تأملاتی در پدیده منع تدوین حدیث
محورهای موضوعی : تاریخ حدیث
1 - دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدگان فارابی، دانشگاه تهران، ایران.
کلید واژه: منع تدوین حدیث, عمربن عبدالعزیز, خلیفه دوم, تاریخ حدیث.,
چکیده مقاله :
مسئله منع تدوین حدیث در بازه زمانی صد ساله، یکی از مسائل مهم مطرح در تاریخ حدیث است که غالبا ذیل تاریخ حدیث اهل سنت، از آن بحث به میان می¬آید. بازه زمانی این دوره از دوره خلافت خلیفه اول و دوم، آغاز و در نهایت به خلافت عمربن¬عبدالعزیز، ختم شده است. توجیه¬های متفاوت این مسئله در میان اهل سنت از سویی و تحلیل¬های محققان شیعه از سویی دیگر- صرف نظر از نتیجه¬ای که طرفین به دنبال آنند- از این جهت که بر اساس استدلالی منطقی استوار نیافته¬اند؛ قابل نقدی جدی است. اصلاح نگاه به منع تدوین، از نتایج این پژوهش است. پرهیز از نادیده گرفتن ماهیت سیاسی این پدیده به عنوان یک ماهیت غالب و عدم تعمیم آن به همه موضوعات ممکن، از مهمترین این اصلاح¬هاست. رابطه نقل و کتابت حدیث، مفهوم کتاب در ساختار حدیثی، و تمایز کتاب رسمی از غیر رسمی، به عنوان مهمترین پیشفرضها در موضوع مقاله، مورد بحث واقع میشود و در ادامه، شیوه استدلال در موضوع منع کتابت، در دو قالب استدلال بر اساس مقام بیان و فرامقام بیان گزارشها بررسی میشود. در مجموع این مقاله، ما را در بازسازی و اصلاح مفهوم پدیده تاریخی «منع تدوین حدیث»، یاری می¬رساند.
The issue of the prohibition of hadith compilation over a century-long period is one of the significant topics discussed in the history of hadith, often addressed under the history of Sunni hadith. The time frame of this period begins with the caliphate of the first and second caliphs and ends with the caliphate of Umar ibn Abd al-Aziz. The various justifications for this issue among Sunni scholars, on one hand, and the analyses of Shia researchers, on the other hand—regardless of the outcomes they seek—are subject to serious criticism because they are not based on a logically sound argument. The reformulation of the perspective on the prohibition of compilation is one of the results of this research. Avoiding the neglect of the political nature of this phenomenon as a dominant characteristic, and refraining from generalizing it to all possible issues, are among the most important reforms discussed. The relationship between the transmission and the writing of hadith, the concept of a book in hadith structure, and the distinction between official and unofficial books are considered the key premises of the article. Subsequently, the method of reasoning regarding the prohibition of writing hadith is examined in two forms: reasoning based on the position of narration and reasoning based on the meta-level of the narration reports. Overall, this article aids in reconstructing and reforming the historical concept of the phenomenon of the “prohibition of hadith compilation.”
ابن حجر، عسقلاني، فتح الباري في شرح صحيح البخاري، دار المعرفة : بيروت، 1379
ابن حنبل، المسند، بيت الافکار الدوليه، 2005.
ابوريه، محمود، اضواء عليالسنهالمحمديه، بيروت: موسسه الاعلمي للمطبوعات، بيتا.
بخاری، محمدبن اسمعیل، صحیح البخاری، دارالفکر، 1401.
الاعظمي، مصطفي، دراسات فيالحديث النبوي و تاريخ تدوينه، المکتبالاسلامي، 1400.
ترمذي، محمدبنعيسي، السنن، بيروت: دارالکتب العلميه، بيتا.
حسيني جلالي، تدوين السنه الشريفه، قم: دفتر تبليغات، 1413ق.
حيدر، اسد، الامام الصادق و المذاهب الاربعه،بيروت: دارالتعارف للمطبوعات، 1980.
خطيب بغدادي، تقييد العلم، داراحياء السنه النبويه، 1974.
دارمي، عبداللهبنعبدالرحمن، السنن، نشر استانبول، 1401ق.
سيوطي، عبدالرحمان، تدريب الراوي، بيروت: دارالکتاب العربي،1405ق.
صدوق، محمدبنعلي، معاني الاخبار، بيروت:دارالعرفه،1399ق.
قاسمي، جمال الدين، قواعد التحديث، بيروت:دارالکتب العلميه،1399ق.
کليني، محمدبنيعقوب، الاصول من الکافي، دارالکتب الاسلامية، 1363.
کوراني، علي، تدوين القرآن، دارالقرآن الکريم، 1418.
متقي هندي، عليبنحسام، کنز العمال، بيجا، بيتا.
مجلسي، محمدباقر، بحار الانوار، بيروت: موسسة الوفا، 1403ق.
نيشابوري،محمدبنعبدالله الحاکم،المستدرکعلي الصحيحين، درالکتب العلميه،1411.