تصوّف، که از آن میتوان به عنوان یکی از عوامل مهم اجتماعی و فرهنگی یاد کرد، از قرن های نخستین در جامعۀ اسلامی شکل گرفت و به سرعت رشد کرد. با سنایی وارد عرصۀ ادبیات شد و آثار برجسته ای در این حوزه چه به صورت نثر و چه از نوع آثار منظوم پدید آمد که مثنوی های عطار و مولانا چکیده کامل
تصوّف، که از آن میتوان به عنوان یکی از عوامل مهم اجتماعی و فرهنگی یاد کرد، از قرن های نخستین در جامعۀ اسلامی شکل گرفت و به سرعت رشد کرد. با سنایی وارد عرصۀ ادبیات شد و آثار برجسته ای در این حوزه چه به صورت نثر و چه از نوع آثار منظوم پدید آمد که مثنوی های عطار و مولانا از جملۀ آنهاست. تحت تأثیر این آثار و با توجه به غلبۀ روح و فرهنگ تصوّف در فضای اجتماعی قرون هفتم، هشتم و نهم، داستان های عاشقانۀ عصر نیز که به دلیل نگاه عاطفی و احساسی آن ها بیش از سایر داستان ها مورد توجّه بوده اند دگرگون گشته، ضمن حفظ برخی ویژگی های آثار پیشین، آب و رنگ تازه ای به خود گرفتند. در این نوشتار برآنیم تا با بررسی برخی از برجسته ترین منظومه های عاشقانۀ این قرون یعنی هشت بهشت امیر خسرو دهلوی(قرن هفتم)، جمشید و خورشید سلمان ساوجی و همای و همایون خواجوی کرمانی(قرن هشتم)، و لیلی و مجنون مکتبی شیرازی(قرن نهم)، عناصر مشترکی را که بیانگر تأثیرپذیری پدیدآورندگان این آثار از اندیشه های صوفیّه است، استخراج کرده و مورد مطالعه قرار دهیم. نتایج پژوهش بیانگر این معناست که این اثرپذیری تنها به تحول شخصیت های داستانی و صفات و رفتار آنها محدود نگشته بلکه واژگان و تعابیر عاشقانه نیز چه بسا تحت تأثیر تصوّف بار معنایی گسترده تری یافته اند؛ به عبارتی می توان اذعان کرد که عشق زمینی و مجازی در این داستان ها به پاکی و بلندای عشق آسمانی ارتقا می یابد و عشق و عرفان آنچنان در هم آمیخته و به هم پیوند می خورد که نمی توان حدّ و مرز مشخصی برای عاشقانه یا عارفانه بودن آن ها تعیین نمود.
پرونده مقاله
استفاده از مضامین متنوع، گوناگون و به تبع آن نمادپردازی، از جمله شیوه های شاعران و عارفان برای بیان مطالب و مافی الضمیر است. با توجه به تعدد آبشخورهای مضمون آفرینی که خود تحت تأثیر عوامل گوناگونی هستند، شاعران عارفی همچون سنایی، عطار، مولوی، سعدی، حافظ، عراقی، اوحدی و.. چکیده کامل
استفاده از مضامین متنوع، گوناگون و به تبع آن نمادپردازی، از جمله شیوه های شاعران و عارفان برای بیان مطالب و مافی الضمیر است. با توجه به تعدد آبشخورهای مضمون آفرینی که خود تحت تأثیر عوامل گوناگونی هستند، شاعران عارفی همچون سنایی، عطار، مولوی، سعدی، حافظ، عراقی، اوحدی و... برای پرورش هر چه بیشتر و انتقال اندیشه های عرفانی خود از همه امکانات زبانی و بیانی از جمله تأمّل برانگیزترین بازی؛ یعنی شطرنج – که در ارتباط مستقیم با حماسه و تداعی صحنه های رزم است و در ظاهر هیچ تناسبی با اندیشه های عرفانی ندارد- به بهترین شکل ممکن استفاده کرده اند. نوشتۀ حاضر بر آن است تا با بازخوانی دقیق آثار منظوم عرفانی، به تحلیل ابیاتی که اصطلاحات شطرنج در آن به کار رفته است، بپردازد. حاصل پژوهش حاکی از تسلط کامل برخی از شاعران عارف به خصوص مولوی به این بازی است؛ چراکه مهمترین مباحث عرفانی و اندیشه های شاعرانه را با دقایق و ظرایف شطرنج، به نحو احسن بیان کرده اند.
