رایجترین نوع وامگیری زبان، وامگیری واژگانی است. امروزه هیچ زبانی را در دنیا نمیتوان یافت که از زبانهای دیگر متأثر نشده باشد. از جمله این تأثیرات، تأثیر و تأثر زبانهای ترکی و فارسی بر یکدیگر بوده است. زبان ترکی کلمات بسیاری را از زبان فارسی قرض گرفته و کلمات دیگری چکیده کامل
رایجترین نوع وامگیری زبان، وامگیری واژگانی است. امروزه هیچ زبانی را در دنیا نمیتوان یافت که از زبانهای دیگر متأثر نشده باشد. از جمله این تأثیرات، تأثیر و تأثر زبانهای ترکی و فارسی بر یکدیگر بوده است. زبان ترکی کلمات بسیاری را از زبان فارسی قرض گرفته و کلمات دیگری هم قرض داده است. این تأثیر و تأثر، در بعضی از زبانها و لهجههای ایرانی بیشتر از سایر زبانها بوده است؛ به عنوان مثال، گویش همدانی به خاطر رسوخ و نفوذ ترکزبانان در منطقه و شهر همدان بیشترین تأثیرپذیری را از زبان ترکی داشته است. در تحقیق پیش رو، به بررسی واژگان ترکی در گویش همدانی پرداخته شده است. قابل ذکر است که نویسندگان در این پژوهش سعی کردهاند از واژگان ترکی که در دیگر لهجههای زبان فارسی و یا زبان فارسی معیار و ادبی وجود دارد پرهیز نمایند.
پرونده مقاله
ایرانیان باستان، عناصر مفید و سودمند را که به نحوی در زندگی مؤثر بوده است مقدّس داشته و ایزدی را نگهبان آن میدانستند. پس از آتش، آب برای ایرانیان مقدسترین عنصر بوده است. آناهیتا ایزد و فرشتۀ موکل آن و تیشتر ایزد نگهبان باران و فرشتۀ روزی و رزق است. با وجود تمام تغییر چکیده کامل
ایرانیان باستان، عناصر مفید و سودمند را که به نحوی در زندگی مؤثر بوده است مقدّس داشته و ایزدی را نگهبان آن میدانستند. پس از آتش، آب برای ایرانیان مقدسترین عنصر بوده است. آناهیتا ایزد و فرشتۀ موکل آن و تیشتر ایزد نگهبان باران و فرشتۀ روزی و رزق است. با وجود تمام تغییر و تحولات در این گذار، آنچه همواره پایدار مانده است، روح معنایی آنهاست؛ تقابل نیکی و بدی یا خیر و شرّ به عنوان یک بنمایۀ کهن و اصیل اسطورهای در قالب نبرد تیشتر در برابر دیو اپوش حضور پررنگی دارد. بررسیهای میدانی در مناطقی که هنوز بکر و دست نخورده باقی ماندهاند، نشان میدهد که باورهای اساطیری پس از قرنها همچنان زندهاند و با اندکی تغییر و تحول به حیات خود ادامه میدهند. این باورها گاه چنان با زندگی مردم آمیختهاند که بر همۀ ارکان آن تأثیر میگذارند؛ به گونهای که جداکردن و گاه تشخیص آنها بسیار دشوار است. قوم بختیاری یکی از منابع غنی اسطورهها و باورهای کهن ایرانی است که پیوندی عمیق و مانا با اسطورهها و باورهای ساکنان سرزمین ایران و حتی بینالنهرین دارد. شَشَه دالو آیینی است که طی قرنهای متمادی، سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده است و یکی از اسطورههای این قوم، مرتبط با آب و بارندگی است. رمزهایی از ایزدان آناهیتا و تیشتر را به وضوح میتوان در آیین ششه دالو در قوم بختیاری مشاهده کرد.
