مثنوی ظهیر کرمانی یکی از آثار گرانسنگ سدۀ دوازدهم هجری است که سرشار از آموزههای تعلیمی است و تاکنون به زیور چاپ آراسته نشده است. این منظومه سرشار از مضامین و معانی تعلیمی و حکمی است که شاعر به اقتضای زمینۀ انفعالی و ذوقی به کار برده است و هرکجا مجال یافته به پند و اندر چکیده کامل
مثنوی ظهیر کرمانی یکی از آثار گرانسنگ سدۀ دوازدهم هجری است که سرشار از آموزههای تعلیمی است و تاکنون به زیور چاپ آراسته نشده است. این منظومه سرشار از مضامین و معانی تعلیمی و حکمی است که شاعر به اقتضای زمینۀ انفعالی و ذوقی به کار برده است و هرکجا مجال یافته به پند و اندرز مخاطب پرداخته است. نگارندگان بر آن شدند تا در پژوهش حاضر براساس روش اسنادی ـ کتابخانهای، برای نخستینبار به بنمایهها و زمینههای تعلیمی و اخلاقی در این منظومة غنایی بپردازند. مهمترین پرسش در پژوهش حاضر این است که آیا ردّپای افکار و عقاید مذهبی سراینده در این اثر مشهود است و آیا افزونبر اخلاق فردی به اخلاق اجتماعی در این اثر نیز توجه شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که سراینده در مکتب شیعه پرورش یافته است و آبشخور تفکرات وی از مکتب شیعه و آیات و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت سرچشمه میگیرد؛ این تفکرات بهروشنی در اشعار وی نمود یافته است. همچنین او افزونبر ابعاد اخلاق فردی، به بعد اجتماعی اخلاق نیز در این اثر توجه داشته است.
پرونده مقاله
هلالی جغتایی از سرایندگان برجستۀ شعر فارسی در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است که افزونبر غزلیات لطیف عاشقانه، منظومههای عاشقانه و عارفانۀ درخور توجهی نیز از او به یادگار مانده است. یکی از این منظومهها، مثنوی صفاتالعاشقین است که در 1237 بیت و در قالب بیست باب چکیده کامل
هلالی جغتایی از سرایندگان برجستۀ شعر فارسی در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است که افزونبر غزلیات لطیف عاشقانه، منظومههای عاشقانه و عارفانۀ درخور توجهی نیز از او به یادگار مانده است. یکی از این منظومهها، مثنوی صفاتالعاشقین است که در 1237 بیت و در قالب بیست باب سروده شده است. در این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، مثنوی صفاتالعاشقین هلالی ازنظر پیوند با نوع ادبی تعلیمی و کاربرد آموزههای اخلاقی و تعلیمی بررسی و تحلیل شده است. دستاورد پژوهش گویای این است که منظومۀ صفاتالعاشقین سرشار از مفاهیم اخلاقی و تعلیمی است؛ تاجاییکه از مجموع ابیات این منظومه، 893 بیت (72 درصد) در تمجید و توصیۀ فضیلتها و نکوهش و نهی از رذیلتهای اخلاقی آمده است. قناعت، کمخوابی و کمخوردن، ادب، سخاوت، صبر، عزلت و از غوغای خلایق رَستن، کمگویی، احسان، وفا، همت، شُکر، شجاعت، صدق و راستی، تواضع، حیا، ناپایداری دنیا و ترک آن و خُلق خوش، موضوعهای اخلاقی و تعلیمی هفدهگانهای است که هلالی در مثنوی صفاتالعاشقین از آنها سخن رانده است. نکتۀ تأملبرانگیزی که در بطن برخی از این موضوعات دیده میشود، نمود نگرش عرفانی و صوفیانه است.
