هدف این مقاله، خوانش بیشمتنی مظاهر دگردیسی در آثار غلامحسین ساعدی بر مبنای نظریه ژراژ ژنت است. بیشمتنیت یکی از اقسام پنجگانه ترامتنیت ژنتیست که به اقتباس، برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین میپردازد. این نظریه شامل دو دسته کلی، همانگونگی (تقلید) و تراگونگی (تغی چکیده کامل
هدف این مقاله، خوانش بیشمتنی مظاهر دگردیسی در آثار غلامحسین ساعدی بر مبنای نظریه ژراژ ژنت است. بیشمتنیت یکی از اقسام پنجگانه ترامتنیت ژنتیست که به اقتباس، برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین میپردازد. این نظریه شامل دو دسته کلی، همانگونگی (تقلید) و تراگونگی (تغییر و دگرگونگی) است. دگردیسی از مهمترین عوامل شگفتآور در اساطیر، قصص عامیانه و افسانهها است. در این فرآیند تغییراتی بهطور ناگهانی یا تدریجی در ظاهر و گاه در باطن موجودات شکل گرفته و آنها از صورتی به صورت دیگر تبدیل میشوند و به پیکری نو با کنشهای متفاوت دست مییابند. همچنین گاهی در ساختار ترکیبی جلوه یافته و بهصورت مخلوقاتی مرکب از انسان، حیوان، گیاه و جماد نمایان میگردند. ادبیات خاستگاه و سرچشمه حضور این مظاهر است و در طی زمان بر یکدیگر تأثیرات دوسویه و متقابل داشتهاند. این اثرگذاری و اثرپذیری بزنگاهی است که میتوان با رویکرد بیشمتنی به آن پرداخت، بهویژه در ادبیات معاصر ایران که در این زمینه کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مظاهر دگردیسی در سیزده داستان، یک رمان، شش نمایشنامه و سه فیلمنامه غلامحسین ساعدی حضور دارند. در این مقاله با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی این مظاهر در سه گروه دگردیسی بهطور جداگانه مشخص و طبقهبندی گردیده و براساس تحلیل محتوای کیفی ارزیابی شده است. در نهایت با استناد به چارچوب نظری بیشمتنیت میزان تأثیرپذیری مظاهر مورد بحث در آثار ساعدی از ادبیات کهن و افسانههای عامیانه مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که غلامحسین ساعدی این مظاهر را گاهی با تأثیر مستقیم و گاهی بهطور غیرمستقیم از ادبیات باستانی، روایات مذهبی و باورها و افسانههای عامیانه (پیشمتن) در آثار داستانی و نمایشی خود (بیشمتن) استفاده نموده است، اما در اغلب موارد از خلاقیت و تخیل خود برای خلق آنها و در جهت پیشبرد فضای داستان بهره برده است.
پرونده مقاله
سبکشناسی فمینیستی از جمله رویکردهای فرهنگی- اجتماعی دانش سبکشناسی است که سارا میلز در این زمینه الگویی مطرح میکند و این شیوه را بهترین روش برای بررسی و تحلیل موضوع فمینیسم و اثربخشی آن در متون ادبی با استفاده از ابعاد و جنبههای زبانشناختی آنها میداند. در نوشتار حا چکیده کامل
سبکشناسی فمینیستی از جمله رویکردهای فرهنگی- اجتماعی دانش سبکشناسی است که سارا میلز در این زمینه الگویی مطرح میکند و این شیوه را بهترین روش برای بررسی و تحلیل موضوع فمینیسم و اثربخشی آن در متون ادبی با استفاده از ابعاد و جنبههای زبانشناختی آنها میداند. در نوشتار حاضر با بهرهگیری از این الگو، به این پرسش پاسخ میدهیم که مشخصههای زنانهنویسی چیست و در رمان مورد بحث چگونه نمود پیدا میکند. میلز معتقد است نویسندگان زن، مولفههای گوناگون زبانی را در ساختار و محتوای آثارشان با تاثیرپذیری از ویژگیهای زنانه، عواطف و دیدگاههای جنسیتی خود استفاده میکنند