پرونده مقاله
معنویّت یکی از مهم ترین بحث های امروز در جهان به ویژه غرب است که اصحاب حکمت خالده و سنّت گرایان از جمله سیدحسین نصر نیز تأکید ویژه بر آن دارند. هدف اصلی این پژوهش، تبیین معنویّت از منظر سیدحسین نصر است که با روش تحلیل محتوا در تبیین داده ها صورت گرفته است. یافته های تحق چکیده کامل
معنویّت یکی از مهم ترین بحث های امروز در جهان به ویژه غرب است که اصحاب حکمت خالده و سنّت گرایان از جمله سیدحسین نصر نیز تأکید ویژه بر آن دارند. هدف اصلی این پژوهش، تبیین معنویّت از منظر سیدحسین نصر است که با روش تحلیل محتوا در تبیین داده ها صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان میدهد ادعاهای نصر مثل وحدت متعالی ادیان، در عین اختلاف ظاهری و اذعان به حقانیت و حجیت همه مسالک معنوی و معنوی نما و رسیدن به معنویّت واحد امکان پذیر نیست و این به نوعی به معنویّت التقاطی می انجامد. در این مقاله کوشش بر آن است که ابتدا برای فهم بهتر معنویّت و عرفان مورد نظر نصر به ریشه های فکری او مثل سنّت گرایی، وحدت متعالی ادیان و حکمت خالده پرداخته شود تا تبیین معنویّت بر اساس منظومة فکری وی روشن تر و بهتر فهم شود. سپس به تحلیل و بررسی دیدگاه نصر دربارة معنویّت خواهیم پرداخت.
پرونده مقاله
یکی از حوزه‎های مهم فرهنگی که بهرههای فراوانی از آموزههای عرفانی بردهاست، هنر سینماست و شاخهای از مطالعات تطبیقی به روابط بینامتنی میان ادبیات و سینما اختصاص دارد. بسیاری از مفاهیم عرفانی که مفاهیمی ذهنی و انتزاعی هستند با بهرهگیری از شگردهای سینمایی و تخیل خل چکیده کامل
یکی از حوزه‎های مهم فرهنگی که بهرههای فراوانی از آموزههای عرفانی بردهاست، هنر سینماست و شاخهای از مطالعات تطبیقی به روابط بینامتنی میان ادبیات و سینما اختصاص دارد. بسیاری از مفاهیم عرفانی که مفاهیمی ذهنی و انتزاعی هستند با بهرهگیری از شگردهای سینمایی و تخیل خلاق سینماگران، به صورت تصاویری عینی نمود پیدا کردهاست و با اقبال مخاطبان روبهرو شده است. داریوش مهرجویی از کارگردانان برجستة سینمای ایران است که در پارهای از آثار سینمایی خود به طرح اندیشههای عرفانی پرداختهاست. در پژوهش حاضر به بررسی فیلم پری از منظر پرداختن به مسائل عرفانی خصوصاً عرفان اسلامی پرداخته شده است و عناصر پیرنگ، شخصیت‎پردازی مورد بررسی قرار گرفتهاست. مهمترین نکتهای که در فیلم بر آن تأکید شده است، لزوم همراهی پیر در تمامی مراحل سلوک است. شخصیت اصلی فیلم به سبب آن که درک درستی از چگونگی سیر و سلوک ندارد، از پذیرش همراه شدن با پیر سر باز میزند و همین امر بر آشفتگیهای درونی وی میافزاید. در بخش پایانی فیلم کارگردان به ویژگی نجاتبخشی پیر اشاره میکند و شخصیت اصلی فیلم با تسلیم در برابر پیر و پذیرش او به عنوان راهنمای سلوک، به آرامش دست مییابد و درکی تازه از حقیقت به دست میآورد.
