مقدمه: موفقیت بیمارستانها در تامین رضایتمندی بیماران، به عوامل بسیاری بستگی دارد. الزام کارکنان به رعایت رفتار سازمانی یکی از این عوامل است که نقش تعیینکننده ای در رضایت بیماران دارد.
روش پژوهش: این مطالعه یک پژوهش روش شناختی در دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که با هد چکیده کامل
مقدمه: موفقیت بیمارستانها در تامین رضایتمندی بیماران، به عوامل بسیاری بستگی دارد. الزام کارکنان به رعایت رفتار سازمانی یکی از این عوامل است که نقش تعیینکننده ای در رضایت بیماران دارد.
روش پژوهش: این مطالعه یک پژوهش روش شناختی در دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که با هدف طراحی پرسشنامه ارزیابی رفتار سازمانی کارکنان غیربالینی در 2 مرحله انجام گرفت. در مرحله اول گویه های پرسشنامه انتخاب و استخر گویهها تشکیل شد. در مرحله دوم، ویژگی های روانسنجی ابزار با بهره گیری از اعتبار صوری و محتوا و ثبات مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: استخر گویه ها با 80 گویه تدوین و پس از بررسی کیفی روایی محتوا و دریافت نظرات متخصصین تعداد گویه ها به40 گویه تقلیل یافت. پس از بررسی نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا تعداد گویه ها به 17گویه کاهش یافت. پس از بررسی روایی صوری و پایایی گویه ها، تعداد12گویه از 17 گویه به مسئولین و همکاران و 5 گویه از 17 گویه به بیماران و همراهان اختصاص یافت.
نتیجهگیری: 17 گویه تدوین شده قادر است رفتار سازمانی کارکنان غیربالینی بیمارستان ها را با لحاظ کردن دیدگاه مسئولین، همکاران و بیماران بررسی نماید.
پرونده مقاله
مقدمه: کارایی و اثربخشی نظامهای سلامت و میزان پوشش بیمه های درمانی بعنوان یکی از مولفه های اصلی در توسعه یافتگی کشورها قلمداد می شود. توانمندسازی افراد در نظام سلامت بعنوان یکی از راهکارهای موثر و کارامد از سوی سازمان بهداشت جهانی معرفی شده است. هدف از این پژوهش مدل سا چکیده کامل
مقدمه: کارایی و اثربخشی نظامهای سلامت و میزان پوشش بیمه های درمانی بعنوان یکی از مولفه های اصلی در توسعه یافتگی کشورها قلمداد می شود. توانمندسازی افراد در نظام سلامت بعنوان یکی از راهکارهای موثر و کارامد از سوی سازمان بهداشت جهانی معرفی شده است. هدف از این پژوهش مدل سازی راهبرد های موثر بر توانمندسازی افراد در نظام بیمه درمان کشور ایران است. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است و از نظر ابزار جز تحقیقات کیفی می باشد. در این پژوهش با استفاده از دانش ضمنی خبرگان و روش تحلیل محتوی روابط علّی میان استراتژی های موثر بر توانمندسازی افراد/ بیمه شدگان در نظام بیمه درمان مشخص شد. بمنظور پوشش ابهام و عدم اطمینان در اظهارات خبرگان، از روش توسعه یافته نگاشت شناختی زی نامبر برای مدل سازی استفاده شده است. نرم افزارهایFCMapper و Pajek برای ترسیم و تعیین میزان اهمیت شاخصها و رتبه بندی آنها مورد استفاده قرار گرفته شده است. یافتهها: بر اساس شاخصهای تاثیرگذاری، تاثیرپذیری و مرکزیت، استراتژی های موثر بر توانمندسازی افراد در نظام بیمه درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. استراتژی ظرفیت سازمان محلی با امتیاز 2/62 بالاترین شاخص تاثیرگذاری، استراتژی صیانت از حقوق با امتیاز 2/67 بالاترین شاخص تاثیر پذیری و استراتژی مشارکت جویی با 4/91 بالاترین شاخص مرکزیت را بدست آوردند. نتیجهگیری: پیاده سازی رویکرد توانمندسازی افراد در سازمان بیمه سلامت ایران دارای ابعاد مختلفی در میان استراتژی موثر بر آن است که مدل سازی ارتباطات علّی میان آنها نقش موثری در اجرای صحیح این رویکرد می تواند ایفا نماید.
