آزمون تجربی فرضیه منحنی کوزنتس مالی برای ایران
محورهای موضوعی : اقتصاد کار و جمعیت
محبوبه فراهتی
1
(استادیار گروه اقتصاد دانشگاه سمنان)
لیلا سلیمی
2
(کارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه سمنان)
کلید واژه: توسعه مالی, نابرابری درآمد, طبقهبندی JEL: O40 O15, O11, واژگان کلیدی: رشد اقتصادی,
چکیده مقاله :
هدف این مقاله آزمون تجربی فرضیه منحنی کوزنتس مالی با استفاده داده های مربوط به دوره زمانی ۱۳97- ۱۳61 در اقتصاد ایران است. بدین منظور، سرانه تولید ناخالص داخلی حقیقی و ضریب جینی به ترتیب، بهعنوان شاخصهایی از رشد اقتصادی و نابرابری درآمد مورد استفاده قرار گرفته اند. افزونبر این، با بهکارگیری روش تحلیل مؤلفه های اصلی، چندین شاخص توسعه مالی برای ایجاد یک شاخص کلی (ترکیبی) ادغام شده اند. نتایج حاصل از رویکرد خودرگرسیون با وقفه های توزیعی نشان می دهند که در بلندمدت، یک رابطه U معکوس میان رشد اقتصادی و نابرابری درآمد وجود دارد که فرضیه منحنی کوزنتس را تأیید می نماید. با ارتقای سطح توسعه مالی، نقطه بازگشت منحنی کوزنتس در سطح پایینتری از رشد اقتصادی قرار میگیرد. این یافته ها شواهدی دال بر تأیید فرضیه کوزنتس مالی بلندمدت برای ایران ارائه میدهند. براین اساس، پیشنهاد میشود که برنامه ریزان و سیاست گذاران اقتصادی به موازات سیاستهای رشدی، سطح توسعه مالی را با هدف توزیع عادلانهتر درآمد ارتقاء دهند.
The Kuznets curve hypothesis of a nonlinear relationship between economic growth and income inequality has been widely tested for different countries. However, the factors influencing such a relationship that determine the position of the Kuznets curve have been neglected. One of these factors is financial development, which according to the financial Kuznets curve hypothesis, is inversely associated to the level of economic growth at which income inequality peaks (ie, the turning point of the Kuznets curve). This study empirically tests the financial Kuznets curve hypothesis in the Iranian economy using data for the period 1361-1397. To this end, real GDP per capita and Gini coefficient have been used as indices of economic growth and income inequality, respectively. In addition, several indices of financial development have been aggregated into an overall (combined) index, using the principal component analysis method. The empirical results indicate that in the long-run, there is an inverted U-shaped relationship between economic growth and income inequality, thus confirming the Kuznets curve hypothesis. In addition, the turning point of the Kuznets curve will be at lower level of economic growth when the level of financial development is higher. These findings provide evidence to support the long-run financial Kuznets hypothesis for Iran. Accordingly, it is suggested that economic planners and policymakers, in parallel with growth policies, improve the level of financial development, aimed at a more equitable distribution of income.
_||_