تدوین چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور
محورهای موضوعی : آموزش و پرورشوحید مهران 1 , یلدا دلگشایی 2 * , بهارک شیرزاد کبریا 3 , مهدی شریعتمداری 4
1 - دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استادیار گروه حکمرانی آموزشی و سرمایه انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
3 - دانشیار گروه حکمرانی آموزشی و سرمایه انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
4 - استادیار گروه حکمرانی آموزشی و سرمایه انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
کلید واژه: الگوی آموزش, آموزش والدین, مدیریت مدرسهمحور.,
چکیده مقاله :
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر تشکیل دهنده چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران و تدوین چارچوبی کیفی برای آن انجام شده است.
روش: پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر دادهها، کیفی بر مبنای رویکرد داده بنیاد نظامند و از نظر نحوه اجرا اکتشافی بر مبنای رویکرد استقرایی ميباشد. جامعه آماری متشکل از متخصصین و اعضای هیئت علمی دانشگاهها و مدیران ارشد آموزش و پرورش که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش گلوله برفی تعداد 20 نفر برای مصاحبه انتخاب شد. برای جمع آوی داده ها از روش کتابخانه ای(سندکاوی) و روش میدانی(مصاحبه) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از سه روش کثرتگرایی شامل بازآزمون روش انجام کار، آزمون قابلیت اطمینان بین کدگذاران و استفاده از مصاحبهشوندگان جدید برای آزمون قابلیت اطمینان مدل استفاده شد که نشان داد داده ها از اعتبار لازم برخوردارند.
یافته ها: چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور دارای 153 کد باز، 21 کد محوری در قالب 6 بعد مدل پارادایمی میباشد که مقوله محوری چارچوب؛ آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور(توانمندیهای شخصی والد، صلاحیت های نگرشی و شناختی والدین، صلاحیت های رفتاری و مهارتی والدین و صلاحیت های عاطفی و احساسی والدین) است؛ عوامل زمینه ساز شامل تحولات رشدی والدین، تعامل والدین با یکدیگر و فضاسازی مناسب؛ عوامل علی شامل خودآگاهی والدین، اهداف زندگی و سبک زندگی؛ عوامل مداخله گر شامل جهان جدید، فرهنگ زیست بوم و رسانه های نوین؛ راهبردها شامل تعامل والدین با مدرسه، نظارت و پایش، مدیریت معاشرتها و صیانت و سلامت و نهایتاً پیامدها شامل رشد شخصیتی، رشد رفتاری، رشد هویتی و رشد ایمانی و معنوی بودند.
نتیجه گیری: والدین با بهکارگیری راهکارهای ارائه شده میتوانند نقش مؤثری در افزایش انگیزه فرزندان، رفع مشکلات رفتاری و عملکردی و پیشرفت تحصیلی آنها ایفا کنند.
Purpose: the present study aimed to identify the elements that constitute the qualitative framework for parent education based on school-based management in secondary schools in Tehran and develop a qualitative framework for it.
Method: The research is applied in terms of purpose; qualitative in terms of data, based on a systematic data-based approach; and exploratory in terms of implementation based on an inductive approach. The statistical population consisted of experts and members of the academic staff of universities and senior education managers, and 20 people were selected for interviews based on a conscious approach and snowball method. including retesting the work method, testing the reliability between coders, and using new interviewees to test the reliability of the model, which showed that the data had the necessary validity.
Findings: The results showed that the qualitative framework of parent education based on school-based management has 153 open codes, 21 central codes in the form of 6 dimensions of the paradigm model, the central category of the framework is; parent education based on school-based management (parent personal capabilities, parents' attitudinal and cognitive competencies, parents' behavioral and skill competencies, and parents' emotional and sentimental competencies); background factors include parents' developmental changes, parents' interaction with each other, and creating an appropriate atmosphere; outcomes included personality development, behavioral development, identity development, and faith and spiritual development.
Conclusion: By using the strategies provided to them by the educational system and school, parents can play an effective role in increasing their children's motivation to study, resolving behavioral and improving their academic achievement.
احمدی، مهدی. (1390). تحلیل محتوای کتابهای آموزش خانواده برای نوجوانان انجمن اولیا و مربیان بر اساس شاخصهای مهارتهای زندگی. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
افروز، غلامعلی. (1393). چکیدهای از روا نشناسی تربیتی کاربردی. تهران: نشر انجمن اولیا و مربیان.
اقدسی، علی نقی؛ فرید، ابوالفضل؛ بایرام زاده، حمیرا. (1390). آسیبشناسی آموزش خانواده در آموزش و پرورش شهرستان ماکو از دیدگاه اولیاء دانش آموزان در سال 1390. زن و مطالعات خانواده، 14، 43-64.
بختیاری، ابوالفضل؛ مصدقینیک، کبری. (1393). آموزش خانواده: راهبردهای علمی و عملی با رویکرد پژوهشی. تهران: آوای نور.
بهبهانی، مهدیه و زرگر، فاطمه. (۱۳۹۶). بررسی اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهنآگاهی بر نشانههای بالینی و خودکارآمدی کودکان بیشفعال و کمتوجه. دانشکده پزشکی اصفهان، 35(429)، 517-511.
پنجهپور، مجتبی؛ عطایی، نگار. (1390). مقایسه روش آموزشی مسئلهمحور با روش استادمحور در تدریس بیوشیمی متابولیسم. آموزش در علوم پزشکی، 11(9)، 1318-1325.
پیرزاد، علی اکبر؛ بختیاری، ابوالفضل. (1390). مطالعه کارآمدی کلاسهای آموزش خانواده از دیدگاه والدین. خانواده و پژوهش، 1 و 2، 121-156.
جدیدی، س؛ دانش، ع؛ غلامی توران پشتی، م. (1398). آموزش گروهی فرزندپروری مثبت جهت تقویت خوداثربخشی مادران. تعالی بالینی، آموزشی- پژوهشی، 8 (4): 28-18.
حبیبی، سمیرا؛ علیآبادی، خدیجه؛ نیلی احمدآبادی، محمدرضا؛ زارعی زوارکی، اسماعیل. (1401). طراحی و تدوین الگو ی پیشنهادی مشارکت والدین و بررسی تأثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان. راهبردهای آموزش در علوم پزشکی، 15(2)، 131-140.
حسینی حیدری، میراسدالله؛ باقری، نسرین؛ تابع جماعت، محمدرضا. (1385). نگرش والدین درباره کلاسهای آموزش خانواده. نوآوریهای مدیریت آموزشی، 4(18)، 55-74.
حیدری، رویا؛ عیسینژاد، امید؛ یوسفی، ناصر. (1398). فراتحلیلی بر پژوهشهای مربوط به اثربخشی برنامههای آموزش والدین بر اختلالات برونیسازی در کودکان. پژوهشهای مشاوره، 18(70)، 35-58.
سمیعی زفرقندی، مرتضی؛ غلامی، فوزیه. (1395). نیازسنجی اولیای دانش¬آموزان دختر دورۀ اول متوسطه. خانواده و پژوهش، 13(2)، 27-39.
شهسواری گوغری، مهدیه؛ صباحی زاده، محمود؛ نامی، کلثوم؛ قورچیان، نادرقلی. (1398). ارائه مدلی جهت آموزش خانواده در مدارس (مورد: استان کرمان). سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 3(4)، 214-226.
ضیائی مؤید، محمد؛ آمیغی، هاله. (1399). پدر و مادر راهحل محور برای کودک. تهران: نشر بهراه، چاپ اول.
عصاره، علیرضا؛ نصری، صادق. (1384). بررسی نیازهای آموزشی و تربیتی والدین و دانش آموزان مقطع متوسطه کشور در خرده فرهنگهای مختلف ایران. نوآوریهای آموزشی، 4(14)، 64-106.
فضلی، نرگس و سجادیان، ایلناز. (۱۳۹۵). اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهنآگاهی بر مشکلات رفتاری کودک و استرس والدگری مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه بیشفعالی. دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، 17(3): 35-26.
کاظمیان، سمیه؛ شریعتی، صید صدرالدین؛ اسماعیلی، معصومه؛ فرحبخش، کیومرث. (1392). الگوی آموزشی حل تعارضات زناشویی(مستخرج از مبانی انسان شناسی اسلامی و عوامل خوددرمانبخش زوجین). فرهنگ مشاوره و رواندرمانی، 4(13): 11-34.
مظاهری، حسن. (1393). بررسی نیازهای آموزشی والدین دانشآموزان دوره دوم متوسطه در کلاسهای آموزش خانواده. خانواده و پژوهش، 11(3)، 47-58.
مقدم، علیرضا. (1393). آموزش اولیا با فناوری وب ۲: طراحی، اجرا و ارزشیابی یک محیط مجازی. خانواده و پژوهش، 11(1)، 87-110.
ملایی نژاد، اعظم؛ زین آبادی، حسن رضا؛ کیامنش، علیرضا؛ عباسیان، حسین. (1396). نیازهای آموزشی والدین دانشآموزان دورۀ ابتدایی در حوزه تربیت اجتماعی. خانواده و پژوهش، 37، 91-118.
نظری، صدیقه؛ جعفرینیا، غلامرضا؛ گرگین، باقر؛ ماهینی، انسیه. (1399). شناسایی شاخصها و مؤلفههای برنامه درسی آموزش خانواده مبتنی بر بهبود سبک زندگی دانش آموزان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی. سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 4(2): 102-111.
نورمحمدی، عبدالرضا؛ صحبتیاری، الهام. (1400). الگوی برنامه درسی آموزش والدین جهت پیشگیری از آسیب جنسی در دانشآموزان. نخستین همایش ملی تربیت در زیستبوم جدید.
Arapi, E. & Hamel, C. (2021). What Differences between Parents 'and Teachers' Views about their Relationships in Québec (Canada)? International Journal of Instruction, 14(3), 309-326.
Burgdorf, V., Szabó, M., & Abbott, M. (2019). The Effect of Mindfulness Interventions for Parents on Parenting Stress and Youth Psychological Outcomes: A Systematic Review and Meta-Analysis. Front Psychol. Published online 2019 Jun 6.
Butler-Coyne, H., Hare, D., Walker, S., Wieck, A., & Wittkowski, A. (2017). Acceptability of a positive parenting Programme on a mother and baby unit: Q-methodology with staff. Journal of Child and Family Studies, 26(2), 623-632.
