فرایند کشش جبرانی در گویش بروجردی در چارچوب نظریۀ بهینگی
محورهای موضوعی : زبان شناسی، گویش شناسی، فرهنگ عامه،ادبیات فارسی
1 - دستیار گروه زبانشناسی، دانشنامه زبانها و گویشهای ایرانی، دایره المعارف بزرگ اسلامی
کلید واژه: کشش جبرانی, نظریه مورایی, نظریه بهینگی, گویش بروجردی,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر دربارۀ "فرایند کشش جبرانی در گویش بروجردی" و روش انجام آن بهصورت توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش با بهکارگیری دو نظریۀ "بهینگی و مورایی" فرایند کشش جبرانی[1] واکه در گویش بروجردی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید دو نوع کشش جبرانی در این گویش وجود دارد: نخست کشش جبرانی واکه که ناشی از حذف همخوانهای چاکنایی /h/ و/ʔ/ است و دیگری کشش جبرانی واکه ناشی از حذف واکه. این دو همخوان چاکنایی تنها همخوانهای گویش بروجردی هستند که وزن هجایی دارند. حذف این دو همخوان یا واکه سبب میشود مورای آنها به واکۀ کوتاه پیش از آنها منتقل گردد و ازآنجاییکه واکههای کوتاه تکمورایی هستند، پس از جذب مورای آزادشدۀ همخوانهای چاکنایی و واکۀ محذوف، به واکههای دومورایی تبدیل گردند و فرایند کشش جبرانی بر روی آنها اعمال شود. نتیجۀ پژوهش حاضر مشخص نمود این فرایند در گویش بروجردی، علاوهبر سه بافت واجی که "بیک مور" معرفی کرده است، در بافت دیگری نیز در واژههای سههجایی رخ میدهد.
The current investigation pertains to the compensatory lengthening process within the Borujerdi dialect. In this study, two theoretical frameworks, optimality and Morai, are applied to analyze the data. The inquiry revealed the presence of two distinct forms of compensatory lengthening in the specified dialect: first, compensatory vowel lengthening which is caused by the deletion of the glottal consonants /h/ and /ʔ/, and the other which is caused by vowel deletion. These two consonants represent the sole consonantal elements within the Borujerdi dialect that possess a syllabic weight. The initial phenomenon involves compensatory lengthening of vowels resulting from the deletion of glottal consonants /h/ and /ʔ/, while the second phenomenon is attributed to vowel deletion. When either the glottal consonants or vowels are deleted, their mora is then reallocated to the preceding short vowel. The short vowels undergo a transition to double-moraic vowels following the absorption of the free mora associated with glottal consonants and the omission of a vowel. The investigation revealed that this phenomenon takes place in this dialect, alongside the three phonological environments outlined by Bickmore, within an additional
بیجن خان، محمود (1388). واج شناسی: نظریۀ بهینگی، چاپ دوم، تهران، انتشارات سمت.
جم، بشیر (1388). فرایندهای واجی زبان فارسی و تبیین کاربردهای آن در زبان فارسی، رسالۀ دکتری زبانشناسی همگانی، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
دبیر¬مقدم، محمد (1383). «نظریۀ بهینگی»، مجلۀ زبان و ادب، شمارۀ 20، صص 40-51.
دبیرمقدم،محمد (1386). زبانشناسی نظری، چاپ دوم، تهران، انتشارات سمت.
راسخ¬مهند، محمد (1383). «معرفی نظریۀ بهینگی و بررسی تکیه در فارسی»، مجلۀ زبانشناسی، سال 19، شمارۀ اول، صص 42-66.
کرد زعفرانلو کامبوزیا، عالیه (1385). واج¬شناسی: رویکردهای قاعده¬بنیاد، تهران: انتشارات سمت.
Anonby, Eric John(2003). Update on Luri: How many languages?, Journal of the Royal Asiatic Society (Third Series), Volume 13, Issue 02, pp. 171-197
Bickmore, Lee S. (1995). Accounting for Compensatory Lengthening in the CV and Moraic Frameworks. In Durand, pp. 48-119
Fery, Caroline, and van de Vijer, Ruben (2003). The Syllable in Optimality Theory, Cambridge University Press, p.220.
Kenstowicz,Michael(1994): Phonology in Generative Grammar, Blackwell publishers, Massachussets, p.254.
Mc Carthy, John & Prince, Alan (1986). Prosodic Morphology, Rutgers University Center for Cognitive Science.
Prince, Alan, and Smolensky, Paul (1993). Optimality Theory: Constraint Interaction in Generative Grammar, MIT Press.