پرونده مقاله
از آن زمان که زبان و ادب فارسی و عربی با عرفان پیوند خورد آثاری ژرف و سترگ به نظم و نثر در پهنای این سرزمین ها رقم خورد. اگر عرفان را بیان هنری دین بدانیم، عارفان این سرزمین ها و بویژه شاعر به خوبی و تمام و کمال از عهده آن برآمده اند.این پیوند ناگسستنی میان ادبیات و عرف چکیده کامل
از آن زمان که زبان و ادب فارسی و عربی با عرفان پیوند خورد آثاری ژرف و سترگ به نظم و نثر در پهنای این سرزمین ها رقم خورد. اگر عرفان را بیان هنری دین بدانیم، عارفان این سرزمین ها و بویژه شاعر به خوبی و تمام و کمال از عهده آن برآمده اند.این پیوند ناگسستنی میان ادبیات و عرفان، بویژه در حوزه شعر به سبب موزون و جذّاب بودن، در دوران معاصر ادامه پیدا کرد و به نظر می رسد برای همیشه نیز باقی خواهد ماند. ادب عربی و فارسی پیوسته تجلّی گاه عرفان و مسائل مرتبط با آن بوده است و خوانندگان با مطالعه آن به روح خود جلاء داده اند.یوسف خال از شاعران برجسته سوری می باشد که در شعر معاصر عربی مضامین عرفانی بسیاری در دیوان شعری خود منعکس کرده است احمد شاملو نیز شاعری نوآور در شعر سپید فارسی محسوب می شود که همواره مفاهیمی همچون مرگ و نیستی، قداست عشق، آزادی، واقعیت جهان هستی، و وحدت وجود در اشعارش پیوندی عمیقی داشته است. در این جستار با توجّه به اقتران زمانی دو شاعر و اشتراکات اندیشه های عرفانی هر دوشاعر بر مفاهیمی همچون (وحدت وجود، عشق الهی، باده عرفانی، آزادی، بقاء و نیستی، حقیقت عالم، رضا وتسلیم) تأکید داشته اند که در ساختار و زبان شعری شباهت فراوانی دارد. در همین راستا نگارنده با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی داده ها می پردازد.
پرونده مقاله
حکمت و عرفان در همه دورههای ادبی جولانگاه شاعران بوده است. شعر، حکمت و عرفان از موارد تلاقی ادبیات با اندیشههای دینی است حمّانی سرودههای عرفانی خود را با حکمت و پند و اندرز در آمیخته و با تأثیرپذیری از قرآن و احادیث اهل بیت، سرودههای خود را که از دلش میجوشید، با مع چکیده کامل
حکمت و عرفان در همه دورههای ادبی جولانگاه شاعران بوده است. شعر، حکمت و عرفان از موارد تلاقی ادبیات با اندیشههای دینی است حمّانی سرودههای عرفانی خود را با حکمت و پند و اندرز در آمیخته و با تأثیرپذیری از قرآن و احادیث اهل بیت، سرودههای خود را که از دلش میجوشید، با معانی آسان و مُستقیم سعی در انتقال مضامین حکمتآمیز به مخاطب را داشته است این مضامین شامل: پیروی از اهل بیت(ع)، دل نبستن به دنیا، نافرمانی از هوا و هوس، جهاد با نفس، درس گرفتن از ایام پیری است. نگارنده این مقاله درصدد است به بررسی و شرح اشعار این شاعر شیعی در زمینه حکمت و عرفان بپردازد.
