اگرچه شکل گیری مکاتب فقهی به اوایل سده دوم هجری برمی گردد، تکوین گرایش های فقهی در زیستدینی متنوع صحابه و تابعین در قرن اول ریشه دارد. فقه و حقوق اسلامی در قرن اول، ماهیتی فرهنگی و تنیده در زندگی روزمره داشت. همچنین، تکوین حقوق اسلامی توأم با تنش و منازعه اج چکیده کامل
اگرچه شکل گیری مکاتب فقهی به اوایل سده دوم هجری برمی گردد، تکوین گرایش های فقهی در زیستدینی متنوع صحابه و تابعین در قرن اول ریشه دارد. فقه و حقوق اسلامی در قرن اول، ماهیتی فرهنگی و تنیده در زندگی روزمره داشت. همچنین، تکوین حقوق اسلامی توأم با تنش و منازعه اجتماعی در درون جامعه مسلمان بود. سرانجام، این تنش ها طیفی از مکاتب فقهی با منطق و ساختارهای حقوقی گونه گون را شکل دادند. تحلیل مردم شناختی زیست فقهی-حقوقی صحابه و تابعین برای درک تمایزات مکاتب فقهی قرن دوم، مسئله این پژوهش است. دستاورد این مقاله، تمایز عاملیت های فقهی-حقوقی صدر اسلام است. در این نوشته با تفکیک شبکه کنش گران حقوقی، دو عاملیت حقوقی با آرمان های متفاوت و جهان بینی و ارزش های متمایز، شناسایی شدند. نظام فقهی-حقوقی بدوی از فرهنگ حاکم بر شبه جزیره نمایندگی میکرد و با تلفیق ارزش های اسلامی به نفع ارزش های حاکم بر جامعه بنا گردید. نظام نبوی نیز برآمده از وحی قدسی و قداست نبوی بود. نگارندگان با رویکرد مردم شناسی حقوق در عصر خلیفه دوم، مسئله متعه حج را از منظر دو عاملیت مذکور بررسی کرده و تفاوت بنیادین منابع و منطق فقهی-حقوقی آن دو را نشان داده اند. هر دو عاملیت نبوی و بدوی در قرن اول به حیات خود ادامه دادند و در ابتدای قرن دوم در صورت بندی مکاتب فقهی پنج گانه اثر مستقیم گذاردند.
پرونده مقاله
در برخی از منابع شیعی روایتی با تفاوت هایی در زنجیره نهایی و نام راویان نقل شده مبنی بر اینکه نهم ربیعالاول روز قتل خلیفه دوم و بزرگترین عید و جشن بوده و درآن برای همه مردم ازگناهان رفع قلم شدهاست. در این مقاله این روایت از جنبه سندی و متنی ارزیابی و نقد شده چکیده کامل
در برخی از منابع شیعی روایتی با تفاوت هایی در زنجیره نهایی و نام راویان نقل شده مبنی بر اینکه نهم ربیعالاول روز قتل خلیفه دوم و بزرگترین عید و جشن بوده و درآن برای همه مردم ازگناهان رفع قلم شدهاست. در این مقاله این روایت از جنبه سندی و متنی ارزیابی و نقد شده است. بنابر یافته ها مصادر و راویان اسناد این روایت، مجهول و ناشناختهاند و در برخی از منابع سند دارای اختلاف نام راویان و انقطاع طولانی است، لذا اسناد روایت ضعیف و بیاعتبار است. متن روایت نیز فاقد فصاحت و هماهنگی بوده و مغایر با قرآن، سنت قطعی، مسلمات تاریخی، بدیهیات عقلی، و اجماع است. همچنین انتساب صدور آن به خداوند، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) مردود است. این درحالی است که اساسا منابع اصیل شیعه و سنی بر تاریخ بیستوششم ذیالحجه برای قتل خلیفه دوم اجماع دارند.
پرونده مقاله
مَقاتِل الطّالِبیّین ابوالفرج اصفهانی(د ۳۵۶ﻫ) یکی از کهن ترین و برجسته ترین کتاب های مقاتل است. این مقاله ضمن بررسی تاریخنگاری ابوالفرج اصفهانی، به ویژه آنجا که به اهلبیت(ع) پرداخته، می کوشد با ارزیابی و نقد گزارش های ابوالفرج جنبه هایی از مقتل نگاری او را رو چکیده کامل
مَقاتِل الطّالِبیّین ابوالفرج اصفهانی(د ۳۵۶ﻫ) یکی از کهن ترین و برجسته ترین کتاب های مقاتل است. این مقاله ضمن بررسی تاریخنگاری ابوالفرج اصفهانی، به ویژه آنجا که به اهلبیت(ع) پرداخته، می کوشد با ارزیابی و نقد گزارش های ابوالفرج جنبه هایی از مقتل نگاری او را روشن سازد. مَقاتِل الطّالِبیّین تراجمنامهای روایی است که بیشتر با تکیه بر منابع مکتوب پیش از خود و گاه با بهره گیری از منابع شفاهی نگاشته شده است. ابوالفرج برای سنجش درستی/ نادرستی روایت ها دست به مقایسه و ارزیابی می زند و گاه نظر خود را نیز بیان میکند، از این رو رگه هایی از تاریخ نگاری ترکیبی و تحلیلی در اثر او دیده می شود. گرایش ابوالفرج به دست ه ای از طالبییان در جاهایی به تاریخ نگاری او رنگی جانب دارانه زده و کماً و کیفاً در نگارش مقتل ها تأثیر گذاشته است. با این همه روایت های او نزد پسینیان به ویژه مورخان شیعی امامی با پذیرش بسیار روبهرو شد و در تاریخ نگاری اهل بیت ارزش و اعتبار بالایی یافت.