Coatsworth, J. D., Timpe, Z., Nix, R., Duncan, L., and Greenberg, M. T. (2018). Changes in Mindful Parenting: Associations with Changes in Parenting, Parent–Youth Relationship Quality, and Youth Behavior. Journal of the Society for Social Work and Research, 9(4), 511-529.
Dakir, Fauzi. A. Qadir, A. (2024), Parent Assistance Model in Learning Management in High Schools During the Covid-19 Pandemic. Pegem Journal of Education and Instruction, 14(2), 178–183.
Ilma WS, Y. Hidayati, D. & Martaningsih, S. (2024). Addressing Challenges in School-Based Management: Planning for Better Learning and Resource Management. Journal of Education and Teaching (JET), 5(3), 247-263.
Jan-Eric, G. Kajsa, H. (2018). Changes in the Impact of Family Education on Student. Educational Achievement in Sweden 1988-2014. 26(5): 719-736.
Liu, Y., Sulaimani, M. F., & Henning, J. E. (2020). The significance of parental involvement in the development in infancy. Journal of Educational Research and Practice, 10(1), 161-166.
Lury Fel, M. Torregosa. (2023). Impact of School-Based Management (SBM) Implementation on School’s Practices and Performance: Addressing Gaps in The Implementation. International journal of advanced Multidisciplinary Studies IJAMS, 3(12), eISSN: 2799-0664.
Morawska, A., Dyah Ramadewi, M., & Sanders, M. R. (2014). Using epidemiological survey data to examine factors influencing participation in parent-training programmes. Journal of early childhood research, 12(3), 264-278.
Newchurch, A. (2017). The impact of parental involvement on student success: School and family partnership from the perspective of parents and teacher. (Doctoral dissertation). Bagwell College of Education, Kennesaw State University.
Paun, C. N. (2024). The Parental Impact on Education: Understanding the Correlation between the Parental Involvement and Academic Results. Acta Educationis Generalis, 14(2).
Qazi, W. A. Rönkä, A. Perälä-Littunen, S. & Eerola, P. (2024). Parents’ involvement in their children’s education: narratives from rural Pakistan. Educational Research, 66(1), 34-50.
Rosyida, I. Purwanto, A. (2022). Implementation of School-Based Management to Improve Education Quality at MAN 6 Pidie. Conference: 5th International Conference on Current Issues in Education.
Shapiro, C. J. Hill Chapman, C. Williams, S. (2024). Mandated Parent Education: Applications, Impacts, and Future Directions. Clinical Child and Family Psychology Review, 27:300-316.
Xin, Y. Yu, L. (2024). The Influence of Parents’ Educational Expectations on Children’s Development: The Chain Mediation Role of Educational Anxiety and Parental Involvement. Behav. Sci, 14(9), 779.
فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامیواحدگرمسار سال نوزدهم، شماره 2، تابستان 1404 |
تدوین چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور
وحید مهران1، یلدا دلگشایی2، بهارک شیرزاد کبریا3، مهدی شریعتمداری4
چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر تشکیل دهنده چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران و تدوین چارچوبی کیفی برای آن انجام شده است.
روش: پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر دادهها، کیفی بر مبنای رویکرد داده بنیاد نظامند و از نظر نحوه اجرا اکتشافی بر مبنای رویکرد استقرایی ميباشد. جامعه آماری متشکل از متخصصین و اعضای هیئتعلمی دانشگاهها و مدیران ارشد آموزش و پرورش که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش گلوله برفی تعداد 20 نفر برای مصاحبه انتخاب شد. برای جمعآوی دادهها از روش کتابخانهای(سندکاوی) و روش میدانی(مصاحبه) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافتهها از سه روش کثرتگرایی شامل بازآزمون روش انجام کار، آزمون قابلیت اطمینان بین کدگذاران و استفاده از مصاحبهشوندگان جدید برای آزمون قابلیت اطمینان مدل استفاده شد که نشان داد دادهها از اعتبار لازم برخوردارند.
یافته ها: چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور دارای 153 کد باز، 21 کد محوری در قالب 6 بعد مدل پارادایمی میباشد که مقوله محوری چارچوب؛ آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور(توانمندیهای شخصی والد، صلاحیتهای نگرشی و شناختی والدین، صلاحیتهای رفتاری و مهارتی والدین و صلاحیتهای عاطفی و احساسی والدین) است؛ عوامل زمینهساز شامل تحولات رشدی والدین، تعامل والدین با یکدیگر و فضاسازی مناسب؛ عوامل علی شامل خودآگاهی والدین، اهداف زندگی و سبک زندگی؛ عوامل مداخلهگر شامل جهان جدید، فرهنگ زیست بوم و رسانههای نوین؛ راهبردها شامل تعامل والدین با مدرسه، نظارت و پایش، مدیریت معاشرتها و صیانت و سلامت و نهایتاً پیامدها شامل رشد شخصیتی، رشد رفتاری، رشد هویتی و رشد ایمانی و معنوی بودند.
نتیجه گیری: والدین با بهکارگیری راهکارهای ارائه شده میتوانند نقش مؤثری در افزایش انگیزه فرزندان، رفع مشکلات رفتاری و عملکردی و پیشرفت تحصیلی آنها ایفا کنند.
کلید واژهها: چارچوب کیفی، آموزش والدین، مدیریت مدرسه محور، مدارس متوسطه.
پذیرش مقاله: 30/5/ 1404 دریافت مقاله: 3/4/1404
مقدمه
تربیت نسلی آگاه و آماده برای دریافت مسئولیتهای اجتماعی مختلف مهمترین دغدغه تمامی جوامع انسانی است. نهاد «خانواده» زیربناییترین و اصیلترین نهاد اجتماعی است که این وظیفه خطیر را به دوش میکشد. از یک منظر خانواده در دو مقطع متفاوت اقدام به امر تربیت فرزندان خود میکند: تربیت فرزند از دوره نوزادی و کودکی و پیش از ورود به محیط رسمی آموزشی(مدرسه) و در مقطع دوم، دو رکن «خانواده» و «مدرسه» به طور توأمان وظیفه تربیت را به عهده میگیرند که در این بین، نقش مدرسه از جهات بسیاری محوری خواهد بود. هماهنگی هرچه بیشتر خانه و مدرسه میتواند زمینه آرامش و رشد بهتری را برای نسل آینده جامعه رقم بزند. آموزش خانواده به عنوان یک راهبرد اساسی برای مشارکت و همدلی این دو نهاد طی سالیان گذشته مورد توجه همه دغدغهمندان بوده و هست(مظاهری، 1393).
در طول فعالیت انجمن اولیا و مربیان، آموزش خانواده، کار خود را در قالبهای مختلف و متنوعی مانند کانون مادران، انتخاب و آموزش مادران مشاور، تشکیل کلاسهای متنوع آموزش خانواده و انتشار ماهنامه «پیوند»، اهداف آموزشی خود را پیش برده است(مقدم، 1393). بر اساس بررسیهای انجمن اولیا و مربیان، آموزش خانواده تأثیر قابل توجهی در کاهش مشکلات دانشآموزان نداشته و حتی این آموزشها برای پدران با عدم استقبال یا مقاومتهایی روبرو بوده است. این موضوع میتواند به ایجاد تعارض و مشکلات جدیدی در خانواده نیز منجر شود. یکی از چالشهای اساسی برنامههای آموزش والدین، عدم توجه به محتوای مورد نیاز است. عصاره معتقد است «به نظر میرسد که یکی از دلایل عدم مشارکت والدین در کلاسهای آموزش خانواده، محتوای برنامههای کلاسهای آموزش خانواده باشد که مبتنی بر نیازسنجی از والدین نبوده است.»(عصاره، 1384). همچنین قاضی و همکاران5(2024) معتقدند مشارکت والدین در آموزش فرزندان به شدت می تواند منجر به بهبود عملکرد تحصیلی گردد.
پژوهشهای مختلف نشان میدهد که عدم شناخت دقیق و همهجانبه نیازهای متنوع آموزشی والدین در هر منطقه و شناسایی اولویتهای آن، ضرورتی انکارناپذیر است. مظاهری معتقد است: «کمتوجهی به مطالب موردنیاز والدین در برگزاری آموزشهای خانواده و روز آمد نبودن و تکراری بودن برخی مطالبی که مدرسان آموزش خانواده ارائه کردهاند نیز به منزلۀ آسیبهای اساسی این برنامهها عنوان شدهاند.»(مظاهری، 1393).
در ایران، آموزشهای رسمی را وزارت آموزش و پرورش از طریق انجمن اولیا و مربیان برنامهریزی و سازماندهی میکند، در حالی که آموزش اولیا در کشورهای دیگر تا حدودی متفاوت و در بیشتر موارد غیرمتمرکز است(مقدم، 1393). بنابراین و با توجه به آسیبهای موجود، برنامه آموزش خانواده، برای دستیابی به اهداف و نتایج موردنظر، نیاز به طراحی و برنامهریزی اصولی دارد. به نظر میرسد که برنامه آموزش خانواده در برنامهریزی، طراحی، اجرا و ارزشیابی نیاز به بازنگری دارد. پژوهشهای متعددی نیز نشان دادهاند که هر قدر والدین از نقشها، وظایف خود بیشتر آگاهتر باشند، بهتر میتوانند با فرزندانشان ارتباط برقرار کنند و با مشکلات کمتری روبهرو میشوند. پژوهشهای انجام شده برای نیازسنجی آموزش والدین اغلب به صورت محدود و ناظر به حل مسائل خاص میباشد و از جامعیت کافی برای پوشش نیازهای متنوع در مقاطع سنی متفاوت برخوردار نیست. همچنین در زمینه روشهای آموزش تعاملی که اثرگذاری بیشتری دارد راهکار منسجمی ارائه نشده است. برخی از مدارس اسلامی برای حل مشکلات خانوادهها به الگوهای آموزش تعاملی مسألهمحور رو آوردهاند. برخی از این مدارس، توانستهاند با تشکیل گروههایی از والدین، به صورت تعاملی به حل مسائل فرزندان خود بپردازند که به عنوان مطالعه موردی به آن پرداخته شده است.