و از اینرو در تحلیل آثارشان باید به سه سطح تحلیل بر پایه واژگان، جملهها و گفتمان توجه داشت. بنابراین با این نگاه و با بهرهگیری از الگوی پیشنهادی سارا میلز و نظرهای صاحبنظران این حوزه، رمان سووشون سیمین دانشور انتخاب و بررسی شد. این پژوهش در حوزه سبکشناسی عملی و با روش توصیفی-کتابخانهای و تحلیلهای مبتنی بر آن بر پایه مولفههای الگوی سارا میلز و با هدف یافتن مشخصههای زنانهنویسی در اثر منتخب انجام گرفت. یافتههای پژوهش با نمود ویژگیهای زنانهنویسی در رمان مذکور عبارتند از:.در سطح واژگان: کاربرد متعدد تعابیر زنانه در فارسی، واژههای متعلق به حوزه زنان، کاربرد رنگ واژهها، تعدد شخصیتهای زن؛ در سطح جملات: کاربرد فراوان جملات ساده خبری، توصیفی، کوتاه، احساسی، جزئینگری. کاربرد نشانههای فرازبانی سه نقطه و خط تیره، وجه عاطفی کم بسامد، جملات پرسشی به شکل حدیث نفس. در سطح گفتمانی: زاویهی دید سوم شخص (دانای کل) بیرونی، شخصیت اصلی: یوسف و زری، متن روایی، راوی نویسنده، لحن مودبانه و صمیمی، درونمایهای با اندیشههای فمینیستی. زمان و مکان وقوع داستان دورهی پهلوی اول، شیراز و روستاهایش.
پرونده مقاله
رمان مدرن شکل نوینی از نوشتار است که همواره در پی یافتن احساسات، تاثرات روحی مبهم و فرار انسانها و سپس انتقال آنها از زاویۀ دید عینی و بیطرفانهای که نه به روایتگر و نه به خواننده تعلق دارد. نوشتاری که شفافیت، تبیین ارزشها، اصول دستور سنتی، توصیفهای انسان مدارانه، چکیده کامل
رمان مدرن شکل نوینی از نوشتار است که همواره در پی یافتن احساسات، تاثرات روحی مبهم و فرار انسانها و سپس انتقال آنها از زاویۀ دید عینی و بیطرفانهای که نه به روایتگر و نه به خواننده تعلق دارد. نوشتاری که شفافیت، تبیین ارزشها، اصول دستور سنتی، توصیفهای انسان مدارانه، سیاست و... از ساحت آن رخت بربسته باشد. عواملی مانند عدم قطعیت، نبود روابط علی معلولی، ارائه موضوعات جدید، آشناییزدایی از مفاهیم سنتی متن، ابهام و پیچیدهگویی، حضور جدی خواننده مولفههایی است که در ساختار و ساختمان این فرم ادبی نوین وجود دارد که تعدادی از این مولفهها قابل مقایسه در رمان تنگسیر صادق چوبک است. به نوعی زبان و نوشتار چوبک در تنگسیر به قصد مفهومسازی جدید است که رویکردی آمیخته دارد تا اصالت زبان سنتی را به چالش بکشد. فرم و تکنیکهای منحصر به فرد چوبک در تنگسیر اعم از زمان ترکیبی، پیرنگ خطی و گسسته، شروع چند ابزاری، فرجامی بسته، شخصیتهای تحول یافته، ارائه مفهوم جدید، گفتوگوهای تک نفره مؤلفههایی است که میتوان آن را در دو ساختمان کلاسیک و نوین داستان نویسی مقایسه کرد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مولفههای رمان مدرن و کلاسیک در تنگسیر صادق چوبک به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوۀ کتابخانهای است. یافتههای پژوهش نشان میدهد چوبک نویسندهای نوگراست چون با تاثیر از ادبیات نوین جهان و نبوغ ذاتی خویش توانسته است فرم جدیدی از نوشتار را ارائه دهد که تا آن زمان مسبوق به سابقه نیست. همچنین یافتههای پژوهش نشان میدهد چوبک در رمان تنگسیر گاهی از زمان ترکیبی بهره جسته و آنرا به سیلان ذهن نزدیک کرده است که شیوهای کاملا جدید است و حتی سعی بر آن داشته است که پیرنگ خطی را در بخشهائی از رمان شکسته و آنرا به صورت گسسته و هنری ارائه نماید.
