از مشهورترین مکتوبات حدیثی شیعه در دوران امام صادق (ع) و هم از کهنترین آثار حدیثی شیعیان متقدم، کتاب عبیدالله بن علی حلبی است که اولین مصنَّف شیعه نام گرفته است. گرچه در وثاقت عبید الله بن علی حلبی معمولا تردید نکردهاند، برخی معاصران انتساب این کتاب را به وی محل بحث د چکیده کامل
از مشهورترین مکتوبات حدیثی شیعه در دوران امام صادق (ع) و هم از کهنترین آثار حدیثی شیعیان متقدم، کتاب عبیدالله بن علی حلبی است که اولین مصنَّف شیعه نام گرفته است. گرچه در وثاقت عبید الله بن علی حلبی معمولا تردید نکردهاند، برخی معاصران انتساب این کتاب را به وی محل بحث دانستهاند. از این منظر، کتابی با تقسیمبندی براساس ابواب فقهی، مشتمل بر روایات عبیدالله حلبی و حتی روایات سایر اصحاب ائمه(ع)، تدوین گردیده، و به نام عبیدالله حلبی شهرت یافته، و برای باورپذیرتر ساختن چنین ادعائی، داستان عرضه کتاب حلبی بر امام صادق(ع) و تصدیق ایشان بر صحت کتاب حلبی نیز، نشر داده شده است. در این مطالعه بناست با گردآوری گزارشها در بارۀ شخص عبیدالله حلبی و خاندان و روایات او از یک سو، و تحلیل محتوائی و سندی روایات این اثر از دیگر سو، انتساب کتابی به عبیدالله حلبی مطالعه شود. با توجه به نقل گسترده از عبیدالله حلبی در کتب اربعه و همچنین ضرورت ابهام زدایی از یک نگارش حدیثی کهن، چنین مطالعهای ضروری بهنظر میرسد.
پرونده مقاله
از جملۀ عالمان نامدار شیعی در سدۀ 4ـ5ق، سید مرتضی است. گر چه وی را بیشتر به عنوان یک فقیه، متکلم، و ادیب برجسته میشناسند، با مروری بر محتوای آثار مختلف وی آشکار میشود که در تفسیر قرآن کریم نیز، شیوهای مخصوص به خود داشته، که شایان توجه و مطالعه است. در این مطالعه کوشش چکیده کامل
از جملۀ عالمان نامدار شیعی در سدۀ 4ـ5ق، سید مرتضی است. گر چه وی را بیشتر به عنوان یک فقیه، متکلم، و ادیب برجسته میشناسند، با مروری بر محتوای آثار مختلف وی آشکار میشود که در تفسیر قرآن کریم نیز، شیوهای مخصوص به خود داشته، که شایان توجه و مطالعه است. در این مطالعه کوشش خواهد شد با مروری بر زندگی و آثار سید مرتضی، نخست با جایگاه مطالعات قرآنی در آثار وی آشنا شویم و آن گاه با مطالعۀ موردی نمونههایی از آرای وی، به روش تفسیری وی راه جوییم؛ بهویژه، از یک سو جایگاه تحلیلهای فرهنگی، زبانشناختی، و ادبی را در تفسیر وی، و از دیگر سو، جایگاه مبانی کلامی شیعی را در آنها بازخواهیم کاوید؛ همچنان که میکوشیم رویکرد وی را به آرای عالمان معتزلی نیز، تبیین کنیم.