یکی از راهکارهای مهم و کارآمدی که برای کمک به تربیت دانشآموزان مطرح شده، جلسات آموزش خانواده بوده است(اقدسی و همکاران، 1390). از سوی دیگر علم و دانش و فناوری در جهان امروز لحظه به لحظه در حال تکامل است. به یقین میتوان گفت، ارزشها و نگرشهای افراد در درون جوامع، در هیچ مقطع تاریخی، به سرعتی که امروزه در حال تغییر است، دچار دگرگونی و تغییر نبوده است(مظاهری، 1393)؛ از طرفی دیگر، نوجوان باید علاوه بر پذیرش و سازگاری با این همه تغییر و تحول، هویت منسجمی نیز برای خود کسب کند(بختیاری و همکاران، 1390). به طور کلی به لحاظ خطرها و آسیبهای ناشی از دامنه تحولات اجتماعی، برای سایر جوامع به قدری قابل اهمیت و نگرانکننده بود که در جهت کاهش تأثیر آن سال 1994میلادی از طرف سازمان علمی و فرهنگی ملل متحده(یونسکو) به عنوان «سال جهانی خانواده» اعلام شد(احمدی، 1390). بدین ترتیب به نظر میرسد که آنچه میتواند خانواده را از خطرها و آسیبهای اجتماعی قرن کنونی نجات دهد، آموزش است.
وجود مشکلات اجرایی در سطح کلان آموزش و پرورش و همچنین در سطوح خرد در مدارس از عوامل مؤثر در برگزاری و کیفیت کلاسهای آموزش خانواده به شمار میرود. بنابراین، با توجه به ضروری بودن برگزاری این قبیل آموزشها لازم است مسائل و مشکلات آن با دقت نظر ویژهای مورد توجه و بررسی قرار گیرد تا با رفع آنها بتوان به یک آموزش اصولی برای خانوادهها دست یافت(حسینی حیدری و همکاران، 1385).
علاوه بر مشکلاتی که در زمینه عدم ساختارمندی و فقدان نیازسنجی آموزشهای ارائه شده وجود دارد، لازم است تا به الگوهای ارائه و مدیریت یاددهی یادگیری آن نیز توجه کافی داشت. چرا که اغلب مدیریت آموزش صحیح، میتواند برخی از موانع تغییر رفتار را مرتفع نماید. یکی از راههای شناسایی نیازهای والدین، واگذاری اختیارات به مدارس است تا نیازهای والدین و فرزندان شان را به صورت خاص شناسایی کنند و متناسب با نیازها، آموزشهایی ارائه دهند(پنجه پور و همکاران، 1390). نیوچرچ6(2017) معتقد است که هرچند یافتهها، اهمیت فرزندپروری، یادگیری در خانه و ارتباطات را توجیه میکنند، اما آنچه از همه تأثیرگذاری بیشتری بر موفقیت دانشآموزان دارد، مشارکت خانه و مدرسه است. توجه به برنامههای آموزش خانواده، ایجاد نگرشی مثبت و پویا در والدین نسبت به خطمشیهای آموزشی و تربیتی مدارس و فراهم ساختن انگیزه همیاری و همکاری متقابل با مربیان مدارس ضرورتی اجتنابناپذیر است(افروز، 1393).
والدین نیز برای تربیت در عصر حاضر که پیچیدگیهای بسیاری پیدا کرده است، باید خود را توانمندتر از گذشته کنند. در حالی که والدین بنا به دلایل متعدد با فنون و اصول و روشهای تربیتی به صورت علمی آشنا نیستند. نیز ممکن است با توجه به شرایط زندگی خود، امکان کسب آگاهی و به کارگیری شیوههای نوین تربیتی را از طریق مطالعه، مشاوره و... نداشته باشند؛ لذا با ضرورت آموزش خانواده در جهت افزایش دانش، اطلاعات و آگاهی والدین امری اجتنابناپذیر است. (شهسواری گوغری، 1398)
یكی از راهبردهای اصولی برای مقابله نظام آموزشی با چالشهای احتمالی جهانی شدن، بازتعریف اهداف، طراحی و تعریف مجدد برنامهها با نگرش سیستمی است. یكی از سازوكارهای ضروری در برنامههای سیستمی، برنامه جامع جلب و جذب مشاركت والدین در فرایند تصمیمگیری، اجرا، ارزشیابی و اصلاح فعالیتها و برنامههای نظام آموزشی است(حبیبی و همکاران، 1401).
اما در زمینه موضوع پژوهش محققان پژوهشهایی انجام دادهاند که برخی از مهمترین پژوهشها و نتایج حاصله بدین شرح است که: پاون7(2024) بیان میکند درک تاثیر آموزش والدین بر عملکرد تحصیلی کودکان برای مربیان، سیاستگذاران و خانوادهها به طور یکسان ضروری است. پاون(2024) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافت که آموزش والدین و مشارکت آنها به طور مثبت 42 درصد بر نتایج تحصیلی دانش آموزان تاثیر میگذارد. ژین و یو8(2024) به این نتیجه رسیدند که انتظارات آموزشی والدین به رشد کودک کمک میکند و این تاثیر ممکن است به صورت فردی و متوالی توسط اضطراب آموزشی و مشارکت والدین ایجاد شود. شاپیرو، هیل-چاپمن و ولیامز9(2024) معتقدند آموزش والدین جهتگیری آینده را در حوزه آموزش دانشآموزان تغییر میدهند. داکیر و قدیر10(2024) نیز به طراحی مدلی برای کمک به والدین در مدیریت یادگیری در دبیرستانها پرداختند و به این نتیجه رسیدند که اگر کمک والدین به مقدار 75 درصد افزایش یابد برایند یادگیری برای کودکان 73 درصد افزایش خواهد یافت. همچنین ایلما، هدایتی و مارتینینگسیه11(2024) با بررسی چالشها در مدیریت مدرسه محور به این نتیجه دست یافتند که با برنامهریزی برای یادگیری بهتر، آموزش و آگاهی دادن به والدین یکی از راهکارهای عملیاتی است. آنابو12(2024) نیز مشارکت والدین در تربیت دانش آموزان را یکی از اصول مدیریت مدرسه محور قلمداد کرده است. لوری فل13(2023) و جیحان و همکاران14(2023) نیز به این نتیجه رسیدند که اجرای مدیریت مدرسه محور و پر کردن شکافهای اجرای(SBM)15، نیازمند مشارکت والدین و همچنین درگیر کردن آنها از طریق آموزشهای مرتبط با تعلیم و تربیت محقق میشود. روسایدا و پوروانتو16(2022) با اجرای مدیریت مدرسه محور برای بهبود کیفیت آموزش در یک مدرسه نشان دادند مدیر مدرسه همیشه پاسخگو و به دنبال راهحل برای هر مشکلی در اجرای مدیریت مدرسه محور از طریق والدین است. آراپی و هامل17(2021) پیشنهاد کردند که والدین و معلمان بر سر ابزارهایی که معلمان برای حمایت از آموزش و مشارکت والدین استفاده میکنند اختلاف نظر دارند و به این نتیجه رسیدند که شیوههای ارتباط مدرسه و خانواده یا تکالیف در میان والدین و معلمان دارای امتیاز متفاوتی است. لیو، سلیمانی و هنینگ18(2020) نیز در پژوهش خود نقش مشارکت والدین در مدرسه را بسیار مهم میدانند، اما مشکلاتی وجود دارد که مانع همکاری والدین با مدرسه میشود. از جمله آنها عدم استقبال از برنامههای مدرسه، بیعلاقگی به همکاری، محدودیتهای زمانی والدین شاغل و... این احساس را تقویت میکند که مشارکت آنها در تحصیل فرزندانشان چندان مهم نیست. جان-اریک و کاجسا19 (2018) در تحقیق خود نشان داد رابطه مثبتی بین آموزش خانواده و پیشرفت دانشآموزان در سوئد وجود دارد.
نظری و همکارن(1399) در پژوهشی که به شناسایی شاخصها و مؤلفههای برنامه درسی خانواده پرداختهاند، در خصوص روشهای آموزشی پیشنهادی اذعان دارند که اجرای برنامه درسی با روشهای آموزشی در ارتباط است. در این موارد که به عنوان روش آموزشی مطرح شده است تأکید بر جلسات گروهی و استفاده از مطالعات علمی میباشد که تأکید بر استفاده از تحقیقات جدید در این زمینه دارد. حیدری و همکاران(1398) در فراتحلیل خود معتقدند «موفقیت درمانی برنامه آموزش والدین به استفاده ماهرانه، مداوم و با ثبات مادران از اینگونه آموزشها بستگی دارد. بنابراین مشارکت فعال در مباحث گروهی از ارزش زیادی برخوردار است و هرچه والدین انگیزه و تلاش بیشتری در به کارگیری اصول آموخته شده در جلسات داشته باشند اثرات درمان نیز افزایش خواهند یافت.» ملایینژاد و همکاران (1396) نیز به نیازهای آموزشی والدین دانشآموزان دوره ابتدایی در حوزه تربیت اجتماعی و همچنین نیازهای آنان در حوزه سلامت جسمانی پرداخته است. در زمینه محتوای آموزشی سمیعی زفرقندی و همکاران(1395) در مورد نیازسنجی اولیاء دانشآموزان دختر متوسطه به پنج حیطه اشاره کرده است. پیرزاد و همکاران(1390) در پژوهش خود اذعان دارد که بررسی میزان اثربخشی کلاسهای آموزش خانواده از دغدغههای مهم دستاندرکاران برگزاری این کلاسهاست. پیشنهاد این است که به غیر از تغییر در محتوای دورههای آموزشی خانواده و ضرورت روزآمد کردن آنها، در روش ارائه مطالب از مستقیم به بحث و گفتوگوی و به کارگیری وسایل کمکآموزشی و سمعی بصری تغییر ایجا شود(ضیائی و همکاران، 1399).
لذا به نظر میرسد در کنار اصلاح دیدگاه نسبت به موضوعات و نیازهای والدین نیاز به یک چارچوب آموزشی ضرورتی انکارناپذیر است. چارچوبی که ناظر به تحولات روزافزون فضای تربیتی در جامعه بتواند همه عناصر اثرگذار در آموزش را برای ارتقاء سطح کیفی فرزندپروری به خدمت بگیرد و از طرف دیگر یافتههای حاصل از این مطالعه منجر به ایجاد چارچوبی برای آموزش کارآمد والدین برای ارتقاء کیفیت تربیت نسل آینده این مرز و بوم گردد. بنابراین محقق به دنبال دستیابی به این هدف است که چارچوبی کیفی برای آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور تدوین نماید.