پرونده مقاله
با آغاز زندگی، مرگ، بعنوان قانون هستی و حقیقت لاینفک حیات بشری، بر زندگی انسان ها سایه می افکند. به قول هایدگر هستی انسان آغشته به نیستی است. ترس و نگرانی از گذر زمان و به پایان رسیدن زندگی دنیوی همواره دغدغۀ اصلی بشر بوده است. رهایی از مرگ و یافتن آب حیات و گیاه جوانی چکیده کامل
با آغاز زندگی، مرگ، بعنوان قانون هستی و حقیقت لاینفک حیات بشری، بر زندگی انسان ها سایه می افکند. به قول هایدگر هستی انسان آغشته به نیستی است. ترس و نگرانی از گذر زمان و به پایان رسیدن زندگی دنیوی همواره دغدغۀ اصلی بشر بوده است. رهایی از مرگ و یافتن آب حیات و گیاه جوانی برای نامیرا شدن بن مایۀ خلق اسطورههای جهانی شدهاند. یکی از مسائل مطرح شده در اساطیرجهانی، تلاش بشر برای رهایی از رنج و ناکامی و رسیدن به روئین تنی و نامیرایی است. حماسۀ گیل گمش با قدمتی چهارهزار ساله، یکی از جامعترین و زیباترین آثار ادبیات سومری و بابلی است که به عنوان یک حماسه جهانی و یک اثر اگزیستاشیالیستی بشری، روایت گر تکامل "انکیدو" و در نهایت تن دادن "گیل گمش" به حیات اخروی است. کانون این افسانۀ اساطیری هراس از مرگ و تحمل رنجهای بسیار برای یافتن گیاه جوانی است. قهرمان این کهنترین حماسۀ بشری، به مانند سایر قهرمانان جاودانه جوی، در جستجوی راز جاودانگی و نامیرایی است. مقاله حاضر با روش تحلیلی- توصیفی ضمن پرداختن به تلاش نافرجام قهرمان داستان برای نامیراشدن و آگاهی از حقیقت زندگی، به فلسفۀ جاودانگی و بقا روح و عالم پس از مرگ از منظر اسطوره می پردازد.
پرونده مقاله
سنت حسنه وقفنامه نویسی در طول تاریخ با قلم کاتبان و دبیران مسلط به زبان و ادبیات پارسی جاودانه شده است. با بررسی و نقد ادبی نثر متون مقدمهی وقفنامهی خواجه عتیقی که از دل نسخههای خطی برونآوری شده است؛ ویژگیهای ادبی نثر وقفنامهها، نمادی از جلوههای پر شور فرهنگی چکیده کامل
سنت حسنه وقفنامه نویسی در طول تاریخ با قلم کاتبان و دبیران مسلط به زبان و ادبیات پارسی جاودانه شده است. با بررسی و نقد ادبی نثر متون مقدمهی وقفنامهی خواجه عتیقی که از دل نسخههای خطی برونآوری شده است؛ ویژگیهای ادبی نثر وقفنامهها، نمادی از جلوههای پر شور فرهنگی - اجتماعی و لبریز از لطافت احساسات و عواطف مردمان ایرانی است که تلاش داشتهاند با بهرهگیری از زیباییهای فصاحت، بلاغت و دانش علم معانی بیان، آن همه لطائف تعبیر و ظرائف ترکیب و مضامین روح انگیز جاری در کلام و سخن را به خدمت گرفته تا فاخرترین دستبافت قریحه ادبی خویش را، بر قامتنیت واقفان بزرگ اندیش عصر خویش دوخته و نیک بپوشانند. بدون شک با بررسی جنبههای ادبی و نقد نثر مقدمه وقفنامهی خواجهی عتیقی که از گذشتگان به ما رسیده است پرده از رُخ تلاشهای خاموش ادبی کاتبان و دبیران این نوع آثار در طول تاریخ کنار خواهد رفت و آن را در ردیف آثار مهم ادبی قرار خواهد داد. امید است با ارزشگذاری بر پژوهشهای ادبی در زمینه نقد نثر وقفنامهها، اقدامات ارزشمند و سترگ ادبی کاتبان و دبیران متون منثور مقدمههای وقفنامهها مورد اهتمام و ارجگذاری نهاده شود .
