بررسی تطبیقی حکم نکاح متعه از دیدگاه شیخ طوسی و ابوحنیفه
محورهای موضوعی : جامع الفقهیه
نجمه شریف پور
1
(دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه یزد، رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی، یزد، ایران)
بمانعلی دهقان منگ آبادی
2
(دانشیار دانشگاه یزد، گروه فقه و حقوق، یزد، ایران)
کلید واژه: شیخ طوسی, ابوحنیفه, نکاح متعه, اباحه, نسخ, نکاح موقت,
چکیده مقاله :
شیخ طوسی نکاح متعه را با تمسک به دلایلی از قرآن و سنت جایز، صحیح و حلال دانسته و قائل به اجماع امامیه بر حلیت آن می باشد، از این رو همه احکام نکاح دائم را در مورد نکاح متعه صادق دانسته و بر این باور است که این نوع ازدواج گرچه از نظر آثار حقوقی با ازدواج دائم فرق هایی دارد، اما از نظر احکام هیچ گونه فرقی جز در مسئله محدود بودن مدت با آن ندارد. در این نوع ازدواج، مرد و زنی که ازدواج آن ها با هم بلامانع است با هم پیمان زناشویی و عقد می بندند و تعیین مهر و مدت می کنند. فرزند حاصل از نکاح آن ها فرزندی مشروع و قانونی است. با اتمام مدت، بدون نیاز به طلاق، از هم جدا شده و زن عده نگه می دارد. در مقابل ابوحنیفه و اصحابش بر این اعتقاد می باشند که حلیت و اباحه متعه به دلایلی از کتاب، سنت و عقل نسخ شده است و حتی آن را در کنار زنا و عمل فحشا قرار داده اند. آن ها قائل اند اینکه خلیفه دوم به صراحت متعه را حرام کرد، اما هیچ یک از صحابه بر او اعتراض نکرد، نشان از واضح بودن نسخ متعه بر همگان می باشد، برخی از آن ها میان نکاح متعه و نکاح موقت فرق قائل شده اند.
Sheikh Toosi considers concubine marriage appropriate and legit with permissible reasons from Quran and the tradition and states that the consensus Emamieh considers it lawful so he believes that all the laws of the permanent marriage is true for concubine one and says that although it has some differences in lawful sense with permanent marriage, but it has no difference in rules except in the "limited duration" with it. In this type of marriage, man and woman whose marriage is permitted are married and determine their marital dowry and its duration. Child from their marriage is legitimate and legal. By the completion of the marriage time they get separated without divorcing, and she stays single for a preset time after the separation, etc. However, Abu Hanifeh and his disciples believe that the legibility of this type of marriage has been terminated due to some reasons from Quran, traditions, and reason. They have even put it in one line with adultery and prostitution. They believe that the second Caliph has made concubine marriage clearly unlawful, but none of the companions made a protest against that and this shows clearly to everyone that this marriage is unlawful. Some of them make some differences between concubine marriage and temporary marriage.