سوالات تحقیق
بر این اساس پژوهش حاضر به صورت کیفی به دنبال پاسخگویی به این سوال است که چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران چیست؟ برای پاسخ به این سوال، سوالهای فرعی زیر مطرح شده است:
1) عوامل علی، زمینه ساز، مداخلهگر، راهبردها و پیامدهای آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران کدامند؟
2) چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران چیست؟
روش تحقیق
این پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر دادهها، کیفی مبتنی بر رویکرد داده بنیاد نظامند؛ از نظر روش اجرا، اکتشافی مبتنی بر رویکرد استقرایی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل کلیه متخصصان و اعضای هیئتعلمی دانشگاهها (دارای دکتری تخصصی رشته علوم تربیتی، مشاوره و روانشناسی؛ حداقل 10 سال عضویت در هیات علمی؛ حداقل 2 پژوهش در حوزه آموزش خانواده و انجمن اولیاء و مربیان)، مدیران ارشد آموزش و پرورش (حداقل کارشناسی ارشد در رشتههای علوم تربیتی؛ حداقل 15 سال سابقه کار در آموزش و پرورش؛ داشتن حداقل 5 سال سابقه مدیریت در سطح میانی و بالاتر؛ سابقه تدریس با موضوع آموزش خانواده(برای کارشناسان خبره) بودند.
نمونهگیری از مشارکت کنندگان به شیوه آگاهانه و به روش گلوله برفی انجام شد. بر اساس روش گلوله برفی دو نفر از خبرگان حوزه آموزش والدین انتخاب شدند و پس از مصاحبه، از آنها خواسته شد افراد دیگری که در این حوزه متخصص هستند را معرفی کنند و بدینترتیب نفرات بعدی شناسایی شد و این موضوع تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه با خبرگان به صورت حضوری و به مدت سی دقیقه و حداکثر یک ساعت انجام شد. پس از انجام هر دو مصاحبه، متن آنها پیاده سازی و به نرم افزار MAXQDA وارد شدند. در مجموع 20 مصاحبه انجام شد که در سه مصاحبه نهایی کد جدیدی بدست نیامد و لذا 17 مصاحبه مبنای تحلیل قرار گرفت.
جدول 1. مشخصات جامعه آماری پژوهش
مرتبه علمی | محل خدمت | تعداد |
---|---|---|
عضو هیأت علمی | دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز | 4 |
دانشگاه تهران | 1 | |
دانشگاه آزاد واحد تنکابن | 1 | |
دانشگاه آزاد واحد اسلامشهر | 1 | |
دانشگاه آزاد واحد کرمانشاه | 1 | |
دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات | 1 | |
مدیر ارشد آموزش و پرورش | وزارت آموزش و پرورش | 3 |
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت | مؤسسات آموزشی و پژوهشی | 5 |
به منظور جمعآوری اطلاعات از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. از دو روش کثرتگرایی در شیوه(بازآزمون روش انجام کار) و کثرتگرایی مشارکتکننده (استفاده از مصاحبهشوندگان جدید برای آزمون قابلیت اطمینان مدل) برای تعیین روایی ابزار و دادهها و از روش کثرتگرایی در پژوهشگر(آزمون قابلیت اطمینان بین کدگذاران) برای تعیین پایایی استفاده شد. بازآزمون روش انجام کار با 80 درصد پایایی، آزمون قابلیت اطمینان بین کدگذاران با 81 درصد و استفاده از مصاحبهشوندگان جدید برای آزمون قابلیت اطمینان مدل با 54/82 درصد پایایی حکایت از قابلیت اعتماد کدگذاریها داشت. نتایج اعتبارسنجی یافتهها به شرح جدول زیر است:
جدول 2. نتايج بدست آمده در خصوص اعتباریابی یافته به روش کثرتگرایی
روش | تعداد کل کُدها | تعداد توافقات | تعداد عدم توافقات | پایایی بازآزمون |
---|---|---|---|---|
مصاحبه شونده | 63 | 26 | 12 | 54/82 % |
روش انجام کار | 251 | 100 | 35 | 80 % |
بین کدگذاران | 83 | 36 | 13 | 75/86 % |
پس از جمعآوری اطلاعات موردنیاز، به مدد نظریه داده بنیاد20 در قالب کدگذاری مفاهیم و مقولهها، چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران بدست آمد است. در بخش کدگذاری از روش استراوس و کوربین استفاده شده که رویکردی نظامند را پیشنهاد میکنند. مهمترین بخش کار در تحلیل دادههای پژوهش کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) میباشد که بدینگونه انجام شد:
1) کدگذاری باز21: مصاحبهها پیاده و دادهها یکسانسازی شدند و مطابق با ادبیات نظری پژوهش اصطلاحات علمی برای آنها انتخاب شد و فهرستی از مفاهیم بدست آمد. سپس مفاهیم بدست آمده مقولهبندی شدند.
2) کدگذاری محوری22: مقولههای بدست آمده در قالب شش عامل پارادایمی مدل اشتروس و کوربین بهم دیگر مرتبط شدند. با این کار بین کدهای تولید شده در کدگذاری باز، رابطه برقرار شد.
3) کدگذاری انتخابی23: در این مرحله که مرحله اصلی نظریهپردازی است، مقوله محوری به شکلی نظاممند به دیگر مقوله ربط داده شد، روابط در چارچوب یک روایت و داستان، بطور روشن بیان شد و مقولههایی که به بهبود و توسعه بیشتری نیاز داشتند، اصلاح شدند. به عبارت دیگر، در مرحله کدگذاری انتخابی فرآیند یکپارچهسازی و بهبود و پالایش مقولهها انجام شد به این ترتیب که محقق با ایجاد یک آهنگ و چیدمان خاص بین مقولهها، آنها را برای ارائه و شکلدهی یک نظریه تنظیم نمود که این امر از طریق کشف مقوله مرکزی امکانپذیر گردید.
یافتهها
با توجه به سوالات مطرح شده در پژوهش حاضر، پژوهشگر به مدد نظریه دادهبنیاد نظامند، ابتدا کدگذاری و سپس به پاسخ سوالات را به شرح زیر ارائه نموده است.
1) کدگذاری باز: مصاحبههای بدستآمده توسط محقق، دو بار بطور کامل مطالعه شد، بخشهایی از متن مصاحبهها که کلیدی بودند برجسته شدند، فهرستی اولیه از نکات برجسته موجود در دادهها تهیه شد و برای تبدیل دادههای متنی به دادههای قابل استفاده و فهمیدنی از «بند»، «عبارت» و «کلمه» استفاده شد. متن مصاحبه ها به نرم افزار منتقل شد و کدهای باز مشخص شدند. در گام اول 289 کد اولیه بدست آمد که با ادغام کدهای مشابه و همسان سازی عبارات کدهای اولیه به 153 کد تغییر یافت. کدهای اولیه از متن مصاحبه به شرح زیر بدست آمده است.
مصاحبه شونده شماره 3: وقتی به خانواده ها فرقی نمیکند پدر و مادر آموزش میدهیم که به فرزندان شان کمک کنند در مسیر تربیت بهتر پیش بروند و نتیجه آن را هم والدین میبینند قطعاً اعتماد به نفس آنها بالا میرود و متوجه میشوند که آنها هم از طریق شرکت در کلاسهای آموزشی میتوانند به بچههایشان کمک کنند و این منجر به افزایش هم اعتماد به نفس و هم عزت نفس آنها میشود.
مصاحبه شونده شماره 9: والدین قطعاً امروزه دارای سواد تخصص هستند اما توانایی شناسایی نقاط قوت و ضعف فرزندان و شناخت تواناییهای آنها را ندارند. این موضوع خودش یک علم است که بتوان استعداد و توانایی را شناخت. اما الزاماً نباید در این خصوص متخصص بود. والدین میتوانند با دریافت آموزش در خانه متوجه شوند فرزندانشان روی چه موضوعاتی متمرکز هستند یا به چه چیزهایی گرایش دارند لذا از طریق آموزش، والدین نسبت به توانایی فرزندان شان شناخت و آگاهی پیدا میکنند.
مصاحبه شونده شماره 1: پدر و مادر از هر کسی بهتر میتواند بفهمد فرزندش رفتاری ناشایست و نامناسب مرتکب شده است ولی دلیل آن را نمیداند حداقل به صورت علمی نمیداند که بتواند برای آن اقدامی انجام دهد ولی با ارائه یکسری آموزش یا دادن بروشورهایی میتوان به والدین کمک کرد که علت رفتار نامناسب فرزندان را بفهمند و برای کمک به رفع آن اقدام کنند.
مصاحبه شونده شماره 4: از آنجا که والدین آموزش یکسانی دریافت نمیکنند و تحت تاثیر والدین خود یا دانشگاه و گروه اطرف خود اصول تربیت فرزند را میآموزند قطعاً بین زن و مرد هماهنگی در امور تربیتی وجود ندارد. پدر معتقد است که بچه باید خودش این کار را انجام دهد ولی مادر میگوید باید کمکش کنیم یا برعکس و لذا در تربیت بچه ها از یک روش و اصول یکسان استفاده نمیشود.
مصاحبه شونده شماره 8: پدر و مادر الگوی بچه ها هستند و کارهایی که انجام می دهند توسط بچهها یاد گرفته میشود و تکرار میشود. پدرانی که فرزندان خود را به مساجد یا تکیههای دینی میبرند این رفتار در بچهها درونی میشود. پدر نماز میخواند بچه هم تکرار می کند، در خصوص سوالات شرعی و دینی به درستی به بچهها پاسخ میدهند و یاد میدهند که در خصوص مسائل دینی فکر کنند که درست است یا غلط. در انجام کارها صبر و حوصله به خرج میدهند و بچه هم این را یاد میگیرد و در هیچ کاری عجله نمیکند. این موارد به رشد معنوی و دینی بچهها کمک میکند.
مصاحبه شونده شماره 2: یکی از موضوعاتی که فرزندان از والدین یاد میگیرند به موقع حرف زدن و خوب گوش دادن است. با توجه به این که همه والدین در این خصوص داراری توانمندی یکسانی نیستند لذا میتوان به آنها یاد داد که به حرف بچه هایشان ابتدا به خوبی گوشش کنند و بعد از فهم موضوع به بچه پاسخ دهند. این مهارت در فرزندان به این شکل تقویت میشود.