پرونده مقاله
در این پژوهش دو داستان کوتاه گودمن برون جوان و نقاب سیاه کشیش اثر ناتانائیل هاثورن[1] با بررسی مفهوم مذهب، گناه و رستگاری براساس دیدگاه کالوینیسمهمچون تباهی مطلق، انتخاب قطعی، لطف اجباری، جبران مشروط، مداومت پرهیزگاران ارزیابی و تبیین میشود. همچنین دیدگاه نظریه جان کال چکیده کامل
در این پژوهش دو داستان کوتاه گودمن برون جوان و نقاب سیاه کشیش اثر ناتانائیل هاثورن[1] با بررسی مفهوم مذهب، گناه و رستگاری براساس دیدگاه کالوینیسمهمچون تباهی مطلق، انتخاب قطعی، لطف اجباری، جبران مشروط، مداومت پرهیزگاران ارزیابی و تبیین میشود. همچنین دیدگاه نظریه جان کالونرا در ارتباط با حوزه ادبی و چگونگی استفاده از آن برای شرح آثار ناتانائیل هاثورن را روشن مینماید. چارچوب نظری که برای این تحقیق در نظر گرفته شده است بررسی مفاهیم کالوینیسم بر دو داستان کوتاه هاثورن، گودمن برون جوان و نقاب سیاه کشیش است. همچنین این تحقیق میکوشد که به دو سوال بسیار مهم و اساسی پاسخ گوید. نخستین سوال بررسی کامل مفهوم کالوینیسم و چگونگی پیدایش آن و دومین سوال این است که چگونه میتوان کالوینیسم را در داستانهای کوتاه مذکور هاثورن به طور عملی به کار برد. در نهایت، این تحقیق به نتایج و اهدافی که ذکر میشود دست یافته است. این تحقیق در واقع نوعی مطالعه دقیقتر دو داستان کوتاه هاثورن در دو بعد تئوری و عملی است. ابتدا در بخش تئوری تاریخچهای دقیق و کلی از مذهب کالوینیسم و چگونگی تشکیل این مذهب ارائه گردیده و سپس به بررسی جایگاه هاثورن به عنوان نویسندهای مذهبی در آثار وی پرداخته شده است. در بخش عملی، مفاهیم کالوینیسم آثار مذهب کالوینیسم را در جامعه پیوریتن بر داستانهای کوتاه هاثورن تبیین و موشکافانه نقش نیو انگلند بعنوان محیط اصلی داستانهایش بررسی شده است. حاصل پژوهش نشان میدهد که هاثورن در بیشتر داستانهایش چه کوتاه و چه بلند از این موضوع استفاده کرده است و مفهوم کالوینیسم نه تنها میتواند آثار هاثورن را تبیین، بلکه میتواند جنبههای تاریک پیوریتنیسم را شفاف سازد.