پرونده مقاله
کهنالگوی جهان از جمله قدیمیترین تصاویری است که از ابتدای شعر فارسی در شعر برخی شاعران وجود داشته و تا اواخر قرن هشتم بازتاب یافته است. تصویری که ناصرخسرو در ارتباط خود با جهان ترسیم کرده، عمدتاً حائز صفات ناپسندی همچون ناسازگاری و دشمنی و کینهجویی و... بوده است. وی چکیده کامل
کهنالگوی جهان از جمله قدیمیترین تصاویری است که از ابتدای شعر فارسی در شعر برخی شاعران وجود داشته و تا اواخر قرن هشتم بازتاب یافته است. تصویری که ناصرخسرو در ارتباط خود با جهان ترسیم کرده، عمدتاً حائز صفات ناپسندی همچون ناسازگاری و دشمنی و کینهجویی و... بوده است. وی از جمله شاعرانی است که با چشمانداز تعلیمی و با هدف برحذر داشتن انسان از دلبستگی به جهان و گوشزد کردن آفات و خطرات آن، بهوفور از این کهنالگو در شعر خود بهره میبرد و از طریق امر به معروف و تمرکز بر نهی از منکر صفات منفی جهان را به نمایش میگذارد و آنها را در ساختار تخیلات و منظومۀ فکریتعلیمی خود به کار میگیرد. این مقاله بر آن است تا با بهرهگیری از آراء ژیلبر دوران، نظریهپرداز و انسانشناس مشهور فرانسوی، در زمینۀ ساختار تخیلات، نشان دهد بین مفهوم روانشناختی گذر زمان و نزدیک شدن به مرگ و واکنش شاعر در مهار زمان، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی وجود دارد و آفرینش تصاویر تعلیمی از سوی شاعر، اساساً نوعی جدال برای کنترل زمان و رهایی از مرگ و ترس ناشی از آن است و بسامد این گونه تصاویر در دیوان ناصرخسرو، اثباتکنندۀ این موضوع است که ترس از گذر زمان در وجود شاعر رخنه کرده و منجر به خلق ایماژهایی شده که اغلب بهصورت پند و اندرز در کلامش آمده است. نکتهای که در نظریۀ دوران مغفول مانده و این مقاله به آن توجه داشته، تبیین و تحلیل جنسیت مؤنث در شکلگیری تصویر کهنالگوی جهان بوده است.
پرونده مقاله
بسامد بسیار چند مضمون اخلاقی در متن، بیانگر بنیانهای تعلیمی در تفکّر نویسندۀ آن است. بنیانهای تعلیمی در قالبهای ادبی منسجم و کوتاه مانند رباعی نمایانتر است؛ زیرا شاعر میکوشد با مختصرترین فرم اندیشگانی، برای تأثیرگذاری بیشتر، تفکّرات پندآموز خود را به تصویر بکشد. سع چکیده کامل
بسامد بسیار چند مضمون اخلاقی در متن، بیانگر بنیانهای تعلیمی در تفکّر نویسندۀ آن است. بنیانهای تعلیمی در قالبهای ادبی منسجم و کوتاه مانند رباعی نمایانتر است؛ زیرا شاعر میکوشد با مختصرترین فرم اندیشگانی، برای تأثیرگذاری بیشتر، تفکّرات پندآموز خود را به تصویر بکشد. سعدی از شاعران جامعالاطرافی است که در قالبهای متعدد شعری ازجمله رباعیات، دغدغههای تعلیمیاش را بیان کرده است. این دغدغهها و بنیانهای تعلیمی در رباعیات سعدی، بهدلیل ایجاز و اختصار فرمی و ساختاری نسبتبه دیگر آثار وی نمود بارزتری دارد. این پژوهش از این نظر اهمیت و ضرورت دارد که در پژوهشهای ادبی کمتر به تحلیل رباعیات تعلیمی سعدی پرداخته شده است؛ نیز رباعیاتْ ظرفیّت ویژهای برای دستیابی به بنیانهای تعلیمی سعدی دارد؛ بر این اساس در این مقاله تلاش شده است با روشی توصیفی و تحلیلی، بنیانهای تعلیمی رباعیات سعدی بررسی شود که البته تا بهحال واکاوی نشده است. مضامین متعددی ازجمله مرگ، بیاعتباری دنیا، عشق، جبر، اختیار، عدالت و اخلاقیات (تذکرات خاص رفتاری)، ژرفساخت تعلیمی رباعیات سعدی را تشکیل میدهد. فهم و درک این مضامین تعلیمی نیازمند طبقهبندی و نگاهی تبارشناسانه است تا بتوان به خاستگاه فکری و عقیدتی شاعر دست یافت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بنیانهای تعلیمی در رباعیات سعدی، متأثّر از اندیشههای فقهی و کلامی دوران خود و اندیشههای فلسفی ایران باستان بوده و شاعر بنابر اوضاع نابسامان اجتماعی عصر خود به سرودن رباعیات پندآمیز و تعلیمی پرداخته است تا بتواند مجموعهای از کنشهای نیک اخلاقی را به مخاطب تعلیم دهد.
