حرمسرا به عنوان یکی از کانونهای تصمیمگیری در دوره صفویه مطرح بوده است و زنان درباری در صورت وجود شرایط مناسب در عرصه سیاسی حضوری موثر داشتند. آنان در دوره شاه اسماعیل اول و هم در دوره شاه تهماسب توانستند در مسائل کلی حاکمیت دخالت کنند و در دوره شاه اسماعیل دوم و شاه چکیده کامل
حرمسرا به عنوان یکی از کانونهای تصمیمگیری در دوره صفویه مطرح بوده است و زنان درباری در صورت وجود شرایط مناسب در عرصه سیاسی حضوری موثر داشتند. آنان در دوره شاه اسماعیل اول و هم در دوره شاه تهماسب توانستند در مسائل کلی حاکمیت دخالت کنند و در دوره شاه اسماعیل دوم و شاه محمدخدابنده این توانائی را بدست آوردند که، یکی را عزل و دیگری را به تخت بنشانند. این اعمال از سوی زنان حرمسرا سبب شد که شاه عباس نسبت به دخالتهای آنان حساس شده و تلاش کند قدرت این نهاد را در دربار محدود نماید. اما علیرغم تلاشهای او کانون قدرتی در حرمسرا شکل گرفت که علاوه بر زنان، خواجه سرایان نیز در آن شرکت داشتند. بررسی متون عصر صفوی نشان میدهد که با توجه به نقش زنان حرم و خواجه سرایان در تربیت شاهزادگان، این گروه قدرتمند در عزل و نصب فرمانروایان تاثیر زیادی داشتهاند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. بر پایهی یافتههای این پژوهش حرمسرا و زنان عصر صفوی علیرغم محدودیتهای سیاسی و اجتماعی نقش برجستهای در تعیین جانشین پادشاه داشته اند.
پرونده مقاله
تاریخنگاری اسماعیل رائین بر یک مبنای روششناختی استوارشده است و دارای مؤلفههای قابلتوجهی ست. ضعف رویکردهای علی- معلولی در تحلیل تحولات تاریخی، غلبهی رویکرد سیاسی و وجود نوعی خلأ در تاریخنگاری او نسبت به مسائل اجتماعی و فرهنگی، برجسته شدن نوعی گرایش به روابط بینالم چکیده کامل
تاریخنگاری اسماعیل رائین بر یک مبنای روششناختی استوارشده است و دارای مؤلفههای قابلتوجهی ست. ضعف رویکردهای علی- معلولی در تحلیل تحولات تاریخی، غلبهی رویکرد سیاسی و وجود نوعی خلأ در تاریخنگاری او نسبت به مسائل اجتماعی و فرهنگی، برجسته شدن نوعی گرایش به روابط بینالملل در تاریخنگاری او، نقش برجستهی اسناد و مدارک با تکیهبر نوعی رفتار معطوف به افشاسازی، غلبهی رویکرد توصیفی بر روشهای تحلیلی عمیق، به دست دادن روایتی از تاریخ معاصر بر مبنای مناسبات استعماری و برخی مؤلفههای دیگر را میتوان بهمثابهی اصول اصلی حاکم بر روششناسی در تاریخنگاری اسماعیل رائین برشمرد. علاوه بر این وجوه روششناختی، از منظر محتوایی نیز تاریخنگاری اسماعیل رائین نسبتی قابلتوجه با نقش انگلستان در تاریخ معاصر ایران پیدا میکند بهنحویکه میتوان آن را تاریخنگاری انگلیس محور نامید.در این پژوهش، دو مسئله در نسبت با تاریخنگاری اسماعیل رائین مورد واکاوی قرار خواهد گرفت. نخست مبانی روششناختی در تاریخنگاری او و دوم انگلیسمحوری و بازتاب و جایگاه آن در روایت اسماعیل رائین از تاریخ معاصر؛ بنابراین، تلاش می-شود تا با روش تحلیلی و سنجش محتوایی آثار اسماعیل رائین، این دو وجه از تاریخنگاری وی مورد تأمل قرار بگیرد.طبق یافتهها، رائین به روشی اسنادی و مبتنی بر دیدگاههای افشاگرایانه و البته توصیفی و نهچندان تحلیلی و مبتنی بر انگارههای علی- معلولی، روایت خود از تاریخ معاصر ایران را به دست میدهد و تاریخنگاری او یک تاریخنگاری سیاسی بدون توجه به بسترهای اجتماعی- فرهنگی بوده و در رابطه با منظرهای روششناختی علیرغم واقعگرایی در این زمینه، تاریخنگاری او بهجانب نوعی ناموزونی معطوف میشد.