پرونده مقاله
این مقاله به بررسی و نقد ترجمة کتاب سبک شناسی نوشتة پل سیمپسون می پردازد که نسرین فقیه ملک مرزبان آن را به فارسی ترجمه و انتشارات دانشگاه الزهرا منتشر کرده است. سیمپسون در این کتاب با رویکرد تازه ای به سبک شناسی نگریسته است. در این مقاله ترجمة کتاب را از چهار منظر نقد ظ چکیده کامل
این مقاله به بررسی و نقد ترجمة کتاب سبک شناسی نوشتة پل سیمپسون می پردازد که نسرین فقیه ملک مرزبان آن را به فارسی ترجمه و انتشارات دانشگاه الزهرا منتشر کرده است. سیمپسون در این کتاب با رویکرد تازه ای به سبک شناسی نگریسته است. در این مقاله ترجمة کتاب را از چهار منظر نقد ظاهری و صوری، ساختاری، محتوایی و زبانی بررسی می کنیم. در نقد ظاهری و صوری به وزن، حجم و قطع کتاب، صفحه آرایی، نمودارها، قلم و اندازة حرف ها، صحافی و شیرازه بندی، جنس کاغذ و جلد، طرح جلد و پشت جلد می پردازیم و در نقد ساختاری نظام طبقه بندی خاص کتاب؛ در نقد محتوایی ویژگی های ترجمه و در نقد زبانی نشانه های سجاوندی یا ویرایشی، کاربرد فعل اشتباه، حرف اضافه و ضمیر، دوگونه نویسی، ضبط صورت غیررایج اعلام را بررسی می کنیم. ارزیابی محتوایی بیشتر معطوف به بررسی دقت و صحت ترجمه و معادل گزینی ها است. وجود اشکالات ویرایشی و نگارشی، ضعف در معادل گزینی ها، دوگونه نویسی و در موارد بسیاری عدم ترجمه از نقاط ضعف این کتاب است. کتاب سبک شناسی افق های فکری جدیدی پیشِ روی خوانندگان فارسی زبان می گشاید.
پرونده مقاله
هدف مقاله پیشروی بررسی تأثیر آموزة شفاعت در رفتار اخلاقی و اجتماعی مبتنی بر نظر ملاصدرا و آیات قرآنی است که با روش توصیفی و تحلیل اسنادی و با استفاده از ابزار کتابخانهای انجام شده است. براساس آیات قرآنی و نظر داشت اندیشه "صدرالمتألهین شیرازی"، مسئله شفاعت برمبنای قاعده چکیده کامل
هدف مقاله پیشروی بررسی تأثیر آموزة شفاعت در رفتار اخلاقی و اجتماعی مبتنی بر نظر ملاصدرا و آیات قرآنی است که با روش توصیفی و تحلیل اسنادی و با استفاده از ابزار کتابخانهای انجام شده است. براساس آیات قرآنی و نظر داشت اندیشه "صدرالمتألهین شیرازی"، مسئله شفاعت برمبنای قاعده امکان اشرف فیوضات الهی، تابش نوری از حضرت الهیه بر عالم ممکنات بهواسطه ممکنالوجود اشرف به ممکنات اخَس در سیر مراتب و قوس نزولی به مادون از عقول، نفوس و طبایع کلی تسری مییابد و در سلسله بازگشت از انبیا، اولیای و علما بر طبایع نفوس و عقول تجلی می یاید تا در این سیر، به شکل رفتار اخلاقی بر فعل انسانی در جامعه بشری ظهور مییابد و زمینه تعالی و تکامل ذهنی و عملی را برای ساخت سبک زندگی بر معیار ارزش های الهی فراهم می آورد.