پرونده مقاله
حیوانات با توجه به این که در زندگی سنّتی و روستایی نقش بسیار پررنگی دارند، به همان گ ونه در زبان و ادبیات آن ها نیز حضور دارند. از میان انواع ادب عامیانه، جانوران بیشتر در ضرب المثل ها بازتاب دارند، بسیاری از رفتارها و خصوصیات این حیوانات جنبۀ نمادین پیدا کرده است. نم چکیده کامل
حیوانات با توجه به این که در زندگی سنّتی و روستایی نقش بسیار پررنگی دارند، به همان گ ونه در زبان و ادبیات آن ها نیز حضور دارند. از میان انواع ادب عامیانه، جانوران بیشتر در ضرب المثل ها بازتاب دارند، بسیاری از رفتارها و خصوصیات این حیوانات جنبۀ نمادین پیدا کرده است. نمادها از جمله عناصر مهم در روابط اجتماعی و انتقال مفاهیم هستند. در این مقاله به بررسی ویژگی های نمادین 55 جانور در اصطلاحات و مثَل های بلوچی پرداخته ایم. این حیوانات شامل حیوانات اهلی (11مورد)، حیوانات وحشی (16مورد)، پرندگان (13مورد)، جانوران دریایی (5 مورد) و حشرات (10 مورد) هستند. تعداد مثل ها، اصطلاحات، واژه های مستقل بلوچیِ بهکاررفتۀ مرتبط با موضوع مقاله، به 290 مورد می رسد. هدف اصلی از این بررسی، نمایش چگونگی کارکرد نمادهای جانوران در اَمثال بلوچی است. بعضی از این نمادها قابل تطبیق با موارد مشابه در زبان و ادبیات فارسی است. این پژوهش برای نخستین بار است که با این عنوان و درون مایه در امثال بلوچی صورت می گیرد. در این تحقیق، از روش تحلیلی بهره برده شده است و برای گردآوری اَمثال، از شیوۀ تحقیق میدانی استفاده شده است.
پرونده مقاله
ترانههای عامیانه در اصل، زبان حال و قال مردمیاست که شاعر و ادیب نبودهاند اما ذوق شعرگویی و شور و حالی داشتهاند. این ترانهها از بدو پیدایش بشر وجود داشته است؛ در واقع، ترانه عمری به درازای عمر بشر دارد. در هرمزگان نیز از دیر زمان، موسیقی، ترانه و شعر وجود داشته و در چکیده کامل
ترانههای عامیانه در اصل، زبان حال و قال مردمیاست که شاعر و ادیب نبودهاند اما ذوق شعرگویی و شور و حالی داشتهاند. این ترانهها از بدو پیدایش بشر وجود داشته است؛ در واقع، ترانه عمری به درازای عمر بشر دارد. در هرمزگان نیز از دیر زمان، موسیقی، ترانه و شعر وجود داشته و در قالبهای گوناگون سروده و اجرا میشده است. در استان هرمزگان، ترانهسرایی و ترانهخوانی نیز مانند شروه و دوبیتی از جایگاه رفیعی برخوردار است. با بررسی ابیات ترانهها میتوان به شناخت افراد جامعه یا اهل ایل و طایفهای پرداخت که فکر طبیعی خود را، دربارۀ واقعیات، اتفاقات، حوادث و مراسم محلی بهکاربردهاند و شرح هر یک را با بیانی ساده و عامیانه از خود باقی گذاردهاند. این مقاله عشق و عاشقی را در ترانههای عامیانه هرمزگان پی میگیرد و از این رهگذر به خصایص عشق و چگونگی ابراز احساسات ترانههای عاشقانه در هرمزگان میپردازد. نتایج به دستآمده از این پژوهش نشان میدهد که عشق پاک و زن اثیری، مورد توجه شاعران عامۀ هرمزگان بوده است و ساختار زبانی ترانه برگرفته از زبان روزمره و کوچه و بازار و آکنده از کنایات و تکیهکلامها و اشارات عامیانه است.