پرونده مقاله
شاهنامه بالاتر از یک شاهکارِ ادبی - اسطورهای، یادگار تأثیرگذار تاریخنگاری به ویژه تاریخ عصر ساسانی است که با رعایت امانتداری و وفاداری و پایبندی تاریخِ سلسله مورد نظر را با ذکر جزییاتِ رویدادهای آن به نظم کشیده است. روایت این اثر از اصلاحات نظامی خسروانوشیروان (۵۷۹ چکیده کامل
شاهنامه بالاتر از یک شاهکارِ ادبی - اسطورهای، یادگار تأثیرگذار تاریخنگاری به ویژه تاریخ عصر ساسانی است که با رعایت امانتداری و وفاداری و پایبندی تاریخِ سلسله مورد نظر را با ذکر جزییاتِ رویدادهای آن به نظم کشیده است. روایت این اثر از اصلاحات نظامی خسروانوشیروان (۵۷۹ - ۵۳۱ م) بسیار مهم است و منابع تاریخ نگارانه ی اسلامی نیز که از جایگاه مهمی به دلیل دسترسی به پارهای متون و سرچشمههای اصیل این دوره برخوردارند به آن پرداختهاند. بسیاری از دادههای آن متون درباره اصلاحات انوشیروان در شاهنامه وجود دارد و برخی دادهها را تنها فردوسی گزارش کرده است. هدف این مقاله، تحلیل اصلاحات نظامی انوشیروان و بررسی ارزش دادهها و جزییات تاریخی شاهنامه و سنجش تطبیقی آن با سایر منابع تاریخ نگارانه ی اسلامی و همچنین بیان وجه افتراق و اشتراک آنها با تکیه بر رویکرد فردوسی میباشد که با استفاده از روش کتابخانهای به صورت توصیفی – تحلیلی موضوع مورد نظر تحلیل و تبیین قرارگرفته است. نتایج این پژوهش میتواند مقام شاهنامه را در متون تاریخی برای ساسانی پژوهان شفافتر و معتبرتر سازد و برای سایر تحقیقات نیز در این زمینه مفید و ارزشمند واقع گردد و در مجامع علمی- پژوهشی، گروه تاریخ، ادبیات و... مورد استفاده مخاطبان قرار گیرد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به آراء و نظرات آخوندزاده(1227ـ 1295ق) و ابراهیم پورداود(1264ـ 1347ش) در خصوص ایران باستان، و چگونگی اهمیت یافتن فرهنگ و تمدن آن دوران، در دورۀ معاصر میپردازد. در طول تاریخ، سرزمین ایران مورد تهاجم اقوام مختلف از شرق و غرب قرار گرفته اما هیچ کدام از این یورش چکیده کامل
پژوهش حاضر به آراء و نظرات آخوندزاده(1227ـ 1295ق) و ابراهیم پورداود(1264ـ 1347ش) در خصوص ایران باستان، و چگونگی اهمیت یافتن فرهنگ و تمدن آن دوران، در دورۀ معاصر میپردازد. در طول تاریخ، سرزمین ایران مورد تهاجم اقوام مختلف از شرق و غرب قرار گرفته اما هیچ کدام از این یورشها، به اندازۀ تهاجم تازیان ، مورد دشمنی و خصومت قرار نگرفت. برخی روشنفکران، آن تهاجم را مصیبتبارترین فاجعۀ تاریخ ایران جلوه دادند و برخی دیگر چنین باور و اعتقادی نداشتند. آخوندزاده به عنوان یک روشنفکر سکولار، در پی یافتن ریشۀ اصلی واپسگرایی ایران در دورۀ قاجاریه بود. اوتهاجم تازیان و نقش اسلام در عقبماندگی جامعۀ ایران را از عوامل اساسی قلمداد کرد و برای اثبات مدعای خود با قیاس میان وضعیت ایران در دوران باستان و دورۀ اسلامی، به تبیین تمایزات و تفاوت های این دو دوره به طور کلی پرداخت و نشان داد که عظمت و شکوه ایران باستان، قابل قیاس با دورۀ اسلامی نبود. پورداود برخلاف آخوندزاده، مطالعات بسیاری در تاریخ و فرهنگ ایران باستان داشت، اوستا را به زبان فارسی ترجمه کرد با این همه، در خصوص تهاجم تازیان و نقش اسلام در عقبماندگی جامعۀ ایران، نظری مشابه او داشت. پژوهش حاضر به آراء و نظرات آخوندزاده(1227ـ 1295ق) و ابراهیم پورداود(1264ـ 1347ش) در خصوص ایران باستان، و چگونگی اهمیت یافتن فرهنگ و تمدن آن دوران، در دورۀ معاصر میپردازد
