بررسی تطبیقی مبانی روش تفسیر قرآن به قرآن در تفاسیر
محورهای موضوعی : فصلنامه مطالعات قرآنیمعصومه مهدویان راد 1 , حسین خوشدل مفرد 2 , محمد ناصحی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی،واحد دانشگاه آزاد اسلامی
2 - استادیار گروه معارف اسلامی، دانشکده علوم انسانی، واحد کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران
3 - دانشیار گروه معارف اسلامی، دانشکده علوم انسانی، واحد کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران
کلید واژه: تفسیرقرآن به قرآن, مبانی شیعه, مبانی اهل سنت, طباطبایی, جوادی آملی, عبدالکریم خطیب,
چکیده مقاله :
تفسیر قرآن به قرآن به عنوان روشی تفسیری در قرن اخیر با اصول و مبانی مشخص خود، توسط مفسران شیعه و سنی مورد استفاده قرار گرفته است. مفسرانی چون علامه طباطبایی و آیتالله جوادی آملی از شیعه و عبدالکریم خطیب و شنقیطی از اهل سنت از این روش بهره بردهاند. با مطالعه تفاسیری که به این روش نگاشته شدهاند، مبانی مشترک و غیرمشترک مفسران شیعه و سنی آشکار میشود. از مهمترین این مبانی میتوان به تناسب سور و آیات قرآن، همگانی بودن فهم قرآن، حجیت عقل در مسیر فهم قرآن، اعتبار ظواهر قرآن، استقلال وساطت قرآن، نورانیت قرآن، تبیان کل شیء بودن قرآن و وحدت موضوعی سورههای قرآن اشاره کرد. این پژوهش که به روش کتابخانهای انجام شده، به بررسی، تحلیل و نقد این مبانی پرداخته و به انتقادات وارده پاسخ داده است. نتیجه نهایی نشان میدهد که تفسیر قرآن به قرآن کاربردیترین و شاید تنها روش متقن تفسیری است که نظریه آن در خود قرآن کریم وجود دارد.این روش تفسیری با تکیه بر اصول منسجم خود، راهی مطمئن برای فهم صحیح قرآن ارائه میکند و تمایز آن از سایر روشهای تفسیری در همین رویکرد جامع و خودبسنده به قرآن است. این روش به مخاطبان کمک میکند تا با روشی دقیق و معتبر به فهم قرآن دست یابند.
Interpreting the Quran through the Quran has emerged as an interpretative method in the last century, employed by both Shia and Sunni commentators with distinct principles and foundations. Notable scholars like Allameh Tabatabai and Ayatollah Javadi Amoli from the Shia tradition, and Abdul Karim Khatib and Shanqiti from the Sunni tradition, have utilized this approach. Through studying interpretations written using this method, both common and divergent principles among Shia and Sunni commentators become apparent. The key principles include the correlation between Quranic chapters and verses, the universal comprehensibility of the Quran, the validity of reason in understanding the Quran, the authority of Quranic appearances, the independence of Quranic mediation, the luminosity of the Quran, its comprehensive explanatory nature, and the thematic unity of Quranic chapters. This library-based research has examined, analyzed, and critiqued these principles while addressing various criticisms. The final conclusion demonstrates that interpreting the Quran through the Quran is the most practical and perhaps the only solid interpretative method whose theoretical foundation exists within the Holy Quran itself.
This interpretative method, relying on its coherent principles, provides a reliable path for accurate Quranic understanding. Its distinction from other interpretative methods lies in its comprehensive and self-sufficient approach to the Quran. This method helps audiences achieve Quranic understanding through a precise and credible approach.
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ ،بیروت، دارالمکتب العلمیه، 1407ق.
آل سعدى، عبدالرحمن بن ناصر، تیسیر الکریم الرحمن ، ج1 ،چاپ دوم، بیروت، مکتبة النهضة العربیه، 1408 ق.
ابن فارس، أحمد، معجم مقاییس اللغة، ج4 ،قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404 ق.
نهج البلاغه آل غازى، سید عبدالقادر ملاحویش ، بیان المعانى، ج2 ،دمشق، مطبعة الترقى ، 1382 ق .
ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند امام احمدبن حنبل، قاهره؛ دارالمعارف، 1354ق.
ابن ابى زمنین، محمد ، تفسیرالقرآن العزی لابن ابى زمنین، ج 2 ،بیروت، دار الکتب العلمیة، 1424 ق.
آلوسى، سید محمود ، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم ، ج10 ،بیروت، دارالکتب العلمیة، 1415 ق.
ابن جوزى، عبدالرحمن، زاد المسیر فى علم التفسیر، ج3 ،بیروت، دار الکتاب العربی، 1422 ق.