی بر تأثیر مستقیم و معنادار سطح افشای داوطلبانه اطلاعات بر ریسکپذیری شرکت به سهامداران شرکتها توصیه می شود که جهت ارتقای اعتماد فعالان بازار سرمایه؛ سطح افشای داوطلبانه اطلاعات را در زمینه معرفی و اطلاعات کلی شرکت، حاکمیت شرکتی، اطلاعات عملکرد مالی، اطلاعات راهبردی شرکت، گزارشگری اجتماعی و اطلاعات کارکنان افزایش دهند زیرا این امر موجب تقویت ریسکپذیری شرکت میگردد.
براساس نتایج فرضیه دوم مبنی بر تقویت تأثیر مستقیم سطح افشای داوطلبانه اطلاعات بر ریسکپذیری شرکت از طریق مالکیت مدیریتی به سهامداران شرکتها توصیه می شود؛ افزایش درصد مالکیت مدیریتی در شرکت و واگذاری بخشی از سهام شرکت به مدیران در جهت همسو کردن منافع آنان با سهامداران و کاهش مدیریت سود می تواند موجب ارتقای عملکرد مالی و ریسکپذیری شرکت شود.
با توجه به نتایج تحقیق به دانشجویان پیشنهاد می شود موضوع این پژوهش را در زمینه های زیر انجام دهند:
1. بررسی نقش مالکیت مدیریتی بر رابطه بین سطح افشای داوطلبانه اطلاعات و ریسکپذیری شرکت به تفکیک صنعت در بورس تهران
2. مطالعه تأثير مالکیت نهادی بر روي روابط بین سطح افشای داوطلبانه اطلاعات و ریسکپذیری شرکت
3. بررسی عوامل مؤثر بر ریسکپذیری شرکتها در بورس تهران با استفاده از الگوریتم ژنتیک و شبکه های عصبی مصنوعی
4. بررسی نقش متغیرهای کلان اقتصادی بر رابطه بین سطح افشای داوطلبانه اطلاعات و ریسکپذیری شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران
5.بررسی تاثیر افشای اطلاعات بر نقد شوندگی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
6. رابطه بین ریسک پذیری، ارزش شرکت و قضاوت مدیریت از سود
فهرست منابع و مأخذ:
1. احمدوند، مسعود. اقبالی، حسین. (1399). شناسایی و رتبه بندی انواع ریسک در پروژه های نمونه کاربردی: خط 7 مترو تهران زیرزمینی به روش AHP. مهندسی سیستم و بهره وری. 1 (1). 7-29.
2. برزگر، س. خاتمی، ز. (1398). بررسی تاثیر مالکیت مدیریتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکتها، پژوهش در حسابداری و علوم اقتصادی، سال سوم، شماره 5 (جلد اول)، صص. 51 تا 62.
3. بیات، علی. آب چهر، بهجت.، (1397)، ارتباط بین الگوهای تصمیم گیری و انتظارات سرمایه گذاران از ریسک و بازده سرمایه گذاری در ابزارهای مالی بر اساس مدل مارکویتز، فصلنامـه علمی پژوهشی دانش سرمایه گـذاری ، سال چهارم، شماره شانزدهم، 802-857 .
4. پورحیدری، علي؛ و حسين افلاطونی (1392). انگیزههای هموارسازی سود در شرکت های پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران. بررسیهای حسابداری و حسابرسي، شماره 52، ص 3 تا 17.
5. جوادیان لنگرودی، مریم (1398) بررسی تاثیر کیفیت گزارشگری مالی بر ریسکپذیری در بورس اوراق بهادار تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان.
6. شاکر، ع. (1396). بررسی تاثیر ساختار مالکیت بر ریسک نقدینگی سهام شرکت های پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، اولین کنفرانس ملی کاربرد پژوهش های نوین در علوم انسانی، قائمشهر.