پرونده مقاله
سعدی از شاعران بزرگ و طراز اول ادب ایرانی است که بر اندیشه و کلام بسیای از شاعران تاثیرگذار بوده است. دلبستگی شهریار به شاعران سبک عراقی به خصوص سعدی موجب شده است وی در غزلسرایی از مضامین شعرأ بهرهمند شود. بررسی تأثیرپذیری از شعر شاعران، از جذابترین مقولههای نقد چکیده کامل
سعدی از شاعران بزرگ و طراز اول ادب ایرانی است که بر اندیشه و کلام بسیای از شاعران تاثیرگذار بوده است. دلبستگی شهریار به شاعران سبک عراقی به خصوص سعدی موجب شده است وی در غزلسرایی از مضامین شعرأ بهرهمند شود. بررسی تأثیرپذیری از شعر شاعران، از جذابترین مقولههای نقد ادبی است. هدف از این پژوهش بررسی مضامین عرفانی به کار رفته در غزلیات سعدی و شهریار مقایسه و تطبیق آنهاست. عناصر و مضامین مشترک و فراوان در غزلیات این دو شاعر دیده میشود و غزلیات شهریار از رهگذر تاثیرپذیری از غزلیات سعدی با توجه به رویکرد تطبیقی قابل مطالعه است.
پرونده مقاله
گردشگری عرفانی به عنوان یک واقعیت اجتماعی و فرهنگی، دارای وظایف و کارکردهای مثبت در جامعه میباشد. گردشگری معرفتی شاخهای از گردشگری فرهنگی است که ارتباط مسقیم با عرفان دارد به طوری که شخص گردشگر سفری هدفمند را برای کسب معرفت یا دیدار از مکانهای مقدس عارفانه آغاز مینم چکیده کامل
گردشگری عرفانی به عنوان یک واقعیت اجتماعی و فرهنگی، دارای وظایف و کارکردهای مثبت در جامعه میباشد. گردشگری معرفتی شاخهای از گردشگری فرهنگی است که ارتباط مسقیم با عرفان دارد به طوری که شخص گردشگر سفری هدفمند را برای کسب معرفت یا دیدار از مکانهای مقدس عارفانه آغاز مینماید. بازیابی روانی، آرامش روح، لذت بردن از فضای معنوی، مشاهده جلوههای مختلف آداب و رسوم، محصولات معنوی، تمایلات (عرفانی- روحانی)، جلای جان، خیر و برکت، صلح پایدار، کشف منابع و منافع، تحول اقتصادی و بازرگانی، کسب درآمد سرشار، اشتغالزایی، شناخت فرهنگ معنوی، احیای غرور ملی، منش فرهنگ (اسلامی- ایرانی)، پاسداشت میراث فرهنگی، شناخت شیوههای زندگی، حفظ منابع فرهنگی، بروز تبادلات فرهنگی، ارتباط و پیوند متقابل (میزبان و میهمان)، تعادل، تعامل، ترمیم، توسعه شهر و... از مهمترین کارکردها و اثرات مثبت این حوزه در جامعه میباشد. در این تحقیق به استخراج یک سری از عوامل تأثیرگذار بر گسترش و رشد صنعت گردشگری عرفانی در استان زنجان پرداخته شده است. بنابراین با ارائه راهکارها و پیشنهادات درخصوص توسعه اکوسیستم کارآفرینی و ایجاد برنامهریزیهای صحیح مبتنی بر واقعیت و نیاز (میهمان و میزبان) رفع کمبود تسهیلات و خدمات، افزایش اعتماد و سرمایه اجتماعی بین جامعه محلی و گردشگران، ثبات، کنترل و نظارت دقیق در حوزه اقتصادی و خدمات رفاهی و بهداشتی و... میتوان به راهکارهای توسعه و رفع موانع پیشرفت این حوزه در استان زنجان کمک بسیاری کرد.
پرونده مقاله
تاویلاتی که عرفا بر متون مقدس ارائه میدهند، معمولاً پارادوکسیکال و متناقضنما بوده و همواره مورد مخالفت عدهای قرار میگیرد. در این مقاله ماهیت متن مقدس و تاویل مورد بررسی قرار گرفته تا اینکه نشان دهد چرا این تاویلات معمولاً متناقضنما به نظر میرسند؟ تحقیقات نشان دا چکیده کامل
تاویلاتی که عرفا بر متون مقدس ارائه میدهند، معمولاً پارادوکسیکال و متناقضنما بوده و همواره مورد مخالفت عدهای قرار میگیرد. در این مقاله ماهیت متن مقدس و تاویل مورد بررسی قرار گرفته تا اینکه نشان دهد چرا این تاویلات معمولاً متناقضنما به نظر میرسند؟ تحقیقات نشان داد از آن حیث که متون مقدس دارای بطون و معانی چندلایهای هستند، عارف در فرایند تاویل، میکوشد تا از سطح معانی ظاهری بگذرد و به دریافت معانی باطنی برسد، که این معانی باطنی در اغلب مواقع با معانی ظاهری سازگار نیستند و بدین ترتیب با مذاق اهل ظاهر هم همخوانی ندارد. و به همین دلیل، این تاویلات را مغایر با مبانی دینی میدانند. در حالی که با توجه به سطح ادراک و معرفت و ظرفیت انسانها، دریافت و ادراک سطوح مختلف معانی کتب مقدس، جهت رهیافت هر کس به حقیقت، متناسب با شان خود، امری ضروری است.