پرونده مقاله
قابوسنامه یکی از متون اندرزمحور در گسترۀ ادب فارسی است. عنصرالمعالی گاهی با سنتشکنیهای آگاهانه، کلام را پیچیده و دیریاب میکند و رمزهایی را در لایههای زیرین متن میگنجاند که مخاطب جزئینگر را بهسوی معنا راهنمایی میکند. در دوران معاصر، یکی از متغیرهای مهم علم نشانه چکیده کامل
قابوسنامه یکی از متون اندرزمحور در گسترۀ ادب فارسی است. عنصرالمعالی گاهی با سنتشکنیهای آگاهانه، کلام را پیچیده و دیریاب میکند و رمزهایی را در لایههای زیرین متن میگنجاند که مخاطب جزئینگر را بهسوی معنا راهنمایی میکند. در دوران معاصر، یکی از متغیرهای مهم علم نشانهشناسی ـ روشی برای تحلیل ابعاد جدیدی از یک اثر ـ رمزگان نام دارد. رولان بارت پژوهشهایی را در این باره انجام داده و رمزگان را به پنج نوع کنشی، هرمنوتیکی، نمادین، معنابُنی و فرهنگی تقسیم کرده و برای هرکدام کارکردی را شرح داده است. در مقالۀ حاضر، با استناد به منابع کتابخانهای و روش توصیفی ـ تحلیلی، مبانی اخلاقی روابط والدین ـ فرزند در دو باب از قابوسنامه (نهم و بیستوهفتم) براساس مبانی نظریۀ رمزگان بارت کاویده شده است تا اغراض ثانویۀ عنصرالمعالی از بازگویی حکایتهای تعلیمی بررسی شود. نتایج کلی پژوهش نشان میدهد که در سطح رمزگان فرهنگی، ایدئولوژی و بینامتنیت دینی برای تبیین آموزهها نمودی فراگیر داشته است. رمزگان هرمنوتیکی در بازنمایی زوایای مبهم روایت تعلیمی مؤثر بوده است. تقابلهای دوگانی در رمزگان نمادین، بر تقابل پیوسته میان خیر و شر تأکید دارد. با بررسی رمزگان معنابنی مشخص شد که عنصرالمعالی با بهرهگیری از کلمات و عبارتهای دینی، نظام دلالتی اخلاقبنیاد خود را تبیین کرده و با هدف تقویت آگاهی مخاطب، به تشریح نکات تعلیمی مدّنظر خود پرداخته است. همچنین، استفاده از رمزگان کنشی در عینیّتنمایی روابط اخلاقی میان فرزندان و والدین تأثیری بسزا داشته است.عنصرالمعالی، قابوسنامه، آموزههای تعلیمی، رولان بارت، رمزگانهای پنجگانه
پرونده مقاله
شاعران فارسیزبان در شبهقارة هند نیز همانند ایران، آثاری گرانسنگ و پرمحتوا از خود بر جای گذاشتهاند. یکی از این آثار ارزشمند، منظومۀ حماسی رامایانا بازسرودۀ ملامسیح پانیپتی است. این منظومه یکی از آثار نفیس متعلق به سدۀ یازدهم هجری است که روایتگر عشق دو دلداده به نام چکیده کامل
