کربن آلی و ذخیره کربن آلی خاک در تودههای مدیریت شده و مدیریت نشده راش-ممرز
محورهای موضوعی : مدیریت محیط زیست
مریم مصلحی
1
,
هاشم حبشی
2
,
رامین رحمانی
3
,
هرمز سهرابی
4
,
خسرو ثاقب طالبی
5
1 - استادیار پژوهش، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان هرمزگان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس، ایران.
2 - دانشیارگروه جنگلشناسی و اکولوژی جنگل دانشگاه علوم کشارزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران.
3 - دانشیار گروه جنگلشناسی و اکولوژی جنگل دانشگاه علوم کشارزی و منابع طبیعی گرگان، ایران.
4 - استادیار گروه جنگلداری دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، نور، ایران.
5 - دانشیار موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور. سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران.
کلید واژه: شیوه گزینشی, جنگل مدیریت شده, ذخیره کربن آلی خاک, توده راش-ممرز,
چکیده مقاله :
زمینه و هدف: این تحقیق به منظور بررسی تاثیر فعالیت جنگلشناسی گزینشی بر کربن آلی (SOC) و ذخیره کربن آلی خاک (SOCP) در تودههای آمیخته راش-ممرز در سری یک طرح جنگلداری دکتر بهرامنیا استان گلستان انجام گرفت. روش بررسی: نمونه خاک سطحی (20-0 سانتیمتری) جهت اندازهگیری کربن آلی (OC) و درصد سنگ و سنگریزه و80 نمونه خاک با استفاده از سیلندر جهت تعیین وزن مخصوص ظاهری، از چهار توده یک هکتاری (عمق 20-0 سانتیمتری) در سال 1393 برداشت گردید. تیمارها شامل سه جنگل مدیریت شده (شیوه گزینشی) با مدت زمان 1، 7 و 10 سال گذشته از آخرین دخالت (بهترتیب تیمارهای مدیریت شده 1، 2 و 3) و جنگل مدیریت نشده (شاهد) بودند. سپس کربن آلی و ذخیره کربن آلی خاک محاسبه و با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه مقایسه گردید. یافتهها: نتایج نشان داد میزان کربن آلی و ذخیره کربن آلی خاک در بین چهار تیمار از اختلاف معنیداری در سطح 5 درصد برخوردار بوده و در تیمار مدیریت نشده بیشترین و تیمار مدیریت شده 1 کمترین مقدار را داشت. همچنین همبستگی خصوصیات خاک با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون بررسی و نشان داد، ماده آلی با وزن مخصوص ظاهری و درصد سنگ و سنگریزه همبستگی منفی دارد. تیمار مدیریت نشده و تیمارهای مدیریت شده 1، 2 و 3 بهترتیب 021/280 و 046/124، 497/143 و 298/181 تن دیاکسیدکربن اتمسفر را برای ذخیره 3/76، 8/33، 1/39 و 4/49 تن کربن در خاک یک هکتار جنگل (20-0 سانتیمتر)، جذب نمودند
Background and Objective: In the present study the impact of silviculture activities on soil organic carbon (SOC) and soil organic carbon pool (SOCP) in the mixed beech-carpinus forest located in district one of Shastkolate forest, Golestan province, was investigated. Method: In the first month of growth season in 2014, from 4 one-hectare treatments, 80 soil samples were randomly collected (up to depth of 20 cm) for organic carbon and coarse fragments estimation and 80 soil sample cylinders were collected for bulk density measurement. Treatments were 3 managed forests (selection system) in time periods of 1, 7 and 10 after the last disturbance and 1 unmanaged forest (control). Amounts of SOC and SOCP in different treatments were compared by one-way variance analysis. Findings: Result showed that the amounts of SOC and SOCP in 4 treatments were different significantly (p< 0.05). Also the highest and the lowest SOC and SOCP were observed in the control and managed treatment 1, respectively. Correlation of soil properties was investigated using Pearson's correlation coefficient. Organic matter, bulk density and fragments had negative correlation (p< 0.01). Control forest, managed treatments 1, 2 and 3 absorbed 280.021, 124.046, 143.497 and 181.298 ton CO2 from atmosphere to store 76.3, 33.8, 39.1 and 49.4 ton carbon in soil in one hectare (0-20 cm), respectively.