پرونده مقاله
براساس مطالعات زبانشناسی، زبانهای ایرانی نو از تنوع بسیاری برخوردار بوده که همین امر سبب شده تا حدود و مرزهای زبانهای مختلف و گویشهای متنوع ایرانی به راحتی قابل تفکیک نباشد. گردآوری و بررسی زبانها و گویشهای ایرانی فواید بسیاری دارد که از جمله مهمترین آن ها، آگاهی ا چکیده کامل
براساس مطالعات زبانشناسی، زبانهای ایرانی نو از تنوع بسیاری برخوردار بوده که همین امر سبب شده تا حدود و مرزهای زبانهای مختلف و گویشهای متنوع ایرانی به راحتی قابل تفکیک نباشد. گردآوری و بررسی زبانها و گویشهای ایرانی فواید بسیاری دارد که از جمله مهمترین آن ها، آگاهی از چگونگی دگرگونیهای آوایی، صرفی، نحوی، معنایی و واژگانی در طول زمان و مناطق مختلف و طبقه بندی دقیق تر زبانها و گویشها و شناخت روابط میان آنها میباشد. از آنجایی موضوع این پژوهش زبان لری (خرمآبادی) بوده و در خصوص اینکه آیا لری زبان مستقلی است یا گویشی از زبان فارسی، نظرات مختلفی مطرح گردیده است در پژوهش حاضر تلاش شده است برای دستیابی به وجوه افتراق و مشابهتهای زبان فارسی و لری، ضمن اشارهای گذرا و مجمل به تاریخ زبانهای ایرانی و ارتباط زبان لری با دورههای مختلف تاریخی و زبانی، به بررسی تطبیقی دستوری این دو زبان از لحاظ ساختار فعل پرداخته شود. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و پیشینه تحقیق توسعهای ترویجی میباشد. روش گرد آوری دادهها نیز اسنادی – کتابخانهای و روش تحلیل دادهها کیفی است. زبانهای ایرانی جدید به دو دسته زبانهای ایرانی جدید شرقی و غربی تقسیم میگردند که زبان لری جزء دسته دوم یعنی زبانهای ایرانی جدید غربی میباشد. با بررسیهای به عمل آمده و یافتههای این پژوهش، در میان زبانهای ایرانی جدید شاخه غربی، زبان لری بیشترین قرابت را از لحاظ دایره واژگان و دستور زبان (ساختار فعل) با زبان فارسی دارد.
پرونده مقاله
تحلیل انتقادی گفتمان به مطالعهی ایدئولوژی حاکم بر متن و روابط قدرت میان مشارکان آن می پردازد. از دیدگاه پژوهش حاضر به نظر می رسد منشآت قائممقام فراهانی به دلیل ابعاد سیاسی، تاریخی، اجتماعی و ادبی آن، در بستر این رویکرد قابل مطالعه است. این پژوهش با تکیه بر نظریهی ن چکیده کامل
تحلیل انتقادی گفتمان به مطالعهی ایدئولوژی حاکم بر متن و روابط قدرت میان مشارکان آن می پردازد. از دیدگاه پژوهش حاضر به نظر می رسد منشآت قائممقام فراهانی به دلیل ابعاد سیاسی، تاریخی، اجتماعی و ادبی آن، در بستر این رویکرد قابل مطالعه است. این پژوهش با تکیه بر نظریهی نقشگرای هلیدی و با نگاه به بافت موقعیتی این اثر با توجه به عوامل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و تاریخی، آگاهی لازم نسبت به تعامل موجود در متن و نیز تأثیر و تأثر عاملان گفتمان، شکلگرفته است. نظریه پردازان حوزة تحلیل انتقادی گفتمان از جمله نورمن فرکلاف، تئون ای وندایک و راجر فاولر از نظریة نقشگرایی هلیدی به عنوان ابزاری برای تحلیل متن بهره گرفته اند. این نظریه ابزاری را در اختیار پژوهشگر قرار میدهد که به ایدئولوژی حاکم بر متن و شیوه هایی که سخنور برای انتقال اندیشة خود برمی گزیند، دست یابد و به یاری فرانقش های اندیشگانی، بینافردی و متنی در سطح زبان اتفاق می افتد. نامة 21 منشآت قایم مقام فراهانی نامه ای سیاسی است که از جانب فتحعلی شاه قاجار خطاب به تزار روس نگاشته شدهاست. با توجه به اوضاع فرهنگی و سیاسی عهد قاجار و طبقهبندیهای اجتماعی نسبت به جایگاه نویسنده و گیرنده، این نامه از مقام فروتر به مقام برتر تنظیم شده و از میان نقشهای ارتباطی زبان، نقش ترغیبی زبان در ساختار متنی آن غلبه دارد. با توجه به جهانبینی حاکم بر نامه، دیدگاه دینی نمود برجستهتری و مشارک اصلی گفتمان در این نامه پادشاه است که شیوة نامدهی، نشان از غلبة قدرت و ایدئولوژی وی در این اثر دارد.