پرونده مقاله
تاریخ آموزش و پرورش در سدههای نخست فرهنگ و تمدن اسلامی، مبهم و تا حدود زیادی ناشناخته است. آگاهیهای چندانی در بارۀ متون درسی این دوره، روش و برنامههای تدریس، جایگاه اجتماعی معلّمان، و میزان فرهنگ پذیری نسبت به این آموزشها در بلاد مختلف جهان اسلام در دست نیست. گذشته از چکیده کامل
تاریخ آموزش و پرورش در سدههای نخست فرهنگ و تمدن اسلامی، مبهم و تا حدود زیادی ناشناخته است. آگاهیهای چندانی در بارۀ متون درسی این دوره، روش و برنامههای تدریس، جایگاه اجتماعی معلّمان، و میزان فرهنگ پذیری نسبت به این آموزشها در بلاد مختلف جهان اسلام در دست نیست. گذشته از آن که مورخان ضرورتی برای بحث در بارۀ آموزشهای ابتدایی حس نکردهاند، بیشتر معلمان این دوره نیز، شخصیتهای علمی برجستهای محسوب نمیشدهاند که از دید آنها شایان توجه بنمایند. بااینحال، برخی از معلمان دورههای ابتدایی آموزش، گاه و بیگاه به عنوان راویان حدیث نیز شناخته شدهاند و نامی از آنها در کتب رجال و حدیث نه در اثر اشتغال اصلی آنها، بلکه به تَبَعِ پرداختنشان به روایات جای گرفته است. در این مطالعه کوشش میشود با گردآوری این قبیل دادههای رجالی و کوشش برای تحلیل و پردازش آنها با روشهای نوین تحلیل متون تاریخی، تلاشی به منظور بازشناسی این معلمان و شخصیت علمی و اجتماعیشان، و سپس ارائۀ تصویری واضحتر از وضعیت آموزش ابتدایی سدههای نخستین اسلامی صورت گیرد.
پرونده مقاله
پدیدۀ رؤیا حقیقتی است که انسان در حیات خویش دایم آن را تجربه میکند. خواب دیدن، رویارویی مداوم انسان با مناظری است گاه فرح بخش و گاه جانسوز. بدین سان، در فرهنگهای مختلف از دیرباز بحثهای مختلفی در تحلیل ماهیت آن پی گرفته شده است؛ همچنان که از دیرباز، برخی تطابق رؤیا با چکیده کامل
پدیدۀ رؤیا حقیقتی است که انسان در حیات خویش دایم آن را تجربه میکند. خواب دیدن، رویارویی مداوم انسان با مناظری است گاه فرح بخش و گاه جانسوز. بدین سان، در فرهنگهای مختلف از دیرباز بحثهای مختلفی در تحلیل ماهیت آن پی گرفته شده است؛ همچنان که از دیرباز، برخی تطابق رؤیا با واقع را موضوعی شایان تأمل شناخته، و برخی دیگر نیز، واقعنمایی رؤیا را انکار نمودهاند. بحث در بارۀ رؤیا در فرهنگ اسلامی هم سابقهای کهن دارد. قرآن کریم بهروشنی در بارۀ اقسام این پدیده بحث نموده، و میان رؤیاهای صادقه و خوابهای پریشان تمایز نهاده است. به همین ترتیب، ضمن یادکرد برخی کارکردهای رؤیا و حکمت الاهی از خَلق آن، از رؤیا به مثابۀ نشانۀ خدا، و از رؤیای انبیای الاهی همچون گونهای از وحی و دریافت پیام از خداوند یاد نموده است. پابهپای این اشارات و تصریحات قرآنی، عالمان مسلمان هم از دیرباز به تحلیل این پدیده توجه نشان داده، و در بارۀ آن از جهات و زوایای مختلف بحثهایی مطرح کردهاند. بناست که در این مطالعه، نگرشهای رایج به رؤیا در فرهنگ اسلامی و جایگاه آن در متون بنیادین این فرهنگ، بازکاوی شود.