پرونده مقاله
بحث فقر و فقیر در نظرگاه عارفان و صوفیان جایگاهی بس مهم دارد. خواجه عبدالله در تعریف فقر میگوید: فقر نامی برای بیزاری جستن از دارایی و دارا دیدن خویش است. نجمالدین رازی، آن را با عزت و افتخار همزاد میبیند، قشیری شعار اولیا و پیرایۀ اصفیایش دانسته و درویشان را گزیدگان چکیده کامل
بحث فقر و فقیر در نظرگاه عارفان و صوفیان جایگاهی بس مهم دارد. خواجه عبدالله در تعریف فقر میگوید: فقر نامی برای بیزاری جستن از دارایی و دارا دیدن خویش است. نجمالدین رازی، آن را با عزت و افتخار همزاد میبیند، قشیری شعار اولیا و پیرایۀ اصفیایش دانسته و درویشان را گزیدگان خدا و موضع رازهای او میخواند. نوری، فقر را با آرامش، ایثار همراه دیده و ابوسهل خشاب آن را با عزّ و عرش مینگرد. ابوحفص فقر را در سخا و فراخ دستی و نیز برتری داد برستد معنا میکند و ابن جلا شرف فقر را زیبندۀ خرامیدن میداند. عبدالرزاق کاشانی، فقیر را آن کسی میداند که هیچ دارایی و موجودیتی جز برای خدا نبیند. مولانا جلالالدین، فقر را با قناعت، امنیت، تقوی، ناز، استغنای معنوی و نهایتاً نور ذوالجلال درآمیخته میداند و سعدی هم آن را با بذل و بخشش، قناعت و آزادگی همریشه و همسو مینگرد. شبستری هرکاری را در وادی سلوک به وفق فقر عالی یافته و لسانالغیب- حافظ- هم ارزشهایی چون قناعت، تنعم، خرسندی، بر تاج و تخت خسروی، آز ستیزی، بلندهمتی، کرامت، حشمت، دولت عشق، نازیدن بر فلک و حکومت بر ستاره را همه یکجا در فقر میبیند. علامۀ اقبال لاهوری، فقر را مشتمل بر عرفان، حماسه، شکوه و سرفرازی دانسته و مجموعهای از آموزههای حکمی، ارزشی و آیینی را به عنوان ثمرات و برکات آن برمیشمرد انسان فقیر، انسان آرمانی اقبال است.