مصاحبه شونده شماره 9: همچنین والدین میتوانند بفهمند بچههایشان چه نیازهایی دارند و احساسات و عواطف آنها چگونه است. یعنی میفهمند نسبت به چه مسائلی واکنش احساسی و عاطفی از خود بروز میدهند. و در مقابل والدین از طریق آموزش به این آگاهی میرسند که چه واکنشی در قبال احساسات فرزندان از خود نشان دهند.
مصاحبه شونده شماره 1: از طرف دیگر والدین به دنبال آن هستند که فرزندشان بهترین باشد ولی نمیدانند با این نسل چطور رفتار کنند که فرزندی صالح و نیک داشته باشند. آموزش میتواند به پدر و مادرها حداقل کمک کند در راه تربیت فرزندان تلاش بیشتری بکنند و به تربیت صالح آنها ایمان داشته باشند.
مصاحبه شونده شماره 2: یکی از موارد دیگر که والدین باید به آن مجهز شوند و مدرسه باید به آنها آموزش دهد مدیریت تعارضات در روشهای تربیتی شان است. بعضاً دیده میشود که والدین انجام یک کار یکسان در فرزندان، کار یک نفر را تشویق و دیگری را تنبیه میکنند یا در مقابل آن جبهه میگیرند و فرزندان نمیدانند این کار خوب بوده یا بد. یا اینکه خودشان یک کاری را انجام میدهند و اگر فرزند همان کار را انجام داد به وی تذکر میدهند که تکرار نشود.
کدگذاری محوری: به این گونه کلیه مصاحبهها پیاده سازی، عبارات کلیدی آنها مشخص شدند و فهرست کدهای اولیه تشکیل شدند. در گام دوم کدهای باز بدست آمده در نرم افزار MAXQDA دسته بندی و ذیل کدهای محوری قرار گرفتند که نتیجه کدگذاری محوری شامل 153 کد باز و 21 کد محوری در جداول 3 تا 8 ارائه شده است.
کدگذاری انتخابی: در نهایت کدگذاری انتخابی انجام شد و کدگذاری انجام شده طی انجام دو مرحله دلفی و اخذ نظر خبرگان انجام شد. در مرحله اول خبرگان در خصوص محتوای هر کد اعلام نظر کردند و در مرحله دوم از آنها خواسته شد نظرات شان را نسبت به هر یک کدهای بدست آمده اعلام کنند. سپس بر اساس نظرات خبرگان، مقدار ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) محاسبه شد که نتایج بدست آمده در قالب پاسخ به سوال سوم و جدول 9 ارائه شده است.
عوامل علی، زمینه ساز، مداخلهگر، راهبردها و پیامدهای آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران کدامند؟
- عوامل علی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه
نتایج بدست آمده در خصوص عوامل حکایت از آن دارد که آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور نیازمند توجه به عوامل حادث شدن آموزش والدین است. در این پژوهش 3 کد محوری و 24 کد باز شامل: خودآگاهی والدین(7 کد باز)، اهداف زندگی(7 کد باز) و سبک زندگی(10 کد باز) به عنوان عوامل علی چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه شناسایی شده است. به این معنی که اگر قصد داریم آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران بهبود پیدا کند باید والدین به آگاهی لازم در خصوص ابعاد رشدی فرزند برسند و بدانند برای چه هدفی پا به زندگی گذاشته اند و با چه سبکی باید زندگی را پیش برد.
جدول 3. کدهای باز و محوری مرتبط با شرایط علی
کدهای محوری | کدهای باز | |
---|---|---|
خودآگاهی والدین | - احساس کفایتمندی - اعتماد به نفس و عزت نفس - خودنظارتی در زمینه والدگری - آگاهی نسبت به افکار خود | - پذیرش خود - اولویت خودمراقبتی بر تربیت فرزند - شفقت و مهربانی نسبت به خود |
اهداف زندگی | - خدامحوری و عبودیت - آخرتمحوری - خردمحوری در مقابل نفسمحوری - ولایتمداری | - اخلاقمداری - مسئولیتپذیری اجتماعی - اعتقاد و اهتمام به تربیت فرزند صالح |
سبک زندگی | - سختگیری خودخواسته والدین - عادت دادن به صبوری فرزندان - خودکفایی در معاش زندگی - پرهیز از تبذیر و اسراف - تعهد به سنتهای دینی و مستحبات و شعائر | - سادهزیستی - قناعت و مدیریت مصرف - عقلانیت در سبک زندگی - مدیریت لذات و اوقات فراغت - تعهد و مرزبانی نسبت به حلال و حرام الهی |
عوامل زمینهساز آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور
معمولاً تحقق هر عملی نیازمند بستر مناسب برای به فعلیت در آمدن است. در این پژوهش شرایط زمینهساز تحقق آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور شناسایی شده است که شامل 3 کد محوری و 24 باز میباشد: تحولات رشدی فرزندان(6 کد باز)، تعامل والدین با یکدیگر(8 کد باز) و فضاسازی مناسب(10 کد باز).
جدول 4. کدهای باز و محوری مرتبط با شرایط زمینهای
کدهای محوری | کدهای باز | |
---|---|---|
تحولات رشدی فرزندان | - آگاهی نسبت به توانمندیهای فرزند - آگاهی نسبت به سختیهای مراوده با فرزند - درک نیازها و احساسات فرزندان و واکنش متناسب با آن | - شناسایی علل بروز رفتارهای نامناسب فرزند - شناخت مراحل رشد کودک و نوجوان - شناخت تمایزات و ویژگیهای جنسیتی دختر و پسر |
تعامل والدین با یکدیگر | - مهارتهای ارتباط زوجین - برقراری رابطه آگاهانه با همسر - کیفیتبخشی به زمانهای با هم بودن - هماهنگی بیشتر روابط زوجین | - مدیریت تعارض و تضاد بین والدین - مدیریت تعارضات در روش تربیتی والدین - توجه به هرم قدرت در نظام خانواده - توجه به نقشهای پدری و مادری |
فضاسازی مناسب | - محیط یادگیری مثبت - محیط مناسب رشد - محیط امن و جذاب - محیط سازگار و حمایتی - توسعه نمادهای شعائری در فضای خانواده | - محیط متنوع و چالشبرانگیز - محیط آرام در خانه - نظم و نظافت در ابعاد مختلف خانه و زندگی - فرصت کاوش و آزمایش و بازی |
عوامل مداخلهگر آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور
پیشآمد هر اتفاقی عواملی هستند که میتوانند مانع باشند یا عاملی تسهیلگر برای تحقق بیشتر پدیده اصلی باشند. این عوامل نقشی دوگانه دارند که بسته به نوع برخورد ما با آنها نقش خود را ایفا میکنند. در این پژوهش 3 عامل مداخلهگر با 19 کد باز شامل: جهان جدید(6 کد باز)، فرهنگ زیست بوم(7 کد باز) و رسانههای نوین(6 کد باز) شناسایی شد.
جدول 5. کدهای باز و محوری مرتبط با شرایط مداخله گر
کدهای محوری | کدهای باز | |
---|---|---|
جهان جدید | - شناخت مسائل جهان جدید - شناخت ابعاد مدرنیسم و تأثیر آن بر زندگی - شناخت دانشهای مورد نیاز در جهان جدید - شناخت ویژگیهای نسل جدید | - شناخت نگرشهای ضروری برای موفقیت در جهان جدید - شناخت مهارتهای فردی مورد نیاز برای زیست در جهان جدید |
فرهنگ زیست بوم | - شناخت هویت ملی - شناخت هویت قومی و خاندانی - شناخت فرهنگ محل زندگی - شناخت قوانین و مسائل حقوقی | - شناخت حقوق فردی مطابق با بوم - شناخت فرصتها و تهدیدهای زیست بوم در راستای تربیت فرزندان - شناخت تحولات فرهنگی پیش روی فرزندان در زیست بوم |
رسانههای نوین | - تأثیرات رسانه در رشد جسمی فرزند - اثر رسانه بر ارزشها و محیط رشد - تأثیر رسانه بر یادگیری فرزندان | - شناخت تأثیر هوش مصنوعی - آشنایی با اثرات فضای مجازی - رسانه و مدیریت زمان و برنامهریزی |
مقوله محوری آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور
نتایج بدست آمده در خصوص پدیده محوری چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه حکایت از آن دارد که خود واژه و مفهوم آموزش والدین به عنوان کلیدیترین عامل در مرکز مدل قرار گرفته است. این عامل کلیدی از 4 کد محوری و 26 کد باز شامل توانمندیهای شخصی والد(7 کد باز)، صلاحیتهای نگرشی و شناختی والدین(6 کد باز)، صلاحیتهای رفتاری و مهارتی والدین(7 کد باز) و صلاحیتهای عاطفی و احساسی والدین(6 کد باز) تشکیل شده است.
جدول 6. کدهای باز و محوری مرتبط با شرایط مداخله گر
کدهای محوری | کدهای باز | |
---|---|---|
توانمندیهای شخصی والد | - حل مسأله - مهارتهای ارتباطی - مهارت پاسخ آگاهانه و دقیق - خودکفایی و خودکارآمدی در کنترل رفتار | - توانایی حل تعارض والد فرزند - تصمیمگیری منطقی - مدیریت احساسات بیش از رفتار |
صلاحیتهای نگرشی و شناختی والدین | - قانونگذاری صحیح - تعیین محدودیتها و دستورات واضح - مهارت تربیت معقولانه | - ذهنآگاهی در فرزندپروری - انتخاب سبک فرزندپروری صحیح در هر موقعیت - انتظارات روشن و واقعبینانه از فرزند |
صلاحیتهای رفتاری و مهارتی والدین | - یادگیری موقعیتمحور - قاعدهمندی و پیشبینیپذیری رفتاری - تکنیکهای انضباطی مؤثر | - تشویق و تنبیه متناسب با موقعیت - گوش دادن فعال - مهارت گفت و شنود با فرزند - کاهش تعارض والد فرزند |
صلاحیتهای عاطفی و احساسی والدین | - مدیریت هیجانات عاطفی - انگیزهمندی درونی - انعطافپذیری در مواجهه با رفتارهای نامناسب | - پذیرش نامشروط و بدون قضاوت فرزند - شفقت و مهربانی نسبت به فرزند - افزایش رابطۀ کیفی و تعامل مثبت با فرزند |
راهبردهای آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور
نتایج بدست آمده در خصوص مقوله راهبردها بیانگر آن است که برای آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور باید درقالب برنامه ریزی مدون چهار راهبرد را پیگیری نمود. در این پژوهش 4 راهبرد و 32 کد باز شامل: تعامل والدین با مدرسه(8 کد باز)، نظارت و پایش(7 کد باز)، مدیریت معاشرتها(10 کد باز) و صیانت و سلامت(7 کد باز) شناسایی شده است که در صورت اجرایی شدن آنها میتوانند کمک شایان توجهی به آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران بکنند.
