مقدمه و هدف پژوهش: با توجه به نقش برجسته و فزاینده دانش در اقتصاد، تجارت و فرآیندهای مدیریتی، تبین ماهیت و سنجش و ارزشگذاری سرمایه فکری شرکتها بیش از پیش اهمیت یافته است. امروزه، نقش و اهمیت بازده سرمایه فکری به کار گرفته شده در قابلیت سود آوری پایدار و مستمر شرکتها چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: با توجه به نقش برجسته و فزاینده دانش در اقتصاد، تجارت و فرآیندهای مدیریتی، تبین ماهیت و سنجش و ارزشگذاری سرمایه فکری شرکتها بیش از پیش اهمیت یافته است. امروزه، نقش و اهمیت بازده سرمایه فکری به کار گرفته شده در قابلیت سود آوری پایدار و مستمر شرکتها بیش از بازده سرمایه مالی به کار گرفته شده است. بر همین اساس این پژوهش درصدد ارایه راهکارهای ارتقای سرمایه فکری در سازمانها و نهادهای فرهنگی (مورد مطالعه فرهنگسرای ابنسینا) می باشد. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی میباشد. جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه کارکنان فرهنگسرای ابنسینا است. که با توجه به تعداد کارکنان مشغول به کار در فرهنگسرای ابنسینا از روش نمونهگیری سرشماری استفاده شده است. که در مجموع 93 پرسشنامه تکمیل و به محقق عودت داده شد. یافتهها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که سطح سرمایه انسانی در فرهنگسرای ابنسینا در حد ضعیفی است. سطح سرمایه ساختاری و کالبدی در حد مطلوب قرار دارد. همچنین با توجه به نتایج حاصل از اجرای آزمون فریدمن در مورد مولفههای سهگانه پژوهش، از نظر نمونه مورد پژوهش به ترتیب مولفههای سرمایه کالبدی، سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی دارای رتبه اول تا سوم میباشند. با توجه به اینکه در آزمون فرض اصلی دوم، ضریب تعیین(R2) درحدود 79 درصد است و این بدان معنا است که در حدود 79 درصد از تغییرات در سرمایههای انسانی، ساختاری و کالبدی توسط تغییرات سرمایه فکـری بیان میشود. از ســوی دیگر آمـــاره Fو P-Value مربوط به آن، بیان گر معنی دار بودن ارتباط سرمایههای انسانی، ساختاری و کالبدی وتغییرات سرمایه فکری در سطح اطمینان 95 درصد است.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار امروزی که با تغییرات و تحولات سریع بین المللی همراه شده و فرآیند از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی در اولویت قرارگرفته است، از کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی یاد میشود که میتواند در رشد اقتصادی کشور ها، ایجاد ا چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار امروزی که با تغییرات و تحولات سریع بین المللی همراه شده و فرآیند از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی در اولویت قرارگرفته است، از کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی یاد میشود که میتواند در رشد اقتصادی کشور ها، ایجاد اشتغال و رفاه اجتماعی نقش مهمی ایفا نماید. این پژوهش به بررسی و یژگیهای کارآفرینی و اثر بخشی مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی میپردازد روش پژوهش: این پژوهش از نظر روش پژوهش از نوع همبستگی میباشد. جامعه و نمونه آماری این پژوهش شامل چهار گروه: اساتید، معاونین و مدیران، کارکنان و دانشجویان واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی میباشند که از طریق نمونه گیری طبقه ای- تصادفی 747 نفرانتخاب گردیدند. یافتهها: با توجه به نتایج حاصل از آزمون فریدمن از میان شش مولفه اصلی کارآفرینی در مدیران نمونه مورد پژوهش به ترتیب مولفههای نیاز به توفیق، نیاز به استقلال، گرایش به خلاقیت، برخورداری از مرکز کنترل درونی، تحمل ابهام و خطر پذیری در رتبه اول تا ششم قرار داشتند. به عبارت دیگر مولفه نیاز به توفیق در حد عالی و مولفه خطر پذیری در حد ضعیف در مدیران مورد پژوهش قرار داشته است. نتیجه گیری: از سوی دیگر با توجه به آزمون فریدمن اساتید، کارکنان و دانشجویان در پاسخ به سؤالات تعیین سطح اثر بخشی مدیران:خدمات رایانهای و ابتکارات و تفکرات مثبت در رتبه اول و دوم و مولفه انطباق هدفهای شخصی افراد با اهداف دانشگاه از مولفههای اصلی اثربخشی در رتبه آخر قرار دارد