پرونده مقاله
واجشناسی خودواحد، ادامۀ تحقیقات در چارچوب واجشناسی زایشی است که اولین بار گلداسمیت در سال 1976 آن را مطرح کرد. در واجشناسی خودواحد، بازنمایی واجی از حالت خطی بیرون آمده، به صورت شبکهای و سلسلهمراتبی تبیین میشود. بر اساس این، فضای بازنمایی واجی، شامل مشخصۀ مستقل (خ چکیده کامل
واجشناسی خودواحد، ادامۀ تحقیقات در چارچوب واجشناسی زایشی است که اولین بار گلداسمیت در سال 1976 آن را مطرح کرد. در واجشناسی خودواحد، بازنمایی واجی از حالت خطی بیرون آمده، به صورت شبکهای و سلسلهمراتبی تبیین میشود. بر اساس این، فضای بازنمایی واجی، شامل مشخصۀ مستقل (خودواحد) است. در واجشناسی خودواحد، کانون توجه بر تغییراتی قرار گرفته است که قوانین واجی میتوانند بر سازمانبندی بازنمایهای واجی ایجاد کنند. در انگارۀ خودواحد، بازنماییها دیگر به صورت یک ردیف از عناصر واجی ساده که تمام فرایندهای واجی در همان سطح انجام میگیرد، نیستند. در این انگاره، قوانین واجی نه تنها بر عناصر واجی تأثیر میگذارند بلکه بر نحوۀ ارتباط عناصر لایههای مختلف با یکدیگر مؤثرند. در این پژوهش سعی بر آن است که فرایند واجی هماهنگی واکهای در گویش گیلکی رشت در چارچوب واجشناسی خودواحد مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و دادههای تحقیق به صورت میدانی و اسنادی جمعآوری شده است. دادهها از صورت گفتاری گویش گیلکی گویشوران بومی، فرهنگهای مختلف و نیز شمّ زبانی محقق جمعآوری شده است و سپس از طریق مصاحبه با تعدادی گویشور بومیو کهنسال مرد و زن، موارد شک و تردید در خصوص تلفظ برخی از دادهها برطرف گردیده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که واجشناسی غیرخطی خودواحد، قادر به تبیین و بازنمایی فرایند واجی هماهنگی واکهای در گویش گیلکی رشت با کفایت توضیحی لازم است. اصلاحیه:نظر به درخواست کتبی نویسنده مسئول پس از انتشار مقاله و در راستای اجرای قوانین cope، نام شهین شیخ سنگ تجن (استاد راهنما) جایگزین نام پریسا فرخ گردید.
پرونده مقاله
فرهنگ شفاهی ایرانزمین از فرهنگهای اقوام و گروههای اجتماعی آن تشکیل شده است. این فرهنگ غنی، برای انسان از زادن تا مردن حرف دارد. در این بین، فرهنگ و ادبیات مردم جیرفت که در این گسترۀ جغرافیایی دارای ویژگیها و مختصات خاص خود است؛ مورد توجه این نوشتار است. در پژوهش حاض چکیده کامل
فرهنگ شفاهی ایرانزمین از فرهنگهای اقوام و گروههای اجتماعی آن تشکیل شده است. این فرهنگ غنی، برای انسان از زادن تا مردن حرف دارد. در این بین، فرهنگ و ادبیات مردم جیرفت که در این گسترۀ جغرافیایی دارای ویژگیها و مختصات خاص خود است؛ مورد توجه این نوشتار است. در پژوهش حاضر، به ضربالمثلها که جزئی از این ادبیات شفاهی هستند به صورت کتابخانهای و میدانی پرداخته شده است. در این تحقیق، ادبیات شفاهی ضربالمثل به دو نوع تقسیم میشود: در واژگان نوع اول؛ قلب، ابدال، حذف و اضافه صورت میگیرد و برای فارسیزبانان تاحدی قابل فهم است و میشود گفت که این نوع ضربالمثلها وارداتی هستند و از افکار و اشعار شاعران، بهویژه حافظ وسعدی متأثر شدهاند که به دلیل همین وارداتی بودن به چند نوع مختصر از آنها اکتفا شده است؛ اما در نوع دوم ضربالمثلها به خاطر به کارگیری واژگان واصطلاحات غلیظ محلی و اسباب و وسایل معیشتی ولوازم کشاورزی، میتوان ادعا کردکه مختص این منطقه بوده، برای دیگر گویشها غیرقابل فهماند. به دلیل همین مختصبودن، قسمت اعظم این تحقیق بر روی نوع دوم است. در این گونه از ضربالمثلها، مضامینی مثل رویگردانی از معشوق، تهدید، پند و نصیحت؛ طنز و تمسخر مشاهده میشود که بیانگر فرهنگ و نوع زندگی و آداب و رسوم آنان است. در این جستار به آوانویسی، ترجمه، تقسیم بندی و زمینۀ کاربرد ضربالمثلها نیز پرداخته شده است.
پرونده مقاله