پرونده مقاله
سپاه در نزد سلاطین آل بویه از آن جهت که خود ویژگیهای نظامی گری داشتند و به دلیل حفظ متصرفات و جنگ با مدعیان حکومت، دارای اهمیت بسیاری بود. از اینرو شناخت جایگاه، نقش و کارکرد سپاه در عهد بویه امری در جهت بازشناسایی ساختار حکومت و به تبع آن نظم و امنیت جامعه عصر آل بویه چکیده کامل
سپاه در نزد سلاطین آل بویه از آن جهت که خود ویژگیهای نظامی گری داشتند و به دلیل حفظ متصرفات و جنگ با مدعیان حکومت، دارای اهمیت بسیاری بود. از اینرو شناخت جایگاه، نقش و کارکرد سپاه در عهد بویه امری در جهت بازشناسایی ساختار حکومت و به تبع آن نظم و امنیت جامعه عصر آل بویه محسوب میگردد. در این راستا، سؤال محوری پژوهش حاضر این است که استراتژی نظامی سپاه در عهد آل بویه چگونه بوده است و از چه ویژگی هایی برخوردار بوده است؟ فرضیه مطرح شده این است که ترکیب و استراتژی نظامی این دوره از بخشهای ناهمگون تشکیل شده بود: این استراتژی تا زمانی که امرای مقتدری در راس قدرت بودند، منجر به نظم و امنیت کشور می شد و با شروع ضعف امرا، موجی از ناامنی نیز کشور را فرا می گرفت. در جستار حاضر تلاش بر آن است تا نقش سپاه بر فرایند نظم و امنیت اجتماعی در دوره حکومت آل بویه با روش توصیفی تحلیلی با رویکردی تاریخی و تکیه بر مطالعات کتابخانه ای تبیین شود.واژگان کلیدی: آل بویه، نظم و امنیت اجتماعی، سپاه بویه، استراتژی نظامی، فنون جنگی
پرونده مقاله
آستان قدس رضوی، در تمام ادوار تاریخ خود، همواره کانون توجه واقفانی بوده است که بخشی یا تمام دارایی خود را وقف آن کردهاند. از دورة صفوی به بعد برای اداره امور موقوفات آستان قدس، فردی به نام متولی، از سوی حکومت مرکزی، انتخاب و به مشهد اعزام میشد. در دورة پهلوی، حکومت بر چکیده کامل
آستان قدس رضوی، در تمام ادوار تاریخ خود، همواره کانون توجه واقفانی بوده است که بخشی یا تمام دارایی خود را وقف آن کردهاند. از دورة صفوی به بعد برای اداره امور موقوفات آستان قدس، فردی به نام متولی، از سوی حکومت مرکزی، انتخاب و به مشهد اعزام میشد. در دورة پهلوی، حکومت برای نظارت بیشتر بر این نهاد ثروتمند، خود تولیت آنجا را برعهده گرفت و نایبالتولیههایی را منصوب کرد. موقوفات در بیشتر سلسلهها تابع سیاستهای حکومت مرکزی بود و در رژیم پهلوی نیز این روند ادامه داشت. وضعیت تولیت و نظام اداری آستان قدس در دورة پهلوی تحولات فراوانی یافت و با توجه به برخی اقدامات مغایر با مذهب، از سوی حکومت پهلوی، تغییراتی در روند موقوفات اتفاق افتاد. بعد از آنکه رابطة دو نهاد دین و دولت به تیرگی گرائید، ملاکهایی چون سیادت و روحانی بودن که پیش از این در انتخاب متولی مدّنظر قرار میگرفت، ارزش خود را از دست داد و ملاحظات سیاسی جایگزین آن شد. روش تحقیق در این مقاله، روش تاریخی(استقرائی) و شیوة نگارش و تدوین آن بهصورت توصیفی- تحلیلی میباشد. استخراج اطلاعات و دادهها نیز بهصورت کتابخانهای و اسنادی صورت گرفته است. پژوهش حاضر با بهرهگیری از رویکرد زمینهشناسی تاریخی و نیز با تکیه بر برخی اسناد نویافته، به واکاوی ساختار اداری و نحوة ادارة آستان قدس رضوی، در عصر پهلوی، میپردازد.