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: سرمایههای فرهنگی هر جامعه به نوعی ظرفیتهای توسعه فرهنگی و به تبع آن توسعه اجتماعی و اقتصادی آن جامعه را پیش رو دارد به هر میزان که رشد و توسعه و ارتقای سرمایههای فرهنگی داشته باشیم به همان میزان جامعهای به سامان پویا را خواهیم داشت. نقش و کارکرد سا چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: سرمایههای فرهنگی هر جامعه به نوعی ظرفیتهای توسعه فرهنگی و به تبع آن توسعه اجتماعی و اقتصادی آن جامعه را پیش رو دارد به هر میزان که رشد و توسعه و ارتقای سرمایههای فرهنگی داشته باشیم به همان میزان جامعهای به سامان پویا را خواهیم داشت. نقش و کارکرد سازمان هاو مراکز فرهنگی دارای اهمیت است و میزان اثرگذاری آن از اهداف اصلی پژوهش است. روش پژوهش: با توجه به پیشینه پژوهش در حوزه سرمایه فرهنگی و فعالیتهای فرهنگسراها از پرسشهای محقق ساخته استفاده و بین بانوان هدف توزیع و میزان اثر گداری برنامههای مراکز فرهنگی با استفاده از نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: فعالیتهای پر تکرار در مراکز فرهنگی با ارتقای سرمایه فرهنگی رابطه دارد ولی میزان و شدت این اثر گذاری را نمیتوان محاسبه نمود و به همین دلیل از ضریب توافق چوپروف استفاده گردید تا میزان اثر بخشی آن مشخص شود و برنامههای فرهنگسراها در حوزه آموزش، کارگاههای هنری و گردشگری موثر شناخته شد. نتیجه گیری: مدیران مراکز فرهنگی، نسبت به مخاطب شناسی برنامهها دقت داشته و با توجه به تغییرات فرهنگی در جامعه، کارکنان مراکز فرهنگی از بین افرادی انتخاب شوند که از سرمایه فرهنگی بالاتری برخوردار باشند و به طور مستمر تحت آموزش ضمن خدمت باشند ونحوه تعامل اعضا کانونها با کارکنان مراکز فرهنگی باز طراحی گردد. از آن جا که فعالیتهای سازمان فرهنگی هنری در تهران به عنوان الگو برای سایر شهرها قرارمی گیرد، فعالیتهای مراکز به خصوص در حوزههای مشارکتهای مردمی به عنوان سندی راهبردی تلقی شود و تجارب مثبت و منفی آن برای مراکز فرهنگی شهرهای کشور ارسال گردد.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: سازمان یادگیرنده یک آرمان است، آن یک مسیر و راه است، نه یک هدف و مقصد. مبنای سازمان یادگیرنده، ایده یادگیری از طریق عمل یا یادگیری تجربی است. ایده یادگیری از طریق عمل بر خلاف بسیاری از مفروضات فرهنگی درباره یادگیری بوده است. هدف این پژوهش ارزیابی واحد چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: سازمان یادگیرنده یک آرمان است، آن یک مسیر و راه است، نه یک هدف و مقصد. مبنای سازمان یادگیرنده، ایده یادگیری از طریق عمل یا یادگیری تجربی است. ایده یادگیری از طریق عمل بر خلاف بسیاری از مفروضات فرهنگی درباره یادگیری بوده است. هدف این پژوهش ارزیابی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس ویژگیهای سازمانهای یادگیرنده و ارایه راهبردهایی برای بهبود آن است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر روسای واحدها و دانشکدهها، معاونین و مدیران گروه و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی میباشند که از طریق روش نمونه گیری طبقهای ـ تصادفی تعداد 385 نفر انتخاب شدند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد از نظر اعضای هیات علمی در دانشگاه آزاد اسلامی مولفههای، یادگیری از تجارب درون سازمانی و یادگیری از تجارب بیرون سازمانی از مولفههای اصلی سازمان یادگیرنده در حد ضعیفی قرار دارد و از نظر مدیران دانشگاه مولفههای، توانایی حل مساله و یادگیری از تجارب درون سازمانی در حد ضعیفی قرار دارند. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت موضوع نتایج زیر در جهت تقویت مولفههای سازمان یادگیرنده در دانشگاه آزاد اسلامی ارایه گردیده است: همگرایی در نگرشها و انگیزههای اعضای هیات علمی و مدیران دانشگاهها، ایجاد فرصت و موقعیت مناسب برای همفکری و تبادل نظر اعضای هیات علمی و مدیران دانشگاهها، حمایتهای مالی ومعنوی کافی از فعالیتهای پژوهشی در دانشگاه، ایجاد استراتژیها، نظام و ساختار معین برای فعالیتهای علمی و پژوهشی و استفاده از ملاکهای علمی و حرفهای در انتخاب و یا انتصاب مدیران دانشگاهی.