پرونده مقاله
یکی از موضوعات مهم و مناقشه برانگیز در تفسیر قرآن، شناسایی ذوالقرنین است. مفسران مسلمان از دیرباز در این باره به بحث پرداخته، و ویژگیهای مذکور در قرآن کریم برای ذوالقرنین را با چندین مصداق متمایز منطبق نمودهاند. از جمله، گروهی ذوالقرنین را از پادشاهان قبیلۀ حِمْیَر در چکیده کامل
یکی از موضوعات مهم و مناقشه برانگیز در تفسیر قرآن، شناسایی ذوالقرنین است. مفسران مسلمان از دیرباز در این باره به بحث پرداخته، و ویژگیهای مذکور در قرآن کریم برای ذوالقرنین را با چندین مصداق متمایز منطبق نمودهاند. از جمله، گروهی ذوالقرنین را از پادشاهان قبیلۀ حِمْیَر در یمن، و سدی را نیز که بنایش در قرآن کریم به وی منسوب شده است، همان سدّ مشهور مأرب دانستهاند. گروهی نیز بر این باورند که ذوالقرنین همان اسکندر مقدونی است. گروهی نیز، او را همان کوروش کبیر، پادشاه هخامنشی میدانند. فرضیۀ اخیر، نخستین بار توسط ابوالکلام آزاد و در تفسیر وی ترجمان القرآن مطرح گردیده است. وی در تفسیر خویش کوشیده است با مطالعهای انتقادی، نخست یکایک فرضیات پیشین را نقض، و آن گاه به شیوهای تحلیلگرایانه نقلهای قرآن در بارۀ ذوالقرنین را با شواهد باستانشناسانه، تاریخی، زبانشناسانه و جغرافیایی تطبیق دهد و از دیدگاه خویش دفاع نماید. بناست که در این مطالعه، با مروری بر شواهد و فرضیات مختلف در این زمینه، نخست با فرضیۀ پیش گفتۀ ابوالکلام آزاد آشنا شویم و آن گاه، بازتاب آن را در ادبیات تفسیری متأخر جهان اسلام بازشناسیم.
پرونده مقاله
قرآن کریم، به عنوان یک پدیدۀ زبانی فاخر، در سطح فهم با سلیقه و توان ذهنی بشر مطابق است؛ همچنان که در سطح خَلق نیز، به سبب رسایی و شیوایی، فراتر از سلیقه و توان ذهنی بشر است. برای فهم تحلیل صحیح ویژگیهای چنین پدیدۀ زبانی، بیشتر باید تابع سلیقه و شمّ زبانی بود؛ چرا که توج چکیده کامل
قرآن کریم، به عنوان یک پدیدۀ زبانی فاخر، در سطح فهم با سلیقه و توان ذهنی بشر مطابق است؛ همچنان که در سطح خَلق نیز، به سبب رسایی و شیوایی، فراتر از سلیقه و توان ذهنی بشر است. برای فهم تحلیل صحیح ویژگیهای چنین پدیدۀ زبانی، بیشتر باید تابع سلیقه و شمّ زبانی بود؛ چرا که توجه بیش از حد به قواعد و احکام تجویزی، سبب میشود بسیاری ظرائف معنایی و ادبی مستور در آیات قرآن کریم، درک نشوند و به جای آن که به معنی به عنوان هستۀ مرکزی هر فرایند زبانی توجه شود؛ بیشتر به روابط منطقی قابل تصور میان لفظ و معنا پرداخته شود. در این جستار با تبیین مفهوم سلیقه یا همان احساس زبانی، آن سان که زبانشناسان متقدم اسلامی دریافتهاند، میان دو رویکرد متفاوت به دستور زبان، یعنی نحو تجویزی و توصیفی تمییز نهاده خواهد شد. آن گاه، با تحلیل نحوی و معنایی چند آیۀ شریفه، ناکارآمدی قواعد تجویزی را در نحوۀ تعامل با موسیقی و معنی قرآنی بازخواهیم نمود؛ همچنان که با تأکید بر کارآیی نحو توصیفی، برخی راهکارها را نیز برای تحلیل بهینۀ دستور زبان قرآن کریم و هم، زبان عربی نوین یاد خواهیم کرد.
پرونده مقاله