جدول 7. کدهای باز و محوری مرتبط با راهبردها
کدهای محوری | کدهای باز | |
---|---|---|
تعامل والدین با مدرسه | - مداخله و مشارکت همزمان دانشآموزان، والدین و معلم - مناسبات مبتنی بر اعتماد به مدرسه - همکاری و هماهنگی بین خانواده و مدرسه - برنامههای آموزشی با حضور دانشآموزان و خانوادههای آنها در مدرسه | - تماس والدین با مدرسه - ارتقاء تأثیرگذاری معلمان بر فرزندان از طریق تعامل با مدرسه - تنظیم انتظارات والدین با نظرات کارشناسان مدرسه - توسعه تواناییهای فرزندان بر اساس امکانات مدرسه |
نظارت و پایش | - نظارت و رصد کردن - دقت در تغییرات رفتاری فرزند - تحولات در گفتمان فرزندان - توجه به محیطهای حضور و تأثیرگذار بر فرزند | - توجه به آموزشهای رسمی و غیررسمی - آشنایی با ابزارهای پایش در فضای رسانه و... - بهرهگیری از مشاوران آگاه و صالح در پایش |
مدیریت معاشرتها | - استفاده از سرمایه دانش و خرد جمعی همه والدین - تعامل والدین با والدین دیگر - ارتباط نظاممند بین خانوادهها - توسعۀ شبکه خانوادگی - دورهمی خانوادگی | - شبکههای اجتماعی در میان والدین - تقویت ارتباط با گروههای سالم همسالان - تبیین دلایل ارتباط و تعامل با سایرین - ایجاد تعلق خاطر به شخصیتهای الگو - مهارت همزیستی در فرهنگ متکثر |
صیانت و سلامت | - دور نگه داشتن از فضای آلوده و مسموم - جایگزینسازی هوشمندانه (بازی، اوقات فراغت، خوراک و...) - رسیدگی به سلامت جسمی و بدنی - کنترل و نظارت بر معاشرت با الگوهای ناصالح | - کنترل و نظارت معاشرتهای گروه همسالان در مدرسه و... - کنترل و نظارت بر ایاب و ذهابهای فرزندان - کنترل و نظارت بر محیطهای آموزشی و مهارتی غیرمدرسهای |
پیامدهای آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور
نتایج بدست آمده از تحلیل دادهها بیانگر آن است که اجرای آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران، منجر به نتایج مثبت و مطلوبی میگردد که عبارتند از: رشد شخصیتی فرزند(8 کد باز)، رشد رفتاری فرزند(7 کد باز)، رشد هویتی فرزند(6 کد باز) و رشد ایمانی و معنوی فرزند(7 کد باز). نتایج پژوهش حاضر این نکته را نشان میدهد که آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران میتواند پیامدهای مثبت و اثرگذاری در رشد همه جانبه دانش آموزان در پی داشته باشد.
جدول 8. کدهای باز و محوری مرتبط با پیامدها
کدهای محوری | کدهای باز | |
---|---|---|
رشد شخصیتی فرزند | - هدایت فرزند به شناخت احساسات خود - تقویت انگیزههای درونی - ایجاد انگیزههای بیرونی - ارتقای ظرفیتها و مهارتهای عاطفی | - ارتقای ظرفیتها و مهارتهای شناختی - تقویت اعتماد و عزت نفس - پرورش مسئولیتپذیری - مواجهه با پیامد انتخابهای خود |
رشد رفتاری فرزند | - هدایت فرزند به بروز رفتارهای متفکرانه - کنترل رفتارهای نامناسب فرزند - تقویت رفتارهای مطلوب فرزند - ارتقای ظرفیتها و مهارتهای اجتماعی | - ارتقای مهارت مدیریت روابط با همسالان - ایجاد مهارت خودتنظیمی - قاطعیت و انضباط مثبت |
رشد هویتی فرزند | - ایجاد تعلق نسبت به خانواده - تقویت حس تعلق به دین مذهب - دلبستگی به ملیت و کشور | - احساس رضایتمندی از جنسیت - ایجاد و تقویت هویت اجتماعی - درک و پذیرش هنجارهای فرهنگی |
رشد ایمانی و معنوی فرزند | - وجود گفتمان معنوی در خانه با محوریت رضای خدا و اولیای او - پرورش حیا در رفتار و گفتار - تجربه شیرین حضور در فضاهای معنوی - ایجاد انس با نمادها و رفتارهای دینی (قرآن، صدقه، نماز و...) | - اقناع با پاسخهای منطقی به پرسشهای دینی و اعتقادی فرزند - عادت به تفکر و تعقل در رفتارهای دینی - احیای باورهای اخلاقی و دینی |
چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران چیست؟
يافتههای پژوهش حاضر بیانگر آن است که چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران با 153 مفهوم(کد باز) و 21 کد محوری(مقوله اصلی) به صورت شماتیک به شرح شکل 1 میباشد. چارچوب بدست آمده بر اساس یک کار کیفی از طریق رویکرد دادهبنیاد نظاممند و مبتنی بر روش اشتروس و کوربین و مصاحبه با خبرگان بدست آمده است. این چارچوب بیانگر آن است که برای آموزش والدین در مدارس متوسطه تهران؛ بایستی یک دید کلان به موضوع داشت و عوامل دست آمده و چارچوب ترسیم شده را به صورت یکجا و کلی مدنظر داشت. نمیتوان انتظار داشت آموزش والدین به خوبی محقق شود و در راستای کمک به تربیت دانشآموزان باشد ولی همه عوامل بدست آمده برای چارچوب آموزشی را مورد بررسی، برنامهریزی و اقدام عملیاتی مناسب قرار نداد. برخی عوامل تشکیلدهنده چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران، عوامل زمینهساز حادث شدن پدیده اصلی(آموزش والدین) هستند، برخی دیگر علل بوجود آورنده آن هستند و در این بین عواملی نیز مخل هستند، برای تحقق این موضوع باید راهبردهای اساسی شناسایی و پیادهسازی شوند تا در نهایت از توجه و انجام این امور، پیامدها و نتایج مثبت آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور بدست آیند. چارچوب بدست آمده از نظر استراتژی، تجربی است زیرا چارچوبی که بر اساس نظر خبرگان و تحلیلهای پژوهشگر ارائه شده است نمود فردی و اجتماعی دارد. از نظر فلسفی از نوع پراگماتیسم یا عملگرا میباشد چرا که کاربردی و عملکردی است. از طرفی از منظر منطق پژوهش از نوع استقرایی و از نظر الگویی از نوع هنجاری میباشد. نهایت اینکه برای تحقق چنین چارچوبی و اجرایی و عملیاتی کردن آن، نیازمند توجه به تمام ابعاد و کدهای تشکیل دهنده میباشد و باید موانع اساسی در پیادهسازی و اجرای آن تاحد ممکن رفع شوند.
شکل 1. چارچوب کیفی آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور مدارس متوسط دوم شهر تهران
بحث و نتیجهگیری
در این پژوهش بدنبال ارائه چارچوبی کیفی برای آموزش والدین مبتنی بر مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران بودیم و در راستای دستیابی به این چارچوب، مفاهیم، مقولههای فرعی و اصلی برای چارچوب استخراج شد که برخی از آنها زمینهساز، علل بوجود آورنده، مداخلهگر، راهبرد و پیامد بودند. نتایج نشان داد که «خودآگاهی والدین»، «اهداف زندگی»، «سبک زندگی»، «توانمندیهای شخصی والد»، «صلاحیتهای نگرشی و شناختی والدین»، «صلاحیتهای رفتاری و مهارتی والدین»، «صلاحیتهای عاطفی و احساسی والدین»، «تحولات رشدی فرزندان»، «تعامل والدین با یکدیگر»، «فضاسازی مناسب»، «جهان جدید»، «فرهنگ زیست بوم»، «رسانههای نوین»، «تعامل والدین با مدرسه»، «نظارت و پایش»، «مدیریت معاشرتها»، «صیانت و سلامت»، «رشد شخصیتی فرزند»، «رشد رفتاری فرزند»، «رشد هویتی فرزند» و «رشد ایمانی و معنوی فرزند عوامل تشکیل دهنده چارچوبی کیفی آموزش والدین بر اساس مدیریت مدرسه محور هستند.
تعلیم و تربیت مسئلهای اساسی برای هر کشوری است. تعلیم و تربیت افراد در جوامع محصول و نتیجه تعامل نظام آموزشی (به طور خاص مدرسه) و خانواده است. برای دستیابی به اهداف مورد نظر در نظام تعلیم و تربیت، مشارکت و همراهی والدین و مدرسه الزامی است. میتوان گفت نقش خانواده در تعلیم و تربیت فرزندان بی نظیر و برجسته است و جایگزینی برای آن نمیتوان یافت. لذا رسالت این جایگاه بدون آگاهی و بینش بالای متولیان آن به انجام نخواهد رسید. بنابراین والدین برای انجام دادن مسئولیت خطیر تربیت فرزندان خود نیاز به آمادهسازی و آموزش دارند. برای این مهم واحدی به نام انجمن اولیاء و مربیان تشکیل شده است. از طریق این واحد نظام آموزشی به والدین برای کمک به تربیت فرزندان، آموزشهای متنوعی را ارائه میدهد لیکن در سنوات گذشته این موضوع چندان اثربخش نبوده است. بر اساس نظرات صاحب نظران در کنار آموزشهای ارائه شده توسط انجمن، از طریق مدیریت مدرسه محور نیز میتوان اثربخشی آموزشهای خانواده را ارتقاء داد که مستلزم رعایت شرایط و استلزامات خاص خود است. مدیریت مدرسه محور بر اساس اختیارات تفویض شده به آنها، اقدام به شناسایی نیازهای دانشآموزان و والدین آنها میکند و به این شکل به جای یکسری آموزشهای کلی برای کلیه مناطق و شهرهای کشور، آموزشهای ویژه برای والدین دانش آموزان هر مدرسه طراحی و ارائه میشود.