پرونده مقاله
با روی کار آمدن متوکل خط مشی مذهبی دستگاه خلافت در راستای حمایت و دلجویی از اهل سنت قرار گرفت و با تقویت اندیشه های این جریان باعث رشد و فراگیری آنان و تقابل فکری ایشان با رقیب گردید. در این دوره متوکل و معتضد با برنامه ها و اقدامات خود الگویی برای دیگر خلفا در این دوره چکیده کامل
با روی کار آمدن متوکل خط مشی مذهبی دستگاه خلافت در راستای حمایت و دلجویی از اهل سنت قرار گرفت و با تقویت اندیشه های این جریان باعث رشد و فراگیری آنان و تقابل فکری ایشان با رقیب گردید. در این دوره متوکل و معتضد با برنامه ها و اقدامات خود الگویی برای دیگر خلفا در این دوره گردیدند. این مقاله در صدد است با بهرگیری از روش تاریخی مبتنی بر رویکرد توصیفی، با این سوال پاسخ دهد که خلافت در این بازه زمانی در برخورد با جریان های فکری ومذهبی هم اندیش، چه سیاستی در پیش گرفت؟ سیاستی همراه با تداوم و پایداری و یا تغییر و دگرگونی ؟ از نتایج پژوهش بر می أید که دستگاه خلافت عباسی از زمان متوکل تا خلافت معتضد،یک سیاست پایدار درحمایت از اهل سنت و مبارزه با مخالفین آنان در پیش گرفت و بیشترین فرصت را برای فعالیت فرهنگی و تحکیم تفکرات در اختیار آنان قرار داد ، اما از زمان معتضد تا آمدن آل بویه، دستگاه خلافت سیاستی سیال در پیش گرفت و این امر ناشی از ضرورتهای سیاسی این بازه زمانی است که حتی خلافت را در تقابل با حنابله قرار داد. با آغاز ضعف آل بویه، بعد از پنجاه سال فترت، القادر با رجعت به سیاست حمایت از اهل سنت و با اقدامات خود مبانی فقهی و حقوقی اهل سنت را تحکیم ،مذاهب اربعه را رسمیت و دیگر مذاهب را به انزوا کشاند.
پرونده مقاله
آیین مهرپرستی در زمان ایران باستان به مدت طولانی رواج داشت. اما بعد از رونق آیین زرتشتی توسط زرتشت، مِهر که خدای مِهروخورشید محسوب می شد به ایزدمِهر مبدل گشته و از درجه خدایی پایین آمد و در اوستا بخشی بنام مِهریشت به او تعلق گرفت. مِهر همان خورشید محسوب نمی شود اما بعده چکیده کامل
آیین مهرپرستی در زمان ایران باستان به مدت طولانی رواج داشت. اما بعد از رونق آیین زرتشتی توسط زرتشت، مِهر که خدای مِهروخورشید محسوب می شد به ایزدمِهر مبدل گشته و از درجه خدایی پایین آمد و در اوستا بخشی بنام مِهریشت به او تعلق گرفت. مِهر همان خورشید محسوب نمی شود اما بعدها این دو با هم ترکیب شده و یکی دانسته شدند. ایزدمِهر در اوستا فرشته نور و روشنایی و همچنین جنگ معرفی شده است و دارای صفات والای قدرت و قهرمانی است. در این پژوهش که به صورت کتابخانه ای صورت پذیرفته به بررسی نقش ایزد مهر از لحاظ اجتماعی و کارکرد آن بر اساس متون مهریشت می پردازیم.