پرونده مقاله
شعر کلاسیک فارسی مشحون از ایماژها و تصاویر عاشقانه، عارفانه و ادبی است که هر خوانندة مشتاقی را سر ذوق میآورد. این شعر، پر است از مضامین و بنمایههای شهودی و عارفانه. در میان شاعران کلاسیک فارسی، سنایی از جمله آغازکنندگان شعر عارفانه است. سنایی با شعر زاهدانة خویش، توا چکیده کامل
شعر کلاسیک فارسی مشحون از ایماژها و تصاویر عاشقانه، عارفانه و ادبی است که هر خوانندة مشتاقی را سر ذوق میآورد. این شعر، پر است از مضامین و بنمایههای شهودی و عارفانه. در میان شاعران کلاسیک فارسی، سنایی از جمله آغازکنندگان شعر عارفانه است. سنایی با شعر زاهدانة خویش، توانست صورتهای شهودی و سیر و سلوک عارفانة سالک راه حق را به زیبایی تصویر کند. در واقع سنایی اولین شاعر ایرانی پس از اسلام به شمار میرود که حقایق عرفانی و معانی و نمادین تصوف را در ادبیات مطرح کرد. سنایی در عصر خودش یک شاعر نوگرا بود. بیشتر پژوهندگان او را پایهگذار شعر عرفانی و رمزی میدانند. کاری که او آغاز کرد، با عطار نیشابوری تداوم یافت و در شعر جلال الدین محمد بلخی به اوج خود رسید. درونمایة عرفانی و غزلسرایی عارفانه و عاشقانه، تنها نوآوری این شاعر بزرگ در ادب پارسی نیست. او در بیشتر قالبهای شعر پیش از خود بازنگری میکند و حال و هوایی تازه در کالبد آنان میدمد. سنایی با وارد کردن درونمایههای عرفانی، نمادین و استعاری، جان و روح تازهای به کالبد بیجان قصیده دمید. سنایی به جز درونمایههای عرفانی و اندرزهای اخلاقی؛ نوعی نقد اجتماعی را نیز وارد قصیده کرد. با این تفاسیر، رویکرد زبانشناختی به مفاهیم عرفانی و رمزی شعر سنایی، اهمیتی دو چندان پیدا میکند. از این رو ما در این مقاله سعی داریم ضمن تعریف زبان و کارکردهای آن و نیز تعریف زبان نمادین، علاوه بر واکاوی و نحوه استفاده سنایی از آرایههای زبانی در دو مجموعه به نام حدیقه الحقیقه و سیر العباد الی المعاد، وجوه نمادین اشعار او را بازنمایی کنیم.
پرونده مقاله
اسلام که آیین رحمت و رأفت، دین خاتم و اکمل، عرفان و ادیان الهی است. قرآن و مضامین عالی آن در بردارنده اصول و ارزش های عام انسانی حقوق بشر؛ عدالت، انصاف، تساوی و نماد حکمت و معرفت است. اصولی که بر حق خدشه ناپذیر آزادی و اختیار، استقلال و حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش تاکید چکیده کامل
اسلام که آیین رحمت و رأفت، دین خاتم و اکمل، عرفان و ادیان الهی است. قرآن و مضامین عالی آن در بردارنده اصول و ارزش های عام انسانی حقوق بشر؛ عدالت، انصاف، تساوی و نماد حکمت و معرفت است. اصولی که بر حق خدشه ناپذیر آزادی و اختیار، استقلال و حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش تاکید دارد و ارزش های انسانی را از اصول دینی می داند که خدای متعال، مردم را به رعایت آن ها رهنمون و دعوت می کند. در واقع دین شامل دستورکار، حقوق انسان از جمله حق تعیین سرنوشت و تعالیم مربوط به آن است. از این رو حکمت و عرفان نیز به عنوان معارف آسمانی و زمینی، پل و حلقه اتصال و پیوند آموزه های دینی با همه ادیان الهی هستند. براین اساس دعوت انبیاء و شیوهتبلیغ ایشان، همگی بر مبنای آزادی انتخاب استوار بوده و انسان در قاموس قرآن کریم، موجودی مختار و آزاد و پیامبر نیز به مثابه بشارت دهنده و انذارکننده توصیف، تا گزینش مسیر هدایت یا ضلالت کاملاً آزادانه صورت پذیرد. دراین نوشتار عناصر و مولفه های فلسفی و عرفانی حق تعیین سرنوشت در آیات قرآن کریم، ادیان و اندیشههای عرفانی مورد تدقیق قرار گرفته و با کنار هم قراردادن گزاره های به دست آمده در باره این عناصر و مولفه ها، به دیدگاه قرآن کریم و اندیشههای عرفانی در باره حق تعیین سرنوشت اشاره گردیده است.