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی میزان ارتباط مدیران و کارشناسان با فرآیند برنامه ریزی فرهنگی و اندازه گیری تاثیر آن بر درجه تمایل به اهداف ذاتی سازمان های فرهنگی است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ماهیت توصیفی و پیمایشی مبتنی بر همبستگی د چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی میزان ارتباط مدیران و کارشناسان با فرآیند برنامه ریزی فرهنگی و اندازه گیری تاثیر آن بر درجه تمایل به اهداف ذاتی سازمان های فرهنگی است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ماهیت توصیفی و پیمایشی مبتنی بر همبستگی دارد که محقق در مقطعی از زمان به روش پرسشنامههای محقق ساخته و از طریق تمام شماری، اطلاعات را جمع آوری نموده است. یافتهها: در بین تاثیرگذاری ابعاد پنجگانه فرایند برنامهریزی، بیشترین تاثیر مربوط به میزان اطلاع از محتوای برنامهریزی است و نسبتا تاثیر زیادی بر درجه تمایل مدیران و کارشناسان به سمت اهداف ذاتی سازمان می گذارد. پس از آن میزان مشارکت در تهیه برنامه تاثیر خوبی بر درجه تمایل داشته و در رتبه سوم میزان موافقت با برنامه ریزی مدون تاثیر نسبتا خوبی بر این تمایل گذاشته است. نتیجه گیری: بر طبق یافته های این پژوهش، برنامهریزی فرهنگی به عنوان بخشی از دانش فنی سازمانهای فرهنگی، به خودی خود، تاثیری بر تمایل کارشناسان برنامه ریزی و مدیران فرهنگی نسبت به اهداف ذاتی سازمانها ندارد و با ابلاغ برنامهریزی به یک سازمان نمیتوان انتظار تغییر و تحول داشت، چه اینکه مجریان برنامهریزی سرمایههای انسانی هستند که به لحاظ تحصیلات، سابقه و توان فکری و اجرایی در سطح قابل قبولی از ایدهپردازی، طراحی و همکاری در تدوین برنامه قرار دارند و بی توجهی به آنها به منزله عدم همراهی آنها و در نتیجه کاهش میزان تحقق اهداف خواهد بود.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: صنعت سینما به عنوان پدیدهای جذاب و تاثیرگذار در مقایسه با سایر محصولات فرهنگی محور توجه اهل فرهنگ و هنر، سیاست و اقتصاد در کشور قرار گرفته است. با توجه به اهمیت صنعت سینما در اقتصاد فرهنگ ایران که تقاضای آن طی سه دهه گذشته بطور چشمگیری کاهش یافته ا چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: صنعت سینما به عنوان پدیدهای جذاب و تاثیرگذار در مقایسه با سایر محصولات فرهنگی محور توجه اهل فرهنگ و هنر، سیاست و اقتصاد در کشور قرار گرفته است. با توجه به اهمیت صنعت سینما در اقتصاد فرهنگ ایران که تقاضای آن طی سه دهه گذشته بطور چشمگیری کاهش یافته است، هدف از این پژوهش، تخمین تابع تقاضای سینما در ایران میباشد. روش پژوهش: در این پژوهش، از روش تحقیق موردی و زمینهای استفاده شده است. همچنین طبق مبانی نظری تئوری تقاضای کلاسیک و الگوهای اقتصاد سنجی از میان روشهای تخمین، روش حداقل مربعات معمولی (OLS) را بکار گرفتهایم و در نهایت براساس آمار سری زمانی دوره (86-1364) به منظور استخراج مدل نهایی تابع تقاضای سینما در کشور از بسته نرم افزار رایانهای Eviews استفاده بعمل آمده است. یافتهها: در این پژوهش، معادلات مختلفی برآورد و مورد آزمون قرار گرفتند و در نهایت مناسبترین مدل تابع تقاضای سینما در کشور از میان برازشهای صورت گرفته بصورت یک معادله دو طرف خطی تخمین زده شد. در این معادله تقریبا تمامی ضرایب متغییرهای برآورد شده کاملا مطابق با مبانی تئوریک تابع تقاضای سینما بوده و علائم ضرایب نیز منطقی و در جهت انتظار می باشند. یافته های پژوهش حاکی از این است که میزان تقاضای سینما در کشور تابعی ازقیمت متوسط بلیط سینما، درآمد سرانه و ملی (بعنوان شاخص درآمد متقاضیان) و جمعیت کشور میباشد. بطوریکه مقدار تقاضای سینما به ترتیب با قیمت متوسط بلیط سینما و جمعیت ارتباط معکوس ولی با درآمد ارتباط مستقیم دارد. نتیجهگیری: نتایج حاصله در مورد ضریب قیمت بلیط سینماهای کشور حاکی از کششپذیری کم مقدارتقاضا نسبت به قیمت میباشد. در حالی که تغییرات تقاضای سینما در مقابل درآمد نشان از کشش پذیری بسیار بالا (با کشش بودن) آن در کوتاه مدت دارد. بنابر این از لحاظ تقسیمبندی کالاهای اقتصاد، کالای فرهنگی مانند سینما بعنوان یک کالای لوکس محسوب میگردد.