پرونده مقاله
در میان شاهان گورکانی هند، دوره طولانی بیست وسه ساله سلطنت جهانگیرشاه (حک 1014-1037ﻫ) خاصه به سبب گرایش این سلطان به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی زبان زد است و خود او نیز خاطرات روزانه اش را به فارسی نگاشت و نامش را جهانگیرنامه گذاشت. نویسندگان مقاله پیش رو بر اساس ای چکیده کامل
در میان شاهان گورکانی هند، دوره طولانی بیست وسه ساله سلطنت جهانگیرشاه (حک 1014-1037ﻫ) خاصه به سبب گرایش این سلطان به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی زبان زد است و خود او نیز خاطرات روزانه اش را به فارسی نگاشت و نامش را جهانگیرنامه گذاشت. نویسندگان مقاله پیش رو بر اساس این کتاب جهانگیرشاه و گزارش نامه یکی از درباریانش، عبدالستار لاهوری، یعنی کتاب مجالس جهانگیری، با اتکا بر روش توصیفی- تحلیلی و با مطالعه تطبیقی کوشیده اند چندوچون برگزاری جشن ها و رفتارهای جشنی را که در این دو اثر به گستردگی بازتاب یافته، بررسی کنند و به این پرسش ها پاسخ دهند که عناصر اصلی هرکدام از جشن های هندوان،ایرانیان و مسلمانان چه بوده است و این جشن ها دست خوش چه دگرگونی هایی شده اند؟ برپایه یافته های این پژوهش، آتش افروزی و چراغانی که از عناصر جشن های ایرانی و هندی بوده، بر اغلب رفتارهای جشنی مسلمانان تأثیرات آشکار نهاد، چنان که گاه برخی اعیاد اسلامی، مانند شب برات یک سره از محتوای اسلامی و دینی خالی شده و به نوعی جشنواره غیردینی تغییر ماهیت داده اند، چندان که مراسم یادبود اولیا و بزرگان مسلمان نیز با حضور خنیاگران و نوازندگان به صورت مراسمی جشن گونه درآمد.
پرونده مقاله
یکی از مهمترین اختراعات اروپاییان که در دوره صفویه با اقبال فراوان روبهرو شد عینک بود. ورود و رواج استفاده از عینک واکنشهای بسیاری را از سوی مردم به همراه داشت. بهرغم سکوت منابع رسمی، میتوان این واکنشها را در منابع غیررسمی ازجمله دیوانهای شعر، شهرآشوبها و به ویژ چکیده کامل
یکی از مهمترین اختراعات اروپاییان که در دوره صفویه با اقبال فراوان روبهرو شد عینک بود. ورود و رواج استفاده از عینک واکنشهای بسیاری را از سوی مردم به همراه داشت. بهرغم سکوت منابع رسمی، میتوان این واکنشها را در منابع غیررسمی ازجمله دیوانهای شعر، شهرآشوبها و به ویژه نامههای دوستانه (اخوانیات) مشاهده و پی جویی کرد. این پژوهش می کوشد با بهرهگیری از نامههای اخوانی عصر صفوی واکنش ایرانیان به پدیده عینک در این دوره و علل این واکنشها را بررسی نماید. واکنشها به پدیده عینک در این دوره نخست کنجکاوانه و سپس تمایل شدید به تملک آن و حتی چشموهمچشمی بوده و موضوع نیاز واقعی یا تجویز چشمپزشک چندان مطرح نبودهاست. اشتیاق جالبتوجه ایرانیان به استفاده از عینک نیز تحت تأثیر عادات و خلقوخو، ویژگیهای فرهنگی و اعتقادی، اشعار شاعران و تحولات و شرایط نوظهور جامعه آن روزگار بودهاست. حضور اروپاییان در بسیاری از شهرها و استفاده آنان از ابزار و اختراعات جدید و نقش سفرای سیاسی، تجار و روحانیون در ترویج عینک نیز انکارناپذیر است.
پرونده مقاله
این مقاله مروری برپایه کتاب شیعیان در فلسطین: از دوران طلایی میانه تا عصر حاضر نوشته ی. فریدمن، نگاشته شده و با بهره گیری از منابع و مطالعات دیگر تکمیل شده است. فاطمیان پس از آنکه رویای دستیابی به شرق اسلامی، به ویژه عراق، سرزمین دربردارنده آرامگاه های اصلی شیعه، ر چکیده کامل
این مقاله مروری برپایه کتاب شیعیان در فلسطین: از دوران طلایی میانه تا عصر حاضر نوشته ی. فریدمن، نگاشته شده و با بهره گیری از منابع و مطالعات دیگر تکمیل شده است. فاطمیان پس از آنکه رویای دستیابی به شرق اسلامی، به ویژه عراق، سرزمین دربردارنده آرامگاه های اصلی شیعه، را بربادرفته دیدند، در قلمرو خویش، شام و مصر، دست به بازآفرینی و هویت بخشی به شماری از مقابر اهل بیت زدند. از این روی آنها اقدام به بنیاد زیارتگاههای نمادین در فلسطین کردند؛ ازاینرو در چهار شهر راهبردی فلسطین: عکا، طبریه، عسقلان و الخلیل چهار آرامگاه برپاساختند. افزون بر کسب مشروعیت سیاسی-مذهبی، فاطمیان به دنبال جذب شیعیان و ایجاد فضایی مناسب جهت رقابت با حاکمان سنی بغداد، عباسیان و سلجوقیان، بودند. از نظر راهبردی موقعیت این اماکن مذهبی چهار رأس یک مستطیل را نمایش میداد که به خوبی میتوان دریافت که فاطمیان در پی کسب پایگاههای معتبر شیعی در سراسر منطقه فلسطین بودند.
پرونده مقاله