بررسی چگونگی یزدان سالاری در شاهنامه فردوسی و تاریخ بیهقی
محورهای موضوعی : متون زبان و ادبیات فارسی
سعیده گرجی زاده
1
,
محمدرضا معصومی
2
*
,
جلیل نظری
3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج، ایران.
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج، ایران.
3 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی،واحد یاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج، ایران.
کلید واژه: یزدان سالاری, اسطوره, حماسه, تاریخ, شاهنامه, تاریخ بیهقی,
چکیده مقاله :
نظریۀ یزدان سالاری، یا حکومت مبتنی بر رابطۀ شاه با خدا، از گذشتههای دور جزئی از اندیشۀ سیاسی در ایران بوده است. این طرز تلقی از حکومت، از دین باوری و توأمان دانستن دولت و دین، سرچشمه میگیرد. بنابراین در هرجا که دین در جامعه نقشی موثر دارد، این اندیشه رایجتر و پذیرفتنیتر خواهد بود. اما این اندیشه مبنای دینی مشروعیت بخشیدن به قدرت سیاسی بوده است. دادههای این پژوهش کتابخانهای است و این دادهها پس از مقولهبندی با استفاده از روش تحقیق کیفی، تحلیل و توصیف شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که باور به رابطۀ شاه با خدا، در بخش اساطیری شاهنامه، درست مثل خود اسطوره، حقیقی و تردیدناپذیر است. در بخش پهلوانی کم رنگ و در بخش تاریخی بیرنگ میشود و به تدریج با رواج دین سیاسی و استفادۀ ابزاری از دین، باور دینی حکومت «ظل الهی» هم به رابطهای سیاسی مبدل میگردد و شاهان و اصحاب قدرت از آن برای فریب مردم و سلطه بر آنان استفاده میکنند. با پیدا شدن شاهان مستبد، سلطهگر و بیدادگر، دیگر جایی برای پذیرفتن پیوند معنوی شاه با خدا باقی نمیماند.
The theory of Yazdansar, or government based on the relationship of the king to God, has been part of political thought in Iran since ancient times. This view of government stems from religious belief and the simultaneous understanding of state and religion. Therefore, wherever religion plays an effective role in society, this idea will be more common and acceptable. But this idea has been the religious basis for legitimizing political power. The data of this research is library and after categorization, this data has been analyzed and described using qualitative research method. The results of the research indicate that the belief in the relationship between the king and God, in the mythological part of Shahnameh, is true and unquestionable, just like the myth itself. It becomes pale in the heroic part and colorless in the historical part, and gradually, with the spread of political religion and the instrumental use of religion, the religious belief of the government of the "divine shadow" also turns into a political relationship, and kings and those in power use it to deceive the people and dominate them. With the emergence of despotic, domineering, and unjust kings, there is no longer any room left to accept the spiritual connection of the king with God.