مدیران مدارس به طور معمول و روزانه با والدین دانشآموزان در خصوص مشکلات و اختلالات یادگیری و همچنین روشهای تربیتی در تعامل هستند و میدانند والدین دانشآموزان نیاز به چه اطلاعات و دانشی برای برخورد مناسب با فرزندان شان هستند. بنابراین اگر مدیریت مدرسه محور در مدارس شهر تهران اجرا شود مدیران میتوانند به خوبی نیازهای والدین دانش آموزان مدرسه شان را شناسایی و برای آن اقدام کنند به گونهای که آموزشهای اختصاصی با محتوای خاص برای والدین پیش بینی میشود و در کلاسهای آموزشی والدین روی کیسهای واقعی والدین کار میکنند و به این گونه والدین کمک بزرگی در تعلیم و تربیت دانش آموزان خواهند نمود. بعضاً دیده شده است که آموزشهایی که به صورت کلی برای والدین توسط نظام آموزشی طراحی میگردد آگاهیهایی به والدین میدهند ولی والدین نمیدانند چگونه آن را نسبت به فرزندشان بکار گیرند تا مشکل رفتاری و عملکردی فرزندشان رفع شود. اما زمانی که روی موضوعات واقعی بحث و آموزش ارائه شود، والدین به خوبی متوجه میشوند که چه برخوردی با آنها منجر به رفع مشکل یادگیری و رفتارهای عادی وی میگردد.
چارچوب بدست آمده در پژوهش حاضر چارچوبی نسبتاً کارآمد است و به توجه به اینکه مشابه قبلی ندارد میتواند تا حد زیادی راهگشا باشد. ضمن اینکه باید نیم نگاهی هم به اصلاح و بهروز رسانی آن وجود داشته باشد. اما از حیث مقایسه با نتایج سایر پژوهشهای صورت گرفته، علیرغم اینکه تاکنون پژوهشی به این موضوع نپرداخته است و موضوعات جزئی دیگری را مورد واکاوی قرار دادهاند.
نتایج پژوهش حاضر تا حدودی با نتایج پژوهشهای کاظمیان و همکاران(1392)، غریبی و همکاران(1395)، فضلی و همکاران(۱۳۹۵)، بهبهانی و همکاران(۱۳۹۶)، نیلی احمدآبادی و همکاران(1398)، جدیدی و همکاران (1398)، نورمحمدی و صحبتیاری(1400)، حبیبی و همکاران(1401)، قاضی و همکاران(2024)، پاون(2024)، ژین و یو(2024)، شاپیرو و همکاران(2024)، داکیر و قدیر(2024)، ایلما و همکاران(2024)، آنابو(2024)، لوری فل(2023) و جیحان و همکاران (2023)، روسایدا و پوروانتو(2022)، بورگدورف، زوبو و آبوت(۲۰۱۹)، بالتر و همکاران(2017)، موراوسکا و همکاران (2014)، جیم مکارتی و همکاران(2011) همخوانی دارد.
در راستای یافتههای این پژوهش، نتایج پژوهش کاظمیان و همکاران(1392) منجر به شناسایی سه مقوله اصلی «ارتباط با خود»، «ارتباط با دیگران» و «ارتباط با خدا»؛ غریبی و همکاران(1395) نشان داد آموزش مهارتهای فرزندپروری باعث تقویت پیوند والدینی، کم شدن استرس ادراک شده والدین و بالا رفتن کیفیت زندگی مادران گردیده؛ جدیدی و همکاران(1398) نشان دادند به کارگیری روشهای موثر آموزشی خصوصاً آموزش مهارت فرزندپروری مثبت تأثیر معناداری در ارتقاء دانش و مهارت مادران دارد؛ نورمحمدی و صحبتیاری(1400) از طریق بررسی و تحلیل منابع مختلف، سعی در کشف و گزینش مقولههای محتوایی و ویژگیهای عناصر یک الگوی مناسب برنامه درسی برای آموزش پیشگیری از آسیبهای جنسی ویژه والدین داشتهاند. الگوی طراحی شده در این پژوهش 9 متغیر: اهداف، ابعاد محتوایی، ابعاد زمانی، ابعاد مکانی، مواد و منابع، شیوه گروهبندی، نقش یاددهنده و ارزشیابی را بیان کرد؛ حبیبی و همکاران (1401) الگوی بدست آمده میتواند به عنوان یکی از راهکارهای اجرایی برای دستیابی به یکی از اهداف کلان در سند تحول بنیادین آموزش پرورش یعنی «افزایش مشارکت و اثربخشی همگانی به ویژه خانواده در تعالی نظام تعلیم و تربیت» استفاده شود و 5 مقوله اصلی بازخورد و ارزشیابی، تحلیل، تصمیمگیری، تعامل آموزش و خانواده، ابعاد مشارکت خانواده مد نظر قرار گرفته است؛ موراوسکا و همکاران(2014) به این نتایج دست یافتند که فرزندپروری مثبت شواهدی کارآمد هم به عنوان روش درمانی برای جمعیتهای بالینی و هم سطوح مداخله پیشگیری دارد و سبب کاهش چشمگیری در مشکلات رفتاری کودکان به طور پایدار میشود؛ هدیه تیتیز و آسیه تکل(2015) پیشنهاد کردند که والدین باید با معلمان و دانشآموزان در فرایند تعلیم و تربیت فعالانه مشارکت کنند و در برنامهریزی مدرسه نیز مشارکت فعال داشته باشند که این امر باعث ارتقاء موفقیت تحصیلی دانشآموزان میگردد؛ جیم مکارتی و همکاران(2011) بیان کردند که ارتباط موثر والدین و مدرسه همچنین تأثیرات مثبت بر خود والدین و معلمان دارد. با کار تیمی اعضای تیم موفقیت بیشتری خواهند داشت که به نوبه خود برای دانشآموزان سودمند خواهد بود. مشارکت والدین در امور مدرسه دستاوردهای قابل اندازهگیری را در موفقیت دانشآموزان ایجاد میکند؛ کاتسورث و همکاران(۲۰۱۸) نشان دادند که چگونه تغییرات در فرزندپروری ذهنآگاهانه میتواند باعث کاهش مشکلات رفتاری در جوانان (مانند استفاده از مواد و پرخاشگری) شود.
از طرف دیگر میتوان گفت اشتیاق وافر اولیاء برای کمک به فرایند تربیتی فرزندانشان، ضرورت تشریح شیوه صحیح آموزش والدین و راهکارهای درگیری و نقشآفرینی والدین در امور تحصیلی فرزندان را دوچندان میکند. همچنین، کسب اطلاعات بیشتر در مورد نحوهای که والدین میتوانند بر موفقیت تحصیلی فرزندان، اصلاح رفتارها، رفع اختلالات یادگیری و ... اثرگذار باشند، میتواند انگیزش خودِ اولیا را برای مشارکت در زمینه تربیت فرزندان افزایش دهد؛ چرا که بسیاری از والدین در اثر بیاطلاعی از روشهای حمایت از فرزندان، حالتی انفعالی به خود میگیرند. در حالی که والدین بازوی توانمند مدرسه، معلم و مشاور برای نیل به اهداف آموزشی و تربیتی به حساب میآیند. لذا لازم است که در جهت اعتلای سطح دانش و رشد همه جانبه آنها این ظرفیت موجود، حداکثر تلاش را به کار بست.
با مرور پژوهشهای صورتگرفته در زمینه تحصیلی به این مهم پی میبریم که خانواده نقشی بیبدیل در تعلیم و تربیت و پیشرفت تحصیلی فرزندان دارد. اکثر قریب به اتفاق پژوهشها از خانواده بهعنوان عاملی بسیار مهم در وضعیت تحصیلی فرزندان یاد کردهاند. از طرف دیگر، نهاد آموزشوپرورش برای تحکیم آموختهها و تربیت دانشآموزان با انگیزه، به همکاری و مشارکت خانواده نیاز دارد. والدین با بهکارگیری راهکارهایی که در اثر آموزشهای ارائه شده توسط نظام آموزشی و مدرسه به آنها داده میشود، میتوانند نقش مؤثری در افزایش انگیزه فرزندان خود به تحصیل، رفع مشکلات رفتاری و عملکردی و پیشرفت تحصیلی آنها ایفا کنند.
منابع
احمدی، مهدی. (1390). تحلیل محتوای کتابهای آموزش خانواده برای نوجوانان انجمن اولیا و مربیان بر اساس شاخصهای مهارتهای زندگی. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
افروز، غلامعلی. (1393). چکیدهای از روا نشناسی تربیتی کاربردی. تهران: نشر انجمن اولیا و مربیان.
اقدسی، علی نقی؛ فرید، ابوالفضل؛ بایرام زاده، حمیرا. (1390). آسیبشناسی آموزش خانواده در آموزش و پرورش شهرستان ماکو از دیدگاه اولیاء دانش آموزان در سال 1390. زن و مطالعات خانواده، 14، 43-64.
بختیاری، ابوالفضل؛ مصدقینیک، کبری. (1393). آموزش خانواده: راهبردهای علمی و عملی با رویکرد پژوهشی. تهران: آوای نور.
بهبهانی، مهدیه و زرگر، فاطمه. (۱۳۹۶). بررسی اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهنآگاهی بر نشانههای بالینی و خودکارآمدی کودکان بیشفعال و کمتوجه. دانشکده پزشکی اصفهان، 35(429)، 517-511.
پنجهپور، مجتبی؛ عطایی، نگار. (1390). مقایسه روش آموزشی مسئلهمحور با روش استادمحور در تدریس بیوشیمی متابولیسم. آموزش در علوم پزشکی، 11(9)، 1318-1325.
پیرزاد، علی اکبر؛ بختیاری، ابوالفضل. (1390). مطالعه کارآمدی کلاسهای آموزش خانواده از دیدگاه والدین. خانواده و پژوهش، 1 و 2، 121-156.