پرونده مقاله
در دوران خلافت عمربن خطاب (13- 23 ق.) مسلمانان پس از تسلط بر مصر، به شمال آفریقا -به دلیل تثبیت موقعیت مصر و همچنین به دلایل تجاری و سیاسی - توجه نمودند و از سال 22ق. با فتح برقه، فتوح در مغرب آغاز شد. این منطقه وسیع به دلیل جغرافیای طبیعی و انسانی به کندی - حدود 70 سال چکیده کامل
در دوران خلافت عمربن خطاب (13- 23 ق.) مسلمانان پس از تسلط بر مصر، به شمال آفریقا -به دلیل تثبیت موقعیت مصر و همچنین به دلایل تجاری و سیاسی - توجه نمودند و از سال 22ق. با فتح برقه، فتوح در مغرب آغاز شد. این منطقه وسیع به دلیل جغرافیای طبیعی و انسانی به کندی - حدود 70 سال طول کشید تا به صورت کامل- گشوده شد. هدف این پژوهش، ارایه شیوه های گسترش اسلام در مغرب است. این پژوهش در جهت پاسخگویی به این سوال که چه شیوه های موجب گسترش اسلام در مغرب شد؟ از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و مبانی نظری جغرافیای تاریخی بهره برد که به شیوه کتابخانه ای و اسنادی انجام شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات این نتیجه به دست آمد: گسترش اسلام به چندین صورت انجام یافت: 1- شایع ترین نحوه گسترش، جنگ و استیلای نظامی و سیاسی بر یک سرزمین و تسلط قوم غالب است. 2- خوارج اندیشه مساوات بین همه انسان ها و عدم تبعیض بین مردم را تبلیغ می نمود که از سوی بسیاری از بربرها مورد توجه قرار گرفت و موجب شد تا آنها اسلام بیاورند. 3- وضعیت اقتصادی موجب گروش بسیاری به اسلام شد. بربرهای آزاد و فقیر، پس از ورود مسلمانان، اگر اسلام می آوردند جزیه پرداخت نمی کردند. بنابراین، بسیاری از آنها به دین اسلام درآمدند. 4- رفتار حاکمان و والیان عرب با بومیان و 5- تساهل و تسامح مذهبی حاکمان اسلامی با غیرمسلمانان از مهمترین عوامل گسترش اسلام در مغرب بوده است.
پرونده مقاله
چکیده:هدف از این نوشتار، بررسی و تحلیل تحولات و زمینه های شکل گیریِ نظام آموزشی و مدارس نوین در دوره قاجاریه است. پژوهشِ حاضر با برگزیدن دوره تاریخیِ قاجاریه به عنوان منشاء و سرآغاز تحولات نظام آموزشیِ نوین در یزد، با رویکرد توصیفی و تحلیلی سعی داشته تا بسترهای شکل گیری چکیده کامل
چکیده:هدف از این نوشتار، بررسی و تحلیل تحولات و زمینه های شکل گیریِ نظام آموزشی و مدارس نوین در دوره قاجاریه است. پژوهشِ حاضر با برگزیدن دوره تاریخیِ قاجاریه به عنوان منشاء و سرآغاز تحولات نظام آموزشیِ نوین در یزد، با رویکرد توصیفی و تحلیلی سعی داشته تا بسترهای شکل گیری، محتوا و روند تحولات آموزش در یزد را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد. بر اساس بررسی های به عمل آمده، آموزش به سبک جدید از اواسط سلطنت ناصرالدین شاه قاجار با پیشگامی میسیونرهای مذهبی در یزد آغاز گردید به دنبال آن، اقلیت های مذهبی مانند زردتشتیان و یهودیان و تجار و سرشناسان شهر، مدارسی به سبک نوین تأسیس نموده و رشد و پویایی نظامِ آموزشی را در این شهر پایه ریزی نمودند اما این روند با ممانعت ها و مانع تراشیهای بسیاری روبه رو شد .هر چند شیوه های سنتی آموزش یعنی مدارس علوم دینی و مکتب خانه ها در یزد تا دهه ها بعد از مشروطیت تداوم داشت. در روند تحولات نظامِ آموزشی و شکل گیری آموزش نوین در شهر یزد، عواملی همچون تحولاتِ جهانی و تحولات داخلی در کشور، ویژگی جامعه چند فرهنگی یزد ناشی از وجود اقلیت های مذهبی، گرایش قاجاریه به سمت آموزش و سبک های نوین آموزشی (از اواسطِ قاجار)، تأسیس مدارس جدید همچون دارالفنون و...، روزنامه های محلی، بازرگانان زرتشتی، انقلاب مشروطه و تأسیس مدارس توسط اقلیت ها و میسیونرهای مذهبی و... تاثیرگذار بوده است.