پرونده مقاله
بهمنیان نحستین حکومت مستقل مسلمان در جنوب هند بودند که از سال 748 تا 932 ق بر این منطقه حکومت کردند. بنیانگذار این خاندان اصل و نسبی ایرانی داشت. به همین دلیل وی و جانشینانش توجه فراوانی به فرهنگ و تمدن ایرانی و به کارگیری ایرانیان در مناصب مختلف سیاسی و اجتماعی از قبیل چکیده کامل
بهمنیان نحستین حکومت مستقل مسلمان در جنوب هند بودند که از سال 748 تا 932 ق بر این منطقه حکومت کردند. بنیانگذار این خاندان اصل و نسبی ایرانی داشت. به همین دلیل وی و جانشینانش توجه فراوانی به فرهنگ و تمدن ایرانی و به کارگیری ایرانیان در مناصب مختلف سیاسی و اجتماعی از قبیل وزارت و صدارت نشان دادند. مهاجرت شیعیان ایرانی به دکن از نیمه قرن هشتم هجری افزایش چشمگیری داشت و در قرن دهم و یازدهم به اوج خود رسید. شمار زیادی از نخبگان و اشراف به دربار بهمنیان در دکن کوچیدند. شاهان بهمنی نیز مشوق این مهاجرت بودند. مهاجرت این عالمان، مردان سیاست، شاعران و اطباء پیامدهای بسیاری در زمینههای مذهبی و فرهنگی دکن داشت. یافتههای پژوهش حاضر که با استفاده از منابع کتابخانهای و با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است. نشان میدهد که این مهاجرتها باعث گسترش مذهب تشیع و موجب رواج فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی در دکن شد.
پرونده مقاله
هانری لوفوربه عنوان یک جامعهشناس مارکسیست و فیلسوف فرانسوی دارای آثار و نظریههایی حول محور دیالکتیک، مارکسیسم، زندگی روزمره، شهرها و فضاهای اجتماعی است. هانری لوفور را باید اولین نظریهپرداز نظریهی تولید فضا دانست. او در این نظریه فضا را محصولی اجتماعی میداند؛ حاصلی چکیده کامل
هانری لوفوربه عنوان یک جامعهشناس مارکسیست و فیلسوف فرانسوی دارای آثار و نظریههایی حول محور دیالکتیک، مارکسیسم، زندگی روزمره، شهرها و فضاهای اجتماعی است. هانری لوفور را باید اولین نظریهپرداز نظریهی تولید فضا دانست. او در این نظریه فضا را محصولی اجتماعی میداند؛ حاصلی از مجموع روابط انسانها با یکدیگر. محمدتقی بهار شاعری آزادیخواه و مردمی است که در بیشتر اشعارش به فضاسازی، رویکردهای گوناگون جامعهشناسی شهری و روستایی و تفکرات گوناگون سیاسی توجه کرده است. او شاعری است که در بیشتر اشعارش به فضاسازی، رویکردهای گوناگون جامعهشناسی شهری و روستایی و تفکرات گوناگون سیاسی توجه کرده است. در این پژوهش سعی شده تا با روش توصیفی- تحلیلی کاربست نظریهی جامعهشناسانهی هانری لوفور در اشعار محمد تقی بهار نشان داده شود. یافتههای پژوهش نشان میدهند که نظریات هانری لوفور بیانگر پیوندی است میان فضای فیزیکی، طبیعت، فضای ذهنی، فضای اجتماعی و تخیل مرتبط با پدیدههای حسی. چند اصل نظریهی لوفور -که در دیوان بهار نیز وجود دارند- عبارتند از: فضاهای اجتماعی، حقوق شهروندی، جامعه و بستر فکری نویسنده، تصویرگری شهر، اختراعات و تولیدات.[1]. Henri Lefebvreتاریخ دریافت: 22/2/1402 تاریخ پذیرش: 1/5/1402
پرونده مقاله