پرونده مقاله
مقدمه: پژوهش حاضر، به منظور ارتقاء عقلانیت خطمشیگذاری عمومیاز طریق مشارکت ذینفعان در تدوین خطمشیهای عمومیصورت گرفته است. بر این اساس، سؤال از چیستی الگوی عوامل مؤثر بر مشارکت ذینفعان در فرایند تدوین خطمشیهای عمومیدر سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت، درمان و آم چکیده کامل
مقدمه: پژوهش حاضر، به منظور ارتقاء عقلانیت خطمشیگذاری عمومیاز طریق مشارکت ذینفعان در تدوین خطمشیهای عمومیصورت گرفته است. بر این اساس، سؤال از چیستی الگوی عوامل مؤثر بر مشارکت ذینفعان در فرایند تدوین خطمشیهای عمومیدر سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، مسأله اصلی این پژوهش بوده است. روش پژوهش: تحقیق حاضر پژوهش آمیخته به صورت کیفی-کمیمیباشد. در ابتدا از طریق مصاحبه، ذینفعان سازمان غذا و داروی ایران شناسایی گردید. در گام دوم تحلیل، از طریق روش دیمتل به 18 نفر از خبرگان حوزه خطمشیگذاری عمومی، مدیران و کارشناسان شاغل در سازمان غذا و داروی ایران مراجعه شد که در نتیجه آن رابطه ذینفعان با یکدیگر و شدت اثر آنها بر هم مشخص گردید. یافتهها: 16 مورد از ذینفعان سازمان غذا و داروی ایران شناسایی شد که نتایج پژوهش نشان داد که از نظر تأثیرگذاری و تأثیرپذیری (D-R) هیات دولت با مقدار 0.906 به عنوان تأثیرگذارترین ذینفع و مصرف کننده نهایی با مقدار 1.971- تأثیرپذیرترین ذینفع در بین ذینفعان است و همچنین از لحاظ میزان اهمیت ذینفعان (D+R)، وزارت بهداشت با مقدار 5.322 بیشترین و سازمانهای بیمهگر با مقدار 3.216 کمترین اهمیت را دارند. نتیجهگیری: با مشخص شدن ذینفعان با اهمیت و تاثیرگذار مانند وزارت بهداشت و هیات دولت و همچنین ذینفعان تاثیرپذیر مثل مصرف کننده نهایی و با در نظر گرفتن رابطه ذینفعان با یکدیگر و شدت اثر هرکدام از آنها مبنای عمل خطمشیگذاران جهت جلب مشارکت ذینفعان در نظام خطمشیگذاری عمومیسازمان غذا و داروی ایران قرار میگیرد.
پرونده مقاله
مقدمه: مهندسی مجدد نظامها و فرآیندهای گزینش منابع انسانی متعهد و متخصص به عنوان سرمایه اصلی سازمانهای سلامت محور مبتنی بر صلاحیتهای عمومی و تخصصی با بهره گیری از قوانین اداری و گزینشی مترقی در این گونه سازمانهای دولتی در ایران که عمدتا با چالشهای بسیاری در عرصهه چکیده کامل
مقدمه: مهندسی مجدد نظامها و فرآیندهای گزینش منابع انسانی متعهد و متخصص به عنوان سرمایه اصلی سازمانهای سلامت محور مبتنی بر صلاحیتهای عمومی و تخصصی با بهره گیری از قوانین اداری و گزینشی مترقی در این گونه سازمانهای دولتی در ایران که عمدتا با چالشهای بسیاری در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی همراه هستند از الزامات سیاستگذاران بخش سلامت محسوب میشود. لذا هدف از این پژوهش تبیین مدلی جهت نظام گزینش است تا براساس آن شایستگان (متخصص و متعهد) در سازمانهای سلامت محور استخدام شوند. روش پژوهش: این پژوهش از نظر طرح تحقیق بصورت آمیخته اکتشافی، بطور میدانی و با استفاده از استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد (بخش کیفی) و پیمایشی (بخش کمی) انجام شده است. جهت محاسبات آماری از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) استفاده شده است. جهت بررسی اعتبارنتایج به دست آمده از مصاحبه از روش باز آزمون استفاده گردیده است. همچنین برای ارزیابی مدل ساختاری از معیارهای Z،R2، F2 و Q2 استفاده شده است. یافتهها: نتایج تحلیل دادهها نشان میدهد که مدل گزینش شامل مولفههای استفاده از ابزار نوین، کارآمد در جمعآوری اطلاعات در خصوص متقاضیان استخدام. برای استقرار کامل مدل گزینش نیازمند اصلاح برخی قوانین و مقررات و آئیننامههای مورد عمل گزینش و اصلاح معیارهای احراز صلاحیت متقاضیان جذب در سازمانهای سلامت محور در سه بعد سازمانی، بعد اجتماعی و فردی است. در این پژوهش بارهای عاملی کلیه متغیرهای مشاهده پذیر به استثناء یک مورد دارای بارعاملی بالاتر از 5% است که مقادیر آلفای کروبناخ اندازهگیری شده برای کلیه متغیرهای مدون بیش از 7% است. کلیه مقادیر محاسبه شده برای آماره T بزرگتر از 1/96 است. نتیجهگیری: مدل فرایندی گزینش بر مبنای اصول اخلاقی و علمی بنا نهاده شده تا برای تعیین و پایش مداوم صلاحیت تعهدی بعنوان مهمترین بعد تضمین کیفیت خدمات سلامت در کنار کسب مهارتهای تخصصی عمل نماید. این مدل بسیار پویا و کمی است تا از امکان اعمال تعصبات شخصی جلوگیری نماید. به منظور استقرار مدل نیازمند طراحی و استقرار سیستم مدیریت اطلاعات گزینش و بازنگری در قوانین و مقررات گزینش و اداری است.
پرونده مقاله
مقدمه: سازمانها در بازار جهانی پررقابت جهت توسعه و موفقیت به دانش، قابلیتها و تجارب نیـروی انسانی نیاز دارند. در سازمانهای دانشی مانند سازمانهای بهداشتی، برای حفظ و رشد دانش ضمنی، داشتن یک نظام ارزیابی عملکرد اثربخش؛ ضروری میباشد. هدف از این مطالعه، شناسایی مهمتری چکیده کامل
مقدمه: سازمانها در بازار جهانی پررقابت جهت توسعه و موفقیت به دانش، قابلیتها و تجارب نیـروی انسانی نیاز دارند. در سازمانهای دانشی مانند سازمانهای بهداشتی، برای حفظ و رشد دانش ضمنی، داشتن یک نظام ارزیابی عملکرد اثربخش؛ ضروری میباشد. هدف از این مطالعه، شناسایی مهمترین ابعاد و شاخصهای متناسب برای ارزیابی عملکرد کارکنان دانشی میباشد.
روش پژوهش: در این مطالعه مروری مقالات منتشرشده در سال های 1389-1399 مورد بررسی قرار گرفت. به منظور دست یابی به مستندات علمی مرتبط، جستجوی الکترونیک به دو زبان فارسی و انگلیسی با استفاده از کلیدواژههای ارزشیابی عملکرد، نظام ارزیابی عملکرد کارکنان دانشی در بانک های اطلاعاتی، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی(SID)، بانک اطلاعات نشریات کشور(Magiran)، بانک اطلاعات مقالات علوم پزشکی ایران (Iran Medex)، PubMed، Science Direct،Inter Science، Ovid، Pro Quest و Googel انجام شد.
یافتهها: نتایج جستجو در سایتهای مختلف، دربرگیرنده 7 مقاله به زبان فارسی درزمینه ارزیابی عملکرد کارکنان دانشی، به بررسی متغیرهایی مانند استقلال، خلاقیت و خودکنترلی با در نظر گرفتن مدیریت مبتنی بر نتایج و فعالیتهای آموزشی و پژوهشی پرداختهشده است.