شاعران فارسیزبان در شبهقارة هند نیز همانند ایران، آثاری گرانسنگ و پرمحتوا از خود بر جای گذاشتهاند. یکی از این آثار ارزشمند، منظومۀ حماسی رامایانا بازسرودۀ ملامسیح پانیپتی است. این منظومه یکی از آثار نفیس متعلق به سدۀ یازدهم هجری است که روایتگر عشق دو دلداده به نامهای رام و سیتا است. این منظومه سرشار از عاطفه و صورخیال شاعرانه است؛ به همین سبب میتوان آن را در ذیل منظومههای غنایی جای داد. در متون تاریخ ادبیات، رامایانا یکی از آثار حماسی هندوستان معرفی شده است؛ اما برخورداری از مضامین عاشقانه و نبودِ عناصر سازندۀ حماسه در این اثر سبب شده است که رامایانای ملامسیح تاحدّ تأملبرانگیزی از زمرۀ آثار حماسی خارج شود. علاوهبر آن، مفاهیم و مضامین تعلیمی نیز در این اثر بسامد بالایی دارد و تاکنون پژوهشی بهطور ویژه مضامین تعلیمی را در منظومۀ رامایانای ملامسیح پانیپتی بررسی نکرده است؛ ازاینرو نگارندگان این مقاله بر آن شدند تا در مقالۀ حاضر با استفاده از روش اسنادی ـ کتابخانهای و خوانش بیتبهبیت اثر یادشده، ضمن تحلیل مضامین تعلیمی این منظومه، به چرایی بازتاب این قبیل مضامین در آن بپردازند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که در این منظومه، مضامین و معانی تعلیمی و حکمی فراوانی وجود دارد که شاعر آنها را به اقتضای زمینۀ انفعالی و ذوقی به کار برده است.
پرونده مقاله
بوداق اظهری شیرازی، شاعر ناشناختة قرن دهم و یازدهم هجری، مجموعهاشعاری 10385 بیتی دارد که آن را رسالۀ کمال نامیده است. نگارندگان این پژوهش مؤلفههای تعلیمی اظهری را در اشعار وی بررسی میکنند؛ نیز با شیوۀ توصیفیـتحلیلی مبتنی بر اشعار اظهری درپی پاسخگویی به این پرسش هستند چکیده کامل
بوداق اظهری شیرازی، شاعر ناشناختة قرن دهم و یازدهم هجری، مجموعهاشعاری 10385 بیتی دارد که آن را رسالۀ کمال نامیده است. نگارندگان این پژوهش مؤلفههای تعلیمی اظهری را در اشعار وی بررسی میکنند؛ نیز با شیوۀ توصیفیـتحلیلی مبتنی بر اشعار اظهری درپی پاسخگویی به این پرسش هستند: در رسالۀ کمال اظهری کدام آموزههای تعلیمی وجود دارد و شاعر از چه شگردها و شیوههایی برای تبیین آنها استفاده کرده است؟. با پاسخ به این پرسش استدلال میکنند که نعت و منقبت خاندان نبوت و امامت(ع)، مدح سلاطین صفوی، عشق مجازی، توصیف حوادث زندگی و هجو و هزل از مضامین اصلی شعر اظهری است؛ اما شاعر، مانند بسیاری از شاعران پیشین، در قالبها و مضامین متنوع شعریِ خود گاهی بهشکل مستقل و گاهی در لابهلای مضامین و انواع ادبی دیگر به تعلیم خیر و نیکی (روش ایجابی) به مخاطبان خاص و عام خویش یا بازداشتن آنها از زشتیها و بدیها (شیوۀ سلبی) پرداخته است. اظهری تعالیم خود را به دو شیوۀ مستقیم و غیرمستقیم به مخاطب آموزش داده است؛ همچنین از شگردهای قصهگویی، خطابالنفس (تجرید)، استشهاد به آیات و داستانهای قرآنی، بهکارگیری تمثیل و ارسالالمثل، مناجات، سوگندنامه، شکوه و گلایه، زشتنگاری (هزل و هجو) و قصه از زبان حیوانات استفاده کرده است.
پرونده مقاله