پرونده مقاله
با شکل گیری دولت شیعی صفوی و رقابت آنها با دولت عثمانی موجب توجه حکام به مناطق مرزی در غرب فلات ایران شد، کردها ی ساکن این مناطق در طول تاریخ تابعیت از حکومتی نداشتند لذا جلب و توجه ایلات کرد مورد درخواست دو حکومت بود، مقاله حاضر در نظر دارد تا همگرایی و واگرایی قوم کرد چکیده کامل
با شکل گیری دولت شیعی صفوی و رقابت آنها با دولت عثمانی موجب توجه حکام به مناطق مرزی در غرب فلات ایران شد، کردها ی ساکن این مناطق در طول تاریخ تابعیت از حکومتی نداشتند لذا جلب و توجه ایلات کرد مورد درخواست دو حکومت بود، مقاله حاضر در نظر دارد تا همگرایی و واگرایی قوم کرد با صفویه تا زمان شاه عباس را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد، سوال اصلی این است که علل همگرایی و واگرایی ایلات کرد در غرب ایران با دولت صفوی چه بود؟ نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی به بررسی همگرایی و واگرایی با شاخص سیاسی و مذهبی ایلات کرد با صفویه میپردازد. دستاورد پژوهش این است که برخی ایلات کرد با همگرایی سیاسی و مذهبی با حکومت صفویه در تقویت ساختار قدرت سیاسی و نظامی حکومت مرکزی ایران در غرب ایران نقش برجستهای ایفا نمودند. اما برخی دیگر به علت رفتار نادرست شاهان صفوی و حمایت دولت عثمانی با واگرایی با صفوی و اتحاد با عثمانی خواستار حفظ استقلال محلی خود بودند.
پرونده مقاله
غریزه پرستش از دیر باز درون انسان ها وجودداشته است و همین عاملی شده تا انسان ها گرایش به پرستش عوامل طبیعت پیدا کنند. این امیال در طول تاریخ تغییر کرده و به شکل آئین های مختلف ظهور کرده است. آئین مهرپرستی یا میترائیسم یکی از این ادیان است که هزاران سال پیش در بین آریائی چکیده کامل
غریزه پرستش از دیر باز درون انسان ها وجودداشته است و همین عاملی شده تا انسان ها گرایش به پرستش عوامل طبیعت پیدا کنند. این امیال در طول تاریخ تغییر کرده و به شکل آئین های مختلف ظهور کرده است. آئین مهرپرستی یا میترائیسم یکی از این ادیان است که هزاران سال پیش در بین آریائی ها رواج داشته است. چگونگی زایش این دین و اعتقادات پیروان آن در هاله ای از ابهام فرو رفته و نظریه های متفاوتی در این باره ارایه شده است. این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، ضمن استفاده از متون دینی اوستا؛ خصوصا سرودهای مهریشت، اناجیل، سرودهای ودایی، کتیبههای فارسی باستان و دوره میانه و پژوهشهای انجام شده در قالب مقالات و کتب تحقیقاتی، به تبیین و تحلیل آیین میترا پرداخته و پس از شرحی درباره مهرپرستی، زایش و وظایف مهر به شعایر آن و افولش پرداخته است تا ابعاد این آیین کهن ایرانی که ریشه در خورشید پرستی- جهان گیرترین آئین در تاریخ بشر- دارد روشنتر شود. نوشتههای ریگودا، نوشتههای بازمانده باستان و سرودهای اوستا بهویژه مهریشت سروده ویژه ایزد مهر، همگی نشان از بزرگی و عظمت آن در بین دیگر ایزدان دارد.
