مطالعه دژشهر سمیران در دوران اسلامی بر اساس متون تاریخی و گونهشناسی سفال
محورهای موضوعی : باستانشناسی اسلامی
علیرضا رستمی
1
,
امیر هاشمپور مافی
2
,
فرزاد مافی
3
1 - دانشجوی دکتری باستانشناسی، گروه باستانشناسی، واحد ابهر، دانشگاه آزاد اسلامی، ابهر، ایران.
2 - استادیار، گروه باستانشناسی، واحد چالوس، دانشگاه آزاد اسلامی، چالوس، ایران.
3 - استادیار، گروه باستانشناسی، واحد ابهر، دانشگاه آزاد اسلامی، ابهر، ایران.
کلید واژه: "طارم", "مسافریان", "سفال زرین¬فام", "کوباچه", "سلادن", "آبی و سفید", "اسگرافیاتو",
چکیده مقاله :
دژشهر سمیران، شامل بقایای یك قلعه و شماری از مقابر و مکانهای پراکندۀ واقع بر تپههای اطراف آن است که در حاشیۀ رودخانه قزلاوزن، در بخش طارم سفلی واقع شده است. پس از ساخت و آبگیری سد منجیل در اوایل دهۀ چهل شمسی، دسترسی به این مجموعه مختل و در زمرۀ محوطههای باستانی در معرض خطر تخریب قرار گرفت. پژوهش حاضر به شیوۀ تحلیلی، بر اساس دادههای بررسی میدانی، همچنین اطلاعات متون تاریخی به انجام رسیده است. هدف از این پژوهش که پرسشهای مطرح شده نیز در همین راستا قرار دارد، شناسایی دورههای استقراری دژشهر سمیران پس از اسلام، بر اساس مواد فرهنگی باستانشناختی، عموماً گونهشناسی قطعات سفال و مقایسۀ نتایج حاصله با اطلاعات متون تاریخی پیرامون دوره یا دورههای حیات این شهر است. برای دستیابی به هدف این پژوهش، ضمن پیمایش سطح محوطه، سفالهای 18 منطقه مختلف در مجموعۀ دژشهر سمیران گردآوری، طراحی و عکاسی شده و بر اساس نوع و ویژگیهای سفال، قطعات مذکور تقسیمبندی و گاهنگاری شده است. بر این اساس، شاخصترین انواع سفالهای مجموعه سمیران عبارتند از سفالهای زرینفام، کوباچه، سلادن، آبیوسفید، اسگرافیاتو و سفال با لعاب لاجوردی. نتایج این پژوهش نشان میدهد که سفالهای مجموعۀ سمیران عمدتاً مربوط به قرون چهارم تا هشتم دورۀ اسلامی هستند که از این نظر تاحد زیادی با اطلاعات مندرج در متون دورۀ اسلامی، دربارۀ دورۀ شکوفایی و آبادانی دژشهر سمیران مطابقت دارد. بااینحال برخلاف اطلاعات مبهم متون تاریخی، شواهد باستانشناسی موجود حاکی از تداوم استفاده از بخش مرکزی دژشهر سمیران در عصر تیموری و صفوی است. در مجموع، تلفیق شواهد باستانشناسی و تاریخی حکایت از رونق و گسترش دژشهر سمیران در قرون نخستین و میانی دورۀ اسلامی، بویژه در دورۀ زمامداری مسافریان، سلجوقیان و ایلخانان مغول دارد. در دورۀ تیموری و صفوی، باوجود اهمیت دژ سمیران، شهر مذکور از رونق گذشته فاصله گرفته و سپس به تدریج در ورطۀ اضمحلال و فراموشی افتاده است.
The Semiran citadel consists of the remains of a castle and a number of tombs and scattered sites on the surrounding hills, located on the banks of the Qezlouzn River in the Lower Tarom region. After the construction and impoundment of the Manjil Dam in the early 1940s, access to this complex was disrupted and it was classified as an archaeological site at risk of destruction. The present study was conducted analytically, based on field survey data as well as information from historical texts. The aim of this study, the questions raised in which are also in this direction, is to identify the settlement periods of the Semiran citadel after Islam, based on archaeological cultural materials, generally the typology of pottery fragments, and to compare the results obtained with information from historical texts about the period or periods of the city's life. To achieve the goal of this research, while surveying the surface of the site, pottery from 18 different areas in the Semiran Citadel complex was collected, designed, and photographed, and the pieces were classified and dated based on the type and characteristics of the pottery. Accordingly, the most prominent types of pottery in the Semiran complex include Zarinfam, Kobache, Celadon, Blue and White, Sgraffiato, and azure-glazed pottery. The results of this research show that the pottery in the Semiran complex mainly dates back to the fourth to eighth centuries of the Islamic era, which in this respect is largely consistent with the information contained in the texts of the Islamic era about the period of prosperity and development of the Semiran Citadel. However, contrary to the ambiguous information in historical texts, the existing archaeological evidence indicates the continued use of the central part of the Semiran Citadel during the Timurid and Safavid eras.