پرونده مقاله
بدخوانیِ خلاق مبتنی بر ایدۀ وجودِ رابطه ای موروثی میانِ آثارِ ادبی است؛ اما، نه رابطه ای بر پایة هم سویی و ادامة مسیرِ یکدیگر؛ بلکه، رابطه ای جدید متضمنِ دیالکتیکی بنیادین، میان بازشناسیِ قدرتِ گذشته و انحراف از جباریتِ آن. شاعرِ متأَخّر، با هدفِ کسبِ هویّتِ مستقل ادبی، چکیده کامل
بدخوانیِ خلاق مبتنی بر ایدۀ وجودِ رابطه ای موروثی میانِ آثارِ ادبی است؛ اما، نه رابطه ای بر پایة هم سویی و ادامة مسیرِ یکدیگر؛ بلکه، رابطه ای جدید متضمنِ دیالکتیکی بنیادین، میان بازشناسیِ قدرتِ گذشته و انحراف از جباریتِ آن. شاعرِ متأَخّر، با هدفِ کسبِ هویّتِ مستقل ادبی، با خارج شدن از زیرِ سایة پدر ادبیِ خود، حرکتی تدافعی را آغاز می کند که نه تنها، آن حرکت، جهت و رویکردی انفعالی ندارد؛ بلکه، در نهایت، به آفرینشِ هنری، ختم می شود. ترفندهای بدخوانیِ خلاق، می توانند به صورتِ ارادی(خودآگاه) و یا غیرِ ارادی(ناخودآگاه)، متنِ متأَخر را از اضطرابِ تأثیر، رهایی بخشند. یکی از عواملِ مؤثر بر بدخوانیِ خلاق آثار داستانی، عنصرِ تداعی است. در مقالة پیشِ رو، حکایتی از مثنوی برگزیده شده است که مولانا آن حکایت را با تلفیق و اقتباس، از دو حکایتِ دیگر ساخته است. بی زمانی و بی مکانیِ حکایتِ مولانا، نزدیکیِ زاویة دیدِ سوم شخص به اوّل شخص و نکره ذکر شدنِ شخصیّتِ اصلی و گرایش به راویِ مفسّر به جای راوی مشروح، تداعی شدنِ گروهِ فتیان در اثرِ شخصیت پردازیِ شاعر، تک گویی های درونی، حدیثِ نفس گویی های شاعر، جریانِ سیالِ ذهن و اطناب در گفت و گوها و...، از جملة ترفندهایی است که به تأثیر از عنصرِ تداعی، در جهتِ بدخوانیِ خلاق، در ساختِ حکایتِ جدید به کار گرفته شده است؛ ازین رو، در ادامه، پس از معرفی و شناختِ نظریة بدخوانیِ خلاق، آشنایی با عنصرِ تداعی و شاخصه های آن، به توضیح و تحلیلِ چگونگیِ تأثیرِ تداعی بر عناصرِ داستانی در جهتِ رهایی از اضطرابِ تأثیرِ دو حکایتِ مبدأ، پرداخته شده است.
پرونده مقاله
عشق از مهمترین مسایل عرفانی است که پیش از غزالی عارفان دیگر کمابیش از آن سخن گفته و به اهمیت آن اشاره کردهاند. امّا احمد غزالی اولین عارفی است که رسالهیی مفرد در عشق عرفانی نگاشته است. در این رساله غزالی از عشق به گونهیی سخن میگوید که در همان نگاه اوّل درمییابیم ک چکیده کامل
عشق از مهمترین مسایل عرفانی است که پیش از غزالی عارفان دیگر کمابیش از آن سخن گفته و به اهمیت آن اشاره کردهاند. امّا احمد غزالی اولین عارفی است که رسالهیی مفرد در عشق عرفانی نگاشته است. در این رساله غزالی از عشق به گونهیی سخن میگوید که در همان نگاه اوّل درمییابیم که با متنی مرکزگرا مواجهیم و هر آنچه بر زبان او جاری گشته به نوعی با عشق در پیوند است. بنابراین ما نیز با این طرز تلقی پس از درآمدی کوتاه از عشق به مثابة عاطفهیی که نه تنها انسان، بلکه تمام هستی را زیر نفوذ دارد و هر چه در عالم هست به گرد آن میچرخد و از آن نیرو میگیرد، سخن گفتهایم. از آن پس به معشوق که هر چه و هر که هست عاشق را به خود فرامیخواند، اشاره کردهایم و سرانجام از عاشق که عامل تحقق عشق است سخن گفته و ویژگیهای او را از دید غزالی به اختصار برشمردهایم. تمام اطلاعات این مقاله با استفاده از روش کتابخانهیی گرد آمده و این دادهها با شیوة توصیفی تحلیل شده است. مهمترین نتیجه این بررسی این است که سوانح را روایت و در اصل روایتی مرکزگرا مییابیم و عشق را هستة اصلی ساختاری میدانیم که تمام عنصرهای سازندة این ساختار بدان میگرایند و از آن متأثراند.