پرونده مقاله
مطالعه تحولات دورهی قاجار و حکومت ناصرالدینشاه قاجار، حاکی از تعامل، تضاد و تنش میان نهاد حکومت با علمای مذهبی است. علت این مسئله را باید در دغدغه مشروعیتخواهی مذهبی شاهان قاجار، اهمیت وجود نظام سیاسی در راستای تأمین امنیت جامعه و همراهی شاهان قاجار با فرهنگ مذهبی حا چکیده کامل
مطالعه تحولات دورهی قاجار و حکومت ناصرالدینشاه قاجار، حاکی از تعامل، تضاد و تنش میان نهاد حکومت با علمای مذهبی است. علت این مسئله را باید در دغدغه مشروعیتخواهی مذهبی شاهان قاجار، اهمیت وجود نظام سیاسی در راستای تأمین امنیت جامعه و همراهی شاهان قاجار با فرهنگ مذهبی حاکم بر جامعه ایران جستجو کرد. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر اسناد آرشیوی و دادههای کتابخانهای در صدد پاسخگویی به این مسئله است. فرضیهای که در این راستا مطرح میگردد، حاکی از این است که یکی از اهرمهای اصلی سازنده مشروعیت حکومت در ایرانِ دوره اسلامی، همراهی ساختار سیاسی با انگارههای مذهبی حاکم بر جامعه و حمایت از آن بوده است. شاهان قاجار کوشیدند تا با اتخاذ سیاستهای خرد و کلان، همراهی خود را با فضای فرهنگی نشان داده و فقدانهای موجود در منابع متعدد سازنده مشروعیت مذهبی را با توجه خود به این بُعد از مشروعیت پوشش دهند. بررسی رویکرد ناصرالدین شاه به مذهب و علمای مذهبی نشاندهنده این مسئله است که وی نه تنها برای کسب مشروعیت مذهبی همواره با فضای فرهنگی جامعه حرکت کرده است بلکه در برخی مواقع نیز در این راه افراط را در پیش گرفته است که خود پیامدهای باژگونهای در فضای سیاسی و اجتماعی جامعه داشت. سیاست مذهبی او از اقداماتی چون اعطای القاب و عناوین و مشاغل دولتی تا برگزاری نمایشهای مذهبی متغیّر بود.
پرونده مقاله
به دنبال رویارویی ایران عصر قاجار در نیمه دوم سده 19م با دنیای غرب، تحولات مهمی در بنیان های سیاسی و فکری ایرانیان به وقوع پیوست. تاریخ نگاری هم مانند بخش های دیگر تحت تاثیر تحولات جهانی قرار گرفت به طوری که تغییراتی در بینش و شیوه های تاریخ نویسی مورخان این دوره صورت گ چکیده کامل
به دنبال رویارویی ایران عصر قاجار در نیمه دوم سده 19م با دنیای غرب، تحولات مهمی در بنیان های سیاسی و فکری ایرانیان به وقوع پیوست. تاریخ نگاری هم مانند بخش های دیگر تحت تاثیر تحولات جهانی قرار گرفت به طوری که تغییراتی در بینش و شیوه های تاریخ نویسی مورخان این دوره صورت گرفت و گام هایی برای حرکت به سوی تاریخ نگاری جدید برداشته شد. با دگرگونی در سنت تاریخ نگاری ایران و تغییر شکل آن از فرم سنتی به شکل نوین مورخانی چون آخوندزاده، جلال الدین میرزا، آقا خان کرمانی، طالبوف تبریزی با محور قرار دادن ملی گرایی، به بازنویسی تاریخ ایران در قرون گذشته پرداخته و با برجسته کردن تاریخ ایران باستان و قرار دادن این دوره به عنوان دوران حیات ملی ایران بنیان های هویت ملی ایران نوین بر اساس هویت باستانی را پی ریزی کردند. در این مقاله روند ظهور تاریخ نویسی ناسیونالیستی و زمینه ها و ویژگی آن در ایران عصر قاجار با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
پرونده مقاله