ادبیات تطبیقی عبارت است از: تحلیل و بررسی زمینهها و شیوههای روابط و مناسبات ادبیّات بین المللی و چگونگی تأثیر و تأثّر آثار ادبی در سطح ملّتها و اقوام گوناگون و روشهای نفوذ و تأثیر فرهنگ و ادب و هنر یک ملّت و قوم بر ملّت و قوم دیگر و یا اقتباس و اخذ از آثار ادب دیگران، مانند: تأثیر ادب ایرانی بر اروپایی و یا تأثیر فرهنگ و ادب اروپایی بر ایرانی در دورۀ مشروطیت. در ادبیّات تطبیقی علوم و موضوعات بسیاری چون: تاریخ ادبیّات جهان، مکتبهای ادبی، نقد ادبی، سبکشناسی، انواع ادبی و... و نیز شیوههای تأثیر آثار جهانی مطرح میشود، تا معلوم شود سهم ملتها و اقوام در ادبیّات جهانی چیست؟
اصلیترین ضرورتها و فواید ادبیات تطبیقی عبارت است از:
1)شناخت مرحلة آغازین و پیدایش انواع ادبی؛ 2) کشف زمینهها و عوامل نوگرایی، نو اندیشیها و اسباب واقعی تحولات ادبی و سبکی در ادبیات ملی و ادبیات جهانی و رفع محدودیتهای ملی و میهنی در راه کشف حقایق ادبی؛ 3)شناخت ابعاد ادبیات اصیل و بومی و ظرفیتها و توانمندیها و سهم ملتها از ادبیات جهانی؛4) بررسی و شناخت زمینهها، علل، شیوهها و چگونگی تاثیر ادبیات ملتها بر روی هم؛ 5) زمینهسازی برای نقد جدید، زیرا اصول نقد جدید چیزی جز ثمرة پژوهشهای عمیق تطبیقی نیست که مجب تعامل و تبادل را فراهم میکند؛ 6) پذیرش هویتهای ملی گوناگون و تفاوت فرهنگها و اندیشهها با حفظ هویت ملی؛ 7) فراهم شدن زمینة پیگیری ادبیات جهانی و بازگو کردن حقایق ادبی و انسانی و چگونگی همکاری ادبیات جهانی با یکدیگر و دستیابی به زبان مشترک و تفاهم و دوستی ملتها از طریق نقد تطبیقی منصفانه و عالمانه.