نتیجهگیری: در نظام سلامت بهعنوان یک سازمان دانشمحور، مدیران بایستی برای پیاده سازی سیستم ارزیابی عملکرد دانشی مطلوب برنامهریزی نمایند. بنابراین باید الگوی متناسب برای ارزیابی عملکرد کارکنان دانشی طراحی گردد، تا علاوه بر مدیریت مؤثر فرایندهای ارائه خدمات، نتایج کیفیت مراقبت سلامت بهتری حاصل شود.
پرونده مقاله
مقدمه: در مطالعات گذشته توجه کمی به تأثیر همزمان مخارج بهداشتی و حکمرانی خوب بر شاخصهای سلامت شده است. در این راستا، در این پژوهش اثر مخارج بهداشتی و حکمرانی خوب بر شاخص سلامت کشورهای منا طی دوره زمانی 2002 تا 2019 مورد بررسی قرار گرفته است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر، توص چکیده کامل
مقدمه: در مطالعات گذشته توجه کمی به تأثیر همزمان مخارج بهداشتی و حکمرانی خوب بر شاخصهای سلامت شده است. در این راستا، در این پژوهش اثر مخارج بهداشتی و حکمرانی خوب بر شاخص سلامت کشورهای منا طی دوره زمانی 2002 تا 2019 مورد بررسی قرار گرفته است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی از نوع کاربردی است و جامعه آماری شامل کشورهای منا است. روش گردآوری دادهها، کتابخانه ای است و دادههای مورد نیاز تحقیق با مراجعه به پایگاه بانک جهانی و شاخص های حکمرانی خوب جمع آوری گردیده است. دادهها با استفاده از آزمون های ریشه واحد، کائو و روش گشتاورهای تعمیم یافته با کمک نرم افزار Eviews 9 تحلیل شدند. در این تحقیق ازمیانگینسادهوزنیشششاخص اظهارنظر و پاسخگویی، ثبات سیاسی و عدم وجود خشونت، کارآمدی حکومت، کیفیت نظم و مقررات، حکومت قانون و کنترل فساد به عنوان شاخص حکمرانی خوب و همچنین از نرخ مرگ و میر نوزادان و نرخ مرگ و میر کودکان زیر 5 سال به عنوان شاخص سلامت استفاده گردید.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که هزینه های (مخارج) بهداشتی اثر مثبت و معنی دار (ضریب 1/32-) برکاهش نرخ مرگ و میر کودکان زیر 5 سال و اثر مثبت و معنی دار (ضریب1/2-) برکاهش نرخ مرگ و میر نوزادان به عنوان شاخص سلامت شاخص سلامت کشورهای منا داشته است. همچنین شاخص حکمرانی خوب تأثیر منفی (غیر معنی دار) بر وضعیت سلامت در کشورهای منتخب دارد. همچنین نتایج نشان داد، ضعف ساختار نهادی در کشورهای منا موجب تضعیف اثرگذاری مخارج بهداشتی (با ضریب 013/-) برکاهش نرخ مرگ و میر کودکان زیر 5 سال و (با ضریب012/-) بر کاهش نرخ مرگ و میر نوزادان به عنوان شاخص سلامت گردید.
نتیجهگیری: سلامتدرحکومتمنجربهبهبودبهداشت و سلامتعمومیمی شودوعدمسلامتحکومت علیرغمافزایشمخارجبهداشتعمومینهتنها سلامتوبهداشتعمومیرابهبودنمیبخشدبلکه منجربههدررفتمنابععمومی میگردد.