7. صادقی یخدانی، غ. خانی، ع. بیت شکن، م. (1399). بررسی تأثیر افشای اطلاعات بر صرف ریسک سهام با توجه به سطح نرخ رشد شرکت، بررسی های حسابداری و حسابرسی، دوره 27، شماره 3. صص. 381-409.
8. طولابی، س. امجدیان، ی. (1399). تأثیر مالکیت مدیریتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام، رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری، شماره 38 (جلد هشتم)، صص. 55-68.
9. عزلتی، ف. نوری فرد، ی. امام وردی، ق. دارابی، ر. حاجیها، ز. (1400). افشای داوطلبانه اطلاعات غیرمالی و آثار آنها (با تأکید بر انطباق تئوریهای علامتدهی و مشروعیت). دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت. 10 (38). 67-86.
10. فشاری، م. (1396). بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر رفتار ریسکپذیری بانکهای خصوصی و دولتی ایران (رهیافت دادههای تابلویی پویا). فصلنامه پژوهشهای پولی-بانکی، سال دهم ، شماره ۳۲ ، صص. 199-225.
11. كردستاني، غلامرضا (1391). بررسي رابطه بين ثبات مدیریت و هزينه سرمايه سهام عادي، بررسیهای حسابداري و حسابرسي، شماره 48، ص 85 تا 104.
12. کارگرشورکی، م. نظامی، ا. (1393). تاثیر ساختار مالکیت بر ریسک در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس تهران، دومین کنفرانس بین المللی مدیریت چالشها و راهکارها، شیراز.
13. Albringa Susan M., Xiaolu Xub. (2020). Management earnings forecasts, managerial incentives, and risk-taking. Advances in Accounting. 145 (3), 335–361
14. Botosan, C. A. (2017). Disclosure Level and the Cost of Equity Capital. The Accounting Review, 72, 323-349.
15. Chen, J.Z., L. Rees, K. Sivaramakrishna, (2016). Are all benchmark beaters treated the same? Accrual-based versus real earnings management. Working paper (University of Colorado at Boulder).
16. Hung, M., Jing, S. and Wang, Y. (2017). The Effect of Mandatory CSR Disclosure on Information Asymmetry: Evidence from a Quasi-natural Experiment in China. http://www.ssrn.com. incentives, and risk-taking. Advances in Accounting. 145 (3), 335–361
17. Lem, X. and Leman, H. I. (2020). Mandatory financial reporting and voluntary disclosure: The effect of mandatory IFRS adoption on management forecasts. The Accounting Review, 91(3), 933–953.
19. Tang, X., Du, J., Hou, Q., 2018. The effectiveness of the mandatory disclosure of independent directors’ opinions: empirical evidence from China. J. Account. Econ. 32, 89–125.
20. Wardhani, R. (2019). The role of audit quality on market consequences of voluntary disclosure: Evidence from East Asia. Asian Review of Accounting, 27(3), 373-400.
Abstract:
The main purpose of the current research is to investigate the effect of voluntary disclosure of information on the company's risk-taking, emphasizing the role of managerial ownership in companies listed on the Tehran Stock Exchange during the years 2011 to 2019. The statistical sample of the research is 159 companies. The research method is descriptive-correlation with applied approach. The method of collecting information in the theoretical foundations section was the library method, and in the hypothesis testing section, the document analysis method of financial statements was used. In general, the hypothesis testing method is correlation and multiple regression. The results of the research showed that the voluntary disclosure of information has a direct and significant effect on the company's risk-taking, and increasing the percentage of managerial ownership strengthens this effect. The results related to the control variables showed that the financial leverage and the ratio of accruals have an inverse and significant effect on the company's risk-taking, and the effect of the company's size and operating cash flow on the company's risk-taking; It is direct and meaningful.
Key words: Voluntary disclosure of information, company risk taking, managerial ownership
[1] . Albringa and Xiaolu
[2] .Persons
[3] .Botosan
[4] .Chen and et al
[5] .Lem and Lemman