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: استنباط ویتگنشتاین از فلسفه و نیز پژوهشهایی که خود او در بستر این استنباط در زمینهی تبیینهای مربوط به رفتار انسانی انجام داده، پیامدهای گستردهای برای روشهای علوم انسانی و مطالعهی انسان، در حکم موجودی اجتماعی و فرهنگی از جمله مطالعات مربوط به ادب چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: استنباط ویتگنشتاین از فلسفه و نیز پژوهشهایی که خود او در بستر این استنباط در زمینهی تبیینهای مربوط به رفتار انسانی انجام داده، پیامدهای گستردهای برای روشهای علوم انسانی و مطالعهی انسان، در حکم موجودی اجتماعی و فرهنگی از جمله مطالعات مربوط به ادبیات، هنر و فرهنگ دارد. از آنجا که مطالعهی این پدیدهها مطالعهی رفتار ارادی انسان است ـ مطالعهی اعمالی که تحت حاکمیت هنجارها، معیارها، قراردادها و دیگر انواع مختلف قواعدی قرار دارند که انسان بر اساس آنها فراوردههای فرهنگی را تولید و مصرف میکند و نوعا دلایلی برای تولید و مصرف آن فراوردهها دارد ـ فلسفهی ویتگنشتاین، همان طور که نشان داده شده است، زمینههای قانع کننده فلسفی و منطقی برای رسیدن به نتیجه تاثیر فرهنگ بر تولید اثر هنری فراهم میآورد. روش پژوهش:روش این مطالعه از نوع اسنادی است. که از میان کلیه اسناد و متون مرتبط با نظام فلسفی ویتگنشتاین استخراج گردیده است. یافتهها و نتیجه گیری: بنا بر آموزههای ویتگنشتاین متاخر، زبان بستر پیدایش پدیدههای فرهنگی اجتماعی است و هنر که خود نوعی زبان است همانند زبان با سبک زندگی و فرهنگ جامعه انسانی مرتبط است بنابراین آفرینش هنری در بستر فرهنگی نضج میگیرد و معنا مییابد.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: امروزه مدیریت بحران یکی از شاخههای مهم دانش مدیریت بوده و در سطح بین المللی و در کشورهای توسعه یافته، مورد توجه خاص قرارگرفته تاجایی که به عنوان یکی از دروس دانشگاهی مطرح میباشد. گواه این ادعا نقش مهم مدیریت بحران در سالهای گذشته و در بحرانهای طب چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: امروزه مدیریت بحران یکی از شاخههای مهم دانش مدیریت بوده و در سطح بین المللی و در کشورهای توسعه یافته، مورد توجه خاص قرارگرفته تاجایی که به عنوان یکی از دروس دانشگاهی مطرح میباشد. گواه این ادعا نقش مهم مدیریت بحران در سالهای گذشته و در بحرانهای طبیعی و غیر طبیعی این کشورهاست. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش ذیل شامل کلیه روسای واحدها و دانشکدهها، معاونین و مدیران گروه و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی میباشند. که از طریق روش نمونه گیری طبقهای ـ تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 479 نفر به عنوان نمونه مورد پژوهش انتخاب شدهاند. یافتهها: نتایج حاصل از اجرای پژوهش نشان میدهد، از نظر مدیران و اساتید دانشگاهی: ابعاد فرهنگی ـ اجتماعی دارای کمترین اختلاف در وضع موجود و مطلوب میباشند و ابعاد سیاسی دارای بیشترین اهمیت و بیشترین انحراف از وضع موجود و مطلوب را دارا هستند. به بیان روشنتر مولفه سیاسی از نظر بحرانی بودن موقعیت آن در شرایط پیچیدهتری نسبت به سه مولفه دیگر قرار دارد. نتیجه گیری: با اجرای این پژوهش پیشنهادهای ذیل مطرح گردیده است: جذب و حمایت هیات علمی توانمند، توجه به اثربخشی اعضای هیات علمی، برگزاری دورههای بازآموزی اعضای هیات علمی، گسترش ارتباط باصنعت و جامعه، برقراری ارتباط با ذینفعان داخلی و خارجی، ارایه خدمات مشاورهای به جامعه، توجه به صلاحیتهای تخصصی مدیران، گسترش مدیریت مشارکتی در دانشگاه، توجه به ارزشیابی مستمر کیفیت در دانشگاهها، توجه به مدیریت دانش و دانش آفرینی در دانشگاهها، حضور فعال مدیران و معاونین درفعالیتهای دانشگاهی، جلب رضایتمندی جامعه دانشگاهی.
پرونده مقاله