پرونده مقاله
مقدمه: خدمات غیرایمن در عرصه سلامت هم چنان یک معضل جهانی گسترده به شمار می آید. گرچه در دهه گذشته پیشرفت قابل ملاحظهای رخ داده است اما هنوز کاستی های متعددی وجود دارد و میزان آسیب های تحمیلشده به بیماران به طور غیرقابل قبولی بالاست. ازآنجاکه ارزیابی مراکز درمانی منجر چکیده کامل
مقدمه: خدمات غیرایمن در عرصه سلامت هم چنان یک معضل جهانی گسترده به شمار می آید. گرچه در دهه گذشته پیشرفت قابل ملاحظهای رخ داده است اما هنوز کاستی های متعددی وجود دارد و میزان آسیب های تحمیلشده به بیماران به طور غیرقابل قبولی بالاست. ازآنجاکه ارزیابی مراکز درمانی منجربه بهبود عملکرد، افزایش سلامت، کاهش حوادث و در نهایت افزایش رضایت بیماران، به عنوان یکی از مهم ترین ذینفعان این مراکز می گردد، وجود معیارهای ارزیابی ضروری است و مطالعه ای یافت نگردید که به معرفی و اولویت بندی این معیارها بپردازد. روش پژوهش: با بررسی مهم ترین روش های ارزیابی مراکز درمانی، معیارهای مرتبط با ایمنی بیمار،جمع آوری گردیده و میزان اهمیت آنان با استفاده از نظر خبرگان و از طریق روش آنتروپی تعیین می گردد. یافتهها: یافته های این پژوهش منجربه استخراج معیارهای مدیریت ایمنی بیمارگردید که به معیار بهداشت و کنترل عفونت در تمامی روش های ارزیابی بررسی شده، اشاره شده است .در نهایت موارد مذکور در 19 معیار گروه بندی و اولویت بندی گردید که معیارهای امکانات درمانی و پایش بیمار و مدیریت ایمنی بیمار به ترتیب با کسب اوزان 0/0987 و 0/0855 بیشترین جایگاه اهمیت را از منظر خبرگان پژوهش به دست آوردند. نتیجهگیری: در روش های ارزیابی و مطالعات بررسی شده، معیارهای متفاوتی در زمینه مدیریت ایمنی بیمار ارائه شده است که جمع آوری و بررسی آنان، بستری مناسب جهت ایجاد روش ارزیابی جامعی را فراهم می آورد. بنابراین از نتایج این تحقیق میتوان در جهت خودارزیابی، مقایسه مراکز مختلف و در نتیجه بهبود عملکرد استفاده نمود.
پرونده مقاله
مقدمه: سایش اجتماعی مسئولین بخش های بالینی در عملکرد مناسب آنان دخیل است. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی غلبه بر سایش اجتماعی مسئولین بخش های بالینی بیمارستان های شهر اصفهان بود. روش پژوهش: از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری و تحلیل داده ها، کیفی و بر مبنای نظریۀ داده بنیا چکیده کامل
مقدمه: سایش اجتماعی مسئولین بخش های بالینی در عملکرد مناسب آنان دخیل است. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی غلبه بر سایش اجتماعی مسئولین بخش های بالینی بیمارستان های شهر اصفهان بود. روش پژوهش: از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری و تحلیل داده ها، کیفی و بر مبنای نظریۀ داده بنیاد است. ابزار جمعآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که داده ها پس از مصاحبه با 16 نفر از خبرگان، شامل مسئولین بخش های بالینی بیمارستان های شهر اصفهان به اشباع رسید. در تحلیل داده های کیفی با کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 16 مقوله اصلی، 39 مقوله فرعی و 79 مفهوم به دست آمد. باورپذیری و اعتباریابی الگو توسط متخصصان و از طریق محاسبه شاخص لاوشه تأیید شد. یافتهها: پدیده سایش اجتماعی مسئولین بخش های بالینی در اثر عواملی نظیر عدم تامین نیاز های سلامت روان کارکنان، حسادت سازمانی، ادراک از بی عدالتی سازمانی و پاسخگویی ایجاد می گردد. راهبرد هایی از قبیل ایجاد سازمان یادگیرنده، ترویج تفکر عدالت محوری، تسهیل تعاملات سازمانی، بستر سازی رفتار شهروندی فردی سازمانی و خودگردانی بیمارستان ها در غلبه بر سایش موثر بوده و سلامت سازمانی و بهره وری منابع انسانی را به دنبال دارد. عوامل شخصیتی، شرایط اقتصادی، عوامل اجتماعی، قوانین برون سازمانی و عوامل سازمانی بر اجرای راهبردها تاثیرگذار می باشد. نتیجهگیری: روابط میان عوامل پدید آورنده ی سایش اجتماعی مسئولین بخش های بالینی، راهبرد های غلبه بر آن و پیامد های اجرای راهبردها در قالب مدل پارادایمی بر اساس تئوری داده بنیاد ارائه شده است.
پرونده مقاله