جدیدی، س؛ دانش، ع؛ غلامی توران پشتی، م. (1398). آموزش گروهی فرزندپروری مثبت جهت تقویت خوداثربخشی مادران. تعالی بالینی، آموزشی- پژوهشی، 8 (4): 28-18.
حبیبی، سمیرا؛ علیآبادی، خدیجه؛ نیلی احمدآبادی، محمدرضا؛ زارعی زوارکی، اسماعیل. (1401). طراحی و تدوین الگو ی پیشنهادی مشارکت والدین و بررسی تأثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان. راهبردهای آموزش در علوم پزشکی، 15(2)، 131-140.
حسینی حیدری، میراسدالله؛ باقری، نسرین؛ تابع جماعت، محمدرضا. (1385). نگرش والدین درباره کلاسهای آموزش خانواده. نوآوریهای مدیریت آموزشی، 4(18)، 55-74.
حیدری، رویا؛ عیسینژاد، امید؛ یوسفی، ناصر. (1398). فراتحلیلی بر پژوهشهای مربوط به اثربخشی برنامههای آموزش والدین بر اختلالات برونیسازی در کودکان. پژوهشهای مشاوره، 18(70)، 35-58.
سمیعی زفرقندی، مرتضی؛ غلامی، فوزیه. (1395). نیازسنجی اولیای دانشآموزان دختر دورۀ اول متوسطه. خانواده و پژوهش، 13(2)، 27-39.
شهسواری گوغری، مهدیه؛ صباحی زاده، محمود؛ نامی، کلثوم؛ قورچیان، نادرقلی. (1398). ارائه مدلی جهت آموزش خانواده در مدارس (مورد: استان کرمان). سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 3(4)، 214-226.
ضیائی مؤید، محمد؛ آمیغی، هاله. (1399). پدر و مادر راهحل محور برای کودک. تهران: نشر بهراه، چاپ اول.
عصاره، علیرضا؛ نصری، صادق. (1384). بررسی نیازهای آموزشی و تربیتی والدین و دانش آموزان مقطع متوسطه کشور در خرده فرهنگهای مختلف ایران. نوآوریهای آموزشی، 4(14)، 64-106.
فضلی، نرگس و سجادیان، ایلناز. (۱۳۹۵). اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهنآگاهی بر مشکلات رفتاری کودک و استرس والدگری مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه بیشفعالی. دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، 17(3): 35-26.
کاظمیان، سمیه؛ شریعتی، صید صدرالدین؛ اسماعیلی، معصومه؛ فرحبخش، کیومرث. (1392). الگوی آموزشی حل تعارضات زناشویی(مستخرج از مبانی انسان شناسی اسلامی و عوامل خوددرمانبخش زوجین). فرهنگ مشاوره و رواندرمانی، 4(13): 11-34.
مظاهری، حسن. (1393). بررسی نیازهای آموزشی والدین دانشآموزان دوره دوم متوسطه در کلاسهای آموزش خانواده. خانواده و پژوهش، 11(3)، 47-58.
مقدم، علیرضا. (1393). آموزش اولیا با فناوری وب ۲: طراحی، اجرا و ارزشیابی یک محیط مجازی. خانواده و پژوهش، 11(1)، 87-110.
ملایی نژاد، اعظم؛ زین آبادی، حسن رضا؛ کیامنش، علیرضا؛ عباسیان، حسین. (1396). نیازهای آموزشی والدین دانشآموزان دورۀ ابتدایی در حوزه تربیت اجتماعی. خانواده و پژوهش، 37، 91-118.
نظری، صدیقه؛ جعفرینیا، غلامرضا؛ گرگین، باقر؛ ماهینی، انسیه. (1399). شناسایی شاخصها و مؤلفههای برنامه درسی آموزش خانواده مبتنی بر بهبود سبک زندگی دانش آموزان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی. سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 4(2): 102-111.
نورمحمدی، عبدالرضا؛ صحبتیاری، الهام. (1400). الگوی برنامه درسی آموزش والدین جهت پیشگیری از آسیب جنسی در دانشآموزان. نخستین همایش ملی تربیت در زیستبوم جدید.
Arapi, E. & Hamel, C. (2021). What Differences between Parents 'and Teachers' Views about their Relationships in Québec (Canada)? International Journal of Instruction, 14(3), 309-326.
Burgdorf, V., Szabó, M., & Abbott, M. (2019). The Effect of Mindfulness Interventions for Parents on Parenting Stress and Youth Psychological Outcomes: A Systematic Review and Meta-Analysis. Front Psychol. Published online 2019 Jun 6.
Butler-Coyne, H., Hare, D., Walker, S., Wieck, A., & Wittkowski, A. (2017). Acceptability of a positive parenting Programme on a mother and baby unit: Q-methodology with staff. Journal of Child and Family Studies, 26(2), 623-632.
Coatsworth, J. D., Timpe, Z., Nix, R., Duncan, L., and Greenberg, M. T. (2018). Changes in Mindful Parenting: Associations with Changes in Parenting, Parent–Youth Relationship Quality, and Youth Behavior. Journal of the Society for Social Work and Research, 9(4), 511-529.
Dakir, Fauzi. A. Qadir, A. (2024), Parent Assistance Model in Learning Management in High Schools During the Covid-19 Pandemic. Pegem Journal of Education and Instruction, 14(2), 178–183.
Ilma WS, Y. Hidayati, D. & Martaningsih, S. (2024). Addressing Challenges in School-Based Management: Planning for Better Learning and Resource Management. Journal of Education and Teaching (JET), 5(3), 247-263.
Jan-Eric, G. Kajsa, H. (2018). Changes in the Impact of Family Education on Student. Educational Achievement in Sweden 1988-2014. 26(5): 719-736.
Liu, Y., Sulaimani, M. F., & Henning, J. E. (2020). The significance of parental involvement in the development in infancy. Journal of Educational Research and Practice, 10(1), 161-166.
Lury Fel, M. Torregosa. (2023). Impact of School-Based Management (SBM) Implementation on School’s Practices and Performance: Addressing Gaps in The Implementation. International journal of advanced Multidisciplinary Studies IJAMS, 3(12), eISSN: 2799-0664.
Morawska, A., Dyah Ramadewi, M., & Sanders, M. R. (2014). Using epidemiological survey data to examine factors influencing participation in parent-training programmes. Journal of early childhood research, 12(3), 264-278.
Newchurch, A. (2017). The impact of parental involvement on student success: School and family partnership from the perspective of parents and teacher. (Doctoral dissertation). Bagwell College of Education, Kennesaw State University.
Paun, C. N. (2024). The Parental Impact on Education: Understanding the Correlation between the Parental Involvement and Academic Results. Acta Educationis Generalis, 14(2).
Qazi, W. A. Rönkä, A. Perälä-Littunen, S. & Eerola, P. (2024). Parents’ involvement in their children’s education: narratives from rural Pakistan. Educational Research, 66(1), 34-50.
Rosyida, I. Purwanto, A. (2022). Implementation of School-Based Management to Improve Education Quality at MAN 6 Pidie. Conference: 5th International Conference on Current Issues in Education.
Shapiro, C. J. Hill‑Chapman, C. Williams, S. (2024). Mandated Parent Education: Applications, Impacts, and Future Directions. Clinical Child and Family Psychology Review, 27:300-316.
Xin, Y. Yu, L. (2024). The Influence of Parents’ Educational Expectations on Children’s Development: The Chain Mediation Role of Educational Anxiety and Parental Involvement. Behav. Sci, 14(9), 779.
[1] . دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
[2] . استادیار گروه حکمرانی آموزشی و سرمایه انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. (نویسنده مسئول) yal.delgoshaei@iau.ac.ir
[3] . دانشیار گروه حکمرانی آموزشی و سرمایه انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
[4] . استادیار گروه حکمرانی آموزشی و سرمایه انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
[5] . Qazi, Rönkä, Perälä-Littunen & Eerola
[6] . Newchurch
[7] . Paun
[8] . Xin & Yu
[9] . Shapiro, Hill‑Chapman & Williams
[10] . Dakir & Qadir
[11] . Ilma, Hidayati & Martaningsih
[12] . Anabo
[13] . Lury Fel
[14] . Jihan, Ashadi, Sopwandin, Ramli & Bashori
[15] . School-Based Management
[17] . Arapi & Hamel
[18] . Liu, Soleimani & Henning
[19] . Jan-Eric & Kajsa
[20] . Grounded Theory
[21] . Open coding
[22] . Axial coding
[23] . Selective Coding
Developing a qualitative framework for parent education based on school-based management
Vahid Mehran1, Yalda Delgoshaei2, Baharak Shirzad Kobria3, Mehdi Shariatmadari4
Abstract:
Purpose: the present study aimed to identify the elements that constitute the qualitative framework for parent education based on school-based management in secondary schools in Tehran and develop a qualitative framework for it.
Method: The research is applied in terms of purpose; qualitative in terms of data, based on a systematic data-based approach; and exploratory in terms of implementation based on an inductive approach. The statistical population consisted of experts and members of the academic staff of universities and senior education managers, and 20 people were selected for interviews based on a conscious approach and snowball method. including retesting the work method, testing the reliability between coders, and using new interviewees to test the reliability of the model, which showed that the data had the necessary validity.
Findings: The results showed that the qualitative framework of parent education based on school-based management has 153 open codes, 21 central codes in the form of 6 dimensions of the paradigm model, the central category of the framework is; parent education based on school-based management (parent personal capabilities, parents' attitudinal and cognitive competencies, parents' behavioral and skill competencies, and parents' emotional and sentimental competencies); background factors include parents' developmental changes, parents' interaction with each other, and creating an appropriate atmosphere; outcomes included personality development, behavioral development, identity development, and faith and spiritual development.
Conclusion: By using the strategies provided to them by the educational system and school, parents can play an effective role in increasing their children's motivation to study, resolving behavioral and improving their academic achievement.
Keywords: Qualitative framework, parent education, school-based management, secondary schools.
[1] . PhD student, Azad University, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
[2] . Assistant Professor, Department of Educational Governance and Human Capital, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
[3] . Associate Professor, Department of Educational Governance and Human Capital, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
[4] . Assistant Professor, Department of Educational Governance and Human Capital, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.