پرونده مقاله
صبر، یکی از مقامات عرفانی و از بنیان های اساسی سیر و سلوک عارفانه است. در قرآن کریم، 104 بار از صبر و متعلقات آن سخن گفته شده است. رسول اکرم(ص) نیز صبر را یکی از دو قاعدة ایمان دانسته اند. عارفان، با تأسی به کلام وحی و سیرة نبوی، برای طی مراحل سلوک، رسیدن به مقام صبر و چکیده کامل
صبر، یکی از مقامات عرفانی و از بنیان های اساسی سیر و سلوک عارفانه است. در قرآن کریم، 104 بار از صبر و متعلقات آن سخن گفته شده است. رسول اکرم(ص) نیز صبر را یکی از دو قاعدة ایمان دانسته اند. عارفان، با تأسی به کلام وحی و سیرة نبوی، برای طی مراحل سلوک، رسیدن به مقام صبر و تمکّن در آن را امری ضروری و لازم دانسته اند و هر یک تعریفی برای صبر ذکر کرده اند. برخی از مهمترین انواع صبر در این متون عبارتند از: صبر بر مصیبت، معصیت، فراخی نعمت، صبر ستوده و ناستوده، صبر عابدان، محبان و زاهدان، صبر مکتسب و غیرمکتسب، صبر با خدا، صبر از خدا و صبر برای خدا. عرفا صبر را هدیه و عنایت الهی به انبیا و اولیا دانسته آن را یکی از مقامات نامیدهاند. این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته ، بر آن است تا بر اساس امهات متون نثر عرفانی فارسی، ضمن بیان تلقی عرفا از مفهوم صبر انواع و مراتب آن را از منظر آنان تبیین نماید.
پرونده مقاله
مطالعة دیوان حافظ، در هر شرایطی و برای جستوجوی هر مقولهیی، لذتبخش و آموزنده است. امّا تردید نباید کرد که عشق، در غزلهای آسمانی او، هرگز عطش جستوجوگر را فرونمینشاند؛ بلکه همواره او را تشنهتر میکند. در این مقاله کوشیدهایم یک بار دیگر به این موضوع آشنا بپردازیم و چکیده کامل
مطالعة دیوان حافظ، در هر شرایطی و برای جستوجوی هر مقولهیی، لذتبخش و آموزنده است. امّا تردید نباید کرد که عشق، در غزلهای آسمانی او، هرگز عطش جستوجوگر را فرونمینشاند؛ بلکه همواره او را تشنهتر میکند. در این مقاله کوشیدهایم یک بار دیگر به این موضوع آشنا بپردازیم و عواطف و اندیشههای حافظ را با اندیشههای فیلسوفان و عارفان، رویاروی کرده، سهم حافظ را در پیشبرد طریقت عشق، در کنار انبوهی از مسایل که با این عاطفة انسانی، همراه میشوند، نشان دهیم. اطلاعات این مقاله از طریق کتاب و اسناد، گرد آمده و سپس دادههای تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیل شده است. برای بازنمود اندیشة حافظ در این مقوله، ابتدا به سراغ مباحث کلی عشق رفته و آن را در قالب یک مثلث در دیوان حافظ کاویدهایم. مثلثی که پایهاش عشق و دو ضلع آن معشوق و عاشق است. حاصل کار این است که تمام آن چه بر زبان حافظ جاری شده، محصول تجربههای شخصی اوست و با سخن کسانی که عشق را با عقل توصیف کردهاند، بسیار متفاوت است.
پرونده مقاله